فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
احمد سویلم یکی از شاعران نسل دوم (دهة شصت) مصر است که میراث گذشتگان نقش پررنگی در اشعار او دارد. مطالعة اشعار او نشان می دهد که بخش قابل توجهی از این میراث را میراث عرفا تشکیل می دهد. در این میان، بررسی مجموعة شعری الشوق فی مدائن العشق نشان می دهد که سویلم به خوبی عطار و منطق الطیر او را می شناخته تا آنجا که به نام او صریحاً اشاره می کند و او را «قطب تصوف اسلامی» می خواند. بنابراین این مقاله در پی آن است که جنبه های این تأثیرپذیری را در قالب مکتب فرانسوی- که بر تأثیر و تأثّر میان شاعران تأکید دارد- آشکار سازد.
نگاهی تطبیقی به مفهوم موسیقی در نگرش مولوی و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر مورد بحث در تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی، موسیقی و سماع است که از بدو شکل گیری این نهضت تا دوران شکوفایی و در نهایت، ساختار کنونی آن، موضوع موسیقی، سماع و رابطة آن با سلوک معنوی بوده است که مورد تحلیل و بررسی و نقد واقع شده و به صورت گسترده ای در ترازوی امر و نهی، تأیید و تکذیب و نیز انفعال قرار گرفته است. در این میان، مولوی با رویکردی نزدیک به اصحاب سکر و با خوانشی مؤیّدانه و تبلیغی، از این موضوع به عنوان یکی از مهم ترین ارکان سلوک و سیر الی الله یاد می کند.
در فرهنگ اروپای قرن نوزدهم، نیچه با قرائتی خاص از مفهوم تعالی و حرکت تکامل انسانی، به عنوان فیلسوفی شرق زده، در تلاش برای نجات انسان از غربت و بحران بی خدایی برخاسته از ضعف کلیسا عنصر موسیقی را اصلی مهم در تکامل انسانی و نجات وی برمی شمرد که با نگرش مولوی در خویشاوندی و همسویی نزدیک قرار می گیرد. الگوواره های مشترک اندیشگانی این دو متفکر در مواردی مشتمل بر: الف. آشنایی، هم ذات پنداری و منشأ جوشش؛ ب. ارتباط آن با موسیقی ازلی و نوای کائنات؛ ج. ایجاد صفای دل و تزکیة نفس؛ د. ارتباط موسیقی و زبان؛ ﻫ. ارتباط آن با مفهوم شور و وجد و اندیشة « آری گویی»، این نتیجه را در بر دارد که خوانش این دو متفکر در منشأ، هستی، کارکرد و نتیجة برآمده از مفهوم موسیقی، عموماً همساز با یکدیگر به نظر می رسد و دارای همسانی و پیوند ماهوی است.
واکاوی اندیشة دم غنیمت شمری خیامی در شعر علی محمود طه مصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دم غنیمت شمری؛ به معنای پاسداشت لحظه ها، فراموشی تلخی های گذشته وکنارنهادن نگرانی های آینده، پدیده ای است معنایی در شعر خیّام که از نگرشی ژرف به جهانِ سربسته و پر رمز و راز شکل می گیرد و پرسش های وجودگرایانه از ویژگی های بارز آن به شمار می رود. این مفهوم در شعر شاعران معاصر عرب، انعکاسی گسترده دارد، با این تفاوت که گاهی آن را با خوش باشی و لذّت طلبی اپیکوری اشتباه گرفته و در حد یک کامجوی حسّی کاهش داده اند. علی محمود طه، شاعر مصری از آن دسته شاعرانی است که اصل اندیشة دم غنیمت شمری را از خیّام گرفته است، اما آن را در قالب مفاهیم حسّی بیان می کند. این پژوهش می کوشد تا نشان دهد؛ چگونه علی محمود طه با این اندیشة خیّامی آشنا شده و چه برداشت های انحرافی از آن در شعرش روی داده است؟ نگارندگان با چشم اندازی تطبیقی و روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکردی انتقادی به پرسش های فوق پاسخ داده اند. یافته های پژوهش، نشان می دهد که علی محمود طه مستقیماً با منبع فارسی اندیشة خیّامی آشنا نبوده، بلکه با برداشتی الهام گونه از ترجمه های انگلیسی و عربیِ رباعیّات خیّام، رویکردی مادی گرایانه ولذّت طلبانه به این اندیشه دارد.
