فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
مقایسه تحلیل انتقادی گفتمان داستان های کوتاه معاصر بزرگ سالان و داستان های کوتاه معاصر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی و مقایسه ی ساختارها و مؤلفه های گفتمان مدار موجود در داستان های کوتاه معاصر بزرگ سال و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حد و به چه منظور نویسندگان ادبی در آثار خود از این ساختارها و مؤلفه ها استفاده کرده و با پوشیدگی سخن می گویند. بر این اساس،10 داستان کوتاه بزرگ سال و 10 داستان کوتاه نوجوان انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در متن بر اساس الگوی ون لیوون، تعیین و شمارش شد. طول متن داستان ها نیز با استفاده از شمارش واحدهای پایانی مشخص گردید. در ادامه درصد به کارگیری مؤلفه ها در هر گروه از داستان ها محاسبه شد و هم چنین به منظور تعیین معناداری تفاوت میان این دو گروه از روش مجذور خی استفاده شد. نتایج حاصل به شرح زیر بود:1. در متون ادبی افزونه بر مؤلفه های مطرح شده در الگوی ون لیوون، مؤلفه های گفتمان مدار دیگری نیز دیده می شود که پنهان کاری را در پی دارد.2. تفاوت داستان های بزرگ سالان و نوجوانان در میزان استفاده از مؤلفه های گفتمان مدار معنادار نیست.3. استفاده از مؤلفه های ادبی در داستان های نوجوانان بیش از بزرگ سالان است.4. استفاده از ساختارهای گفتمان مدار موجود در متون ادبی بیشتر به منظور بیان ایدئولوژی به معنی بیان ارزش های اجتماعی و فرهنگی است.5. ادبیات هم می تواند به صورت ابزاری در دست جناح های مختلف برای بیان ایدئولوژی به معنی ترویج گرایش های گروهی قرارگیرد
بررسی اندیشه های سیاسی و اجتماعی سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گستره طنز به سبب آن که به زندگی و اجتماع نظر می افکند دارای محدودیت مشخصی نیست و هر آنچه را که در مرز این دو مقوله می گنجد در بر می گیرد. از این رو می تواند به انواع مختلفی اعم از تربیتی، اخلاقی، سیاسی و ... جلوه گری نماید. اما در این میان، عدالت و ریا همواره از موضوعات محوری آن است، خاصه وقتی منادیان عدالت، خیر و سعادت دنیا و آخرت، خود متعهد به معیارهای اخلاقی مناسب نباشند. بنابراین بسیاری از سخنوران طنزپرداز به عنوان روشنفکران عصر خویش به نقد اعمال این عاملان در آثار خود پرداخته اند. سعدی (606– 691؟ هجری قمری) یکی از این بزرگان است که چون جامعه شناسی آگاه قرنها پیش از مشروطه و دوره باروری نقد اجتماعی به طنز سیاسی توجه خاصی نشان می دهد و در بیشتر کلام خود به بررسی رفتارهای مردان عدالت، سیاست و دیانت می پردازد. در مقاله حاضر گلستان و بوستان سعدی را از این منظر مورد بازبینی قرار می دهیم.
تحلیلی بر مدیریت از دیدگاه سعدی
حوزههای تخصصی:
مدیریت و بحث و بررسی در مورد آن موضوعی است که از دیرباز مورد توجه بوده است. امروز در نظریاتی که از سوی صاحبنظران مدیریت مطرح می شود، می توان نکات دقیقی را دریافت که بسیاری از آنها را در سخن بزرگان ادب و فرهنگ این سرزمین نیز می توان ملاحظه نمود، در این مقاله، دیدگاه های مطرح شده توسط برخی از صاحبنظران و دانشمندان خارجی مطرح شده، سپس دیدگاه هایی از سعدی که با این نظریه ها همخوانی و هماهنگی دارد، مورد بررسی قرار می گیرد، موضوعاتی مانند توجه به منافع انسانی، آمادگی، آزمون و خطا، تحمل ابهام، تعارض، تقویت مثبت و منفی، تنبیه و غیره از موارد مورد مطالعه ماست که ضمن بیان خلاصه هر یک، شاهد مثال هایی از سعدی در این زمینه آمده است.
