فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۴۲۱ تا ۲۴٬۴۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
151 - 167
حوزههای تخصصی:
گسترش تدریجی کالبد شهر به پیرامون و دست اندازی به اراضی و روستاهای اطراف در شهرهای در حال توسعه ایران امری اجتناب ناپذیر است. توسعه ی خود به خودی و بدون برنامه می تواند زیان های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی جبران ناپذیری را تحمیل نماید. در این راستا دستیابی به یک مدل بهینه به منظور بررسی روند تغییرات و پیش بینی گسترش آتی شهر و در پی آن شناسایی روستاهایی که در معرض انحلال در بافت شهری قرار دارند می تواند ابزار بسیار مفیدی به منظور کمک به برنامه ریزان باشد. سلول های خودکار ابزاری مفید در تشریح فرآیندهای رشد شهری و تغییرات آن است. علاوه بر این، این رهیافت می تواند بر اساس تحلیل این نتایج روند رشد و توسعه آتی شهر را پیش بینی نماید. روستاهای اطراف ارومیه نیز به مانند دیگر روستاهای اطراف شهرهای بزرگ ایران نه از مهاجرت و نه از تبدیل به بافت شهری بر اثر گسترش فیزیکی پیرامون شهری در امان نمانده اند. روش شناسی این پژوهش از نوع کمی می باشد و از لحاظ روش و ماهیت آن در رده تحقیقات تجربی – تحلیلی و اکتشافی قرار می گیرد. این پژوهش ابتدا با بررسی تصاویر ماهواره ای و مطالعه نقشه های کاربری موجود در طی فاصله زمانی 1989 تا 2030، روند توسعه شهر ارومیه و ادغام روستاهای پیرامونی آن را بدست آورده، و با استفاده از مدل سازی اتوماسیون سلولی به پیش بینی توسعه شهری در سالهای آتی اقدام نموده است. این روش در سه گام انجام می شود: مرحله اول تهیه داده های مورد نظر از تصاویر ماهواره ای و طبقه بندی آنها، گام دوم، کالیبره کردن و مرحله ی آخر، پیش بینی است. اعتبار سنجی این مدل نشان داد که نقشه پیش بینی شده 84 درصد با واقعیت تطابق دارد.
پهنه بندی اکوتوریسم با استفاده از مدل فازی. مطالعه موردی: شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش پهنه بندی اکوتوریسم شهرستان شیراز با استفاده از مدل فازی (fuzzy) می باشد. این پژوهش به روشهای کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی انجام شده است. در روش اسنادی اطلاعات مورد نیاز با مراجعه به کتابخانه ها(مقالات، کتاب ها، پایانامه ها) و سایت ها، سازمان های مربوطه جمع آوری شد و در روش میدانی نیز برای معرفی و نشان دادن جاذبه های اکوتوریسمی هر یک از مناطق مختلف شهرستان از آنها بازدید بعمل آمد. همچنین در این پژوهش برای تحلیل داده ها از مدلهای ای اچ پی (AHP) و فازی (fuzzy) استفاده شد.نتایج حاصل پژوهش نشان می دهد که 14/37 درصد از کل مساحت شهرستان شیراز دارای پتانسیل بسیار بالا برای فعالیت اکوتوریسمی است. مناطقی که دارای تراکم بالای گیاهی و منابع آبی و المان های طبیعی (چشمه، دریاچه، رودخانه و..) همچنین دارای شرایط مناسب اقلیمی می باشند، دارای بیشترین پتانسیل برای فعالیت های اکوتوریسمی در این شهرستان هستند. همچنین بر اساس تلفیق لایه های اطلاعاتی 56/12 درصد از کل مساحت شهرستان شیراز دارای پتانسیل بسیار کم برای فعالیت اکوتوریسمی است که تراکم این محدوده ها در قسمتهای شمالی و جنوبی می باشد که دارای کمترین تراکم از نظر حجم فعالیت های اکوتوریسمی هستند.
