فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تهاجم نظامی عراق به ایران در سپتامبر1980 و در آخرین ماه های ریاست جمهوری کارتر آغاز گردید. نبرد مذکور مهمترین جنگ پس از جنگ دوم جهانی و طولانی ترین جنگ در قرن بیستم لقب یافت، که در اوج سال های جنگ سرد در منطقه ی خلیج فارس به وقوع پیوست که مسلماً با توجه به طرف های درگیر درآن، آمریکا نمی توانست نسبت به آن بی تفاوت باشد. (روش): این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، مواضع مقامات آمریکایی را در آغاز تهاجم نظامی عراق به ایران مورد ارزیابی قرار داده است. و با بررسی عناصر و متغیرهای متعدد تاثیرگذار در آن مقطع زمانی، (مسأله): به طرح این سئوال می پردازدکه، سهم مقامات آمریکایی در این رویکرد عراق چه بود. با رصد اوضاع بین المللی این فرضیه شکل می گیرد که روابط پنهانی و پشت پرده امریکا و عراق دلیل اصلی اتخاذ چنین اقدامی بود. (یافته ها): نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آمریکا درتشویق و ترغیب رژیم عراق به آغاز جنگ با ایران تاثیر زیادی داشت. زیرا آنها بر این باور بودند، که با در تنگنا قرار دادن ایران، راهی جز عدول از مواضع انقلابی، و همگرایی با آمریکا، یا سقوط حکومت، انتخاب دیگری نخواهد داشت. بر این مبنا حمله ی نظامی عراق به ایران، سناریویی امریکایی بود که در راستای منافع آن کشور طراحی و اجرا گردید.
راهبردهای تصویرسازی رسانه ای از جنبش های مقاومت در جهان اسلام؛ موردپژوهی حشدالشعبی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با ارائه یک چارچوب مفهومی به تبیین سه اَبر نیروی موثر برتحولات منطقه غرب آسیا شامل؛ محور مقاومت، دولت های عربی ناهمسو با مقاومت، دولت های فرامنطقه ای مداخله گر و گفتمان ها و نیروهای اجتماعی سیاسی پیرو آنها پرداخته و پس از مرور زمینه های شکل گیری و جانمایی قانونی حشد الشعبی عراق(مساله)، با بهره گیری از نظریه های چارچوب سازی و انگاره سازی رسانه ای به تحلیل گفتمان(روش) حمایتی و پادگفتمان انتقادی رسانه ها پیرامون این گروه مقاومت می پردازد. پس از احصاء 64 محور رسانه ای(یافته)، تعمیق و نتیجه گیری دال های مرکزی این گفتمان ها بیانگر آن است که رسانه های پادگفتمان مقاومت در بخش درون مرزی عراق با راهبرد تحریکِ «گسل هایِ خفته مذهبی، قومیتی و نژادی» باطراحی 6 شکاف «تصویری ناسازگار از حشد الشعبی با امنیت ملی، نظم سیاسی و ساختار قانونی عراق» پرداخته و در بخش برون مرزی 4 راهبرد «وابسته نمایی به ایران»، «هراس انگیزی از توسعه فرقه گرایی شیعی»، «متحد سازی دولت های ارتجاع عربی بر علیه حشد»، «تولید جنبش های موازی حشد» و نتیجتاً تعارض آن با «امنیت و پایایی حکمرانی دولت های عربی منطقه» را به کار بسته اند. در مقابل رسانه های گفتمان مقاومت 2راهبرد «تبیینی با تشریح لایه ای» و «تقابلی با تولید ضد جریان» را با تمرکز بر تاثیر آن بر «تامین منافع ملی عراق» و «هم افزایی با گروه های مقاومت» طراحی نموده اند.
