فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیمارستان ها برای رویارویی با چالش هزینه های روزافزون، مجبور به اتخاذ استراتژی هایی برای استفاده کارا از منابع هستند. متوسط طول مدت اقامت شاخصی مهم و کاربردی در ارزیابی کارایی بیمارستان ها است. این مطالعه به هدف تعیین عوامل موثر بر مدت اقامت بیماران در بخش عفونی بیمارستان رازی شهر اهواز انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی بود که به روش مقطعی در سال 1391 انجام شد. جامعه آماری، بیماران بستری در بخش عفونی بیمارستان رازی شهر اهواز و نمونه برابر با کل پرونده های مربوط به بیماران بستری در بخش عفونی در سال 1390 و شش ماه اول 1391 بود (1000 پرونده). داده ها با استفاده از فرم ثبت اطلاعات گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های mann whitney، Kruskal-wallis ، Spearman correlation و Logestic Regression انجام و از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.
یافته ها: میانگین و میانه مدت اقامت بیماران به ترتیب برابر با 1/8±4/9 و 7 روز بود. متوسط مدت اقامت بیمار با متغیر های وضعیت بیمار هنگام ترخیص، نوع بیمه بیمار، تعداد ویزیت ها، محل سکونت بیمار، تعداد کل آزمایش های انجام شده و تعداد کل سایر خدمات تشخیصی ارتباط معناداری داشت(05/0p<). تنها متغیر با ارزش برای پیش بینی مدت اقامت بیمار، تعداد آزمایش های انجام شده بود.
نتیجه گیری: توجه به ضرورت و تناسب انجام برخی ازمایشات و خدمات تشخیصی و ویزیت ها مفید به نظر می رسد. همچنین طراحی فرآیندهایی جهت کوتاه تر کردن اجرای آزمایشات تشخیصی می تواند در کاهش مدت اقامت بیماران موثر باشد.
رفتار اطلاعیابی پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران در حرفه ی خود نیازمند کسب اطلاعات در سطح وسیعی می باشند، چرا که در بسیاری از مواقع تصمیم آنان برای بیمار نقش حیاتی دارد. وجود اطلاعات کافی و روزآمد می تواند تصمیم گیری را برای پرستاران آسان تر سازد. هدف مطالعه ی حاضر تعیین رفتار اطلاع یابی پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر یزد بود. بنابراین این مطالعه درصدد پاسخگویی به این مسأله بود که پرستاران اطلاعات مورد نیاز خود را از چه منابع یا کانال های اطلاعاتی بدست می آورند و چه موانعی آنها را از جستجوی مدارک و شواهد معتبر باز می دارد.
روش بررسی: جامعه ی پژوهش در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی 320 پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر یزد در سال 1390 شمسی با حداقل یک سال سابقه ی کار بود که به وسیله ی نمونه گیری آسان انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته که روایی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 78/0 مورد تایید قرار گرفت، استفاده شد که در آن نوع منابع مورد استفاده جهت جستجوی اطلاعات، هدف از جستجوی اطلاعات، موانع و مشکلات بازیابی اطلاعات و نیازهای اطلاعاتی پرستاران مورد سوال قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 17، آمار توصیفی برای توصیف داده ها و از آزمون آماری Chi-squire جهت بررسی یکنواختی گویه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشتر پرستاران دارای مدرک لیسانس و سابقه کاری 29/7±81/9 و اکثر آنها زن بودند. آگاهی از پیشرفت های جدید در حوزه ی پرستاری مهمترین نیاز اطلاعاتی بیشتر پرستاران بود. بیشترین منبع مورد استفاده ی آنها اینترنت (موتورهای جستجوی عمومی) و هدف اکثر آنها روزآمدن کردن اطلاعات بود. 8/74% از پرستاران کمبود وقت را مهمترین مانع برای جستجوی اطلاعات ذکر نمودند.
نتیجه گیری: پرستاران به خوبی به اهمیت روزآمد بودن اطلاعات در شغل شان که با بیمار پیوند خورده است آگاهند. اما دستیابی به اطلاعات جدید و روزآمد در حوزه پرستاری نیازمند آموزش وکسب مهارت های خاصی است. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که مسؤولین بیمارستان ها بازه ی زمانی مشخصی را برای فعالیت های آموزشی و پژوهشی پرستاران در نظر بگیرند.