خوانش تطبیقی "حی بن یقظان" و "رابینسون کروزوئه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
105 - 128
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به مقایسه داستان های «حی بن یقظان» و «رابینسون کروزوئه» می پردازد تا از این طریق تأثیر یا عدم تأثیر دفو از داستان ابن طفیل مشخص شود، از این رو ابتدا جنبه محتوایی آن بر اساس بررسی موضوع و درونمایه تحلیل می شود؛ سپس جنبه ساختاری آن با تکیه بر پی رنگ، شخصیت، زاویه دید، صحنه(زمان و مکان) و پایان بندی مورد بررسی قرار می گیرد؛ و در نهایت شباهت ها و تفاوت های ساختاری و محتوایی داستان دفو و ابن طفیل ذکر می گردد. یافته های پژوهش حاضر گویای این واقعیت است که این دو داستان در ساختار و محتوا به هم شبیه هستند. این شباهت در جنبه های ساختاری، بیش تر از ابعاد محتوایی است.
تأثیر شاهنامه فردوسی در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
129 - 142
حوزههای تخصصی:
آلمانی ها از قرن هفدهم با ادبیات فارسی آشنا شدند. نخستین هیأت سیاسی- اقتصادی در اواخر قرن شانزدهم از هولشتاین آلمان به دربار صفوی اعزام شد. در میان این هیأت، مترجمی به نام آدام اولئاریوس حضور داشت که در سفرنامه خود نامی از فردوسی نیاورده است. در همین قرن مدرسه ای به نام «ألسنه شرقی» در فرانسه شکل گرفت.در این مدرسه چهار زبان عربی، عبری، ترکی و فارسی تدریس می شد. علاقه مندان زبان فارسی در این مدرسه آن را آموختند. شخصیت های نامور آلمانی مانند اشتیگلیش ، کنتس آیدا هان هان و هاینریش هاینه تحت تأثیر «شاهنامه» آثار جدیدی پدید آوردند. مردم آلمان توسط همین آثار با ایران و «شاهنامه» فردوسی آشنا شدند.
بررسی تطبیقی مدایح رضوی در شعر عربی و فارسی از ابتدا تا پایان قرن دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی بن موسی الرّضا (ع) یکی از چهره های مورد ستایش شاعران عربی و فارسی است که بعد از پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) و امام حسین (ع) بیشترین اشعار را به خود اختصاص داده است، به صورتی که شعر رضوی یکی از موضوعات مستقل در ادبیّات فارسی و عربی محسوب می شود. در مقالة حاضر، مدایح رضوی در شعر عربی و فارسی، از ابتدا تا پایان قرن دهم، مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته است. مهم ترین موضوعاتی که شاعران در مدایح رضوی بدان اشاره داشته اند، شامل: حقّ امامت و ولایت امام رضا (ع) بر مسلمانان، ستایش فضیلت های اخلاقی امام رضا (ع)، اصالت و نسبت امام رضا (ع) به خاندان پیامبر (ص)، ستایش شهر خراسان، بارگاه امام رضا (ع) و آرزوی زیارت آن حرم شریف، توسّل و درخواست شفاعت از آن حضرت، تولّی امام رضا (ع) و تبرّی از دشمنان ایشان، مذمّت شهر خراسان، مقایسة امام رضا (ع) با بزرگان دینی، تاریخی یا اساطیری می باشد که در این پژوهش مورد توجّه نگارندگان قرار گرفته است. از نظر بلاغی نیز شاعران در مدایح خود بیشتر از صنایعی؛ همچون اقتباس، تشبیه و استعاره، تلمیح و تضاد بهره برده اند.
