فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ذوقافیتین سرائى، در قرنهاى کهن، از فنون هنرى محسوب مى شد که متأسفانه أکنون بدست فراموشى سپرده شده است. به منظور حفظ این فن ظریف و مشکل، در فرهنگ پارسى، سرودن آنرا از دیرباز آغاز نموده ام تا این هنر شگفت انگیز در فرهنگ زبان و ادب فارسى پایدار ماند. اما براى آموزش و پرورش نوپایان و دانشجویان و مشتاقان به سرآمدى و اثرپردازى در فنون ادبی باید عرض کنم که: طئ این مرحله بى همرهى خضر مکن چه در محضر پر فیض استادانى ره یافتم که هر یک مهر و ماه آسمان علم و ادب بوده و هستند چه: یاد یاران یار را میمون بود خاصه کان لیلى و این مجنون بود
الجنون فنون (وجه تسمیه سازی و اشتقاق سازی)
حوزههای تخصصی:
تکرار موجز (سبک شخصی احمد غزالی بر اساس رویکرد اشپیتزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های سبک شناسی، سبک را به دو گونه سبک شخصی و سبک عمومی (دوره ای) دسته بندی می کنند. در سبک شناسی عمومی، متون را با توجه به اشتراکاتی که سبک در یک دوره خاص دارد، بررسی می کنند. اما در سبک شخصی، ویژگیهای فردی و روانی نویسنده مورد توجه قرار می گیرد به طوریری که سبک نگارش هر نویسنده در پیوند با عواملی چون ذوق، سلیقه، جهان بینی، مقام علمی و اجتماعی او ارزیابی می شود. «لئو اشپیتزر» از سبک شناسانی است که پژوهش های سبک شناسی را در گرو شناخت روحیات و ویژگیهای فردی نویسنده می دانست و بر این اساس روش سبک شناسی خود را در سه مرحله ارائه کرد. این مقاله بر آن است تا بر پایه مراحل نظریه اشپیتزر، ارزش سبک شخصی را در پژوهش های سبک شناسی نشان دهد. بدین منظور رساله سوانح «احمد غزالی»، به عنوان نمونه عملی این طرح، برگزیده شد و سبک شخصی غزالی در نگارش سوانح بررسی شد.
بررسی سبک شناسانة رمان «ارمیا» اثر رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک در هنر داستان نویسی به مانند سبک در سایر انواع ادبی، فراهنجاری در زبان است که نظام خاص احساسات و اندیشه های نویسنده و شیوة شخصی او را در نگریستن به جهان نمایش می دهد. در دوران معاصر، سبک شناسی اگرچه همانند گذشته مورد استفاده قرار می گرفته؛ امّا از لحاظ کاربرد زبانی و ویژگی های ادبی دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است که نویسندگان معاصر را همچون گذشته صاحب سبکی شخصی ساخته است. سبک خاصی که امیرخانی در آثار خود به کار برده از حیث زبانی و ادبی قابل تأمّل است: کاربرد واژگان جنگی، جابه جایی ارکان جمله، استناد به آیات قرآن، جدا نوشتن کلمات متّصل و... از برجستگی های زبانی او به شمار می رود. همچنین کاربرد تشبیه، توصیف و تصویر از موارد دیگر سبکی او به شمار می آید. محوریت غالب فکری او، نشان دادنِ تضاد و تناقضی است که برخی از رزمندگان، پس از بازگشت از جبهه و جنگ به آن دچار می شوند و همین عامل، سبب کناره گیریِ آنان از مردم می شود. روش اتخاذ شده برای بررسیِ سبکیِ رمانِ ارمیا، رویکرد سبک شناسیِ لایه ای است. در این روش، متن داستان در سه لایة زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسانه قرارگرفته است. در سطح زبانی، عناصر لفظی و زبانی پرکاربرد، به عنوان موتیفِ لفظی یا دورن مایه نشان داده شده است. در سطح ادبی نیز عناصر ادبیِ متن که ایجاد کننده تصویر و موسیقی در متن شده اند و در نهایت در سطح فکری نیز، عناصر فکری و محتوایی غالب در متن رمان مشخّص شده اند. در این مقاله کوشیده ایم به بازنمایی سبکیِ این رمان در سه حیطة زبانی، فکری و ادبی دست یابیم.
