فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۴۱ تا ۹٬۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سند تحول قضایی، وجود خطا در نظرات کارشناسی یکی از دلایل غیرمتقن بودن برخی از آرا و تصمیمات قضایی اعلام شده و طراحی کاربرگ های استاندارد برای فرآیند کارشناسی به عنوان راهکاری برای کاهش این خطا ارائه شده است. با توجه به پیامدهای موضوع ورشکستگی و نقش با اهمیت کارشناسان حسابداری در احراز آن، این پژوهش با هدف ارائه ساختار مناسب برای گزارش کارشناسی در زمینه ورشکستگی انجام شده است.روش پژوهش: ابتدا با مطالعه مبانی نظری، دیدگاه های حقوقی مختلف نسبت به موضوع ورشکستگی و اجزای گزارش کارشناسی گردآوری و سپس با اجرای روش دلفی فازی در سال 1401 و با استفاده از پرسشنامه، نظر 49 نفر از خبرگان دارای صلاحیت در این زمینه، جمع آوری شده است.یافته های پژوهش: نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به این که حقوق دانان دیدگاه های مختلفی نسبت به ورشکستگی دارند و اتخاذ هر یک از این دیدگاه ها توسط قاضی بر اقدامات کارشناس و نتیجه کارشناسی مؤثر است؛ لازم است قاضی در قرار کارشناسی مشخص نماید که دیدگاه او منطبق با «توقف بر محور گردش وجوه نقد» است یا «توقف بر محور ترازنامه» و کارشناسان نظر خود را مطابق با رویه قضایی مشخص شده اعلام نمایند. نتیجه گیری، اصالت و افزودن آن به دانش: در نهایت با اجماع خبرگان، ساختار مناسب برای گزارش کارشناسی متشکل از 14 بخش ارائه شده است.
ارائه الگویی مناسب به منظور تعیین شرکت های جذاب برای سرمایه گذاری (مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فعال در صنایع شیمیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
301 - 324
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای ارزیابی و مقایسه شرکت ها جهت راهنمایی سرمایه گذاران در انتخاب شرکت مناسب برای سرمایه گذاری با استفاده از تکنیک دلفی فازی انجام پذیرفت. پس از استخراج مدل، به منظور وزن دهی شاخص های انتخاب شده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی بهره گرفته شد. همچنین، اهمیت هر کدام از شاخص های مدل پژوهش تعیین شد. در ادامه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فعال در صنایع شیمیایی با استفاده از مدل پیشنهادی و با استفاده از دو تکنیک ویکور و تاپسیس، در سه سال مالی به صورت مجزا ارزیابی و رتبه بندی شد. سپس، با هدف آزمون مدل پژوهش، سه سبد سرمایه گذاری متشکل از سهام چهار شرکت نخست در فهرست رتبه بندی نهایی هر کدام از سال های مورد بررسی تشکیل و با استفاده از شاخص سورتینو عملکرد هر کدام از این سبدها در بازه زمانی دو ماهه ارزیابی و با عملکرد صنعت شیمیایی در همان بازه دو ماهه مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که مدل پژوهش از دقت مناسبی برای راهنمایی سرمایه گذاران برخوردار است.
شبیه سازی و برآورد احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۴
17 - 40
حوزههای تخصصی:
تقارن اطلاعات یکی از مهم ترین ملزومات اثبات شده بازارهای مالی کارا است و ریسک ناشی از عدم تقارن اطلاعات و اطلاعات نهانی نیز یکی از ریسک های تأثیرگذار برای سرمایه گذاران محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عدم تقارن اطلاعاتی در معاملات بورس اوراق بهادار تهران و تعیین دقت تخمین شاخص احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی با استفاده از الگوریتم های مختلف تقسیم بندی معاملات است. بر این منظور، پس از انتخاب 40 سهم از سهام حاضر در بازار سرمایه ایران که در بیش از 75 درصد از روزهای معاملاتی این بازار فعال بوده اند و با بهره گیری از الگوریتم های LR و EMO در تقسیم بندی معاملات، میزان معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی محاسبه و مشاهده شد که شاخص احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی از مقدار قابل ملاحظه ای (به طور متوسط 25/0) در بورس اوراق بهادار تهران برخوردار است که با حرکت به سمت دهک ها با حجم کمتر، سطح آن افزایش می یابد. همچنین با استفاده از روش شبیه سازی ریزساختار ملاحظه گردید هرگونه انحراف در تقسیم صحیح معاملات خرید و فروش، احتمال معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی را متأثر نموده و می تواند دقت سیستم نظارتی را تا حد قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار دهد.
