فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
فلسفه و نظریة ادبی تأملی در انحای ادای سهم فلسفه به نظریة ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت نظرورزانة نظریة ادبی و پیوند آن با فلسفه به ویژه در زمانة ما به طرق گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله بی آنکه پژوهشی پیشینی درباب انحای پیوند میان فلسفه و نظریة ادبی باشد، سعی در روشن کردن پسینی ادای سهم فلسفه به نظریة ادبی دارد و می کوشد نشان دهد فلسفه- برخلاف نظرگاه عمل گرایانة رورتی که معتقد است چیزی به نام بنیادهای عینی معنا یا تفسیر وجود ندارد که اندیشة فلسفی روشنگر آن باشد و از همین رو نیازی نیست تا نظریه پردازان ادبی، عمیقاً فلسفه را کاشف و روشنگر مباحث نظریة ادبی به شمار آورند- چگونه می تواند به نظریة ادبی مدد رساند. نویسنده به دنبال موجّه کردن این نظرگاه است که فلسفه دست کم می تواند به چهار طریق عمده و در چهار مسئله، ادای سهمی به نظریة ادبی داشته باشد و درواقع کل مقاله بسط و تبیین این چهار مسئله است: 1. فلسفه به مثابة نظریه ای درباب جایگاه هستی شناختی ادبیات و همچون گشایندة راهی به سوی درک و فهم وضع هستی شناختی متون ادبی؛ 2. رفتارگرایی فلسفی و حلّ مسئلة رسیدن به ذهن مؤلف؛ 3. فلسفه به مثابة پژوهشی در بنیادهای نظریة ادبی که می تواند به درک و فهم بهتر بنیادهای نظریة ادبی منتهی شود؛ 4. فلسفه به مثابة رویکردی انتقادی به نسبیت معرفتی ناشی از نظریه های ادبی مدرن. در پایان بحث، نویسنده نتیجه می گیرد که با پذیرش دخالت فلسفه در همین چارچوب هم دلایل کافی برای نپذیرفتن نظرگاه رورتی وجود دارد.
مناسبات ایلخانان و هندوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خروج مغول و تهاجم آن ها به سرزمین های دیگر، آخرین تهاجم و مهاجرت اقوام ساکن در آسیای مرکزی است که بر محدوده ی جغرافیایی وسیعی تأثیر گذاشت. مغولان از اقیانوس آرام تا اروپای شرقی و تمام سرزمین چین و ایران تا صحاری شامات را در نور دیدند و در این سرزمین ها حاکمیت یافتند و دولت هایی با ریشه ی مغولی بنیان نهادند. آن چه که در این فتح بزرگ عجیب می نمایاند، عدم فتح هندوستان توسط ایلخانان است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع دست اوّل سعی دارد علت عدم تهاجم ایلخانان به هندوستان را بررسی و تحلیل کند. نگارنده بر این باور است که عدم تمایل هولاکوخان به گشودن جبهه ی جدید در شرق ایران، دلیل اصلی انعقاد پیمان با سلاطین هندوستان بوده که دیگر ایلخانان نیز این پیمان را محترم شمردند. در حالی که اولوس جغتای از انعقاد پیمان عدم تجاوز با ملوک هند اجتناب کردند و همواره این سرزمین را آماج حملات خود قرار دادند. همچنین این مقاله به روند توجه اولوس جغتای به هندوستان و فتح این سرزمین توسط بازماندگان چنگیزخانیان اشاره دارد. در این ارتباط به بررسی ارتباط سلاطین هندوستان با ایلخانان و اولوس جغتای پرداخته و چگونگی تعامل آن ها مورد بحث قرار خواهیم داد.
بررسی شعر عاشورایی در دو ادب فارسی و عربی با تکیه بر شعر شهریار و جواهری(مقاله علمی وزارت علوم)
مشابهات برخی از اسطوره های توتمیک ایرانیان و ترکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار، جایگاه توتمی جانوران حامی را در داستان های توتمیک ایرانیان و ترکان در نظر داشته است. در این راستا پس از ذکر پیشینة شکل گیری توتم در میان این اقوام، نخست ردپای توتم و نیای اساطیری ترکان، پثنه (paөana)، جست وجو و آنگاه روایات توتمیک ایرانیان بررسی خواهد شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که ضعف اوّلیّه قهرمان با کارکرد هوشمندانه توتم جانوری جبران شده است. جانوران توتمی از نظر داشتن چهره های دوگانه و ارزش های اساطیری متفاوت، در زندگی و مرگ قهرمان نقش های گوناگونی بر عهده گرفته اند و قهرمان قومی پرورش یافته به وسیله جانور توتمی با به دست آوردن ویژگی-هایی، شایستگی ورود به مأمن قوم خویش را یافته است. همچنین تمامی اقوام یادشده پس از عبور از مرحله آهن به عرصه جهانی وارد شده اند و عبور از این مرحله، با خویشکاری آهنگران از نظر اساطیری در قدرت یافتن و ظاهر شدن پادشاه/قهرمان در عرصه گیتی ممکن گردیده است.
