فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۵٬۳۲۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
177 - 198
حوزههای تخصصی:
سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی همانند تکانه ای است که می تواند بر همه بخش های اقتصادی تأثیرگذار باشد. اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از مهم ترین مسائل پیش روی کشور در پی مقاوم سازی، بحران زدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد اقتصادی کشور جهت تعیین وضعیت های محتمل آینده مطرح می شود. یکی از عمده ترین راهکارهای تحقق این اقتصاد توجه به بخش معدن و بهره برداری از موادمعدنی است. منابع معدنی سیلیس نقش چشم گیری در پویایی اقتصاد کشور داشته و با سرمایه گذاری صحیح در بهره برداری از این منابع، امکان کسب ارزش افزوده مناسب در بخش های مختلف اقتصادی وجود دارد. به همین منظور هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش معادن سیلیس بر تبیین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی با رویکرد آینده پژوهی است. در این پژوهش برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش از تکنیک دلفی استفاده شد. نمونه گیری با توجه به تعداد خبرگان (۱۳ نفر) حوزه صنعت و معدن، نمونه در دسترس بوده است. در ابتدا مؤلفه هایی به کمک مستندات سازمانی و خبرگان شناسایی و استخراج شد. مؤلفه های اصلی استخراج شده در این پژوهش عبارتند از: انعطاف پذیری اقتصادی، اقتصاد دانش بنیان، ارزش کارکردی، توسعه پایدار، دیپلماسی اقتصادی که با کمک روش تحلیل سلسله شبکه (ANP) اولویت بندی شدند و بر اساس تکنیک دیمتل به بررسی شدت تأثیر و تأثر فاکتورهای مورد بررسی با رویکرد آینده پژوهی پرداخته شد. نتایج این تحلیل، نشان داد خبرگان اقتصاد دانش بنیان، توسعه پایدار و سپس ارزش کارکردی را به عنوان مهم ترین نقش های معادن سیلیس و بهره وری از موادمعدنی آن در حوزه صنعت و معدن پیش بینی کردند و از میان معیارهای فرعی نیز شتاب دهی به طرح های توسعه ای، زایش سرمایه و دارایی، فرصت های تجاری و رقابت در اقتصاد جهانی به عنوان اولویت دارترین فاکتورهای اثرگذار پیش بینی شدند. نتایج پژوهش حاضر را می توان در تبیین رویکردهای اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار داد؛ به گونه ای که مطابق نتایج پژوهش، طراحی مدل نقش بهره برداری از معادن سیلیس می تواند به عنوان راهکاری در جهت دستیابی به آینده مطلوب سازمان صمت کشور و دستیابی به اقتصاد مقاومتی را سبب ساز باشد.
بررسی تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و انرژی های نوظهور در هزینه های سلامت خانوارهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
33 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و انرژی های نوظهور در هزینه های سلامت خانوارهای ایران طی سالهای 1997- 2021 با استفاده از الگوی غیرخطی خود رگرسیون با وقفه های توزیعی است. مطابق نتایج، بر اساس نتایج ARDL وقفه اول هزینه های بهداشت اثر مثبت و معنی دار بر هزینه های بهداشت دوره جاری داشته است. از طرفی فناوری اطلاعات و ارتباطات، انرژی های نوظهور و مصرف انرژی های تجدیدپذیر تاثیر منفی و معنی دار بر هزینه های بهداشت داشته است همچنین متغیر تجارت تأثیر مثبت بر هزینه های سلامت داشته اما معنی دار نمی باشد. بر اساس نتایج کوتاه مدت NARDL، شوک های مثبت متغیرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و تجارت تأثیر منفی و معنی دار بر هزینه های سلامت داشته و شوک مثبت متغیر انرژی نوظهور تأثیر مثبت اما بی معنی؛ شوک های منفی متغیرهای مصرف انرژی های تجدیدپذیر و تجارت تأثیر مثبت و معنی دار و شوک منفی متغیر انرژی نوظهور تأثیر مثبت و معنی دار و شوک منفی متغیر فناوری اطلاعات نیز تأثیر منفی اما بی معنی بر هزینه های سلامت داشته اند. نتایج برآورد بلندمدت الگوی غیرخطی نیز بیانگر آن بود که شوک های مثبت فناوری اطلاعات و ارتباطات، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و تجارت موجب کاهش هزینه های سلامت شده و معنی دار می باشند و تأثیر شوک مثبت متغیر انرژی نوظهور بر هزینه های سلامت مثبت اما بی معنی بوده است. همچنین شوک های منفی متغیرهای انرژی نوظهور، مصرف انرژی های تجدیدپذیر و تجارت تاثیر مثبت و معنی دار و شوک های منفی متغیر فناوری اطلاعات تأثیر مثبت و بی معنی بر هزینه های سلامت داشته اند.