تحلیل تاثیر مولفه های حسی بر رضایت و نیات رفتاری گردشگران خارجی (مورد مطالعه: هتل های چهار و پنج ستاره شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری بخش عمده ای از اقتصاد جهانی را تشکیل می دهد و یکی از بزرگ ترین صنایع جهان به حساب می آید. از مهم ترین عواملی که می تواند موجب رشد و توسعه ی گردشگری بین المللی و داخلی شود اقامتگاه ها و هتل ها جهت اسکان مسافرین می باشد. استفاده از بازاریابی نوین در این راه می تواند کمک شایانی به پیشرفت و توسعه ی صنعت هتل داری کند. بازاریابی حسی نوعی از بازاریابی است که نقش به سزایی در رضایت مشتریان دارد زیرا راه دستیابی به موفقیت را تا حد زیادی از میان احساسات و عواطف می داند، مسیری که در آن بسیاری از مشتریان از ارزیابی صرف ویژگی ها و خصوصیات کاربردی محصول پا را فراتر نهاده و می خواهند به محصول به عنوان یک تجربه بنگرند. این پژوهش به دنبال تعیین تاثیر بازاریابی حسی و مؤلفه های آن در بهبود رضایت مشتریان هتل ها است. در این مقاله ابتدا زیر مؤلفه های بازاریابی حسی شناسایی شده و سپس به کمک پرسشنامه ای محقق ساخته، میزان رضایت گردشگران از هریک از مؤلفه های حسی در هتل های مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفته است. سپس تاثیر بازاریابی حسی در بهبود رضایت مشتریان هتل ها بررسی شده است. جامعه ی آماری در پژوهش حاضر کلیه هتل های چهار و پنج ستاره ی شهر اصفهان هستند، حجم نمونه نیز به روش کوکران 120 نفر به دست آمده است. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش و تعیین تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) استفاده شده است. نرم افزار کامپیوتری مورد استفاده نیز SPSS 20 و Amos 20 بوده است. یافته ها حاکی از این موضوع بود که متناسب بودن ویژگی هتل های مورد مطالعه با ذائقه ی حسی گردشگر تاثیر مستقیمی بر رضایت وی دارد و رضایت گردشگر خود بر نیات رفتاری گردشگر و بازگشت مجدد وی به هتل تاثیر گذار است.
ارزیابی اقلیم آسایش گردشگری استان زنجان با استفاده از شاخص (TCI)وتکنیکGIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
135 - 156
حوزههای تخصصی:
درحال حاضر صنعت گردشگری یکی از منابع مهم تولیدودرآمد، اشتغال وایجاد زیرساخت ها برای نیل به توسعه پایدار محسوب می شود. شناخت محدودیت ها ومخاطرات تهدید کننده اقلیمی ونیز آگاهی از جاذبه ها وپتانسیل های نهفته در ویژگی های اقلیمی برای هر گونه برنامه ریزی درسطوح مختلف ملی، استانی وشهری از جمله گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که شناخت دقیق ویژگی های اقلیمی می تواند زمینه نیرومندی برای برنامه ریزی گردشگری فراهم سازد. در این پژوهش به منظور ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری وجاذبه های اقلیمی استان زنجان از نقطه نظر گردشگری، از شاخص اقلیم گردشگری TCIوداده های اقلیمی 4 ایستگاه سینوپتیک استان استفاده شده است. بدین منظور ابتدا آمار هفت پارامتر اقلیمی مورد نیازبه صورت ماهانه از ایستگاه های استان در بازه زمانی 14ساله (2010-1997) استخراج شد. توجه به ویژگی های اقلیمی یک منطقه وتاثیری که این ویژگی ها در شکل گیری توریسم می گذارند، اهمیت فراوانی دارد. پس از استخراج آمار، پایگاه اطلاعاتی مربوطه تشکیل وبر پردازش آن ها با استفاده از شاخص TCIاقدام گردید.سپس با بهره گیری از نرم افزارGIS در میان یابی، تعمیم داده های نقطه ای به پهنه ای وترکیب نقشه ها،زمان مساعدجهت حضور گردشگران در استان زنجان مشخص شد. نتایج پژوهش نشان دادکه ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور ومهر با رتبه خوب ،خیلی خوب، عالی وایده آل بهترین شرایط رابرای حضور گردشگران دراستان دارا می باشد.در ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند به دلیل نفوذ وگسترش سیستم پرفشار غربی وکاهش دما، استان زنجان وضعیت مناسبی برای حضور گردشگران ندارد.
