فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
162 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: به حاشیه رانده شدن کارکنان و طردشدگی آن ها از متن زندگیِ سازمانی، پیامدهای بسیاری برای سازمان ها به دنبال خواهد داشت. مدیریت و کنترل پیامدهای این پدیده مذموم در سازمان، در گرو فهم فرآیند بروز پیامدهای سازمانی به حاشیه رانده شدن کارکنان است. هدف این پژوهش آن است تا با شناسایی الگوی فرآیندی پیامدهای سازمانی به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان، به فهم بهتر و بیشتر پیامدهای بروز این پدیده کمک کند.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش با روش شناسی ساختاری-تفسیری و در یکی از سازمان های دولتی ایران و در صنعت نفت انجام شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با کاوش در روایت ها و داستان های کارکنانی که در این سازمان پدیده به حاشیه رانده شدن را تجربه کرده اند، پیامدهای سازمانی بروز آن در سازمان شناسایی و الگوی فرآیندی آن ارائه و مورد بحث قرار گیرد. مشارکت کنندگان این پژوهش تعداد 15 نفر از کارکنانی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و روایت ها و تجربه زیسته آن ها در مورد به حاشیه رانده شدن احصا و پیامدهای آن شناسایی شدند. سپس این پیامدها با روش مدل یابی ساختاری-تفسیری تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته های پژوهش: بر اساس نتایج حاصل از پسایندهای بروز به حاشیه رانده شدن و با استفاده از مدل یابی ساختاری -تفسیری، الگوی فرآیندیِ پیامدهای سازمانی به حاشیه رانده شدن کارکنان و سطوح مختلف آن تدوین و به بحث گذاشته شد. شناسایی عناصر پیامدهای بروز به حاشیه رانده شدن در سازمان و ابعاد مختلف این عناصر از یافته های این پژوهش بود. بر اساس این یافته ها گراف ISM پیامدهای سازمانی به حاشیه رانده شدن کارکنان دارای هشت سطح می باشد. پیامدهای سازمانی «جو غیررقابتی در سازمان»، «ظاهربینی سازمانی»، «بی عدالتی سازمانی» و «عدم شایسته سالاری در سازمان» در پایین ترین سطح گراف ISM قرار دارند که نشان دهنده اهمیت و تأثیرگذاری این پیامدها بر ادامه سلسله مراحل بروز پیامدهای بعدی است. «تعارضات عمودی» در سطح بعدی و پس از آن «تعارضات افقی» قرار دارد و به همین ترتیب عناصر بعدی در سطوح بالاتر قرار می گیرند. همچنین متغیرهای پایین ترین سطح به همراه «تعارضات افقی»، «تعارضات عمدی»، «نارضایتی شغلی»، «فرسودگی شغلی»، «بدبینی سازمانی» و «فرسودگی هیجانی» با قرارگیری در بخش نفوذ نمودار MICMAC به مدیران سازمان این آگاهی را می دهد که با تغییر در این متغیرها روند بروز پیامدهای بعدی را متوقف نمایند و از عمیق تر شدن پیامدهای سازمانی به حاشیه رانده شدن و سوق آن به سمت تبدیل کارکنان سازمان به کارکنان منزوی و طرد شده از سازمان یا ترک سازمان توسط ایشان جلوگیری نمایند.محدودیت ها و پیامدها: نتایج این پژوهش در صنایع نفت و گاز نظیر شرکت های پالایشی، پتروشیمی و گاز و همچنین شرکت ها و سازمان های همراستا با صنایع نفت و گاز و با ساختار سازمانی مشابه کاربرد دارد و تعمیم نتایج آن به سایر سازمان ها با محدودیت همراه است.پیامدهای عملی: الگوی پیامدهای به حاشیه رانده شدن در سازمان و ارتباط عناصر آن با یکدیگر حاکی از آن است که بی توجهی به پیامدهای اولیه نظیر عدم شایسته سالاری در سازمان، بی عدالتی سازمانی، ظاهربینی سازمانی و جو غیرقابتی در سازمان موجب تشدید پیامدهای بعدی و در نهایت انزوای و طرد کارکنان در سازمان یا ترک سازمان می شود. مدیران سازمان با آگاهی از پیامدهای سازمانی بروز به حاشیه رانده شدن در سازمان و میزان اثرگذاری و یا اثرپذیری هر یک از عناصر بر دیگر عناصر امکان پیش بینی و کنترل این پیامدها را به دست می آورند و قادر خواهند بود از تشدید پیامدها و حرکت آن به سمت خالی شدن سازمان از کارکنان شایسته جلوگیری به عمل آورند. توجه مدیران سازمان به سطوح هشت گانه گراف ISM پیامدهای سازمانی به حاشیه رانده شدن به ایشان اطلاعات لازم از بروز پیامدهای بعدی را خواهد داد. همچنین نتایج حاصل از نمودار MICMAC راهنمایی برای مدیران سازمان در جهت تشخیص اهمیت و ضرورت هر یک از عناصر پیامدهای به حاشیه رانده شدن و اولویت بندی و برنامه ریزی در برطرف نمودن آن است.ابتکار یا ارزش مقاله: در این مقاله عناصر پیامدهای به حاشیه رانده شدن و طردشدگی کارکنان در سازمان از دل روایات و تجربه زیسته کارکنان شناسایی و ارائه شده است. فرآیند تحلیل و بررسی این عناصر نیز با همکاری و نظارت مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شده است. این عناصر توسط کارکنان سازمان طی سال های تمادی تجربه و لمس شده اند که این مهم درنهایت منجر به غنای بیشتر نتایج و کاربردی تر شدن آن خواهد شد.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بررسی نقش عدالت ورزی در شایستگی سازمانی شهرداری های کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
25 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش عدالت ورزی در شایستگی سازمانی شهرداری های کشور می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع توصیفی-اکتشافی و نحوه گردآوری اطلاعات پژوهشی از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. در بخش کیفی جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی، با توجه به محدودیت ها و شرایط درنظر گرفته شده، شامل ۱۷ نفر از نخبگان، خبرگان و مدیران ارشد شهرداری ها است که به صورت هدفمند با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان رسمی اداری در شهرداری های گرگان، ساری و رشت تشکیل می دهند که تعداد ۳۸۴ نفر بر مبنای فرمول کوکران به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته برمبنای نتایج مصاحبه و تحلیل محتوا استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش صوری و روایی محتوایی آن با شاخص CVR و روایی سازه پرسشنامه توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با بهره گیری از تکنیک کدگذاری و نرم افزار MAXQDA شناخت کدها و متغیرها انجام شد. سپس، از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به معیارهای شایستگی سازمانی، بیشترین وزن در معیارهای عدالت ورزی را معیار استقامت و بیشترین وزن در معیارهای اعتمادسازی را معیار خودکنترلی به دست آورده است. بر اساس یافته های این مقاله شایستگی از دیدگاه خبرگان با ایجاد عدالت ورزی مشخص می شود
درآمدی برخط مشی های مبتنی بر ارزش های اسلامی در بهبود عملکرد شغلی کارکنان (مطالعه موردی: اداره کل آموزش وپرورش استان فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
20 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر ارزش های اسلامی بربهبود عملکرد شغلی کارکنان با توجه به نقش میانجی معنویت سازمانی در اداره کل آموزش وپرورش استان فارس انجام گرفته است. تحقیق حاضر از بعد هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات آمیزه ای از روش های تحقیق کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان در سازمان آموزش وپرورش استان فارس می باشد که تعداد آن ها 46703 نفر بود.با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه 381 نفر به دست آمد که پرسشنامه به صورت خوشه ای بین کارکنان توزیع گردید. داده ها توسط معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج حاکی از این بود که بین ارزش های اسلامی با بهبود عملکرد شغلی کارکنان در اداره کل آموزش وپرورش استان فارس با در نظر گرفتن نقش میانجی معنویت سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ و در این راستا نه فرضیه تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند.