پژوهشی در کاربرد آرایه های ادبی در طنز معاصر فارسی و مقایسه اجمالی آنها در طنز انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ارائه چند تعریف متداول از طنز به مفهوم امروزین آن و با مروری بر پیشینه طنز در ادبیات کلاسیک فارسی، این پژوهش به پیدایش و تکامل طنز اجتماعی-سیاسی در ایران، به منزله یک نوع ادبی مستقل در ادبیات فارسی، در آستانه نهضت مشروطیت و پس از آن می پردازد. نگارنده ساختار صوری طنز سیاسی-اجتماعی معاصر فارسی را از منظر کاربرد آرایه های کلامی مورد بحث قرار داده؛ نمونه هایی از هر یک در جای خود ارائه کرده؛ طنز فارسی را از دیدگاه به کار گیری ابزارهای بیانی، صنایع بدیعی، و آرایه های ادبی با نمونه هایی از طنز انگلیسی مقایسه؛ و در انتها، به دشواری برگردان آرایه های کلامی طنز از زبانی به زبان دیگر اشاره کرده است.
حدیث عشق
حوزههای تخصصی:
سعدی با بلاغتی استوار و هنرمندانه و دریافتی زیرکانه و معقول که با تفکرات و اندیشههای گوناگون او انطباق دارد، قالبهای ادبی، انواع شعر، گونههای معانی و نحوههای مختلف تاثیرگذاری متناسب را انتخاب میکند. وی زلالترین و بیپردهترین عواطف و احساسات شخصی و غنایی خویش را در غزل منعکس میسازد. غزل سعدی دارای ویژگیهای ساختاری و درونمایههای انحصاری خاصی است. عشق مرکز آتشفشان عاطفی و ذهنی غزل سعدی است. سعدی رابطه عاشق و معشوق را که برآیندی از اوضاع و احوال عاطفی زمان اوست، به نحوی پرتحرک و پویا مطرح میسازد و گاهی نیز بیخبران از عشق و ماجرای آن را مورد اعتراض و شکایت قرار میدهد. سعدی شیفته عشق است و این شیفتگی را با هرچه کامل تر و متنوعتر ارایه کردن تصویر معشوق به نمایش میگذارد. این مقاله نیز به بررسی عشق در غزلیات سعدی میپردازد.
تجلّیات الهی در نگاه تفسیری ابن عربی از سوره توحید و بازتاب آن در ادبِ عرفانیِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث تجلّی یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی به شمار می رود که از طریق آن چگونگی خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. بر طبق این نظریّه، وجود، یکی است و آن تنها وجود حضرت حق است و همة کثرات و عوالم، در حقیقت تجلّیاتِ آن وجود حقیقی به شمار می روند. تعمّق در مبحث تجلّی، یکی از راههای دستیابی به توحید حقیقی به شمار می رود. در دین اسلام و قرآن کریم نیز، فهم درست سوره اخلاص به عنوان راهی برای درک توحید حقیقی بیان شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی تفاسیر عرفانی ابن عربی و برخی شارحان او از این سوره، بر اساس مبحث تجلّی و سپس، میزان انعکاس و بازتاب دیدگاه های تفسیری وی در اشعار و آراء شاعرانی پرداخته شده که به نوعی از مکتب ابن عربی تأثیر پذیرفته یا از شارحان آثار او به شمار می روند. ابن عربی در تفسیر آیه نخست سوره توحید، «هو» را به مقام ذات تعبیر کرده و «الله» را نشان از مقام واحدیّت و تجلّیات اسمائی و صفاتی حق دانسته است. همین مطالب با به کارگیری عینِ اصطلاحِ خاصِ ابن عربی، در ادبیات عرفانی فارسی بازتاب یافته است.
بر اساس نتایج این پژوهش، مشخص می شود که شاعران و عارفان بسیاری از دیدگاه های تفسیری ابن عربی تأثیر پذیرفته اند که از آن جمله می توان به فخرالدین عراقی، اوحدی مراغه ای، شیخ محمود شبستری، شاه نعمت الله ولی، عبدالرحمن جامی، بیدل دهلوی و صائب تبریزی اشاره کرد. دلیل این امر بسامد بالای استفاده این شاعران از اصطلاحات ویژه و خاص ابن عربی همچون، مقام ذات، احدیّت، واحدیّت و امثال آن است که این اصطلاحات را ابن عربی به منظور شرح و بسط مبحث تجلّی، مورد استفاده قرار داده است.
