فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سروش یکی از مهم ترین ایزدان اوستایی است که در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی خویش کاری های مختلفی داشته و در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نام و نقش او بر جای مانده است. فردوسی (د 411 یا ۴۱۶ ق)، حماسه سرای چیره دست و بی بدیل ایران، در شاهنامه، در مقام گزارش باورهای دینی ایرانیان باستان، اوصاف و کارکردهایی را به سروش نسبت داده است. این مقاله، پس از بررسی تطبیقی ویژگی های سروش در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی، اوصافی همچون نگهبانی، دین یاری، افسونگری، پیام رسانی از سوی اهورامزدا، نجات بخشی، و خویش کاری پس از مرگ را با گزارش حکیم توس در نامة باستان مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که گزارش شاهنامه با متون مزدایی همسویی اندکی دارد و فردوسی خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تأثیر باورهای ادیان ابراهیمی در باب ملائک، به ویژه جبرئیل، است و سروشِ او ترکیبی است از اوصاف دو سنّت ایرانی و سامی.
داستان لیلی و مجنون در گستره ادبیات تطبیقی (مطالعه موردی: ادبیات و هنرهای زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان لیلی و مجنون، روایتی نا مکرّر از کهن داستان «عشق» است که گذر روزگاران، غبار کهنگی بر رخساره اش ننشانده است. این داستان هرچند ریشه در تاریخ کهن قوم عرب، در سده نخست هجری دارد؛ امّا تنها در یک اثر ادبی، با عنوان نمایشنامه لیلی و مجنون، اثر احمد شوقی، آن هم در دوران معاصر، بازتاب می یابد. ولی به محض ورود به ایران در سده چهارم، در سروده های شاعران نامی بازتاب یافته و در سده ششم، نظامی گنجوی منظومه ای به نام لیلی و مجنون
می سراید که 66 منظومه شعری به پیروی از آن سروده می شود و پس از پهنه ادبیّات، در بسیاری از هنرهای زیبای ایرانی از قبیل نگارگری، خوشنویسی، تئاتر (نمایش)، سینما، موسیقی، فرش بافی و... نیز رسوخی چشمگیر می کند. در ادبیّات ترکی نیز بیش از 30 منظومه به تقلید از لیلی و مجنون نظامی سروده شده که تئاتر (نمایش و اُپرا)، موسیقی و سینمای آذربایجان را هم باید به آن اضافه کنیم. در هندوستان، این داستان، بیشتر از ادبیّات، در صنعت فیلم سازی سینمای هندوستان بازتاب داشته است که از همین رهگذر، کشورهایی چون ایران، تاجیکستان، آذربایجان و مالزی، درصدد ساختن فیلم هایی با عنوان «لیلی و مجنون» برآمدند. این داستان با ورود به دیگر کشورها، آراسته به آداب ورسوم آن ها گردیده و هم رنگ مردمان همان محیط گشته است؛ گویی اینکه «لیلی» و «مجنون»، مردمانی از همان سرزمین هستند.
بررسی تطبیقی مدایح نبوی در دیوان بوصیری و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتراک ادیبان اسلامی در ستایش پیامبر (ص) میراثی از تفکّر و عاطفه دینی مشترک است که بستری مناسب جهت مقایسه این نوع ادبی به ویژه میان تمدّن ایران و عرب را فراهم می آورد. در این راستا، بررسی مدایح نبوی بوصیری، شاعر مصری و خاقانی شروانی که هر یک به دلیل فراوانی ابیاتشان در مدح پیامبر به نوعی افتخار شاعر پیامبر بودن خویش را به همراه دارند، جلوه محسوسی به پیوند ادبیّات این دو ملّت می دهد.
این دو شاعر، که به فاصله کمتر از یک قرن با یکدیگر می زیسته اند، اشعار آن ها از وجوه مشترک قابل ملاحظه ای برخوردار است؛ وصف معجزات پیامبر (ص)، مقام و منزلت ایشان، ذکر مناقب و فضایل، ستایش اهل بیت (ع) و نیز توسّل و شفاعت از پیامبر (ص) از جمله محورهای یکسان آن ها در مدح حضرت رسول است، با این تفاوت که بوصیری، شاعری موضوع گرا بوده و در غالب موارد به شکلی جامع، مفصّل و با ذکر جزئیّات به بیان مطالب می پردازد در حالی که خاقانی شاعری اسلوب گرا بوده و اغلب توصیف هایش صریح، کوتاه و موجز است.
پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی تحلیلی به مقایسه مدایح نبوی موجود در دیوان بوصیری و خاقانی
می پردازد تا در خلال آن وجوه اشتراک و افتراق این دو شاعر نامدار در شیوه سخن پردازی نمایان گردد.
بررسی اندیشه های ایرانشهری در مرزبان نامه
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه یکی از شاهکارهای کلاسیک ادبیات فارسی است که به واسطه پیوند عمیق و اثر بخشش با فرهنگ و هویت ایرانی سرشار از اندیشه های ایرانشهری است. در این پژوهش سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری را که در لابه لای افسانه و حکایت های مرزبان نامه نظیر: شاهی آرمانی، همبستگی دین و فرمانروایی، عدالت، آرمانشهر، راستی و اشه و... آمده است مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در اندیشه ایرانشهر پادشاه مهمترین رکن اصلی جامعه است به گونه ای که آن را نماینده خدا بر روی زمین می-دانستند زیرا معتقد بودند که جامع صفات الهی است بدین ترتیب از دو جنبه الهی و انسانی برخوردار بوده است. پادشاه در اندیشه ایرانشهر علاوه بر تأیید الهی باید از دانش، خرد، فرّه ایزدی، و دیگر بایستگی-های پادشاهی از جمله؛ نژاد و تبار، عدالت و غیره برای مشروعیت بخشیدن پادشاهی خود برخوردار باشد. از این رو در این پژوهش سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری و بایستگی های شاهی آرمانی را که در کتاب مرزبان نامه آمده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
تحلیل ژرف ساخت گونه ی عشق و پیوند در حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرضیّه ی اصلی این جستار، اثبات تمایز و تفاوت موجود میان گونه ی عشق حماسی و غنایی بوده، موضوعی که تا کنون نه در ایران پژوهشی پیرامون آن انجام یافته و نه حتّی پژوهندگان چنین تمایزی را در تحقیقات خود مدّ نظر داشته اند. اکثر قریب به اتّفاق تحقیقات هم، پیوسته با دریافتی که از گونه ی عشق مطرح در متون غنایی داشته، بنمایه ی عشق و پیوند را در متون حماسی بررسیده اند. به دلیل فقر پژوهشی موجود در همین بستر، گاه حتّی با تکیه بر همین نگرشها، نوع ادبی یک یا چند متن حماسی نیز به نادرستی مشخّص شده است. این پژوهش سعی دارد تا با تشریح ابعادی ناگفته از ژرف ساخت گزاره ی عشق و پیوند در متون حماسی، ضمن نمایاندن ویژگی های خاص گونه ی عشق مطرح در متون حماسی، دریافتهای نادرست از نوع ادبی برخی از همین متون را نیز آشکار سازد. لذا در روش پژوهش، پس از در نظر داشتن تعریف جدیدی که از نوع حماسی به دست داده شده، نوزده روایت منظوم و منثور حماسی مورد بازخوانی قرار گرفته و برآیندهای آن به شکل توصیفی و تحلیلی در چهار بخشِ ارتباط مستقیم عشق با نام و ننگ و نقش این تعامل در آفرینش حماسه، دگردیسی قهرمان حماسه در چهره ی عاشق، پیوند با شاه دخت بیگانه و روایت شناسی گونه ی عشق حماسی ارایه شده است.
