فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
جلوه های پایداری در شعر ابوالقاسم شابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوالقاسم شابی، شاعر انقلابی و دردمند تونسی، از پیشگامان شعر معاصر عربی به شمار می رود. وی با احساس غنی شاعرانه و قدرت بیان خود توانست مفاهیم والا و مضامین ژرف و جاودانه انسانی را در شعر خویش بیافریند. شعرهای او نمونه والائی از ادبیات پایداری است، زیرا او بیشتر از آن که نگران سرنوشت و آینده خویش باشد، قلبش برای آینده ملت و مردم کشورش می تپد، او می خواهد بر ستمگران بشورد و قلم تنها سلاحی است که در دست دارد، لذا خواسته های درونی خود را با زبان شعر بیان می دارد. شعر «اراده الحیاه» او که یکی از بهترین نمونه های شعر پایداری است، شهرت جهانی یافته و الهام بخش ملت های مستضعف و ستم کشیده در جهان است.
زندگی در شعر او به معنای آگاهی و بیداری اندیشه و حرکت به سمت اصلاح همه جانبه است. از این جهت همگان را به مبارزه و پایداری در برابر ظلم حاکم و امید به آینده فرا می خواند و دشمنان را از شکست و دوستان را از غفلت هشدار می دهد.
دارا بودن روحیه سرکشی و آزادگی، شوق به زندگی و بیزاری از مرگ، ستایش آزادی و آزادگی، شناساندن چهره ظالم و بیان بیدادگری های او، حمایت از جنبش های اصلاح گرایانه مردمی، امید به آینده ای درخشان، از مهم ترین جلوه های پایداری در شعر شابی است
تحلیل مبانی عرفان و اخلاق در کتاب «خاک های نرم کوشک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات دفاع مقدس، با توجه به هویت الهی و آرمانی خود، در معرفی جهان بینی الهی پیشتاز است و در عصر تکنولوژی، صنعت، ارتباطات و جنگ رسانه ها، بیانگر نوعی ارزش الهی و آرمانی است که فطرت انسان ها را به پذیرش جهان بینی الهی فرا می خواند. کتاب خاک های نرم کوشک، اثری از گونه زندگینامه فردی و حاصل تلاش سعید عاکف در باب شهید عبدالحسین برونسی است. در مقاله پیش رو، نگارندگان برآنند تا ضمن شناساندن شخصیت شهید عبدالحسین برونسی از فحوای خاطرات کتاب مذکور، به تحلیل مبانی عرفانی و اخلاقی شخصیت ایشان بپردازند.
در این نوشتار، ضمن برشمردن تعدادی از اصول عرفان و مبانی اخلاق و تعریف اجمالی آنها، به جنبه های کاربردی این مسائل در شخصیت شهید برونسی پرداخته شده است. اگر هدف نهایی هر انسانی، نیل به کمال باشد، بدون شک شهید برونسی با رعایت این اصول و مبانی به آنچه در پیش روی داشته، رسیده است.
تحلیل صورت های خیالی در شعر پایداری بر اساس نقد ادبی جدید (روش ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پرآوازه پایداری در طول تاریخ و تبار ملت ها، همواره عرصه اعتبار و ایثار نام آوران و صحنه سلحشوری ها، شور آفرینی ها و از جان گذشتگی های دلاوران بوده است. برخی شاعران این عرصه، سهم بسزایی در روند تصویرآفرینی های زیبا و خیال انگیزی های پویا داشته اند و با دریافت های نهانگرایانه و نوآفرینی های نکته بینانه خود، کلام های جاندار و پیام های ماندگاری را به یادگار گذاشته اند. یکی از رویدادهای شگفت انگیز و پر افت و خیز روزگار ما، دوران جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس است. شماری از شاعران به نوبه خود با شعر سرایی و روایت پردازی رویدادهای جنگ، به دفاع از ماهیت شرافتمندانه و سلحشورانه آن پرداخته اند و سهم خود را بدین گونه ایفا کرده اند. آنچه در این اشعار به چشم می خورد، مجموعه واژگان، تصاویر، تلمیحات، نمادها و سازه های خاص و مشخصی است که در تصویر پردازی شاعران دخیل بوده است. در این گفتار بر آنیم تا با نگرشی نو، صورت های خیالی شعر پایداری را بر اساس نقد ادبی جدید، مطابق روش «ژیلبر دوران» تجزیه و تحلیل کنیم و روند کلی خلاقیت، فردیت، ماهیت، حقیقت و اصالت این تصاویر را نشان دهیم و خاستگاه و گذرگاه آنها را مشخص سازیم.
مفهوم آزادی در شعر احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر عرب زبان معاصر، احمد مطر، در میان هم عصرانش از ویژگی های خاص سبکی و ساختاری برخوردار است. او شاعری عراقی است که از وطنش تبعید شد و در راه آزادی و وطن مجاهدت نمود، از این رو، شاعر تبعید و به ویژه شاعر شعرهای پلاکارد (لافتات) از بارزترین لقب های وی است.
احمد مطر شاعری سیاسی است، نه شاعری برای سیاست، شاعر مبارزی که با شعرش به جنگ زور و ستم می رود.
شعر احمد مطر گامی است به سوی آزادی مردم عرب از قید و بندهای نادانی و سلطه. غالبا او را به «شاعر بدون عشق» متهم می کنند؛ با این ادعا که در قصیده هایش، درباره عشق چیزی نمی گوید؛ اما در دیوان احمد مطر، سخن همه از عشق به وطن و آزادی انسان در برابر ظلم است.
در این پژوهش سعی بر آن است تا به شیوه توصیفی و کتابخانه ای، پیرامون زندگی و تفکرات و عشق احمد مطر در قبال آزادی و وطن بحث گردد.
تحلیل داستان گنبد چهارم در منظومه ی غنایی هفت پیکر براساس نظریه ی ساختارگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل عناصر داستانی و روایی بر اساس نظریه های ادبی از چند جهت لازم است ، نقد ادبی را روش مند می کند ، امکان باز یابی و ارزشیابی متون ادبی کهن ادب فارسی فراهم می شود ؛ دیگر این که صحنه ی نقد و نظر از شوائب پاک شده و معیارهای علمی هدایت گر فرضیه ها و ادعاها خواهد شد.
بر این اساس متنی از داستان پرداز بزرگ ادب داستانی ، نظامی گنجوی ، انتخاب شد تا بر اساس روش های موجود در نظریه ی ادبی بویژه نظریه ی ساختار گرایی نقد و تحلیل شود ، در این رهگذر معلوم شد که داستان چهارم در گنبد سرخ که روز سه شنبه اتفاق افتاد از حیث ساختاری روایتی کامل با همه ی اجزای کافی برای یک اثر داستانی کامل است. شاعـر ( نظامی ) جـز به ضرورت از نشانه استفاده نکرده و بیشتر کنش فاعلی شخصیت ها با مخاطب سخن می گویند و داستان را پیش می برند و شخصیت ها را معرفی می کنند . این شیوه از هنرهای زیبای نظامی در پرورش داستان است .
مضامین عاطفی و حکمت آمیز در شعر رودکی و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودکی پدر شعر فارسی و بزرگترین شاعر دوره ی سامانی است. با اینکه از اشعار بی شمار او کمتر از هزار بیت به دست ما رسیده و حدود نصف آن تک بیتی های پراکنده از مثنوی ها و قصاید و تغزلات اوست، تنوع قالب ها و معانی شعری در آنها قابل ملاحظه است. اولین و بهترین نمونه های قصیده، تغزل و غزل ملحون و رباعی (از لحاظ قالب) و مدیحه و هزل و هجو و مرثیه و حسب حال و وصف و حکمت و پند واندرز و اخلاق و خمریه را (از جهت محتوا و معنا) در اشعار او می توان دید.
