فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل معناشناسیک و ریخت شناسیک جدل گونه های هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدل از گونه های بیانی قیاس در علم منطق است که به شیوه پرسش و پاسخ بین دو تن به کار می رود. در این جستار ابتدا با توجه به تعریف جدل و نوع مباحثات دیالکتیکی کشف المحجوب، تعبیر «جدل گونه» که حدودی معنایی و مصداقی مابین مناظره و جدل دارد، برگزیده شد. سپس کل جدل گونه ها تحت دو عنوان کلی تحلیل «معناشناسیک» و «ریخت شناسیک» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. در بخش نخست، از رهگذر محتواشناختی جدل ها، مهم ترین دغدغه های فکری و عقیدتی صوفیان و عالمان دینی آن دوران به دست آمد و در بخش دوم، کلّ جدل ها از نظر شکل و ریخت کلّی توصیف شد و با این توصیف، سه ضلع اصلی مثلث جدل گونه ها تبیین شد که عبارت است از: مخاطب، شگرد، شکل؛ این سه عنصر در رابطه ای متقابل و متداخل، ساختار و هندسه غالب جدل-گونه های هجویری را ترسیم می کند. در این میان از مباحث گفتمان شناختی و جامعه شناختی اثر نیز غافل نبوده ایم.
بررسی متن نامة مسعود غزنوی به ارسلان خان در تاریخ بیهقی با روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع آثار منثور مکاتبات درباری از جهات گوناگون شایستة تحقیق و مطالعه هستند. در این جستار یکی از مکاتبات سیاسی مسعود غزنوی به ارسلان خان قراخانی که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته و در کتاب وی نسخة کامل آن ثبت شده است، با استفاده ازسه مؤلّفة فرکلاف تحلیل و توانایی نویسنده در پردازش مناسبات قدرت بررسی شده است. بیهقی در این نامه با گزینش دقیق واژه ها و به کارگیری ساخت معلوم و مجهول و وجهیّت اخباری سعی دارد قدرت مسعود غزنوی را - حتّی در شرایط بحرانی پس از شکست دندانقان- نشان دهد. تحلیل این نامه بسیاری از شگردهای زبانی بیهقی را در تبیین روابط سیاسی روشن می سازد.
بازتاب اسطوره در سگ ولگرد هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی فکری آل احمد در سه اثر داستانی(دید و بازدید، سه تار، مدیر مدرسه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مظاهر تباین الفکر النحوی عند المحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف آراء و نظرات دستورنویسان درهای فکر و اندیشه را بر روی دستور زبان عربی گشود و منجر به اختلاف و نزاع فکری بین دستورنویسان گشت. این نزاع فکری, شکوفایی اندیشه و برپایی نهضت علمی در راستای علم دستور را برای زبان عربی به ارمغان آورد. دستورنویسان معاصر نیز به پیروی از پیشینیان در پاره ای از مسائل دستوری با هم اختلاف نظر داشته اند. این مسأله پژوهش حاضر را بر آن داشت که به بررسی موارد اختلاف آراء و نظرات دستوریان معاصر که با اختلاف دو مکتب دستوری بصره و کوفه شباهت دارد, بپردازد. بر این اساس با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی آراء و نظرات دستوریان معاصر در پاره ای از مباحث دستوری, جلوه ها و موارد اختلاف آراء ایشان در چند قسمت مورد بحث و مداقه قرار گرفته شد, که عبارتند از: شیوه پژوهش زبانی, انواع کلام, مفهوم جمله, اعراب و علامت های آن, مرفوعات, منصوبات, مجرورات, توابع و اعراب فعل. شایان ذکر است که اختلاف نظر دستورنویسان معاصر غالبا به منظور دست یابی به روشی بنیادی و کارآمد برای تصحیح سبک دشوار و پیچیده دستور سنتی بوده است. بدین منظور برخی از دستوریان معاصر نظرات خود را بر پایه نحو کوفه که از نظر ایشان به سهولت و تفصیل مباحث مشهور بود, بنیان نهادند, و برخی دیگر برای رهایی از دشواری و پیچیدگی ناشی از دستور سنتی تنها به آنچه برای زبان آموزان آسان می نمود اکتفا کردند.