تجلی مضامین تعلیمی- اخلاقی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مضامین و درونمایه های تعلیمی (اخلاقی) سنایی بر اساس قصاید این شاعر سترگ ادب فارسی با روش توصیفی بررسی شده است زیرا مضامین و اندیشه های تعلیمی- اخلاقی سنایی بر اساس آثار گرانسنگ و ارزشمند او در ادب فارسی، بارز و برجسته است. نگارندگان بر آنند تا با بررسی این موضوع، ارزش ها و آموزه های اخلاقی موجود در قصاید این شاعر بلندپایه را بکاوند و برخی فضایل و رذایل اخلاقی به کار رفته در سروده های او را تبیین کنند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت است، پرداختن به موضوعات مشترکی است که در آثار دیگر سنایی از جمله حدیقه الحقیقه مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی نقد بوم گرایانه داستان های علی اشرف درویشیان
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
111 - 135
حوزههای تخصصی:
مطالعه در حوزه عناصر اقلیمی و محیطی در ادبیات به شاخه جدیدی در تحقیقات ادبی مربوط می شود که از آن به عنوان نقد زیست محیطی یاد می کنند. تفاوت در خاستگاه های اقلیمی، تمایزات سبکی و فکری و ادبی در آثار نویسندگان را در پی دارد. هرچند دغدغه نقد زیست محیطی بیشتر ارتباط، تأثیر و تأثر ادبیات و محیط زیست است، بنابر گستره دامنه این نوع نگاه و تعریف گلوتفتلی از نقد بوم گرا، این نقد به ارتباط میان ادبیات و محیط فیزیکی می پردازد و ویژگی های اقلیمی هم یکی از عناصر محیط فیزیکی آفرینش های ادبی است و زیرمجموعه نقد بوم گرا به شمار می رود. این ویژگی ها در داستان های علی اشرف درویشیان نشانگر نگاه نویسنده به محیط اطراف و تأثیرپذیری او از حوزه اقلیم و جغرافیای تولید اثر ادبی است که اثر او را از اصالتی بومی و بوم گرایانه برخوردار می سازد. درویشیان یکی از نویسندگان قابل توجه در عرصه ادبیّات اقلیمی در مکتب داستان نویسی غرب (کرمانشاه) است. او غالباً در داستان هایش با توصیف عناصر بومی و اقلیمی، تأثیرات آگاهانه یا ناخودآگاه این عناصر بر ذهن و زبان خود را در قالب باورها و اعتقادات، آداب و سنن، طبیعت بومی، آب و هوا، شکل معماری، زبان و واژگان و اصطلاحات محلی و بومی و ضرب المثل ها بازتاب داده است.
بازگفتی از جایگاه بهارات و نگاهی به هسته ی حماسه ی آن
حوزههای تخصصی:
این مقال در مجالی مغتنم می کوشد با روش دین پژوهی و به شیوه ی توصیف و تحلیل، هسته ی حماسه ی بهارات را به بازگفت آورد. بی گمان طرح چنین مسئله ای نیاز به بررسی تحلیلی حماسه و نیز معرفی جایگاه متن مهابارات این بزرگترین حماسه ی هندوستان دارد. بررسی این متن بیانگر آن است که همچون حماسه های باستانی دیگر این خدایان و آدمیان هستند که در رزمی آشکار به نبرد برمی خیزند تا در یک جنگ تمام عیار که به گونه ی حماسه( دلاوری و مردانگی در کارزار) انجام می گیرد؛ حقیقت را کشف و یا اثبات کنند. گذشته از صورت پیدای حماسه که حکایت از جنگ با همه ی خشکی و خشونتش دارد؛ به زودی چهره ی پنهان آن نیز هویدا می شود. نبردی بی امان در شمایل بی باکی و از خود گذشتگی که از پی دفاع و برپایی از یک حقیقت محتوم انجام، و با دست یابی به خود سازی و دیگر سازی فرجام می گیرد. در این نبرد، اهوراییان به یاری ایزدان، فرشتگان و اصولاً موجودات ماوراء الطبیعه در سلوکی عقلی و فعلی برعلیه اهریمنان تلاش می کنند تا به آرمان های ستوده و سپید( مقدس) دست یابند. از این رو می توان گفت این حماسه حکایت تلاش مردمان برای دست یابی به اخلاق و تقدس است. و بهارات گزارش نبرد استراتژیک خدایان و آدمیان نیک خوی با دیوان و آدمیان بدخوی بر پایه ی ایدوئولوژی هندوان است.
