فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۱۲٬۶۰۰ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                The aim of this study is to investigate the relationship between managerial ability and firm performance. First, we introduce a new two-stage DEA model with a fuzzy multi-objective programming approach for evaluating the performance of companies listed on the Tehran Stock Exchange. In this regard, the stable operation of companies, into two sub-process, have divided, which includes the profitability (first phase) and the value, creativity (the second phase), that is, the outputs of the first stage are inputs for the second stage, which can be used to identify the status of the company's operations and potential for future growth. Second, In order to measure the ability of managers, we use the model provided by Demerging. Finally, the relationship between managerial ability and firm performance are also investigated by means of the truncated-regression model. The results show that there is a positive relationship between the ability of management and firm performance. It means that managerial ability to be significantly related to the performance of the company. In this sense, the performance of the company improves by increasing managerial ability to better use resources and consequently increase overall efficiency.            
            قابلیت مقایسه صورتهای مالی، رقابت بازار محصول و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شرکت ها همواره به دنبال راهکارهایی برای پرداخت کمتر مالیات اند؛ اجتناب مالیاتی، یکی از این راهکارها است. افزایش قابلیت مقایسه صورت های مالی با برجسته کردن شباهت ها و تفاوت های شرکت های مختلف، امکان شناسایی معاملات غیرعادی شرکت ها را افزایش و تمایل مدیران را نسبت به اجتناب مالیاتی کاهش می دهد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر اجتناب مالیاتی و همچنین، بررسی نقش تعدیل کننده رقابت بازار محصول در این رابطه است. بدین منظور، اطلاعات 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1396-1391 با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی بررسی شدند. نتایج نشان دادند قابلیت مقایسه صورت های مالی به منزله یک سازوکار حاکمیتی، از رفتارهای فرصت طلبانه مدیران ازجمله اجتناب مالیاتی ممانعت می کند. همچنین، یافته ها نشان دادند ارتباط منفی بین قابلیت مقایسه و اجتناب مالیاتی در شرکت هایی شدت کمتری دارد که در صنایع با رقابت بالا فعالیت دارند. این نتیجه تأیید می کند فشار رقابتی، انگیزه مدیران را برای اجتناب مالیاتی افزایش می دهد؛ زیرا از این طریق وجوه نقد بیشتری به منظور سرمایه گذاری و سبقت گرفتن از رقبا در اختیار دارند.            
            بررسی عوامل تأثیرگذار بر تأمین مالی جمعی خیرخواهانه در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تأمین مالی جمعی، مفهوم جدیدی است که توجه بسیاری از محققین را در طی چند سال گذشته جلب کرده است. با توجه به نوپا بودن این روش تأمین مالی، عمده محققان تلاش خود را بر اصل «مفهوم تأمین مالی» و عوامل و مفاهیمی متمرکز کرده اند که آن را شکل داده اند. محور اصلی تحقیقات داخلی و خارجی، شناخت خاستگاه این نوع روش تأمین مالی و کاربردهای آن بوده است. سؤال تحقیق این است که عوامل مهم و تأثیرگذار بر مدل تأمین مالی جمعی خیرخواهانه در کشور مطابق با زیرساخت های موجود، کدام موارد هستند؟ برای پاسخ به این سؤال مدل های اولیه و تحقیقات صورت گرفته در این حوزه گردآوری و مدل تأمین مالی جمعی خیرخواهانه و عوامل تأثیرگذار بر آن مبتنی بر مطالعات قبلی با استفاده از روش دلفی و مصاحبه با نخبگان تهیه گردیده است. این تحلیل نشان می دهد خرد جمعی، اعتماد، منابع، شرع، جمعیت و پروژه و متقاضی به عنوان مهم ترین ابعاد تأثیرگذار بر تأمین مالی جمعی در کشور مطرح هستند. نتایج این تحقیق می تواند برای محققین تأمین مالی جمعی، دانشجویان و اساتید، مدیران و کارشناسان سازمان بورس و فرابورس ایران که متولی راه اندازی این بازار هستند و از طرفی مؤسسات خیریه و سازمان بهزیستی و همچنین سازمان های مردم نهاد کشور به عنوان روشی برای تأمین مالی پروژه های خیرخواهانه مورداستفاده قرار گیرد.            
