فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگارش رئالیستی در ادبیات کلاسیک فارسی به اندازة شیوه های غیر واقعگرا مورد توجّه نبوده است. ادبیات اجتماعی و سیاسی مشروطه، ذهنیت مردم شهرهای بزرگ به ویژه پایتخت را از جانب آرمان های ماورائی به سوی زندگی زمینی و انسان مدار سوق داد و با پیدایش روزنامه ها، نثر فارسی به سوی سادگی و واقعیت نگاری حرکت کرد. روزنامه-نگاری تکوین نوشتار واقعگرا را شدت بخشید و توجه روزنامه نگاران ایرانی به واقعیت-های حاد اجتماعی، آن ها را به سوی نگارش داستان های اجتماعی در قالب پاورقی کشاند. بدین صورت رمان واقعگرا همزمان با شکل گیری طبقة بورژوای نوین دولتی در ایران پا به عرصه ادبیات نهاد. این مقاله زمینه های شکل گیری رمان رئالیستی فارسی از دوران مشروطه را بر اساس نگرش تاریخ ادبی نشان داده و روند حرکت زبان فارسی به سوی واقعگرایی و تولد داستان رئالیستی و تعامل و تداخل روزنامه نگاری با آن را دنبال می کند. اهمّ مطالب مورد بحث از این قرار است: گذار از رمان تاریخی به رمان اجتماعی، تحولات زبان و واقعیت اجتماعی، روزنامه نگاری و رئالیسم، پیشگامان رئالیسم فارسی، درونمایة غالب بر آثار رئالیستی، نقص رمان واقعگرای اولیه و ارزش جامعه شناختی رمان های رئالیستی.
تلمیحات و روایات تاریخی در مثنوی یوسف و زلیخای شعله گلپایگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
23 - 32
حوزههای تخصصی:
تلمیح یکی از بهترین منابع معنی آفرینی در ادبیات فارسی است. تلمیحات موجود در ابیات یا عبارات ادبی و عصاره آیات و روایات و داستان های تاریخی و مذهبی هستند. لذا برای درک بهتر بیت یا عبارتی که حاوی تلمیح است، می بایست آیات و احادیث، داستان یا مثل مورد اشاره را به تمامی دانست. شعله گلپایگانی از شاعران اوایل دوره بازگشت است که در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری در گلپایگان اصفهان زندگی می کرده است. وی یکی از تواناترین مقلدان نظامی گنجوی در سرودن منظومه های بزمی و عاشقانه است. نظر به پیروی شاعر از سبک شعر نظامی از نظر بلاغت ادبی هم تحت تأثیر او بوده، در اشعارش صور خیال و آرایه های دیگر بخصوص تلمیح جایگاه خاصی دارد. بنا به گفته خود شاعر در اشعارش از اوان کودکی در مکتب خانه تحت تعلیم اساتید زادگاهش درس قرآن آموخته و سایر علوم رایج آن زمان از قبیل صرف و نحو، معانی و علوم دینی را نزد پدرش - که شخصی عالم و دانشمند بوده است- فرا گرفته است، با بررسی تلمیحات در اشعار وی می توان به تأثیر زیاد آیات و احادیث - که حاکی ازآگاهی و مأنوس بودن او با کتاب مبین و سخنان ائمه (ص) بوده است- پی برد. در این پژوهش تلمیحات وی در مثنوی یوسف و زلیخا که بالغ بر 4700 بیت است بررسی شده تا میزان کاربرد و تأثیر پذیری از آیات قرآن، احادیث نبوی، حوادث تاریخی و داستان پیامبران فراهم شود.
بررسی تطبیقی تئاتر ارسطویی و روایی با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثر سوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر برشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثرسوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر «برتولت برشت»، به کمک مثالهای متعدد از دو اثر مذکور، به مقایسه تحلیلی اصول تئاترارسطویی و روایی می پردازد. مبانی تئاتر ارسطویی برگرفته از اثر فن شعر ارسطو است که تا قرن هجدهم میلادی تنها روش حاکم در ادبیات نمایشی محسوب می شده است. هدف این شیوه نمایشنامه نویسی، تزکیة احساس است که به وسیله استغراق، حس همدردی و ترس در تماشاگر ایجاد می شود . وجود «وحدت سه گانه»، «اوج نمایشنامه» و «پریپتی» (بازشناخت) و «لحظه اولین و آخرین هیجان در نمایش»، از دیگر اصول برجسته این نوع تئاتر محسوب می شود. مبانی تئاتر روایی بر نظرهای برتولت برشت درزمینه نمایشنامهنویسی نوین و غیرارسطویی استوار است. برشت، معتقد است که باید به اتفاقات روزمره و بدیهیات بهوسیله بیگانه سازی، غرابت بخشید تا آن ها بازشناخته شوند و زمینه های نقد و داوری در بیننده ایجاد شود. ازجملة این فنون بیگانه سازی عبارت اند از: دوگانگی نقش بازیگر نمایش؛ ناسازی در فکر و عمل بازیگر؛ جهش زمانی؛ قطع روند داستان به وسیله موسیقی؛ صحنهآرایی با نورزیاد؛ صحنه نیمة خالی با پرده نیمهباز؛ وجود عناوین در ابتدای هرصحنه و نصب تابلوها با عناوینی که تماشاگررا از توهم برهاند که در نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش استفاده شده است.