تحلیل قابلیت های دهیاری ها در مدیریت بحران )مطالعه موردی استان همدان((مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۷۵-۵۵
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها یکی از نهادهای محلی در نظام مدیریت روستایی به شمار می روند که طی سال های اخیر در راستای ساماندهی به وضعیت مدیریت روستایی، تأسیس شدند. هدف پژوهش حاضر تحلیل ظرفیت ها و قابلیت های دهیاری های استان همدان در مدیریت بحران بود که با استفاده از راهبرد پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دهیاران استان همدان بودند که طبق آخرین امار 716 نفر می باشند. از این تعداد 250 نفر به شیوه تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. قابلیت ها و نقش دهیاری ها در مدیریت بحران روستاهای استان همدان به کمک نرم افزار Smart PLS شناسایی و سپس تحلیل شدند. نتایج نشان داد مهم ترین قابلیت ها و اقدامات دهیاری ها قبل از وقوع بحران شامل مقوله های «آموزش»، «هماهنگی سازمانی»، «بهداشتی و درمانی»، در حین وقوع بحران شامل مقوله های «اطلاع رسانی»، «سازمان دهی گروه ها» و «اقدامات انتظامی و امنیتی»، و پس از بحران شامل اقدام های «بازسازی»، «ارزیابی خسارت ها» و «تسهیلات و خدمات» می باشند. برگزاری دوره های آموزشی پودمانی برای آماده سازی دهیاران، استفاده از سامانه های پیش آگاهی و بکارگیری ظرفیت های رسانه های اجتماعی برای افزایش توانایی مدیریت بحران در مناطق روستایی برای افزایش ظرفیت دهیاری ها در مدیریت بحران مناطق روستایی ضروری است.
طراحی نظام مدیریت دانش برای سازمانهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۰
57 - 84
حوزههای تخصصی:
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با داشتن بیشترین نیروی انسانی و گستردگی حوزه جغرافیایی و تنوع ماموریتهای واگذاری یکی از سازمانهایی است که بیش از پیش ضرورت نیاز به استقرار مدیریت دانش را برای بهبود فرایندهای تصمیم گیری در سامانه فرماندهی و کنترل،انتقال تجربیات و دانش ضمنی کارکنان قبل از رها شدن و ذخیره سازی این تجارب در پایگاه دانش سازمان و همچنین کسب و تولید دانش های جدید برای انجام ماموریتها و استفاده از ابزارهای مدیریت دانش برای افزایش بهره وری را درک نموده است.یکی از دغدغه های سازمانهای مسلح در پیاده سازی مدیریت دانش، چندوجهی بودن این موضوع و توزیع آن در حوزه های مختلف مانند فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و نرم افزار است. اگر سازمانی بتواند در این حوزه ها به راه حل های مناسبی از مدیریت دانش دست پیدا نماید، می تواند امید به پیاده سازی متوازن و موفق آن داشته باشد. تحقق این مهم با پیروی از یک رویکرد سیستمی در پیاده سازی مدیریت دانش در سطح سازمان امکان پذیر خواهد بود لذا این تحقیق با هدف ، طراحی نظام مدیریت دانش در سازمانهای نظامی ج ا.ا صورت گرفته است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای با رویکرد آمیخته و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار spss و در بخش کیفی از تحلیل محتوا برای اسناد و مصاحبه ها استفاده شده است. مهم ترین اجزاء نظام مدیریت دانش برای بهره برداری در یک سازمان نظامی بشرح زیر با میانگین بالاتر از عدد 3 بشرح زیر از طرف نمونه جامعه آماری و خبرگان مورد تایید قرار گرفت: 1- مدیریت و رهبری 2- فناوری اطلاعات و ارتباطات 3-مدیریت منابع انسانی 4-ساختار سازمانی 5-فرهنگ سازمانی 6- استقرار و پیاده سازی7-آموزش 8- ارکان جهت ساز 9-حوزه های دانشی 10- چرخه مدیریت دانش سازمان
شناسایی سوگیری های شناختی تأثیرگذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در پروژه های سرمایه گذاری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
27 - 44
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار همواره جزء اصلی ترین دغدغه های دولت های ملی و محلی بوده است و از طرفی در سال های گذشته، رویکردهای نوین در جذب سرمایه گذاری و چالش های آن در علوم بین رشته ای مانند اقتصاد رفتاری بررسی شده اند. با توجه به ادبیات اقتصاد رفتاری، در رابطه با جذب سرمایه گذاری، تحلیل تصمیم سرمایه گذار برای ورود به پروژه سرمایه گذاری بسیار مهم است؛ این در حالی است که تحلیل اقتصاد متعارف به دلیل مشکلات روش شناختی و فروض غیرواقعی که دارد امکان پذیر نیست. پژوهش های انجام شده در زمینه اقتصاد رفتاری نشان می دهد افراد هنگام ورود به پروژه های سرمایه گذاری درگیر سوگیری های شناختی مختلفی هستند که بیشتر این الگوها یا سوگیری ها قابل پیش بینی هستند. این یافته ها فرصت هایی جدید را برای درک بهتر رفتار سرمایه گذار باز می کند و می تواند به بهینه سازی سیاست گذاری در زمینه جذب سرمایه گذار کمک کند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل رفتاری و سوگیری های شناختی در جذب سرمایه گذاری شهری بوده است. پژوهش حاضر از نظر روش پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. برای این منظور، جامعه آماری شامل کارمندان سازمان سرمایه گذاری شهرداری، شاغلان در واحدها یا سازمان های مربوط به سرمایه گذاری، فعالان در حوزه پژوهشی و مطالعه های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران (دارای تجربه سرمایه گذاری) طی سال 1402 انتخاب شد. به منظور تعیین حجم نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 105 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد سوگیری های شناختی اعتمادبه نفس بیش از حد، اثر قالب بندی، زیان گریزی، خوش بینی، پشیمان گریزی و اثر هاله ای بیشترین اثرگذاری را در انتخاب ها و تصمیم گیری های سرمایه گذاران دارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای منابع انسانی سطح مقدماتی مدل 34000 منابع انسانی: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
472 - 511
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای منابع انسانی سطح مقدماتی مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی (شامل طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی، تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل) بود.
