فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۶۴۱ تا ۱۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
201 - 224
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سرعت دستیابی به اهرم مالی بهینه بر کنترل بحران مالی شرکت ها با تاکید بر اثر تعدیل کنندگی توانایی مدیران پرداخته است. به منظور آزمون و سنجش فرضیه های پژوهش از داده های پنل 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه ای 10 ساله (سال های 1392 الی 1401) استفاده گردیده است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، به روش کتابخانه ای انجام گرفته و داده های مرتبط به متغیرها، از سایت جامع اطلاع رسانی ناشران (کدال) و گزارش های مالی شرکت های نمونه جمع آوری شده و محاسبات اولیه پنل در اکسل انجام شده است، درنهایت از نرم افزار استاتا به منظور سنجش فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که سرعت دستیابی به اهرم مالی بهینه تأثیر معکوس بر بحران مالی شرکت-ها داشته است. همچنین نتایج حاکی از آن است که تعامل سرعت تعدیل اهرم مالی با توانایی مدیران تأثیری بر بحران مالی شرکت ها ندارد.
چالش های گزارشگری یکپارچه در ترکیه
حوزههای تخصصی:
کشف صورت های مالی متقلبانه براساس الگوریتم های یادگیری عمیق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف صورت های مالی متقلبانه براساس تکنیک های یادگیری عمیق در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور نیل به این هدف 1800 سال-شرکت (150 شرکت برای 12 سال) مشاهده جمع آوری شده از گزارش های مالی سالیانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1391 تا 1402 مورد آزمون قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر از سه الگوریتم یادگیری عمیق ( شامل الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان(SVM)، شبکه عصبی پیچشی(CNN) و شبکه عصبی بازگشتی (RNN)) و همچنین جهت انتخاب متغیرهای نهایی پژوهش از روش آزمون مقایسه میانگین دو نمونه جهت ایجاد مدل استفاده شده است. نتایج حاصل از الگوریتم های یادگیری عمیق نشان می دهد که صحت کلی الگوریتم های SVM، CNN و RNN به ترتیب 88.4%، 81.3% و 94.4% می باشد که نشان دهنده این است الگوریتم RNN بهترین عملکرد و الگوریتم CNN بدترین عملکرد را در کشف شرکت های دارای صورت های مالی متقلبانه دارد. یافته های پژوهش حاضر می تواند برای سهامداران، اعتباردهندگان، تحلیل گران و سایر مشارکت کنندگان در بازار سرمایه اطلاعات سودمندی را در بهبود پیش بینی صورت های مالی متقلبانه و کاهش خطا در اتخاذ تصمیمات مبتنی بر اطلاعات صورت های مالی، ارزیابی بهتر عملکرد شرکت بر مبنای اطلاعات، اتخاذ استراتژی های معاملاتی بهینه و شناسایی فرصت های مناسب خرید و فروش سهام بر مبنای اطلاعات صورت های مالی فراهم کند.
پایداری تغییرات غیرعادی وجوه نقد آزاد و پایداری اقلام تعهدی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
63 - 82
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری با هدف افزایش ثروت انجام می گیرد. یکی از عوامل موثر در سرمایه گذاری های بنگاه دسترسی به وجه نقد کافی است که بر اساس تئوری نمایندگی می تواند به وسیله مصارف مدیریت در جهت اهداف شخصی و در پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفی به خطر افتد. تامین مالی برای شرکت نیز دارای هزینه های سرمایه ای است. این پژوهش با تفکیک تغییرات جریان وجه نقد آزاد به دو جزء عادی و غیر عادی به بررسی پایداری تغییرات در میان مانده مثبت و منفی و نیز در مقایسه با اقلام تعهدی اختیاری در طی یک دوره زمانی هفت ساله از سال 1393 تا 1399 و در میان 137 واحد تجاری از واحدهای تجاری پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در نتیجه آزمون چهار فرضیه موجود در این پژوهش پایداری تغییرات منفی غیرعادی مانده وجوه نقد از پایداری تغییرات مثبت غیرعادی مانده وجوه نقد بیشتر بوده و پایداری تغییرات مثبت غیرعادی مانده وجوه نقد کمتر از پایداری اقلام تعهدی اختیاری است. همچنین پایداری تغییرات منفی غیرعادی مانده وجوه نقد بیشتر از پایداری اقلام تعهدی اختیاری بوده و بین تغییرات اقلام تعهدی اختیاری و تغییرات بازده سهام شرکت ها رابطه معناداری وجود دارد.
