فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۹ مورد.
ادبیات و دین
تلقی حقیقت انگارانه مولوی از موضوع تجسّم اعمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه تجسّم اعمال به تبیین کیفیت پاداش و کیفر اخروی می پردازد. در الهیات اسلامی، دو تفسیر متفاوت درباره این موضوع ارائه شده است: الف- تفسیرحقیقت انگارانه، ب- تفسیر مجازانگارانه. تصدیق هریک از این دو دیدگاه بر نوع بینش و رفتار انسان در دنیا و ارزیابی آدمی از چگونگی حیات آخرت تأثیر خاصی دارد. پذیرش تلقی حقیقت انگارانه از تجسّم اعمال تقویت باور به روز جزا و تخلّف ناپذیری پاداش و کیفر اخروی و مدیریت هرچه بیشتر انسان بر افکار و اعمال خود را به دنبال دارد. هدف نگارندگان مقاله پیش رو بررسی مسأله تجسّم اعمال، مزیت تلقی حقیقت انگارانه از موضوع تجسّم اعمال نسبت به تفسیر مجازانگارانه، و روایت حقیقت انگارانه مولوی از موضوع تجسّم اعمال با روش توصیفی – تحلیلی است. نتیجه آنکه در تلقی حقیقت انگارانه مولوی از تجسّم اعمال، تبیین موضوع پاداش و کیفر اخروی اعمال انسان معقول تر وعادلانه تر به نظر می رسد و تأثیر تفکر و عمل آدمی در کیفیت سرنوشت اخروی اش به نحو جدّی تری مورد تأکید قرار می گیرد.
سخنی در علم تفسیر
اشاره
منزلت دانش در جهان اسلام و انعکاس آن در ادب فارسی
حوزههای تخصصی:
دانش به دلیل شرافت ذاتی و گوهریاش در جهان اسلام به جد مورد اهتمام قرار گرفته و در اعتبار و ارزش آن و مقام و جایگاه عالمان، سخنهای آموزنده و دلپذیر گفته شده است. پارهای از این گفتارهای نغز در ذهن و زبان دانشمندان ادیب و ادیبان فرهیخته راه یافته و از این طریق ابیات و سخنانی زیبا در پاسداشت دانش و بزرگداشت دانشمندان آفریده شده است. در این مقاله کوتـاه بــه انعکـاس بـاورهای اسلامـی در بـاب منـزلت دانش در ادب گـرانسنگ فـارسی خواهیم پرداخت.
نقد و بررسی کتاب: لطایقی از قرآن کریم (گزیده ای از کشف الاسرار میبدی)؛ محمدمهدی رکنی یزدی، چاپ هشتم
ساخت تنزیهی تشبیهی شناخت خداوند در دیباچة شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه، یکی از مباحثی است که پیوسته متکلّمان به آن توجّه داشته اند. تنزیه، منزّه دانستن خداوند از هر گونه صفت انسانی و تشبیه، نسبت دادن ویژگی های مردمان به آفریدگار است. فردوسی در مقام تنزیه، به تعبیر نگارنده، یزدان را «خداوندِ نام» می گوید که تنها نامی از آن در میان است و در مرتبة تشبیه، او را «خداوندِ جای» می نامد؛ یعنی همان مقام شکل گیری آفرینش که مظاهر اسماء و صفات خدا در هستی گام می نهد و به این سان آفریدگار، توصیف پذیر می شود. آن چنان که از برخی متون پهلوی زردشتی، متن های مانوی و تفکّر شیعیان اسماعیلی نیز برمی آید، یزدان پیش از آفرینش، تنها نام است؛ اما پس از آفرینش دارنده جای می شود که شناسایی او را ممکن می کند. فردوسی همچنین در مصراع: «ز نام و نشان و گمان ب رت ر است» به راه تنزیه می رود؛ ولی در مصراع پس از آن: «نگارندة بر شده گوهر است» با تشبیه، یزدان را نگارگر یا نقّاش می خواند و به این گونه، تنزیه و تشبیه را همراه می کند که این دیدگاه از اندیشه های شیعی و باورهای باستانی او برخاسته است.
