فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۲۱ تا ۱۰٬۰۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
حسابداری دولتی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
53 - 64
حوزههای تخصصی:
درآمدهای مالیاتی تنها منبع سالم جهت تأمین هزینه های حاکمیتی در کشورها هستند و به تبع آن نظام مالیاتی یک جزء بسیار مهم و تأثیرگذار در فعالیت های اقتصادی محسوب می گردد. در این تحقیق، تأثیر سلامت نظام اداری بر تمکین مالیاتی مؤدیان اداره کل امور مالیاتی جنوب شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه مدیران، معاونان و کارکنان اداره کل امور مالیاتی جنوب شهر تهران و مؤدیان این اداره می باشد. بدین منظور 198 نفر از مدیران، معاونان و کارکنان مالیاتی و 388 نفر از مؤدیان اداره کل امور مالیاتی به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و به پرسشنامه محقق پاسخ گفتند و در پایان، داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها به کمک آزمون تی تک نمونه مورد تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی است. برای انجام تحقیق از یک سؤال اصلی و ده سؤال فرعی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ابعاد سلامت نظام اداری برتمکین مالیاتی مؤدیان اداره کل امورمالیاتی جنوب شهر تهران تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که پس از حذف محدودیت ها 141 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دوره مالی پژوهش حاضر بین سال های 1393 تا 1397 می باشد. مکانیزم های حاکمیت شرکتی عبارتند از استقلال هیات مدیره، نقش مدیر عامل و مالکیت نهادی. برای بررسی فرضیات از روش رگرسیون لوجستیک و از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که استقلال هیات مدیره بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری دارد. و نقش مدیر عامل بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری ندارد. همچنین مالکیت نهادی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری دارد.
تاثیر واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واگرایی عقیده نوعی اختلاف باورها است که در آن تخمین سرمایه گذاران از ارزش دارایی متفاوت است، در واقع، واگرایی عقاید به تفاوت در برداشت سرمایه گذاران بازار از سهام یک شرکت اشاره دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر واگرایی عقاید سرمایه-گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران است. پژوهش حاضر از منظر روش شناختی، از نوع تعامل علّی است. بورس تهران به عنوان جامعه نهایی آماری انتخاب و با استفاده از معیارهای چندگانه حذف سیستماتیک، 127 شرکت در بازه زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 است در نمونه نهایی لحاظ گردید، که به دلیل اینکه دوره 1400 در محاسبات دیتاهای خام مورد استفاده قرار گرفته، بنابراین از 9 سال برای آزمون های آماری استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که واگرایی عقاید سرمایه گذاران تاثیر مستقیم بر قیمت گذاری نادرست سهام دارد. ضمن اینکه تعامل عدم تقارن اطلاعاتی و کیفیت اطلاعات مالی با واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام تاثیرگذار نمی باشد.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی از ابتدای انتشار تا پایان سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
123 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی پژوهش حاضر ، تحلیل محتوای مقاله های فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی به منظور تبیین آثار آن در ادبیات حسابداری ایران است. اهداف جزئی این پژوهش شامل بررسی گرایش های موضوعی مقاله ها، الگوی مشارکت نویسندگان (انفرادی یا گروهی)، جنسیت و سطح تحصیلات نویسندگان، پرتولیدترین نویسندگان و دانشگاه ها، سازمان ها و مؤسسات پژوهشی، همچنین بررسی نوع و روش تحقیق مورد استفاده و درصد استفاده از منابع فارسی و انگلیسی است. روش : پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی است که در آن به تحلیل محتوای 548 مقاله منتشرش ده در 88 شماره از فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی بین سال های 1371 تا 1396 پرداخته شده است. یافته ها : بر اساس یافته ها 94/86 درصد از مؤلفان مقالات را مردان تشکیل داده اند، بیشتر مقالات (82/49 درصد) حاصل کار دو نفری بوده و استادیاران با 31/35 درصد، بیشترین سهم را در تهیه و ارائه مقالات داشته اند. در بین نویسندگان، بعد از سال 1379 که مسیر مقالات این فصلنامه با تغییر رویکرد با اهمیت و چشمگیر همراه بوده است، آقایان محمد نمازی از دانشگاه شیراز با 80/1 درصد، ایرج نوروش از دانشگاه تهران با 76/1 درصد و غلامرضا کرمی از دانشگاه تهران با 37/1 درصد به ترتیب پرتولیدترین نویسندگان مقالات در این مجله بوده اند. بیشتر مقالات (22/60 درصد) به لحاظ روش پژوهش از نوع آرشیوی است، بیشتر منابع استفاده شده در مقالات از نظر زبان، منابع انگلیسی (22/74 درصد) بوده و بیشترین گرایش موضوعی مقالات (13/59 درصد) مربوط به حسابداری مالی است. نتیجه گیری : روند تولید و نیز انتشار مقالات در کشور بهبود یافته است و به محورهای موضوعی بسیار جدیدی توجه شده و تنوع بسیار مناسبی در روش شناسی پژوهش های حسابداری و حسابرسی ایجاد شده است. در ضمن چاپ تخصصی تر مقالات در این فصلنامه بهبود مناسبی داشته است.