میزان آگاهانه بودن رضایت کسب شده از بیماران بستری در بیمارستان های منتخب شهرستان شیراز در سال 1392(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : حقوق بیمار تکلیفی است که یک مرکز درمانی در قبال بیمار برعهده دارد و رضایت آگاهانه، موافقت آزادانه و ابطال پذیر فرد واجد صلاحیت (بیمار) مبنی بر مشارکت در تصمیم گیری درمانی به دنبال آگاهی از ماهیت، هدف و پیامدهای آن با اعتقاد بر تأثیر این مشارکت در انتخاب مؤثرترین و مفیدترین روش درمانی می باشد. این پژوهش با هدف تعیین میزان آگاهانه بودن رضایت کسب شده از بیماران بستری در بیمارستان های منتخب شهرستان شیراز در سال 1392 خورشیدی صورت گرفت.
روش بررسی : پژوهش حاضر از نوع تحلیلی بوده که به صورت مقطعی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 136 بیمار بستری شده در بیمارستان های منتخب شیراز در سال 1392 خورشیدی بوده است که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده از هرکدام از بیمارستان ها، 34 بیمار به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، استفاده از منابع الکترونیکی و اینترنتی و براساس پرسش نامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین اعتبار علمی پرسش نامه از روش اعتبار محتوا استفاده شد و بدین منظور، پرسش نامه در بین تعدادی از اساتید و صاحبنظران متخصص درزمینه مدیریت اطلاعات بهداشتی و آمار توزیع گردید و با بهره گیری از نظرات و راهنمایی های ایشان، سوالات پرسش نامه مورد بررسی محتوایی قرار گرفته و ابهامات آن برطرف گردید تا اعتبار آن مورد تائید قرار گیرد. برای محاسبه قابلیت اعتماد یا پایایی از روش آلفای کرونباخ برای پرسش نامه استفاده شد. بدین منظور پرسش نامه اولیه پیش از انجام مرحله اصلی پژوهش در بین 20 نفر از بیماران به طور تصادفی توزیع گردید و پس از جمع آوری، داده های پرسش نامه با استفاده از آزمون تعیین میزان پایایی نرم افزار SPSS، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت.تجزیه و تحلیل داده ها با کمک آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین و انحراف معیار) صورت گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که کمترین میزان آگاهی مربوط به میزان اطلاع بیمار از مزایا و معایب سایر روش های درمانی بوده است به طوریکه در بیمارستان های خصوصی دارای میانگین 38/2 و انحراف معیار 659/1 و در بیمارستان دولتی دارای میانگین 65/2 و انحراف معیار 363/1 بوده است و بیشترین میزان مربوط به میزان اطمینان بیمار به پزشک خود بوده است به طوری که در بیمارستان های خصوصی دارای میانگین 78/4 و انحراف معیار 519/0 و در بیمارستان دولتی دارای میانگین 42/4 و انحراف معیار 037/1 بوده است. همچنین نمره رضایت بیماران بر حسب سن، وضعیت تحصیلات و نوع بستری در تمامی بیمارستان ها (نمازی و بیمارستان های خصوصی) اختلاف معنی داری را نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی وضعیت متوسط اگاهانه بودن رضایت کسب شده از بیماران در بیمارستان های منتخب شهرستان شیراز بود. هم چنین مشخص گردید که فرایند، نحوه و شیوه های کسب رضایت آگاهانه می بایست براساس شرایط مکانی و زمانی و براساس میزان تحصیلات بیمار تغییرات اساسی داشته باشد.
بررسی تغییرات 10-ICD در فرایند روزآمدسازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان جهانی بهداشت با ایجاد تغییرات در ساختار سیستم طبقه بندی بین المللی بیماری ها سعی در روزآمدسازی آن متناسب با نیازهای اطلاعاتی جامعه ی علمی دارد. در این مطالعه تغییرات 10-ICD (International classification of diseases) در فرایند روزآمدسازی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: داده های این مطالعه ی توصیفی برگرفته از سایت سازمان جهانی بهداشت بود که پس از دسته بندی در قالب تعیین نوع تغییرات، نوع دستورالعمل ها جهت ایجاد تغییر، منبع ایجاد تغییر و سال تأیید و اعمال تغییرات بر اساس آمار توصیفی مورد تفسیر
قرار گرفت.
یافته ها: از تعداد 1914 تغییری که در 10-ICD در فاصله ی سال های 1995 تا 2009 رخ داده است، بیشترین تغییر در جلد سوم با 1249 مورد (53/65 درصد) بوده است. بیشترین تغییرات بزرگ در جلد اول با 264 مورد (19/50 درصد) و بیشترین تغییرات کوچک در جلد دوم با 69 مورد (64/49 درصد) اعمال شده است. بیشترین دستورالعمل تغییرات در هر سه جلد مربوط به اضافه کردن (Add) موردی به سیستم بوده است. در بین گروه های فعال ایجاد کننده ی تغییرات، MRG (Mortality reference group) با 107 مورد (34/20 درصد) و 116 مورد (45/83 درصد) به ترتیب در جلد اول و دوم و آلمان با 305 مورد (42/24 درصد) در جلد سوم بیشترین نقش را داشته اند.
