فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
پژوهشی در معانی واژة «فرش» در اشعار عطار، صائب و بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی و شرایط استفاده از تصویر در فرهنگ (تحلیل فرهنگ فارسی معین و آکسفورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل روانشناختی- مدرنیستی رمان بی وتن بر مبنای نظریة بیداری قهرمان درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی حقوقی
تحلیل مفهوم انتقادهای اجتماعی، فلسفی و سیاسی در مجموعه اشعار قیصر امین پور
حوزههای تخصصی:
یکی از چهره های برجسته و شاخص ادبیات امروز ایران، «قیصر امین پور» است که در حوزه ها و قالب های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است. او شاعر منتقدی است. اشعار او به هر میزان از دهه شصت با «تنفس صبح» (1363) به دهه هفتاد با «آینه های ناگهان» (1372) و از آن به دهه هشتاد با «گل ها همه آفتاب گردانند» (1381) و «دستور زبان عشق» (1386) نزدیک می شود، در بردارنده نوعی نقد اجتماعی با مایه های فلسفی است. در این میان، نویسنده در نظر دارد با توجه به تحول گفتمانی و ژرف ساختی اشعار امین پور در این سه دوره، مسئله اعتراض را که یکی از درگیری های ذهنی شاعران و نویسندگان از گذشته تاکنون بوده و انسان معاصر هم با توجه به مسائل پیرامون خود مبتلا به آن است، در چهار بخش ماهیت و ماهیت شناسی اعتراض، وجودشناسی، غایت شناسی و شأن اخلاقی اعتراض و تحلیل بررسی کند.
نقد شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه ای هدفمند و آکادمیک صاحب نظران ادبیات تطبیقی را از سال های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می شود و تصویری که متن می گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.
مسأله زایش معانی از صور و اصالت زبان از دیدگاه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ظریف امکان زایش معنی و اندیشه از سخن، از نگاه عارفان پرسش اصیلی است که در این نوشتار به شیوهای تحلیلی در پی پاسخگویی به آن هستیم. این مسأله در حالی مطرح میشود که در عرفان بر اصالت معنی و اندیشه تأکید شده است.
جهت تبیین موضوع، پس از ملاحظاتی در باب ویژگیها، ماهیت،کاربرد، رابطه و تعامل، صورت و معنا، ذهن و زبان، دل و زبان و ایمان و ذکر، به پرسش بنیادین این پژوهش بازمیگردیم و مسأله ظریف امکان زایش معنی و اندیشه را از سخن بازمی کاویم. در ادامه، ضمن تبیین جایگاه سخن و نقش هستیشناختی زبان، برپایه آرا و اقوال عارفان نشان میدهیم که زبان تنها محدود به گستره فکر آدمی نیست و نمی توان کنش ازلی و مقدس آن را به منش ارتباطی انسانی تقلیل داد .
آرا و اقوال عارفان در خصوص مراتب متمایز زبان و تأکید بر جایگاه هستی شناسانه و کنش مقدس و ازلی سخن در ورای سویه ارتباطی، نقش سخن تکوینی و کلمه خلّاقه را در زایش معانی و قدرت رهاییبخش و هستیآفرین آن توجیه می کند؛ از این جهت عارفان ضمن تأیید اصالت معنی، سخن را سرچشمه هستی و موجودات را سخن خداوند می شمارند و بر قدرت خلاقه و بی شبه و نظیر سخن ت أ کید می ورزند.