تحلیل شخصیّت شناسانه ابوالفضل بیهقی بر اساس تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی اثر ادبی که محصول ذهن آدمی است، می توان از روان شناسی به منزله علمی که به مطالعه ذهن آدمی و فراورده های آن می پردازد، استفاده کرد. از آنجا که تاریخ بیهقی دربرگیرنده بخش مهمی از وقایع زندگی شخصی، حرفه ای و اجتماعی بیهقی است می توان آن را یک زندگی نامه خودنوشت دانست و با تحلیل روان شناسانه آن به جنبه های مهمی از شخصّیت بیهقی دست یافت. در این مقاله سعی کرده ایم بر اساس نظریّه آبراهام مزلو پدر انسان گرایی نوین در روان شناسی کمال یا سلامت، به شناخت علمی تر و ثابت شده تری از شخصیّت نویسنده تاریخ بیهقی برسیم.
تحلیل شخصیت «قربانعلی» براساس هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو
حوزههای تخصصی:
شخصیت های داستانی، بازنمایی و بازسازی شده شخصیت های واقعی هستند و بنابر شخصیت پردازی نویسنده، اطلاعات داستان، مستندتر از اطلاعاتی است که افراد از خود بروز می دهند. نیازهای اشخاص داستان، ناپایداری ها را به وجود می آورند و انسان ها در شرایط خاص، بسیاری از جوانب و زوایای درون خود را برملا می سازند. داستان ها نیز بازنمای شرایط خاص زندگی انسان ها هستند؛ بنابراین، می توان براساس نظریه های روان شناسی به تحلیل شخصیت های داستانی همت گماشت و به نتایج بهتری در این خصوص دست یافت.
یکی از این نظریه ها، نظریه روان شناس انسان گرا، «آبراهام مازلو» می باشد. هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو، عمده نظریات او را شامل می شود و می توان با استناد به این نظریه، جایگاه انسان ها را در هرم مزبور تعیین و تبیین نمود. این گفتار به بررسی شخصیت قربانعلی در داستان «درد دل ملاقربانعلی» از مجموعه «یکی بود یکی نبود» محمدعلی جمالزاده، از این منظر، پرداخته است.
بنابر بررسی انجام شده می توان قربانعلی را در مرحله اول و در جایگاه نیازهای فیزیولوژیکی مستقر کرد.
تحلیل اسطوره ای «یکلیا وتنهایی او» و «ملکوت» با نگاه به تأثیر کودتای 28 مرداد در بازتاب اسطوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودتای 28 مرداد 1332به عنوان نقطة عطفی از لحاظ اسطوره گرایی در ادبیّات داستانی معاصر ایران به شمار می رود. نویسندگان این دوره از بیان صریح و رئالیستی دورة قبل فاصله می گیرند و به بیان نمادین و مبهم روی می آورند. از آنجا که اسطوره را به دلیل گستردگی و سیّال بودن آن می توان در موقعیّت های مختلف بازآفرینی کرد و نیز به دلیل وجوه زیبایی شناسانه اش، نویسندگان با مراجعه به آن می خواستند داستان را غنی و پرورده سازند. داستان های «ملکوت» از بهرام صادقی و «یکلیا و تنهایی او» نوشتة تقی مدرّسی شاخص ترین آثار نمایندة جریان اسطوره گرایی در سال های بعد از کودتا هستند. در این دو داستان، فضای یأس و شکست بعد از کودتا، از طریق طرح کلان اسطوره های آفرینش، هبوط، آخرالزّمان و انعکاس آن به کمک بازآفرینی شخصیّت ها، فضاها و روایات اسطوره ای مذهبی عهد عتیق و ایجاد تغییر در ساختار روایات منشأ، به گونه ای که در نهایت شیطان و نیروی شیطانی بر نیروهای الهی پیروز می شوند، نمود پیدا کرده است. مقالة حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و نقد اسطوره ای و تحلیل بینامتنی، به تحلیل ادبیّت اسطوره ای، چگونگی بازتاب اسطوره و نیز کیفیّت اثرگذاری کودتا در انعکاس اسطوره در این دو اثر ادبی می پردازد.
