فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
«جهانبینی هندواروپایی» به دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبههای مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ بهگونهای که آثار برجستهای چون شاهنامة فردوسی و حماسة قرقیزی ماناس از کهنالگوهای آن بهره بردهاند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به این منظور، براساس نظریة «سه کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان میدهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار میگیرد، در تمام سطوح داستانهای این دو حماسه به کار رفته است؛ بنیاد نظریة «سه کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایة اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزة خیر و شر قرار گرفته است که جلوههای آن را در قهرمانانی چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) بهخوبی میتوان دید. قهرمان اول، نمونه ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که بهصورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر میشود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم میکند و با نیروی جسمانی و روانی خود بهزندگی مردم صلح و سامان میبخشد.
Паремиологическое пространство: дискуссионные вопросы (فضای تمثیلات: موضوع ها و مسائل چالش برانگیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مسائل مربوط به عملکرد عناصر تمثیلی در فضای تمثیلات می پردازد. همچنین به تاریخچه پیدایش عناصر تمثیلی در نشریات روسی و خارجی (از جمله نشریات انگلیسی) و عناصر وارد شده به گنجینه تمثیلات اشاره می کند که شامل امثال و حکم، عبارات ثابت، عبارات مصطلح، کلمات قصار، شعارهای تبلیغاتی و غیره است. آن دسته از مجموعه تمثیلات و عبارات ثابت روسی و انگلیسی نیز در این پژوهش تجزیه و تحلیل می شود که به واسطه پژوهش های نویسندگان معاصر روسی و خارجی از رویکردهایی متفاوت در تفکیک عناصر کاربردی در فضای تمثیلات تأیید شده اند. در جریان پژوهش، ویژگی های مشترکی که کمک می کنند تا این عناصر در زمره گنجینه تمثیلات قرار گیرند، مشخص می گردد. این گنجینه به مثابه میراث ملی- فرهنگی بشری است که در آن دانش ملت ها در حوزه های گوناگون جمع آوری و حفظ می گردد.
مطالعه تطبیقی نوستالژی مرگ و زندگی در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
23 - 34
حوزههای تخصصی:
نوستالژی غم غربت و دوری از وطن است که بر پایه آن شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خویش، گذشته های را که در نظر دارد، حسرت آمیز و دردآلود ترسیم می کند. در این پژوهش، نوستالژی در دیوان دو شاعر عرب و ایرانی، محمد درویش و قیصر امین پور مقایسه و بررسی شده است. نخست، جایگاه نوستالژی بررسى و مختصرى از زندگی نامه درویش و امین پور آمده است، سپس به ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر دو شاعر و شعر آن ها اشاره گردیده، با روش توصیفی- تطبیقی، به مقایسه نوستالژی و شیوه تصویرسازی آن بر مبنای نقد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته شده است تا بدین وسیله به دریافت عمیقی از تأثرات شعری این دو شاعر در زمینه مرگ و زندگی بر پایه متن شعری هر یک دست یافته شود. آن چه حاصل این تحقیق است، این است که درک هر دو شاعر از دوران جنگ و بحران وطن و همچنین بیماری قلبی که هر دو شاعر در اواخر عمر خود از آن رنج می بردند، از عوامل تحول شعری مرتبط با مرگ و زندگی و بازگشت به خویشتن در شعرهای این دوست و دیگر این که، حیات شعری امین پور و درویش، سه دوره انقلابی و حماسی، رمانتیک و دوره درونگرایی یا انعکاسی را در بر دارد.
جلوه های طبیعت در آثار شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
47 - 66
حوزههای تخصصی:
طبیعت از ابتدا تا امروز همواره یکی از خاستگاه ها و سرچشمه های هنر بوده است. از همه بارزتر در هنر شعر، که نمونه ها و نشانه های آن را از قدیم ترین ایّام تاکنون، در آثار منظوم و شاعرانه همه کشورهای جهان می توان دید. برای مثال، از ترانه ها و شعرهای «سافو» در سرزمین سرسبز و سواحل جادویی یونان گرفته تا اشعار شاعران عرب از جمله «امرءالقیس» در بیابان های پر از «ربع و اطلال و دمن» یا تغزّلات آغاز قصاید قصیده سرایان قرون پنجم و ششم مانند: فرّخی، ازرقی، خاقانی و بویژه منوچهری که شاعر طبیعت نام گرفته است. از شاعران معاصر آن که شعرش سرتاسر بوی طبیعت می دهد، شهریار است. در دیوان شهریار، کمتر شعر و سروده ای را می توان یافت که جلوه و عنصری از طبیعت در آن به کار نرفته باشد. از این رو، در این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده عناصر طبیعت در شعر شهریار بررسی گردیده است. نتیجه به دست آمده این است که از آسمان و ستارگان گرفته تا سبزه زار و بوستان و گل ها و از حیوانات تا دریا و وابسته های آن، همه و همه در ساخت تصاویر شعری شهریار یاری دهنده او در بیان مفاهیم درونی هستند. در بیش از نود درصد از سروده های وی، جلوه ای از مظاهر طبیعت به کار رفته است که این خود نشانگر روح لطیف و طبیعت گرای این شاعر نامدار معاصر است.