romans arthuriens du Moyen Âge : Le château de GRAAL et la ville de GANG DEJ (این جهان وجهان فرازمینی در شاهنامه و رُمانس های آرتوری : قلعه گرآل و شهرگنگ دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی و رُمانس های آرتوری (مجموعه داستانهای قرون وسطی) هر دو از نوع کتاب حماسی و شوالیه گری هستند که کارهای بزرگ قهرمانانِ آرکتیپی در جامعه ای اشرافی را به تصویر می کشند. در هر دوِ این سنت های روایی عناصر شگفت انگیز و حتی واقعیتی خارق العاده را می یابیم که با نبردهای پهلوانان آمیخته شده است. این واقعیت خارق العاده به صورت شهر یا قلعه ای با ویژگیهای سحرآمیز ظاهر می شود که دستیابی به آن مشکل است. این مقاله به مقایسه دو مضمون اصلی (یعنی شهر گنگ دژ در شاهنامه و قلعه گرآل در رمانسهای آرتوری) می پردازد و نشان می دهد که این دو متن در بازنمایی ادبیِ برخی واقعیات فرازمینی، دارای نقاط مشترکی هستند. بدین ترتیب می توانیم جهان فرازمینی را در ادبیات رده بندی کنیم : از نظر جغرافیایی، حد و مرز این مکانهای خارق العاده گنگ و تخیلی است؛ برای رسیدن به آنها باید از یکی از عناصر طبیعت، به ویژه آب عبور کرد (رودخانه، دریا یا دریاچه)؛ جهان فرازمینی خارج از فضا، زمان و شرایط عادی واقعیت زمینی است؛ در آخر این جهان برای قهرمانان یک مرحله آزمونی یا مکان وحی به حساب می آید.
مطالعه تطبیقی شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد و سینمای موج نو فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادوارد سعید، صاحب نظر فلسطینی تبار امریکایی معتقد است مقایسه تطبیقی دو اثر تنها زمانی منصفانه است که خوانشی دموکراتیک از هر دو اثر داشته باشیم. خوانش دموکراتیک از نظر وی با بررسی نشانه های جغرافیایی، ایدئولوژیکی و تاریخی دو اثر آغاز می شود و با بررسی نحوه کاربرد زبان در دو اثر ادامه می یابد. شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» سروده فروغ فرخزاد را می توان آغازگر نوعی گونه شعری در ادبیات فارسی دانست که در لحنش به موسیقی، در بیانش به تصویر و در روایتش به سینما نزدیک می شود. از طرفی سینمای موج نو در فرانسه نیز که بی شک یکی از تأثیرگذارترین جنبش های سینمایی تاریخ سینمای جهان است به گفته صاحب نظران به «سینمای شعر» گرایش دارد. در این مقاله نخست نقد تطبیقی دموکراتیک از منظر ادوارد سعید را تبیین می کنیم آنگاه با بهره مندی از این روش، به مطالعه تطبیقی شعر نامبرده و سینمای یادشده می پردازیم. بدیهی است این مقایسه به دلیل شباهت های آنها انجام می شود به رغم تفاوت هایشان در زمینه های فرهنگی و اجتماعی و با اینکه در قالب رسانه های متفاوتی ارائه شده اند، در هر دو، تصویرْ نقش اساسی در بیان هنر دارد. در هر دو با تأکید بر راوی اول شخص و «منِ» آفریننده، بر فردیت تأکید شده است. هر دو تا حدی تحت تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم بوده اند و آزاداندیشی و تلاش برای رهایی از قیود اجتماعی که محتوای اصلی این آثار است سبب شده است در فرم خود دنباله رو نظم مألوف نباشند و هریک به سهم خود به جنبشی جریان ساز تبدیل شوند.
اسطوره های مشترک در شعر شفیعی کدکنی و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
129 - 143
حوزههای تخصصی:
شفیعی کدکنی و ادونیس از شاعران معاصر نوگرا هستند که روحیات مشابه و زبان شعری نزدیک به یکدیگر دارند؛ هر دو در روستا و دامان طبعیت بزرگ شده اند. هر دو درآغاز به شعر و ادبیات کلاسیک دلبستگی عمیق داشتند و به همان سبک شعر می سرودند و بعدها به شعر نو گرایش پیدا کردند. شفیعی شاعر معاصر ایران و ادونیس شاعر معاصر عرب از قریحه و فطرت شاعری، در شعر خویش از دیدگاهی انسانی و اجتماعی سخن می گویند. اندیشه ها و دریافت ها و پدیده های زیبای جهان شاعرانه خود را به صورتی دلکش و پر تأثیر در قالب نماد به ما عرضه می کنند. در مقاله حاضر تلاش می شود اسطوره های مشترک در شعر این دو شاعر نوپرداز و زبان آور بررسی شود.