روش: طرح پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود که در مرحله اول از روش مرور سیستماتیک (داده های کیفی) و در مرحله دوم از روش دلفی و دیمتل فازی (داده های کمّی) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی مدیران میانی و ارشد یک شرکت صنعتی در استان خراسان رضوی در سال ۱۴۰۱ بود که تعداد ۱۴ نفر از آنان به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، ۳ پرسش نامه بود. یکی پرسش نامه دلفی ۱۸ سؤالی بود که برای شناسایی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای سطح مقدماتی با ۷ سؤال درباره طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی؛ ۵ سؤال در خصوص تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و ۶ سؤال در زمینه برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل تهیه شد. پرسش نامه بعدی، دیمتل فازی ۱۶ سؤالی بود که برای اولویت بندی عوامل روان شناختی شناسایی شده طراحی شد. پرسش نامه مرحله سوم دلفی با ۷ سؤال در خصوص طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی؛ ۴ سؤال در زمینه تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و ۵ سؤال درباره برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل بود که پژوهشگر بر اساس نتایج به دست آمده از مرور سیستماتیک طراحی کرد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه دلفی، از شاخص مرکزی میانگین و درصد اجماع استفاده شد. همچنین، به منظور تعیین اثرگذارترین و اثرپذیرترین عوامل روان شناختی شناسایی شده، از روش دیمتل فازی استفاده شد. در این بخش، تحلیل داده ها در نسخه 2019 نرم افزار اکسل انجام شد.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از مرور سیستماتیک ۴۰ مقاله ای که طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ چاپ شده اند و نیز، بر اساس نتایج مرحله سوم پرسش نامه دلفی و پرسش نامه دیمتل فازی، مهم ترین عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایند طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی به ترتیب اهمیت، عبارت بودند از: اعتماد به مدیریت ارشد، جوّ اعتماد بین فردی، عدالت سازمانی ادراک شده، حمایت سازمانی ادراک شده، رهبری تحولی، استقلال شغلی و حمایت مدیریت ارشد. همچنین، نتایج نشان داد که فرصت رشد و توسعه فردی، جوّ یادگیری، جوّ اعتماد بین فردی و رهبری تحولی، به ترتیب اثرگذارترین عوامل روان شناختی بر بهبود فرایند تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی هستند. در نهایت، یافته های پژوهش حاکی از آن بود که عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایند برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل، عبارت اند از: تناسب فرد شغل، هویت شغلی، عدالت سازمانی ادراک شده، شهرت سازمان و معناداری شغل.
نتیجه گیری: در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که علاوه بر لزوم وجود ساختارهای فیزیکی و سازمانی برای پیاده سازی فرایندهای منابع انسانی، نیاز است که جوّ روان شناختی سازمان نیز آمادگی لازم را به منظور اجرای اثربخش هر یک از این فرایندها داشته باشد. بر این اساس، پیشنهاد می شود سازمان هایی که به دنبال اجرای مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی در سازمان متبوع خود هستند، عوامل روان شناختی شناسایی شده در این پژوهش را مدنظر قرار دهند تا از این طریق از اثربخشی اجرای این مدل اطمینان حاصل کنند.
تحلیل نقش پارک علم و فناوری در توسعه اقتصادی منطقه (مورد مطالعه: پارک پردیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 84
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف «تحلیل نقش پارک علم و فناوری در توسعه اقتصادی منطقه مورد مطالعه: پارک پردیس تهران» و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مدیران شرکت های عضو پارک علم و فناوری پردیس به تعداد ۲۰۵ نفر است. در این پژوهش ضرورت داشت اطلاعات از افرادی گرفته شود که با موضوع آشنایی لازم را دارند. گفتنی است با توجه به روش گلوله برفی به صورت تصادفی از ۵۰ درصد جامعه آماری درباره انتخاب ۴۰ نفر از کارشناسان، صاحب نظران و مدیران نظرسنجی صورت گرفت و بدین ترتیب جامعه نمونه انتخاب شد. ابزار تحقیق نیز برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده که قبل از اجرا، اعتبار و پایایی آن تأیید شده است. در این مقاله اثرات و معیار های تأثیرگذار بر توسعه اقتصادی منطقه و همچنین شاخص های معنادار با روش رگرسیون، شناسایی و سپس به روش ANP، عوامل کلیدی موفقیت اولویت بندی شدند و در ادامه به روش تاپسیس اولویت بندی استراتژی برای توسعه صنایع مدرن پارک علم و فناوری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند ازجمله اثرات پارک علم و فناوری پردیس در توسعه اقتصادی می توان به معرفی نیازها و ضرورت های آینده بازار، جذب سرمایه بیشتر درزمینه توسعه فناوری، افزایش سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی، افزایش اشتغال و سطح درآمد شرکت های منطقه اشاره کرد.
بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان مهندسی آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان ها دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر و تحول نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و با تغییرات سازگار شوند. با توجه به سرعت تغییرات و تحولات فوق العاده زیاد و به تبع آن نوآوری های فراوان در سطح سازمان های مختلف و بویژه سازمان های نظامی ضرورت پیدا می کند مدیران و فرماندهان از ارتباطات و مهارت های مدیریتی با مدنظر قرار دادن بهبود هوش هیجانی برخوردار باشند تا بتوانند اهداف سازمان خود را به خوبی و با سرعت پیش ببرند. لیکن هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان آجا بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی و رویکرد تحقیق آمیخته می باشد. در این پژوهش برای گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه استاندارد شرینگ استفاده شده است. همچنین پایایی درونی سوالات توسط آلفای کرونباخ سنجیده شد که میزان 85/0 در سطح 001/0 معنی دار بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر از دو شیوه آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. انجام آزمون فرضیه ها در آمار استنباطی از طریق آزمون پیرسون به کمک نرم افزار 22 (SPSS) و رگرسیون صورت پذیرفت. همچنین تحلیل مدل به کمک روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل با اعتبار ابزار سنجش انجام شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بین مولفه های هوش هیجانی (درون فردی، سازگاری، خلق و خوی عمومی، میان فردی و کنترل تنش ها) و عملکرد کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد بدین معنا که با افزایش میزان مؤلفه های هوش هیجانی عملکرد کارکنان نیز بهبود خواهد یافت.
تأثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای و اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
151 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه نمی توان منکر نقشی که سازمان ها و کارکنان آن ها در پیشرفت و توسعه ی جوامع در کشورهای مختلف ایفا می کنند، شد. هر سازمانی به دنبال آن است که تداوم، بقا و پویایی سازمانی خود را تا جایی که ممکن است، به حداکثر برساند که این امر مستلزم توجه بیش از پیش به مهم ترین سرمایه هر سازمانی، یعنی منابع انسانی آن سازمان می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای و اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه یزد می باشد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نوع کاربردی و نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 476 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه یزد می باشند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران به تعداد 213 نفر تعیین شد که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی سازه نیز تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و هم چنین نرم افزار SPSS 22 و AMOS 26 استفاده شده است.
یافته های پژوهش :نتایج نشان داد که عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای اثر معناداری دارد، مقدار معناداری تاثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای (219/13) بزرگتر از 96/1می باشد، لذا تاثیر معنادار مستقیمی وجود دارد. کیفیت زندگی حرفه ای بر اخلاق حرفه ای اثر مثبت و معناداری دارد، مقدار معناداری تاثیر کیفیت زندگی حرفه ای بر اخلاق حرفه ای (374/5) بزرگتر از 96/1 می باشد، لذا تاثیر معنادار مستقیمی وجود دارد. مقدار معناداری تاثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر اخلاق حرفه ای (371/5) بزرگتر از 96/1 می باشد، لذا تاثیر معنادار مستقیمی وجود دارد.
محدودیت ها و پیامدها: عدم امکان تعمیم پذیری نتایج پژوهش همه جوامع و استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از جمله این موارد است.
پیامدهای عملی: ضروری است تا شفاف سازی و توجه بیشتری نسبت به درک شرایط و پیچیدگی های حرفه ی اعضای هیات علمی صورت گیرد، چرا که می تواند بر بهبود کیفیت زندگی حرفه ای و در نتیجه اخلاق حرفه ای آن ها تأثیرگذار باشد.
ابتکار یا ارزش مقاله: ارائه مدلی برای تأثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای و اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه یزد
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بررسی ارتباط ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی مطالعه موردی: اداره کل تامین اجتماعی تهران بزرگ
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی ارتباط ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ است.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده، توصیفی از نوع همبستگی دو متغیری است و به لحاظ اینکه، «اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ» را بررسی می کند، مطالعه موردی به حساب می آید. جامعه آماری این تحقیق را 110 نفر از مدیران و کارشناسان اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ تشکیل داده اند که که از این تعداد 71 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق و آزمون همبستگی بین عناصر ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است. فرضیه اصلی تحقیق به بررسی رابطه ساختار سازمانی با کارآفرینی سازمانی و 3 فرضیه فرعی نیز به بررسی ابعاد ساختار از نظر رابینز شامل پیچیدگی، تمرکز و رسمیت با کارآفرینی سازمانی پرداخته است.
یافته ها: باتوجه به نتایج آزمون فرضیه ها، ارتباط معنادار بین ابعاد ساختار سازمانی (پیچیدگی، تمرکز و رسمیت) و کارآفرینی سازمانی تأیید شد.
نتیجه گیری : باتوجه به رابطه منفی مؤلفه های ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در اداره کل تأمین اجتماعی ، می توان گفت زمینه مناسب ساختاری برای اجرای کارآفرینی سازمانی فراهم نبوده و چنانچه در نظر باشد کارآفرینی سازمانی در تأمین اجتماعی تهران بزرگ توسعه یابد، ضروری است در مورد اصلاح ساختار سازمانی اقدامات لازم صورت پذیرد و با تقویت نقاط ضعف موجود بستر مناسب را برای اجرای کارآفرینی ایجاد نمود.
پیشران های استراتژی بر اساس مدل مک کنزی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
584 - 614
حوزههای تخصصی:
هدف: اجرای موفقیت آمیز استراتژی در سازمان ها، یکی از چالش های اساسی مدیران و پژوهشگران حوزه مدیریت بوده است. در پژوهش های استراتژی به ایجاد تناسب و تعادل بین اجزای سازمان، از یک سو و ادراک و برداشت استراتژیست ها (مدیرعامل و مدیران ارشد) از موانع استراتژی، از سوی دیگر کمتر پرداخته شده است. این دیدگاه خاص، به استراتژی مانند یک «عمل» توجه می کند که حاصل فعالیت های روزمره استراتژیست در بستر سازمانی است. با توجه به اینکه شکست استراتژی می تواند به هدررفت منابع سازمان منجر شود؛ پرداختن به این موضوع حائز اهمیت فراوانی است. در این پژوهش نویسندگان به دنبال شناسایی موانع اجرای استراتژی، از نگاه تیم مدیریت ارشد در یک شرکت کشت وصنعت دولتی در ایران بوده اند. نویسندگان از مدل مک کنزی، به عنوان لنز نظری برای واکاوی شکست استراتژی استفاده کرده اند تا اجزای تشکیل دهنده هر عامل از مدل، از دیدگاه مدیران ارشد مجموعه شناسایی شود.
روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع مطالعه موردی اکتشافی، به شیوه لانه گزینی است. برای گردآوری داده های کیفی، از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است تا پژوهشگر هم زمان به عمق کافی در خصوص سوژه پژوهش دست یابد و هم بتواند داده ها را به طور نظام مند گردآوری کند. مصاحبه های بعدی برای گردآوردن داده ها یا توضیحات بیشتر صورت پذیرفت تا در نهایت مضامین تکراری شدند و اشباع پس از ۲۱ مصاحبه حاصل شد. پس از کدگذاری داده های به دست آمده با روش کدگذاری باز، داده های حاصل از مشاهده ها و مصاحبه ها تحلیل شدند.
یافته ها: کدهای شناسایی شده منفی ومثبت و با تأثیر دوگانه بودند. از نظر تأثیر مثبت ومنفی کدها بر اجرای استراتژی، ۱۵۵ کد با تأثیر منفی و ۲۹ کد با تأثیر مثبت، ۴ کد با تأثیر دوگانه و ۱۶ یادداشت (سؤال ها و ابهام ها) شناسایی شد. کدها در نهایت در ۲۱ مقوله و ۵ مضمون دسته بندی شدند. برخی از مقوله ها عبارت اند از: بستر سازمان، روحیه کارآفرینی، برنامه ریزی مشارکتی، ازدست دادن علاقه مندی کارکنان، تضاد منافع و آرا بین مدیران میانی و مدیر ارشد، مشکلات تدوین استراتژی، بی صلاحیتی مدیران، مشکلات مالی، سرخوردگی مدیریت ارشد، بیکاری مزمن و عدم تعهد، دخالت مدیر ارشد، عدم شفافیت در شرح وظایف و رؤیاپردازی استراتژی به جای تدوین استراتژی. مضامین به دست آمده نیز عبارت اند از: ارزش های مشترک، سبک رهبری، اشکالات ساختار و سیستم، مهارت، کارکنان و استراتژی.
نتیجه گیری: در این مطالعه ابعاد مدل مک کنزی از دید مدیران ارشد و میانی بررسی و در نهایت مشکل عدم اجرای استراتژی شناسایی شد. به عنوان مهم ترین عامل، می توان به عدم وجود «ارزش های مشترک» اشاره کرد؛ مسئله نمایندگی (مقوله هفتم)، سرخوردگی رهبر سازمان از ناهم سویی مدیران میانی با وی (مضمون یکم) و احساس بی عدالتی بین مدیران صف و ستاد (مضمون دوم) باعث می شود که رأس هرم سازمان، ارتباطاتی آشفته و پیچیده داشته باشد و سیگنال های متناقضی به بدنه هرم سازمان مخابره کند. در بخش میانی سازمان نیز، دخالت مستقیم رهبر سازمان در امور مدیران میانی و گاهی دورزدن آن ها و رویکرد سرکوب گرایانه مدیران میانی برای جلوگیری از این موضوع (مضمون اول)، باعث سردرگمی کارشناسان، احساس بی عدالتی و بی انگیزگی آن ها می شود. ماهر نبودن مدیران میانی در کنترل اوضاع (مضمون دوم) به بی انگیزگی و بی علاقگی کارکنان دامن می زند و در نهایت، گسست کاملی در فهم مشترک سازمانی در کلیه سطوح سازمان را شکل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که برای موفقیت استراتژی، به چیزی فراتر از یک روش خوب برای تدوین استراتژی نیاز است. همه اجزای هفت گانه سازمان باید در تناسب و تعادل باشند تا استراتژی به ثمر نشیند.
بررسی سیستماتیک و چارچوب یکپارچه فرم شهری سلامت محور با تاکید بر بیماری های همه گیر در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
56 - 70
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخچه انسان، فعالیت و فن اوری نشانگر آن است که از بدو خلقت بشر، تاکنون تغییرات محیط و نیازهای بشری به عنوان یک عامل جدایی ناپذیر در کنار هم به پیش رفته است. شهرها سیستم های پیچیده ای هستند که تحولات اخیر در سبک زندگی مردم باعث بروز بیماری های غیرواگیر در بین ساکنان شهرها شده است. علاوه بر این، در دهه های اخیر، جهان شاهد انواع بیماری های عفونی نوظهور بوده است که برخی از آن ها به شیوع جهانی همه گیر تبدیل شده اند. این مقاله، تا آنجایی که می دانیم، اولین و جامع ترین بررسی برای ارزیابی رابطه بین ویژگی های فرم شهری و سلامت شهری با تاکید بر بیماری های همه گیر است. در این تحقیق هدف از بیماری های همه گیر تمام انواع بیماری مرتبط با وجوه شهرنشینی از جمله بیماری های واگیر و غیرواگیر می باشد. از طریق یک بازنگری سیستماتیک، ابتدا ویژگی های فرم شهری را که بر سلامت شهری تأثیر می گذارد، گردآوری کردیم و سپس هم افزایی و مبادلات بالقوه بین این ابعاد را شناسایی کردیم. چارچوبی مبتنی بر فرم شهری سلامت محور پیشنهاد شده است که پیوندهای متقابل بین فرم شهری، سلامت شهری را ترکیب می کند. ارائه یک دیدگاه کل نگر جدید در مورد موضوع. نگاهی به روابط بیماری های واگیر و غیرواگیر، ابعاد فیزیکی و غیرفیزیکی فرم شهری و تکنولوژی و طبیعت به طور همزمان ممکن است به راهنمایی عملی در طراحی و مدیریت موثرتر فضای سبز کمک کند که به نفع همه ابعاد باشد.