جنبه های مردم شناختی داستان اسکندرنامه نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامیانه ایران، علاوه بر ابعاد ادبی و هنری، منبعی عظیم و سرشار از اطلاعات دست اول مردم شناختی است و خوانندگان و پژوهشگران را با جنبه های گوناگون زندگی زمانه خلق اثر، چون باورها، خرافات، ارز ش ها و ضد ارزش ها، طبقات گوناگون جامعه، مشاغل، نظام اداری و اجتماعی، اصول اخلاقی، و... آشنا می کند. اسکندرنامه های منثور نیز از این دسته آثارند. در ایران اسکندرنامه های فراوانی به نثر و نظم، از اواخر سده چهارم قمری تا عهد صفوی پدید آمده است. این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی نویسندگان با عنوان «مطالعه در افسانه های پهلوانی» است که در مرکز تحقیقات دانشگاه تربیت مدرس در حال اجراست و به معرفی اجمالی کتاب اسکندر و عیاران نوشته مولانا منوچهرخان حکیم (مربوط به عهد صفوی) می پردازد و به تفصیل، اطلاعات مردم شناختی آن را دسته بندی و تحلیل می کند.
کارکرد عناصر فانتزی درمنظومه ی غنایی همای و همایون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های عامیانه و ادبیات غنایی از گسترده ترین عرصه های حضور عناصر فانتاستیک است. «همای و همایون» از کهن ترین منظومه های عاشقانه، توانسته است این عناصر را در خود گرد آورد. با این تفاوت که حضور آنها در آثار منظوم نسبت به آثار منثور از نمود کمتری برخوردار است. نگارنده بر آن است که با معرفی اجمالی خواجوی کرمانی و آثار وی، نوع داستان، نشانه شناسی عناصر داستان های فانتاستیک، طرح شناسی فانتاستیک، تخیل شناسی شخصیتهای واقعی و تخیّلی، شگرد های طرح شناسی، مکان ها و بناهای فراطبیعی، و ... را در منظومهی عاشقانهی همای و همایون بررسی کند و برتری این داستان را بر داستان های منظوم و منثور هم دوره ی آن بازنماید.
ابعاد اجتماعی مهارت های زندگی از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مدنی الطبع است که برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش در اجتماع ناگزیر از به کار بستن مهارت های زیست جمعی همچون ارتباط مؤثر، جرأت و همدلی است.
عارفان مسلمان با حفظ اصول و مبانی انسان-شناسی دینی و در عین زیستن در فضای چند فرهنگی با گویاترین زبان به تبیین ژرفای وجود آدمی و نیازهای ثابت و متغیر وی پرداخته اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (۶۷۲-۶۰۴) در زمره عارفانی است که با دستیابی به آگاهی کیهانی، نیازهای زیست فردی و اجتماعی انسان را در قالب حکایت و تمثیل برای ایجاد و استمرار حیاتی سالم و طیبه گوشزد کرده است. این دانشمند بزرگ تحت تأثیر فرهنگ اسلامی و با نقب زدن به لایه های عمیق درون انسان توانسته است ریشة احساسات عمیق آدمی را به خوبی نشان دهد.
در این پژوهش می کوشیم تا با شناسایی مهارت های زندگی در آثار جلال الدین محمد مولوی، به تحلیل این راهبردها از دیدگاه وی بپردازیم.
مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی مقامات همدانی وحریری (مطالعه مورد پژوهانه: مقامه خمریه و رملیه) (فی التحلیل الفنّی لمقامات الهمذانی والحریری ""الموازنة بین الخمریة والرملیة نموذجاً"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه نویسی یکی از مهم ترین فنون ادبی در ادبیات عربی قلمداد می گردد. اصلی ترین عامل این اهمیت و ارزشمندی را باید در هدفی جستجو نمود که نویسنده مقامه در پی آن است و آن چیزی جز آموزش و یاد دادن شیوه های بیانی نیست؛ شیوه هایی که در کنار بهره مندی از معادلات لفظی و تقابلات صوتی و ریتم موسیقایی، به انواع آراستگی های مختلف بدیعی مزین است. در کنار موارد مذکور نباید نقش بسزای ساختمایه های روایی و داستانی را در تحقق اهداف مختلف تعلیمی و بیان مسائل اجتماعی، فرهنگی، فولکلور، و ... از یاد برد. معروف ترین مقامه نویسان در ادب عربی بدیع الزمان همدانی- مبدع و مخترع فن مقامه- و حریری می باشند. بعدها با گسترش دایره مقامات عربی و خروج از چهارچوب عربی، این فن با تمامی ابعاد داستانی، تعلیمی، فنی، و ... بر ادب فارسی نیز تأثیر فراوانی نهاد و سرانجام در مقامات حمیدی تجلی یافت. در این نوشتار، نویسنده بر آن است تا با بررسی تطبیقی ابعاد گوناگون روایی، فنی، مضمونی، تعلیمی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی، صوتی، و موسیقایی، فولکلور و ... در مقامه خمریه همدانی و رملیه حریری به عنوان دو نمونه از مقامات عربی، توانمندی هنری و ادبی این دو ادیب را در مقامه نویسی مقایسه و مشخص نماید.