از جمله معانی شعری عاطفی و حکمت آمیز در دیوان او، بیان بی اعتباری و بی ثباتی دنیا و ناپایداری مواهب و لذت های آن، احاطه و غلبه ی مرگ بر سرنوشت آدمی، اظهار عجز و حیرت در مقابل بازی های چرخ و جبر و تقدیر غالب و دعوت به مستی و بی خبری و خوشباشی و اغتنام فرصت است که مضامین رباعیات خیام را تداعی می کند. این نوع مضامین در شعر شاعران پیش و بعد ازخیام سابقه دارد و بیشتر باید به مثابه یک عنصر فرهنگی و انسانی تلقی شود تا فلسفه و جهان بینی انحصاری فردی خاص.
از این رو سخن گفتن از تاثیر و تاثر در چنین مواردی دور از احتیاط است ولی در هر حال رودکی در این زمینه دو حق مسلم بر گردن خیام دارد؛ 1- اولین کسی است که قالب و وزن رباعی را اختراع کرده یا حداقل درشکل گیری و کمال آن کوشیده است و 2- در نگرش حکیمانه به هستی و خلق این نوع مضامین عاطفی و حکمت آمیز بر خیام تقدم دارد.
تلفیق احساسات ناهمگون و متضاد (گروتسک) در طنز و مطایبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروتسک (Grotesque)مفهوم، فن یا سبکی در هنر و ادبیات است که در آن ادیب یا هنرمند تلاش می کند دو حس ناسازگار ترس (دلهره یا انزجار) و خنده (طنز و مطایبه) را هم زمان به مخاطب خویش القا کند. این مفهوم امروزه توصیف کننده دنیای پریشان و از خود بیگانه است؛ یعنی دیدن دنیای آشنا از چشم اندازی بس عجیب که آن را ترسناک و مضحک جلوه می دهد. بارزترین ویژگی هایی که یک اثر را گروتسک می سازد، عبارت است از: ناهماهنگی، افراط و اغراق، نابهنجاری و خنده آوری و ترسناکی. گروتسک از این نظر که نوعی تمسخر فیلسوفانه ناهنجاری هاست کارکردی شبیه به طنز دارد؛ امّا یکی از مهمترین شاخه های هنر و ادبیات که گروتسک به آن راه یافته است، طنز و مطایبه است که یکی ازگونه های آن را «کاریکلماتور» تشکیل می دهد. کاریکلماتور گونه ای نثر کوتاه، موجز، ساده و طنزآمیز است که با نگرشی متفاوت به دنیا و پدیده های پیرامون به قصد برجسته سازی توجه می کند. گروتسک در کاریکلماتورها؛ بخصوص کاریکلماتورهای پیشرو این سبک، یعنی پرویز شاپور، نمود ویژه ای دارد. گروتسک در کاریکلماتورها بیشتر زاده دو عنصر تناقض (ناهماهنگی) و اغراق و افراط است و کیفیت تصویری عجیب، ترسناک و مضحکی به آن می بخشد. از مهم ترین شگردهای گروتسک در کاریکلماتورها می توان به در هم ریختگی، ادغام سطوح، اغراق، دگردیسی و بهره گیری از همزاد و متضاد اشاره کرد. این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی به شناخت و بررسی مفاهیم گروتسک، چگونگی بروز و مضامین آن در کاریکلماتورها با ارائه شواهدی، پرداخته است.
بررسی عنصر بصیرت و زمان آگاهی در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات دفاع مقدس ادبیاتی معناگراست و به همین جهت پیام و محتوا در آن اهمیت به سزایی دارد. یکی از محورهای معنایی در شعر دفاع مقدس «بصیرت و زمان آگاهی» است که در سه تقسیم «تحذیر و تذکر»، «اعتراض» و «حسرت و واگویه». در این مقاله تشریح و بازنموده شده و در طلیعه بحث گوشه هایی از «زمان آگاهی» در شعر گذشته ایران و جهان بیان شده است.
این مقاله نشان داده است که شعر دفاع مقدس به عنوان شعر معناگرا و به حکم بصیرت و زمان آگاهی، ناهنجاری های جامعه را گوشزد می کند و در راه اصلاح کجی ها و جبران برخی کاستی ها قدم برمی دارد.
مرگ اندیشی هدایت؛ نگرشی فلسفی یا روان شناسانه؟!