مقایسه کارآیی روش های پارامتریک و ناپارامتریک در طبقه بندی پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 (مطالعه موردی: بخشی از شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داده های سنجش از دور قادر به ارائه جدیدترین اطلاعات برای مطالعه پوشش زمین و کاربری های اراضی می باشند. این تصاویر به دلیل ارائه اطلاعات به هنگام، تنوع اشکال، رقومی بودن و امکان پردازش در تهیه نقشه های کاربری از اهمیت بالایی برخوردارند. مشخص کردن پوشش اراضی کمک شایانی به مدیران مناطق جهت تصمیم گیری می کند. در این راستا هدف از انجام این پژوهش مقایسه کارآیی روش های پارامتریک (کمترین فاصله و جعبه ای) و ناپارامتریک (ماشین بردار پشتیبان) در طبقه بندی پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 در بخشی از شهرستان دزفول می باشد. ماهیت این پژوهش توسعه ای-کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی بوده است. بدینمنظور داده های ماهواره ای شامل تصاویر ماهواره ای لندست 8 (13/8/2013) تهیه گردید، و با استفاده از نرم افزار ENVI آماده سازی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. میزان کارآیی هر روش طبقه بندی با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید.نتایج مقایسه روش های مورد استفاده در پژوهش نشان داد الگوریتم SVM به ویژه سه کرنل خطی، شعاعی و چند جمله ای نسبت به روش های پارامتریک به ترتیب با 15/97% ، 89/95%و 63/95% از دقت مطلوب تری برخوردار هستند.این مطالعه کارآیی و قابلیت مطلوب تر الگوریتم های SVM را در طبقه بندی تصاویر سنجش از دور در مقایسه با روش های پارامتریک تأیید می نماید.
تحلیل زمانی – مکانی جزیره حرارتی شهر مشهد با توجه به گسترش شهر و تغییرات کاربری - پوشش زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای سطح زمین و شکل گیری جزایر حرارتی در کلان شهرها به یکی از معضلات زیست محیطی تبدیل شده است که در نتیجه گسترش برنامه ریزی نشده این شهرها پدید آمده است. امروزه استفاده از تصاویر ماهواره ای در مطالعات محیط زیست شهری به دلیل فراهم آوردن دید یکپارچه و کاهش هزینه و زمان انجام مطالعات، رشد فزاینده ای داشته است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دمایی و گسترش جزیره حرارتی در شهر مشهد به دنبال گسترش این شهر در دهه های اخیر است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چندزمانه لندست (TM 1987، ETM+ 2000 و OLI/TIRS 2014) و روش حد آستانه NDVI و قانون پلانک برای تصاویر TM و ETM+ و الگوریتم دو پنجره برای تصاویر OLI/TIRS، دمای سطح زمین استخراج شد. سپس دمای سطح زمین نرمال گردید و رابطه آن با کسر پوشش گیاهی و تغییرات کاربری - پوشش زمین بررسی شد. نتایج نشان داد که حدود 2500 هکتار از اراضی کشاورزی و فضای سبز به کاربری ساخته شده تبدیل شده که تقریباً برابر با افزایش مساحت طبقه دمایی بسیار گرم بوده است. این موضوع نشان می دهد که کاهش پوشش گیاهی، مهم ترین عامل در گسترش جزایر حرارتی شهر مشهد بوده است. بررسی تعییرات دمای سطح زمین و جزیره حرارتی نشان داد با از بین رفتن پوشش گیاهی داخل و اطراف شهر طبقه دمایی بسیار خنک (29- 25 درجه سانتیگراد)، جای خود را به طبقه دمایی متوسط (37 – 33 درجه) داده است. همچنین با دستکاری دامنه های اطراف شهر، دمای آنها افزایش یافته و به طبقه دمایی گرم (41 – 41 درجه) و بسیار گرم (45 – 41 درجه) تغییر یافته اند. نتایج تغییرات توزیع دمای سطح نشان داد که چندین خوشه دمایی در شمال غرب، جنوب و جنوب غرب مشهد توسعه یافته اند. این تغییرات در شمال غرب به دلیل دستکاری اراضی متصل به شهر برای آماده سازی این اراضی برای گسترش آتی شهر و در جنوب به دلیل توسعه فرودگاه بوده است. همچنین دامنه های رو به آفتاب در غرب و جنوب غرب به دلیل دستکاری این دامنه ها گرم تر شده اند. علاوه بر این، تبدیل اراضی کشاورزی در شرق و شمال شرق باعث تغییر دما از طبقه دمایی خیلی خنک و خنک (33 - 29 درجه) به متوسط و تا حدودی گرم شده است.