طراحی الگوی تمکین مالیاتی شرکت ها با توجه به نقش دولت و نقش میانجی شرایط اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
203 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش طراحی الگوی تمکین مالیاتی شرکت ها با توجه به نقش دولت و نقش میانجی شرایط اقتصادی، میباشد که به این منظور از روش داده بنیاد و تلفیقی کیفی – کمی بهره جسته شد. در این پژوهش جامعه آماری در بخش کیفی شرکت های بورسی منتخب بر اساس در دسترس بودن گزارش های آماری در طی سالهای 1391 الی 1397 میباشد و در بخش کمی کلیه ممیزان و سرممیزان اداره کل امور مالیاتی مودیان بزرگ می باشند. بنابراین با توجه به جامعه 4830 نفری طبق فرمول کوکران، تعداد 356 نفر تصادفی انتخاب و پرسش نامه دریافت نموده اند . تجزیه و تحلیل اماری صورت گرفته توسط نرم افزارهای SPSS و PLS در نهایت تاکید داشتند که دولت از طریق سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان نهاد نظارت کننده، می تواند تمکین مالیات شرکت ها را با توجه به شرایط اقتصادی بهبود بخشد. در نهایت در برازش مدل رگرسیونی مشخص شد که شاخص های ارتباطات سیاسی شرکت ها، افراد دولتی در هیئت مدیره، شرایط اقتصادی و مالکیت دولتی بر تمکین مالیاتی تاثیر گذار میباشد می توان اظهار داشت در شرکت هایی که دولت سهامدار عمده است، تمکین مالیات شرکت ها بالا است. علاوه بر این در شرکت های که یکی از افراد دولتی در هیئت مدیره حضور دارد، تمکین مالیات شرکت ها بالا است.
تاثیر توانایی مدیریت و پاداش مدیران بر ارزش سهام شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
476 - 495
حوزههای تخصصی:
مدیران اجرایی با توانایی بالا، سطح شفافیت اطلاعاتی شرکت را بهبود میدهند؛ به عبارت دیگر، مدیران اجرایی، همراه با گروهی از مدیران با تجربه، تصمیمگیریهای شرکتها را رهبری میکنند که بدونشک شامل تصمیمگیری درباره سطح شفافیت سازمانی نیز میشود لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد حداقل مربعات تعمیمیافته به بررسی تاثیر توانایی مدیریت و پاداش مدیران بر ارزش سهام شرکتهای کوچک و متوسط میپردازد. بدین منظور، برای سنجش توانایی مدیریت از مدل دمرجیان و همکاران (2013) استفاده شده است. یافتههای فرضیه اول حاکی از آن است که توانایی مدیریت بر ارزش سهام شرکتهای کوچک و متوسط تاثیرگذار است. همچنین یافتههای فرضیه دوم بیانگر آن مطلب است که پاداش مدیریت به عنوان عاملی برای افزایش ارزش سهام شرکتهای کوچک و متوسط است.
بحران سلامت و کیفیت حسابرسی: آیا سودآوری صنایع دارویی ریسک پذیر تغییر کرد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
186 - 210
حوزههای تخصصی:
در شرایط بحران، نقش نظارت و حسابرسی پر رنگ تر می شود. پژوهش های مالی نشان داده که بین میزان ریسک پذیری و سود رابطه مستقیمی وجود دارد و هر چقدر میزان سودآوری در صنعتی بیشتر باشد، میزان ریسک آن نیز بالاتر است. بحران سلامت در سال 2019 همه صنایع و به خصوص صنعت دارو را با نوساناتی رو به رو کرد. در این بین حسابرسان نیز نظارت خود را افزایش دادند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ریسک پذیری مالی و سودآوری در شرکت های بورسی موجود در صنعت دارو با توجه به بحران سلامت و کیفیت حسابرسی است. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که ریسک پذیری مالی با سودآوری در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری دارد. شرایط کرونا ویروس گرچه بر سودآوری در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر گذار بود، اما بر رابطه ریسک پذیری مالی با سودآوری تاثیر معناداری نداشت. کیفیت حسابرسی بر رابطه ریسک پذیری مالی و سودآوری تأثیرگذار بود. در همه شرایط باید علاوه بر در نظر گرفتن ریسک پذیری مالی، بحران های موجود، کیفیت حسابرسی و سایر عوامل اثرگذار در جهت بهبود سودآوری شرکت ها مورد توجه قرار گیرند.