سیطره قرآن در معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان متون نثر عرفانی معارف بهاء ولد متنی ادبی ویگانه دانسته می شود. این کتاب مجموعه ای از یادداشتهای بهاء ولد (628) است که به شکلی بدیع و متفاوت از دیگر آثار عرفانی نگاشته شده است .معارف، دربردارنده پراکنده گویی های او در موضوعات مختلف است. با نگاهی گذرا در پاره های ناپیوسته این کتاب ، آنچه مکرر و پیوسته به نظر می آید حضور چشمگیر آیات قرآنی است. بهاء ولد در توجه به آیات قرآنی نوآوریهایی داشته و اگر مهمترین ویژگی نثر معارف را شگردهای بیانی در تحلیل های قرآنی بدانیم هیچ گزاف نمی نماید. این جستار با بررسی ای مختصر از گونه معارف به عنوان شالوده ای برای بررسی منسجم آغاز شده و با نگاهی زبانی و محتوایی خلاصه شده است. بررسی نخست تلقی ای زبانی است که با عنوان زبان شاعرانه به سامان می رسد . بررسی دوم بررسی محتوایی است که در پی یافتن شگردهای درون متنی معارف است که با تجربه های درونی و بیرونی بهاء ولد گره می خورد . در گزارش پایانی ایدئولوژی اشعری بهاء ولد حائز اهمیت دانسته می شود. نویسنده برای تبیین این موارد با ارائه شواهدی مختصر ودر عین حال دقیق از متن کوشیده است دریچه ای تازه به سوی دنیای شگرف این متن بگشاید.
نماز در آئینه متون عرفانی ادب فارسی
حوزههای تخصصی:
مبانی رویکرد ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر ""الامالی"" و ""التبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ادبی در تفسیر قرآن بر مباحث لغت، صرف، نحو و بلاغت استوار است؛ چنان که مکتب ادبی معاصر علاوه بر این مبانی، اصول دیگری از جمله اصالت دادن به فهم ادبی محض از قرآن را نیز در نظر دارد. با مقایسه مبانی رویکرد ادبی سید مرتضی و شیخ طوسی در دو کتاب امالی و التبیان، جنبه های گوناگون تفاوت آنها با مکتب ادبی معاصر و از سوی دیگر شباهت تنگاتنگ مبانی این دو مفسّر و البتّه برخی تفاوت های آنان در تفسیر ادبی قرآن نمایان می شود. شیخ طوسی و سید مرتضی بر خلاف مکتب ادبی معاصر، تفسیر ادبی را پیش نیاز و ابزار فهم قرآن دانسته اند نه هدف اصلی آن؛ چنان که وجود ترادف معنایی و وجود تأویلات ضروری در قرآن، اعتقاد به چند معنایی برخی آیات از دیگر تفاوت های مبنایی آن دو با مکتب ادبی معاصر محسوب می شود. استناد به آیات قرآن در جایگاه مهم ترین منبع لغوی و بهره برداری از سیاق آیات، استناد به روایات، تقدیم نظر مفسّران متقدّم بر اقوال لغویان، استناد به اشعار عرب در کشف معنای واژگان و تأیید فهم محتوای آیات، بهره گیری از عرف و استعمالات نثر عرب، مخاطب شناسی و توجّه به فضای عصر نزول از مبانی مشترک این دو مفسّر در تفسیر لفظی به شمار می رود. برخی روش های خاص و متفاوت سید مرتضی نیز با شیخ طوسی عبارتند از: پردازش اندک به تشابهات و فروق لغوی، بهره گیری اندک از روایات تفسیری و تقدّم نظرات مفسران متقدم بر اقوال لغویان بر خلاف شیخ طوسی که ترتیب ذکر آراء لغویان و مفسّران را بر اساس معنای اصحّ واژه انتخاب کرده است.
بررسی و نقد آراء گلدزیهر درباره منشأ اختلاف قراءات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی سیمای امام رضا (ع) در شعر دعبل خزاعی و سیّد حمیدرضا برقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف شخصیّت امام رضا (ع) از موضوعات مهمی است که در کانون توجه شاعران فراوانی قرار گرفته است، از جمله این شاعران دعبل خزاعی، شاعر نامدار عصر عبّاسی و حمیدرضا برقعی، آیینی سرای معاصر ایرانی است. پژوهش حاضر بر آن است تا سروده های رضوی این دو شاعر را با رویکرد تطبیقی بررسی نماید. این مقاله کوشیده است ضمن استخراج وجوه تشابه و تباین در نوع نگاه دو شاعر به امام رضا (ع)، هنر زبان آن دو را در بیان سروده های رضوی بررسی نماید. پژوهش انجام شده بیانگر آن است که مفاهیم مشترک بسیاری همانند بیان شأن و مقام امام (ع)، امیدواری، حزن و اندوه، شفاعت خواهی و کرم و بخشندگی در شعر دو شاعر به چشم می خورد. امّا آنچه شایستة توجّه بوده و دو شاعر را از هم متمایز می سازد، آن است که دعبل در هجو دشمنان آن حضرت و بیان نفاق آن ها دادِ سخن می دهد و در بیان این مضامین، بیشتر از اسلوب خطابی بهره می گیرد، امّا توجّه برقعی به اشتیاق و دل باختگی و غرق شدن در شکوه و عظمت آن حضرت معطوف است و با اسلوب ادبی به بیان احساسات و عواطف درونی خویش می پردازد.