فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کرامات به اعمال خارق عادتی گفته می شود که از اولیا سر می زند. از روزگاران گذشته تا امروز، حکایات فراوانی درباره کرامات از اولیا نقل و شایع شده که یکی از دلایل عمده آن، کرامت خواهی و کرامت جویی کسانی بوده است که داستانهای کرامتی را با آرزوها و خواسته های خود هماهنگ دیده اند. از دلایل دیگر رواج آن می توان به بیان کرامات در قالب داستانهای جذاب اعتقادی مردم به مشایخ و بزرگان اهل معنا اشاره کرد. فریدون بن احمد سهپسالار که چهل سال مرید و ملازم مولانا بوده، چهل حکایت از کرامات مولانا در بخش کرامات رساله خود آورده است. نقد و بررسی این حکایات نشان می دهد که هرچند حدود یک چهارم آنها فاقد درونمایه های کرامتی است، دارای ویژگیهای دیگری است که به اهداف کرامت نامه نویسی کمک شایانی می کند. سایر حکایات نیز غالبا از نظر موضوع و ساختار با اصول و معیارهای داستانپردازی و نقد ادبی مطابقت دارد و از ارزش ادبی ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر چون در حکایات کرامتی رساله سپهسالار تا حد امکان، اصول واقعگرایی رعایت شده، کرامات نقل شده در این کتاب واقع نما و باورپذیر شده و از نظر اصول و شگردهای داستانپردازانه نیز ارزش و اهمیت ویژه ای یافته است. تطبیق بعضی از حکایات سپهسالار با قواعد ریخت شناسی داستانهای پریان نشان می دهد که این حکایات با ساختار حکایات پریان نیز سازگار است. همین ویژگیها سبب شده است که مناقب نامه نویسان بعدی مولانا همه از حکایات رساله سپهسالار بهره بجویند.
مبانی اخلاق از دیدگاه مولوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات مکاتب اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
«زن ستایی در شعر فارسی: بررسی و تحلیل ستایش ممدوحان زن در قصاید مدحی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدح و ستایش، از نخستین و گسترده ترین موضوعات شعر فارسی در عرصه ی ادبیات غنایی است. با نگاهی به شکل گیری، سیر تطور و نوع مدیحه پردازی شاعران از آغاز شعر فارسی تاکنون، آن چه بیش از همه به چشم می آید، ستایش ممدوحان مرد است. درکنار حجم انبوه ستایش از مردان، تعدادی از شاعران به مدح زنان نیز پرداخته اند. درواقع، به دلیل مخدّره و مستوره بودن زنان، به ویژه زنان حرم، شاعران اندکی توانسته اند به این حریم وارد شوند و در ستایش زنان شعر بگویند. بررسی این دسته از اشعار مدحی، علاوه بر بازنمایی گوشه ای دیگر از تاریخ، فرهنگ و ادبیات فارسی، راهی است برای شناخت هویت و جایگاه زن ایرانی در گستره ی تاریخی ادبی این سرزمین؛ و پاسخ گویی به پرسش هایی که در ادامه بیان شده، تلاشی است برای توصیف و تحلیل نوع نگرش شاعران به زن به عنوان ممدوح شعری و دستیابی به شیوه ی مدیحه پردازی آنان در ستایش ممدوحان زن: - آیا شاعران شگردهای ویژه ای را در ستایش ممدوحان زن به خدمت می گیرند؟ - اگر پاسخ مثبت است، چه شگردهایی؟ بررسی قصاید مدحی در ستایش زنان نشان می دهد، شاعران با تکیه بر صفات و ویژگی های زنانه و پیوند دادن آن با دیگر اجزای کلام، در کنار بهره گیری از نام و خصوصیات زنان برجسته ی اساطیری- حماسی، مذهبی و تاریخی، درپی هویت بخشی زنانه به ممدوح و ایجاد تناسب میان مضامین قصیده و شخصیت این زنان برآمده اند. از میان شاعران، خاقانی، سلمان ساوجی و قاآنی در این زمینه، توفیق بیشتری به دست آورده اند.