            تأمین مالی زنجیره ارزش با استفاده از اوراق گام: ماهیت، کارکرد و راهکارهای شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                گواهی اعتبار مولد (گام) یکی از جدیدترین نوآوری های نظام پولی- مالی کشور در راستای تأمین مالی بخش حقیقی اقتصاد محسوب می شود که می تواند دسترسی واحدهای تولیدی به سرمایه در گردش را ارتقا بخشد. این اوراق بستر استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و بازار سرمایه جهت تأمین مالی تولید با نگرانی کمتر از نشت منابع به بخش غیرمولد اقتصاد را فراهم می کند. پرسش اصلی تحقیق آن است که مبانی فقهی و مدل عملیاتی استفاده از اوراق گام براساس مصوبه شورای فقهی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران کدام است و چه راهکارهای فقهی جایگزین دیگری در این رابطه وجود دارد؟ یافته های تحقیق که به روش توصیفی و تحلیل محتوا به دست آمده نشان می دهد که از منظر فقهی راهکار مصوب شورای فقهی در رابطه اوراق گام، مبتنی بر عقد «ضمانت عرفی یا بانکی» است. در این الگو، بانک دو نقش «عامل صدور» و همچنین «ضامن بازپرداخت» اوراق را برعهده دارد که می تواند بابت هر دو مورد کارمزد دریافت کند. همچنین، اوراق گام می تواند براساس دو قالب حقوقی دیگر یعنی «صلح» و «معاوضه» نیز منتشر شود. اگر قالب حقوقی مورداستفاده صلح یا معاوضه باشد، تعهدات بانک به صورت بالای خط ثبت شده و لذا بانک در زمان صدور اوراق بدهکار محسوب می شود. اما در الگوی مصوب مبتنی بر عقد ضمانت عرفی، تعهدات بانک به صورت زیرخط ثبت می شود؛ یعنی بانک با صدور اوراق گام صرفاً نقش ضمانت را برعهده می گیرد و بدهکار محسوب نمی شود که این امر یکی از مزایای الگوی مصوب گام محسوب می شود.             
            تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که پس از حذف محدودیت ها 141 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دوره مالی پژوهش حاضر بین سال های 1393 تا 1397 می باشد. مکانیزم های حاکمیت شرکتی عبارتند از استقلال هیات مدیره، نقش مدیر عامل و مالکیت نهادی. برای بررسی فرضیات از روش رگرسیون لوجستیک و از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که استقلال هیات مدیره بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری دارد. و نقش مدیر عامل بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری ندارد. همچنین مالکیت نهادی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری دارد.            
            تأثیر خطای پیش بینی مدیریت بر کارایی سرمایه گذاری شرکت
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در تمام پیشبینیها عدم اطمینان وجود دارد. این حقیقت از یک جز غیرمعمول در سری زمانی معلوم میشود حضور چنین عنصری که نشاندهنده وجود نوسانات تعریفنشده یا غیرقابلپیشبینی در دادهها است به این معنی است که باید انتظار خطا در پیشبینی را داشته باشیم اگر این جز غیرمعمول اثر مشابهی را بر جای گذارد نشانگر این است که تواناییها در پیشبینی ناچیز بوده است ولی اگر این جز غیرمعمول محدود باشد خواهیم توانست با تعیین روند الگوهای سیکلی و فصلی به یک پیشبینی که از درجه صحت بالاتری برخوردار است دستیابیم از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر خطای پیش بینی مدیریت بر کارایی سرمایه گذاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 163 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات تعمیمیافته استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که خطای پیش بینی مدیریت بر کارایی سرمایه گذاری شرکت رابطه معکوس و معناداری دارد یعنی به عبارتی هرچقدر خطای پیش بینی مدیریت افزایش پیدا کند کارایی سرمایه گذاری شرکت کاهش پیدا میکند.            