تاثیر توهم بصری و حالات عاطفی بر تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی و تصمیم گیری مغرضانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توهّم بصری و حالات مختلف عاطفی در تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی و تصمیم گیری مغرضانه است.
روش: این پژوهش، کاربردی از نوع توصیفی و نیمه تجربی است. جامعه آماری آن دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری می باشند تعداد 198 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس و برای تفسیر تفاوت میانگین گروه ها از آزمون تعقیبی LSD (روش کمترین تفاوت معنادار) استفاده شده است.
یافته ها: اطلاعات مالی نمایش داده شده به صورت گرافیک سه بُعدی، بدون خطوط شبکه، ایجاد توهّم بصری می نماید و منجر به کاهش دقت تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط خوانندگان اطلاعات مالی می گردد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که حالت های مختلف عاطفی (خوشحال/ ناراحت)، در تصمیم گیری دانشجویان تاثیر معناداری دارد. تصمیم گیری دانشجویان حسابداری که حالت عاطفی معمولی داشته اند، نسبت به دانشجویانی که حالت عاطفی غیرمعمول (خوشحال/ ناراحت) داشته اند، کمتر مغرضانه بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که اطلاعات مالی نمایش داده شده در گرافیک سه بعدی، بدون خطوط شبکه ایجاد توهّم بصری می نماید و منجر به کاهش دقت تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی شده و می تواند منجر به سوگیری در تصمیم گیری شود. اما با قرار دادن خطوط شبکه روی نمودار می توان این سوگیری را کاهش داد. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد وقتی افراد حالات عاطفی طبیعی و پایدار را تجربه می کنند، می توانند به درستی تصمیم بگیرند، اما وقتی حالتشان غیرمعمول است، قادر به تصمیم گیری صحیح نیستند.
شناسایی و تبیین ویژگی های حرفه ای گرایی حسابداران مدیریت مبتنی بر قضاوت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
109 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است ویژگی های حرفه ای گرایی حسابداران مدیریت مبتنی بر قضاوت اخلاقی را شناسایی و تبیین نماید. برای دستیابی به این هدف، ابتدا با استفاده از تحلیل محتوای مبانی نظری بر اساس پیشینه پژوهش های مربوط با موضوع پژوهش، ویژگی های حرفه ای گرایی حسابداران مدیریت مبتنی بر قضاوت اخلاقی به همراه شاخص های آنها تدوین گردید. سپس به منظور اطمینان از تایید مولفه ها و شاخص ها، از روش دلفی فازی برای بررسی نظر خبرگان حرفه ای حوزه حسابداران مدیریت (31 نفر) استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش ویژگی های حرفه ای گرایی حسابداران مدیریت شامل 7 مولفه (استقلال حرفه ای، وابستگی حرفه ای، تعهد اجتماعی، تعهد حرفه ای، خود نظارتی، دانش و مهارت تخصصی حرفه ای، صداقت و پایبندی در رفتار حرفه ای) به همراه 41 شاخص و ابعاد قضاوت اخلاقی شامل 3 مولفه (نسبیت گرایی، قراردادگرایی، عدالت اخلاقی) به همراه 16 شاخص مورد تایید خبرگان قرار گرفت. بر اساس یافته های دلفی فازی در دو راند اجرا شده، می توان بیان نمود که همه مولفه ها و شاخص ها در ایران بر اساس ویژگی های شناسایی شده مورد تایید قرار گرفته است.