از کعبه تا روم (بررسی تطبیقی داستان شیخ صنعان و فاوست گوته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق آثار ادبی در زبانهای مختلف یکی از راههای شناخت دقیق ویژگیهای فکری، فرهنگی، ذوقی و عاطفی ملل صاحب فرهنگ و ادب است. در حوزه ادبیات تطبیقی گرچه دیدگاههای متفاوتی مطرح است؛ اما صرف نظر از اصول و اسلوب به کار گرفته شده، نتیجه کار به گونه ای باعث شناخت بیشتر و نزدیکی و تفاهم ادبی و فرهنگی خواهد شد. در این مقاله با تطبیق داستان شیخ صنعان عطار و فاوست گوته که نمونه داستانهای عمیق و تامل برانگیز و دارای مضامین جهانشمول است، برخی نزدیکیهای فکری و عاطفی دو شاعر و اغراض آن دو از نقل داستانها با اشاره به مشترکات روشن می گردد.
پس از مروری کوتاه بر مباحث و تعاریف ادبیات تطبیقی، در ادامه مقاله، ابتدا به اختصار به شباهت دو شاعر (از جهت اندیشمندی، نوآوری، وسعت مشرب و شخصیت چند بعدی) و همانندی کلی آثار آنها (از جمله مبتنی بودن دو اثر بر داستانی واقعی و دخل و تصرف کم و بیش مشابه در داستانهای اصلی)، و پس از آن به طور تفصیلی به همانندیهای اجزای دو داستان (ساختار و حوادث، ویژگیها و سرنوشت قهرمانان، مضمونها و موتیفهای مشترک و نوآوریهای دو اثر در اندیشه های دوران خود) پرداخته شده است. در پایان نتیجه گرفته شده است که عطار و گوته با داشتن دو مشرب فکری و اعتقادی و زیستن در دو دوره کاملا متفاوت تاریخی، درباره موضوعات معینی به نحو کم و بیش یکسان اندیشیده اند و از این رو، از ساختار مشابهی برای بیان اندیشه های خود بهره گرفته اند. همچنین دو داستان همچون بسیاری از آثار ادبی برجسته، با آموزه های دینی مرتبط است؛ اما این آموزه ها با نگاهی نو و فراتر از سنت و عادت مطرح شده است. علاوه بر این، به این نکته نیز اشاره شده که با توجه به آشنایی گوته با اندیشه های اسلامی و عرفانی (از طریق خواندن ترجمه قرآن کریم و شعر حافظ) احتمال تاثیرپذیریِ مستقیم یا غیر مستقیمِ گوته از اندیشه و نگاه عطار در برخی پیامهای مترتب بر داستان وجود دارد.
بررسی درون مایه وطن در اشعار ملک الشعراء بهار و حافظ ابراهیم
حوزههای تخصصی:
محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم از معروف ترین شاعران ایران و مصر هستند که کمتر کسی با اشعار آن ها ناآشناست. شاعرانی مردمی که دل در گرو وطن داشتند و هدفشان آزادی و سربلندی میهنشان بود. آن ها از اینکه کشورشان را در دست استبداد و حکومت های بیگانه می دیدند، دلشان به درد می آمد و سعی می کردند با حداکثر توانایی خود، درد دل خود را با زبان شعر به گوش خاص و عام برسانند. با توجه به وطن پرستی بهار و حافظ ابراهیم، در این مقاله کوشیدیم که درکنار بیان مختصری از زندگی و سبک شعری این دو شاعر، درون مایه وطن و ملی گرایی را از خلال اشعارشان بیابیم و با مقایسه دیدگاه های آن دو نشان دهیم که شاعران مردمی با هر زبان و دین و فرهنگی که باشند، باز هم در عشق به وطن و بیزاری از تسلط بیگانه همدل و هم زبان هستند.