پیوند «زلف» و «دل» و کارکردهای هنری آن در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آفرینندگان آثار ادبی، خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، جایگاه ویژه ای دارد. این تمایز و برجستگی در گرو عوامل متعددی است از جمله این که حافظ در پدیدآوردن آثارش، شگردهای هنری فراوانی را به کاربسته که بسیاری از آنها به رفتار و کارکرد وی با زبان و شیوهی واژهگزینی و واژهچینی او بر روی زنجیرهی سخن مربوط است. حافظپژوهان بسیاری تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا خود را در جهان ذهن و زبان حافظ وارد کنند؛ اگرچه بسیاری از این تلاشها، به نتایج ارزشمندی دست یافته اما هنوز «ماجرای پایان ناپذیر حافظ» در آغاز راه است و هر روز شاهد تلاشهای پیگیر در شرح، تفسیر و گرهگشایی از منظورهای خواجه ی شیراز و به ویژه کشف رمز و راز ظرافتهای کلام وی هستیم و هرکس از زاویه ای دیگر به آثار وی مینگرد. توانمندی حافظ در فراخوانی و احضار واژگان بر روی زنجیرهی گفتار و نیروی تداعیگری ذهنی وی، بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله برای نشان دادن گوشهای از این توانمندیها، کارکرد و پیوند هنری دو واژه یا اصطلاح «دل» و «زلف» در غزلیات حافظ بررسی شدهاست. در دیوان حافظ این دو واژه در حدود 78 مرتبه (در واحد بیت) با هم و مرتبط با یک دیگر به کار رفتهاند که در هر بار با تصویر و تعبیری متفاوت روبرو میشویم. دراین مقاله این کارکردهای هنری در 22 دسته تقسیم شده که بررسی و تحلیل آن ها از اهداف اصلی این مقاله است.
خـاقـانی شـروانی و بیـت المقــدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی-همچنان که خود می گوید- در سخن پروری، طریق غریبی دارد. او از نخستین شاعران پارسی است که رفتار هنری ویژه و سازمانمندی را در پیش گرفته و سخنش از بوطیقای مشخصی پیروی می کند. برجسته ترین شاخصِ سطح فکری طریق غریب او، استفاده ی گسترده از یک پشتوانه ی فرهنگی سترگ است. خاقانی با بهره گیری از این پشتوانه به عنوان ماده ی خام، دست به خلق مضامین، تصاویر و تعابیر دیگرگون و بدیعی می زند تا سخن را از دام ابتذال و تکرار برهاند. بخشی از این پشتوانه، آگاهی های شاعر از سرزمین ها و منسوبات و متعلقات آن است. سرزمین بیت المقدس به عنوان یکی از بلاد مبارک در آیین اسلام و همچنین در کیش یهودی و ترسایی جاذبه ی برجسته ای برای سخنور داشته به گونه ای که وی بسیار مشتاق به دیدن آن بوده است. در این جستار برآنیم تا به تحقیق و تحلیل آگاهی های خاقانی در پیوند با این دیار بپردازیم.
بررسی ساختار درهفت خان رستم: نقدی بر کهن الگوی سفر قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1949، جوزف کمبل (1987-1904) اسطوره شناس امریکایی، در کتاب قهرمان هزار چهره دیدگاه خود را درباره اسطوره یگانه طرح می کند: قهرمان به زندگی روزمره و روزمرگی زندگی پشت می کند؛ سفری مخاطره آمیز را به جان پذیرا می شود؛ به مقابله با موجودات متخاصم و نیروهای بازدارنده می پردازد؛ بر آن ها فایق می آید و سرانجام در بازگشت، فضل و برکتی را که ره آورد این سفر خطیر است، به یارانش ارزانی می دارد. در این الگو، کمبل به شیوه رایج ساختارگرایان، در پی ارائه نمایه ای بنیادین برای کهن الگوی سفر قهرمان است. به همین منظور، شواهد متعدد ی را از داستان های اقوام و ملل مختلف فراهم می آورد و طرحی جامع را در این زمینه پیشنهاد می کند. در مطالعه حاضر، رابطه بین دو حوزه معیّن در نقد کهن الگویی – تصاویر ازلی و کهن الگوی سفر قهرمان - در روایت داستان هفت خان رستم از شاهنامه فردوسی بررسی شده و در پایان مزایا و کاستی ها ی این الگو نقد شده است.
نقد و تحلیلی بر مبحث پرسش در کتاب های بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«برخی لغات وتعبیرات نویافته در دیوان بدرچاچی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای هنری و تصویری حروف در شعر (با تاکید بر شعر خاقانی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده : شاعر برای انتقال عاطفه به مخاطب، زبان خود را به طرق گوناگون تقویت می کند. ایجاد خلاقیت و نوآوری با ابداع تصاویر تازه، ورود به عرصه های گوناگون خیال و ... از ویژگی های شاعران خلاق در راستای تقویت زبان ادبی خود و ایجاد سبک شخصی است. در این راستا خاقانی از تمهیدات مختلفی بهره برده که هیات فیزیکی و شنیداری، جنبه های معنایی، ابجدی و دیگر ویژگی های حروف، از جمله ی آنهاست. این موضوع موجب برقراری ارتباط هایی بین آنها و معانی ذهنی وی شده و کارکردهایی هنری به حرف در شعر او بخشیده است. این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف حرف در شعر خاقانی پرداخته و بسامد نوع حروف، اصالت تصویرهای بر پایه ی حروف، اخذ وجه شبه های مختلف، ارتباط های چندگانه ی معنایی و لفظی حروف در بافت شعر، ساخت آرایه های ادبی بر پایه ی حروف، ارتباط حس حاکم بر تصاویر و حروف و. . . را در شعر او نشان داده است.