رابطه بکارگیری حسابرس متخصص صنعت و ریسک پذیری شرکت با توجه به اثر تعدیل کنندگی سرمایه گذاران نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
137 - 162
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین تخصص صنعت حسابرس با ریسک پذیری شرکت و همچنین، نقش سرمایه گذاران نهادی بر رابطه بین آن ها می پردازد. فرضیه های تحقیق با استفاده از نمونه ای متشکل از 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با بهره گیری از مدل های رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های تلفیقی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با بکارگیری حسابرسان متخصص در صنعت، میزان ریسک پذیری شرکت افزایش می یابد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که مالکیت سرمایه گذاران نهادی، رابطه بین تخصص صنعت حسابرس و ریسک پذیری شرکت را تضعیف می کند. یافته های تحقیق ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، می تواند برای سرمایه گذاران، سازمان بورس اوراق بهادار و سایر ذینفعان اطلاعات حسابداری در امر تصمیم گیری راهگشا باشد.
تاثیر سنجه های مختلف کیفیت حسابرسی بر معیارهای ریسک مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر معیارهای متفاوت کیفیت حسابرسی بر ریسک مالیاتی است. بدین منظور از ریسک مالیاتی با پنج معیار نرخ موثر سالانه، نرخ موثر متوسط، نرخ شکاف، نرخ ریسک انتظاری و نرخ موثر جریان نقدی، به عنوان متغیر وابسته بهره گرفته شده است. علاوه بر این از کیفیت حسابرسی با معیارهای اقلام تعهدی غیر متعارف، نوسان پذیری سود، هموار سازی سود، مجموع اقلام تعهدی، جریانات نقدی، تخصص حسابرس و اندازه حسابرس به عنوان متغیر مستقل در کنار هزینه های نمایندگی افقی و هزینه های نمایندگی عمودی، استفاده شده است. اطلاعات مالی 118 شرکت بورسی طی سال های 1390 الی 1397 طی 35 مدل رگرسیونی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل روابط نشان داد که کیفیت حسابرسی مبتنی بر سنجه های هفت گانه (اقلام تعهدی غیر متعارف، نوسان پذیری سود، هموار سازی سود، مجموع اقلام تعهدی، جریانات نقدی، تخصص حسابرس و اندازه حسابرس) بر ریسک مالیاتی (نرخ موثر سالانه، نرخ موثر متوسط، نرخ شکاف، نرخ ریسک انتظاری و نرخ موثر جریان نقدی)، تاثیر منفی و معنی داری دارد. همچنین هزینه های افقی نمایندگی در ابعاد تمرکز مالکیت و مالکیت مدیریتی بر ریسک مالیاتی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. هزینه های نمایندگی در ابعاد سطح فعالیت هیات مدیره و فعالیت کمیته حسابرسی بر ریسک مالیاتی تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
ارایه الگوی راهبردی در انتخاب دارایی مالی با بازده مورد انتظار بالاتر بر اساس نقدشوندگی و تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
155 - 184
حوزههای تخصصی:
نقدشوندگی و بازده مورد انتظار به عنوان ویژگی های با اهمیت در تصمیم گیری است و هرسرمایه گذار نیازمند یک روش علمی برای انتخاب پرتفوی مناسب با نقدشوندگی و بازده مورد انتظار بالاتر است. هدف این پژوهش، وزن دهی و اولویت بندی گزینه های تصمیم (معیارهای نقدشوندگی)و ارایه الگو بر اساس وزن های بدست آمده می باشد و این هدف بعنوان سطح اول سلسله مراتب تصمیم قرار می گیرد. 14 معیار نقدشوندگی بعنوان گزینه های تصمیم می باشند که از چهار شاخص کیفی وکمی"توان استفاده کنندگان"،"قابلیت اعتماد و اتکا"، "ارزش پیش بینی کنندگی" و "ضریب تعیین" برای اولویت بندی آنها استفاده شده است. وزن دهی این 4 شاخص با پرسشنامه شماره یک و مقایسات زوجی انجام شده است. برای سنجش هر یک ازگزینه های تصمیم بر اساس شاخص های کیفی از پرسشنامه شماره دو و برای سنجش آنها بر اساس شاخص کمی از روابط همبستگی استفاده گردیده است. در رابطه همبستگی با در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی عوامل فاما و فرنچ در نمونه ای شامل 151 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در فاصله 5 ساله بین ابتدای1392تا ابتدای 1397، قدرت توضیح دهندگی گزینه های تصمیم در بازده مورد انتظار مورد سنجش قرارگرفته است. در نهایت بر اساس وزن های بدست آمده برای گزینه های تصمیم، الگوی راهبردی ارایه گردیده است که از این الگو می توان در انتخاب مناسب ترین دارایی مالی(سهام) برای کسب بازده مورد انتظار بالاتر استفاده نمود.