ارائه مدلی به منظور توسعه مسئولیت اجتماعی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مسائلی که امروزه در بسیاری از شرکت ها کمتر به آن پرداخته و مانع بزرگی برای رسیدن به پایداری شرکتی می باشد، توجه صرف به توسعه اقتصادی و مباحث مالی بدون توجه به مسئولیت اجتماعی شرکت است. شاید یکی از دلایل عدم توجه شرکت ها به این موضوع، نداشتن یک شناخت جامع از عوامل مؤثر بر مسئولیت اجتماعی خود و همچنین نبود یک مدل برای توسعه و اجرای آن است. هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر مسئولیت اجتماعی شرکت ها و ارائه یک مدل ساختاری-تفسیری برای کمک به توسعه آن می باشد. روش: در این تحقیق ابتدا با مطالعه پژوهش های مربوط به ادبیات تحقیق، 15 عامل مؤثر بر مسئولیت اجتماعی شرکت شناسایی شد و توسط 7 خبره دانشگاهی در حوزه مسئولیت اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه با استفاده از نظرات 21 کارشناس این حوزه، اقدام به ارائه مدلی به منظور توسعه مسئولیت اجتماعی شرکت ها با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل اجرای مسئولیت اجتماعی دارای 7 سطح می باشد و عوامل فشار ذینفعان، مالکیت شرکت و اندازه شرکت جز مؤثرترین عوامل مسئولیت اجتماعی شرکت و زیربنایی اجرای آن می باشند. همچنین عوامل افزایش اعتماد عمومی، بهبود عملکرد مالی، کارایی سرمایه گذاری و کاهش ریسک قیمت سهام ماهیت اثرپذیری دارند. نتیجه گیری: از آنجایی که عوامل اثرپذیر در نتیجه فعالیت های مسئولیت اجتماعی بدست می آیند، مدیران و سیاست گذاران بایستی بر عوامل دیگری که باعث بوجود آمدن این عوامل می شوند (عوامل زیربنایی مدل) تمرکز نمایند.
تأثیر حساسیت جریانات نقدی نامتقارن بر رابطه محدودیت در تأمین مالی و محافظه کاری مشروط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر حساسیت جریانات نقدی نامتقارن بر رابطه محدودیت در تأمین مالی و محافظه کاری مشروط در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق تعداد 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی گردید. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خطی چندگانه (پانلی) استفاده شده است. یافته ها نشانمی دهد که محدودیت در تأمین مالی بر محافظه کاری مشروط تأثیر مثبت و معناداری دارد. حساسیت جریانات نقدی نامتقارنبرمحافظه کاری مشروط تأثیر معناداری ندارد. همچنین حساسیت جریانات نقدی نامتقارنبر رابطه محدودیت در تأمین مالی و محافظه کاری مشروط تأثیر معناداری ندارد This study reviewed the impact of cash flow asymmetric sensitivity on relationship between financing constraints and conditional conservatism in listed firms of Tehran Stock Exchange (TSE). In this study, 138 firms of Tehran Stock Exchange were evaluated. To test the hypothesis, themultiple linear regression modelswere used. The findings show that financing constraints have a positive& meaningful impact onconditional conservatism.AlsoCash flow asymmetric sensitivitydoesn't have positive &meaningful impact on conditional conservatism. In addition, Cash flow asymmetric sensitivity does not have a positive & meaningful impact on relationship between financing constraints and conditional conservatism.