سنجش میزان پایداری نواحی روستایی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان فلاورجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در راستای نیل به توسعة پایدار کشور، پرداختن به توسعة پایدار روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر با هدف شناخت وضعیّت پایداری نواحی مختلف روستایی شهرستان فلاورجان به بررسی ابعاد و شاخص های مؤثر در پایداری توسعة روستایی این منطقه و نیز تحلیل این فرضیّه که بین روستاهای منطقه مورد مطالعه از نظر سطح پایداری تفاوت معنی داری وجود دارد، پرداخته است. به منظور سنجش پایداری، شاخص هایی در پنج بعد اقتصادی، اجتماعی، محیطی، کالبدی و دسترسی استفاده شده اند.
روش: روش شناسی تحقیق ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از مدل تاپسیس در شش دهستان شهرستان فلاورجان، در سطح 47 روستا و 378 خانوار نمونه انجام گرفته است. به منظور بررسی تفاوت بین دهستان ها از نظر شاخص های پایداری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون دانکن انجام گرفت.
یافته ها/ نتایج: براساس مقادیر CL به دست آمده در مدل تاپسیس، روستاهای موسیان، کرسگان (از دهستان ابریشم) به ترتیب با میزان پایداری 890/0 و 732/0، بالاترین رتبه و روستا های وزیرآباد و رحیم آباد (از دهستان گرکن شمالی)، با میزان پایداری 187/0و 138/0، پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: نتایج رتبه بندی روستاهای منطقه نشان می دهد، روستاهایی که رتبة پایین پایداری را به خود اختصاص داده اند، عمدتا تحت تاثیر فاکتورهای محیطی به خصوص کمبود منابع آب بوده اند. با توجّه به خشک سالی های متوالی در کشور به ویژه در استان اصفهان، لازم است نسبت به مدیریت منابع آب توجّه بیشتری شود تا تأثیرمنفی این شاخص در امر پایداری روستاها کاهش یابد.
بررسی توزیع فضایی مراکز جاذب جمعیتی نسبت به ساختار تکتونیکی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول اساسی که در برنامه ریزی شهری باید در نظر گرفته شود، چگونگی توزیع فضایی جمعیت نسبت به عوامل و زمینه های حادثه ساز برای جمعیت شهری است. زلزله از جمله مخاطراتی است که وقوع آن خسارات جبران ناپذیری را در پی دارد. با توجه به اینکه ساختار گسلی یک منطقه رابطه مستقیمی با زلزله خیزی آن دارد، شناخت ساختار گسلی و تکتونیکی می تواند باعث توزیع مناسب مراکز جمعیتی نسبت به این ساختارها شود؛ زیرا نواحی ای که در فاصلهکمتر از پنج کیلومتر از گسل قرار دارند، نقاط بحرانی تلقی شده و هنگام وقوع زلزله بیشترین خطر تخریب در این نقاط وجود دارد. شهر کرمان به دلیل قرارگیری در یک منطقه لرزه خیز، همواره مورد تهدید زلزله است. این پژوهش سعی دارد توزیع فضایی مراکز جمعیتی شهر کرمان را نسبت به ساختار گسلی این شهر به روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید. بدین منظور ابتدا داده های تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 شهر کرمان تهیه شد. سپس انواع گسل ها تا محدوده 30 کیلومتری شهر کرمان شناسایی شد و در نهایت توزیع نقاط جمعیتی در ارتباط با گسل های معکوس، امتداد لغز، عادی و فرعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که 669 مرکز از مراکز جاذب جمعیت در فاصله 20 کیلومتری و 407 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل معکوس، 274 مرکز در فاصله 20 کیلومتری و 775 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل امتداد لغز قرار دارند. همچنین 794 مرکز از مراکز جاذب جمعیت در فاصله 20 کیلومتری و 282 مرکز در فاصله 30 کیلومتری گسل نرمال، 699 مرکز در فاصله 20 کیلومتری و 377 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل اصلی قرار دارند. از طرفی 381 مرکز در فاصله 4 کیلومتری و 500 مرکز در فاصله 6 کیلومتری از گسل فرعی قرار دارند. همچنین 3 مرکز تجاری، یک مرکز بهداشتی- درمانی و 3 مرکز آموزشی فقط در فاصله 800 متری از این نوع گسل قرار دارند. به طورکلی در منطقه مورد مطالعه مراکز تجاری و آموزشی کمترین فاصله را با انواع مختلف گسل ها داشته و مراکز ورزشی کمترین توزیع را در حداقل فاصله از انواع گسل دارند. با توجه به توزیع نامناسب مراکز جاذب جمعیت در منطقه مورد مطالعه لزوم برنامه ریزی مناسب و کارآمد جهت جلوگیری از خسارت های احتمالی در این منطقه بسیار ضروری است.
بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری فروچاله ها در سازندهای کارستی با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره در محیط ArcGIS و SPSS (مورد مطالعه: ناهمواری های بیستون – پرآو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه های کارستی در برخورد با عوامل مؤثر متنوع و پیچیدگی مکانیسم آن ها در ارتباط باهم و با توجه به نقش آن ها در تحول و حساسیت کارست زایی واکنش متفاوتی بروز می دهند؛ بنابراین امروزه در برنامه ریزی های محیطی به مطالعات اولیه و تهیه نقشه های ممیزی استعداد شکل گیری اشکال کارستی، اهمیت خاصی داده می شود. ناهمواری های بیستون-پرآو به عنوان منطقه مورد پژوهش با سازندهای آهکی بخشی از زون چین خورده و تکتونیزه شده بوده که مستعد شکل گیری اشکال متنوع کارستی است. لذا هدف اصلی این پژوهش مطالعه عوامل مؤثر در توسعه کارست با تأکید بر فروچاله ها و پهنه بندی استعداد توسعه و حساسیت منطقه کارستی بیستون- پرآو است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و همبستگی بوده و نوع آن کاربردی است. متغیرهای پژوهش شامل یک متغیر وابسته (فروچاله ها) و هفت متغیر مستقل (بارش، دما، شیب، جهات شیب، ساختار زمین شناسی، گسل و ارتفاع) بوده است که در برای سنجش ارتباط بین این متغیرها تمام لایه های مؤثر در تشکیل کارست با استفاده از نرم افزارهای GIS مورد پردازش و کدگذاری قرارگرفته و با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره در محیط SPSS روابط آن ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از معادله رگرسیونی و نتیجه ی تأثیر دادن ضرایب رگرسیونی متغیرها در ماتریس داده ها بر اساس روابطی (استعداد وقوع فروچاله ها) به صورت طیفی از اعداد مثبت و منفی درآمده است. اعداد مثبت بیانگر وجود شرایط لازم برای توسعه کارست و اعداد منفی بیانگر نبودن شرایط مناسب برای توسعه کارست است. دامنه این طیف عددی، به صورت کیفی به سه کلاس، استعداد کم، استعداد متوسط و استعداد زیاد تقسیم شده است. تفسیر ضرایب و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لیتولوژی مهم ترین نقش را در توسعه کارست بر عهده دارد و بعد از آن به ترتیب لایه های گسل، بارش، ارتفاع، دما، شیب و جهات شیب در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرند.
تعیین کارائی و اولویت بندی هتل ها با روش تحلیل پوششی داده-ها و تحلیل رابطه خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هتل ها یکی از ارکان بسیار مهم صنعت گردشگری به حساب می روند که خدمات گسترده ای به گردشگران ارائه می-کنند. صنعت هتلداری می تواند در رشد و توسعه صنعت گردشگری کشور، نقش بسزایی داشته باشد. هدف این تحقیق نیز محاسبه میزان کارایی و رتبه بندی تمامی هتل های دو ستاره، سه ستاره و چهار ستاره استان یزد که شامل ۲۷ هتل می باشد با استفاده از روش های تحلیل پوششی داده ها و تحلیل رابطه خاکستری است. در این مطالعه، کارایی هتل ها با روش تحلیل پوششی داده ها با دو جهت گیری ورودی محور و خروجی محور نشان داد که ۹ هتل کارا هستند. تعداد اتاق ها، تعداد تخت و تعداد کارکنان به عنوان ورودی ها و درآمد ناشی از اسکان اتاق ها و تعداد مهمان به عنوان خروجی های مدل در نظر گرفته شده است. نهایتاً با روش تحلیل رابطه خاکستری به رتبه بندی هتل های کارا پرداخته شد. بر طبق نتایج این تحقیق، هتل صفائیه در رتبه اول قرار گرفت.