مقایسه دیدگا ه های مشترک کزازی و یونگ(خودآگاه، ناخودآگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
155 - 168
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان علوم انسانی سنگ بنای تفکرات خویش را بر تعریف انسان گذاشته و آثار خود را بر بنیان این شناسایی بنا کرده اند. چگونگی نگرش آن ها به انسان مسیر اندیشه شان را تعیین می کند. ابتدا باور بر این بود که ناخودآگاه «من» دیگری است که در وجود هر انسانی قرار دارد. در قرن هفدهم لایبنیز ( Leixniz ) در اعتراض به دکارت ( Descates ) عملکرد ناخودآگاه را در برابر ضمیر خودآگاه قرار داد. او اظهار داشت که هر آنچه در زیر نگاه از توجه ضمیر خودآگاه دور می ماند به ضمیر ناخودآگاه انتقال می یابد. این نظریه به عنوان مسأله اساسی، محور مباحث فیلسوفان مکتب رمانتیک قرار گرفت. شیلینگ ( Schiling ) نخستین فیلسوف رمانتیکی است که ناخودآگاه را به مبحث «اراده کورکورانه» پیوند زد. در این مقاله سعی شده است ضمن پرداختن به تعریف و بررسی خودآگاه و ناخودآگاه به صورت اجمالی و فشرده به مقایسه دیدگاه های کزازی و یونگ پرداخته شود.
داستان پردازی داستان های کوتاه صادق هدایت و ویلیام فاکنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
71 - 102
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا می پردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستان های کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از ویلیام فاکنر انتخاب شد؛ سپس با در نظر گرفتن ویژگی های داستان های کوتاه میزان توجه هدایت و فاکنر را به عناصر داستانی در داستان پردازی مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله شیوه صادق هدایت و ویلیام فاکنر در داستان گویی، شخصیت پردازی، پی رنگ، گفت وگو، زاویه دید، صحنه پردازی، لحن و درون مایه بررسی شده است.
واکاوی گزاره های نیک و بد در شاهنامه، ادیان ایران باستان و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
91 - 108
حوزههای تخصصی:
«شاهنامه» فردوسی تنها منظومه ای حماسی در توصیف جنگ ها و شرح حال شاهان و پهلوانان نیست؛ بلکه دربردارنده مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی نیز هست و از نظرگاه تعلیمی و حکمی درخور توجه و تحقیق است؛ از اساسی ترین مفاهیم اخلاقی در «شاهنامه»، مفاهیم نیک و بد و کشاکش میان خیر و شر است. در این مقاله کوشش شده است مفاهیم و اندیشه های نیک و بد در «شاهنامه» فردوسی تعیین، توصیف و بررسی گردد. لذا دریافته ایم که اندیشه های نیک و بد هم چون رشته ای نامرئی و ناگسستنی، بخش های مختلف «شاهنامه» را به هم پیوند داده است و اساس شاهنامه بر پایه تبیین خیر و شر و نیکی و بدی در عرصه های مختلف و براساس تکامل اندیشگانی انسانی و عبور از دوره های مختلف اسطوره به تاریخ است. روش تحقیق از نوع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی بوده و روش انتخاب موضوع به شکل خوشه ای است.
خودشیفتگی و خودستایی در اشعار خاقانی و بشار بن بُرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
81 - 103
حوزههای تخصصی:
از جمله مفاهیم بازتاب یافته در ادبیات به خصوص شعر پدیده «نارسیسیزم» یا همان خودشیفتگی است که علی رغم انعکاس این زاده احساسات مشترک انسانی در آثار و اشعار اکثر قریب به اتفاق شاعران، شاهد بازتاب چنین پدیده روان شناسانه ای به صورتی گسترده تر و قابل تأمل تر در اشعار برخی از شعرا از جمله خاقانی و بشار بن برد هستیم که خودستایی را به گونه ای گسترده، هنرمندانه و هدفمند در اشعار خویش جای داده اند و شخصیت حقیقی و هنری خود را ستوده اند. در این پژوهش چیستی و چرایی خودستایی در اشعار این دو شاعر نامی ادب عربی و فارسی و وجوه اشتراک و افتراق مشرب فکری آنان بررسی و تحلیل شده، و از این رهگذر، ارزش های حاکم بر فرهنگ ایرانی و عربی که در ظهور و بروز این گونه اشعار مؤثر بوده مورد توجه قرار گرفته است.