«بیهوده کاری» در آیینه ی ضرب المثل های فارسی و عربی
حوزههای تخصصی:
«مَثَل» مقوله ای زبانی- ادبی به شمار می آید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثل نگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشته اند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوه ی مثل پژوهی و تدوین ضرب المثل ها بیشتر مبتنی بر شیوه ی «دسته بندی الفبایی» بوده است و هیچ گونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال به چشم نمی خورد. نگارنده بر این باور است که دسته بندی امثال براساس «حوزه های معنایی» می تواند از یک سو مثل پژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردم شناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملت ها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثل های مربوط به حوزه های مختلف را امکان پذیر می نماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضرب المثل های دلالت کننده بر «بیهوده کاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثل پژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزه ی مذکور به شکل تطبیقی بررسی شده اند. این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقه بندی معنایی» امثال نه «دسته بندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهوده کاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.
تحلیل ژئو استراتژیکی روابط ایران و پاکستان با تأکید بر عامل امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و پاکستان به عنوان دو بازیگر مهمّ جنوب غربی آسیا با داشتن مرز های مشترک پهناور تأثیر گذاری مهمی بر تحوّلات بین المللی داشته اند. ضرورت های سیاسی و ژئو استراتژیکی بین ایران و پاکستان با وجود اختلاف در منافع و چشم اندازهای سیاسی در مورد مسائل منطقه ای و جهانی، باعث رابطه ی نزدیک بین دو کشور شده است. ماهیت و محتوای روابط دو جانبه ی ایران و پاکستان در مورد مسائل منطقه ای و بین المللی مختلف از جمله مسائل امنیتی و مرزی متغیر افغانستان، هندوستان و آمریکا، منافع فرقه ای شیعه و سنی و گروه های بنیادگرا وسلفی، مسئله ی هسته ای و نیروهای ناتو می تواند بر آینده روند صلح و ثبات در آسیا تاثیر گذار باشد. مقاله ی حاضر تلاش دارد تا چشم اندازهای مختلف روابط ایران و پاکستان را در یک محیط ژئواستراتژیک امنیتی بررسی کند. بر همین اساس نوشتار حاضر استدلال می کند که مهمترین متغیر در روابط ایران و پاکستان بعد از انقلاب اسلامی به طور عام و پس از یازدهم سپتامبر به طور خاص عامل امنیت استراتژیک در یک محیط ژئو استراتژیک در منطقه می باشد. در واقع با توجه به موقعیت ژئو پلیتیکی و ژئو استراتژیکی دو طرف و مسائل امنیتی بین آن ها، روابط مابین دو کشور و نگاه استراتژیک سیاست گذاران دو طرف به هم در زمینه های مختلف نیز از مجرای محیط ژئو استراتژیک امنیتی و بالابردن توان امنیتی خود در منطقه بوده است.
بازآفرینی اسطورة بندهشی و مزدایی آفرینش در داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
جایگاه قشر گارگر و کشاورز در اشعار فرخی یزدی (مکانة فئة ""العمّال والمزارعین"" الکادحة فی أشعار فَرُّخِی یَزدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تَعتزُّ إیرانُ منذ القدیم بأبطالها الذین قد بَذلوا نفسَهم ونفیسَهم من أجل تقدّم الوطن وعمرانه. وفی هذا الأثناء یحظی الشعراء الملتزمون، الذین بذلوا قصاری جهدهم فی الدفاع عن وطنهم، بأهمیة کبیرة. یعتبر الشاعرُ المعاصر فرّخیّ یزدیّ (1267- 1318ش) واحدا من هؤلاء الذین عشقوا الوطن وعکفوا علی الدفاع عنه فی جمیع أشعارهم. فقد وقف فرّخیّ یزدیّ ضدَّ العدوّ الأجنبیّ وتطرّق إلی هذه المسألة فی ضمن أشعاره. کان فرّخیّ یعیش فی عصر تسوده التدخلاتُ الأجنبیةُ، والاضطراباتُ، والفوضی، والظلمُ وکَبتُ الحریات؛ فتربّی فی هذه الأجواء حیث لم یدّخر جهدا من أجل الدفاع عن الوطن، وقطع ید الأجانب وعملائهم حتی لم یبخُل فی بذل مُهجَتِه دون استقلال البلد وسیادته فَطَبع بدمه طبعةَ الصداقة والصحة علی هدفه المنشود وسعیه المجهود. فمِن منطلق ذلک یتعرّض هذا المقالُ لدراسة کلمتَی المزارع والعامل فی دیوان فرّخیّ یزدیّ کی یبین اهتمامَ هذا الشاعر، والتزامه بالوطن أکثر من ذی قبل.