نگاهی انتقادی به نوع ادبی حَماسه در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا تشریح و تبیین نوع حماسی در ادبیّات فارسی سابقه ای داشته است؟ در تعریف کلیشه ای، مکرّر و نسبتاً غربی این نوع در ایران، کلیّت و پیکره ی میراث ادب فارسی مورد توجّه بوده است؟ نگرش های شاهکاراندیشانه و نخبه گرای پژوهندگان تا چه میزان در تعیین مختصّات مطلق و تغییرناپذیر نوع حماسی اثرگذار بوده است؟ در پی پاسخ بدین پرسش ها، جُستار حاضر در دو بخش کوشیده، نگاهی انتقادی به نوع حماسی فارسی داشته باشد. بخش نخستین مروری بر توصیف نوع ادبی و چگونگی تکوین این دانش در غرب داشته و به دنبال آن نظرات مؤثّر و متفاوت ناقدان این رویکرد مطرح شده است. برآیندهای این بخش ناظر بر کارکردهای تنظیم کننده، تأویل گرا و معناساز انواع، تغییر و دگرگونی گونه ها و تعلّق ذاتی و همیشگی آثار به انواع مادر در عین تحوّل صوری و معنایی آن هاست. در بخش پسین، ابتدا به تحلیل ماهیّت حماسه پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق تعاریف موجود از این نوع نشان داده شده، سپس دیدگاه جلال خالقی مطلق نسبت به نوع حماسی معرّفی و بررسی شده است. در فرجام نیز با تکیه بر همین دیدگاه اخیر و نظریّه ی انواع ادبی معاصر، از دو منظر ماهیّت زبانی و تأثیر نگرش شاهکاراندیشی و نخبه گرایی، نوع حماسی در بوته ی نقد قرار گرفته است.
بررسی اشعار تعلیمی کودک و نوجوان در ادبیات معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران کودک و نوجوان ایران از میان انواع ادبی، بیشتر به ادبیات غنایی، تعلیمی و حماسی توجه کرده اند. از این رو نقش مایه های عاطفی همچون: مادر، پدر، معلم و…، در شعر کودک و نوجوان فراوان است. چندین منظومة حماسی نیز برای کودک و نوجوان سروده شده است؛ از جمله: منظومه ی آرش کمان گیر از سیاووش کسرایی و منظومة ظهر روز دهم از قیصر امین پور.
به دلیل اهمّیت زیاد مسألة تعلیم و تربیت، اشعار تعلیمی فراوانی نیز برای کودکان سروده شده است؛ به ویژه در دوران مشروطه که عصر توجه به تعلیم و تربیت کودکان است. نسیم شمال و ایرج میرزا در دورة مشروطه بیش از شاعران دیگر به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان در اشعارشان پرداخته اند، امّا در دورة کنونی بیشتر شاعران کودک به این مسأله، توجه کرده اند.
مهم ترین موضوعات شعر کودک و نوجوان در دورة معاصر، شامل مسایل اخلاقی، اجتماعی، علمی و فرهنگی و پایداری و اصلی ترین درون مایه های اشعار تعلیمی، آموزش خداشناسی، احترام به پدر و مادر، تأکید بر دوستی و علم آموزی و… است. در این جستار، جنبه های گوناگون ادبیات تعلیمی و موضوعات اجتماعی شعر کودک و نوجوان با واکاوی و تحلیل مهم ترین اشعار کودکانه از دوره مشروطه تا امروز بررسی می شود.
شخصیت پردازی در داستان شیخ صنعان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عطار خالق حکایت های تمثیلی فراوانی است که در منطق الطیر و آثار دیگر او دیده می شود. حکایت شیخ صنعان یکی از داستان های زیبای تمثیلی است که حاوی مطالبی درباره ی سفر معنوی شیخی زاهد است که مریدان فراوانی زیر سایه او تربیت شده اند، اما خود دچار خود بینی است و برای فرار از این ورطه نیاز به آزمونی سخت دارد. شخصیت پردازی یکی از عناصر مهم داستان است که به روش های مختلفی انجام می شود. در این پژوهش با بررسی شخصیت های داستان شیخ صنعان مواردی از شخصیت پردازی مانند: نوع شخصیت ها از نظر ایستا و پویا، طریقه مستقیم و غیر مستقیم شخصیت پردازی و ویژگی های شخصیت ها مشخص شده است.
فرایند اخلاقی شدن جامعه از نگاه سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیره و روش بزرگان دین از جمله پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نشان می دهد که علاوه بر تثبیت اندیشة توحیدی، سوق مردم به سمت صفات پسندیده اخلاقی نیز همواره مد نظر آنان بوده است؛ به گونه ای که در باور ایشان، اخلاق به همراه باور توحیدی، دو رکن عمدة جامعة ایمانی به حساب می آید. اما به نظر می رسد پس از آنان، جامعة دینی از مسألة اخلاق غافل ماند. به همین دلیل، برخی از تربیت یافتگان تمدن اسلامی با آگاهی از این امر و با عنایت به فرجام ناخوشایند بی توجهی به ارزش های اخلاقی، در آثار خویش به تبیین عوامل تأثیرگذار بر رشد اخلاق پرداختند تا شاید بار دیگر، این رکن مغفول ماندة جامعة ایمانی احیا شود. در این پژوهش، به بررسی این عوامل تأثیرگذار با تکیه بر آرا و اندیشه های شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی پرداخته می شود. از دیدگاه وی، عواملی چون نگرش حداکثری به اخلاقی شدن فرد، تعمیق فرهنگ باید و نباید بر اخلاق، مصلحت اندیشی و منفعت طلبی و اخلاق گویان بی اخلاق، در نابودی ارزش های اخلاقی تأثیرگذار است.
نماد
مقایسه روایت های شفاهی و کتبی داستان بهمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ادبیات شفاهی، مقایسة روایت های شفاهی یک متن با روایت های کتبی همان متن است. در این مقاله، روایت های شفاهی و کتبی داستان بهمن مقایسه شده اند. از میان روایت های کتبی، داستان بهمن در شاهنامة فردوسی، داستان بهمن در تاریخ ثعالبی و منظومة بهمن نامه سرودة ایرانشاه بن ابی الخیر و از میان روایت های شفاهی، شانزده روایت انتخاب شده است. نگارنده کوشیده است تفاوت زبان و نوع روایت را در روایت های شفاهی و کتبی این داستان نشان دهد. در این زمینه تاکنون هیچ مقاله ای منتشر نشده است؛ ازاین رو مقالة حاضر نخستین پژوهش دربارة این موضوع است.
لحن تعلیمی در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیوان حافظ، ادبیات تعلیمی و ادبیات غنایی به خوبی با هم پیوند خورده اند و نتیجة هم نشینی این دو نوع ادبی، به شکل گیری لحنی خاص در کلام حافظ منجر شده است. حافظ با زدن رنگ عاطفی به پند و اندرزهای کوتاه و فشرده اش، نوعی خاص از ادبیات تعلیمی را که دارای لحنی نرم و تأثیرگذار است، تقویت و برجسته کرد و با گنجاندن بایسته ها و نبایسته های اخلاقی در فرم غزل، راه های درست زندگی را در بیانی هنری و دلنشین به مخاطبانش نشان داده است. در این مقاله ضمن بیان اهمیت عنصر لحن در فهم و تفسیر دیوان حافظ، مؤلفه های کشف لحن تعلیمی در اشعار او معرفی می گردد و انواع لحن تعلیمی در غزلیاتش بررسی و تحلیل می شود. بررسی غزلیات حافظ در محور افقی و عمودی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که حافظ از گونه های مختلف لحن در ابیات تعلیمی بهره برده است اما لحن او در برابر عموم مخاطبانش، اغلب غیرتحکمی و خیرخواهانه است. او بیشتر از طریق گزینش واژگان مناسب و دقت در نحوة چینش آن ها و هماهنگ کردن موسیقی کلام و بهره گیری از انواع تکرارها به ایجاد لحن تعلیمی مورد نظرش دست یافته است.