«بررسی تطبیقی گلستان سعدی با مختصات نثر موزون و مسجع در بلاغت عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان صنایع بدیعی، کمتر آرایه ای را می توان یافت که از نظر اهمیّت، ارزش سجع و موازنه را در آفرینش آثار منثور کلاسیک فارسی دارا باشد. نثری که بر این اساس شکل می گیرد، نثر موزون و مسجّع است که نوعی از کلام ادبی محسوب می شود و خصیصه اصلی آن، ایجاد آهنگ و موسیقی برای انتقال هرچه بهترِ معنای متن، از طریق تأثیرگذاری بر مخاطب است. سؤال این است که «آیا گلستان سعدی در استفاده از نثر مذکور، به جز رعایت قواعد مربوط به این نوع کلام در زبان فارسی، از مختصّات این نوع نوشته در امهات کتب بلاغی عربی نیز تبعیت می کند؟» جواب ما مثبت است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیقِ توصیفی- تحلیلی، میزان تطبیق گلستان سعدی با ویژگی های نثر موزون و مسجّع در کتب بلاغیِ عربی، با اشاره ای مختصر به وضعیت علوم بلاغی فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که سعدی از دیدگاه علمای بلاغت عربی، در استفاده از موازین و مختصات نثر موزون و مسجّع بهره می برد.
تحلیل تطبیقی «عروسک فروشی» صادق چوبک 1 و «جثّة علی الرّصیف» سعدالله ونوس2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان آثار صادق چوبک (نویسندة ایرانی) و سعدالله ونوس (نمایشنامه نویس سوری) دو اثر «عروسک فروشی» و «جثّة علی الرّصیف» شباهت فراوانی با هم دارند. در این مقاله سعی شده است ابتدا موضوع و درونمایة دو اثر به وضوح بیان شود و آنگاه با توجّه به مکتب آمریکایی، عناصر ساختاری این دو اثر به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. به همین منظور، ساختار روایی دو اثر بر اساس نظریّه های روایت شناسان بزرگی چون ویلیام لباو، گرماس و ژرار ژنت در چهار بخشِ شخصیّت، پیرنگ، دیدگاه زمانی و دیدگاه مکانی مورد بررسی قرار گرفته است و در خلال تأمّل در عوامل انسجام صوری و معنایی این دو اثر، به بررسی تفاوت ها و شباهت های آنها از نظر موضوع، فضاپردازی، زمان و مکان، طرح و غیره نیز پرداخته شده است. در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، از علل قرار گرفتن این دو اثر در زمرة آثار ناتورالیستی، به مثابة گفتمان حاکم بر آن جوامع نیز سخن به میان آمده است.
بررسی تطبیقی خرد در ""شاهنامه"" و ""الأدب الصغیر و الأدب الکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیمان ایران باستان به اندرزهای اخلاقی و مضامینی چون خوش اخلاقی، سیاست، زهد، دوستی و بخصوص خرد و خردورزی گرایش شدیدی داشتهاند. این اندرزها و مضامین از راه ترجمه متونِ پهلوی به عربی به ادبیات عرب راه یافت و استقبال مردمان عرب از فرهنگ ایران زمین را درپی داشت که اعتراف محققان و اندیشمندان عرب به تأثیر فرهنگِ ایرانیان، گواه بر این مطلب می باشد. عنصر خرد بعنوان یک اندیشة ایرانی و بعنوان یکی از عناصر پیشبرد حیات بشریت به اوج قلة تعالی و انسانیت، در آثار ادیبان مختلف سرتاسر جهان نمودی بس آشکار دارد. از نمونه این آثار کتابِ «الأدب الصغیر و الأدب الکبیرِ» ابن مقفع و کتابِ «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی است که مضامینِ خردی همچون عناصری پویا در هر دو اثر به چشم می خورد. مشابهتِ مضمون » خرد و خردورزی» در این دو اثر بیانگرِ مشترک بودنِ منابعِ مورد استفادة نویسندگان و سیراب شدن از سرچشمه هایِ خرد ناب حکیمان ایران باستان است. نگارندگانِ این مقاله برآنند تا با بررسی تطبیقی عناصر مشترکِ خردی در آثار مذکور و بیان شباهت هایِ مضمونی واژة خرد، اثبات نمایند که ابن مقفع و فردوسی در تألیف اثرشان از منبعی واحد بهره جسته اند.