نتیجه گیری: حفظ سیالیت یک سیستم طبقه بندی در حوزه ی سلامت امری خطیر و ضروری است. این سیالیت در 10-ICD با ایجاد تغییرات چشم گیر به دلیل افزایش کشفیات جدید در زمینه ی پزشکی، تجهیزات تشخیصی و درمانی و به دنبال آن اطلاعات سلامت رخ داده است. در ایران نیز به دلیل سیاست دولت مبنی بر ایجاد پرونده ی الکترونیک سلامت ایرانیان، نیاز به استفاده از سیستم طبقه بندی روزآمد بیشتر احساس می شود.
مدل ارزیابی قابلیت اطمینان انسان در دستگاه های پزشکی بر اساس تکنیک FMEA و تئوری فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، از تکنیک های مهندسی قابلیت اطمینان، در بسیاری از صنایع به منظور بهبود عملکرد مدیریت تعمیر و نگهداری تجهیزات، با موفقیت استفاده شده است. مدل های بازرسی و بهینه سازی بسیاری توسعه یافته و به طور گسترده ای برای رسیدن به نگهداری سطح بالا (یعنی تعادل عملکرد، خطر، منابع و هزینه برای رسیدن به یک راه حل بهینه) بکار برده شده اند. یکی از چالش های موجود در حوزه مدیریت سلامت چگونگی بهبود ایمنی، امنیت و قابلیت اطمینان در تجهیزات پزشکی است. ایجاد یک سیستم ارزیابی و تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان انسان در تجهیزات پزشکی، به منظور بهبود کیفیت درمان پزشکی ضروری می باشد. در این تحقیق مدلی بر اساس روش SHELL و ترکیب تکنیک FMEA و متغیر های کلامی فازی برای ارزیابی و تجزیه تحلیل قابلیت اطمینان انسان برای دستگاه های پزشکی ارائه شده است. تئوری فازی برای ثبت نظرات کارشناسان در مورد حالات خرابی و محاسبات مقدار اولویت ریسک هر یک از زیر سیستم ها ، بکار برده شده است. نتایج حاکی از اینست که در ارزیابی قابلیت اطمینان انسان در تجهیزات پزشکی باید بیشتر بروی کاهش وقوع خرابی های پنهان و پر ریسک نرم تمرکز داشت و در طراحی و انجام عملیات توسط تجهیزات پزشکی باید به ارتباط و همکاری بین طراح تجهیزات و کاربران تجهیزات توجه کرد.
روابط فردی، انباشت دانش و عملکرد خدمات مراقبت سلامت
حوزههای تخصصی:
روابط فردی مؤثر همراه با دانش و تجربه کافی در زمینه مراقبت سلامت، منجر به ارائه خدمات
با کیفیت و مناسب به بیماران می شود. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط فردی و
انباشته دانش و نحوه اثرگذاری آنها بر عملکرد خدمات مراقبت سلامت در بیمارستانهای آموزشی
منتخب شهر تهران انجام شده است. یافته ها حاصل از تحقیق با استفاده از مدلسازی معادلات
ساختاری نشان میدهد که روابط فردی روابط فردی از طریق حافظه فردی و سازمانی اثر مثبت و
معنی دار قوی بر عملکرد خدمات مراقبت سلامت در بیمارستان دارد. همچنین یافتهها نشان
میدهد که روابط فردی اثر مستقیمی بر عملکرد خدمات ندارد. از آنجا که در ارائه مراقبت سلامت با
جان انسانها سرو کار داریم مسئله عملکرد و کیفیت ارائه خدمات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار
است. بنابراین مدیران بیمارستانها باید زمینه های بهبود و ارتقا روابط فردی پرسنل را در جهت
خلق و تسهیم دانشسازمانی فراهم نمایند تا به عملکرد بهتر خدمات مراقبت سلامت دست یابند
همبستگی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سنجش عملکرد بیمارستان ها با توجه به جایگاه ویژه بیمارستان ها در ارائه خدمات در بخش بهداشت و درمان هر کشور از اهمیت بالائی برخوردار است. کارا و اثربخش بودن فعالیت های بیمارستانی یا به عبارتی دیگر عملکرد صحیح کارکنان و استفاده مناسب از منابع با استفاده از شاخص های عملکردی، ارزیابی می گردد. در تحقیق حاضر، به تعیین رابطه ی بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه تحلیلی بوده و به صورت مقطعی در سال 90-1389 خورشیدی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد شامل 22 بیمارستان به استثنای بیمارستان روانپزشکی ابن سینا حجازی مشهد بود. اطلاعات مورد استفاده در این مطالعه که شامل شاخص های استاندارد فعالیت بیمارستانی است با استفاده از چک لیست از سامانه اتوماسیون آماری دانشگاه علوم پزشکی مشهد استخراج شد. صحت اطلاعات توسط کارشناسان اداره آمار دانشگاه مذکور بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها از ضرایب همبستگی Spearman و Kendall و آزمون Student با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05/0در نظر گرفته شد.