بررسی چارچوب مقرراتی و چگونگی پیاده سازی اصل «رفتار عادلانه و منصفانه با صاحبان سهام از سوی ناشران» در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
44 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: تضمین رفتار عادلانه و منصفانه با سهام داران، مسیر رسیدن به بازار کارا، منصفانه و شفاف را هموار می سازد. هدف از این پژوهش، بررسی کفایت و پیاده سازی مقررات مرتبط با اصل رفتار عادلانه و منصفانه با صاحبان سهام از سوی ناشران است. روش: در این پژوهش، پس از بررسی اصل 17 سند «اهداف و اصول مقررات گذاری اوراق بهادار» آیسکو در خصوص رفتار عادلانه و منصفانه با صاحبان سهام، چارچوب مقرراتی ایران و ایالات متحده با استانداردهای این اصل تطابق داده شد. در این فرایند، ضعف های مقررات موجود نمایان شده است. در ادامه پژوهش با استفاده از رویکرد کمّی و ابزار پرسش نامه و طراحی آزمون فروض، میزان پیاده سازی قوانین و مقررات موجود بررسی شده است. یافته ها: سه مضمون کلیدی که در سند آیسکو بر آنها تأکید شده، عبارت اند از: حقوق اساسی سهام داران، گزارش دهی معامله های مؤثر بر کنترل و گزارش دهی دارندگان اطلاعات نهانی. مهم ترین ضعف ساختاری مقررات در حوزه ناشران، بی توجهی به معامله های است که به تغییر کنترل و گزارش دهی این گونه معامله ها منجر می شود. در حالی که در قوانین و مقررات ایالات متحده، الزام های سخت گیرانه و دقیقی در خصوص ردیابی و گزارش دهی این گونه معامله ها وجود دارد. همچنین به طور کلی، دامنه و گستردگی افشای مورد درخواست در ایالات متحده بیش از ایران است. نتیجه گیری: در پیاده سازی قوانین و مقررات موجود در حوزه حقوق اساسی سهام داران در همه بخش ها، به جز تخصیص سود تقسیمی مجمع، پیاده سازی قوانین و مقررات تأیید شد. اما در بخش گزارش دهی دارندگان اطلاعات نهانی، مشکل های جدی وجود داشته و این فرضیه به همراه فرضیه های فرعی مربوطه هیچ یک تأیید نشدند.
بررسی رابطه تنوع بین المللی و رفتار وجه نقد در شرکت ها با توجه به نقش محدودیت مالی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه تنوع بین المللی و رفتار وجه نقد در شرکت ها با توجه به نقش محدودیت مالی می باشد. این تحقیق از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این تحقیق اطلاعات مالی 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1389 تا 1397 بررسی شده است (1287 شرکت - سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ی تحقیق از نرم افزار R استفاده شد. به منظور بررسی نوع داده های ترکیبی از آزمون اف لیمر استفاده شد. همچنین در هر یک از مدل های برازش داده شده، مناسبت مدل و فرضیه های زیربنایی همچون نرمالیتی، همسانی واریانس و عدم خود همبستگی باقی مانده ها بررسی شد. بر اساس تحلیل صورت پذیرفته نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در سطح خطای پنج درصد نشان داد بین تنوع بین المللی در شرکتها و سطح نگهداشت وجه نقد رابطه معنی داری وجود دارد. محدودیت مالی رابطه بین تنوع بین المللی در شرکتها و سطح نگهداشت وجه نقد را تعدیل نمی کند.
تاثیرارزش دارایی های نامشهود بر سودآوری، بهره وری، ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و ارزش بازار در شرکتهای بورسی و فرابورسی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ارزش دارایی های نامشهود بر سودآوری، بهره وری، ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و قیمت بازار در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. که مقدار دارایی های نامشهود در صورت های مالی شرکت ها قابل استخراج است و برای اندازه گیری متغیر سودآوری از تقسیم سود خالص بر کل سود شرکت و برای اندازه گیری بهره وری از مدل انتخابی و هم چنین برای اندازه گیری ساختار سرمایه از مدل ارائه شده ای استفاده شده است و همچنین برای اندازه گیری سیاست تقسیم سود از مدل دیدار و همکاران استفاده شده است. در این راستا،گزارش های مالی 100 شرکت طی دوره مالی 1390 تا 1399 با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره بر اساس داده های تلفیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این است که متغیر دارایی های نامشهود بر متغیرهای سودآوری، بهره وری، ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و ارزش شرکت تاثیر مستقیم و معناداری می گذارد.