معرفی نسخه ای دیگر از نسخه های خاندان مرزبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به معرفی دست نویسی از وندیداد ساده می پردازد که اخیراً در مشهد یافت شده است. بر اساس سرنگار کتاب، این نسخه را می توان از جمله نسخ رَسته یزشنی دانست که شامل یسنا، ویسپرد، وندیداد به همراه ادعیه و نیرنگ هاست که برای برگزاری آیین کهن یزشنی و خوانش در آن مراسم به کار می رفته است. این دست نویس را دو نویسنده در فاصله زمانی پنج ماه نوشته اند. کاتبِ نخستین بخش شَهمردان پسر بهرام پسر مرزبان پسر فریدون پسر بهرام پسر رستم پسر بُندار پسر شَهمردان پسر دینیار است که نسخه را در تاریخ گوش روز از ماه اَمرداد سال 1025 یزدگردی از روی نُسَخ پدرش، بهرام، و عمویش، فریدون، رونویسی کرده است. کاتبِ بخش دوم، فریدون پسر گوبَدشا پسر رستم پسر فریدون پسر گوبَدشا پسر رستم پسر بُندار پسر شَهمردان پسر دینیار، از عموزادگان کاتب اوّل، می باشد که این دستنویس را در آذرروز از ماه آذر همان سال (1025 یزدگردی) به انجام رسانیده است. این نسخه فرجامه سِومی نیز دارد که، در آن، فردی به نام جاماسپ پسر حکیم پسر اردشیر ادعا می کند که این نسخه را از دست نویس فریدون پسر گوبدشا رونویسی کرده است. با بررسی دست نویس هایی که تاکنون از خاندان مرزبان یافت شده شاید بتوان ردّی از نسخه اصلی و مادر را که، از آن، برای رونویسی سایر نسخ وندیداد استفاده می شده پیدا کرد.
تحلیل اجتماعی شناختی اشعار احمد مطر و سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات انتقادی همواره منعکس کننده جهت گیری ها و اندیشه های مبارزان علیه حاکمیت های استبدادی بوده است. وجود رویدادهای عرصه اجتماعی و سیاسی زمینه مشترکی در ادبیات فارسی و عربی برای حضور شاعران در این حیطه فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و احمد مطر نیز از جهت زمینه اجتماعی، محتوا و استراتژی های زبانی در حوزه انتقادی قرار دارند؛ از این رو این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر الگوی اجتماعی شناختی وندایک، ضمن شناسایی گفتمان های شکل گرفته در اشعار دو شاعر، ایدئولوژی ها و سازوکارهای زبانی گفتمان مدار اشعار را بازشناسی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بررسی اشعار نشان می دهد که هر دو شاعر، با استفاده از زبان شعری و خلق گفتمان انتقادی، پیوند ظریفی بین جهانِ شعر و واقعیت برقرار کرده اند و از رهگذر آن در مسیر آگاهی بخشی به ملت مبارز پیشگام بوده اند. همچنین ساختار زبانی و مفهومی گفتمان های شکل گرفته در اشعار حاکی از این است که کسرایی و مطر در کنار تعهد به مبارزه و انتقاد با استفاده از استراتژی های زبانی و قدرت تأثیرگذاری آن، نظام گفتمان انتقادی یکپارچه ای را در برابر سطله استبداد خلق کرده اند. گفتمان غالب در اشعار کسرایی با هدف پیروزی مبازران، ارائه راهکار مقاومت و اعتراض و ترسیم افق های رهایی بنا شده است؛ در مقابل گفتمان مسلط در اشعار احمد مطر بیشتر به بازتاب تلخی های نظام حکومت با هدف مشروعیت زدایی از سلطه حاکمان صورت بندی شده اند.