فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهمن نامه از منظومه های پهلوانی ای است که پس از شاهنامه و به سیاق اثر عظیم فردوسی سروده شد. این اثر ذکر پهلوانی های بهمن پسر اسفندیار و ثبات او در انتقام جویی از خاندان رستم، پس از مرگ او است؛ اما خویشکاری های بهمن در بسیاری موارد بیشتر از آنکه حماسی و پهلوانی باشد، به شکلی ضدحماسی جلوه گر شده و در مغایرت با پیش فرض های الگویی در رابطه با یک پهلوان حماسی است. رعایت نکردن چهارچوب ساختاری حماسه و بی مقدمه واردشدن بهمن به عنوان قهرمان به داستان، شکست های پی در پی بهمن، کمرنگ بودن فره ایزدی در او و کم فروغ بودن مشروعیتش به عنوان پادشاهی آرمانی، نبرد با یلان سیستانی و به آتش کشاندن سیستان به جای مبارزه با انیران و اهریمنان، نداشتن خویشکاری نبرد با زیانکاران، پشت سرگزاردن هفت خانی آرام و بدون مبارزه و شکست او در تنها نبردش با زیانکاری چون اژدها، از مهم ترین عواملی هستند که انتظار مخاطب حماسه را برای مواجه شدن با پهلوانی/ شاهی نمونه و آرمانی برآورده نساخته و عظمتی را که لازمة حماسه است، به او یادآور نمی شوند. به نظر می رسد قرار دادن رستم و خاندانش به عنوان هماوردان بهمن، نیز در شکل گیری چنین تناقضاتی نقش داشته و زیربنای ساختاری تفکر سراینده که ناخودآگاه رستم را ابرمرد دنیای حماسه می داند، بر فضای اثر غلبه کرده و پهلوانی را پرورانده که خویشکاری هایش در مقابل یلان سیستانی بسیار ضعیف و کم فروغ جلوه می کند.
پیش نمون و انواع آن در داستان های شهریار مندنی پور
حوزههای تخصصی:
پیشینه ی شخصیت در آثار داستانی مسئله ای است که از مدت ها پیش وجود داشته، اما در ایران کمتر به آن پرداخته شده و بیشتر به صورت جزیی و گذرا مطرح بوده است. در این مقاله، پیش نمون و انواعِ آن در ادبیات داستانی به ویژه در داستان های شهریار مندنی پور بررسی و تحلیل می شود.
شهریار مندنی پور در زمینه های ادبیات کودک و نوجوان، رمان بزرگسال و به ویژه داستان کوتاه قلم زده است. مندنی پور شش مجموعه داستان کوتاه دارد. وی به طرزی شگفت انگیز از انواع پیش نمون های هنری، ادبی، سیاسی و جز آن بهره برده است. مندنی پور در شخصیت پردازی آن چنان هنرمندانه عمل کرده است که گویی شخصیتی منحصر به فرد را آفریده است و شخصیت داستانی او پیش از این، نمونه ای نداشته است.
افزون بر این، خواننده با مطالعه ی این مقاله با بخشی از تکنینک های هنرمندانه و ظرایف شخصیت پردازی شهریار مندنی پور نیز آشنا می شود.