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه شماری از منتقدان، صادق هدایت در بیشتر داستان های خود، قهرمانانش را به مرگ سوق می دهد و این مسئله برآمده از ذهن مرگ اندیش و فلسفة بدبینانة وی دربارة زندگی است. از معضلات نقد داستانهای هدایت، یکی همین است که آثارش سرشار از یأس فلسفی دانسته شده و دیگر اینکه شخصیت های اصلی داستان پیش را، مثل راوی بوف کور، آیینة شخصیت خود نویسنده می دانند؛ اما با دقت در بنمایههای داستانی هدایت، باید در مرگ فلسفی این شخصیتها به سوءظن نگریست. هدایت از جمله نویسندگانی است که در ساختار روایت داستان های خود، رویکردی ویژه به نمایش جنبه های روانی شخصیتها دارد. بنا بر نظریة روان شناسانة فروید دربارة دو غریزة عشق و مرگ به عنوان دو غریزة اصلی انسان- غریزة عشق به زندگی در پی شکست و نرسیدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جای خود را به غریزة مرگ میدهد. در این مجال، ردپای این نظریة روان شناختی در بنمایة داستان های هدایت بررسی می شود.
سیمای زن و عشق در شاهکارهای حماسی دده قورقود و ایلیاد وادیسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تأملّی در دیوان جلال طبیب شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که در شعر حافظ اثر سروده های دیگر شاعران قابل ملاحظه است، بدین توضیح که خواجه بزرگوار مضامین و معانی شعر دیگر شاعران را با هنرمندی و تسلّطی بی نظیر آنگونه که سزاوار بوده در شعر خود به کار گرفته و به شایستگی ادا کرده و به منظور بررسی سرچشمه های سخن حافظ و ارائه سلطه بلامعارض او در سخنوری توجه به این منابع و مقایسه آنها با سخن خواجه برخی و بهری از توانایی خواجه را در سخنوری می نماید. نگارنده بر آن شد که شعر جلال را از این زاویه و تأثیری که او از سعدی پذیرفته و تأملات دیگر نیز بررسی کند. در این زمینه نیاز به نسخه ای منقح بود که خوشبختانه پژوهنده ارجمند آقای پورجوادی اخیراً براساس نسخه ای نه چندان خوانا که در حاشیه دیوان دیگری بوده و با اهتمام تمام در مراجعه به مآخذ دیگر به تصحیح و چاپ دیوان او همّت گماردند و این امکان حاصل آمد. آنچه عرضه می شود حاصل تأملی است بر این دیوان که به نظر صاحب نظران می رسد باشد که در صورت مقرون بودن این تأملاّت به صواب، در آینده منظور نظر استاد قرار گیرد.
بررسی قرابت های معنایی بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم روند رو به رشد سعدی پژوهی در چند دهه اخیر، هنوز جای پژوهش های بایسته بسیاری در این عرصه خالی است. بررسی اشتراکات مضمونی و قرابت های معنایی، بویژه در زمینه آموزه های اخلاقی سعدی در «گلستان» و «بوستان» از مواردی است که تاکنون از نظر مغفول مانده است. موضوع پژوهش حاضر واکاوی این مضامین در دو اثر یادشده است.
شناخت خط سیر اندیشه های تعلیمی سعدی، بیان یک اندیشه به شیوه های مختلف و درک بهتر «بوستان» و «گلستان» از اهداف اصلی پژوهش حاضر محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی تجزیه و تحلیل خواهند شد.
نتیجه نشان می دهد که سعدی بر خلاف نظر بسیاری از پژوهشگران، در هر دو کتاب (بوستان و گلستان) خط سیر فکری واحدی را دنبال می کند که بازگویی آن با واژگانی متفاوت و قراردادن آن به گونه ای ماهرانه در لابلای متن این آثار، موجب شده این مساله در نگاه اول از دید خوانندگان پنهان بماند، مساله ای که نادیده گرفتن آن موجب شده وجوه اشتراک این دو اثر مغفول بماند.