دیوانه نمایی و دیوانه نماها در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقلای مجانین یا فرزانگان دیوانه نما که گاه بهالیل نیز خوانده می شوند، جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی دارند. در برخی از حکایات مثنوی، اقوال و احوال حکیمانه و در عین حال رازآلود این شوریدگان با ظرافت خاصی در قالب حکایات عامیانه بیان شده است. مولانا با آوردن تمثیل های پرمعنا، در پی نشان دادن حکمت و معرفت عمیق این دسته از اولیای الهی، خلاف ظاهر غیرعادی و دیوانه وار آنان و تبیین لایه های عمیق شخصیت آنهاست. وی شناخت این نوع دیوانگان از دیوانگان معمولی را مستلزم نوعی بصیرت باطنی و فراست معنوی می داند. حال و مقام این شوریدگان و اطوار جنون معنوی آنها، به ویژه در دفتر دوم مثنوی معنوی، بیان شده است. مولوی جنون مافوق عقل این دیوانگان را نمادی از اماته نفس و إحیای قلب عارفان و نشانه ای از حریت و آزادگی آنان می داند. وی در حکایت «آن بزرگی که خود را دیوانه ساخته بود»، ضمن توصیف دقیق خصوصیات و مراتب معنوی این عارفان دیوانه نما، آنها را دارای مقام ولایت دانسته و جنون یا جنون نمایی ظاهری آنان را گاه بهانه ستر حال آنان برای وارد نشدن در نظام قدرت و نیز وسیله ای برای اعتراض در برابر ارباب قدرت از طریق نفی عظمت جباران عصر می داند.
هو الظاهر و الباطن علم ظاهر و باطن یا ظاهر و باطن علم (پیرامون علم و معرفت در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
قوتِ اصلیِ بشر، نور خداست
تفاوت ره از سعدی تا سیف فرغانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مرثیه ای برای ژاله و قاتلش اثر ابوتراب خسروی و درون مایه خائن قهرمان اثر بورخس، از دیدگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی برای خوانش تطبیقی داستان مرثیه ای برای ژاله و قاتلش،اثر ابوتراب خسروی، نویسنده معاصر ایرانی و درون مایه خائن قهرمان، اثر خورخه لوئیس بورخس، نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی است. این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و براساس مؤلفه های چارچوب گریز پست مدرنیسم انجام شده است که از مهم ترین جریانات فکری عصر جدید به شمار می رود. در این پژوهش، به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که وجوه اشتراک بین داستانِ درون مایه خائن قهرمان و مرثیه ای برای ژاله و قاتلش که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و نشان دهندة تأثیرپذیری ابوتراب خسروی از بورخس در خلق این اثر است. استفاده از رویکرد پست مدرن، همسانی پیرنگ، شیوه روایی یکسان، استفاده از نماد های مشترک و ...، گزاره های مشترک این دو متن هستند. بررسی و تحلیل این اشتراک ها برای اثبات تشابهات این دو متن، از مهم ترین اهداف این مقاله به شمار می رود.
مقایسة برخی از پرسوناژها در اساطیر روسیه و ایران
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
پرسوناژهای (personages) اساطیریای که در مقالة حاضر مورد بررسی است، شامل سه دستة پهلوانان، پریان و خدایان است. در این مقاله تلاش شده است تا این سه گونه پرسوناژ در اساطیر ایران و روسیه مقایسه شود. در این مقایسه و تطبیق وجوه تشابه افسانههای سیاگالش و لش، حماسههای رستم و ایلیامورامتس، و اسطورههای میترا و داژبُگ، ضحاک و تریگلاوا، اهورامزدا و بیلبگ، اهریمن و چُرنبگ نشان داده شدهاند. برخی از این شباهتها اتفاقی به نظر میرسند (مانند شباهت لش و سیاگالش) اما برخی نیز ریشه در نژاد و فرهنگ مشترک این دو کشور دارند (مانند اهورامزدا و اهریمن). اساس کار این مقاله گزارش تطبیقی اسطورهها و افسانههای روسیه و ایران بر مبنای نظریة چامسکی دربارة شباهتهای ژرفساختی است، اگرچه گاه یکی از آنها دارای پیشینة بیشتری است و ممکن است بر دیگری اثر گذاشته باشد.
« گرال » ، جامی بسان « جام کیخسرو »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عرفان تطبیقی و بازتاب اندیشه های عرفان ایران در دیگر فرهنگ ها زمینه ای را فراهم می آورد که از رهگذر آن می توان بنیان باورهای عرفان شرقی و پدیده های نمادین فرهنگ ایرانی را که در قرون وسطی و پیش از آن بر عرفان مسیحیت سایه افکنده باز شناخت. بیشتر این باورها را از چشم انداز آشنایی مغرب زمین با پیشینه های فرهنگ و اساطیر ایرانی، آیین مانی، زرتشت، اسلام و سرانجام دیدگاه های شیخ اشراق آنان سخت گره خورده است، به ویژه دیدگاه های شیخ شهاب الدین سهروردی در قصه...