زنان، اُسوه های پایداری در دو رمان باکثیر و حسین فتّاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات در دو شاخة نظم و نثر از دیر باز روایت گر وقایع و حوادث جامعه، به ویژه مبارزات و مقاومت های مردان و زنان نستوه و مبارز در برابر ددمنشان ستم پیشه بوده است که در این میان، ادبیّات اسلامی و دفاع مقدّس در روایت و تصویرِ مقاومت های زنان، نقشی پر رنگ و مؤثّر داشته اند؛ لذا اهتمام به ادبیّات پایداری با نگاهی اسلامی از مهم ترین رویکردهای فکری نویسندگان معاصراست؛ آنانی که از نزدیک در جریان جنگ حضور داشته اند و بعینه مظلومیّت ملّت خویش به ویژه زنان را دیده اند. علی احمد باکثیر رمان نویس معاصر و متعهّد عربی و حسین فتّاحی نویسندة معاصر ایران از جمله روایت گرانِ این مقاومت و پایداری اندکه درآثار خود به خوبی از زن و تجلّی حضور او در عرصه های پایداری سخن رانده اند؛ آنان سیمای بانوی مسلمان را ترسیم کرده اند تا از پایداری زنان در دورانی خبر دهندکه چشم استعمارگران به کشورشان خیره مانده بود و این زنان بودند که با نگاهی واقع بینانه، شرایط جنگ را پذیرفتند و دوشادوش مردان قدم به عرصة پایداری نهادند. در این مجال برآنیم که با استفاده از مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رمان « سیرة شجاع » باکثیر و « عشق سالهای جنگ » حسین فتّاحی به تحلیل مقاومت های زنان مبارز و پایدار وتأثیرعشق در این پایداری به ویژه « سمیّه و نرگس » بپردازیم که نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر روحیة اجتماعی و عشق به همسر و وطن در پایداری این دو زن نستوه در ابعاد و جنبه های مختلف حیات فردی و اجتماعی از جمله مشکلات زندگی شخصی و مشارکت عملی در مبارزات پشت جبهه است.
بررسی زبان شناختی زاویة دید در داستان کوتاه «صراحت و قاطعیت» بر اساس الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد تا نوع راوی و وجهیت حاکم بر دیدگاه راوی را در داستان کوتاه بهرام صادقی با عنوان «صراحت و قاطعیت» (1388) بررسی کند. این مطالعه بر اساس الگوی پیشنهادی سیمپسون (1993) صورت می گیرد که در آن روایت و زاویة دید با دیدگاهی زبان شناختی بررسی می شوند. هدف این پژوهش، تعیین نوع راوی و نوع وجهیت این داستان می باشد. بنابراین در وهلة اول تلاش بر آن است که دریابیم از میان انواع راوی طرح شده در الگوی سیمپسون، این داستان به کدام نوع تعلق دارد و سپس بررسی نماییم که آیا وجهیت داستان مثبت، منفی یا خنثی است. فرض ما این است که راوی این داستان سوم شخص روایی و داستان دارای وجهیت خنثی است. در این تحقیق، داده ها بر اساس مقولات و ابزارهای تحلیلی معرفی شده در نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند؛ بنابراین روش این تحقیق توصیفی_ تحلیلی است. بررسی این داستان نشان می دهد که راوی از نوع «ب» (سوم شخص در حالت روایی) است که با اراده و اختیار تام وارد ذهن شخصیت ها می شود. با بررسی ابزارهای وجهی به کار رفته در تک تک جملات داستان مشخص می شود که راوی در درجة اول از افعال و قیود تمنایی و سپس جملات بیان کنندة عقیده، جملات عام، فعل های امری، قیود و صفات ارزیابانه که همگی نشان گر وجهیت مثبت هستند، استفاده کرده است. همچنین راوی برای نشان دادن نحوة رخ دادن سوء تفاهمات و همچنین ارزیابی موقعیت، از برخی ابزارهای زبانی مرتبط به وجهیت منفی استفاده کرده که عمده ترین آن ها افعال شناختی است.
گفت و گو با پریمولوی هنر داستان
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
موسیقی درونی در شعر پایداری (نمونه شعر فرید «قادر طهماسبی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله جلوه های مختلف موسیقی شعر می توان به موسیقی درونی آن اشاره کرد. موسیقی درونی حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. بسیاری از آرایه هایی که تحت عنوان موسیقی درونی مورد بررسی قرار می گیرد، در حقیقت زیرمجموعه آرایه تکرار است؛ آرایه هایی نظیر جناس، ردالصدر علی العجز، ردالعجز علی الصدر، واج آرایی، طرد و عکس و ... همگی از نوعی تکرار حکایت می کند.