یافته ها: طبق ارزشیابی صورت گرفته توسط معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1390خورشیدی، 7/72 درصد بیمارستان ها درجه یک و 3/27% دارای درجه دو ارزشیابی بودند. در سال 1390، متوسط ضریب اشغال تخت بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد 8/58±80/69، متوسط اقامت بیمار 1/16±2/67، متوسط میزان مرگ و میر 10/39±15/37، متوسط میزان گردش تخت 15/50±68/116 و متوسط فاصله گردش تخت 53/0±14/1 بود. 50 درصد بیمارستان ها به لحاظ ضریب اشغال تخت، 3/77درصد به لحاظ متوسط اقامت بیمار، 7/72درصد به لحاظ میزان مرگ و میر، 100درصد به لحاظ میزان گردش تخت و 9/90درصد به لحاظ فاصله گردش تخت در سال 1390دارای وضعیت مطلوب بودند. ارتباط بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها به لحاظ آماری معنادار، ولی شدت میزان ارتباط ضعیف ارزیابی گردید.
نتیجه گیری: شاخص های عملکردی متوسط اقامت بیمار، میزان مرگ و میر، گردش تخت و فاصله گردش تخت بیمارستان های مورد مطالعه در حد مطلوب و شاخص ضریب اشغال تخت در حد متوسط بود. وجود ارتباط ضعیف بین شاخص های عملکردی و درجه ارزشیابی بیمارستان ها لزوم بازنگری در نظام ارزشیابی بیمارستان را مورد تأکید قرار می دهد. تخصصی شدن ارزشیابی بیمارستان ها با تأکید بر شاخص های عملکردی و انجام ارزشیابی توسط یک ارگان مستقل از جمله راهکارهای واقعی تر شدن نظام ارزشیابی بیمارستان ها است.
تمرکز سازمانی و عوامل موثر بر آن در بیمارستان های دانشگاهی استان کرمان: دیدگاه مدیران اجرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شرایط بیمارستان ها، تفویض اختیار و تمرکززدایی جز وظایف ظریف و دقیق مدیران این سازمان ها قلمداد می شود. پژوهش حاضر به تعیین میزان تمرکز سازمانی و عوامل مؤثر بر آن از دیدگاه مدیران اجرایی بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش تحلیلی است که به روش سرشماری در سال 1387 خورشیدی بر روی کلیه 15 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان و 60 نفر مدیران وابسته، به عنوان جامعه پژوهش انجام شده است. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه محقق ساخته که روایی صوری آنها از طریق پانل متخصصین مدیریتی و اعمال نظرات اصلاحی و پایایی آنها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 76/0 و 79/0 تأیید گردید استفاده شد و همچنین جهت تحلیل داده ها، از آماره های توصیفی و آزمون های آماری تی، آنالیز واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: میانگین کلی تمرکز سازمانی در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی کرمان 3/67 و به ترتیب در مدیران بیمارستان ها 20/71 درصد، در مدیران پرستاری 47/66 درصد، در سوپروایزران آموزشی 87/67 درصد و در سوپروایزران بالینی 47/63 درصد بود. همچنین بین دو متغییر میزان تمرکز سازمانی با پست سازمانی رابطه معناداری مشاهده شد. از بین متغیرهای جمعیت شناختی نیز تنها ارتباط آماری معنی داری بین متغیر جنسیت و درجه تمرکز همه مدیران مشاهده شد.
نتیجه گیری: به استناد یافته ها باید گفت که بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی کرمان رویهم رفته به صورت نیمه متمرکز اداره می شوند. لذا بازنگری در قوانینی که به عنوان مانع تفویض اختیار در بیمارستان ها تلقی می شوند، جهت ارتقای کیفیت خدمات مدیریتی ضروریست.