بررسی تأثیر سبک حسابرس بر رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی و آگاهی بخشی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
311 - 338
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر سبک حسابرس بر رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی و آگاهی بخشی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، هم بستگی و پس رویدادی است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، 108 شرکت در فاصله زمانی سال های 1391 تا 1398 انتخاب و با استفاده از مدل های رگرسیونی چند گانه تحلیل شدند. برای اندازه گیری خوانایی گزارشگری مالی، از دو معیار شاخص فوگ و شاخص طول متن استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که سبک حسابرس و خوانایی گزارشگری مالی (شاخص فوگ و شاخص طول متن) بر آگاهی بخشی قیمت سهام، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس نتایج، سبک حسابرس بر رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی و آگاهی بخشی قیمت سهام، به طور مثبت و معنادار تأثیر دارد. نتیجه گیری: سبک حسابرس، سبب می شود که خوانایی گزارشگری مالی افزایش پیدا کند و با توجه به تأثیری که بر افزایش شفافیت محیط گزارشگری می گذارد، عدم قطعیت و عدم تقارن اطاعاتی را برای سهام شرکت کاهش می دهد. این موضوع موجب می شود تا ارزش ذاتی سرمایه گذاری به ارزشی نزدیک شود که سرمایه گذاران در بازار برای سهام خود قائل هستند. نزدیکی ارزش واقعی سهام و ارزش مورد انتظار سهام داران، سرانجام به افزایش آگاهی بخشی قیمت سهام منجر می شود.
نقش چالش ها و پیامدهای شاخص پیچیدگی اقتصادی و رشد اقتصادی در بستر نااطمینانی محیطی بر انگیزه اختیاری مدیران در گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
55 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، آثار شاخص پیچیدگی اقتصادی و رشد اقتصادی و برهم کنش بین آن ها بر انگیزه اختیاری مدیران در زمینه گزارشگری مالی ارزیابی شده است. روش: مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری ارزیابی شده است. شاخص پیچیدگی اقتصادی و رشد اقتصادی ناشی از تولید ناخالص داخلی به عنوان معیارهای اقتصاد کلان از جنبه عدم اطمینان محیط خارجی مدنظر قرار گرفته اند. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 166 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه سال های 1391 تا 1397 است که طبق شرایط حذفی سیستماتیک گزینش شده اند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیون چند متغیره داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته و خودرگرسیون وقفه اول استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند انگیزه اختیاری مدیران در بکارگیری اقلام تعهدی جهت مدیریت سود در گزارشگری مالی شرکت ها تابع مستقیمی از شاخص پیچیدگی اقتصادی و تابع معکوسی از رشد اقتصادی است؛ شواهد تکمیلی حاکی از آن است که رشد اقتصادی سبب تضعیف انگیزه مدیران جهت مدیریت سود در گزارشگری مالی به موازات افزایش شاخص پیچیدگی اقتصادی شده است. نتیجه گیری: افزایش شاخص پیچیدگی اقتصادی ناشی از تنوع و فراگیری سبد محصولات زمینه ساز افزایش تمایل مدیران شرکت ها به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری است؛ اما، رشد اقتصادی ناشی از تولید ناخالص داخلی زمینه کاهش اقدام مدیران جهت اعمال نظر در گزارش سود شرکت ها را فراهم آورده است. آگاهی از این روابط می تواند به ارزیابی بهتر نقش چالش ها و پیامدهای محیط اقتصادی در تعیین سیاست ها و اتخاذ تصمیمات مدیران شرکت ها یاری رساند.