نقد آزادی اراده انسان در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بیان محاسن و معایب اختیار انسان از دیدگاه عرفانی مولوی موضوع اصلی این مقاله است. با تحلیل ابیات مربوط به اختیار انسان در مثنوی، ابعاد مختلف دیدگاه مولوی درباره اختیار روشن شده است. مولوی با عقیده اختیار انسان موافق است؛ اختیاری که سبب هدایت و رستگاری انسان می شود، اما اختیاری را که سبب سرکشی و دور شدن از حقیقت گردد، نمی پذیرد. او با اینکه جبر عرفانی را نیز در مفهوم فنای اراده بنده و معیت با حق در کنار اختیار قبول می کند، اختیار را لایق و برازنده مقام اولیای خدا و انسانهای کامل می داند؛ زیرا اختیار، انسان را اشرف مخلوقات ساخته است. او بعد از اثبات اختیار انسان به شکایت از اختیار می پردازد؛ زیرا اختیار، عامل ابتلای انسان شده، و عالم را به دو قطب خیر و شر تقسیم نموده، و انسان را از بزم حضور خداوند دور نگه داشته است. از دیدگاه مولوی، امانتی که خداوند در روز الست به انسان داد، همان اختیار است.
خوانشی پست مدرن از مفهوم تاریخ در دو نمایشنامه آرکادیا اثر تام استاپارد و مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی (عنوان عربی: قراءة ما بعد حداثیة لمفهوم التاریخ فی مسرحیتی آکاردیا لتوم استوبارد وموت یزدجرد لبهرام بیضایی)
حوزههای تخصصی:
در دهه های، اخیر نقدهای بسیاری پیرامون مفهوم تاریخ و اموری که تاریخ نگاران همواره به آنها توجه کرده اند، در محافل علمی و فلسفی پسامدرن مطرح شده است.مهمترین پیامد این نقدها، به چالش کشیده شدن رسالت تاریخ در ارایه تصویری دانشورانه و عینی از رویدادهای گذشته است. این دیدگاه نسبی در پیوند با درستی تاریخ، با زیر سوال بردن سرشت و طبیعت آن، امکان دستیابی به حقیقت تاریخی را مورد تردید قرار می دهد و بیان می دارد که تاریخ نگاران، همواره با تکیه بر قدرت تخیل و وابستگی های باور شناختی خویش، رویدادهای گذشته را بازسازی کرده اند. در راستای سست شدن مفهموم تاریخ در قلمرو فلسفه، در حوزه ادبیات نیز نویسندگان برآن شدند تا در آثار خود تاریخ را بدان شیوه ای که خود می خواهند، روایت کنند. دستاورد این نگرش، پیدایش گونه ای ادبی است که می توان در فارسی آن را جایگزین تاریخ نامید. در این جستار، تلاش شده است ابتدا تصویری فراگیر از رویکرد پسامدرنیسم به تاریخ ارایه شود و پس از آن، دو جایگزین تاریخ آرکادیا و مرگ یزدگرد، از دو نویسنده انگلیسی و ایرانی، تام استاپارد و بهرام بیضایی، از این دیدگاه واکاوی شود. در این جستار، پژوهشگران، شگردها و فنون مشترکی را بررسی می کنند که این دو نویسنده به شیوه هایی متفاوت در این دو اثر به کار بسته اند تا بدین گونه ارزش و اعتبار تاریخ را به چالش بکشند و زمینه را برای سر برآوردن خرد روایت های تاریخی خود فراهم کنند.چکیده عربی:عرضت المجالس العلمیة والفلسفیة لما بعد الحداثیین فی العقود الأخیرة، انتقادات وفیرة علی هامش التاریخ، والأمور التی اعتنی بها المؤرخون، ما أدی إلی تحدی غایات التاریخ لتقدیم صورة علمیة وواقعیة عن أحداث الماضی. هذه الرؤیة النسبیة فی علاقتها مع صحة التاریخ تشک فی الوصول إلی الحقائق التاریخیة بعد الشک فی طبیعة التاریخ وجوهره وتؤکد علی أن المؤرخین دوما حاولوا تصویر أحداث الماضی باعتمادهم علی الخیال وانتماءاتهم الفکریة. وهذا الأمر تسرب إلی دائرة الأدب أیضا، إذ حاول الأدباء ذکر الأحداث التاریخیة وفقا لأهواءهم. وهذا أدی إلی ظهور نوع أدبی یمکن اعتباره فی الفارسیة، بدیلا للتاریخ. حاول المقال تقدیم رؤیة شاملة عن نظرة ما بعد الحداثیین للتاریخ، ثم یدرس بدیلی التاریخ: آرکادیا وموت یزدجرد، للکاتبین الإنجلیزی والإیرانی توم استوبارد وبهرام بیضائی، وفقا للرؤیة المذکورة، کما یلقی المقال الضوء علی أسالیب الکاتبین، وفنونهما المشترکة التی تم استخدامها فی هذین الأثرین بطرق مختلفة، لتحدی مکانة التاریخ، تمهیدا لظهور روایتیهما التاریخییتین.