            تاثیر دوره همکاری مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی بر پیچیدگی گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷                                    
                        213 - 234                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دورهی همکاری بین مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی بر پیچیدگی گزارشگری مالی میپردازد. در همین راستا اطلاعات 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 با استفاده از روش حداقل مربعات پایدار( RLS) مورد آزمون قرار گرفت. جهت اندازهگیری پیچیدگی گزارشگری مالی از تعداد صفحات گزارش سالانهی فعالیت هیئت مدیره به عنوان معیار پیچیدگی(گزارشهای طولانیتر؛ پیچیدگی بیشتر) استفاده شده است. یافتهی حاصل از پژوهش بیانگر آن است که دورهی همکاری طولانیتر بین مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی منجر به افزایش پیچیدگی گزارشگری مالی میشود. علت این امرآن است که هرچقدر دورهی همکاری بین آنها طولانیتر شود، مدیرعامل و مدیرحسابرسی داخلی دست به تبانی میزنند و به منظور پنهان ساختن عملکرد ضعیف مدیریت از دید سرمایه-گذاران، گزارشهای طولانیتری(صفحات بیشتر؛ پیچیدهتر) منتشر میکنند. گزارشهای طولانیتری(صفحات بیشتر؛ پیچیدهتر) منتشر میکنند. واژگان کلیدی: دورهی همکاری، مدیرعامل، حسابرسی داخلی، پیچیدگی گزارشگری مالی طبقهبندی موضوعی:M40،M420 ، M490            
            آراستگی منفعت طلبانه ارقام سود (زیان) و بدهی با تاکید بر نقش نظام راهبری شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این پژوهش، به بررسی آراستگی منفعت طلبانه ارقام سود و بدهی و اثر نظام راهبری شرکتی بر روی آن می پردازد. به منظور سنجش آراستگی روبه بالای سود و روبه پایین  زیان و بدهی از شیوه ای به نام قاعده بنفورد (1938) استفاده شده است. نظام راهبری شرکتی نیز با استفاده از یک شاخص تجمیعی با استفاده از معیارهای استقلال هیئت مدیره، سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت و نوع حسابرس سنجیده شد. در این راستا داده های 155 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 1387 الی 1397 آزمون شده است. برای بررسی و مقایسه توزیع واقعی اعداد سود (زیان) و بدهی با توزیع مورد انتظار(بنفورد)، از روش آزمون Z استاندارد، توزیع کای مربع و همچنین آزمون وی کرامر، استفاده شد. نتایج نشان داد مدیران ارقام سود را برای بهره مندی از واکنش های روانی استفاده کنندگان،  به صورت معناداری به سمت بالا می آرایند؛ این در حالیست که چنین قاعده ای در خصوص ارقام زیان و بدهی برقرار نیست و این ارقام از سوی مدیران آراسته نمی شوند. بعلاوه، نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام راهبری شرکت  توان مدیران را در آراستگی مبالغ سود (زیان) و بدهی کاهش نمی دهد.            
            حسابداری ذهنی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین و بررسی حسابداری ذهنی است حسابداری ذهنی برای اولین بار توسط ریچارد تالر در سال 1980 مطرح شد. وی بیان کرد که حسابداری ذهنی میکوشد فرایندی را که افراد به موجب آن پیامدهای اقتصادی را کدگذاری، طبقهبندی و ارزیابی میکنند، تشریح نماید. مطالعات تالر نشان داد که افراد در ارزیابی تصمیمها نه تنها آنها را جداگانه بررسی میکنند بلکه تغییر نوع تصمیم و زمان هزینه کردن و منفعت بردن هم بر نتیجههای تصمیم اثرگذار است. لذا، یافتهها بیانگر این است که حسابداری ذهنی شرایط تصمیمگیری مالی افراد را در رویارویی با رویدادهای متفاوت مالی بررسی میکند و بر اساس آن شرایط تصمیم میگیرد. حسابداری ذهنی در زمینه مالی- رفتاری مطرح شده است و امروزه بیش از پیش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. اگرچه نظریه حسابداری ذهنی بهمنظور توضیح تصمیمگیریهای مشتری و خانوار ایجاد شده بود، اما ایدههای آن برای تهیهکنندگان و استفادهکنندگان گزارشهای مالی و افشاگریهای اختیاری نیز اجراشدنی هستند.            