شناسایی راهبردهای مالی رقابتی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری فراگیر TISM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
149 - 174
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش ترکیبی (کیفی و کمی) نسبت به شناسایی راهبرد های مالی رقابتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اقدام نموده است. در مرحله کیفی، ابتدا ۱۰ نفر از نخبگان جامعه علمی حسابداری مشارکت داشتند و از طریق آنها چک لیست های مرتبط با راهبرد های رقابتی شرکت ها تعیین گردید و سه راهبرد عملکردی، حاکمیتی و سرمایه در گردش در قالب ۱۹ شاخص تأیید و وارد مرحله تحلیل دلفی شدند. در تحلیل دلفی نیز ۶ شاخص براساس معیارهای میانگین و ضریب توافق حذف شده و مجموع شاخص ها در راند دوم دلفی به ۱۳ شاخص تقلیل یافت و مورد تأیید قرار گرفت. سپس در بخش کمی، تعداد ۳۰ نفر از کارگزاران و تحلیل گران بازار بورس اوراق بهادار طی ۷ مرحله تحلیل تفسیری ساختاری فراگیر مشارکت نمودند. نتایج نشان داد سه شاخص افزایش حجم معاملات به عنوان راهبرد عملکردی، تقویت استقلال هیأت مدیره به عنوان راهبرد حاکمیتی و کارایی بدهی های جاری به عنوان راهبرد سرمایه در گردش، بیشترین تأثیر را در جایگاه رقابتی شرکت ها دارند. همچنین، کاهش هزینه های عملیاتی به عنوان راهبرد عملکردی کم ترین اثر را در جایگاه رقابتی شرکت ها دارد.
مقایسه مدل های حسابداری و اقتصادی درتبیین بازده حقوق صاحبان سهام با استفاده از تئوری سود باقیمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
139 - 164
حوزههای تخصصی:
مقالهحاضر به بررسی روابط بین متغیرهای حسابداری و اقتصادی محرک ریسک با بازده حقوق صاحبان سهام با استفاده از تئوری سود باقی مانده می پردازد. متغیرهای حسابداری عبارت از اختیار فرصت های رشد، اهرم عملیاتی، انحراف گردش دارایی ها و درصد تغییر هزینه استقراض می باشند. ضمناً از متغیرهای نرخ بهره بدون ریسک و نرخ بهره بدون ریسک ضرب در اهرم عملیاتی به عنوان عوامل اقتصادی بهره گرفته شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی از طریق بررسی میدانی و اسناد کاوی در حوزه تئوری های اثباتی مالی و حسابداری می باشد. همچنین برای آزمون وجود رابطه بین متغیرها ومعنادار بودن مدل ها از تحلیل رگرسیون استفاده شده است نتایج، وجود رابطه معنی دار میان بازده حقوق صاحبان سهام (متغیر وابسته) با متغیرهای حسابداری و متغیر اقتصادی (متغیرهای مستقل اصلی) را تأیید و به ترتیب 70 و 66 درصد از تغییرات بازده حقوق صاحبان سهام را توضیح می دهند
Abstract
This study examined the relationships between accounting and economic variables driving risk and returns on common equity using the theory of residual income were studied. Accounting variables considered in this study are: Market to Book value ratio, Operating leverage, Asset turnover risk and the percentage change of the cost borrowing, also variable risk-free interest rate and risk-free interest rate multiplied by the operating leverage has been used as economic factors. . Method present research investigated the correlation type through field theories in the field of financial and accounting of proof. Also to testing the relationship between the variables being significant regression models is used. Results there was significant correlation between Return on common equity (the dependent variable) accounting variables and economic variables (main independent variable) and respectively 70 and 66 percent approve changes explain Return on common equity.
Keywords: Accounting and Economic Variables, Residue Model, Return on Common Equity, Risk
بررسی تاثیر نوع پرس و جوی حسابرس بر پاسخ دریافتی از صاحبکار
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر نوع پرس و جوی حسابرس بر پاسخ دریافتی از صاحبکار می پردازد. روش تحقیق به صورت کیفی بوده و حجم نمونه جامعه آماری تحقیق متشکل از 25 نفر از دانشجویان یک موسسه آموزش حسابداری بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از آنها خواسته شد تا به سوالات صوتی و تصویری و ایمیلی حسابرس فرضی پاسخ بگویند نتایج تحقیق نشان داد که 12 نفراز افراد اعلام کردند که اگر یک حسابرس خواستار اطلاعاتی ازآنها از طریق ایمیل باشد، آن اطلاعات را در اختیار وی قرار می دهند . بنابراین می توان گفت که پرس و جوی حسابرس از طریق ایمیل در مقایسه با شیوه های سنتی تر تاثیر متفاوتی بر پاسخ صاحبکار دارد و همچنین پاسخ های مزبور تحت تاثیر تناسب حرفه ای حسابرس قرار می گیرد. تحقیق حاضر بر اهمیت آموزش مناسب و توجه به مهارت های ارتباطی حرفه ای و آموزش حسابرسان درباره اثرات بالقوه ارتباطات ضعیف حرفه ای تاکید می نماید. بنابراین بخش قابل ملاحظه ای از موفقیت درپرس و جوی حسابرس با رفتار انسانی و روابط بین فردی در ارتباط خواهد بود.