بررسی و تحلیل چالش های گردشگری سلامت مشهد از منظر بیماران خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت گردشگری سلامت در شهر مشهد از دیدگاه گردشگران خارجی و شناسایی نقاط ضعف گردشگری سلامت در فرآیند جذب و ارائه خدمات پزشکی و گردشگری سلامت به بیماران خارجی تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و به منظور گرد آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران پزشکی ورودی به شهر مشهد در سال ۱۳۹۲ است و نمونه پژوهش، بیماران خارجی پذیرش شده در بیمارستان های امام رضا(ع)، بنت الهدی، مهر و جوادالائمه انتخاب شد. گردآوری اطلاعات به کمک پرسش نامه پژوهشگرساخته و تحلیل آن با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. بدین منظور، از آزمون مقایسه میانگین تک نمونه ای با سطح اطمینان ۹۵ درصد استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد مهم ترین چالش هایی که گردشگران سلامت مشهد در مراجعه و اقامت با آن مواجه بوده اند عبارت اند از: ضعف در سیستم بازاریابی و اطلاع رسانی در فرآیندهای پذیرش و درمان در شهر مشهد، ضعف سیستم پذیرش الکترونیکی بیماران، نحوه پرداخت هزینه ها و ضعف سیستم مبادلات مالی در بیمارستان ها، نبود پشتیبانی زبان های خارجی در بیمارستان ها، فقدان بسته های کامل گردشگری سلامت، مشکلات مربوط به فرآیندهای اخذ ویزا و حمل و نقل درون شهری.
تحلیل درجة مخاطرة مخروط افکنه های بینالود جنوبی بر پایة مقبولیت شاخص های مورفوتکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با این فرض که با فعال بودن تکتونیک، درجة مخاطره افزایش می یابد، آسیب پذیری سکونتگاه های توسعه یافته بر روی مخروط افکنه های فعال باجادای بینالود جنوبی تحلیل شده است. در ابتدا، بر پایة شاخص های مورفوتکتونیکی ضریب مخروط گرایی، شاخص نسبت کف دره به ارتفاع، شاخص عدم تقارن حوضة آبریز و شاخص پیچ وخم جبهة کوهستان، درجة تکتونیک مخروط افکنه های مورد بررسی محاسبه شد. پس از محاسبة تکتونیک، با کمک شاخص مقبولیت و بردار وزن مرکزی، مطلوبیت شاخص مورفوتکتونیکی مشخص شد. این مطلوبیت شاخص وزن و تأثیر بیشتری بر درجة مخاطرة مخروط افکنه ها و در نتیجه، آسیب پذیری سکونتگاه های مستقر روی مخروط افکنه دارد. در پایان، با طبقه بندی مخروط افکنه ها به سه گروه خطر کم، متوسط و زیاد، درجة مخاطره از حیث سکونتگاه های توسعه یافته در مخروط افکنه ها تحلیل شد. نتایج نشان داد که سه مخروط افکنة بوژمهران 1، خرو و درود از لحاظ شاخص مقبولیت، بیشترین مقبولیت را برای سه رتبة اول کسب کردند. همچنین، مشخص شد که شاخص های مورفوتکتونیکی نسبت کف دره به ارتفاع و سینوسیتة کوهستان بیشترین سهم را در درجة مخاطرة مخروط افکنه های خرو و درود دارد. نتایج مؤید این مطلب بود که شهر بوژمهران، خرو و درود که بر روی مخروط افکنه ها توسعه یافته اند، آسیب پذیری زیادی نسبت به تحولات مخروط افکنه ای دارند.