ارائه چارچوب مؤلفه های سرمایه ساختاری کاهنده فساد در شبکه بانکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
129 - 157
حوزههای تخصصی:
فساد به عنوان یک مشکل عمده در بانک ها باعث ایجاد اخلال در نظام اقتصادی کشور و موجب خارج شدن امور از مجرای صحیح خود می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مؤلفه های سرمایه ساختاری کاهنده فساد است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و به شیوه استقرائی، مؤلفه های سرمایه ساختاری کاهنده فساد شناسایی و استخراج شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نخبگان دانشگاهی و مدیران بانکی استان لرستان بود که تا مرز اشباع ادامه یافت. برای اعتبار سنجی یافته ها از روش خود بازبینی پژوهشگر و فن کنترل اعضا استفاده شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، فرایند 3 مرحله ای متشکل از روش کینگ و هاروکس (2010) مورد استفاده قرار گرفت. پس از کدگذاری و تحلیل داده های مصاحبه، تعداد 138 کد تفسیری و 24 کد فراگیر شامل هم سوسازی منافع افراد و سازمان، شایسته سالاری، شفافیت فرایندها و وظایف، طراحی سیستم های هوشمند ضدفساد ( ایجاد زیرساخت های ضدفساد)، حمایت و قانونی سازی سوت زنی، آگاه سازی شهروندان، ایجاد حس پاسخگویی و مسئولیت پذیری، ایجاد ساختارهای شفاف و کارآمد، ویژگی های شخصیتی ضدفساد، ارزیابی عملکرد عینی، جبران خدمات و عملکرد، ایجاد فرهنگ ها، باورها و ارزش های معنوی، پاسخگویی جامع گرا، شریک سازی کارکنان در عملکرد مالی سازمان، برقراری عدالت (توزیعی، رویه ای و مراوده ای) در سازمان، ایجاد تعهد سازمانی، تأمین رفاه افراد، تدوین قوانین و مقررات شفاف، نظارت، ایجاد هزینه های سنگین مالی و اداری برای ارتکاب فساد، سیاست زدایی در سازمان، ایجاد آوای سازمانی و تصمیم گیری مشارکتی استخراج شد.
اهمیت آموزش دستور زبان انگلیسی با توجه به ادراک و باورهای اساتید: بررسی دیدگاه اساتید در دانشگاه های افسری و نظامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۶
25 - 57
حوزههای تخصصی:
باورهای معلمان و همسو بودن آن با نحوه تدریس تاثیر بسزایی در رشد و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد. با توجه به اهمیت زبان انگلیسی در زمینه های دفاعی و نظامی در دانشگاه های افسری این پژوهش با هدف بررسی باورهای اساتید زبان انگلیسی و چگونگی تأثیر این باورها بر روش های تدریس و چالش هایی که در نتیجه این باور ها بوجود می آیند پرداخته است. این پژوهش از نگاه شیوه جمع آوری داده ها اکتشافی ترکیبی است. شرکت کنندگان ابتدا به یک پرسشنامه ساختار یافته با سوالات بسته جهت بررسی باورهای اساتید در آموزش دستور زبان پاسخ دادند و سپس 15 نفر از آنان در مصاحبه ای باز و نیم ساختار یافته شرکت نمودند. جامعه آماری این پژوهش 102 استاد زبان انگلیسی از دانشگاه های مختلف ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشند که به روش غیر تصادفی (در دسترس بودن) انتخاب شدند. یافته های این تحقیق باورها در یادگیری دستور زبان را از دیدگاه اساتید در هفت مقوله شامل اهمیت نقش دستور در آموزش، رویکرد استقرایی، رویکرد قیاسی، تمرکز بر رویکرد فرم، رویکرد مبتنی بر معنا، ارزش تمرین ، بازخورد و تصحیح خطاها را در دستور زبان بررسی و مورد تحلیل قرار می دهد. داده های کمی با کمک نرم افزار SPSS و کیفی از طریق تحلیل مضمون بررسی و نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از ضرورت آموزش دستور زبان در فرآیند آموزش زبان و نیاز به آگاه سازی اساتید در رابطه با همسو سازی باور های آنان در راستای کاهش چالش های آموزشی را نمایان ساخت.
واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب و کارهای دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای دانش بنیان، فعالیت های مبتنی بر فناوری های نو در مسیر خدمات رسانی بهتر، کاهش هزینه و همچنین جلوگیری از خروج ارز در هر کشوری است که به دلیل اهمیت این شرکت ها در توسعه اقتصادی و مقابله با برخی از مسیرهای تحریمی بسیار بااهمیت هستند. ازاین رو این پژوهش، با هدف واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان انجام شده است. شرکت کنندگان، شامل 112 فر از کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان شهرستان آباده بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق، شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از رویکرد فراترکیب و در بخش کمی از شیوه توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بر همین اساس، 4 عامل سازمانی، فردی-دانشی، محیطی-بازاریابی و اقتصادی- حمایتی؛ به عنوان عوامل واکاوی راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان تشخیص داده شدند. همچنین روایی در هر دو شیوه به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفتند و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخص های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار (SPSS و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد، شاخص های فردی-دانشی و اقتصادی- حمایتی در ایجاد و بسط کارآفرینی و اشتغال در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی تأثیر معنادار داشتند؛ اما عوامل محیطی-بازاریابی به عنوان یکی از راه کارهای گسترش و تقویت کسب وکارهای دانش بنیان در شرکت های شهرک صنعتی شهرستان آباده مورد تائید قرار نگرفتند"؛ بنابراین به نظر می رسد، جهت تقویت کسب وکارهای دانش بنیان ضمن توجه به مرتفع کردن مشکلات سازمانی می بایست عوامل فردی و دانشی کارکنان و حمایت های دولتی و بخش خصوصی در بخش مالی موردتوجه باشد.
بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی داخلی در دهه اخیر به موضوعی مهم و اساسی در صنایع مختلف به خصوص صنعت خدمات، در میان مدیران و پژوهشگران تبدیل شده است. آشنا شدن با استراتژی یا سازوکار برندسازی داخلی و به طور کلی پی بردن به مفهوم و ابعاد آن، و همچنین در نظر داشتن ارزش های اخلاقی سازمان به منظور اطمینان از ایجاد و افزایش انگیزه در کارکنان در راستای تعدیل رفتارهای مخرب یا رفتارهای نادرست خود و دستیابی دانشگاه به اهداف از پیش تعیین شده، ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش در بین کارکنان دانشگاه اردبیل صورت گرفته است که حجم نمونه آن بر اساس فرمول کوکران، 250 نفر تعیین شده است. در پژوهش حاضر، ابزار پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها در نظر گرفته شده است. به طوری که ابزار مزبور با توجه به دو بخش از جمله داده های جمعیت شناختی و سؤالات اختصاصی طراحی و تنظیم گردید. در ادامه، تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Spss و SmartPLS، و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است.یافته های پژوهش: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان تأثیر دارد و از سوی دیگر، نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان در بین روابط سازوکار برندسازی داخلی و رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان مورد تأیید قرار گرفت. محدودیت ها و پیامدها: یکی از محدودیت های پژوهش حاضر به بسط مدل پژوهش بر می گردد. به عبارتی می توان اذعان کرد که در پژوهش حاضر به علت محدودیت زمانی و دیگر محدودیت ها، کلیه متغیرها در مدل پژوهشی لحاظ نشده است. علاوه بر این، لازم به ذکر است که در ادبیات پژوهش، منابع علمی لازم و کافی در رابطه با ابعاد متغیر برندسازی داخلی (آموزش، جلسات گروهی و توجیهی، و جهت دهی) و نقش تعدیل گر ارزش های اخلاقی سازمان در ارتباط برندسازی داخلی و رفتارهای ضد شهروندی کم و محدود بود. در نهایت، از دیگر محدودیت ها می توان به کنترل نکردن تأثیر سایر متغیرها، فشار کمبود زمان پاسخ دهندگان و عدم همکاری مناسب برخی از مدیران و کارکنان دانشگاه اشاره کرد.پیامدهای عملی: یکی از معضلات اساسی در دانشگاه ها در خصوص سرمایه های انسانی بروز رفتارهای ضد شهروندی و مخرب همچون لجبازی و خودسری، مقاومت در برابر اقتدار، طفره رفتن از کار، کینه توزی و پرخاشگری است. رفتارهای مذکور هم بر عملکرد دانشگاه ها و هم بر روابط افراد و روحیه همکاری کارکنان مؤثر است. از این رو، یافته های پژوهش می تواند به مدیران دانشگاه راهکارهای مناسبی از حیث استراتژی برندسازی داخلی و ارزش های اخلاقی سازمان ارائه دهد. در واقع، با در نظر گرفتن برنامه های آموزشی سنجیده و مناسب، برقراری ارتباطات دو سویه، برگزاری جلسات روزانه و گروهی، و همچنین با تأکید بر فرهنگ اخلاق مدار می توان رفتارهای ضد شهروندی و غیراخلاقی کارکنان را کاهش داد و در نهایت روابط بین کارکنان و عملکرد دانشگاه را بهبود بخشید.ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر یکی از معدود و اندک پژوهش های انجام یافته در سطح جهان است که پژوهشگران در تلاش بودند تا بتوانند تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان را در بین کارکنان دانشگاه مورد آزمون و بررسی قرار دهند؛ زیرا پژوهشگران پیشین کمتر و به صورت محدود به مطالعه و بررسی استراتژی برندسازی داخلی و رفتارهای ضدشهروندی یا رفتارهای مخرب سازمانی کارکنان پرداختند. البته توجه به این امر حائز اهمیت است که نوآوری و ابتکار اصلی پژوهش حاضر به بررسی ارزش های اخلاقی سازمان یا در اصطلاح دیگر فرهنگ اخلاق مدار به عنوان نقش تعدیلگر در ارتباط سازوکار برندسازی داخلی و رفتارهای ضدشهروندی سازمانی کارکنان برمی گردد. به طوری که مورد بررسی قرار دادن ارزش های اخلاقی سازمان به عنوان نقش تعدیلگر در ارتباط اشاره شده، اهمیت شایان توجهی دارد؛ چرا که ارزش ه ای اخلاق ی سازمان از مهم ترین ابعاد فرهنگ سازمان، ب ه عن وان ترکیبی از ارزش های فردی کارکنان و خط مشی های رسمی و غیررسمی، و همچنین به عن وان خلقیات سازمان تلقی می شوند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
آینده بازار نیروی کارICT: با رویکرد برنامه ریزی مبتنی بر سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
15 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه یکی از عواملی که در تعیین سطح توسعه یافتگی اقتصاد یک کشور مورد توجه قرار می گیرد سطح فناوری اطلاعات و ارتباطات در آن کشور است. فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش قابل توجهی در کاهش مشکلات صنایع و افزایش بهره وری و اشتغال ایفا می کند. صنعت ICT در ایران، به عنوان یک کشور در حال توسعه صنعت نوپایی است که با چالش های بسیاری روبه رو است. در حال حاضر یکی از چالش های اصلی این صنعت نیروی انسانی است. صنعت ICT برای رشد و توسعه، نیاز به نیروی انسانی متخصص دارد و بازار کار این صنعت با چالش هایی همچون نبود نیروی انسانی متخصص، مهاجرت نیروی متخصص و در عین حال وجود نیروی تحصیلکرده مازاد روبه رو است. در این مقاله به بررسی وضعیت آتی بازار نیروی کار ICT با شناسایی سیاست های محتمل آتی پرداخته شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی- اکتشافی و نوع تحقیق کاربردی است. روش به کار رفته، روش تلفیقی است که شامل دو بخش کیفی و کمی می شود. رویکرده ای آمیخت ه ن وعی روش پژوهش ی هستند ک ه در آن دو رویک رد رقی ب کم ی و کیفی در کن ار یک دیگر ق رار می گیرن د. ب ه عبارتی روش های پژوهش ی آمیخت ه، ن وعی روش پژوهشی هستند که در آن یک پژوهش گر (یا تیمی از پژوهشگران) عناص ر رویکرده ای کمی و کیف ی را ب ه منظ ور آش کار س اختن موانع موجود در ام ر پ ژوهش و درک عمی ق پدیده ها با یکدیگر ترکیب می کنند. در پژوهش حاضر مصاحبه و سناریوپردازی جهت شناسایی مساله و ارائه راهکارهای کاربردی جهت بهبود مساله مورد استفاد قرار گرفتند. سناریوها به عنوان یکی از روش های آینده پژوهی به عنوان ابزاری قدرتمند برای تصمیم گیری در برابر عدم قطعیت ها از سوی بخش های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از سناریوپردازی تشخیص سریعتر جهت گیری های مهم آتی است. سناریوپردازی همچنین به شناسایی مسائل آتی و آماده سازی ذهن مدیران برای رویارویی با آنها نیز منجر می گردد. برنامه ریزی سناریو به دنبال توسعه داستان های سازگار در مورد آینده است.یافته های پژوهش: در این مقاله به بررسی وضعیت آتی بازار نیروی کار ICT با شناسایی سیاست های محتمل آتی پرداخته شد. 17 مصاحبه با خبرگان صنعت ICT صورت گرفت. با تحلیل مصاحبه ها عدم قطعیت ها شناخته شدند و از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شدند. سپس سناریوهای آتی شناسایی و شرح داده شدند و سیاست هایی برای بهبود هر وضعیت پیشنهاد شدند. یافته مهم این تحقیق، بینش حاصل شده از سناریوها است. با توجه به عدم قطعیت های بدست آمده 6 سناریوی محتمل شناسایی شدند. این سناریوها فضاهای محتمل آتی را نمایان می سازند. در واقع ما در این مقاله با ترسیم سناریوهای آتی سعی نمودیم تا مسیر زمانی به سوی آینده را ترسیم کنیم تا درک بهتری از سیستم به وجود آید و با شناسایی محیط های بدیل آتی، امکان تصمیم گیری بهینه در این فضا فراهم گردد.محدودیت ها و پیامدها: محدودیت زمانی و مسائل مربوط به جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش از جمله مهم ترین محدودیت های پژوهش حاضر می باشندپیامدهای عملی: مساله عدم تطابق که در بازار کار اتفاق می افتد تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون جهت گیری های اجتماعی، جهت گیری های سیاسی و اقتصادی، شرایط صنعت و مشخصه های شغلی قرار دارد و وجود کنشگران مختلف با مدل های ذهنی متفاوت آن را تبدیل به یک مساله پیچیده می نماید. در این تحقیق سعی گردید تا بینش و درک عمیق از پویایی های عرضه و تقاضای نیروی انسانی در صنعت فناوری اطلاعات ایجاد شود و سیاست هایی جهت برون رفت از گردابه های نهفته در آن ارائه گردد. ابتکار یا ارزش مقاله: از نظر موضوعی پرداختن به مساله عدم تطابق بازار کار نیروی انسانی در صنعت ICT و از نظر روش شناسی استفاده از سناریو پردازی به عنوان یک روش جدید برای مطالعه پدیده های پیچیده و پویا، نوآوری مقاله حاضر می باشند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
آینده نگاری راهبردی برای صنعت گردشگری شهری در ایران (مورد: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام برنامه ریزی امروز، نگاه خطی به آینده جای خود را به نگاه چندگانه به آینده های بدیل به کمک رویکردهای نوینی همچون آینده نگاری راهبردی داده است. در حوزه گردشگری نیز، استفاده از آینده نگاری راهبردی در نظام برنامه ریزی مورد توجّه قرار گرفته است. هدف این تحقیق، تدوین سناریوهای گردشگری شهر قزوین می باشد. روش کلی تحقیق، سناریونگاری است و به منظور شناسایی "عوامل حیاتی" از تکنیک های "دلفی" و "تحلیل سلسله مراتبی" استفاده شده است. یافته های تحقیق، بر اساس حالات مختلفِ عوامل حیاتی و بررسی اثر متقابل آنها به کمک "نرم افزار سناریو ویزارد"، امکان پذیری 28 سناریو دارای سازگاری درونی را نشان می دهد که پنج مورد از این سناریوها به لحاظ اثرگذاری دارای اولویت می باشند. این پژوهش علاوه بر داشتن جنبه کاربردی، می تواند به عنوان الگویی نوین برای تحقیقات آتی صنعت گردشگری شهری در ایران مطرح گردد. در انتها، توصیه های کلّی در راستای مواجهه با سناریوهای پیش رو ارایه شده است.
طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
175 - 206
حوزههای تخصصی:
نهادهای حکمرانی از دیرباز حقوق و وظایف خود را دنبال کرده اند و در سال های اخیر، با توجه به اهمیت استقرار شهر هوشمند، تعریف و تفکیک این وظایف به یکی از دغدغه های اصلی خط مشی گذاران شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند تهران انجام شده است. در این راستا، موضوعات مرتبط با فرایندهای حکمرانی و ابعاد شهر هوشمند در سطح جهانی بررسی شده و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، تحلیل های لازم انجام گرفته است. این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 تن از خبرگان دانشگاهی و اجرایی در حوزه مدیریت شهری صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تحقق برنامه های شهر هوشمند در کلان شهر تهران نیازمند همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. همچنین، 27 راهبرد کلیدی در یک ماتریس سه درسه در سه سطح سیستم، سازمان و فرد ذیل وظایف هر سه بخش حکمرانی شناسایی شده است. علاوه بر این، سازوکارها و ابزارهای لازم برای موفقیت هوشمندسازی مشخص و در نهایت مدل حکمرانی عملیاتی طراحی شده است. اجرای این مدل و تفکیک وظایف سه نهاد حکمرانی می تواند به کاهش چندپارگی مدیریت شهری در تهران کمک شایانی کند.
واکاوی ابعاد و مولفه های مدل حکمرانی خوب در نظام دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 38
حوزههای تخصصی:
نظریه حکمرانی خوب از جدیدترین مباحث توسعه در جهان کنونی است و نظام دانشگاهی نیز مانند سایر نظام های سیاسی نیازمند درک عمیق و گسترده از عوامل، مولفه ها و ویژگی هایی می باشد که آن را کارآمدتر و اثربخش تر می کند. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوی حکمرانی خوب در نظام دانشگاهی است. با استفاده از ابزار فراترکیب با روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو به ارزیابی و تحلیل نظام مند 317 مورد از یافته های پژوهش های گذشته پرداخته شده است و بعد از انجام مراحل پایش به 50 مقاله مربوط کاهش یافت. در انتها نیز به روش پرسشنامه نظر 11 نفر از خبرگان و مدیران دانشگاهی جمع آوری گردید و با استفاده از روش آنتروپی شانون بر اساس رویکرد تحلیل محتوا به تعیین ضریب اثر عوامل شناسایی شده، پرداخته شد. طبق این پژوهش تعداد پنج بعد اصلی شامل، پایبندی به قانون، عملکرد دولت، مشارکت ، رهبری و چشم انداز گردید که بعد پایبندی به قانون شامل مولفه های ( کنترل فساد، شفافیت، ثبات سیاسی، کیفیت قوانین و عدالت ) می باشد و بعد عملکرد دولت از مولفه های ( پاسخگویی، اثربخشی و کارایی، برنامه ریزی) و بعد مشارکت از مولفه ی ( مشارکت مردم در تصمیم گیری ) و بعد رهبری از مولفه های ( توانمند سازی و توسعه خلاقانه، وظایف رهبری و مسئولیت پذیری ) و بعد چشم انداز از مولفه ( تعیین رویکرد و آرمان های سیاسی و اقتصادی) تشکیل شده است. نتایج نشان داد مولفه شفافیت بیشترین تاثیر را بین مولفه های تحقیق داراست.