توکل در عرفان
تاملاتی درباره منابع و شیوه کار فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشوارترین و پیچیدهترین مباحث شاهنامه شناسی، مسئله منبع یا منابع فردوسی و شیوه استفاده وی از آنهاست. اشاره آشکار فردوسی، کمترین تردیدی بر جای نمیگذارد که منبع اصلی او، شاهنامه ابومنصوری بوده است، اما این که متن مذکور، یگانه مأخذ نظم شاهنامه بوده و یا فردوسی از منبع/ منابع دیگری نیز بهرهمند شده است، پرسشی است که در بخش نخست مقاله بر پایه چند دلیل عقلی و متنی مورد بررسی قرار گرفته و پس از رسیدن به احتمال تعدد مآخذ فردوسی، به استناد نمونههایی از مقدمه شاهنامه ابومنصوری و "غرر اخبار ملوکالفرس و سیرهم" ثعالبی نشان داده شده است که در بحث مفهوم و حدود امانتداری فردوسی در سرایش شاهنامه، باید موضوع حذف و انتخاب داستانها و تغییر جزئیات روایات را هم به دیده داشت. در پایان نیز بحث ابهامآمیز ناقص و بیترتیب بودن هزار و چند بیت دقیقی در شاهنامه، به رغم اشتراک منبع وی و فردوسی مطرح شده است. هم چنین در میان این سه بخش اصلی به موضوعاتی چون: دوچهرگی اسکندر در شاهنامه، سال و ترتیب فرمانروایی اشکانیان، اختیاری یا فرمایشی بودن کار دقیقی، زمان ورود ادبیات دقیقی به شاهنامه و... به عنوان مباحث مرتبط با مأخذشناسی شاهنامه و شیوه کار فردوسی اشاره شده است.
خردورزی و دین داری اساس هویت ایرانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی مهمترین و برجسته ترین اثر ادبی بازما نده از دوره ای است که م ی توان آن را
عصر باززایی فرهنگی ایرانیان دانست . دوره سامانیان ، دوره ای است که در آن به احیا و تداوم فرهنگ و هویت ایرانی، بیشتر از گذشته، اندیشیده می شود و تلاش هایی در این زمینه صورت م ی گیرد . شاهنامه فردوسی یکی از باارزش ترین و ماندگ ارترین آثار این دوره است که در قلمرو فرهنگ و ادب ایران می درخشد. این شاهکار ادبی در کنار ارزش ادبی، تاریخی، اسطوره ای، حماسی، داستانی و سایرجنبه ها، از نظر اندیشه ، بینش و معنا شناسی نیز بی نظیر است . اندیشه و بینش حاکم بر شاهنامه که به طور عمده بر محور خرد استوار است، شهرتی جهانی دارد و گذر زم ان نه تنها آن را فرسوده و کهنه نمی کند، بلکه والایی و برتری آن را آشکار تر می سازد. بخش عمده ای از این برتری به دلیل فراگیری و تعادل نگرش حاکم بر شاهنامه و دوری از افراط و تفریط و تعصب و تحجر است که نشان دهنده اوج ژرف بینی و ژرف اندیشی آفریننده آن است . فردوسی با نگاه ریز بین و دقیق خود در پس لایه های رو بنایی و روساختی باورها و فرهنگ های متفاوت ایرانیان در دوره های مختلف ، به دنبال بنیادهایی می گردد که سراسر فرهنگ این قوم فرزانه را از اسطوره تا تاریخ به هم پیوند دهد و هویت آنان را بازنماید . آنچه او می یابد خرد و دین است . او خردورزی و دین داری را اساس و بنیاد هویت و فرهنگ ایرانی می داند و با باز نمودن آن در شاهنامه ، و پیوند فرهنگ قبل و بعد از اسلام ایرانیان به آنان درس دین داری و خرد ورزی می آموزد. در این مقاله به بررسی این موضوع در شاهنامه پرداخته شده است.