قادر طهماسبی، متخلص به فرید، از شاعران معاصر انقلاب و دفاع مقدس است. در طول سال های 1385 و 1386، سه دفتر شعر با عنوان پری ستاره ها (مجموعه غزل)، پری بهانه ها (مجموعه مثنوی) و پری شدگان (مجموعه اشعار نیمایی) از او به چاپ رسید. در این مقاله سعی شده است که اشعار فرید در این سه دفتر، از نظر موسیقی درونی مورد بررسی قرار گیرد. در آثار فرید، تکرار به عنوان رکن اساسی موسیقی درونی با جلوه های مختلف، نمود قابل توجهی دارد تا آنجا که می توان چنین نتیجه گرفت که تکرار، علاوه بر غنای موسیقی درونی اشعار او و ایجاد نوعی وحدت در محور عمودی اشعار، از جمله مشخصه های بارز سبکی اشعار فرید نیز به شمار می آید.
پی بردن به سبک شخصی شاعر و چه بسا آشکار کردن سبک دوره، از جمله ثمرات و اهدافی است که از رهگذر بررسی و تحلیل بسامد و فراوانی این شگرد هنری در شعر فرید حاصل می شود.
مناظره عقل و علم و حلم و دولت از مولفی ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظره ها یا پیکارهای زبان حالی در تاریخ ادبیات پارسی در زمره انواع ادبی غالبا مرتبط با دربارها بوده است. شاعران یا نویسندگان این آثار را برای خواندن در دربار شاهان و سلاطین یا مجالس وزرا و اعیان و اشراف تصنیف می کرده اند. دلایل و نشانه های متعددی هست که این وابستگی را در این دسته از پیکارها نشان می دهد. گاهی نویسنده یا شاعر، در دیباچه، نام شاه یا وزیر یا شخصیتی را که مخاطب اصلی او بوده و مناظره را برایش نوشته یا سروده بوده ذکر می کرده است. در پاره ای از این آثار، شاعر یا نویسنده، در انتهای اثر، به مدح مخاطب خود می پرداخته یا ممدوح خود را به منزله داور مناظره معرفی می کرده است. این نوع مناظره ها، از این حیث، در واقع، همانند قصایدی است که شاعران در مدح شاهان و بزرگان می سروده اند. قرابت این نوع مناظره ها با قصیده ها به حدی است که حتی، در بعضی از قصاید، شاعر در تشبیب مناظره ای می آورد، مانند مناظره شب و روز یا رمح و قوس از اسدی طوسی؛ «قصیده فی مناظره السیف و القلم»، به عربی، از نظام الدین اصفهانی؛ و «مناظره شمشیر و قلم»، به فارسی، از میر سید شریف جرجانی. پیکارهایی که برای دربارها و مجالس بزرگان تصنیف می شده است هم جنبه آموزشی داشته و هم جنبه تفننی و سرگرم کننده. این دسته از پیکارها و مناظره ها در واقع برای مجالس بزم شاهانه نوشته یا سروده می شده است. خصیت هایی که شاعر یا نویسنده به منزله طرف های مناظره انتخاب می کرده طبعا به نحوی با دربار و موجودات یا مفاهیم مورد توجه یا علاقه صاحب مجلس ارتباط داشته است. شمشیر و قلم بارزترین نمونه پیکارجویان درباری به شمار می آیند و تقریبا همه مناظره هایی که به این نوع فرعی (sub-genre) تعلق دارند جنبه درباری دارند. گل و مل، بزم و رزم، و شطرنج و نرد نیز از طرف های دیگر در مناظره ها یا پیکارهای درباری اند. مناظره ای هم هست که ما آن را در اینجا تصحیح و چاپ کرده ایم و شخصیت هایی که در آن به مناظره می پردازند چهار مفهوم عقل و علم و حلم و دولت اند...
درباره داستانی از پنجه تنتره
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
داستانی که در این گفتار بررسی شده، در ادب فارسی مشهور و تمثیلی است برای خیالبافانی که از واقعیتها دور افتاده و بر نبوده ها تکیه کرده اند. برای مقایسه صورتهای مختلف داستان، نخست متن سنسکریت براساس متن ویراسته هر تل آوانویسی شده است.از آنجا که در زبان سنسکریت صورتهای ترکیبی فراوان و جدا کردن اجزاء ترکیب و شناخت آنها به سبب دگرگونی واجها دشوار است، یکبار دیگر صورتهای ترکیبی از یکدیگر مجزا شده و تمام متن بر این پایه نیز آوا نویسی شده است. تجزیه و تحلیل دستوری متن براساس همین آوانویسی دوم است.نکته درخور یادآوری آنکه، اجزاء ترکیب در سنسکریت همه جا شناسه صرفی نمی پذیرند و در بیشتر صورتها شناسه تنها در پایان ترکیب می آید، آخرین بخش این گفتار اختساس به ترجمه متن سنسکریت و نقل و مقایسه آن با صورتهای فارسی و نتیجه گیری دارد.شماره گذاری بندها در متن سنسکریت نیست و برای سهولت کار در آوانویسی افزوده شده است.