رعنا و زیبا، منظومه ی غنایی فراموش شده از شعله ی گلپایگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک دامنه دارترین و دراز آهنگ ترین نوع از انواع شعر فارسی، اشعار غنایی است. در این میان منظومه های عاشقانه از برجستگی خاصی برخوردار است. چراکه این نوع از منظومه ها، بسط یافته ی اشعار غنایی است. یکی از این منظومه های غنایی، منظومه ی رعنا و زیبا از ملا مهدی گلپایگانی، متخلّص به شعله، از شاعران خوش قریحه و شیعی مذهب، قرن دوازدهم هجری است که آثاری همچون چاه وصال (لیلی و مجنون)، یوسف و زلیخا، رعنا و زیبا، پادشاه مصر و پسر آهنگر و چند مثنوی و غزل از او باقی مانده است. متأسفانه احوال و آثار این شاعر، با سراینده ی دیگری با نام سید محمد طبیب متخلّص به شعله و معروف به شعله ی اصفهانی، حکیم، طبیب و شاعر قرن دوازدهم هجری درآمیخته است. این پژوهش بر آن است تا به روش اسنادی، با مطالعه و مطابقه ی نسخه های خطی از این اثر و تحلیل و بررسی داستان، به معرفی مختصری از این شاعر و دیگر آثار باقیمانده از او بپردازد.
بررسی و تحلیل ساختار مناسبات خانوادگی در رمان های اجتماعی دهة شصت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات داستانی رشد و پیشرفت چشمگیری یافت، به گونه ای که دهه شصت را در ایران، دهه ورود به رمان می دانند. اغلب رمان های این دهه، درونمایه ای اجتماعی دارند. برخی از این داستان ها به مناسبات کلان اجتماعی و سیاسی پرداخته و بحران های اجتماعی را زمینه کار خود قرار داده اند و برخی دیگر مناسبات و روابط میان فردی در درون خانواده را مورد نظر قرار داده اند. مسئلة اصلی این پژوهش، شناخت و بررسی ساختار و مناسبات درون نهاد خانواده در رمان اجتماعی و واقع گرای دهه شصت است.
خانواده، اولین نهاد اجتماعی است که روابط و مناسبات میان اعضای آن، معمولاً دست مایه تصویرسازی و خلق هنری در فضای داستان قرار می گیرد. در این مقاله با بررسی نمونه هایی از چهار جریان مطرح رمان نویسی در دهة شصت، الگویی تحلیلی از بازآفرینی مناسبات و روابط خانوادگی در رمان های این دهه عرضه می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویری است که از این نهاد اجتماعی در ادبیات داستانی بازتولید می شود تا گفتمان و روایت خاص ادبی این دهه را در رابطه با این نهاد ارزیابی کنیم.
روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و بر مبنای منابع کتابخانه ای است. نتیجة این پژوهش نشان می دهد که در این دهه، نویسندگان با پرداختن به مناسبات خانوادگی، الگویی از مناسبات کلان اجتماعی را بازتاب می دهند و تضادها و چالش های زندگی اجتماعی را با ایجاد یک همبستگی درونی و با درنظرگرفتن پیچیدگی های روابط انسانی در مناسبات خانوادگی بازتولید می کنند. روابط خانوادگی در رمان های این دهه بازتعریفی از روابط سنتی است.
هویت زنانه در عناوین رمان های نویسندگان زن پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران تأثیرگذارترین عامل دگرگونی تاریخی- فرهنگی ایران معاصر است که همراه با تحولات بنیادین در حوزه های فکری، اجتماعی، سیاسی و ... نظام ادبی کشور را نیز به سرعت متأثر و متحول ساخت. بی گمان یکی از برجسته ترین نشانه های این تحول اساسی، حضور فزاینده زنان در آفرینش آثار ادبی بویژه ادبیات داستانی معاصر است. از آنجا که رمان مهمترین ژانر متناسب با روح حاکم بر دنیای انسان معاصر و ظرف گفتمان های ادبی جامعه به حساب می آید، اهمیتی فوق العاده در شناسایی جریان های فکری دارد. با توجه به ضرورت بازشناسی جریان های فکری-ادبی در آشنایی با گفتمان های غالب و یا حاشیه ای در جامعة ایرانی، این جستار به شیوة توصیفی- تحلیلی و به کمک رهیافت های هرمنوتیکی تلاش کرده است با تکیه بر عناوین رمان های زنان پس از انقلاب، مهمترین گرایش های فکری-ادبی و گفتمان های ناظر بر آن ها را از ابتدای انقلاب تا انتهای دهة هفتاد طبقه بندی و بازنمایی کند. مطابق نتیجه این پژوهش، در کنار حضور صعودی و سیر پرشتاب رمان نویسان زن در جامعه، گرایش آن ها به انتخاب عناوین رمانتیک و عامه پسند و در مرتبة بعدی عنوان بندی متناسب با منش زنانه بنیاد و تفکرات فمنیستی برای هویت یابی و کسب مشروعیت در روایتگری مشهود است.
کمرنگی عنصر حماسه در فرامرزنامه و عوامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضل تقدّم با کیست؟ صفی علی شاه اصفهانی یا عمّان سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی گنجینه الاسرار، اثر ماندگار عمّان سامانی یکی از شاهکارهای ادب عرفانی در حوزه ادبیات عاشورایی است. این مثنوی گران سنگ، در بیش از 800 بیت و در بحر رمل مسدّس محذوف با نگاهی عرفانی به حوادث کربلا به رشته نظم کشیده شده است که در این زمینه از شهرت و اعتبار خاصّی برخوردار شده است. از طرفی دیگر، مثنوی زبده الاسرار صفی علی شاه اصفهانی نیز با همین درون مایه و در همین وزن در بیش از 4500 بیت، اندکی پیش از گنجینه الاسرار عمّان سامانی سروده شده است. با توجه به تقدّم زمانی سرایش زبدهالاسرار نسبت به گنجینه الاسرار و تقدّم ارزشمندی و ماندگاری گنجینه الاسرار بر همه آثار عرفانی عاشورایی خلق شده پیش و پس از خود؛ این مقاله کوشیده است تا با مقایسه نگاه عرفانی و اندیشه این دو شاعر هم روزگار به موضوع واحد، این نتیجه را اثبات نماید که عمّان سامانی در خلق اثر ماندگار و بی نظیر خویش تحت تأثیر و تقلید زبدهالاسرار صفی علی شاه بوده است و در بیان هر یک از شخصیت های عاشورایی، کلیّت مفهوم را از صفی علی شاه وام گرفته و با زبانی تازه تر آن را پرورانده و در نهایت ایجاز و در قالب واژگانی که رنگ و بوی مرثیه دارند، آن را بازگفته است. هم چنین این مقاله این نکته را با آوردن شواهد نشان می دهد که عمّان سامانی ضمن روایت هر شخصیّت، عیناً به نقل موضوع، بیت، یا اندیشه های عرفانی مطرح شده در زبدهالاسرار پرداخته از اشعار و اندیشه صفی علی شاه، هم در لفظ و هم در معنی بهره فراوان جسته است.
بازتابِ رمان بار دیگر شهری که دوست می داشتم در رمان سمفونی مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از انتشار سمفونی مردگان (1368)، منتقدان بسیاری بر تأثیرپذیری عباس معروفی از رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر انگشت نهادند. با گذشت بیست و سه سال از انتشار این رمان، امروزه نیز کسانی این موضوع تأثیرپذیری را به شکل های گوناگون تکرار می کنند. شاید با انتشار ازل تا ابد (درونکاوی رمان «سمفونی مردگان»)، خاصّه مقاله ی آیا ""خشم و هیاهو"" گردة ""سمفونی مردگان"" است؟ از الهام یکتا و از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان از جواد اسحاقیان و مقاله های دیگری که به بررسی تطبیقی این دو رمان پرداخته اند، ضرورتی بر بازخوانی مجدد این جریان احساس نشود.
گذشته از این جریان، نادر ابراهیمی (1315-1387)، در مصاحبه ای با عنوان «غوطه خوردنی غریب در داستان» (1376)، بدون هیچ اشاره ای به سمفونی مردگان، نویسنده ی این رمان را به «سرقت ادبی» متهم کرده است؛ آن هم نه در ارتباط با خشم و هیاهو، بلکه در ارتباط با بار دیگر شهری که دوست می داشتم (1345). در این نوشتار، با قائل شدن بر اصل «اضطراب تأثیر»، به عنوان وجدانِ عمومی اهلِ قلم، و با تأکید بر سخن چندارزشی به اتهام های نادر ابراهیمی درباره ی سمفونی مردگان و چرایی و چگونگی تأثیرپذیری عباس معروفی از بار دیگر شهری که دوست می داشتم پاسخ گفته ایم.