تاثیر خودکارآمدی و خوش بینی بر عملکرد شغلی با نقش میانجی تعلق خاطر کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
15 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: بی شک سازمان برای دستیابی به اهداف در یک زمینه خاص نیاز به توانایی کارکنان خود برای اجرای فعالیت های خاص در این زمینه دارد و در صورتی می تواند به این هدف نائل شود که کارکنان به توانایی خود باور و اعتقاد داشته باشند و بتوانند اهداف چالشی برای خود تعیین کرده و جهت نیل به موفقیت، تلاش های خود را دو چندان کنند که این ضرورت نیاز به خودکارآمدی را در کارکنان نشان می دهد. از سوی دیگر سازمان ها جهت درگیر کردن کامل کارکنان در کار باید یک حالت ذهنی مثبت و رضایت بخش در آنها ایجاد کنند تا کارکنان بتوانند با کار خود ارتباط برقرار کرده که این ضرورت تعلق خاطر کاری را در سازمان ها نشان می دهد. از جنبه دیگر سازمان باید این نگرش را در کارکنان ایجاد کند که تلاش آنها به نتیجه مثبت و مطلوبی ختم خواهد شد و همیشه منتظر اتفاقات خوب و نتایج مثبت باشند که اهمیت خوش بینی را در بین کارکنان نشان می دهد. در این راستا از آنجا که معضل اصلی سازمان ها عملکرد شغلی پایین کارکنان می باشد و عملکرد شغلی سازه ای ترکیبی محسوب می شود و زمینه های مختلفی برای خوب عمل کردن کارکنان در شغل وجود دارد، دغدغه اصلی پژوهش حاضر این است که عواملی که به عملکرد شغلی بالا منتهی می شود بررسی شده و راهکارهایی برای مدیران سازمان ها برای ارتقای عملکرد شغلی کارکنان ارائه شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خودکارآمدی و خوش بینی بر عملکرد شغلی با نقش میانجی تعلق خاطر کاری صورت گرفته است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی از گروه پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری کلیه کارشناسان شاغل در معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 200 نفر است. تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 80 نفر شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران، پرسشنامه خوش بینی کارور و همکاران، پرسشنامه تعلق خاطر کاری ریچ و همکاران و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون است. تحلیل داده ها با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart-PLS 3 انجام شده است.یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، مورد تایید قرار گرفته و خودکارآمدی و خوش بینی به تعلق خاطر کاری منجر شده و این امر بر عملکرد شغلی تاثیر دارد و متغیر تعلق خاطر کاری در رابطه بین خودکارآمدی و عملکرد شغلی و همچنین در رابطه بین خوش بینی و عملکرد شغلی نقش میانجی ایفا می کند.محدودیت ها و پیامدها: محدودیت این پژوهش انجام آن در یک سازمان خاص می باشد که قابلیت تعمیم آن را به سایر سازمان ها دشوار می کند. بنابراین انجام مطالعاتی در این زمینه در سایر سازمان ها توصیه می شود. از سوی دیگر استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از محدودیت های دیگر این پژوهش می باشد.پیامدهای عملی: خروجی این پژوهش که برای اولین بار انجام شده است می تواند در پیش بینی اقدامات مدیران نسبت به کارکنان موثر باشد. لذا بهره گیری از متغیرهای این پژوهش سبب موفقیت منابع انسانی در ایفای نقش ها و کارکردهای آنها شده و می تواند به مدیران در حل چالش های حوزه منابع انسانی در سازمان کمک کند. از این رو ضروری است تا توجه بیشتری نسبت به درک روحیات و شرایط کارکنان سازمان صورت گیرد، چرا که می تواند بر بهبود عملکرد شغلی آن ها تأثیرگذار باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: برخلاف پژوهش های قبلی که به بررسی دو یا سه متغیر از مجموع متغیرهای پژوهش حاضر پرداخته اند در این پژوهش به طور همزمان چهار متغیر مورد بررسی قرار گرفته است و خلا نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه بررسی همزمان این چهار متغیر در سازمان مورد توجه قرار گرفته است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
توسعه شهری دانش بنیان (KBUD): رویکرد نوین در برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
با رشدوگسترش شهرها و افزایش جمعیت، تأمین رفاه و آسایش شهرنشینان به مهم ترین دغدغه مدیریت شهری تبدیل شده است. با توجه به محدودیت منابع در شهرها، امروزه توسعه شهری مبتنی بر دانش، می تواند کمک مؤثری برای دستیابی شهرها به اقتصاد پایدار باشد به بیان دیگر، توسعه شهر دانش بنیان، ضمن توسعه و رونق اقتصادی، پایداری محیطی و مدیریت منابع، موجب ارتقا کیفیت زندگی شهروندان گردد. هدف این مقاله ارزیابی و شناسایی عوامل مؤثر در تحقق پذیری توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران می باشد. این تحقیق از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، 155 نفر از خبرگان، متخصصین دانشگاه و سازمان های دولتی و غیردولتی به صورت نمونه گیری قضاوتی یا هدفمند می باشد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از روش تحلیل عاملی و از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تعداد 16 عامل از 69 شاخص استخراج شدند که همگی دارای مقادیر ویژه بالای یک بوده و جمعاً 54/82 درصد از واریانس را تبیین می کند. مقدار ویژه اولین عامل با 870/13 می باشد که به تنهایی 102/20 درصد از واریانس را در بر گرفته بود و بیشترین تأثیر را در بین عامل های دیگر دارد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه های وجود بنیان های اقتصاد کلان و زیرساخت های ارتباطی (ICT) و IT مشترک با میزان (95/0)، داشتن نیروی انسانی کارآفرین (93/0)، ارتباط موفق بین صنعت، دانشگاه و حکومت (92/0)، تعدد دانشگاه ها و پژوهشگاه ها (91/0) به عنوان عوامل محرک در توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تحقق پذیری مدل توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران بیشتر در گرو تحقق توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی – فرهنگی، توسعه محیط شهری و توسعه نهادی است.
کاربست شاخص شکوفایی شهر (CPI) در ارزیابی، سنجش و رتبه بندی شهری (مورد پژوهش: مناطق 22گانه شهرداری تهران در سال های 1390، 1395 و 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
118 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه به شکل بی سابقه ای در دو دهه اخیر نوع بشر هم زمان با انواع بحران ها نظیر بحران های مالی، اقتصادی، محیطی، اجتماعی و سیاسی مواجه بوده است که می توان از مواردی نظیر بیکاری فزاینده، کمبود مواد غذایی و افزایش قیمت ها، فشار مضاعف بر مؤسسه های مالی، ناامنی و بی ثباتی سیاسی در شهر ها به عنوان مصادیق آن یاد کرد (UN-HABITAT, 2012). شهر ها و به خصوص کلان شهر ها سیستم های پیچیده متشکل از ابعاد گوناگون، رویارو با چالش های مختلف در مسیر توسعه، محل تحقق منفعت عمومی و نیاز های اساسی و ضروری بشر و همچنین، پاسخ گویی به نیاز های مادی و غیر مادی زندگی افراد هستند (United Nations, 2017). تغییرات شهری فرایندی مستمر مشتمل بر دگرگونی های فضایی مختلف در گستره شهر است (Wong, 2014). از این رو، همواره پرداختن به سنجش، ارزیابی و تبیین این تغییرات در ابعاد گوناگون، به شیوه ای مستمر در شهر ها امری الزامی است. به سبب فرایند رشد شتابان شهری و مشکلات بروز کرده، کارشناسان و برنامه ریزان با اتکا به شاخص های مختلف به سنجش توسعه شهری پرداخته اند، این شاخص ها اغلب با ماهیت اقتصادی مطرح شده اند (Sarrafi & Hashemi, 2018). اما به دلیل کاستی های تقلیل گرایانه آن ها، پرداختن به توسعه به مثابه امری پیچیده، چندبعدی و نه فقط اقتصادی، و همچنین اهمیت یافتن دیدگاه های پایداری و اجتماع محور در سنجش توسعه، شاخص های بدیلی مد نظر قرار گرفت ( (Sarrafi & Hashemi, 2018), (WIJAYA, 2019), (Discoli, et al., 2014), (Rogerson, Findlay, Morris, & Coombes, 1989)). در پی این تغییر دیدگاه ها توسعه یافتگی شهر ها دیگر نه فقط امری اقتصادی، بلکه به عنوان پدیده ای سیاسی و اجتماعی معرفی می شود که اهداف انسان محوری نظیر آزادی، عدالت، رفاه و بهروزی را دنبال می کند (Bakker, Verburg, & van Vliet, 2021). دهه های اخیر محدودیت های شاخص های یکجانبه نگر و تک بعدی مورد توجه بوده و با مطرح شدن دغدغه پایداری توسعه شهر ها و در جهت فائق آمدن بر محدودیت های یادشده، شاخص های ترکیبی و چندجانبه گرا و یا کل نگر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند که یکی از این شاخص های سنجش توسعه توسط برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد در گزارش سال 2012 با عنوان شاخص شکوفایی شهر (City Prosperity Index) معرفی شده است ( (UN-HABITAT, 2012), (Bonaiuto, Fornara, Ariccio, Cancellieri, & Rahimi, 2015)). این شاخص در 6 بعد اصلی به شرح ذیل به بررسی، ارزیابی و پایش شهر می پردازد: • بهره وری (Productivity) • زیرساخت (Infrastructure) • کیفیت زندگی (Quality of Life) • پایداری محیط زیستی (Environmental Sustainability) • برابری و شمول اجتماعی (Equity and Social Inclusion) • قانون گذاری و حکمروایی شهری (Urban Governance and Legislation) پژوهش پیش رو در تلاش برای پاسخ به پرسش های ذیل صورت گرفته است: وضعیت تطبیقی مناطق 22 گانه شهرداری تهران از منظر ابعاد شاخص شکوفایی شهر در سال های 1395، 1390 و 1400 چگونه است؟ ضعف و قوت نقاط مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر چیست؟ مواد و روش ها در پژوهش حاضر فلسفه پژوهش پسااثبات گرایانه و دارای ماهیت کمی، رویکرد انتخابی استقرایی، راهبرد موردپژوهی، با افق زمانی طولی است که از تکنیک ها و شیوه های مختلفی برای گردآوری داده ها در هر بخش از پژوهش استفاده شده است. به عنوان نمونه، برای گردآوری داده های مورد نیاز بخش مبانی نظری، پیشینه پژوهش و مرور تجارب از شیوه های اسنادی و کتابخانه ای با استفاده از طرح ها، مقالات، اسناد، گزارش و کتاب های مختلف به کار گرفته شده و در نهایت به منظور گردآوری داده های مورد نیاز ابعاد اصلی و فرعی شاخص شکوفایی شهر و در نهایت ارزیابی و مقایسه تطبیقی مناطق 22گانه شهرداری تهران، عمدتاً از داده های ثانویه برگرفته از نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال های 1390 تا کنون، داده های مکانی و آرشیوی استفاده شده است. به منظور تحلیل های عمیق تر و تحلیل فضایی متغیر های مرتبط با ابعاد اصلی و فرعی شاخص شکوفایی شهر در مناطق 22گانه شهرداری تهران، به منظور ایجاد پایگاه داده مکانی برای تولید، اصلاح، ذخیره، نگهداری و مدیریت داده های مکانی و همچنین، انجام تحلیل های مکانی و به کارگیری ابزارهای مبتنی بر آمار، از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شده است. در نهایت با اصلاحات صورت گرفته بر چارچوب نظری اولیه و اضافه یا جایگزین کردن نماگرهای جدید با توجه به بستر داده ای کلان شهر تهران و تناسب داده های جدید با شاخص شکوفایی شهری، چارچوب عملیاتی نهایی پژوهش تدوین شده است، که در نهایت دارای 6 بعد اصلی، 15 بعد فرعی و 30 نماگر است. یافته ها پس از گردآوری داده ها و اطلاعات لازم برای بررسی شاخص شکوفایی در مناطق 22گانه شهر تهران، در این بخش، نتایج و یافته ها پس از استانداردسازی داده ها، شاخص نهایی شکوفایی شهر برای مناطق 22گانه و بازه های زمانی 1390، 1395 و 1400 محاسبه و در وضعیت های بسیار قوی، قوی، متوسط قوی، متوسط، ضعیف طبقه بندی شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است، به طور کلی سطح شکوفایی شهری در مناطق 22گانه کلان شهر تهران در بازه ضعیف تا متوسط قوی است و سطوح قوی و بسیار قوی در میان مناطق تهران در سال های مورد نظر وجود ندارد. در این میان، تنها مناطق 1، 2، 4، 5 و 6 در برخی سال ها شکوفایی متوسط قوی را تجربه کرده و سایر مناطق در تمامی سال ها دارای شکوفایی متوسط و ضعیف بوده اند. بهترین وضعیت شکوفایی در بازه زمانی 90 تا 1400 به ترتیب مربوط به مناطق 5 و 1 در سال 90 و بعد از آن مناطق 6 و 2 در سال 1395 و منطقه 4 در سال 1390 است. از طرف دیگر، مناطق 8، 9، 13، 14، 16، 17، 18، 21 و 22 در کل دوره زمانی مورد بررسی شکوفایی ضعیفی را تجربه کرده اند و می توان گفت که مناطق 9 و 21 شهرداری تهران نسبت به سایر مناطق در وضعیت نامناسب تری از نظر شکوفایی قرار دارند. میانگین امتیازهای شکوفایی شهری در میان مناطق مختلف در این سال ها نشان می دهد از سال 1390 تا 1395، سطح شکوفایی در مناطق تهران کاهش یافته است، اما در بازه زمانی 1395 تا 1400 روند افزایشی داشته است. به منظور آسیب شناسی و تحلیل عمیق تر متناسب با هر منطقه، از قوت ها و ضعف های مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر براساس داده های آخرین سال مورد پژوهش (1400) استفاده شده است که می توان وضعیت هر منطقه را با جزئیات بیشتری تحلیل کرده و علاوه بر امتیاز های نهایی که در بخش پیشین بررسی شده، می توان به صورت مشخص بیان کرد از منظر شاخص شکوفایی شهر قوت ها و یا ضعف های مناطق 22گانه شهرداری در چه ابعادی است. نتیجه گیری در این بخش به منظور نتیجه گیری می توان بیان کرد که چارچوب پیشنهادی به منظور سنجش CPI در شهر تهران و گام های زمانی مورد پژوهش، با وجود تمامی محدودیت های پیش روی آن، از کارایی و امکان پیاده سازی کافی برخوردار است و می تواند مبنای ارائه تحلیلی جامع از وضعیت تطبیقی مناطق 22گانه شهرداری تهران و همچنین، اولویت بندی مداخله به منظور دستیابی به توسعه چندجانبه و پایدار قرار گیرد. از عمده ترین محدودیت های پیش روی پژوهش می توان به دسترسی محدود به منابع داده اشاره کرد، با این وجود و علی رغم تمامی محدودیت ها و کاستی های موجود در منابع داده در اختیار، شکاف میان آن با منابع داده مورد نیاز به قدری نبوده است تا چارچوب سنجش CPI کارایی خود را از دست بدهد و امکان پیاده سازی آن در تهران مقدور نباشد. با توجه به وضعیت ضعیف عمده مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر، در گستره شهر تهران نیازمند اقدامات جدی به منظور بهبود رفاه و کیفیت زندگی شهروندان هستیم که با توجه به نقشه های تحلیلی ارائه شده می توان برای مناطق جنوبی و غربی شهر تهران اولویت بالاتری برای مداخله و برنامه ریزی قائل بود. در پایان، می توان بیان کرد که به منظور اولویت بندی مداخله برای بهبود وضعیت مناطق می توان از رتبه بندی آخرین سال مورد پژوهش بهره برد و به ترتیب مناطق 9، 21، 17، 22 و 10 را به عنوان پنج اولویت نخست به منظور برنامه ریزی برای بهبود رتبه و وضعیت زندگی شهروندان معرفی کرد. همچنین، در پایان باید خاطر نشان کرد براساس قوت ها و ضعف های مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر، علی رغم مشاهده وضعیت ضعیف در عمده مناطق 22گانه شهرداری تهران، با بررسی موردی، جداگانه و جزئی تر داده های مرتبط با ابعاد اصلی، قوت هایی هم وجود داشته و بیان وضعیت ضعیف به منظور ضعف در تمامی موارد و ابعاد منطقه نیست. این موضوع از نظر دیگر نیز صادق است، زمانی که منطقه ای به صورت نسبی در مقایسه با دیگر مناطق از امتیاز بهتری برخوردار است، لزوماً به معنای قوت در تمامی بخش های آن نبوده و همچنان ممکن است بخش ها و ابعادی را با مقادیر ضعیف تر شاهد باشیم. در نتیجه، می توان بیان کرد که با استفاده از تحلیل های صورت گرفته به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر، مدیران مناطق می توانند به اتخاذ راهبرد های اساسی در جهت حفظ و بهبود ابعاد و بخش های قوی تر و همچنین، اصلاح و تقویت اساسی ابعاد و بخش های ضعیف تر بخش خود بپردازند.