تخمین احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی با استفاده از مدل های ریزساختار بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی (PIN) به عنوان شاخص سنجش ریسک اطلاعات در نظر گرفته می شود. این مقاله به دنبال تخمین احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل های ریزساختار مبتنی بر اطلاعات است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات خصوصی در بورس اوراق بهادار تهران به طور معناداری متفاوت از صفر است.
نقش روش مدیریت دارایی - بدهی مبتنی بر ارزش در اصلاح طرح های بازنشستگی بخش عمومی
حوزههای تخصصی:
اکثر طرح های بازنشستگی بخش عمومی در کشورهای مختلف، مزایای قابل توجه و معینی را ارائه می-دهند. پیش بینی های بلند مدت نشان می دهد که پرداخت کامل این مزایا سبب تهدید بسیاری از منابع مالی کارفرمایان می شود و این بدان معنی است که یا باید مالیات افزایش یابد یا مستمری بازنشستگی و یا سایر مخارج عمومی کاهش یابد. پایداری طرح های بازنشستگی و بهبود آنها برای دولت ها، نیازمند انجام اقداماتی همچون افزایش مشارکت و تعدیل راهبرد سرمایه گذاری صندوق های بازنشستگی است. از آنجایی که صندوق های بازنشستگی را می توان نوعی بازی مجموع صفر در نظر گرفت، از این رو چنین مداخلات و اقداماتی، ارزش توزیع مجدد بین مشارکت کنندگان در طرح های فعلی و آینده و نیز مالیات دهندگان فعلی و آینده را می رساند. برای این منظور می توان از روش «مدیریت دارایی- بدهی (ALM) مبتنی بر ارزش» برای برآورد ارزش نقل و انتقالات مذکور بهره گرفت. در مقاله حاضر ضمن تبیین این روش، با استفاده از برخی طرح های بازنشستگی پباده سازی شده در ایالات متحده، به بررسی کاربرد این روش در اصلاح طرح ها خواهیم پرداخت. برآوردها حاکی از آن است در صورتی که روش ALM مبتنی بر ارزش بکار گرفته شود، پایداری مالی صندوق های بازنشستگی تا حد زیادی تضمین و از کسری جلوگیری می شود و صندوق های بازنشستگی نیز همواره پشتوانه ای اضافی برای انجام تعهدات خواهند داشت.
رابطه محتوای اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی و معیارهای سنّتی با ارزش افزوده بازار شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد شرکت ها، فرآیندی است که به سهامداران و سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیم های بهینه سرمایه گذاری کمک می کند. این پژوهش اثر محتوای نسبی و فزاینده اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی را در مقایسه با معیارهای سنّتی، مانند بازده حقوق صاحبان سهام، سود خالص پس از کسر مالیات و سود هر سهم بر ارزش افزوده بازار، معیار مطلوبی برای ارزیابی عملکرد شناسایی کرده و مورد بررسی قرار می دهد. فرضیه ها ی این پژوهش با استفاده از ساختار داده ها ی ترکیبی و مدل ها ی اقتصادسنجی مربوطه، برای نمونه ای شامل 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین سال ها ی 1390-1385 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که محتوای اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی نسبت به بازده حقوق صاحبان سهام، سود خالص پس از کسر مالیات و سود هر سهم در بیان تغییرات ارزش افزوده بازار برتری ندارد، اما ورود همزمان ارزش افزوده اقتصادی در کنار معیارهای سنّتی، توان توضیحی ارزش افزوده بازار را افزایش می دهد. به گفته ای، ارزش افزوده اقتصادی دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده است
ساختار سرمایه و جایگاه رقابتی در بازار محصول (تحت رقابتهای کورنات و برتراند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
59 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و جایگاه رقابتی در بازار محصول، تحت رقابتهای کورنات و برتراند در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، جایگاه رقابتی در بازار با تأکید خاص بر سهم بازار و ساختار سرمایه با تأکید خاص بر اهرم مالی (بهعنوان معیاری برای سنجش ساختار سرمایه)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکتها با استفاده از معیار استراتژی رقابت، به شرکتهای با رقابت کورنات و برتراند تفکیک شدند. تحقیق حاضر به بررسی این موضوع میپردازد که آیا نوع رقابت شرکتها (کورنات یا برتراند) بر رابطه بین سهم بازار و اهرم مالی اثرگذار است یا خیر. نمونه آماری پژوهش شامل 131 شرکت در دوره زمانی 1387 تا 1391 است. برای آزمون فرضیهها، از مدلهای رگرسیونی در قالب معادلات همزمان، استفاده شد. نتایج نشان میدهد که صرفنظر از نوع رقابت شرکتها، ساختار سرمایه بر جایگاه رقابتی بازار بهطور منفی اثر گذاشته و تاثیرپذیری ساختار سرمایه از جایگاه رقابتی بازار نیز بهطور منفی است.