مدیریت سبد سرمایه گذاری در شرایط خرسی و گاوی: کاربردی از الگوی Asymmetric TVP-VAR در صنایع بزرگ منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
49 - 84
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط میان صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران، تشکیل پرتفولیوی بهینه متشکل از شرکت های فعال در این صنایع، مستلزم مطالعه دقیق ارتباط و نحوه اثرگذاری صنایع بر یکدیگر در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شش گروه صنعت بزرگ در شرایط گاوی، خرسی و حالت عمومی بازار در طول زمان و تشکیل سبد بهینه با استفاده از معیار حداقل ارتباط، حداقل واریانس و حداقل همبستگی است. هدف پژوهش با استفاده از داده های روزانه صنایع مورد بررسی طی دوره 30/6/1392 تا 10/7/1402 و از طریق مدل خودرگرسیون برداری نامتقارن با پارامترهای متغیر در زمان محقق شده است. نتایج حاکی از عدم تقارن ارتباط صنایع در حالت های گاوی و خرسی بوده و نحوه و شدت این ارتباط در گذر زمان تغییر یافته است. ضمن افزایش شدت ارتباط در سال های اخیر، شدت این ارتباط در شرایط خرسی بیشتر بوده است. صنعت فرآورده های نفتی در دو حالت عمومی و گاوی نقش پیشرو بازار را ایفا کرده است و در حالت خرسی صنعت شیمیایی این نقش را داشته است. از طرف دیگر، صنعت خودرو در هر سه حالت مورد بررسی، پذیرنده ریسک بوده است. بررسی ارتباط دو به دو صنایع، حاکی از آن است که نقش صنایع به عنوان ارسال کننده و پذیرنده خالص ریسک به صورت متغیر در زمان بوده است. در این پژوهش، میانگین وزن بهینه صنایع بر اساس هر یک از سه معیار مورد بررسی برآورد شده است. سپس میزان اثربخشی پوشش ریسک هر پرتفوی بهینه و بازده تجمیعی آن مشخص شده است.
مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با رویکرد تابع کاپولا -گارچ شرطی و ارتباط آن با ساختار قیمت گذاری منطقی سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با تاکید بر تابع کاپولا-گارچ شرطی و ارتباط آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در بازار سرمایه ایران انجام شده است. به منظور بررسی و تحلیل سؤالات پژوهش، داده های مربوط به 30 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1401 استخراج و برای آزمون سؤالات پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا متغیر حباب های قیمتی از طریق برآورد مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برآورد و استخراج گردیده و سپس به منظور مدل سازی ساختار همبستگی و نوسانات بازده سهام شرکت های نمونه از مدل گارچ چندمتغیره رهیافت همبستگی شرطی پویا با توزیع کاپولا استفاده گردیده است. در ادامه با استفاده از خروجی مدل سازی صورت گرفته، به محاسبه ارزش در معرض خطر به عنوان معیار ارزیابی سقوط قیمت سهام پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سقوط قیمت سهام و حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام رابطه معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر در شرایط محیطی کشور ما، شرایط سقوط قیمت سهام هم راستا با حباب های قیمتی شکل گرفته مبتنی بر قیمت گذاری منطقی سهام نمی باشد.
طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۰۲-۲۷۴
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق جهت ارائه مدل از میان خبرگان یعنی 16 نفر از خبرگان حسابداری مدیریت در حوزه بانکی گرداوری شد. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک مدل برای حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی طراحی شد. نتایج نشان داد عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک بر اساس شاخص های سیستم های اطلاعاتی شامل متناسب سازی ساختار بانک، بهبود ساختار اطلاعاتی، ارتقاء استراتژی های هزینه یابی، ایجاد زنجیره ارزش، صحت سنجی اطلاعات و گزارش ها ارتقا خواهد یافت. همچنین عوامل فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ نوآورانه و خلاق، فرهنگ انطباق پذیری و سازگاری، ارتقاء فرهنگ پاسخگویی و فرهنگ شایسته سالاری علاوه بر ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک می تواند از طریق ارتقا سیستم های اطلاعاتی موجب بهبود و ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک گردد.
تاثیر ترومای سازمانی بر کیفیت حسابرسی با نقش میانجی شخصیت های خودشیفته و ماکیاولی در حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترومای سازمانی بر کیفیت حسابرسی با نقش میانجی شخصیت های خودشیفته و ماکیاولی در حسابرسان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1402 بوده که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 318 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد می باشد که روایی و پایایی آن بررسی و مورد تائید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، در قالب آمارهای توصیفی و استنباطی با به کارگیری مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترومای سازمانی بر کیفیت حسابرسی تاثیر منفی و معنادار و بر شخصیت های خودشیفته و ماکیاولی حسابرسان تاثیر مثبت و معنادار دارد. هم چنین نتایج نشان داد که شخصیت های خودشیفته و ماکیاولی حسابرسان تاثیر منفی و معنادار بر کیفیت حسابرسی دارند و نقش میانجی قوی و تشدیدکننده را بین ترومای سازمانی و کیفیت حسابرسی ایفا می کنند. نتایج پژوهش گویای اهمیت ویژه ترومای سازمانی و اثرات مخرب آن در سازمان ها و موسسات حسابرسی است که توجه ویژه مسئولان این حوزه را می طلبد تا از بروز شخصیت های تاریک در سازمان جلوگیری شده و این امر به اعتلای حرفه حسابرسی و کیفیت حسابرسی بیافزاید.
بررسی عوامل ادراکی مؤثر بر استفاده از ارز دیجیتال در بین فعالان اقتصادی در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارز دیجیتال به عنوان یک واحد پولی یا واسطه تبادل برپایه اینترنت تعریف می شود که ویژگی هایی مشابه با پول فیزیکی را داراست، در پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر استفاده از ارز دیجیتال در بین فعالان اقتصادی در شهر تهران پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از جهت بررسی روابط بین متغیرها در میان تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر فعالان اقتصادی در شهر تهران در حوزه رمزارزها، ارز و طلا بودند. توزیع پرسشنامه به شیوه نمونه گیری طبقه ای در دسترس بوده که با توجه به جدول مورگان و نامحدود بودن اعضای جامعه، 384 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند بدین صورت که 200 نفر از اعضای نمونه از فعالان حوزه رمزارزها، 92 نفر از فعالان اقتصادی در حوزه طلا و 92 نفر از فعالان اقتصادی حوزه ارز انتخاب شدند. به منظور آزمون های آماری از نرم افزارspss و lisrel استفاده شده است . نتایج به دست آمده از آزمون مدل تحقیق نشان داد که آگاهی نسبت به ارز دیجیتال بر ادراک سهولت استفاده ارز دیجیتال و ادراک سودمندی استفاده ارز دیجیتال تاثیر معناداری دارد. ادراک سهولت استفاده ارز دیجیتال و ادراک سودمندی استفاده ارز دیجیتال بر تمایل به استفاده از ارز دیجیتال تاثیر معناداری دارد. تاثیرات اجتماعی و اعتماد درک شده بر تمایل به استفاده از ارز دیجیتال تاثیر معناداری دارد. هر چند تاثیر آگاهی نسبت به ارز دیجیتال بر تمایل به استفاده از ارز دیجیتال مورد تایید قرار نگرفت.