بینامتنی قرآنی و روایی در شعر ابن یمین فریومدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی که در نتیجهی تحول بنیادین در ساختار نقد قدیم در غرب رواج پیدا کرد، نظریهی بینامتنی است. این نظریه که در اواخر دههی شصت میلادی از سوی ژولیا کریستوا مطرح گردید، حاکی از جذبههای هر متن، با بسیاری از متون دورههای مختلف معاصر یا پیش از خود است و یا به عبارتی دیگر، هر متنی، بینامتنی است. این نظریه اکنون با عنوان «تناص» در نقد عربی معروف شده است و با توجه به تعامل تنگاتنگ متون فارسی و عربی، این پدیده در ادبیات فارسی نیز میتواند معیار بررسی و نقد قرار گیرد. تأثیرپذیری لفظی و معنوی ابن یمین از مضامینِ آیاتِ قرآنی و احادیثِ اهل بیت(ع) بهویژه امام علی(ع)، در اشعار وی به فراوانی دیده میشود. این اثرپذیری، باعث شکل گیری انواع و اشکال بینامتنی در اشعار وی گشته است که در اغلب موارد، به شکل آگاهانه و مستقیم صورت پذیرفته است. پربسامدترین نوع بینامتنی در اشعار ابن یمین از نوع نفی متوازی یا امتصاص است که در این نوشتار، برخی از آنها تبیین و تحلیل شده است تا تاکیدی باشد بر پیوند عمیق و ناگسستنی فرهنگ و ادب پارسی با مناهل قرآن و اهل بیت(ع).
«قاموس» فیروزآبادی در بررسی و پژوهشی تازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«قاموس» به معنی دریا ، عنوان گرافقدرترین اثر مجدالدین فیروزآبادی (729-816 هـ) در لغت عربی می باشد . اشتهار و اعتبار آن در محافل علمی و مجالس درسی ورد زبان است ، و بر دیگر فرهنگها مقدم . «قاموس» که با ژرف نگریها و نکته سنجیهایش به چشمه ای شیرین ماند و همگان ر به خود کشاند ، نگارنده را نیز به پژوهشی بر محورهای زیر برانگیخت : الف - رمز و راز کلمات و ترمیبات عربی در قاموس ؛ ب - تقادی و ارزیابیهای قاموس ؛ ج - قاموس در مقایسه با دیگر فرهنگها ؛ د - قاموس در اقتباس و بهره گیری از دیگران .
درس بیست وپنجم زبان فارسی اول، نامه نگاری (2)؛ نامه به دوستان و نزدیکان
حوزههای تخصصی:
بحر خفیف یا مضارع؟
حوزههای تخصصی:
طبلة عطار و نسیم گلستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از گذری کوتاه بر تاریخ زندگی و درگذشت سعدی، گلستان سعدی از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و بیش از همه به زبان سعدی در گلستان، بررسی نثر مسجع وی در این اثر، مقایسه مقامات حمیدی و عتبةالکتاب با گلستان و آهنگ موسیقی نثر گلستان پرداخته شده تا بدین وسیله، علاوه بر معرفی این اثر، شاخصهای هنری آن نیز مورد بررسی و توصیف قرار گیرد.
نقد تصحیح شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمة تحقیق و نقد آثار ادبی، در ابتدا در دسترس داشتن متنی منقح با کم ترین ایراد است. مهم ترین مرحلة تصحیح، انتخاب آگاهانة نسخ معتبر، مقابلة آنها با یکدیگر و درنهایت برگزیدن نسخة اساس است. آشنایی با سبک، زمان و زبان شاعر، تسلط همه جانبه بر متن و همچنین مراجعه به فرهنگ ها و تذکره ها و دقت موی شکافانه در این منابع در تصحیح نسخه امری مسلم و روشن است. شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی - بزرگترین شاعر فارسی زبان هند - دوبار در خارج از ایران در سال های 1927 و 1961(م) تصحیح شده است که علاوه بر به کارگیری شیوة کاملاً ذوقی و غیرعلمی در تصحیح، از هیچ یک از 70 نسخة موجود در ایران نیز در این دو چاپ استفاده نشده است. در این نوشتار سعی شده است ضمن نشان دادن مراحل مختلف تصحیح علمی یک اثر، ضرورت و روش تصحیح مجدد شیرین و خسرو توسط نگارندگان و نقد تصحیح های قبلی این منظومه نیز بررسی شود.