بررسی فنون رمزپردازی در رمان های «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان دوجلدی «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» یک اثر رمزی است. دانشور برای استفاده از زبان غیر مستقیم رمز جهت بیان گفتنی های گوناگون از فنون متنوعی استفاده کرده است که همگی بدیع اند و در عین حال کشف آن ها تابعی از سازمان بندی متن داستان است؛ استفاده از صحنه های خاص، واژه های ناگزیر از تفسیر، وصف های رمزی، فراوانی حواشی، جملات معترضه، زمان های خاص و معروف، شعارهای مشهور، مکان های سیاسی، مفاهیم کنایی کلمات، تداعی معانی الفاظ، غالب ترین مفهوم کلمات، مشابهت های لفظی، احتمالات علمی، نمونه های خاص، مجاز به علاقة سببیت، اوصاف به جای اسامی، سنت های اساطیری، لازم معنی کلمات و جملات، مفاهیم کنایی عبارات، خاصیت اسامی و افزودن القاب معنی دار به اسامی، از جملة فنونی اند که در این رمان قابل استنباط اند. در استنباط این فنون صرفا به سبک، زبان، تفاسیر نویسنده، برآیند مقایسة تعدادی از صحنه ها، کیفیت تعامل صحنه ها با محتوای آن ها و نحوة سازمان بندی درونی متن متکی بوده ایم با این استثنا که به ندرت از آثار تاریخی شاهد آورده ایم. غرض این نوشته استخراج فنون هنری دانشور در ایجاد رمزهای بدیع برای کمک به گسترش دلالت های غیر مستقیم زبان فارسی و شیوه های داستان نویسی است.
درآمدی بر نظریه عام کلیشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه عام کلیشه ها» یکی از نگاه های صورت گرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارت شناسی و واژگان شناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبان شناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصه های عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثل ها، چیستان، کنایات، قصه ها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشه ها را معرفی نمود. پرمیاکوف و برخی هم نظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینش های ادبی باید از عناصر کلیشه ای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی به این گونه عبارات نداشتند، تلاش کردند که علت وجودی کلیشه ها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشه ها صرفاً مشتی عبارات دست دوم، کهنه و پیش پا افتاده نیست.
پرمیاکوف از منظر زبان شناسی، نظریه عام کلیشه ها را ارائه می کند و حدود طرح کلی نظریه اش از ضرب المثل ها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانه ها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل می شود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحد های ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: «یادداشت هایی درباره نظریه عام کلیشه ها» می توان ادعا نمود که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر به دنبال طرح مقدماتی این نظریه بوده است.
هدف ما از ارائه این نوشته، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبان شناسان و منتقدان ادبی را از منظر محققان شعر شفاهی و نیز صورتگرایان درباره ادبیات عامیانه جستجو نموده ا یم.
تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
39 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده زبانی و صورت های بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترین تجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است.
عناصر القصه فی شعر عبد الوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توطدت العلاقه بین الشعر والقصه منذ القدیم، بما لم تکن القصه رائجهً فی الأدب العربی قدیماً فنجد شعراء یحکون فی ثنایا أشعارهم حکایات وقصصاً. ومع رواج القصه والفنون السردیه أصبحت القصه الشعریه أهم أسالیب البیان الشعری فی الشعر الحدیث کما أصبحت وسیله ناجحه من وسائل القناع والتناص. والقصیده الحرّه بما تحتوی علی الروح الجماعیه وتتّسم بالبنیه الدرامیه علی عکس الشعر القدیم القائم علی الذات الفردیه؛ تقتضی هذه البنیه إلی تشکیل البناء القصصی.
نقصُد فی هذه الدراسه تبیین عناصر القصه فی شعر عبد الوهّاب البیاتی مهتمین بأربع قصائد: «عن وضاح الیمن والحب والموت» وقصیده «موت المتنبی» و«مجنون عائشه» و«عذاب الحلاج» معتمدین المنهج الوصفی – التحلیلی. فقد عُنی البیاتی عنایه فائقه بالبناء السردی والدرامی وجاء بالمشکّلات السردیه. نجد أنه یروی بدل أن یشعره فقد تضافرت فی قصائده القصصیه عناصر القصه فهو کالسارد یتوقف علی الشخصیه ویخرجها من الغنائیه إلی الروائیه ویزوّدها بانفعالات وأبعاد مختلفه کما یهتم بتکوین الحیز القصصی و الزمن. والقصه عنده مکتسبه من التاریخ والأدب والأسطوره ویتغذی الشاعر من التاریخ دائماً.
نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد:
الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟
ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟
ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
انگیزه ها و آماج های طنز شمس تبریزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
77 - 87
حوزههای تخصصی:
طنز گونه ای ادبی است که با دیگر گونه های شوخ طبعی از جمله هجو، هزل و مطایبه پیوندهای مشترک و ناگسستنی دارد. به همین دلیل طنزپژوهانی که در تعاریف خود سعی داشته اند بین طنز و واژگان پیرامون آن تفکیک و مرزبندی دقیق قائل شوند، معمولاً دچار اغتشاش و سر در گمی شده اند؛ بویژه اینکه میان طنز در معنی سنّتی آن با طنز مدرن تا حدودی تفاوت است. زبان طنزآمیز برخی از متون عرفانی، منعکس کننده اوضاع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار آفرینش خود هستند، ابزاری ادبی برای عصیان در برابر جامعه و تبلیغ باورهای درست از طریق نقد باورهای نادرست است. سلطان الاولیا و الاقطاب تاج المعشوقین، شمس الدین والحق، محمدبن علی بن ملک تبریزی (ت582 ه.ق) است که از دریچه های مختلف می توان به اثر او نگریست، از جمله طنز را در اثر وی بررسی کرد. شمس تبریزی مفهوم را با لحن های متفاوت و بالاخص الحان طنزآمیز و مفرّح به مخاطب منتقل می کند. در این پژوهش پس از گفتاری کوتاه درباره چیستی طنز، سعی شده است که با توجه به طنز موجود در ادبیات کلاسیک، این مقوله را در مقالات شمس بررسی کنیم و به چند هدف برجسته وی نظیر طنز در نکوهش صوفیان ریایی، تعریض به عارفان، جنبه تعلیمی هزل، روحیه شاد شمس، بی رنگی در مرحله کمال، و طنز در نبرد با مفاسد اجتماعی اشاره کنیم.
شخصیت قائم مقام فراهانی در کلام سیاحان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اگرچه بخش عمده تاریخ با قلم مورخین رقم می خورد ولی منابع دیگری برای روشن کردن ابهامات تاریخی و تکمیل اطلاعات ما از گذشته در دست است که در مواردی همپای کتابهای تاریخی دارای ارزش و اهمیت هستند. این منابع فرعی امّا مهم عبارتند از: مدارک و اسناد، نکات تاریخی در کتابهای ادبی، عکسهای قدیمی در تاریخ متأخر و سفرنامه ها. س فرنامه ها از جمله منابع ارزشم ندی است که در نگارش تاریخ غال باً از چشم اهل تحقیق و پژوه ش پنهان می ماند. بطور معمول می توان سفرنامه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: یکی داخلی و دیگری خارجی. سفرنامه های داخلی نگارش سیاحانی است که در کش ور خویش به سی احت پرداخته اند و خاط رات خود را مکت وب کرده اند و سفرنامه های خارجی به قلم جهانگردانی نوشته شده که به کشورهای دیگر وارد شده اند و دیده ها و شنیده های خود را در سفرنامه های خود ثبت کرده اند.
درآمدی بر پیوند «ببر بیان» و کنیه ی «سگزی» در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا، فیلسوف ساقی نامه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه ها، یکی از انواع ادبی مؤثر در ادبیات فارسی است که گفته می شود شکل تحول یافته ی خمریات ادب عربی است و در سیر تحولی خود با صبغه ای فلسفی، اخلاقی، عرفانی و انتقادی توسط شاعران ساقی نامه سرای فارسی عرضه شده است. این نوع ادبی از جهت ساختار و محتوا دارای ویژگی هایی است که کمابیش در اغلب آن ها تکرار می شود. از جمله ی این خصوصیات اشتمال بر بن مایه های اصیل متون عرفانی و کاربرد واژگان اهل تصوف و ادبیات مغانه چون ساقی و می و جام و چنگ و مطرب و... می باشد.
با تأمل در اشعار ملاصدرا، فیلسوف و حکیم نامدار عصر صفوی، دریافته می شود که اشعار وی بسیاری از خصوصیات نوع ادبی ساقی نامه را دارا می باشد. وی علاوه بر کاربرد واژگان، موضوعات و بن مایه ها ی این نوع، به شرح و بیان ارزشمندترین آموزه های حکمی و عرفانی حکمت متعالیه، که خود مؤسس آن بوده است، می پردازد. این پژوهش به شیوه ی تحلیل محتوا، به توصیف و تبیین اشعار صوفیانه ی ملاصدرا از منظر خصوصیات کلی ساقی نامه ها می پردازد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا می توان ملاصدرا را در شمار ساقی نامه سرایان ادب فارسی محسوب کرد؟