نگاهی به IFRS13 اندازه گیری ارزش منصفانه و الزامات افشای آن
حوزههای تخصصی:
تأثیر اعتبارات دولتی قانون استفاده متوازن از امکانات بر نابرابری درآمد در استان های ایران
حوزههای تخصصی:
کاهش نابرابری بین مناطق و دهک های درآمدی از مباحث مهم در ادبیات اقتصاد منطقه ای می باشد که طی دهه های اخیر عوامل مؤثر بر آن مورد مطالعات در کشورهای مختلف قرارگرفته است و نقش سیاست های دولتی در کاهش نابرابری بین دهک های درآمدی مطرح شده است. در سال 1393 با تصویب قانون استفاده متوازن از امکانات کشور، گام هایی در جهت ایجاد تعادل و توازن منطقه ای در کشور برداشته شده است. در این مقاله تأثیر اعتبارات دولتی قانون اعتبارات متوازن بر نابرابری درامد در استان های مختلف ایران با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته در 31 استان طی 7 سال و 217 مشاهده موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد به ازای یک درصد افزایش در اعتبارات متوازن نابرابری درآمدی به اندازه 0.013 درصد در استان ها کاهش می یابد. اثربخشی بهره وری نیروی کاربر کاهش نابرابری نیز محسوس می باشد به نحوی که به ازای یک درصد افزایش در بهره وری نیروی کار نابرابری درآمدی به اندازه 0.04 درصد در استان ها کاهش می یابد. برمبنای نظریه منحنی کوزنتس افزایش تولید ناخالص داخلی در مرحله اول باعث افزایش نابرابری و در مرحله بعدی با افزایش تولید ناخالص داخلی در استان ها برابری افزایش می یابد. سیاست های تورمی در استان های ایران باعث تشدید نابرابری در استان های می شود بنابراین سیاست گذاران منطقه ای جهت کاهش نابرابری در استان های کشور می بایست انضباط مالی و پولی جهت کنترل تورم به همراه افزایش اعتبارات قانون استفاده متوازن را در دستور کار خود قرار دهند.
تاثیر نظام راهبری شرکتی بر ریسک ویژه نوسانات سهام بر پایه مدل قیمت گذاری دارایی : شواهدی از رگرسیون خطی و غیر خطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ساختار مالکیت و راهبری شرکتی و حاکمیت شرکتی عوامل موثر و مهمی برای سطح ریسک پذیرفته شده توسط شرکت ها هستند. ساختار مالکیت و راهبری شرکتی و حاکمیت شرکتی، میزان مواجهه با ریسک را تعیین می کند. اثرات بر ریسک پذیری قابل توجه است زیرا می تواند بر سودآوری شرکت، تغییر ارزش بازار و احتمال ورشکستگی تأثیر بگذارد. این پژوهش تأثیر مالکیت خانوادگی و راهبری شرکتی و ویژگی های هیئت مدیره را بر ریسک پذیرفته شده بررسی می کند. در راستای هدف پژوهش، دوازده فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این فرضیه ها با استفاده از روش حذف سامانمند جامعه آماری قابل دسترس، نمونه ای متشکل از 180 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1390 لغایت 1400 انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مالکیت خانوادگی بر ریسک پذیرفته شده به صورت خطی و غیر خطی تاثیر می گذارند، مالکیت غیرخانوادگی بر ریسک پذیرفته شده به صورت خطی و غیر خطی تاثیر می گذارند، اندازه هیات مدیره بر ریسک پذیرفته شده تاثیر معناداری ندارد و همچنین حضور زنان در هیات مدیره بر ریسک پذیرفته شده تاثیر معناداری ندارد.
نقش تکنولوژی در آینده دنیای مالی
حوزههای تخصصی:
مطالعه اثر استراتژی کسب و کار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رسوایی های مالی اخیر، معاملات با اشخاص وابسته به عنوان یکی از کانون های نگرانی بوده است، به گونه ای که استفاده هدفمند از این معاملات و عدم افشای آن ها یا کافی نبودن افشا، از عوامل سقوط شرکت ها می باشد. با توجه به مطالب فوق هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه اثر استراتژی کسب وکار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر منطق اجرا استقرائی، ازنظر زمان مقطعی، ازنظر نوع داده ها کمی، ازنظر نحوه اجرا توصیفی پیمایشی و روش پژوهش ازنظر ارتباط بین متغیرها علّی و پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1399 است؛ که 112 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که؛ استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز محصول بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که؛ استراتژی کسب وکار معمولاً در سطح محصولات یا واحد تجاری استراتژیک اجرا می شود و بر بهبود موقعیت رقابتی کالاها و خدمات شرکت در یک صنعت خاص یا یک بخشی از بازار خاص تأکید دارد. به عبارت دیگر، هم استراتژی رهبری هزینه و هم استراتژی تمایز محصول تاثیر مثبتی بر معامله با اشخاص وابسته دارد، و وجود این استراتژی ها، میزان معاملات با اشخاص وابسته بالاتری را نشان می دهند. این یافته ها نشان می دهد اشخاص وابسته با توجه به برتری اطلاعاتی خود نسبت به سایر شرکت کنندگان در بازار، از آن استفاده می کنند؛ و این اطلاعات آنها را قادر می سازد تا سود معاملاتی بالاتری کسب کنند.