            نگرشی بر شناسایی و طراحی مدل مطلوب مهندسی هزینه در بیمارستانهای دولتی (با تاکید برفرایند محوری)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یکی از اهداف مهم سازمان های بهداشت و درمان ، مدیریت هزینه ها به منظور صرفه جویی در هزینه ها، ارائه خدمات باکیفیت و کسب رضایت مشتری است. این مسئله چالش های بزرگی پیش روی مدیران قرار میدهد. مطالعه حاضر باهدف نگرشی بر شناسایی و طراحی مدل مطلوب مهندسی هزینه در بیمارستانهای دولتی در سطح بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد .مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با استفاده از نظریه پایه و با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام شده است. جامعه پژوهش از میان مسؤولین و کارشناسان آگاه به مدیریت هزینه و امور مالی و درآمدی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تبریزبود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. تعداد نمونه ها در مطالعه حاضر بر اساس اصل اشباع نظری 40 نفر بود ، ولی برای اطمینان بیشتر از نتایج مصاحبه تا نفر پنجاهم ادامه پیدا کرد. مدت زمان هر مصاحبه، 40 تا 50 دقیقه بود. تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری آنها با استفاده از روش اشتراوس وکوربین صورت گرفت؛ اعتبار یابی از روش قابلیت باورپذیری، قابلیت انتقال پذیری، قابلیت اطمینان پذیری و قابلیت تأیید پذیری انجام شد . 78 کد اولیه 20 ، طبقه اولیه و هفت طبقه از فرآیند راهبردهای مدیریت هزینه بیمارستان استخراج شد که عبارت ازمفاهیم شناسایی کانون های هزینه بر، فرهنگ سازی مدیریت هزینه، وضع قوانین و مقررات داخلی، نظارت و کنترل، استقرارسیستم هزینه یابی، تشکیل کارگروه و برنامه ریزی عملیاتی بود . نتیجه گیری : جهت مدیریت هزینه های بیمارستان، شناسایی مولفه های هزینه لازم و ضروری است. مولفه های حاصل از نتایج این مطالعه به شکل الگویی منسجم و سازمانی است که میتواند ابزار مناسبی جهت بهبود و مدیریت هزینه های بیمارستانی باشد.            
            بررسی تأثیر پیچیدگی شرکت بر ارتباط بین توانایی مدیریت و عدم شفافیت اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر پیچیدگی شرکت بر ارتباط بین توانایی مدیریت و عدم شفافیت اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور برای اندازه گیری عدم شفافیت اطلاعات از رتبه بندی سه شاخص عدم اطمینان اطلاعاتی، عدم تقارن اطلاعاتی و معیار رسیدگی بازار و دردسترس بودن اطلاعات و به منظور سنجش توانایی مدیریت از الگوی دمیرجان و همکاران (2012) بهره گرفته شده است. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 106 شرکت طی دوره 9 ساله از سال 1389 تا 1397 و با استفاده از الگوی داده های تابلویی آزمون شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند بین توانایی مدیریت و عدم شفافیت اطلاعات شرکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، پیچیدگی شرکت بر ارتباط بین توانایی مدیریت و عدم شفافیت اطلاعات تأثیر منفی می گذارد. به طور کلی، نتایج نشان دادند هرچه توانایی مدیریت افزایش یابد، عدم شفافیت اطلاعات کاهش می یابد؛ به طوری که این کاهش نشان از شفافیت شرکتی دارد. با وجود این ، پیچیدگی در محیط شرکت بر توانایی مدیران در پردازش اطلاعات تأثیر می گذارد و شفافیت اطلاعات را کاهش می دهد.            
            مدل مدیریت ریسک شرکتی و پیامدهای آن در کنترل مؤثر ویژگی های سود شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شناسایی و مدیریت ریسک، از رویکردهای جدیدی است که برای تقویت و ارتقای اثربخشی سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از مدیریت ریسک شناسایی و ارزیابی ریسک و کاهش آن با استفاده از منابع اقتصادی در اختیار مدیر است. در مطالعه حاضر مدل ریسک شرکت برآورد و اثربخشی آن بر ویژگی های سود شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و نمونه پژوهش با اعمال شرایط متغیرهای پژوهش به تعداد 129 شرکت  انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری رگرسیون داده های تابلویی استفاده شده است. در این تحقیق جهت اندازه گیری ویژگی های سود از سه معیار پایداری سود، به موقع بودن سود و محافظه کاری سود بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مدیریت ریسک سازمانی تأثیر معناداری بر ویژگی های سود ندارد.