لزومِ تصحیحِ دوباره ی غزلیاتِ شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح متون کهن همواره موردِ توجّه ادب دوستانی بوده که دغدغه شان فراهم کردن ِمتنی منقّح و نزدیک به گفتارِ مؤلف است. یکی از متونِ بحث برانگیز از لحاظ تصحیح، کلیّاتِ شمس تبریزی از جلال الدّین محمّد مولوی است. این اثر سترگ به دلیل حجمِ گسترده ی آن و مشوّش بودنِ نسخِ موجود از آن، هنوز متنِ کاملاً قابلِ اعتمادی از جهتِ تصحیح ندارد، در سال 1344 1336 توسط مولوی شناسِ گرانقدر استاد بدیع الزمانِ فروزانفر به شکلِ انتقادی تصحیح شده و همواره موردِ بحثِ پژوهش گرانِ مختلف قرار گرفته است. در این پژوهش، تحتِ عنوان های زیر، برآنیم که لزوم تصحیحِ دوباره ی غزلیاتِ شمس و نقد تصحیح های موجود را مورد بررسی قرار دهیم و آرایِ بزرگانِ ادب را در این مورد برشماریم؛ این عناوین عبارتند از: 1. مقدّمه و پیشینه ی تصحیح غزلیات شمس، 2. تصحیحِ استاد فروزانفر و نقد آن، 3. تصحیح دکتر توفیق سبحانی و نقد آن، 4. نکاتی درباره ی دیوان مصحَّح استاد فروزانفر و دکتر توفیق سبحانی.
تحلیلِ گفتمان پارِسیا در روایتِ حسنکِ وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایان کهن، متن را در درجة اوّل اهمیّت قرار می دادند و تاریخ را در حکم پس زمینه می دانستند. آن ها بر آن بودند که تاریخ، بازتاب دقیقی از رخدادهای واقعی است و تاریخ نگاران بدون هیچ شائبة حُبّ و بغضی، وقایع را آن گونه که حادث شده است ترسیم می کنند، ولی تاریخ گرایان نوین، درست عکس آن می اندیشند و تصریح می کنند که کُلّ تاریخ واجد کیفّیتی ذهنی است؛ زیرا افرادی نوشته اند که جانبداری های شخصی شان در تفسیر آن ها از تاریخ تأثیر گذاشته است. این تاریخ گرایان مطرح می کنند که تاریخ یکی از بسیار گفتمان ها یا شیوه های دیدن و اندیشیدن دربارة دنیاست. نوشته حاضر بر اساس نظریة تاریخ گرایی نوین به تحلیل گفتمان پارِسیا، در داستان حسنک وزیر می پردازد. پارِسیا اصطلاحی یونانی است به معنای راستگویی و رُک گویی و «میشل فوکو» آن را از متون یونانی گرفته است. پارسیاستِس، کسی است که هر آن چه در ذهن دارد را بیان می کند. پرسشی که ذهن نگارندگان را به خود مشغول داشته، این است که آیا با توجّه به ایدة فوکو می توان سلطان مسعود و حسنک را پارسیاستِس دانست؟ از این رو، به تحلیل داستان حسنک وزیر با توجّه به چرخش زبانی می-پردازند.
وجود هرمنوتیک فلسفی در شعر حافظ؛ تأملی هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هرمنوتیک فلسفی گادامر اثر هنری به منزله رخداد حقیقت است و جنبه های هستی شناسانه دارد، اما شعر «پارادایم» (paradigm) متن است. دلیل این اهمیت بیش از آن که ویژگی های زبانی مانند وزن، موسیقی، قافیه، و نظایر آن در شعر باشد، رابطة تفکر شاعرانه با وجود و حقیقت است. برخی از مهم ترین ویژگی هایی که رابطة شعر را با وجود توضیح می دهند عبارت اند از: خودقانون گذاری و یکتایی، استمرار، طنین افکنی، و لحن. به نظر می رسد بتوان دلایلی مبنی بر وجود ظرفیت های هرمنوتیکی خویشاوند با ایده های هرمنوتیک فلسفی گادامر در شعر حافظ برشمرد: 1. شعر حافظ نمونة شعر کلاسیک ایرانی و به بیان گادامر «مثل اعلای هستی تاریخی» ماست؛ 2. بهترین نمونة اجرای کامل به معنای مورد نظر اوست که با ویژگی مهم معناداری «در هر زمان» و «برای هر کس» شناخته می شود؛ 3. به سبب رابطه اش با اسطوره، مذهب، و به طور کلی فرهنگ ایرانی و با تجربة غنایی بشری می توان آن را «صدای بلند» سنت دانست که هنوز شنیده می شود؛ و 4. بر گفت وگوی «من» و «تو» مبتنی است. مجموع این ویژگی ها امکان جست وجوی جنبه های هستی شناختی در شعر او را فراهم کرده است. در مقالة حاضر سعی شده است امکان فهم شعر حافظ بر اساس آرای گادامر بررسی شود، سپس با الهام از دیالکتیک پرسش و پاسخ گادامر نشان داده شود که چگونه «وجود» به معنای گادامری در شعر حافظ «آشکار» می شود.