К вопросу о сопоставительном изучении темы жизни и смерти в «Маснави» Мевланы и «Смерти Ивана Ильича» Л.Н. Толстого (بررسی تطبیقی موضوع مرگ و زندگی در «مثنوی» مولوی و «مرگ ایوان ایلیچ» لف تالستوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ بسیاری از ادیبان در مورد پرسش های اساسی بشر، به ویژه مسئله مرگ و زندگی مطالبی نگاشته اند. در میان آنان می توان از شاعر صوفی و عارف پارسی، مولانا جلال الدّین محمد بلخی و نیز نویسنده و متفکر نامدار روسی، لف نیکالایویچ تالستوی نام برد. مولانا معتقد بود که این جهان گذرگاهی است به سوی جهان ابدیت. به عقیده وی انسانی که به دنبال خلق نیکی هاست و به درستی زندگی می کند، از مرگ نمی هراسد. تمام آنچه را که او در این اثر خود بیان می کند، می توان در این جمله خلاصه کرد: «تا نمیری، نرهی». تالستوی نیز مرگ را سرآغازی برای حیاتی تازه می پنداشت و معتقد بود که باید ساده و زیبا زیست و به انسان ها عشق ورزید، در آن صورت ترس ما از مرگ کاهش می یابد.
سرگشتگی خیامی در شعر شاعران مصری انجمن آپولو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرگشتگی به مفهوم ناتوانی انسان از درک حقیقت هستی، یکی از ویژگی های شعر خیام است که در شعر معاصر عرب هم جلوه ای آشکار دارد. این پدیده معنایی در شعر برخی شاعران انجمن آپولو مانند علی محمود طه و احمد زکی ابوشادی و احمد رامی که ارتباط نزدیکی با شعر خیام شاعر مشهور ایرانی داشتند نمود بیشتری دارد و شاعرانی چون ابراهیم ناجی، صالح جودت، محمد عبدالمعطی همشری و احمد محرم شباهت مضمونی و محتوایی با اندیشه خیام دارند. در این پژوهش تطبیقی به روش توصیفی تحلیلی برآنیم با تکیه بر مکتب سنتی فرانسوی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی و مقایسه ای سروده های شاعران انجمن شعری آپولو و اشعار خیام بپردازیم و جلوه های این پدیده معنایی در شعر این شاعران و موارد اختلاف و اشتراک میان آنها و خیام در مفهوم سرگشتگی را تحلیل و بررسی کنیم. بررسی ریشه این سرگشتگی معنایی در شعر این شاعران نشان می دهد که این شباهت معنایی ناشی از ارتباط برخی از آنان با شعر و اندیشه خیام بوده است، با این توضیح که این ارتباط به شکل مستقیم نبوده بلکه از طریق ترجمه انگلیسی فیتز جرالد و ترجمه رامی، بستانی، سباعی و صافی نجفی بوده است. البته یافته های این پژوهش روشن می سازد که بارزترین شکل تأثیرپذیری این سرگشتگی معنایی از خیام در رویکردی فلسفی و پرسشگرایانه در بیان ناتوانی از درک حقیقت هستی روی داده است.
ویلیام وردزورث و نیما یوشیج: پیوندهای زندگی، شعر و اندیشه دو شاعر رمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانه، زندگی، اشعار و نظریه های انتقادی و ادبی ویلیام وردزورث، طلایه دار جنبش رمانتیک در ادبیات انگلستان، و نیما یوشیج، که در دوره ای از زندگی شاعری رمانتیک شمرده می شود، شباهت های بسیاری دارند. هر دو شاعر در زمانه انقلاب و آشوب زیستند و به سهم خود بر سنت های ادبی غالب در کشورشان شوریدند و تلاش های آنان انقلابی در شعر و نظریه ادبی به وجود آورد. این مقاله با نگاهی به اصول اثبات شده جنبش رمانتیسم به مشخص کردن پیش زمینه های مشابه زندگی نامه ای، اجتماعی اقتصادی و فلسفی دو شاعر پرداخته و سپس به بررسی نزدیکی های نوسازی دو شاعر در نظریه و عمل می پردازد. در این کار رویکرد دو شاعر به مفاهیمی مانند شعر و شاعری، محتوا، زبان، احساسات و عواطف و جامعه تحت بررسی قرار می گیرد و مشخص می شود که دو شاعر با تأثیرپذیری از زمانه خود و تحولات تاریخی در عصر انقلاب های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موفق به انقلاب در شعر و نظریه انتقادی کشورشان شدند. این انقلاب عبارت بود از درک مفاهیم نوین عصر و بیان آنها با شکلی تازه که سرآغاز شعر ""مدرن"" در انگلستان و شعر ""نو"" در ایران قلمداد می شود.