طراحی مدل گزارشگری شهروند شرکتی: تحلیل رتبه بندی تفسیری (IRP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل گزارشگری شهروندِ شرکتی می باشد. در این پژوهش که از نظر روش شناسی توسعه ای و ترکیبی محسوب می شود، تلاش گردید تا با اتکاء به فرآیندهای تحلیل فراترکیب و دلفی در بخش کیفی پژوهش، اقدام به شناسایی مولفه های گزارشگری شهروند شرکتی شود. سپس در بخش کمی از تحلیل رتبه بندی تفسیری و میک مک جهتِ شناسایی اثرگذارترین مولفه گزارشگری شهروند شرکتی در سطح شرکت های بازار سرمایه ایران استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کیفی، ۱۵ نفر از متخصصان و خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی بودند و در بخش کمی از مشارکت ۲۴ نفر از مدیران شرکت های بازار سرمایه که چه به لحاظ دانشی و چه به لحاظ تجربی دارای سابقه بودند، بهره برده شد. مبنای انتخاب نمونه، استفاده از روش همگن بود. نتایج پژوهش در بخش کیفی پس از غربالگری محتواییِ ۱۲ پژوهش تأیید شده، از وجودِ ۸ مولفه گزارشگری شهروند شرکتی حکایت داشت. این مولفه ها از طریق تحلیل دلفی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج این بخش نشان داد هر ۸ مولفه مورد تایید قرار گرفتند. نتایج در بخش کمی پژوهش نشان داد، از مجموع تاثیرگذاری کلی مبتنی بر مقیاسه زوجی بین مولفه های پژوهش مشخص شد، درصدِ تاثیرگذاری مولفه افشای اطلاعاتِ هیئت مدیره نسبت به بقیه مولفه های گزارشگری شهروند شرکتی بیشتر است، که به معنای آن است که جهتِ جاری سازی رویکردِ گزارشگری شهروندِ شرکتی در سطح شرکت های بازار سرمایه، افشاء اطلاعات مربوط به کارکردهای هیئت مدیره نسبت به سایر مولفه از اثربخشی بالاتری برخوردار است.
تحلیل رفتار سرمایه گذاران حقیقی براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده: باتاکید بر خوش-بینی-بدبینی و سواد مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از جمله الزامات توسعه بازار سرمایه، تحلیل رفتار سرمایه گذاران حقیقی از جنبه های مختلف است. در این پژوهش رفتار سرمایه گذاران حقیقی براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شد بسط یافته (شامل دو متغیر خوش بینی-بدبینی و سواد مالی) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. داده های این پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه بین 266 سرمایه گذار حقیقی فعال در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای اسمارت پی ال اس نسخه 3 و اس پی اس اس نسخه 26 انجام گرفته است. بنابر یافته های این پژوهش، هر 10 فرضیه پژوهش تایید شدند. از 10 فرضیه، 7 مورد مربوط به اثرات مستقیم و 3 مورد نیز مربوط به اثرات غیرمستقیم است. بدین معنی متغیرهای نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، خوش بینی-بدبینی بر قصد سرمایه گذاری افراد اثر مثبت و معناداری دارد. به علاوه متغیر خوش بینی-بدبینی بر نگرش و متغیر سواد مالی بر متغیرهای نگرش و کنترل رفتاری ادراک شده اثر مثبت و معناداری دارند. همچنین متغیرهای نگرش و کنترل رفتاری ادراک شده بر روابط بین متغیرهای خوش بینی-بدبینی و سواد مالی با قصد سرمایه گذاری افراد اثر میانجی دارند. درنهایت، طبق نتایج این پژوهش به کارگیری مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده بسط یافته در بازار سرمایه می تواند به رشد و توسعه این بازار کمک نماید.
رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و کیفیت اطلاعات حسابداری: بررسی نقش رفتار فرصتطلبانه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و کیفیت اطلاعات حسابداری میباشد. نمونه آماری این پژوهش شامل 136 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1395 میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری سیستماتیک انتخابشده است. فرضیههای این پژوهش بهوسیله رگرسیون چندگانه بررسی شد. درروش آماری این پژوهش از تکنیک دادههای پانل و از نرمافزار اکسل و ایویوز 8 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. در این پژوهش کیفیت اطلاعات حسابداری با بهکارگیری یک معیار مدیریت سود و سه معیار هموارسازی سود اندازهگیری میشود. نتایج نشان داد بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بین معیار دوم هموارسازی سود و معاملات با اشخاص وابسته ارتباط مثبتی وجود دارد. درنهایت، بین معیار اول و سوم هموارسازی سود و معاملات با اشخاص وابسته ارتباطی وجود ندارد. یافتهها نشان میدهد که مدیریت سود و هموارسازی سود با بکارگیری معاملات با اشخاص وابسته صورت میگیرند و کیفیت اطلاعات حسابداری را کاهش میدهند.
بررسی ارتباط بین معیارها و شاخص های ارزیابی عملکرد منتخب در ارزیابی عملکرد شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۶۵
19 - 40
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به ارزیابی عملکرد شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1383- 1388 که پرتفوی سرمایه گذاری فعال داشته اند. بر اساس معیارهای شارپ، ترینر و سورتینو پرداخته شده و به منظور بررسی دقیق تر کارایی شرکت های سرمایه گذاری از شاخص های حجم معاملات، نقدشوندگی، اندازه و متنوع بودن پرتفوی نیز استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و محاسبه اطلاعات مورد نیاز مشاهده شد که توزیع داده ها نرمال نبوده؛ بنابراین از آزمون های ناپارامتریک برای آزمون فرضیات پژوهش استفاده شد. فرضیه اول پژوهش بر اساس آزمون های فریدمن و ویلکاکسن نتایج مختلفی در ارتباط با ارزیابی عملکرد شرکت های سرمایه گذاری بر اساس سه معیار ارزیابی بیان کرد و نشان داد کنترل سطح ریسک سیستماتیک موجود در بازار در این شرکت ها بهتر از سطح انحراف معیار نسبت به بازده پرتفوی آن ها است. همچنین آزمون تحلیل رگرسیون ترکیبی از بین شاخص های پژوهش تأثیر مثبت و معنادار حجم معاملات پرتفوی این شرکت ها را بر بازده آن ها را آشکار کرد.
بررسی مقایسه ای نقد شوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
129 - 146
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر از یک سو به مقایسه نقد شوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی پرداخته شده و از سوی دیگر رابطه نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام (به منزله یکی از معیارهای طبقه بندی سهام به رشدی و ارزشی) با نقدشوندگی آن بررسی و پژوهش شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 69 شرکت طی بازه زمانی 1381 تا 1390 بوده است. در این پژوهش به منظور بررسی وجود تفاوت معنادار بین نقد شوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی از روش آنالیز واریانس استفاده شده است. همچنین، به منظور مطالعه رابطه نوع سهام با میزان نقدشوندگی آن علاوه بر اینکه از مدل داده های تلفیقی ایستا و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی استفاده شد، برای افزایش درجه اطمینان نسبت به نتایج حاصل از آزمون فرضیه از مدل داده های تلفیقی پویا و روش پیشرفته گشتاورهای تعمیم یافته نیز کمک گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دهنده وجود رابطه منفی و معنادار نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نیز اندازه شرکت با میزان نقدشوندگی سهام است. بر این اساس، سهام رشدی (به ویژه سهام رشدی کوچک) درجه نقد شوندگی و نسبت Q توبین بالاتری نسبت به سهام ارزشی دارد. نتایج همچنین نشان دهنده وجود تفاوت معنادار میزان نقدشوندگی و نسبت Q توبین بین دو نوع سهم فوق است.