مضامین و بن مایه های ادبیات پایداری در اشعار ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری معاصر ایران را به سه دوره مشروطیت، عصر پهلوی و روزگار انقلاب اسلامی تقسیم کرده اند. یکی از پیشروان ادبیات پایداری معاصر، میرزا محمدصادق ادیب الممالک فراهانی، شاعر، ادیب و روزنامه نگار دوران مشروطه، است که بن مایه های ادبیات پایداری در اشعار سیاسی و اجتماعی وی دیده می شود. این پژوهش با ذکر مختصری از زندگی و احوال ادیب الممالک، به بن مایه های ادبیات مقاومت در اشعار وی، چون وطن دوستی، ظلم ستیزی، ابراز انزجار از دشمن، دعوت به اتحاد ملی، غیرت اسلامی، حق طلبی، مرثیه بر شهدای راه آزادی، ستایش از آزادی و مشروطه و مضامینی از این دست پرداخته است.
نوع بیان ادیب الممالک برای بازگویی این مضامین، به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم است. بیان غیرمستقیم وی نیز به دو دسته حکایت ها و داستان های تمثیلی و سمبل ها و استعارات منفرد درباره موضوعاتی چون ایران، استبداد و استعمار، مشروطه و مستبدان و مشروطه خواهان دروغین قابل تقسیم است. از طریق بن مایه ها و تحلیل آنها در اشعار وی، می توان سیر تفکر، نمودهای آن و گستره اندیشه پایداری را در حوزه جغرافیایی ایران عهد مشروطه و حوزه اندیشگانی شاعران آن عهد، بررسی کرد. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
استقامت و پایداری در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم مطرح شده در قرآن، استقامت و پایداری است. با بررسی آیات قرآن مشخص می شود که پایداری در قرآن کریم مرتبط با صبر، حلم، ثبات قدم و استقامت است و هر یک از واژه های فوق، مرتبه ای از پایداری را به خود اختصاص می دهند به طوری که صبر و حلم، مقدمه پایداری، ثبات قدم دومین گام و استقامت سومین و مهم ترین گام در راه رسیدن به پایداری در قرآن است. عوامل رسیدن به ثبات قدم و استقامت در قرآن از این قرار است: مژده پیروزی دادن در جنگ، یاری خواستن از خداوند و یادآوری نعمت های او، داشتن قول ثابت، دوری از وعده و وعیدهای مشرکان و اینکه انسان به راه کج نرود و از مسیر خود منحرف نشود و در عمل خود، پایداری داشته باشد. استقامت و پایداری در قرآن، باعث برخورداری از امداد غیبی و دوری از خوف و حزن می شود. برای استقامت و پایداری، مصداق هایی نیز در قرآن ذکر شده است که از جمله آنهاست: داستان ابراهیم و پرتاب او به آتش و تبدیل شدن آن به گلستان و هجرت او به سرزمین دیگر برای حفظ ایمان خود از گزند کافران و قربانی کردن فرزند خود و استقامت و پایداری او و فرزندش در این امر.
هم سنجیِ روایت «جم» در اسطوره و حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به لطف پیشرفت مطالعاتِ ساختارگرا و نظریه های روایت شناسی، امکانِ بازشناسی گونه های مختلف روایی به شکل دقیق تری فراهم آمده است. شناخت قوانین روایی حاکم بر هریک از گونه ها و تفاوت های ساختاری میان آن ها، به درک بهتر تمایزهای میان ژانرهای گوناگون کلام کمک شایانی خواهد کرد. «حماسه» گونه ای است که بر اثر تکامل جنبه هایی از روایت اسطوره ای به وجود آمده است. هدف ما در این جستار، هم سنجیِ یک روایت اسطوره ای مشخّص (در اوستا و متون پهلوی) با ساخت همان روایت در شاهنامه است. مقصود از چنین مقایسه ای، بررسی این مسأله است که ساختِ این روایت اسطوره ای پس از انتقال و بازسرایی در شاهنامه، چه تفاوت هایی کرده است. با وجود شباهت برخی رئوس اصلی داستان جمشید در اسطوره و حماسه، تفاوت های مهمی نیز میان این دو وجود دارد که در این مقاله تلاش می کنیم به بررسی برخی از آن ها بپردازیم.