Risk identification and management is a new approach used to strengthen and enhance the effectiveness of organizations. The purpose of risk management is to identify and assess the risk and reduce it using economic resources available to the administrator. In this study, Enterprise Risk Management model has been estimated and its effectiveness has been studied on the earnings attributes. Tehran stock exchange listed firms constitute statistical population of the research and the sample was selected imposing conditions of the research variables to 129 firms. Statistical technique of panel data regression was used to analyze data and test the hypotheses. The earnings attributes measures used are earnings persistence, earnings timeliness and earnings conservatism. According to the results, Enterprise Risk Management does not have a significant effect on the earnings attributes.
             
            بررسی تاثیر دوره تصدی مدیرعامل بر قابلیت مقایسه صورت های مالی با تاکید بر نوع حسابرس
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                قابلیت مقایسه یکی از مشخصه های کیفی اطلاعات مالی است که سودمند بودن آن را افزایش می دهد و به کاربران امکان می دهد تا شباهت ها و تفاوت های عملکرد مالی شرکت ها را شناسایی کنند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دوره تصدی مدیرعامل بر قابلیت مقایسه صورت های مالی با تاکید بر اندازه حسابرس می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری پژوهش بوده که با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 123 شرکت انتخاب شده و در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1392 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدلها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که دوره تصدی مدیرعامل بر قابلیت مقایسه صورت های مالی بررسی تاثیر معنادار دارد. اندازه حسابرس، تاثیر مستقیم دوره تصدی مدیرعامل بر قابلیت مقایسه صورت های را تقویت می کند.            
            مطالعه علم سنجی تولیدات علمی فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این پژوهش، مطالعه علم سنجی تولیدات علمی فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی دانشگاه تهران، به عنوان با سابقه ترین نشریه علمی حوزه دانش حسابداری در ایران از ابتدای انتشار (1371) تا پایان سال 1397 است. این مطالعه از نوع علم سنجی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است. داده های پژوهش نیز با بکارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ در 563 عنوان مقاله چاپ شده در طی این سال ها، 1222 نویسنده مشارکت داشته اند که از این تعداد، 1039 نفر را مَردان و 183 نفر را زنان تشکیل داده اند. در عین حال 8 درصد مقالات تک نویسنده ای و 92 درصد حاصلِ کارگروهی بوده است. از نظر سطح تحصیلی و مرتبه علمی نیز، استادیاران با 41 درصد و دانشیاران با 16 درصد، در صدر نگاره نویسندگان قرار دارند. در بین دانشگاه ها و موسسات آموزشی، دانشگاه تهران با 114 عنوان مقاله در رتبه اول و دانشگاه شیراز با 34 عنوان مقاله در رتبه دوم قرار گرفته است. از نظر گرایش موضوعی، 72 درصد از آثار منتشر شده در حوزه حسابداری مالی بوده و حسابرسی با 13 درصد در رتبه بعدی قرار گرفته است. همچنین، از مجموع 12698 منبع مورد استناد در مقالات، 74 درصد منابع به زبان انگلیسی و 26 درصد به زبان فارسی بوده است.            
            بررسی تأثیر قراردادهای هوشمند بر حرفه حسابداری و حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵                                    
                        89 - 102                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                از گذشته تاکنون بشر به دنبال استفاده از روش های گوناگونی جهت برقراری ارتباط به منظور دادوستد کالاها و خدمات گوناگون بوده است. این دادوستدها بر بستر ایجاد قرارداد یا پیمانی دو یا چند نفر استوار بوده که بااراده طرفین موجب ایجاد یک اثر حقوقی گردیده است. این گونه مبادلات گستره ای از کالاها، خدمات، تکنولوژی، علم و غیره را در بر گرفته است. نیاز به مبادله بیشتر موجب تلاش جهت برقراری بسترهایی در راستای تسهیل امور مبادلاتی در هر نقطه از جهان در کمترین زمان ممکن و به صرفه ترین بها را پدید آورده است. در همین راستا استفاده از تکنولوژی های جدید همچون بلاک چین، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی، قراردادهای هوشمند و روند اتوماسیون سازی اتوماتیک موردتوجه استفاده کنندگان قرارگرفته است. تمامی این تکنولوژی با هدف تسهیل امور مبادلاتی فی مابین طرفین مبادله و نظام بخشی هرچه بیشتر داده ها و اطلاعات به وجود آمده اند. در همین راستا بسیاری از شرکت ها و ارگان ها اقدام به بررسی، سرمایه گذاری و استفاده عملیاتی از تکنولوژی های اشاره شده در مراحل موجودیت اولیه خود نموده اند. در این مقاله اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و روند اتوماسیون اتوماتیک اجمالاً معرفی شده و ضمن تشریح بلاک چین به عنوان تکنولوژی پایه پدیدآورنده قراردادهای هوشمند، تأثیر آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران مطرح می شود. سپس قراردادهای هوشمند موردبررسی قرارگرفته و جایگاه آن در حسابداری و خدمات حسابرسی بحث خواهد شد.            