طراحی مدل شایستگی مهندسان دانش در شهرداری ها (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
852 - 875
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سازمان ها به دنبال مدیریت مؤثرتر و کاراتر دانش هستند تا دانش سازمان پس از ترک افراد، از دست نرود. نقش مهندس دانش در ثبت تجارب و استخراج دانش ضمنی کارکنان در سازمان، امری بی بدیل است. در این راستا یکی از شکاف های پیش رو، مدل شایستگی های مهندس دانش است. از این رو پژوهش حاضر با هدف احصای شایستگی های مهندسان دانش و طراحی مدل آن انجام شد.
روش: این پژوهش کیفی و از نوع کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون و برای رتبه بندی شایستگی های مهندسان دانش، از آزمون فریدمن استفاده شد. تحلیل مضمون استفاده شده در این پژوهش، از نوع قالب مضامین است. در این روش از ابزار مصاحبه برای استخراج مضامین فرعی و اصلی استفاده شده است. برای انجام این کار، در مرحله اول با تعدادی از متخصصان و مهندسان دانش در شهرداری تهران، جلسه های مصاحبه برگزار شد و پس از شناسایی شایستگی های اصلی و مؤلفه های مهندسان دانش و بر اساس نتایج مصاحبه، مدل شایستگی مهندسان دانش در شهرداری تهران طراحی و تبیین شد. در ادامه، اعتبار این مدل بر اساس نظرسنجی از خبرگان و مدیران دانش سنجیده شد و اولویت بندی شایستگی ها انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش حاضر، در مرحله نخست برای شناسایی شایستگی ها، ۱۷ نفر از مهندسان دانش در شهرداری تهران و در مرحله دوم، یعنی اعتبارسنجی و رتبه بندی شایستگی ها، ۱۰ نفر از خبرگان و مدیران دانش بود که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در مرحله نخست، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و در مرحله دوم، از ابزار پرسش نامه برای تعیین اعتبار مدل و از پایایی بازآزمون برای محاسبه پایایی مصاحبه های انجام گرفته استفاده شد.
یافته ها: پس از تحلیل مضامین مصاحبه های انجام گرفته، ۱۱۳ کد باز و ۲۴ مضمون فرعی، در قالب چهار مضمون اصلیِ شایستگی های مدیریتی، شایستگی های درون فردی و شخصیتی، شایستگی های میان فردی و ارتباطی و شایستگی های فنی و تخصصی به دست آمد. شاخص های شایستگی های مدیریتی عبارت اند از: مدیریت زمان، دانش مدیریتی، داشتن مسئولیت در سازمان (پُست مدیریتی)، مدیریت جلسه و انگیزه بخشی. شاخص های شایستگی های درون فردی و شخصیتی عبارت اند از: شایستگی های ادراکی، امانت داری، کاریزما، انعطاف پذیری، علاقه مندی، برون گرایی، روحیه جهادی، انضباط کاری و حافظه قوی. شاخص های شایستگی های میان فردی و ارتباطی عبارت اند از: شایستگی های ارتباطی، بی طرفی، مهارت مذاکره، اعتمادسازی، شنود مؤثر، کار تیمی و هوش اجتماعی و شاخص های شایستگی های فنی و تخصصی عبارت اند از: شایستگی های تخصص کاری، مستندنگاری و دانش فنی. نتیجه آزمون فریدمن برای رتبه بندی شایستگی های مهندسان دانش نشان می دهد که از نگاه مدیران دانش، شایستگی های میان فردی و ارتباطی، بیشترین اهمیت را دارد و پس از آن، به ترتیب شایستگی های درون فردی و شخصیتی، شایستگی های فنی و تخصصی و شایستگی های مدیریتی در رده های بعدی قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به عنوان مبنایی برای مدیران شهرداری ها، در حوزه مدیریت دانش، هنگام انتخاب مهندسان دانش بسیار مؤثر است و موجب ارتقای سطح کیفی فرایند مدیریت دانش از طریق استفاده مؤثر از منابع انسانی خواهد بود. همچنین نتایج این پژوهش و شایستگی های مندرج در مدل به دست آمده، می تواند به برنامه های توسعه این شایستگی ها و برنامه های آموزشی در حوزه مدیریت دانش در شهرداری ها، جهت دهی مناسبی دهد و بر اثر بخشی برنامه های مذکور بیفزاید.
تبیین چالش ها، الزامات و روش های تجاری سازی فناوری های دفاعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
115 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان و ازجمله ایران صنایع دفاعی با چالش تأمین مالی مواجه بوده و از طرفی این صنایع، -دارای ظرفیت های بسیاری اند که بخش های غیردفاعی می توانند از آنان بهره مند شوند؛ بر این اساس، هم صنایع دفاعی و هم صنایع غیردفاعی و به طورکلی اکوسیستم ملی نوآوری، از تجاری سازی و انتقال فناوری های دفاعی، منتفع می شوند. هدف اصلی این مقاله، شناسایی مهم ترین چالش ها، الزامات و روش های تجاری سازی فناوری های دفاعی بوده که در این اثنا، به رویکردهای سیاستی و عوامل مؤثر بر تجاری سازی این فناوری ها نیز اشاره شده است. جهت نیل به این هدف، از رویکرد مرور نظام مند برای یکپارچه کردن تحقیقات قبلی استفاده شد که پس از غربالگری های لازم، تعداد 24 مقاله با توجه به هدف و موضوع آنان، جهت تحلیل انتخاب شدند. با مقایسه و دسته بندی کدهای استخراجی، این گونه نتیجه می شود که برای توسعه تجاری سازی فناوری های دفاعی، ابتدا باید چالش های این حوزه مانند موانع قانونی و چابکی پایین صنایع دفاعی مرتفع شده، سپس با تعهد به الزاماتی چون نگاه غیرخطی به تجاری سازی و توجه به پیچیدگی های فرایند، توجه به انتشار فناوری های نظامی و رویکرد دومنظوره سازی، تخصیص یارانه و مشوق های محرک انتشار در سازمان های دفاعی، ، افزایش انعطاف پذیری، کمک به ایجاد نهادهای واسطه گر، توسعه زیرساخت های دومنظوره سازی، ایجاد زیست بوم و ساختارهای تجاری سازی موازی، یک روش تجاری سازی مناسب را از بین روش هایی چون دومنظوره سازی، صدور مجوز، شراکت راهبردی، شرکت-های زایشی و ایجاد واسطه گر فناوری، انتخاب کرد.
خوانش چهارچوب مفهومی شهر هوشمند بر پایه سیستم آبرسانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همچون تجلیگاه تمدن بشری، همواره مورد نگرش ایده پردازان علوم مختلف بوده است. در اغلب شهرهای پیشرفته دنیا، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات را از طریق برنامه های جامع در قالب شهرهای هوشمند دنبال می نمایند. شهرنشینی جهانی و افزایش تقاضای آب، مدیریت کارآمد منابع آب را حیاتی می کند باتوجه به بحران آب آشامیدنی سالم و پایدار که یکی از مسائل بسیار مهم پیش روی انسان ها می باشد، شبکه هوشمند آبرسانی به عنوان یکی از زیرساختهای ششگانه شهرهوشمند می تواند نقش مهمی در حل این بحران ایفا نماید. شهرهای هوشمند آب از فناوری های پیشرفته برای مدیریت کارآمد و حفظ چرخه آب شهری، تقویت پایداری و بهبود کیفیت زندگی ساکنان استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی مفهومی شهر هوشمند و نقش و ارتباط آن با شبکه آبرسانی شهر قزوین است. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است و از نظر نوع داده ها، کیفی و بر پایه پارادایم تفسیرگرایی می باشد، در این پژوهش از رویکرد مبتنی بر تحلیل محتوا (تم) که یک روش معتبر، در استخراج و تحلیل و تصحیح چندباره داده ها می باشد استفاده شد، به این منظور با 14 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانش شهری در شهرداری و شرکت آب و فاضلاب شهر قزوین مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزار و مفهوم شهر هوشمند و نقش شبکه های آبرسانی در آن احصاء گردید بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت 8 مضمون (محتوا یا تم) اصلی بر اهمیت همکاری، نقش داده ها، مشارکت شهروندان، پایداری، فناوری و ارزیابی مداوم در طرح های موفق شهر هوشمند تأکید داشته و اذعان می دارد که هوشمندسازی شبکه های آبرسانی شهری به عنوان یکی از زیرسامانه ها و زیرساختهای مهم شهری، گام مهم و موثر در نیل به شهرهای هوشمند پایدار است.