حماسه، اسطوره و تجربه عرفانی خوانش سهروردی از شاهنامه
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله نشان دادن نگاه تأویلی سهروردی است به روایات،عناصر و مؤلفه های اثر حماسی بزرگ ایران یعنی شاهنامه فردوسی. مقاله به دو بخش تقسیم می شود: در بخش نخست بنیان های متفاوت تأویل در نزد فردوسی و سهروردی بررسی می گردد و نشان داده می شود که اسطوره و حماسه چگونه در اندیشه فردوسی و در پرتو اصول و قواعدی که او برای فهم و تأویل آنها به دست می دهد، به مثابه اموری معقول و خردپذیر جلوه می کنند حال آن که در نزد سهرودی آنچه مهم است نه به دست دادن تفسیر و تبیینی معقول از حماسه و اسطوره بلکه فهم آنها به مثابه رمزها و نمادهایی است که در پرتو نوعی تجربه زیسته عرفانی و باطنی فهم و تفسیر می شوند. در بخش دوم هم با واشکافی تحلیلی عناصر حماسی و اسطوره ای شاهنامه که در حکایات عرفانی سهروردی بدل به رمزها و نمادهای عرفانی و گنوسی می شوند، دگردیسی اسطوره و حماسه به عرفان یا گذر از حماسه تاریخی- ملی به حماسه معنوی مورد تأمل و مداقه قرار می گیرد.
بررسی و تحلیل اصطلاحات عرفانی در خمسه نظامی
حوزههای تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی شاعر بلند آوازه قرن ششم هجری در اشعار خود بویژه منظومه مخرن الاسرار از اصطلاحات دانش های مختلف استفاده نموده، که یکی از آن ها، اصطلاحات عرفانی می باشد.
بنابراین در این مقاله سعی کردیم ،اولاً به اندیشه های عرفانی نظامی بپردازیم، سپس تعدادی از اصطلاحات عرفانی موجود در خمسه را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
با تـوجه بـه این که اصطلاحات خـمسه از ذهـن شاعری بزرگ و اندیشه ورز تراویده، می توان تصور نمود که اساساً این اصطلاحات با ساختار آدمی و ساختار وجودی او مرتبط است.
می دانیم که آدمی چیزی جز دو ساحت جسم و روح نیست. بنابراین می توان بخشی از اندیشه نظامی را که در این اصطلاحات جلوه پیدا کرده ،به این دو ساحت وجودی منتسب نمود. بدین معنا که اصطلاحات طبی به جسم او باز می گردد و اصطلاحات دیگر مانند اصطلاحات عرفانی به گوشه ای از روح و روان او مربوط می شود.
نظربازی سعدی؛ دغدغه گناه
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده ضمن بررسی مفهوم «نظر» از مقولة «فعل» و «اسم» و کاربرد گوناگون آن در این دو مقوله؛ با تکیه بر نگره های فلسفی؛ به بررسی مفهوم دقیق نظر و بالطبع نظربازی پرداخته و انواع نظر را در دیدگاه سعدی مورد بررسی قرار داده؛ نظربازی سعدی، شرایط و حالات آن را بررسی می کند.
نگاهی دیگر به افسانه زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه زال و رودابه در بستری از تقابل دوگانهBinaryopposition جریان دارد. تقابل بین زابلستان به محوریت زال، و کابل به محوریت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ایزدی و گزاره های اهورا مزدایی معنا می شوند و مهراب و کابل با گزاره های اهریمنی. زیرا مهراب از تبار ضحاک ماردوش است. عناصر داستان اعم از اشخاص و حوادث در جریانی از تقابل دوگانه حرکت می کنند. اجزاء این تقابل دو گانه، گاه با هم در تعاملinteraction هستند و گاه در تضادparardox، یعنی زیر ساخت واحد دارند و رو ساخت متکثر. اشخاص محوری داستان عبارتند از سام، منوچهر، زال، رودابه، سهراب، سیمرغ(شخصیت فراتاریخی) و حوادث محوری عبارتند از: تولد زال، پرورش زال، طردِ زال از سوی سام. مجموعه اشخاص و حوادث، هر یک به فراخور موقعیت کار کردی و هویت ذاتی خود ساختار افسانه زال و رودابه را می سازند.