            مقایسه عملکرد الگوریتم ژنتیک فازی و جست و جوی شکار فازی در بهینه سازی پرتفوی فازی با استفاده از مدل میانگین واریانس در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲                                    
                        71 - 95                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بازده دارایی ها با عدم اطمینان همراه است و همواره در طی زمان نوسانات غیرمنتظره ای به لحاظ شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ... در بازدهی دارایی ها از جمله سهام روی می دهد. منطق فازی می تواند یکی از گزینه های مناسب برای مدل کردن بازده دارایی ها باشد. همین منظور یک سیستم خبره فازی مبتنی بر قاعده برای حمایت از مدیران سرمایه گذاری در تصمیمات سرمایه گذاری میان مدتشان ساخته شده است. با توجه به غیرخطی بودن مسئله انتخاب پرتفوی و همچنین، NP-Hard بودن آن، در پژوهش حاضر، انتخاب و بهینه سازی سبد سهام بر اساس منطق فازی با استفاده از دو الگوریتم فراابتکاری شامل الگوریتم ژنتیک فازی و جست جوی شکار فازی مورد بررسی قرار گرفته است. کارایی سیستم فازی پیشنهادی توسط اطلاعات 157 شرکت که در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1387 تا 1397 فعالیت داشته اند، ارزیابی شده است. کارایی این سیستم بر حسب ریسک پذیری و مدت سرمایه گذاری، در مقایسه با متوسط بازده بازار بوده است. به علاوه کارایی سیستم فازی پیشنهادی برای سرمایه گذار ریسک گریز در کوتاه مدت نتایج بسیار خوبی به همراه دارد.            
            رویکرد اقتصاد رفتاری به بازار سرمایه با تأکید بر فرضیه بازار تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲                                    
                        188 - 219                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در این پژوهش به بررسی رفتار و روند قیمت ها در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس دیدگاه اقتصاد رفتاری پرداخته شده است. در این راستا فرضیه بازار تطبیقی به عنوان جانشین فرضیه کلاسیک بازار کارا مورد تحلیل واقع شده است. برای این منظور از داده های شاخص 50 شرکت برتر بورس به عنوان نماینده ای از کل بازار در دوره زمانی دی ماه 1387 تا تیرماه 1397 بر اساس قیمت های پایانی روز بهره گرفته شده است. در راستای آزمودن فرضیه بازار تطبیقی، ابتدا به بررسی کارایی بازار با بهره گیری از آزمون های BDS، شکست ساختاری و ریشه واحد مبادرت ورزیده شده است. افزون بر آن از آزمون نسبت واریانس چندگانه برای آزمون نمودن فرضیه بازار تطبیقی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در دوره موردمطالعه، نه تنها بازار رفتاری کارا از خود نشان نداده است، بلکه نتایج آزمون BDS نیز رفتار غیرخطی سری زمانی را تأیید نموده است. مضاف بر این آزمون نسبت واریانس چندگانه فرضیه بازار تطبیقی را مورد تأیید قرار داده است. این امر نشان می دهد که حداقل در برخی بازه های زمانی امکان پیش بینی روند قیمت ها و کسب بازدهی بیش از بازدهی بازار محقق بوده است. همچنین تصور فعالان بازار به عنوان یک مجموعه همگن، که از اصول فرضیه بازار کارا است، برداشتی غیر صحیح می باشد.            