تحلیل فضایی اقلیم آسایش گردشگری استان کرمان با استفاده از مدل TCI در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان خلف: مکان گزینی سدهای زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری است که در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا واقع شده است. پراکنش نامناسب بارندگی و تبخیر زیاد از خصوصیات اصلی این مناطق است بیشتر آب ناشی از بارندگی از طریق تبخیر از دسترس ساکنان آن ها خارج می شود یکی از راه کارهای مناسب در این مناطق جهت ذخیره آب استفاده از سدهای زیرزمینی است. منطقه مورد مطالعه حوضه عامر تپه از توابع شهرستان راین استان کرمان بوده و این تحقیق با هدف مکان یابی سد زیرزمینی با استفاده از نقشه های توپوگرافی ، زمین شناسی و مطالعات انجام شده در منطقه مورد مطالعه به کمک نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از روش برهان خلف انجام گردید. در این پژوهش منطقه مورد مطالعه را به هفت زیرحوضه تقسیم نموده و موارد موثر در مکان یابی سد زیرزمینی از قبیل اقلیم، روان آب، شیب، رسوبات نفوذپذیر، گسل، وجود قنات در پایین دست احداث سد و حجم مناسب آبرفت جهت ذخیره سازی را در هر هفت زیرحوضه بررسی و سپس به حذف پلیگون هایی که فاقد شرایط مناسب جهت احداث سد زیرزمینی بودند، اقدام گردید. در نتیجه زیرحوضه ی c3 به عنوان مکان مناسب جهت احداث سد زیرزمینی تشخیص داده شد.
مقایسه مدل های تصمیم گیری تاپسیس و تحلیل سلسه مراتبی در پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی حوضه دشت یزد – اردکان در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع آب و توزیع فصلی نامناسب بارندگی در کشور نشان می دهد که ابتدا باید ظرفیت منابع آب های موجود سطحی و زیرزمینی را به خوبی شناسایی و مطالعه کرد تا برنامه ریزی جامعی برای بهره برداری صحیح از آن ها صورت گیرد. علاوه بر لزوم اشاعه رویه های مرسوم و مطلوب در برنامه ریزی و مدیریت منابع آب، بهره گیری از فناوری های جدید مانند مدل سازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و پردازش داده های ماهواره های با توجه به خصوصیاتی مانند سرعت و دقت بالا و دید وسیع و یکپارچه، می تواند به عنوان ابزاری مناسب در اکتشاف منابع آبی با توجه به هزینه های بالای روش های سنتی مطرح گردد. در این پژوهش ابتدا عوامل طبیعی مؤثر در ایجاد مکان های احتمالی ذخایر آب زیرزمینی تعیین شد. سپس این عوامل در قالب فنون تصمیم گیری چند معیاره، تحلیل سلسله مراتبی، و تاپسیس، و به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی، مدل سازی شدند. همچنین به منظور بررسی دقت این مدل ها، زون های با پتانسیل آب زیرزمینی که از هر مدل استخراج شده با موقعیت مکانی منابع آب زیرزمینی موجود مقایسه و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که روش تحلیل سلسله مراتبی با دقت 6/61 درصد، نسبت به روش تاپسیس منابع آب زیرزمینی موجود را بهتر شناسایی کرده است.
تلفیق AHP و سیستم استنتاج فازی به منظور مسیریابی خطوط انتقال برق مطالعه موردی شهرستان کهک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احداث خطوط انتقال نیرو یکی از مهم تریندغدغه های صنعت برق کشور محسوب می گردد که هزینه احداث این خطوط از یک طرف و تأثیرات متقابل عوامل محیطی بر روی این خطوط از طرف دیگر باعث شده است که در مسیریابی این خطوط پارامترهای مختلفی در نظر گرفته شود. کلیه این پارامترها در ارتباط مستقیم با موقعیت مکانی دکل ها و تجهیزات خطوط انتقال نیرو است. سیستم اطلاعات جغرافیایی دارای قابلیت های مختلفی از جمله امکان اخذ، بازیابی، به هنگام رسانی، نمایش، پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات مکان مرجع است؛ بنابراین بستر مناسبی را مهیا می سازد که در آن بتوان شرایط و پارامترهای مختلف را به صورت لایه های اطلاعاتی تعریف نموده و الگوهای تعریف شده توسط کارشناسان مختلف را با هم تلفیق و به نتایج مورد نظر رسید. درهمین رابطه ابتدا این پارامترها شناسایی شدند، که شامل شیب، راه اصلی، راه فرعی، راه آهن، مناطق ممنوعه، گسل و رودخانه هستند سپس لایه های اطلاعاتی مربوط به هرکدام از آنها تهیه گردید. به منظور یافتن مسیر بهینه بین دو نقطه مورد نظر، ابتدا با برنامه نویسی در محیط MATLAB و با استفاده از مدل استنتاج فازی نقاط مناسب جهت نصب دکل و نقشه هزینه تولیدگردید. سپس کوتاه ترین مسیر بین دو نقطه استخراج شد. در این مطالعه عملگرهای مختلف استنتاج فازی، مورد بررسی قرار گرفت؛ و به منظور تلفیق سیستم استنتاج فازی وAHP در سیستم استنتاج فازی به هر کداماز قوانینFIS وزن خاصی اختصاص داده شد؛ و در نهایت، مدل فازی گاما با استفاده از قوانین وزن دار با درصد انطباق ۷۰% با رعایت مسائل زیست محیطی به عنوان مدل بهینه جهت مسیریابی بین دو پست قم و کهک مشخص گردید.