تتبع در اشعار ملاصدرا از منظر توصیف برخی گروه های اجتماعی عصر وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاّصدرا یکی از فیلسوفان بزرگ عصر صفوی است که صوفیان و دانشمندان صاحب قدرت این روزگار را در قالب آثار مختلف خود توصیف، ترسیم و نقد می کند. وی مانند بسیاری از حکما و فلاسفة شیعه در این دوره، مشربی ذوقی و صوفیانه اتّخاذ می نماید و در مقام دفاع از تصوّف و ردّ و انکار تشرّع خشک ظاهری و فقهای منسوب به حکومت برمی آید و با تلفیق و ترکیب متناسبی از براهین عقلی و کشف و شهودهای عرفانی موجد حکمت صدرایی و عرفان فلسفی و تصوّف شیعی می گردد که بازتاب این تفکّرات در آثار گوناگون وی دیده می شود. از جمله آثار ذوقی ملاّصدرا که جلوه گاه اندیشه های ناب و متعالی اوست، مجموعه اشعار صوفیانة وی می باشد که در عین حال، آیینة تمام نمایی از روزگار و ابنای زمانة اوست و سرشار است از بُن مایه های کلّی تصوّف با رویکردی جدید که عبارتست از ترکیب تعالیم نظری تصوّف با عرفان عملی و فلسفه. این پژوهش بابررسی اشعارصوفیانةا و به روش تحلیلم حتوا ضمن استخراج ومعرّفی این موتیف های صوفیانه،در صدد پاسخ به این پرسش است که چگونه ملاّصدرا بابه کارگیری برخی از موتیف ها، اصطلاحات ورمزهای ادبیّات تصوّف چون عشق، می وساقی وخرابات و...درمنظومةتداعی های عارفانه به توصیف برخی از گروه های اجتماع عصر خویش می پردازد و تا اندازه ای، بعضی منش هاوکنش های صوفیان،عالمان،فقیهان ومتشرّعان زمانةخویش را بازمی نمایاند.
گرشاسب؛ شبه قهرمانِ حماسه ی اسدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بررسی متون گذشته از منظرهای نوین یکی از محورهای بنیادین مطالعات ادبی است. در این میان نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی که رویکردی تلفیقی از علومی چون روان شناسی و انسان شناسی است از اهمیتی ویژه برخوردار است. این نوع رویکرد بر پایة اندیشة کارل گوستاو یونگ شکل گرفت، او پس از مطالعه ی اسطوره های ملل مختلف، به منشأ آن ها توجه و «ناخوداگاه جمعی» -که حاوی کهن الگوهاست- را به عنوان خاستگاه مشترک اسطوره های بشری معرفی کرد. به زعم یونگ لازمه «تفرّد» و یکپارچگی شخصیتِ قهرمان این است که «قهرمان» بتواند پس از تمام دشواری ها «سایه» را مقهور کرده و خود را از سلطه آن نجات دهد.
در این جستار تلاش شد داستان گرشاسب، به روایت اسدی، به روش توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیق علاوه بر معرفی شخصیت گرشاسبِ حماسی، نقبی هم به شخصیتِ اساطیریِ گرشاسب زده شد تا ضمن معرفی این شخصیت به بیان شباهت ها و تفاوت های دو روایت اساطیری و حماسی پرداخته و هم چنین علت این تفاوت ها تبیین شود. در اساطیر و متون پهلوی نابودی نهاییِ ضحاک به دست گرشاسب صورت می گیرد و قهرمانِ ما الگوی «نبرد قهرمان و سایه» را تکمیل می کند. اما در حماسه گرشاسب نامه، گرشاسب مطیع ضحاک و در سیطره اوست و نبردِ فرجامین او، که مطابق با الگوی اسطوره ای نبرد با ضحاک است، محقق نمی شود؛ بنابراین به سبب مسکوت ماندن این موضوع و سلطه «سایه» بر «قهرمان»، «فرایند فردیتِ» روان و خودشناسی قهرمان در این حماسه رخ نمی دهد.