ارزشیابی خط مشی های توانمندسازی استعدادهای برتر در جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر حوزه مدیریت و حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
33 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: نخبگان به عنوان یکی از اثربخش ترین گروه های اجتماعی، نقش قابل توجهی در پیشبرد اهداف اجتماعی و ملی و تحقق پیشرفت کشور در عرصه های مختلف داشته و هدف از این پژوهش ارزشیابی خط مشی های توانمندسازی استعدادهای برتر برای نقش آفرینی در حل مسائل مدیریتی و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش انجام پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه تخصصی با خبرگان و تحلیل مضمون می باشد. به منظور ارزشیابی خط مشی های ملی در این زمینه از روش CIPP بهره گیری شده است که نظام خط مشی گذاری استعدادهای برتر و نخبگان را در ابعاد زمینه، ورودی، فرآیند و خروجی مورد بررسی قرار می دهد.یافته های پژوهش: بر اساس تحلیل مضامین مصاحبه های تخصصی، راهکارها در محورهای فرهنگی گفتمانی، تدابیر سیاستی، اصلاحات ساختاری و سازوکارهای اجرایی تبیین گردیده است. از جمله مهم ترین راهکارها می توان به «ضرورت معماری کلان و یکپارچه سازی زیست بوم حکمرانی منابع انسانی شامل آموزش و پرورش، آموزش عالی، نظام اداری»، «ایجاد حلقه های واسط سیاست گذاری و سیاست پژوهی همچون موسسات اندیشگاهی جهت فعالیت نخبگان»، «ضرورت ایجاد معماری منابع انسانی در نظام اداری»، «تامین منابع مالی و سازوکارهای حمایتی و کارفرمایی در پرورش نخبگان» و ... اشاره نمود.محدودیت ها و پیامدها: از جمله مهمترین محدودیت های پژوهش می توان به پیشینه داخلی محدود و محدودیت های مالی در این زمینه اشاره نمود. پیامد اصلی این پژوهش متوجه دستگاه های سیاست گذار در حوزه پرورش استعدادها و نخبگان می باشد که به فهم مساله کلان و تصمیم سازی مناسب در پرورش استعدادها یاری می رساند.پیامدهای عملی: از دستاوردهای پژوهش می توان در حوزه خط مشی گذاری حوزه نخبگان در کشور بهره گیری نمود.ابتکار یا ارزش مقاله: ابتکار اصلی مقاله در تمرکز بر خط مشی های ملی حوزه پرورش استعدادها و تبیین و صورت بندی مساله در ابعاد کلان و ملی می باشد که در پژوهش های سابق کمتر به این سطح و لایه سیاست گذاری توجه شده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف ذیل پژوهش های نظری قرار می گیرد که با رویکرد توصیفی مروری انجام شده است. در این تحقیق از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که ترکیب هوش مصنوعی با مدیریت رابطه با مشتری به شرکت ها این امکان را می دهد که فرآیندهای کسب وکار را بهتر مکانیزه کنند، ارتباطات را توسعه دهند و مفیدترین پاسخ ها را به مشتریان ارائه دهند. استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری به کسب وکارها کمک می کند تا اطلاعات مشتری را بهتر سازمان دهی کنند و راحت تر به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند. این اطلاعات شامل جزئیات تماس، اطلاعات جمعیت شناختی، تاریخچه ارتباطات، تاریخچه خرید و سایر داده های مربوطه است که برای ایجاد فرصت های فروش و ارائه خدمات بهتر به مشتریان استفاده می شود. با استفاده از هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند بخش بندی دقیقی از سرنخ ها و مخاطبین ایجاد کنند تا روابط بهتری با مشتریان بالقوه ایجاد کنند. نتایج: باتوجه به بزرگی جمعیت مشتریان سازمان تأمین اجتماعی ، به نظر می رسد که با استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری این سازمان قادر است میزان رضایت مشتری و به تبع آن، بهره وری و عملکرد این سازمان را به شکل قابل ملاحظه ای بهبود بخشد.
زمینه ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مورد مطالعه کارکنان سازمان تامین اجتماعی)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
45 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحث افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی مورد توجه سیاست گذاران و صاحب نظران اجتماعی قرارگرفته است، در این بین تجرد کارکنان و شاغلین، به عنوان قشری که ممکن است به لحاظ موقعیت اجتماعی - اقتصادی در شرایط بهتری برای ازدواج باشند، بیش از سایر اقشار حائز بررسی است.