لالایی، موسیقی نقش زن در انتقال فرهنگ شفاهی
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبه های ادبی فتوح السّلاطین عصامی (فردوسی دکن)
حوزههای تخصصی:
در پی دستور علاءالدین حسن بهمنی ـ بنیانگذار سلسلة بهمنیان در دکن ـ مبنی بر اقامت فارسی زبانان در منطقة جنوب هند، عده ای از عارفان، دانشمندان، شاعران، هنرمندان و تاجران، از دهلی و بعضی شهرهای دیگر هند، و نیز از ایران و سرزمین های دیگر، به جنوب هند مهاجرت کردند. از جملة مهاجران برجسته، عبدالملک عصامی ـ شاعر بلندپایه و سرایندة فتوح السلاطین (شاهنامة دکن) ـ است.
در این مقاله، جنبه های ادبی این اثر عصامی (فردوسی دکن) ـ که آمیختگی دلکشی از تاریخ و شعر است ـ بررسی شده است.
بررسی مفهوم مرگ در ادبیات کودک ایران تحلیل محتوای 9 کتاب داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی مفهوم مرگ در سه جنبه ی زیست شناختی (بازگشت ناپذیری، اجتناب ناپذیری، غیرعملکردی و علیت)، فرهنگی و عاطفی(ترس، ناراحتی، عصبانیت، اشتیاق، گناه، تکذیب، شک و سردرگمی) در ادبیات کودک بود. بدین منظور با جست وجو در کتاب خانه های در دسترس پژوهشگر، نه (9) کتاب داستان که درون مایه آن ها به نوعی در پیوند با مرگ بود، انتخاب شد. سپس داستان ها تحلیل محتوای کمی شدند و از ضریب همبستگی بین دو کدگزار برای محاسبه ی ضریب پایایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین حضور ابعاد زیست شناختی، فرهنگی و عاطفی در کتاب ها تفاوت معنادار دیده می شود. بدین صورت که تفاوت معنادار میان عامل زیست شناختی و عاطفی به نفع عامل زیست شناختی و نیز میان عامل فرهنگی و عاطفی به نفع عامل فرهنگی دیده می شود. بین عامل فرهنگی و زیست شناختی تفاوت معنادار دیده نشد. نتایج توصیفی پژوهش نیز در پایان مرور و بررسی شده است
گفت و گو در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر، گفت و گو ـ که از مهم ترین شگردها در حوزه ادبیات داستانی سنتی و مدرن اعم از منظوم و منثور به شمار می رود ـ در یکی از شاهکارهای متون کلاسیک؛ یعنی شاهنامه فردوسی مورد کنکاش قرار گرفته است. از این رو، ابتدا اصطلاح گفت و گو از منظر داستان، تعریف و جایگاه و کارکردهای آن تبیین شده و در ادامه، نخست گفت و گوهای متکثر و متنوع شاهنامه استخراج شده و سپس از زوایای مختلف، از جمله مستقیم و غیر مستقیم بودن گفت و گوها و نیز با عنایت به دو سویه گفت و گو که یک سویه آن پهلوانان هستند دسته بندی گردیده است. آن گاه برای تبیین جایگاه این شگرد داستانی در شاهنامه، نمونه های برتر گفت و گو که عمدتا ویژه بخش پهلوانی هستند، تحلیل و بررسی شده است و در پایان، در باب موضوع گفت و گوها که با توجه به موقعیت و محل آن فرق می کند نیز بحث شده است و چنین نتیجه گرفته شده که تجلی گاه این شگرد داستانی در بخش پهلوانی است و موضوع غالب این گفت و گوها نیز عمدتا مفاخره و اظهار برتری است.