بررسی مولفه های شایستگی خط مشی گذاران در حوزه امنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خط مشی گذاری دولتی درزمینه امنیت از مهمترین راهبرد های سیاستی است که جامعه ای را درمقابل مخاطرات داخلی و خارجی مصون داشته و رضایت عمومی را فراهم می کند. لذا شایستگی خط مشی گذاران و سیاستگذاران در اتخاذ تصمیمات امنیتی از مهمترین ابزار های دستیابی به این هدف است.درهمین راستا این مقاله با هدف ارائه مدل شایستگی خط مشی گذاران در حوزه امنیت انجام شده است. به این منظور طی یک مطالعه آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی ) که با استفاده از نظریه داده بنیادی بعنوان رویکرد کیفی و از روش توصیفی - پیمایشی به عنوان رویکرد کمی استفاده گردیده، از جامعه آماری خط مشی گذاران حوزه امنیت در استان های اصفهان چهارمحال و بختیاری و کارشناسان خبره با سابقه کار حداقل ۱۰ سال، ۱6 نفر به شیوه هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند ونخست با انجام یک مصاحبه نیمه ساختار یافته نظرات آنان را درمورد شایستگی های خط مشی گذاران تا حد اشباع جمع آوری،کد گذاری و موردتحلیل کیفی قرار گرفت و نتایج بخش کیفی این پژوهش حاکی است که» از دیدگاه خط مشی گذاران امنیتی شایستگی های لازم برای خط مشی گذارن به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1-تخصص درامر خط مشی گذاری.2- مشورت بادیگران و توجه به نظرات وپیشنهادات خبرگان.3- جناحی نبودن وعدم منفعت طلبی شخصی.4- تعهد وپیابندی به نظام.5- توجه به منافع عمومی.6- داشتن درک مسائل امنیتی.
بازماندگی از تحصیل کودکان، نقد سیاست های موجود و بررسی نقش تسهیل کننده مدیریت شهری و روستایی در حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۹-۷
حوزههای تخصصی:
بازماندگی از تحصیل کودکان چه بر اساس مسئولیت های قانونی تعیین شده برای دستگاه های حاکمیتی و چه به خاطر حساسیت های اجتماعی گسترده ای که وجود دارد، همواره مورد توجه کارگزاران دولتی و سازمان های غیردولتی بوده است. علی رغم این مسئولیت ها و حساسیت ها، متاسفانه نرخ بازماندگی از تحصیل کودکان افزایش بیشتری پیدا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و نقد قوانین، سیاست ها و اقدامات نهادها و دستگاه های متولی در خصوص بازماندگی از تحصیل در بین کودکان و بررسی اهمیت نقش تسهیل کننده مدیریت شهری و روستایی در حل مسئله، انجام شده است. برای دستیابی به این هدف مجموعه قوانین، سیاست ها و اقدامات نهادهای متولی مورد بررسی قرار گرفته اند. مطالعه از نوع توصیفی بوده و به روش اسنادی انجام شده است. مطابق قانون، سازمان بهزیستی (وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی)، وزارت آموزش و پرورش و وزارت کشور در حوزه بازماندگی از تحصیل، به عنوان یکی از وضعیت های مخاطره آمیز برای کودکان، مسئولیت دارند. نتایج بررسی ها نشان می دهد، یکی از مهم ترین ضعف های این برنامه ها، فقدان نگاه جامع نگر به پدیده کودکان بازمانده از تحصیل و غفلت از ظرفیتهای موجود برای حل مسئله است. شرایط پیشینی اقتصادی، اجتماعی و سلامت مرتبط با بازماندگی از تحصیل، وضعیت موجودی که کودکان بازمانده از تحصیل تجربه می کنند و پیامدهایی که دور بودن از آموزش و تحصیل برای کودکان به همراه خواهد داشت در یک بسته باید مورد توجه قرار گیرد. در کنار آن وضعیت نظام آموزشی و بوروکراسی حاکم بر آن، از جمله انعطاف پذیری بسیار کم برنامه های رسمی مدارس، وجود و دسترسی پذیری و شرایط مدارس (مناسب سازی، هزینه های ثبت نام و ...) و عدم توجه به روش های جایگزین و پیشرو آموزشی و استفاده از ظرفیتهای محلی که در اختیار شهرداریها و دهیاری ها است، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
انتظارات فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) از نیروهای مسلح ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
113 - 136
حوزههای تخصصی:
در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، که نشأت گرفته از آموزه های اسلام ناب محمدی(ص) و مبتنی بر الگوی حکومت اسلامی است، حضرت آیت الله امام خامنه ای(مدظله العالی) ، در رأس حاکمیت دینی و جامعهاسلامی قرار دارند. تعیین جهت گیری های اساسی و سیاست های کلی، از شئون مقام معظم رهبری و همچنین فرماندهی کل نیروهای مسلح نیز از اختیارات معظم له است که از طریق سلسله مراتب فرماندهی مربوطه، هدایت کلی نیروهای مسلح را برعهده دارند. هدف اصلی تحقیق، تعیین انتظارات فرمانده معظم کل قوا از نیروهای مسلح طرح گردید؛ که متناسب آن سوال اصلی تحقیق شکل گرفته یعنی انتظارات فرمانده معظم کل قوا از نیروهای مسلح چیست؟ همچنین روش مورد استفاده این تحقیق تحلیل مضمون با رویکرد کیفی بوده و از انتظارات معظم اله، 254 مضمون پایه، و 73 مضمون سازنده و 14 مضمون فراگیر استخراج شده است. مضامین استخراجی در بین جامعه 12 نفر بصورت نشست خبرگی مورد تایید یا اصلاح قرار گرفتند. بصورت نتایج تحقیق که مهمترین انتظارات معظم له از نیروهای مسلح در چهارده مضمون فراگیر با عناوین : تقویت بنیه معنوی؛ مراقبت دائمی برنامه ها و نقشه های دشمن؛ تقویت بنیه دفاعی؛ عمل بر اساس بصیرت، شجاعت؛ تلاش در جهت رسیدن به نیروهای مسلح طراز اسلامی و انقلابی؛ هم افزایی بین قوای مسلح؛گسترش امنیت کشور؛ گسترش و حفظ روحیه امید به آینده؛ انجام مسئولیت و تلاش مومنانه و مخلصانه؛ تکیه به ظرفیت های داخلی به همراه نوآوری؛ خدمت رسانی به مردم؛ بهره گیری از تجربیات دفاع مقدس؛ تقویت ایمان، دانشِ نظامى؛ ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی احصاء گردید