روش: در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و مطالعه پدیدارشناسانه توصیفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و همچنین بهره مندی از روش تحلیل داده های کولایزی، زمینه ها و بسترهای تجرد مورد مطالعه قرارگرفته و شناسایی شود.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، درمجموع دو مقوله اصلی «زمینه ها و بسترهای متأثر از سازمان» و «زمینه ها و بسترهای فردی و اجتماعی» که خود شامل هفت مقوله فرعی «نظام ساختاری و سازمانی»، «عدم متناسب سازی شرایط شغلی با زندگی خانوادگی»، «ضعف قوانین حمایتی سازمان»، «تجرد گزینی به مثابه سبک زندگی»، «درهم تنیدگی عقاید سنتی و رویه های مدرن»، «چالش ها و مسائل اقتصادی- اجتماعی» و «ترسناک انگاری ازدواج» است.
نتیجه گیری: درمجموع یافته های تحقیق نشان می دهد، تجرد کارکنان مسئله ای اجتماعی است که علاوه بر زمینه ها و بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تحت تأثیر زمینه ها و بسترهای سازمانی بوده و کاهش آن نیازمند حمایت های سازمانی است.
ارائه مدل میراث منابع انسانی: مطالعه ای آمیخته در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
364 - 391
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجا که مشخص نیست در صنعت بانکداری چه مؤلفه هایی بیانگر میراث منابع انسانی است، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی میراث منابع انسانی اجرا شده است.
روش: پژوهش برحسب هدف، بنیادی کاربردی و برحسب نوع داده، آمیخته است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، ۲۰ نفر از مدیران ارشد ستاد بانک ملی ایران بودند که با تکنیک نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری انتخاب شدند. نمونه آماری بخش کمی نیز، ۲۰۷ نفر از کارکنان و مدیران شاغل در بانک ملی ایران بودند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه استفاده شد. تأیید روایی ابزار بخش کیفی با استفاده از نظرهای متخصصان و همچنین، محاسبه پایایی بازآزمون و توافق درون موضوعی انجام شد. روایی پرسش نامه کمی نیز با استفاده از تکنیک روایی ظاهری، محتوایی و سازه تأیید شد. تکنیک تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل محتوا و در بخش کمی، آزمون تی تک نمونه ای بود. در بخش کیفی، به این سؤال پرداخته شد که مؤلفه ها و شاخص های میراث منابع انسانی کدام اند؟ همچنین، در بخش کمی به ارزیابی و تعیین وضعیت این مؤلفه ها در بانک ملی ایران پرداخته شد.
یافته ها: میراث منابع انسانی عبارت است از: مدیریت و ساختار سازمانی، مدیریت دانش، ویژگی های رفتاری و نگرشی کارکنان، شکل گیری ارتباطات، استخدام، حفظ و نگهداری کارکنان، کار تیمی و مشارکت، سیستم حقوق و مزایا، رفتارهای داوطلبانه، فرهنگ سازمانی، ویژگی های سازمان، توسعه و ارزیابی عملکرد و انگیزش و رضایت شغلی کارکنان.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که میراث منابع انسانی در سازمان، دربردارنده ساختارهای مختلفی است که مدیران می توانند با تکیه بر آن ها، این سازه را در سازمان ایجاد کنند.
تدوین مدل مدیریت زنجیره تأمین دفاعی ارزش آفرین با رویکرد خلق مزیت رقابتی در صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۹
149 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارائه مدل مدیریت زنجیره تأمین دفاعی ارزش آفرین با رویکرد خلق مزیت رقابتی با رویکردی کیفی و مبتنی بر شیوه ی نظریه پردازی داده بنیاد در حوزه صنایع غذایی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه باز نیمه ساختار یافته با 15 تن از مدیران ارشد و مسئولان بخش زنجیره تأمین در صنایع غذایی و خبرگان دانشگاهی است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله: کدگذاری باز، محوری وگزینشی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که 5 فاکتور شکل دهنده مدل زنجیره تأمین ارزش آفرین با رویکرد خلق مزیت رقابتی عبارتند از 1) شرایط علّی(هماهنگی درونی و بیرونی، مدیریت تولید و توزیع، فرهنگ سازمانی خلاق و ارزش آفرین، قابلیت های نیروی انسانی و زیرساخت ها و قابلیت های فناوری اطلاعات)؛ 2) شرایط زمینه ای(سرمایه های اطلاعاتی، مدیریت روابط با ذی نفعان اصلی، توانمندی ها و قابلیت های زنجیره تأمین ، یکپارچگی زنجیره تأمین، رصد مستمر بازار، مشتریان و تأمین کنندگان و مدیریت نوآوری و تحقیق و توسعه)؛ 3) شرایط مداخله گر (فشار مشتریان)؛ 4) راهبردها(مدیریت جریان اطلاعات در زنجیره تأمین، پاسخگویی زنجیره تأمین، انعطاف پذیری در تأمین و تدارکات، مدیریت دانش در زنجیره تأمین، مدیریت جریان نقدینگی در زنجیره تأمین و مدیریت پسماندها) و 5) پیامدها(رقابت پذیری زنجیره تأمین، انعطاف پذیری زنجیره تأمین و قابلیت ارتجاعی زنجیره تأمین). غذا و مواد خوراکی در زمان عملیات و انجام ماموریت نظامی و انتظامی نقش حیاتی داشته و به عنوان یکی از اقلام پشتیبانی ضروری مانند مهمات نقش اساسی در حفظ توان نیروها و ادامه ماموریت آنها دارد. لازمه فعال و پویا بودن سازمانی، تهیه، تامین، نگهداری و توزیع کامل و مناسب وسایل تدارکاتی و رزمی از جمله مواد غذایی می باشد و لازمه این امر داشتن ساختار و تشکیلات و تاسیسات اساسی برای تهیه و تامین، نگهداری و توزیع مواد غذایی و بعبارتی مدل مدیریت زنجیره تامین ارزش آفرین می باشد.