تأثیر فن آوری اطلاعات در ارتقای نظام سلامت از دیدگاه کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت تأثیرات بالقوهی فن آوری اطلاعات در صنعت خدمات سلامت از قبیل اثر بر فرایند درمان، سرعت و سهولت بازیابی اطلاعات و در دسترس قرار دادن این اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات بالینی مبتنی بر موقعیت و فعالیت های مدیریتی، آموزشی و پژوهشی، میتواند مبنای برنامه ریزیهای استراتژیک به منظور ارتقای دستاوردهای نظام سلامت مبتنی بر فن آوری و در نهایت، ارتقای سطح سلامت جامعه گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان، که مهم ترین کاربران سیستم فن آوری اطلاعات در حیطهی بهداشت و درمان هستند، انجام گردید تا میزان آمادگی آنان برای پذیرش این گونه سیستم ها سنجیده شود.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی- مقطعی در نیمه ی اول سال 1388 انجام گردید و در آن دیدگاه 301 نفر (به روش نمونه گیری طبقه ای) از کارکنان بیمارستان شهید بهشتی کاشان نسبت به تأثیر فن آوری اطلاعات در نظام بهداشت و درمان، با استفاده از پرسش نامه ای محقق ساخته، شامل سؤالاتی درباره ی تأثیر فن آوری اطلاعات بر فرایندهای درمانی، آموزشی، پژوهشی و اداری مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش پایایی پرسش نامه، از روش Split half استفاده شد و ضریب همبستگی 97 درصد به دست آمد. روایی پرسش نامه نیز با بهره گیری از نظرات چند تن از استادان مدارک پزشکی سنجیده شد. سپس داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیلی با کمک نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.
یافته ها: نگرش کلی جامعه ی پژوهش که 9/34 درصد آنان را زنان و 1/65 درصد را مردان در کلیه ی گروه های بالینی و اداری تشکیل میدادند، با میانگین امتیاز 5/367 نسبت به تأثیر فن آوری اطلاعات بر ارتقای سطح سلامت مثبت بود. همچنین جامعه ی پژوهش، تأثیر فن آوری اطلاعات را بر افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و تسریع در روند تشخیص و درمان به ترتیب با میانگین امتیازات 1/464، 3/311 و 2/434 مطلوب ارزیابی نمود.
نتیجه گیری: مثبت بودن نگرش جامعه ی پژوهش مبین این است که بستر و زمینه ی مناسب برای اجرا و توسعه ی فن آوری اطلاعات در بیمارستان مورد مطالعه، مهیا می باشد و باید گام هایی را جهت اجرای HIS و رسیدن به پرونده ی الکترونیک سلامت بیمار برداشت که در این راستا، باید موانع و مشکلات کاربرد این فن آوری ها شناسایی گردد و اقداماتی در جهت بودجه بندی صحیح و توسعهی استانداردها و پروتکل ها برای تسهیل و توسعه ی شبکهی اطلاعات سلامت صورت گیرد.
تنظیم بودجه بیمارستانی با بهره گیری از تعیین ارزش خدمات به وسیله آمار
حوزههای تخصصی:
آیا تشکیلات مصوب و شاغلین مراکز آموزشی، درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران با معیارهای ملاک عمل همخوانی دارد؟
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری تمرکز موضوعی و پژوهشگران متمرکز بر آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
واژه های کلیدی: پژوهشگر، مرکز تحقیقات h، موضوعی h، ارزیابی،
نقد کتاب: نقدی بر خدمات مرجع و اطلاع یابی: از نظریه تا عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
علیجانی، رحیم؛ کرمی، نورا...؛ خدمات مرجع و اطلاع یابی: از نظریه تا عمل. ویراسته ی زاهد بیگدلی. تهران: نشر چاپار، 1388، 220 ص، شابک: 5-25-5294-600-978.