            ویژگی های کمیته حسابرسی و جریان وجه نقد آزاد؛ آزمون نظریه های نمایندگی و هزینه معاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸                                    
                        121 - 143                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                طبق نظریه نمایندگی، وجود سازوکارهای نظام راهبری اثربخش مانند کمیته حسابرسی می تواند مشکلات مرتبط با مسائل نمایندگی را بر طرف نموده و در نتیجه منجر به کاهش سطح جریان وجه نقد آزاد شرکت ها گردد. اما طبق نظریه هزینه معاملات، وجود سازوکارهای نظام راهبری با کیفیت، نه تنها منجر به کاهش سطح این نوع از جریان ها نمی گردد، بلکه حتی با توجه به هزینه تامین مالی کمتر این نوع منابع تامین مالی داخلی، در مقایسه با سایر روش های تامین مالی، منجر به افزایش سطح جریان وجه نقد آزاد در شرکت ها می گردد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی (اندازه، استقلال، تخصص مالی و جنسیت اعضای کمیته حسابرسی) با جریان وجه نقد آزاد در 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1393 تا 1397 است. فرضیههای پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون و رویکرد داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های اندازه، استقلال، تخصص مالی و جنسیت اعضای کمیته حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری بر جریان وجه نقد آزاد دارد؛ که این یافته ها با نظریه هزینه معاملات انطباق دارد. شواهد پژوهش نشان می دهد که کمیته های حسابرسی، علاوه بر ایفای نقش در حوزه هایی مانند ساختار کنترل های داخلی شرکت، حسابرسی داخلی و حق الزحمه حسابرسی، می توانند موجب بهبود وضعیت مدیریت منابع مالی نیز گردند. یافته های پژوهش موجب بسط و توسعه ادبیات نظری و تجربی اثربخشی نقش کمیته های حسابرسی در حوزه مدیریت ریسک شرکت با تاکید بر مدیریت نقدینگی و جریان های نقدی آزاد است.            
            اثر سرمایه گذاری روی نام تجاری برسلامت مالی آتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷                                    
                        171 - 184                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                برند تجاری از مسائل اصلی مطروحه در راهبرد یک  بنگاه اقتصادی است. شرکتها برای برند تجاری خود در زمینههای تبلیغات، فروش و بسته بندی سرمایه گذاریهای وسیع و بلند مدتی انجام میدهند. برند تجاری قوی، وفاداری مشتریان و بازارهای قوی و قدرتمندرا برای ایشان به همراه میآورد.هدف اصلی از این تحقیق، تعیین تاثیر سرمایه گذاری روی نام تجاری در تامین سلامت مالی شزکتهااست. در این  راستا در مقاله حاضر بیان میشود سرمایه گذاری روی نام تجاری چگونه بر نسبت نقدینگی، نسبت بدهی، ارزش بازار سهام و ارزش افزوده اقتصادی تاثیر میگذارد.پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی – علی میباشد.فرضیههای تحقیق از طریق رگرسیون چند متغییره و از طریق نتایج حاصل از الگوی اقتصاد سنجی مورد آزمون قرار گرفته اند.نمونهع آماری مورد بررسی این پژوهش 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران  طی سالهای 1386الی 1395میباشد.یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه گذاری روی نام تجاری  در شرکتها، با نسبت نقدینگی، نسبت بدهی، ارزش بازار و ارزش افزوده اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد.            
            بررسی اثر تعدیل کنندگی اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱                                    
                        5-37                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این پژوهش بررسی اثر تعدیل کنندگی اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی شامل تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی در بازه زمانی 1397-1390 است. برای شناسایی تمرکز بازار حسابرسی از شاخص های تمرکز بازار مانند نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از الگوی داده های ترکیبی نشان داد که اهمیت صاحب کار بر رابطه بین تغییر مؤسسه حسابرسی و تمرکز بازار حسابرسی اثر تعدیل کنندگی دارد و سبب مستقیم شدن رابطه شد. هم چنین، نتایج نشان داد که بین تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی و هر سه شاخص تمرکز بازار حسابرسی شامل نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. یعنی، با افزایش (کاهش) تغییر اجباری و اختیاری مؤسسه حسابرسی، تمرکز بازار حسابرسی کاهش (افزایش) می یابد. افزون بر این، بین متغیرهای کنترلی اندازه و تمرکز صاحب کار و تمرکز بازار حسابرسی رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده شد. بنابراین، اهمیت صاحب کار و تغییر مؤسسه حسابرسی عاملی مؤثر بر توزیع بازار بین مؤسسه های حسابرسی و در نتیجه، تمرکز بازار حسابرسی است.