گفتاری در روش شناسی نقد اسطوره شناختی: نقدی بر آفرین سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاوش با جایگاه اساطیری و رازناکش، یکی از شخصیت های مهم در اساطیر و حماسه های ایرانی است. این شخصیت تاکنون موضوع تحقیقات فراوانی هم در داخل و هم خارج ایران بوده است. در چند سال اخیر، کتابی با عنوان آفرینِ سیاوش به قلم خجسته کیا منتشر شده است که حاوی دیدگاه هایی چالش برانگیز و کم سابقه درمورد سیاوش است. با توجه به جایگاه مهم سیاوش در ادبیات حماسی و نیز مطالعات اسطوره شناختی، در این نوشتار با نگاهی به روش شناسی نقد اسطوره شناختی، به نقد و بررسی این کتاب می پردازیم و در خلال این بررسی ها، با محکِ نوع نگرشِ کیا به اسطوره و نیز شخصیت سیاوش، سعی شده تا چند و چونِ نگاه علمی به مقوله اسطوره نیز تبیین شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که اِشکال عمده و بنیادین این کتاب، قیاس ها و نگرش های صرفاً روساختی در نگرش به داستان سیاوش است و این در حالی است که در نقد اسطوره شناختی باید از چنین قیاس ها و نگرش هایی پرهیز کرد.
طبقه بندی و ریشه یابی داستان های عاشقانة هزار و یک شب با رویکرد نقد ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی مضمون در هزار و یک شب کم نظیر است؛ یکی از این مضامین، عشق است. از آن جا که عشق مضمونی است که تقریباً در سراسر این کتاب ردپایش به چشم می خورد، بررسی در این زمینه ضروری می نماید. منظور از داستان های عاشقانه، داستان هایی است که موضوع اصلی آن ها از آغاز تا فرجام، عشق و ماجرای عاشق و معشوق است. در این پژوهش نخست، هزار و یک شب از لحاظ مضمونی بررسی و سپس، داستان های عاشقانة آن بازشناخته می شود. در ادامه، به نقد این اثر از دیدگاه جامعه شناسی با رویکرد ساخت گرایی تکوینی گلدمن پرداخته می شود و با توجه به آن، قصه های عاشقانة هزار و یک شب طبقه بندی و تحلیل می شوند. این طبقه بندی در واقع، گونه شناسی داستان های عاشقانة هزار و یک شب است. از دیدگاه گلدمن، ساختارهای اثر با ساختارهای اجتماعی پیوندی وثیق دارند و باید جهان بینی پنهان اثر دریافت و ارتباطش با جهان بینی عام تری که همان اجتماع و ذهن فرافردی است آشکار شود. بنابراین، انتظار است پس از این تحقیق، به چگونگی شکل و ساختار داستان های عاشقانة هزار و یک شب دست یابیم و تعداد و گونه هایش را بشناسیم، خاستگاه داستان های هر طبقه را نشان دهیم و نقش تفاوت های فرهنگی و اقلیمی مردم گروه و طبقه ای اجتماعی را در شکل گیری این داستان ها مشخص کنیم.
پیش نهادهایی برای تصحیح برخی از بیت های دیوان معزی و ذکر شعرهای نویافته وی (بر پایه تذکره ها و جُنگ های کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دانش تصحیح متون، هرچه اقدم نسخ به زمان زندگی مؤلف نزدیک تر باشد، به شرط رعایت قواعد تصحیح علمی، استواری متن تصحیحی بیش تر است. متأسفانه از بسیاری از متون ارزش مند زبان فارسی نسخه ای کهن باقی نمانده است. در چنین حالی، متون واسطه ای (تذکره ها، جنگ ها، مجموعه ها، و سایر متون نظم و نثر)، که بخشی از متن مورد نظر را تضمین کرده باشند، نقش مهمی در یافتن صورت درست ضبط کلمات ایفا می کنند. در پژوهش حاضر با این پرسش که «آیا می توان با کمک متون واسطه ای برخی از کاستی های تصحیح دیوان معزی را مرتفع کرد؟» و با بهره گیری از چنین متونی به بررسی دیوان شاعر پرداخته شد. حاصل پژوهش عبارت است از 25 پیش نهاد تصحیحی جدید به علاوه یادکرد حدود 45 بیت از معزی که در دیوان چاپی او نیامده است.