مروری بر عفونت های بیمارستانی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر زمان انتظار بیماران در فرآیند خدمات ارتوپدی بخش اورژانس بیمارستان با رویکرد مدیریت ناب: مطالعه موردی دربخش اورژانس بیمارستان آیت آلله کاشانی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر جدید سلامت انسان ها بیش از هر زمان دیگری در معرض خطرات و حوادث گوناگون قرار دارد و این بیمارستان ها هستند که نقش بازگرداندن سلامت به افراد جامعه را ایفا می کنند. بخش اورژانس، مراقبت های تشخیصی- درمانی اضطراری و فوری را برای بیمارانی فراهم می کند که یا در اثر بروز سوانح و حوادث آسیب دیده اند و یا به طور ناگهانی بیماری آنها تشدید شده است در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند شناسایی عوامل موثر بر افزایش این زمان ها می باشد. مدیریت ناب یکی از ابزارهای شناسایی عوامل موثر بر افزایش زمان انتظار بیماران و بهبود فرآیند ارایه خدمات می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل موثر بر زمان انتظار بیماران در فرآیند خدمات ارتوپدی دربخش اورژانس بیمارستان آیت اله کاشانی با رویکرد مدیریت ناب انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و مورد کاوی است. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان آیت اله کاشانی جهت دریافت خدمات ارتوپدی در فصل تابستان سال 1390خورشیدی بود. به منظور ایجاد مدل شبیه سازی داده های مورد نیاز در زمینه ورود بیماران و ارایه خدمت ارتوپدی برای 60 نفر (بر طبق فرمول تعیین حجم نمونه) از بیماران درهفته آخر تیر و هفته اول مرداد جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها، فرم هایی بود که توسط پژوهشگر طراحی شد و روایی آن توسط استادان و صاحبنظران مربوط مورد تایید قرار گرفت. محتوی این فرم ها شامل زمان ورود بیمار، زمان شروع و پایان دریافت خدمات ارتوپدی بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار easy fit استفاده شد. در ادامه نمودار جریان ارزش مبتنی بر اصول مدیریت ناب از منظر بیماران شناسایی گردید. در گام بعد اتلاف های موجود در فرآیند شناسایی شد و راهکارهایی برای رفع آنها پیشنهاد شد در پایان به کمک نرم افزار simul8 مدل شبیه سازی ایجاد شد و تاثیر برخی از این راهکارها بر متوسط زمان حضور بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در خصوص اتلاف های 7 گانه مرتبط با فرآیند ارائه خدمات ارتوپدی در مجموع تعداد 30 اتلاف شناسایی شد. برای رفع این اتلاف ها در مجموع 16 راهکار پیشنهاد شد. نتایج بررسی تاثیر برخی از این راهکارها بر متوسط زمان حضور بیمار جهت دریافت خدمات ارتوپدی نشان داد که در راهکارهای 4( قراردادن یک بسته اتاق عمل (stock))، 5 (اجرای نظام آراستگی (5s)) و 14 (استفاده از تکنیک تعویض قالب در تک دقیقه در قسمت پاراکلینیک) به ترتیب متوسط زمان حضور بیمار جهت دریافت خدمات ارتوپدی از از 139 دقیقه به 118 ،121 و 131 کاهش یافت.نتایج حاصل از اجرای همزمان اجرای این سه راهکار نشان داد که متوسط زمان حضور بیمار در اورژانس از 139 دقیقه به 95 دقیقه کاهش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که می توان بسیاری از اتلاف های موجود در فرآیند ارایه خدمات ارتوپدی را با صرف هزینه های اندک حذف نمود لازمه این امر استفاده از ابزارهای علمی در زمینه بهبود فرایندها از جمله تکنیک های مدیریت ناب می باشد. به منظور نیل به هدف فوق لازم است مدیران و سیاست گذاران حوزه سلامت با این تکنیک ها آشنا شده و زمینه استفاده عملی این روش ها در بخش های بهداشتی و درمانی فراهم شود.
الگوهای انتشار مقاله و رفتار استنادی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی تولیدات علمی، ابزار مناسبی برای شناخت وضعیت گذشته و سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر تعیین الگوهای انتشار مقاله و رفتار استنادی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بود.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، 179مقاله که در بازه زمانی اول جولای 2008 تا پایان ژوئن 2010 میلادی با همکاری حداقل یکی از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین تألیف شده، با روش های کتابسنجی و تحلیل استنادی بررسی شده اند. داده های گردآوری شده در قالب فایل Excel ذخیره شده و با روش های آماری توصیفی شامل محاسبه فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شده اند.
یافته ها: 3/66 درصد کسانی که در تألیف مقالات مشارکت داشته اند، استادیار و 3/64 درصد از آنها مرد بودند. 2/66 درصد از آنها در دانشکده پزشکی اشتغال داشتند. 6/15درصد از مقالات درInformation Sciences Institute(ISI) نمایه شده و 86 درصد مقالات پژوهشی و 8/2درصد مروری بودند. 2/86 درصد از استنادها مقالات مجلات و زبان 8/92درصد آنها انگلیسی بود. نیمه عمر استناد 9 سال محاسبه گردید.