تأثیر شیوع کووید-19 بر سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
213 - 240
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شیوع کووید - 19 برسرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد180 شرکت از بین آنها انتخاب گردید و داده های مورد نیاز پژوهش از صورتهای مالی فصلی شرکت های منتخب، استخراج شد. دوره زمانی پژوهش شامل 11 فصل شیوع کووید-19 ( زمستان 1398 تا تابستان 1401) و 11 فصل عادی قبل از شیوع کووید-19 ( بهار 1396 تا پاییز 1398) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی، از نظر روش از نوع توصیفی و از نظر روش تحلیل داده ها از نوع تحلیل رگرسیونی می باشد. برای بررسی معنادار بودن معادله خط رگرسیون از آزمون فیشر و برای معناداری ضرایب از آزمون حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شد. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری از طریق سامانه کُدال و آرشیو شرکت بورس و اوراق بهادار، با استفاده از نرم افزار آماری ایویوزو استتا مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد بین شیوع کووید- 19 و سرمایه گذاری شرکت ها رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که در دوران شیوع کووید-19، سرمایه گذاری شرکت ها نسبت به دوران عادی قبل از آن کاهش معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد ساختار مالکیت و اندازه شرکت تأثیر معناداری بر رابطه بین کووید-19 و سرمایه گذاری شرکت ها نداشته است، در حالی که چرخه عمر و انعطاف پذیری نقدی تأثیر معناداری بر رابطه کووید-19 و سرمایه گذاری شرکت ها داشته است.
استراتژی ها و راهکارهای مقابله با کرونا
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد PVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مالی رفتاری نشان می دهد که برخی تغییرات در قیمت اوراق بهادار به دلایل احساسی سرمایه گذاران وابسته است. رفتار احساسی منجر به ایجاد بازده در سهام شرکت ها می شود. در نظریه قیمت گذاری دارایی، درک منبع قیمت سهم اهمیت فراوانی دارد؛ بنابراین، بررسی شیوه اثرگذاری احساس سرمایه گذار بر بازده سهام از اهمیت زیادی برخوردار است. باتوجه به اینکه احساس می تواند بر بازده عادی و غیرعادی اثرات متفاوتی داشته باشد، هدف این پژوهش بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار است. در این پژوهش، از مدل 6عاملی فاما و فرنچ (2018) برای اندازه گیری بازده غیرعادی و از شاخص قدرت نسبی، خط روان شناسی، حجم معاملات و نرخ تعدیل شده گردش سهام برای سنجش احساس سرمایه گذار استفاده شده است. اطلاعات لازم این پژوهش، برگرفته از 12 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار در صنعت فرآورده های نفتی (1584ماه- شرکت) در بازه زمانی 1399-1389 است. برآورد انجام شده بیانگر آن است که اثر شوک احساس بر بازده عادی بیشتر از بازده غیرعادی است. از سوی دیگر، اثر شوک بازده عادی بر احساس در ابتدا مثبت و پس از یک دوره منفی شده است. همچنین، شوک مثبت به بازده غیرعادی بر احساس سرمایه گذار منفی بوده و پس از پنج دوره به بیشترین مقدار خود رسیده است. پژوهش حاضر در زمینه اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی است که می تواند به شناسایی تفاوت های رفتاری در سرمایه گذاران کمک کند و درنتیجه به ایجاد استراتژی های سرمایه گذاری مناسب تر منجر شود.