تحلیل روند و چرخه های سری زمانی بارش سالانه حوضه های آبریز حله و مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک) از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل 30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه برآورد و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
تحلیل فضایی و سنجش سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل فضایی یا سازمان دهی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و تأسیسات در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای در محدوده موردمطالعه، گام نخست شناخت و سطح بندی روستاها ازنظر برخورداری است، برای این منظور؛ از 8 معیار اصلی شامل: خدمات آموزشی، فرهنگی- ورزشی، سیاسی-اداری، تأسیسات زیربنایی، ارتباطات و حمل ونقل، بهداشتی-درمانی، جمعیت و بازرگانی-خدماتی، در قالب 76 متغیر فرعی استفاده شده است تا بتوان بر اساس دیدگاه توسعه همه جانبه، به تحلیل فضایی و سنجش توسعه یافتگی جوامع روستایی به عنوان زیربنای برنامه های ملی همت گماشت.
روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل AHP FUZZY به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی در 9 دسته از بسیار زیاد تا بسیار کم تقسیم بندی گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تفاوت فاحش بین دهستان های استان چهارمحال و بختیاری وجود دارد به طوری که دهستان های موجود در شهرستان کوهرنگ، لردگان و اردل، با توجه به اینکه بیش از 62 درصد جمعیت روستایی استان را دارا هستند اما در بعد توسعه یافتگی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و باید در اولویت توسعه قرار بگیرند.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به بعد فضایی (صرفاً جغرافیایی) و ترکیب اوزان فازی در محیط GIS در بعد مطالعات روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی می توانند از یافته ها و راهکارهای آن استفاده کنند.
شناسایی و پایش ناپایداری دامنه ای به روش پردازش اینترفرومتری تفاضلی مطالعه موردی: حوضه آبریز گرمی چای میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اینترفرومتری تفاضلی راداری(DInSAR) به عنوان یکی از روش های کارآمد در اندازه-گیری جابجایی سطح زمین محسوب می شود. به طوری که با استفاده از این فناوری، امکان پایش حرکات کوچک سطح زمین به صورت پیوسته، با دقت بالا و در گستره وسیعی امکان پذیر است. در این پژوهش، از تکنیک اینترفرومتری تفاضلی بر اساس سری زمانی 6 تصویر راداری از سنجنده PALSAR ماهواره ALOS از 2007 تا 2010جهت شناسایی و پایش مناطق ناپایدار دامنه ای حوضه آبریز گرمی چای استفاده گردید. نتایج حاصله از این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، 20 نقطه ناپایدار در بازه 92 روزه زوج تصویر راداری سال2007 شناسایی شد که بزرگ ترین آن ها از نوع لغزش چرخشی بوده و 11- سانتی متر در این مدت جابجایی داشته است. بر همین اساس، تعداد 25 نقطه لغزشی نیز در سال 2009 شناسایی گردید که مهم ترین آن، لغزش روستای سوین با میزان جابجایی cm5/7 تا 3/10- بوده است. نتایج به دست آمده در سال 2010 از برخی جهات قابل مقایسه با دو دوره قبلی بوده به طوری که تعداد مناطق ناپایدار در این دوره کمتر از دو دوره قبلی بوده و توزیع مکانی مناطق ناپایدار نیز عمدتاً به نیمه شرق حوضه محدودشده است. میزان جابجایی محاسبه شده در این دوره(cm2 تا 1/5-) نیز کمتر از دو دوره قبل بوده است. مهم ترین نقطه لغزشی شناسایی شده در دوره اخیر، توده لغزشی مجاور سد گرمی بوده که ادامه فعالیت ساختمانی سد را تحت تأثیر قرارداده است.