نتیجه گیری: 8/56 درصد اعضای هیأت علمی در تألیف هیچ مقاله ای مشارکت نداشته اند؛ نسبت مشارکت زنان، دانشیاران و مربیان و شاغلین دانشکده های پرستاری و مامایی، بهداشت و پیراپزشکی و دندانپزشکی پایین تر از حد انتظار است؛ لذا اقدامات زیر ضروری است: 1) شناسایی عوامل مشارکت پایین گروه های مذکور و ایجاد و تقویت انگیزه های لازم در ایشان؛ 2) آموزش چیستی ISI و چرایی لزوم انتشار مقاله در آن 3) آموزش نحوه نگارش مقالات مروری؛ و 4) اشتراک دوره های حداقل 9 ساله مجلات انگلیسی.
وضعیت سیستم اطلاعات مدیریت بخش رادیولوژی در بیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم های اطلاعات مدیریت بخش رادیولوژی(Radiology Management Information Systems:RMIS) از طریق ارائه اطلاعات با کیفیت و مناسب به مدیران، نقشی مهم در فرآیندهایی از جمله تصمیم گیری، کنترل، سازماندهی و برنامه ریزی ایفا می کنند. با توجه به اهمیت اطلاعات معتبر و جامع برای مدیران جهت اتخاذ تصمیمات منطقی و درست، در این پژوهش وضعیت RMISبیمارستان های آموزشی تابعه دانشگاه های علومپزشکی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- مقطعیکه طی سالهای 1390 تا 1391 صورت پذیرفت،بیمارستان های تابعه دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران به دو طبقه تقسیم گردیدند. سپس، با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ی پژوهش مشتمل بر 21 بیمارستان انتخاب گردید. گردآوری داده ها به روش مشاهده و مصاحبه حضوری و با استفاده از چک لیست و پرسشنامه انجام گردید. روایی ابزار از طریق اعتبار محتوا سنجیده شد وبرای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آزمون- باز آزمون (Test – retest, r= 0/89) استفاده گردید.در نهایت،داده ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شدند.
یافته ها: در اکثر مراکز تحت مطالعه، سیستم های اطلاعات مدیریت بخش رادیولوژی به صورت دستی- کامپیوتری وجود داشت. در مراکز مذکور، داده های مربوط به تجهیزات(4/44 درصد- 8/27 درصد) و داده های اداری- مالی (3/33 درصد- 6/16 درصد) به میزان اندکی جمع آوری می شدند.سیستم اطلاعات بیمارستان (در سیستم های کامپیوتری)و ایندکس اصلی بیماران و دفترچه ی بیمه بیماران (در سیستم های دستی) مهمترین منابع گردآوری داده هامحسوب می شدند. از میان گزارشات تولید شده در RMIS،گزارشات مربوط به شاخص های کلیدی و گزارشات مالی کمترین فراوانی را به خود اختصاص می دادند. همچنین، در تمام مراکز،RMISبا سیستم اطلاعات بیمارستان ارتباط داشت و با سایر سیستم های اطلاعات نیز به میزان (8/27 درصد- 7/16 درصد) در ارتباط بود.
نتیجه گیری:ارتقاء و توسعهسیستم های اطلاعات مدیریت بخش رادیولوژی در پرتو اتخاذ تمهیدات و برنامه ریزی های لازم در زمینه هایی از جمله گردآوری کامل داده ها (پرسنل، تجهیزات و امور مالی) میسر خواهد گردید.بعلاوه،پردازش دقیق و کامل داده ها، تهیه و توزیع اطلاعات و نیز تهیه گزارشات به شیوه ای مناسب،نقشی مهم در این زمینه ایفا می نمایند.
سیمای شکایات بیماران در بیمارستان های آموزشی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:امروزه رسیدگی به شکایات به عنوان جزیی ضروری از نظام مراقبت های سلامت در جهت ارتقای رضایت بیمار بر شمرده می شود. این پژوهش بدنبال تعیین وضعیت رسیدگی به شکایات افراد مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی اصفهان بوده است تا بتواند چالش هایی را که در جریان این فرایند وجود دارد را شناسایی نماید.
روش بررسی:این مطالعه توصیفی و از نوع مقطعی گذشته نگراست. محیط پژوهش بیمارستان های آموزشی اصفهان بودند که از بین آنها دو بیمارستان انتخاب شدند. یکی از آنها به عنوان بیمارستان فوق تخصصی و یکی به عنوان بیمارستان عمومی انتخاب شد. جامعه ی مورد پژوهش پرونده ی شکایات مراجعین به واحد شکایت بیمارستان در سال 1391خورشیدی بوده است. در یک بیمارستان 1203 مورد و در بیمارستان دیگر 125 مورد بود. برای گردآوری داده ها از چک لیستی که توسط متخصصین روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده گردید. داده ها از پرونده ها استخراج و با استفاده از جداول توزیع فراوانی به کمک نرم افزار Excel توصیف گردید.