شخصیت و شخصیت پردازی در حکایات اسرارالتوحید
حوزههای تخصصی:
بررسی نوستالژی در دیوان ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناصرخسرو به عنوان شاعری صاحب سبک و غیر قابل تقلید در ادبیات فارسی شناخته شده است. هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد. نوستالژی یکی از اصطلاحات روانشناسی است که وارد حیطه ی ادبیات شده است. نوستالژی یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است، به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست می دهد و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی ارائه می دهد؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان ناصرخسرو و تحلیلِ کارکردهای زبــان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مولفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمانشهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
عاشقانه ها ، عارفانه های سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده با نگاهی کوتاه به تکوین شعر غنایی در ادبیات فارسی و روند تکاملی آن در قرن هفتم در شیراز به بررسی درونمایه غزلیات سعدی و تقسیم بندی آن به عاشقانه ها و عارفانه ها پرداخته و بر آن است که اگرچه هنوز در تقسیم بندی غزل های سعدی اجمالی وجود ندارد، اما بن مایه ای مشترک وجود دارد و آن عشق است؛ عشقی که همگان آن را به عنوان دغدغة اصلی شاعر در غزل پذیرفته اند.
سیر غزل مدحی در ادب فارسی (از سنایی تا حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی شعری است که با احساسات و عواطف شخصیِ شاعر در ارتباط است و ممکن است دربرگیرنده معانی و اندیشه های متفاوتی باشد. پیشینیان غزل را، که ازجمله مصادیق شعر غنایی است، شعری دانسته اند که مضمون عاشقانه دارد. با مطالعه سیر غزل درمی یابیم به مرور زمان، مضامینی غیر از مضمون عاشقانه در غزل وارد شده و با توجه به نوع مضمون، صورت های متفاوت غزل، ازجمله غزل مدحی، غزل انتقادی، و غزل تعلیمی شکل گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، غزل مدحی و سیر آن در دیوان غزل سرایان برجسته (از سنایی تا حافظ) بررسی شده است. اگرچه خاقانی را اولین شاعر غزل مدحی معرفی کرده اند، در این پژوهش نتیجه گرفته شده که سنایی مبدع این گونه ادبی است.
شکایت نامه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی 3
منبع:
ارمغان ۱۳۵۶ شماره ۴ و ۵
حوزههای تخصصی:
روش تأویل شعرهای نمادین
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از بررسی و نقد دو دسته رویکرد عمده هرمنوتیکی برای تأویل متن‘روشی برای تأویل اشعار نمادین نیما یوشیج ارائه شده است. این دو دسته رویکرد عمده عبارتند از: الف: رویکردهایی که توجه خاصشان به فردیت و ذهنیت مؤلف است و به معنای نهایی‘اصلی و قطعی و نیز کشف ((معنای نهایی)) متن معتقدند ‘ ضمنأ دانسته ها و شرایط خواننده در حال حاضر را برای تأویل ‘ زیان آور میدانند. ب: رویکردهایی که اصالت را به متن و یا خواننده (تأویل کننده) میدهند و معتقد به معنای نهایی و اصلی و قطعی متن و یگانه تأویل صحیح نیستند و دانسته ها و شرایط تأویل کننده در حال حاضر را از شرایط تأویل می دانند. روش ارائه شده برای تأویل اشعار نمادین نیما در واقع ‘ تلفیقی است با اندکی تعدیل ‘ از دودسته رویکرد بالا. در پایان مقاله اش ((هست شب)) نیما در چارچوب روش یاد شده تأویل شده است .