روایت ایتهوتر دست نویس نویافته کتاب خانه ملی و چاپ ماریو ویتالونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت ایتهوتر واپسین روایت ایرانی است که زرتشتیان ایران در سده 12ی، در پاسخ به هفتاد و هشت پرسش فقهی پارسیان، روانه هند ساختند. در 1996م، ماریو ویتالونه این روایت را بر اساس سه دست نویس در ناپل ایتالیا منتشر کرد. به تازگی دست نویس کهن تری، مورخ 1152ی، در کتاب خانه ملی جمهوری اسلامی ایران فهرست شد که معرفی و سنجش آن دست نویس با متن چاپ ویتالونه و تصحیح مجدد چاپ مذکور موضوع این مقاله است.
بازخوانی گفتارهای شمس تبریزی از دیدگاه زبان شناسی و نقد مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شمس الدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بوده اند، در بیشتر موارد آنچه را که او می گفته عیناً می نوشته اند و این سبب شده تا زبان مقالات بسیار نزدیک به زبان گفتار باشد. با بررسی متن مقالات و در واقع بررسی شیوه گفتار شمس، درمی یابیم که وی با ساختارشکنی نحوی و زبانی و بهره گیری از امکانات فرازبانی، اثری منحصر به فرد ارائه کرده است که نوعی تفکر جهانی و انسانی را مطرح می کند و در حصار زمان و مکان نمی گنجد؛ تا آنجا که به گفته خود او، مخاطب آن شاید سال ها پس از او، پا به عرصه حیات گذارد. تکنیک ها و شگردهایی که شمس در گفتارهای خود برای ارتباط با مخاطب و بازسازی تجربه های شهودی عارفانه خود به کار می گیرد، امروزه مورد بحث منتقدان ادبی، زبان شناسان و محققان حوزه هرمنوتیک مدرن است. این مقاله با بررسی متن مقالات و مقایسه نظریات مطرح شده توسط شمس به ویژه در باب لفظ و معنا و همچنین با تحلیل ساختارشکنی های نحوی و زبانی نثر مقالات و تطبیق آنها با نظریات زبان شناسان معاصر، به تبیین این موضوع خواهد پرداخت که شمس، عارف و متفکری پیشرو در ادبیات عرفانی بوده است که با نبوغ ادبی و بی مانند خویش، اثری فراتر از زمان و مکان پدید آورده است. اثری که قابلیت بازخوانی در فضای علوم ادبی جدید را دارد و بسیاری از تئور ی های زبان شناسان را در برمی گیرد.
رمزگان شناسیِ «حیوان» در داستان های کوتاه شهریار مندنی پور
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با رویکردی نشانه شناختی مبتنی بر مطالعه ی رمزگان ها به تحلیل چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور پرداخته می شود. این نوع از تحلیل در قالب تحلیل رمزگانی صورت می گیرد که بارت آن ها را در پنج دسته مطرح کرده است. از میان این پنج دسته، سه دسته رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگیِ بارت برای تحلیل حاضر در نظر گرفته شده است. در این جستار، شش داستان کوتاهِ «سایه ای از سایه های غار»، «خمیازه در آینه»، «بشکن دندان سنگی را»، «مومیا و عسل»، «شرق بنفشه» و «ناربانو» از مجموعه داستان های سایه های غار، مومیا و عسل و شرق بنفشه برای بررسی انتخاب شده است. در این داستان ها، حیوانات به مثابه رمزگان هایی مهم طرح شده اند و بسته به جایگاه متن، طیفِ گونه گونی از رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگی را نشان می دهند. این پژوهش با روشِ توصیفی- تحلیلی انجام شده و بر آن است که به جای پرداختن به درون مایه ها و معنای کلی اثر، «معنا» را به واسطه ی ساختار نشانه های وابسته به یکدیگر و رمزگان ها به دست آورد. و این که چگونه رمزگان های مختلف در راستای بازنماییِ «تقابل و تشابه انسان و حیوان» فعّال می شوند.
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.