یافته ها:بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان بیان نمود در یکی از بیمارستان هابیش ترین موضوعات مورد شکایت کیفیت خدمات(6/63 درصد) و مسایل عمومی و رفاهی بیمارستان(1/43 درصد) بوده است. شکایات مربوط به کادر پزشکی(45/45 درصد) و کادر اداری(5/54 درصد) هم بالاترین سهم را داشته است. در بیمارستان دیگر سهم شکایت از کادر پزشکی در طی سال رو به افزایش بوده است با اینکه تعداد کل شکایات کاهش یافته است و پس از کادر پزشکی، کادر پرستاری(5/39 درصد) در طول سال سهم دوم شکایات بیمارستان را به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان تجربه ای برای اصلاح عملکرد آتی بیمارستان باشد. به طور کلی نتایج در مورد فرد مورد شکایت در بیمارستان الف نشان می دهد که بیشترین میزان شکایات از پزشکان و فراگیران و کمترین میزان شکایات مربوط به کاردان و کارشناس بیهوشی و اتاق عمل بوده است. به نظر می رسد دلیل این امر اولا عدم آگاهی پزشکان و فراگیران از منشور حقوق بیماران باشد که باید به آموزش این امر به فراگیران مانند سایر مطالب علمی بها داد. در بیمارستان الف دلیل شکایات از پزشکان ثبت نشده بود که می توان با ثبت آنها از ضعف هایی که در این زمینه وجود داشته است آگاهی و اقدامی در جهت بهبود آنها انجام داد. اما در کل کیفیت خدمات و مسایل عمومی و رفاهی از جمله موضوعاتی بوده اند که در این پژوهش حایز اهمیت می باشند.
ارزیابی ریسک های فرایندهای منتخب بخش جراحی گوش، حلق و بینی مرکز آموزشی- درمانی قائم مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خطاهای بخش جراحی گوش- حلق و بینی طیف گسترده ای از خطاها را شامل می شود که اکثر آنها قابل پیشگیری می باشند، لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ریسک های فرایندهای منتخب بخش جراحی گوش- حلق و بینی مرکز آموزشی- درمانی قائم مشهد با روش تحلیل حالات و اثرات خطای مراقبت سلامت انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی اقدام پژوهی و کمی توصیفی- مقطعی(، حالات و اثرات خطای 5 فرایند پرریسک بخش جراحی گوش، حلق و بینی طبق پنج مرحله تبیین شده روش تحلیل حالات و اثرات خطای مراقبت سلامت (HFMEA: Health Failure Mode and Effects Analysis ) از سوی مرکز ملی ایمنی بیمار در سال1392 خورشیدی شناسایی و تحلیل شده است. برای ریشه یابی علل خطا، از مدل Eindhoven و برای تعیین راهکارهای بهبودی از «تئوری حل مساله به روش ابداعی»استفاده شد. برای تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی (مجموع امتیازات) و برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوا و اجماع نظرات اعضای تیم به کمک نرم افزار Excell استفاده شد.
یافته ها: در 5 فرایند منتخب به وسیله «روش رای گیری با استفاده از رتبه بندی»، 22 فعالیت، 48 زیر فرایند 218 حالت خطای بالقوه با تکنیک HFMEA شناسایی شد و 8 حالت خطا (6/3درصد) به عنوان خطاهای با ریسک بالا شناسایی و به درخت تصمیم گیری منتقل شدند. 34/13 درصد از علل خطاهای پرریسک مربوط به عوامل فنی، 9/31 درصد مربوط به عوامل سازمانی، 32/45 درصد مربوط به عوامل انسانی و 6/7 درصد سایر علل بودند.
نتیجه گیری: «ایجاد و بازبینی خط مشی ها و روش اجرایی روشن و شفاف»، «مشارکت بیمار در روند درمان»، «مهندسی مجدد و پایش نحوه کار»، «آموزش توصیه ها و دستورالعمل ها» و «ارتقای ارتباطات بین بخش ها» به عنوان راهکارهای اجرایی برای بهینه سازی و بهبود کیفیت بخش جراحی گوش- حلق و بینی، در دستور کار قرار گرفت.
سیستم های اطلاعاتی برای مدیران بیمارستان
منبع:
تدبیر ۱۳۷۵ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی: