فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری، از فعالیت های مهم با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی در شهرهاست. سیاست توسعه گردشگری، رویکردی
است که شهر با تاکید بر آن می تواند ضمن افزایش منافع آن، تاثیرات منفی را به حداقل کاهش دهد. تحقیق حاضر با هدف
بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی گردشگری برتوسعه شهر قشم از منظر ساکنان آن، مطالعه ای اکتشافی و مبتنی بر روش
توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی سرپرستان خانوار در شهر
تشکیل میدهند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 371 نفر از آنان از طریق روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها
spss 0 حاکی از پایایی مطلوب آن است. اطلاعات از طریق نرم افزار / از طریق پرسشنامه گردآوری شده و آلفای کرونباخ 78
طبقه بندی و با استفاده از آزمون ناپارامتری کای اسکوئر معنی داری شاخصها مشخص و تحلیلها انجام شد. نتایج این پژوهش
منتج از تجربیات و نظرات ساکنان شهر، نشان می دهد که گردشگری، باوجود اشتغالزایی، افزایش درآمد و بهبود کمی و کیفی
صنایع دستی، سبب بالا رفتن قیمتها، سوداگری و تغییر کاربری زمین و افزایش ساخت و ساز و ازبین رفتن بافت باارزش در شهر
و ازاین رو باوجود منافع اقتصادی، سبب ناپایداری کالبدی شهر شده است. از لحاظ اجتماعی، باعث بهبود وضعیت آموزش و
بهداشت، افزایش تعامل شهرندان و امنیت و لذا پایداری نسبی اجتماعی شده ولی از لحاظ محیط زیست، پیامدهای منفی زیادی از
قبیل آلودگیهای محیطی، افزایش ترافیک، تغییر کاربری های مفید برای محیط زیست شهری همراه بوده که مغایر با اهداف
توسعه پایدار شهری است. بنابراین، با برنامهریزی اصولی و تلاش برای استفاده بهینه از ورود گردشگران میتوان وضعیت
اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی شهر را بهبود بخشید.
بررسی عامل کششی انگیزاننده گردشگران در انتخاب مقصد، مقایسه مقاصد داخلی و خارجی؛ (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری فعالیتی تقاضا محور است، یکی از راه های شناخت تقاضا، بررسی انگیزه های مسافران در انتخاب مقصد بوده که می توان عرضه را بر آن مبنی تنظیم کرد. از سوی دیگر در جغرافیای رفتار فضایی، مطالعه درک و انتخاب افراد از محیط پیرامون مورد بررسی قرار می گیرد، می توان گفت رفتار و ادراکات فرد، برگرفته از انگیزه های او است. این انگیزه ها را می توان به دو نوع انگیزه های کششی و رانشی تقسیم بندی نمود. انگیزه های کششی برای فرد برآمده از ویژگی های نظام فضایی گردشگری مقصد است. در مقاله حاضر سعی بر آن است که با بررسی انتخاب مقصد فعالیت محور به عنوان یک عامل کششی، به تبیین و مقایسه الگوی فضایی انتخاب دو مقصد خارجی (شینگن و مالزی) و مقصد داخلی (کیش) از سوی گردشگران ساکن شهر تهران پرداخته شود. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده و با استفاده از ابزار مناسب اسناد کتابخانه ای و پرسشنامه اطلاعات تحقیق گردآوری شده است. به همین منظور پس از انتخاب الگوی مناسب عوامل کششی و رانشی از میان مدل های موجود در انگیزش گردشگران، سه پرسشنامه جداگانه در هر حوزه در اختیار 416 نفر از پاسخ گویان قرار گرفت و داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمون های کای دو و حداقل تفاوت معنادار فیشر بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که تصور افراد از امکانات موجود در مقصد و احساس راحتی در استفاده از آنها و فعالیت های تعریف شده در مقصد و نه صرفاً جاذبه ها، در انتخاب آن مقصد مؤثر است.
ارزیابی نقش گردشگری شهری در توسعه اقتصادی-محیطی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر در حال توسعه، جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها داشته و نقش فعال و مؤثری در ارتقای ساختار اجتماعی- فرهنگی و محیطی جوامع میزبان بازی می کند. با توجه به اهمیت روزافزون گردشگری در توسعه جوامع انسانی، این پژوهش درصدد است تا از دید مردم و مسئولین شهر بابلسر، تأثیر گردشگری بر توسعه اقتصادی-محیطی شهر را مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق پیمایشی، توصیفی- همبستگی می باشد. داده های موردنیاز با استفاده از منابع اسنادی-کتابخانه ای و همچنین با به کارگیری پرسشنامه تدوین شده پژوهشگر، بازدید میدانی و مصاحبه با سازمان های مرتبط و سرپرست خانوارهای ساکن در شهر بابلسر، گردآوری شده است. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون های آماری پیرسون و کندال b، نشان می دهد که گردشگری در زمینه اقتصادی، اثرات قابل توجهی داشته و علاوه بر اشتغال زایی و درآمدزایی، سبب بالا رفتن قیمت ها و سوداگری زمین شده است. در زمینه زیست محیطی و کالبدی نیز ورود گردشگران منجر به کاهش اراضی زیرکشت کشاورزی و تغییر کاربری آنها، افزایش خدمات و تسهیلات کالبدی گردشگری، افزایش آلودگی و تخریب محیط زیست و سهولت دسترسی به شهر شده است. بنابراین، با برنامه ریزی اصولی و تلاش برای استفاده بهینه از ورود گردشگران، می توان وضعیت اقتصادی و به تبع آن، وضعیت زیست محیطی و کالبدی شهر را بهبود بخشید
شناسایی و اولویت بندی فرصت های خُرد کارآفرینی گردشگری مذهبی داخلی شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
شناسایی و ارزیابی فرصت ها جزئی اصلی برای آغاز فعالیت کارآفرینانه و موضوعی اصلی در راستای رشد بخش های مختلف گردشگری است. علایق مذهبی سالانه میلیون ها زائر و گردشگر مذهبی را به اماکن مقدس کشور رهسپار می سازد و شناسایی فرصت در زمینه گردشگری مذهبی داخلی می تواند موجب ارتقاء این صنعت و زمینه ساز رشد بین المللی ایران در بخش گردشگری و خدمات مرتبط با آن گردد. با توجه به محدود بودن مطالعات علمی در این حوزه، مقاله حاضرضمنمرور متون تخصصی ومصاحبه با خبرگان،نگاهی فرایندمحور را به خدمات گردشگری و تجربه گردشگران در نظر گرفت و موفق شد مدلی مفهومی با چهار سازه فرصت (مسیر سفر، مقصد گردشگری، جاذبه های خاص مذهبی و جذابیت های مدیریتی و نوآورانه) و 50 مؤلفه مؤلفه را به عنوان زمینه های فرصت در گردشگران مذهبی ارائه دهد. پرسش های این پژوهش، متغیرها و سازه های فرصت در گردشگری مذهبی را از منظر مقیاس مدل مفهومی طرح شده و مقیاس شناسایی فرصت آلویک (2002) بررسی کرده اند. داده ها در پیمایش طولی(سال های 1386 و 1391) به شناسایی و اولویت بندی فرصت های خُرد گردشگری مذهبی شهر مشهد و تحولات آنها پرداخته و نشان می دهد مقیاس فرصت برای تمامی مؤلفه های فرصت، در سطح خطای 0.05 معنی دار می باشد. معرفی مدل مفهومی شناسایی فرصت های گردشگری مذهبی و بررسی تحولات زمانی آنها در این مقاله، گامی برای آغاز نظریه پردازی در کارآفرینی گردشگری مذهبی خواهد بود.
سطح تعهد محیطی در هتل های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان بکارگیری ابعاد ارزیابی متوازن در صنعت هتلداری(مطالعه موردی: هتلهای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه وضعیت بکارگیری معیارهای مالی و غیر مالی با توجه به مفهوم ارزیابی متوازن در سنجش عملکرد 39 هتل مشهد با درجه کیفی مطلوب بررسی شد. به منظور آزمون پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرانباخ و به منظور آزمون فرضیه ها از آماره های ناپارامتری فریدمن و ویلکاکسن استفاده شد. یافته های این تحقیق بیانگر آن است که اگر چه در حال حاضر در این هتلها از ارزیابی متوازن استفاده نمی شود، اما در عین حال ابعاد چهارگانه این ابزار سنجش عملکرد مد نظر مدیران قرار می گیرد. همچنین مدیران به موضوع نحوه مدیریت دارایی های خود به عنوان شاخص بعد مالی، فعالیتهای لازم برای حفظ ایمنی به عنوان یک شاخص بعد فرایند داخلی، تفویض و تفکیک وظایف و استفاده از پیشنهادات کارکنان به عنوان شاخصهای بعد رشد و یادگیری و رسیدگی به امور مشتریان(حفظ و جذب مشتریان و رسیدگی به شکایات آنها) توجه بیشتری می نمایند.
ارزیابی کیفیت مدیریت مقصد گردشگری از دیدگاه مزیت رقابتی، مطالعه موردی: منطقه چابهار
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت در تمامی عرصه ها و فعّالیت های اقتصادی و اجتماعی، لازم و ضروری بوده و عنصری اجتناب ناپذیر در پیشبرد امور است. مدیریت مقصد، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر در عرصه فعّالیت های گردشگری، ایفا کننده نقشی اساسی در دستیابی به توسعه و کسب اهداف در صنعت گردشگری است. این عنصر، به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری،برای حفظ و پایداری منابع مختلف اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مقصد، عهده دار وظایف مهمی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی کیفیت مدیریت مقصد به عنوان عاملی برای کسب مزیت رقابتی، در منطقه چابهار است. این پژوهش، به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بازه زمانی1389 –1388 انجام یافته است. با استفاده از روش های آماری، متغیرهای مربوط به مدیریت مقصد همچون بازاریابی، مدیریت بازدید کننده، تحقیق و مطالعه، قیمتگذاری، کاربرد فناوری، همکاری بخش خصوصی و دولتی، مدیریت بحران و غیره، از دو جنبه اولویت و کیفیت، در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. این مؤلفه ها با توجه به مدل رقابت مقصد که توسط کراچ و ریچی (1999) ارائه شده، استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است که از نقطه نظر اولویت، مولفه «توسعه، بازاریابی و معرفی محصولات مقصد» از اولویت نخست و مولفه «برگزاری کارگاه ها و سمینارهای تخصصی در زمینه گردشگری»از رتبه نهایی برخوردار است. همچنین از نقطه نظر کیفیت، وضعیت تمامی این مؤلفه ها در منطقه چابهار، نامطلوب ارزیابی شد.
رهنمودهای توسعه ی مسیرهای پیاده روی در مناطق تفرجگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ویژه مشتری و رضایتمندی گردشگران داخلی از هتل های پنج ستاره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی ارتباط میان مدیریت تجربه مشتری (CEM) با وفاداری مشتریان در صنعت هتلداری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین وفاداری مشتریان با مدیریت تجربه مشتریان (CEM)در صنعت هتل داری می پردازد.پژوهش از نوع پیمایشی و کاربردی می باشد.جامعه آماری کلیه مسافران هتل های چهار ستاره شهر مریوان می باشد که از این تعداد150نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته که شامل سه قسمت CEMیعنی بخش وظیفه ای،مکانیکی و انسانی و یک بخش مربوط به وفاداری مشتریان بود. برای روایی آن از روش خبرگان استفاده شد.همچنین پایایی ابزار پژوهش از طریق روش آماری آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت که مقدار آن 766/. بدست امد که نشان پایایی مطلوب پرسشنامه دارد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSSو از روش های آماری، همبستگی پیرسون و آزمون فرید من استفاده شد. در این پژوهش بخش های CEMشامل بخش وظیفه ای، مکانیکی و انسانی مورد ارزیابی قرار گرفت و ارتباط آنها با وفاداری مشتریان بررسی شد و مهمترین قسمت های CEMاز نظر مشتریان بررسی شد.نتایج نشان داد همبستگی مثبت بین بخش های CEMو وفاداری مشتریان هتل های چهار ستاره وجود داشت .همچنین در رتبه بندی متغیرهای CEMاز نظر مشتریان مشخص شد که بخش وظیفه ای بیشترین تاثیر را روی مشتریان و بخشهای انسانی و مکانیکی در رده های بعدی قرار دارند.
اقتصاد گردشگری (مروری بر پیشینه تحقیق در خارج و داخل)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، در پنج دهه اخیر به عنوان یک فعّالیت بشری و از صنایع با رشد بالا وگسترده شناخته شده است. گردشگری، دارای طرف عرضه و تقاضا و محصولات مخصوص به خود با ویژگی های متمایز از سایر فعّالیت های اقتصادی بوده و با استفاده از منابع اقتصادی دارای آثار مثبت یا منفی اجتماعی اقتصادی در سطوح ملی یا بین المللی است.
می توان گفت تحقیقات جدی در زمینه اقتصاد گردشگری از اواسط دهه 1960 شروع شده است ودر طی 50 سال اخیر رشد خوبی را در مطالعات و تحقیقات گردشگری شاهد هستیم و عملاً با انتشار مجله های علمی، در زمینه اقتصاد گردشگری نیز تحقیقات وسیع تری صورت پذیرفته است. اگرچه رشته اقتصاد گردشگری چند سالی است که در ایران در سطح دکتری به عنوان یک رشته مستقل مطرح شده ، اما پژوهش های جامعی در زمینه ادبیات اقتصاد گردشگری انجام نگرفته است. پژوهش حاضر در صدد مروری بر ادبیات تحقیق اقتصاد گردشگری و بررسی روند توسعه مباحث نظری و روش های متدولوژی در آن می باشد. البته از آنجایی که ذکر مطالعات اساسی همه گروه های مطالعات اقتصاد گردشگری در یک مقاله ممکن نیست، سعی شده است تنها مطالعات طرف تقاضا و پیش بینی تقاضای گردشگری ذکر شود و با پرهیز از بیان موارد مشابه، مطالعات صورت پذیرفته در ایران نیز بیان گردد.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری کاشان
حوزههای تخصصی:
گردشگری که به عنوان یکی از مهمترین راه های توسعه و رشد اقتصادی در جهان به شمار می رود، در ایران به دلایل فراوان هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در این میان، شهر کاشان علی رغم شرایط جغرافیایی و تاریخی مناسب و برخورداری از معماری اصیل ایرانی، خانه های تاریخی، مساجد، بازار، تپه های باستانی، صنایع دستی، آیین ها و مراسم خاص مانند: گلابگیری و قالی شویان و بسیاری جاذبه هایتاریخی، فرهنگی و طبیعی دیگر، نتوانسته است هماهنگ با این قابلیت های بسیار بالا، صنعت گردشگری خود را متحول سازد. هدف این مطالعه، بررسی مزیت ها و محدودیت های توسعه کانون های گردشگری شهرکاشان و انتخاب استراتژی مناسب در جهت توسعه صنعت گردشگری منطقه است. این پژوهش که بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOTو مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPMصورت گرفته، به بررسی یافته های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین گردشگران و همچنین مصاحبه با کارشناسان حوزه گردشگری پرداخته است. تحلیل های حاصل از مدل SWOTنشان می دهد که این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری در سطح ملی و بین المللی، تعدد تصمیم گیران، ضعف مدیریتی، فقدان ثبات در مدیریت گردشگری منطقه و همچنین نامناسب بودن زیرساخت های محیطی و کالبدی را به عنوان موانع اساسی در جهت رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد؛ در عین حال، جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPMبیانگر آن است که از میان پنج استراتژی برگزیده، استراتژی تأکید بر توسعه گردشگری فرهنگی- تاریخی به دلیل وجود مزیت های نسبی این نوع گردشگری در منطقه، نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.