Аспекты влияния традиций церковного дискурса в автобиографической прозе XIX в. (جنبه های تأثیر سنت های گفتمان کلیسایی در زندگی نامه های خودنوشت منثور سده نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل سنت های نوع ادبی «اسناد دینی» در ادبیات سده نوزدهم روسیه می پردازد. مطالعه زندگی نامه های خودنوشت منثور یکی از حوزه های جدید ادبیات به حساب می آید که شامل زندگی نامه خودنوشت، اعترافات، خاطرات، یادداشت های روزانه، نامه ها و مانند آن است. پژوهش زندگی نامه های خودنوشت منثور بر پایه فمینولوژی تاریخی، تاریخ تبارشناسی و همچنین فرهنگ گروه های مختلف اجتماعی (اشراف، پیشه وران، کشیشان) استوار است؛ علاوه بر این، ما بر اهمیت سنت های کلام و سبک کلیسایی در آثار گوگول تأکید می کنیم. نگارنده معتقد است که تأثیر فعالیت های ادبی یک کشیش (ایگناتی بریانچانینوف) در گسترش زندگی نامه های خودنوشت در ادبیات روسی بسیار چشمگیر است. وظیفه اصلی زندگی نامه های خودنوشت منثور، ادبی نیست، بلکه کارکرد عملی دارد: یعنی انتقال پند و اندرزها پس از مرگ به نسل های بعدی. نگارنده به ویژه به مسأله تحول «نوع ادبی معنوی» در شکل یادداشت های روزانه توجه نشان می دهد.
غزل زاییده ی عشق و عشق زاییده ی جمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی شعریست که احساسات و عواطف شخصی گوینده را بیان کند و اگر حاوی و اندیشههای مختلفی هم باشد، این معانی و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شاعر است. غزل بارزترین نوع شعر غنایی است که بر مدار عشق میگردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پیش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه ی غالب حیات او شود، نمیتوان به گونه ای کاذب بر خود بست، به همین سبب صمیمیت عاطفی و غالباً حقیقی عشق بر زبان غزل تأثیر می گذارد و از آنجا که انسان موجودیست سرشار از عواطف متناقضی همچون عشق، نفرت و غم، شادی و یأس، امید و ترس، دلاوری و خشم و رحم و میل، ادب غنایی و غزل می تواند عرصهی بروز و ظهور این عواطف باشد. عشق نتیجهی جلوهی معشوق است و جلوه لازمهی ضروری حسن. جمال معشوق است که عاشق را شیفته می سازد یعنی زیبایی عشق آفرین است و جمال از عشق که زاییده ی آن است تفکیک ناپذیر است، عشق که نخستین فرزند جمال است با خود گرما و نیرویی را به همراه دارد که همه ی موجودات هستی را به حرکت در می آورد. این مقال بر آن است که پیوند بین غزل و عشق و همچنین عشق و جمال را به روش تحلیل متن مورد واکاوی و توصیف قرار دهد.
بررسی دیالکتیک خدایگان و بندة هگل در مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و سارداناپولس اثر لرد بایرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردپای ایدئولوژی در آثار اولیه محمود دولت آبادی
حوزههای تخصصی:
محمود دولت آبادی یکی از داستان نویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولت آبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خم های دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمان های متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمان ها خلق کرده است. در این پژوهش، داستان های بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق مانده اند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمان های رایج در دهه های چهل و پنجاه هجری بررسی کرده ایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعف هایی است، اما نویدبخش نویسنده ای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت می پیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیت های داستانی، دولت آبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاری ایدئولوژی و گفتمان های روزگار خود قرار می گیرد و مضامینی را به دنیای داستان هایش وارد می کند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدم های او نیز ریشه های خود را از سرزمین فرهنگ بومی کنده اند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کرده اند.
بررسی وتحلیل ِداستان ِ غنایی حُسن و دل سیبک نیشابوری و رمان گُل سرخ
حوزههای تخصصی:
مولانا محمدبن یحیی سیبک نیشابوری ، ازشاعران و نویسندگان قرن نهم هجری است، وی کتاب «حُسن و دل» را به سال 840 هـ ق ، ساخته است. حُسن و دل داستانی است غنایی که به زبان سمبولیک وبا نثری مسجع نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است.نمونه داستان حُسن ودل سیبک درمغرب زمین رمان مشهور گل سرخ اثرنویسندگان «دو لوریس»و«دومونگ»(قرن سیزدهم میلادی) است.
چنان که از متن داستان ِ حُسن و دل و رمان گل سرخ برمی آید انگیزه ی تصنیف، در هر دو داستان نمایش ِتلاشی است پُرحادثه که در این نمایش، صحنه ، تن و جان آدمی است، بازیگران، اعضای آن!
حُسن ودل ، بی شک ، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتأمل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت.
هدف ازتدوین این مقاله آن است که مضامین مشترک دو داستان «حُسن ودل » و رمان «گل سرخ » با هم بررسی شود؛ازآن جایی که این دو اثر با وجود این که یکی درایران ودیگری دراروپا تدوین شده است، همسانی بسیاری باهم دارند ، مقاله تلاش داردتا همانندی این دو اثر را تبیین نماید ؛ به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات نهفته در این دو اثر است.