بررسی چگونگی تأثیرپذیری مدیریت منابع انسانی از اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
344 - 363
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اینترنت اشیا با سرعت چشمگیری در حال توسعه است و کسب وکارها به طور فزاینده ای روی به کارگیری آن در فرایندهای خود سرمایه گذاری می کنند، با این حال از پیاده سازی این فناوری در فرایندهای منابع انسانی خود بازمانده اند؛ زیرا از کاربردهای متعدد اینترنت اشیا در حوزه مدیریت منابع انسانی، درک روشن و کاملی ندارند که این خود از خلأ مطالعاتی موجود در ادبیات پژوهش در رابطه با مبحث مدنظر نشئت می گیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا به تشریح این کاربردها در قالب چارچوبی مفهومی بپردازد و کسب وکارها را از مزایای بی شمار آن در این حوزه مطلع سازد.
روش: پژوهش حاضر رویکرد کیفی دارد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای، به بررسی و مطالعه پژوهش های انجام یافته حول موضوع مدنظر پرداخته شد. در ادامه، برای پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای به روش گلوله برفی با ۹ تن از خبرگان حوزه های اینترنت اشیا و مدیریت منابع انسانی به عمل آمد و با فن تحلیل مضمون و کدگذاری مضامین از طریق نرم افزار مکس کیودا، به تحلیل داده های حاصل از آن اقدام شد.
یافته ها: در این پژوهش، ۲۳ کاربرد منحصربه فرد اینترنت اشیا در حوزه مدیریت منابع انسانی شناسایی و در قالب ۶ مضمون اصلی استخدام، آموزش و توسعه، مدیریت عملکرد، جبران خدمات، نگهداشت و پایان خدمت طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: اینترنت اشیا از طریق هوشمندسازی و داده محورکردن فرایندهای گوناگون منابع انسانی و عاری ساختن آنان از هرگونه خطای انسانی، به واسطه توسعه فرایند خودکارسازی، مدیریت مؤثرتر و کاراتر این منابع را در سازمان سبب می شود.
طراحی الگوی رهبری تحول آفرین جهانی مبتنی بر رویکرد شایستگی محور (مورد مطالعه: وزارت نیروی ایران و واحدهای تابعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
157 - 194
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی رهبری تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو انجام شده است. در انجام این پژوهش از چارچوب رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی (طرح نظام مند) استفاده شده است. این الگو شامل شرایط علّی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدهای شایستگی های رهبران تحول آفرین جهانی در وزارت نیرو است. در این راستا 15 نفر از معاونان و مشاوران وزیر و مدیران شرکت های بین المللی از شرکت های وابسته به وزارت نیرو به عنوان نمونه آماری مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در مجموع 192 کد باز، 45 کد محوری و 16 کد انتخابی دسته بندی شد. یافته ها نشان داد که در وزارت نیرو ایران شایستگی های رهبران تحول آفرین جهانی شامل مهارت های شناختی، مهارت های ارتباطی جهانی، دانش عمومی و تخصصی و نگرش های خاص است. همچنین، شرایط علّی شامل ویژگی های شخصی، تجربه و عوامل سازمانی، راهبردها شامل توانمندسازی و توسعه فردی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ سازمانی و نظام شایسته سالاری و شرایط مداخله گر شامل تحریم ها، فرهنگ ملّی و سیاست های کلان ارائه شده است. در نهایت، پیامدها شامل تحقق اهداف و مأموریت های وزارت نیرو، درآمد ملّی بالاتر، توسعه پایدار و ارتقای امنیّت ملّی است .
شناسایی و اولویت بندی عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
41 - 55
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند تبعیت از الگو و رویکردی مشخص بوده و غلبه نیافتن رویکرد مناسب در برخی کشورهای درحال توسعه، منجر به سردرگمی آنها در ایجاد شهرهای هوشمند شده است. شهر هوشمند به دنبال آن است که با بهره از فناوری، فرآیندهای فوق را تسریع و تسهیل نموده و پاسخ های بهتری به چالش های شهری مانند توازن جمعیت و تغییرات آب و هوایی بدهد. تحقق شهر هوشمند در هر کشور نیازمند چارچوب و رویکردی متناسب با شرایط آن است. کشورهای درحال توسعه تلاش دارند به الگوی مورد نظر خود در حصول شهر هوشمند برسند، در این راستا نیاز است تا ایران نیز الگوی متناسب با خود را طراحی نماید. یکی از مولفه های حیاتی برای شناخت الگو، شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن است. تحقیق حاضر به دنبال آن است تا عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران را با روش تحقیق آمیخته اکتشافی بررسی نماید. در این راستا ابتدا با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریت شهری مصاحبه و با بهره از روش تحلیل مضمون (تم)، 65 مضمون پایه شناسایی شد. از این میان، با روش دلفی فازی مشخص شد که 49 مضمون به اتفاق نظر متخصصین، در ایران قابل استفاده هستند، سپس برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره برده شد و عوامل مهم معرفی گشتند. در این راستا 5 عامل مهم برای ایجاد شهر هوشمند که باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد عبارتند از: حکمرانی هوشمند، مدیریت هوشمند جمعیت، فناوری های هوشمند، محیط زیست هوشمند و حمل و نقل هوشمند.