نقش ایالات متحده آمریکا در همکاری استراتژیک روسیه و چین؛ با تاکید بر دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و جو بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
با اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی و اتمام دوران جنگ سرد، آمریکا به منزله بازیگر ابرقدرت در ابعاد اقتصادی، نظامی، سیاسی و ایدئولوژیکی در نظام بین الملل تعیین شد. موقعیت جدید آمریکا به این کشور اجازه داد که با افزایش نقش و نفوذ به مداخله در نظام بین الملل اقدام نماید. در ادامه تحولات نظام بین الملل با افزایش قدرت رقبا در ابعاد گوناگون، منافع و موقعیت آمریکا با چالش هایی مواجه شده است. روسیه و چین به عنوان دو قدرت نوظهور می باشند که همواره از سوی ایالات متحده آمریکا برداشت تهدید نموده اند. هدف پژوهش بررسی نقش ایالات متحده آمریکا در روابط استراتژیک روسیه و چین است. سوال اصلی پژوهش این است که ایالات متحده آمریکا چه نقشی در همکاری استراتژیک روسیه و چین دارد؟ رویکرد پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات نیز کتابخانه ای است. فرضیه مقاله این می باشد که تهدیداتی که مسکو و پکن از سوی امریکا برداشت می کنند سبب ائتلاف و همکاری عمیق دو دولت در نظام بین الملل و منطقه ای شده است که این امر در دوره ریاست جمهوری ترامپ و دوره فعلی ریاست جمهوری بایدن بیشتر شده و همکاری دو دولت گسترش پیدا کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد دو دولت روسیه و چین با هدف مقابله و مهار سیاست های تهدیدزا آمریکا به همکاری های اقتصادی، نظامی و هماهنگی در نهاد ها و سازمان های بین المللی و همگرایی در مناطق آسیای مرکزی، اوراسیا و غرب آسیا روی آورده اند.
تحلیل اثرگداری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
149 - 170
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی(ره) و نظریه ولایت فقیه، تغییرات عمیقی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ایجاد کرد. عملکرد جنبش های اسلامی و به طور اخص اندیشه مقاومت در نیم قرن اخیر، تحت تأثیر این نظریه و بازتاب انقلاب اسلامی بوده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی شکل گیری مقاومت در منطقه خاورمیانه و تحلیل چگونگی اثرگذاری نظریه ولایت فقیه بر اندیشه مقاومت در این منطقه می باشد. پرسش بنیادی پژوهش حاضر این است که ولایت فقیه چگونه بر ملت های منطقه تأثیر گذاشته و موجب شکل گیری مقاومت گردیده است؟ (مسئله) در پژوهش حاضر از روش کیفی و رهیافت جامعه شناسی سیاسی.استفاده شده است (روش) یافته های پژوهش نشان می دهد امام خمینی (ره) با اتکاء بر نظریه ولایت فقیه و سه اصل اساسی عدالت، توجه به آراء و نظرات مردم (مردم سالاری) و مقابله با مستکبران عالم در برابر مستضعفان از طریق قدرت نرم در شکل گیری خودجوش هسته های مقاومت موثر بوده و پس از عمق یابی و گسترش محور مقاومت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه نیز تامین شده است. (یافته ها)
مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا برای مقابله با کووید-19 در دوران ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی سلامت بیش از یک قرن است که در دستور کار سیاست خارجی دولت ها قرار گرفته است. دیپلماسی سلامت به کشورها کمک می نماید تا با ایجاد قدرت نرم، فرصت های بیشتری برای تحقق منافع ملی خلق نمایند. آمریکا ازجمله کشورهایی است که در حوزه دیپلماسی سلامت همواره فعال بوده و در مجامع بین المللی همچون سازمان بهداشت جهانی حضوری پررنگ و اثرگذار داشته است. هدف مقاله حاضر مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن برای تحلیل بهتر و دقیق تر سیاست خارجی آمریکا است. پرسش اصلی مقاله این است که مهم ترین وجوه تفاوت و تشابه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن چیست؟ برای پاسخ به سؤال فوق از روش مقایسه ای استفاده شده و داده ها با بهره گیری از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان دادند دیپلماسی سلامت جو بایدن در چهار حوزه با دیپلماسی سلامت ترامپ متفاوت بوده است: راهبرد آمریکا در مقابله با بیماری ها، مشارکت در درمان بیماری ها (اعطای واکسن و...)، چندجانبه گرایی به جای یکجانبه گرایی، و نحوه عملکرد آمریکا در حوزه بهبود زیرساخت امنیت بهداشت جهانی در بلندمدت. در کل می توان گفت کنار گذاشتن یکجانبه گرایی در پیش گرفته شده از سوی ترامپ در عرصه جهانی و تعامل با متحدین و نهادهای بین المللی مهم ترین وجه بارز تفاوت دیپلماسی سلامت بایدن با ترامپ بوده است. باوجود تفاوت های فوق هر دو رئیس جمهور در سیاست های زیر دارای تشابه بودند: اولویت سلامت شهروندان آمریکایی بر دیگر کشورها، اعمال محدودیت های مالی و پزشکی بر دولت های مخالف و منتقد آمریکا، کاهش هزینه داروهای تجویزی، اجرای قوانین ضد انحصار و تداوم برنامه ملی بیمه اجتماعی.
نوعثمانی گری به مثابه جریان معارض مقاومت اسلامی: مطالعه موردی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
117 - 152
حوزههای تخصصی:
گفتمان های سیاسی موثر بر جهت گیری های سیاست داخلی و خارجی ترکیه بعد از استقلال عبارتنداز: ملی گرایان سکولار یا کمالیست ها، لیبرالیست های سکولار، ملی گرایان اسلام گرا و لیبرالیست های اسلام گرا (نوعثمانی گرایان). رشد گفتمان نوعثمانی-گرایی را می توان از دوره اوزال دانست که با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002، این گفتمان با دال مرکزی اسلام لیبرال به اوج خود رسید. بعد از تحولات بیداری اسلامی در سال 2011، سیاست نوعثمانی گرایان ترکیه در قبال بحران-سوریه و مقاومت اسلامی شکل گرفته علیه تروریست هایی مانند داعش، با فراز و نشیب های جدی روبرو بود. سوال پژوهش این است که دلایل تقابل جریان نوعثمانی گری با مقاومت اسلامی با تاکید بر مساله داعش چیست؟ پژوهش حاضر مبتنی بر چارچوب نظری گفتمان و کاربست روش کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. نگارندگان نوعثمانی گرایی را به عنوان جریانی معارض با مقاومت اسلامی مفروض دانسته و معتقدند نوعثمانی گرایان حزب عدالت و توسعه، در عین التزام به اسلام-لیبرال به عنوان دال مرکزی نوعثمانیسم، در مقاطع و بحران های مختلف، به برجسته کردن یکی از دال های شناور این گفتمان ازجمله سکولاریسم، ناسیونالیسم، پراگماتیسم و توازن رابطه با شرق و غرب پرداختند. در عرصه نظر، گفتمان نوعثمانی گرایی با دال مرکزی اسلام لیبرال را می توان درمقابل اسلام سیاسی گفتمان مقاومت اسلامی درنظر گرفت. در جریان بحران سوریه نیز، نوعثمانی گرایان، با حمایت از گروه های معارض جریان مقاومت اسلامی ازجمله داعش، درصدد برآمدند تا با غیریت سازی و تقابل با گفتمان مقاومت اسلامی که مبتنی بر اسلام سیاسی می باشد، بتوانند گفتمان خود را در جهان اسلام گسترش و نهادینه کنند.
مقاومت اسلامی و نسبت آن با فلسفه تاریخ از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاومت اسلامی مهمترین راهبرد نظام جمهوری اسلامی است اما چنان که شایسته است در ساحت نظریِ آن پژوهش نشده است. مقاله حاضر با هدف تحکیم بنیان نظری مقاومت اسلامی تلاش نموده است با مراجعه به نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید کننده اندیشه های سیاسی اجتماعی در مکتب تشیع (منبع) طرح کلیِ مقاومت در اسلام را از منظر معارف علوی نمایان سازد.(هدف) در این راستا، به نظر آمد کلان نظریه فلسفه تاریخی امام علی (ع) به عنوان بستری نظری برای شناخت نظریه مقاومت عمل می کند و برای شناخت عمیق و صحیح نظریه مقاومت از منظر امام علی (ع)، ناچار باید ارتباط آن را با نظریه فلسفه تاریخی ایشان مورد شناسایی قرار داد.(مسأله) با کاربست روش تحلیلی و استنباطی و اکتشاف ترابط مضمونیِ داده های پژوهش (روش) این رهآورد حاصل شد که امام علی (ع) تاریخ را هدفمند و قانون مند و سنن الهیِ حاکم بر تاریخ را تنها میزانِ معتبر برای تحلیل تاریخ می دانند. تاریخ دو گونه حرکت خطی و دورانی دارد. حرکت دورانی تاریخ ما بین پهنه ی سقوط یا جاهلیت و عرصه ی صعود یا عقلانیت معنا می یابد. مقاومت عنصر تعیین کننده در خروج جامعه از جاهلیت و ورود به عرصه عقلانیت و استمرار حیات در این حالت است و ترک مقاومت زمینه سازِ حرکت تاریخیِ نزولی جوامع و بازگشت به جاهلیت است.(یافته ها)
نوسلفی گری و امنیت انسانی کشورهای اسلامی در عصر بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موج بیداری اسلامی که از ابتدای دهه ۲۰۱۰ بخش گسترده ای از جهان اسلام را دربرگرفت، سبب شد تا الگوهای جدید حکمرانی در کشورهای اسلامی توسط جریان های مختلف ارائه شود. متصلب ترین الگوی حکمرانی توسط جریان نوسلفی ارائه شده که پیامد رشد این دیدگاه بسط خشونت گرایی در کشورهای اسلامی بوده است. این خشونت گرایی آثار متفاوتی بر ابعاد مختلف امنیت در کشورهای اسلامی در عصر بیداری اسلامی داشته است که می توان آن را در قالب مفهوم امنیت انسانی مورد بررسی قرار داد. در این چارچوب، پرسش اصلی این پژوهش مطرح می شود که گسترش نوسلفی گری در دوران بیداری اسلامی چه تاثیری بر امنیت انسانی در کشورهای اسلامی داشته است؟ (مسئله) پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است (روش). یافته های پژوهش نشان می دهد که با گسترش فعالیت جریان های نوسلفی در کشورهای اسلامی پس از خیزش های بیداری اسلامی وجوه مختلف امنیت انسانی در این کشورها در زمینه های اقتصادی، سلامت، امنیت فردی، امنیت سیاسی و امنیت زیست محیطی تضعیف شده است. از این رو رشد نوسلفی گری را می توان عنصر مهمی در تقابل با بیداری اسلامی و در قالب «پادبیداری اسلامی» مفهوم بندی کرد (یافته ها).
رسانه ملّی، مناسک انقلاب و صدور انقلاب اسلامی : فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
171 - 189
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری رسانه ملّی در صدور انقلاب اسلامی با تکیّه بر «مناسک انقلاب اسلامی» و نیز چالش ها و فرصت هایی که در این زمینه وجود دارد، موضوعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است، که اتکّای رسانه ملّی بر مناسک انقلاب برای صدور ارزش های انقلاب، فرصت هائی را در ابعاد فرهنگی، سیاسی، دینی، و نیز تعمیق انسجام اجتماعی و زدودن ذهنیت منفی از انقلاب اسلامی ایران فراهم می آورد و در عین حال اتّکای بیش از حد بر بعد مناسکی انقلاب و نادیده گرفتن محتوائی که این انقلاب بر مبنای آن شکل گرفته است، می تواند برای صدور انقلاب آسیب زا باشد و انقلاب را از محتوای اصلی آن تهی نماید.
پویایی درون نهادی و تأثیر آن بر دیپلماسی راه دوم میان ایالات متحد آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط ایالات متحد آمریکا و فدراسیون روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن همواره از دشمنی آشکار تا رقابت در نوسان بوده است. چه در دوران جنگ سرد و چه در دوره پس از آن، فرایندهای دیپلماسی راه دوم به عنوان سازوکاری سازمان یافته و نهادینه ، مکمل دیپلماسی رسمی دو کشور بوده است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که عوامل نهادی داخلی چگونه به پیگیری دیپلماسی راه دوم در تحقق منافع آمریکا و روسیه در دوران جنگ سرد و پس از آن منجر شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که در سازگاری با مسیر تاریخی طی شده در دوران جنگ سرد، لزوم تأمین منافع راهبردی و پایدار هر کشور، استفاده از نهادهایی با ارتباطات گسترده با دولت و روابط شکل گرفته در فرایندهای غیررسمی، موجب تداوم این مسیر از دیپلماسی در روابط آمریکا و روسیه شده است. برای آزمون این فرضیه از نظریه نهادگرایی تاریخی و به طور مشخص عنصر «هم پایانی» بهره گرفته ایم. در این زمینه، برای بررسی عوامل یکسانی که برایند مشابهی را در دو دوره متفاوت ایجاد کرده است؛ از روش تاریخی تطبیقی بر مبنای مقایسه دو دوره زمانی جنگ سرد و دوران پس از آن استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که تداوم الگوی نهادی در هر دو دوره، مشترک است، ولی تغییر در سطح منافع و ورود نهادهایی با فاصله زیاد از مراکز قدرت، موجب کاهش تأثیرگذاری این فرایندها بر جریان های رسمی در دوره متأخر شده است. هرچند که کمیت مسیرها و نهادهای دخالت کننده افزایش آشکاری داشته است.
جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی جدید هند: برداشت هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاشی است تا هم زمان با بررسی جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی جدید هند، منافعی که از همکاری های هند و این منطقه متوجه ایران می شود، مورد مطالعه و کندوکاو قرار گیرد. در این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آسیای مرکزی چه جایگاهی در سیاست خارجی جدید هند داشته و رابطه هند با این منطقه برای ایران چه فرصت هایی به همراه دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که آسیای مرکزی به واسطه موقعیت ژئوپلیتیک و منابع غنی انرژی، بازار و دسترسی به اروپا، برای هند جایگاه راهبردی دارد و دسترسی این کشور به منطقه از راه ایران منافع مشترک و انفرادی دو طرف را تحقق می بخشد. در این نوشتار با استفاده از روش کیفی و شیوه نمونه پژوهی و روندپژوهی با کاربست نظریه نولیبرال گرایی، موضوع را تحلیل می کنیم. یافته های نوشتار نشان می دهد که آسیای مرکزی برای هند از نظر ژئوپلیتیکی، اقتصادی و تجاری بسیار اهمیت دارد. تحولات اخیر افغانستان و روی کارآمدن طالبان، دستیابی هند به منطقه را از مسیر افغانستان با دشواری روبه رو کرده است. ازاین رو وابستگی هند به ایران برای رسیدن به آسیای مرکزی بیشتر می شود. ایران به دلیل ظرفیت های بالقوه خود می تواند مسیر مناسبی برای هند به آسیای مرکزی و فراتر از آن اروپا فراهم کند. از سویی، خود نیز از منافع همکاری منطقه ای بهره مند شود.
برسازی چهارچوبی برای درک الگوی همکاری فراگیر چین در غرب آسیا
منبع:
پژوهش ملل تیر ۱۴۰۲ شماره ۸۹
25-58
حوزههای تخصصی:
غرب آسیا به دلیل اهمیت چندبعدی خود در ساختار نظام بین الملل همواره کانون حضور و رقابت بازیگران بین المللی و قدرت های نوظهور بوده است. این حضور، آثار و پیامدهای متعددی به جای گذاشته؛ و موجب ایجاد چالش های فراوانی برای بازیگران گردیده است. یکی از این بازیگران چین می باشد که تا قبل از سال 2001، حضور محدودی در غرب آسیا داشته است؛ اما در حال حاضر چین به مراتب روابط فراگیر و چندجانبه ای را در منطقه غرب آسیا دنبال می کند. در این راستا مقاله حاضر در یک رویکرد توصیفی - تحلیلی و با استفاده از داده های آماری به دنبال پاسخ به این سوال می باشد که از منظر چهارچوب برسازی مؤلفه های رویکرد چین به غرب آسیا برچه مبنایی می باشد و این رویکرد تا چه میزان مورد مقبولیت و پذیرش در منطقه بوده است؟ بر این مبنا چین رویکرد خود را بر مدار جنوب-جنوب، همزیستی مسالمت آمیز، احترام متقابل، عدم تجاوز متقابل، عدم مداخله، برابری و منفعت متقابل قرار داده است. در این رویکرد عوامل تاریخی، فرهنگی و هویتی از جمله فرهنگ چهره، قرن تحقیر که چین متعهد شده است نه بعنوان حامی، بلکه شریک در استعمارزدایی و توسعه عمل کند، تفکر کنفوسیوسی که یک نظام ارزشی - اخلاقی مبتنی بر میانه روی، خیرخواهی و میانجیگری ترویج می دهد نقش موثری در روابط فراگیر چین در غرب آسیا داشته و از سوی دیگر سنجش افکار عمومی نشان می دهد که چین در ایجاد انگاره و ذهنیت مشترک و مثبت در اذهان ساختار سیاسی و اجتماعی منطقه غرب آسیا موفق بوده است.
تحلیل روایی بحران اوکراین؛ تقابل روایت ها و پادروایت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراجعه به روایت راویان از راه های شناخت علت های یک رویداد است. این روش به ویژه برای فهم درگیری های تاریخی و منازعه های شدید که بیشتر، بحران تعریف می شوند، قابلیت و کارایی دارد. در این نوشتار با ترسیم منازعه روسیه و اوکراین به عنوان داستانی روایی، به دنبال تبیین این بحران از مسیر باورهای روایی رهبران دو کشور هستیم. پرسش این نوشتار بر پایه ارتباط میان روایت و پویایی تضاد این است که چه عاملی ناگزیر و طولانی بودن بحران اوکراین را به وجود آورده است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار این فرضیه را به آزمون می گذاریم که تضاد روایت ها به عنوان باورهای هویتی ناسازگار از سوی رهبران روسیه و اوکراین، زمینه اجتناب ناپذیربودن منازعه و قرارگرفتن آن در شمار بحران های طولانی مدت را به وجود آورده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جنگ پیش گیرانه، تهدیدزدایی و ملت گرایی به ترتیب با سه روایت مشروعیت زدایی، منفی سازی و قربانی سازی عناصر داستان پوتین برای توجیه حمله به اوکراین را شکل داده است که در سوی مقابل، زلنسکی با پادروایت های معکوس سازی، حاشیه رانی و غیریت سازی، روایت پوتین را داستانی غیرواقع نشان داده است. تبدیل منازعه دو کشور به بحران اجتناب ناپذیر امروزی و پیش بینی پذیر نبودن سرانجام آن، نتیجه همین تقابل روایی بوده است.
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
پیامدهای امنیتی خروج ایالات متحده آمریکا از برجام بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
145 - 175
توافق حاصل از چندجانبه گرایی برجام در صدد حل و فصل مناقشات هسته ای میان ایران و غرب بود. مساله پژوهش این است که با خروج و اعمال تحریم های یک جانبه توسط ایالات متحده و کاهش تعهدات ایران در پاسخ به این خروج و اقدامات بعدی امریکا، چالش هایی از جمله ایجاد ناامنى در سطح منطقه و سطح داخلى براى جمهورى اسلامى ایران، همچنین تصویب قطعنامه پیشنهادى ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و آلمان در شوراى حکام آژانس بین المللی انرژى و مطرح شدن موضوع تمدید مجدد تحریم های تسلیحاتى علیه ایران و تلاش جهت فعال سازی سازوکار ماشه توسط ایالات متحده در شوراى امنیت ایجاد گردید. این پژوهش با روش کیفی و از نوع مطالعه اسنادی و مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های چاپی و الکترونیکی می باشد. به کارگیری چارچوب نظری رئالیسم تهاجمی، به دنبال پاسخ به پیامدهای امنیتی خروج ایالات متحده از برجام برای جمهوری اسلامی ایران می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد خروج آمریکا از برجام باعث شد تا علاوه بر بازگشت تحریم های موشکی قبلی، تحریم های شدیدتر یک و چندجانبه وضع گردد و حتی بر مسائل مهم امنیتی در منطقه خلیج فارس تأثیرگذارد. برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایران را از نظر نیروهای متعارف، موشک سازی، رشد نیروهای نامتقارن و افزایش نفوذ منطقه ای تهدیدی بزرگ تلقی کرده که خود عاملی برای افزایش تمایل برای خرید تسلیحات توسط کشورهای مذکور گردید و باعث شد تا امنیت ملی ایران روند نزولی در پیش گیرد
بررسی روند سیکل قدرت آمریکا و تأثیر آن بر نظم جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
11 - 45
سیکل قدرت نمایی از افول و ظهور قدرت های بزرگ را نشان می دهد و به تبع نظم جهانی قدرت موردنظر نیز با افول سیکل قدرت تضعیف می شود. هدف از ارائه این مقاله جست وجوی ارتباط میان سیکل قدرت با نظم جهانی آمریکا است. مسئله موردنظر این است که سیکل قدرت آمریکا چه تاثیری بر نظم جهانی آمریکا دارد و سوالی که مطرح شده اینکه چگونه سیکل قدرت آمریکا بر نظم جهانی آمریکا درصحنه بین المللی تاثیر گذاشته است؟ بر مبنای فرضیه، اگر قدرت آمریکا افول کند، این نظم جهانی نیز با آن افول خواهد کرد. افول نسبی آمریکا در منحنی چرخه قدرت و افول نسبی نظم نوین جهانی حاکی از آن است که نظام بین المللی به سمت پویایی چندقطبی حرکت می کند. نتایج نیز نشان می دهد هرچقدر آمریکا در سیکل قدرت روند افول را طی می کند، نظم نوین جهانی در مقیاس سیکل قدرت نیز ضعیف تر می شود. عواملی مانند، بحران مالی سال2008 و حضور آمریکا در جنگ های پرهزینه بعد از یازده سپتامبر و همچنین به علت سهم نسبی قدرت در سیستم جهانی با صعود قدرت های جهانی مانند هند، چین و ژاپن و ظهور قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای مانند ایران و روسیه در سیستم بین المللی، آمریکا در چرخه قدرت با افول نسبی مواجه شده است که نظم نوین جهانی را نیز با افول نسبی مواجه نموده است. روش پژوهش مورداستفاده در این تحقیق، روش همبستگی می باشد که مبتنی بر رویکرد توصیفی _ تحلیلی است و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
نقد حقوقی موافقت نامه تشکیل منطقه آزاد تجاری ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات حقوقی ما، به تحلیل موافقت نامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی (سال 1398) و موافقت نامه دائم (سال 1401)، به ویژه از زاویه سازگاری سنجی آن با اصول حقوقی حاکم بر تنظیم موافقت نامه ها پرداخته نشده است؛ بنابراین در این نوشتار به منظور رفع نسبی این خلأ پژوهشی و به واسطه اهمیت کاربردی موضوع، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که موافقت نامه های مورد بحث، تا چه اندازه با اصول حقوقی حاکم بر تنظیم موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی سازگار است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که از میان اصول برگزیده نوشتار، برخی اصول به طور نسبی رعایت شده اند، ولی به برخی اصول به طور کامل توجه نشده است. مهم ترین دستاورد نوشتار این است که از میان اصول برگزیده نوشتار، به اصل توجه به معیارهای های بین المللی به طور نسبی توجه شده است، ولی اصول سازگاری، انجام تعهد و اصل یکپارچگی موافقت نامه، در موارد بسیاری نادیده گرفته شده اند. این موضوع ممکن است سبب پیدایش چالش های حقوقی بسیار و بروز آثار منفی بر همکاری ایران با اعضا شود. این نوشتار، با روش کیفی در دو بخش ارائه می شود: در بخش نخست، مفهوم ها و مبانی موضوع و در بخش دوم، اصول کلی حاکم بر تنظیم موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی و میزان رعایت آن در موافقت نامه تشکیل منطقه آزاد تجاری مورد نظر، معرفی و نقد شده است. در پایان، راه کارها و توصیه های سیاستی کاربردی به گروه های بهره بردار از این نوشتار پیشنهاد می شود.
نقش و جایگاه احزاب در نظام سیاسی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احزاب به عنوان نهادهای سیاسی در نقش رابط جامعه و دولت عمل می کنند و در حیات سیاسی کشور نقش دارند. فدراسیون روسیه از کشورهایی است که احزاب مختلفی در آن فعالیت می کنند. هدف این نوشتار تحلیل نقش احزاب در نظام سیاسی روسیه است. در پاسخ به این پرسش که احزاب سیاسی روسیه از زمان به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور در سال 2000 چه نقش و جایگاهی در حیات سیاسی این کشور دارند؟ این فرضیه مطرح می شود که نظام حزبی در روسیه پوتین در عمل، یک نظام «حزب مسلط» است که در آن حزب وابسته به قدرت (حزب روسیه واحد) بر روند قانون گذاری مسلط است و دیگر احزاب در رقابت با این حزب حمایت چندانی نمی شوند و توان زیادی ندارند. افزون بر این، به باور نویسندگان این نوشتار، اصلاح قانون اساسی در سال 2020 نیز تغییر چندانی در نقش و جایگاه احزاب روسیه ایجاد نخواهد کرد. روش پژوهش در این نوشتار که با رویکرد توصیفی تحلیلی نوشته شده است، کیفی است. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله و بررسی موضوع، با مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری و تحلیل شده است. از نظر دوره زمانی، این نوشتار با اشاره به تحولات احزاب سیاسی روسیه پیش از حکومت پوتین، وضعیت آن ها را در این کشور در سال های 2000 تا 2022 بررسی کرده، با تحلیل اصلاحات سال 2020 قانون اساسی روسیه، چشم انداز نقش آفرینی احزاب سیاسی این کشور را ارزیابی می کند.
جایگاه بندر چابهار در تعمیق همکاری ایران و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی پساشوروی، فرصت های جدیدی را در فضای اوراسیا ایجاد کرده است. در نتیجه آن، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در پی بهره برداری از فرصت های جدید برآمده اند. ایران از آغاز این دوره جدید به عنوان یکی از بازیگران منطقه ای تلاش کرد جایگاه خود را در منطقه تقویت کند؛ اما اکنون با گذشت بیش از 25 سال از فروپاشی اتحاد شوروی، از جایگاه مناسبی در منطقه برخوردار نیست، حتی در میان 20 کشور همکار تجاری برخی از کشورهای منطقه نیز قرار ندارد. علاوه بر این، توازن در منطقه آسیای مرکزی، جنوبی و غربی به سود چین و پاکستان در حال برهم خوردن است. سرمایه گذاری 46 میلیاردی چین در راهروی اقتصادی با پاکستان و بندر گوادر موجب نگرانی مقام های هندی شده است. هندی ها هم تمایل خود را برای سرمایه گذاری در چابهار اعلام کرده اند. موقعیت بندر چابهار یک موقعیت ویژه برای کشورهای آسیای مرکزی، هند، افغانستان و روسیه است. پرسش نویسندگان این است که چه عواملی بر تقویت و تعمیق همکاری ج. ا. ایران با کشورهای آسیای مرکزی تاثیرگذار است. فرضیه آنان این است که بندر چابهار و راه گذر شمال- جنوب در گسترش روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی نقشی مهم دارد. در این مقاله با استفاده از روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با توجه نظریه منطقه گرایی کانتوری و اشپیگل، به ویژه عامل اثرگذار برون منطقه ای این نتیجه مشخص می شود بندر چابهار و راه گذر شمال- جنوب نقش موثری در تسهیل همکاری منطقه ای و بهبود روابط اقتصادی ایران با آسیای مرکزی دارد.
بررسی دیپلماسی فرهنگی چین در برابر آمریکای در حال افول(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از ابزارهای تحقق قدرت نرم کشورها، از مقولاتی است که امروز مورد توجه بسیاری از بازیگران نظام بین الملل قرار دارد. در همین ارتباط دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک راهبرد، نه تنها امری در خدمت تامین منافع سیاسی و اقتصادی کشور چین که از حیثی مهم تر به مثابه عاملی شکل دهنده به تصویر بین المللی این کشور در دوران جدید است. پژوهش حاضر از منظر یاد شده بر ارائه تصویری از نگاه چینی به آینده جهان و نوع راهبردهای فرهنگی این قدرت جهانی متمرکز است. این نوشتار به عنوان یک تحقیق توسعه ای مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و با استفاده از ابزار و داده های کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سؤال بر می آید که: آیا با تحلیل مختصات راهبردی دیپلماسی فرهنگی چین، می توان به این نتیجه دست یافت که پکن راهبرد رویارویی فرهنگی با آمریکای رو به افول را در دستور کار خویش قرار داده است؟ نتایج مقاله حاکی از آن است که نگاه چین به مساله افول آمریکا با قرائت عمومی از این موضوع متفاوت است و چینیان جهان آینده را در فضایی چندقطبی تصویر می کنند که آمریکا در آن به عنوان یکی از قطب های تأثیرگذار به ایفای نقش می پردازد.