سودمندی رگرسیون های تجمیعی و روش های انتخاب متغیرهای پیش بین بهینه در پیش بینی بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی سودمندی رگرسیون های تجمیعی و روش های انتخاب متغیرهای پیش بین بهینه (شامل روش مبتنی بر همبستگی و ریلیف) برای پیش بینی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به منظور ارزیابی عملکرد رگرسیون تجمیعی، معیارهای ارزیابی (شامل میانگین قدرمطلق درصد خطا، مجذور مربع میانگین خطا و ضریب تعیین) مربوط به پیش بینی این روش، با رگرسیون خطی و شبکه های عصبی مصنوعی مقایسه شده است. همچنین به منظور ارزیابی عملکرد روش های انتخاب متغیرهای بهینه پیش بین، معیارهای ارزیابی حاصل از پیش بینی با استفاده از متغیرهای انتخاب شده توسط این روش ها با معیارهای حاصل از پیش بینی با استفاده از کلیه متغیرها مقایسه شده است. یافته های تجربی مربوط به بررسی 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1383 الی 1392 حاکی از عملکرد بهتر روش تجمیعی نسبت به رگرسیون خطی و شبکه های عصبی مصنوعی است. افزون بر این، یافته ها حاکی از آن بود که پیش بینی با استفاده از متغیرهای انتخاب شده در روش های مبتنی بر همبستگی و ریلیف، به طور معناداری عملکرد پیش بینی را نسبت به استفاده از کلیه متغیرها افزایش می دهد.
Abstract
Present study investigates the usefulness of ensemble regression and feature selection methods (including correlation-based feature selection and Relief) in predicting stock returns of companies listed on Tehran Stock Exchange. For performance evaluation of ensemble regression, evaluation criteria (including mean absolute percentage error, root mean squared error and coefficient of determination) of this method compared with linear regression and artificial neural networks. Also, for performance evaluation of feature selection methods, evaluation criteria of these methods compared with using all variables. The experimental results of investigating 101 companies listed in Tehran Stock Exchange in 2004-2013 indicate that ensemble regression outperforms the linear regression and artificial neural networks. Furthermore, the results show that selected variables with correlation-based feature selection and Relief result in better prediction in compare with using all variables.
Keywords : Stock Returns Prediction, Ensemble Regression, Feature Selection Methods.
عوامل مؤثر بر توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سیاحتی پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
103 - 132
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در راستای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سیاحتی پارسیان ، نقش مؤلفههایی همچون فرهنگسازمانی ، رهبری ، تحول سازمانی را بهعنوان استراتژیهای کلیدی و تأثیرگذار بر توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی موردمطالعه و بررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده، جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران شرکت سیاحتی پارسیان بودند. حجم نمونه این تحقیق با توجه به محاسبات انجامشده 208 نفر برآورد گردید. ابزار اندازهگیری در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته میباشد که دارای 2 بعد اصلی، 6 مولفه و 100 سوال و استفاده از طیف ۵ درجهای لیکرت بوده و جهت سنجش اعتبار آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که در این تحقیق مقدار آن برای بعد فرهنگسازمانی 929/0، رهبری سازمانی 837/0، تحول سازمانی 948/0، مدیریت 91/ 0، کارکنان 867/0 و استراتژی 955/0 محاسبه شد، همچنین برای سنجش روایی، روایی محتوا محاسبه و ارتباط سؤالات و مولفه ها تایید گردید. در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، درصد تجمعی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج بهدستآمده مشخص نموده که سه بعد (فرهنگسازمانی ، رهبری ، تحول سازمانی و برنامهریزی استراتژیک) در توسعه مدیریت استراتژیک منابع انسانی در شرکت سیاحتی پارسیان مؤثر میباشد.
CEO Overconfidence and Over investment: Role of Exchange Rate(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The financial anomalies, which have brought about challenges for the nature of efficient-market hypothesis, provide ample experimental evidence on the deviation of market from rationality. According to the efficient-market hy-pothesis, investors avail themselves of all the information available in the market, and then attempt a thorough and painstaking interpretation of it. The empirical evidence, however, reveals that most investors fail to imple-ment rigorous information processing, thereby rendering to a number of behavioral theories concerning market inefficiency and biased information processing. The current research sets out to identify and scrutinize the im-pact of the CEO’s perceptual biases in judgment and economic decision-making on the reporting quality of the firms listed on the Tehran Stock Ex-change. The Purpose of this study CEO Overconfidence and Overinvestment by Role of Economic moderators Tehran Stock Exchange (TSE). One hun-dred five companies were selected as the sample size by systematic removal sampling reviewed in 2012-2019. Due to its dichotomous dependent variable, this study uses probit regression to test the research hypotheses. The results indicated the significant positive effect of CEO overconfidence on overin-vestment. It was also noted that Exchange Rate strengthens the positive effect of CEO overconfidence on overinvestment. Based on these results, the CEO's decisions as a decision-maker in charge of any company, especially under inflationary conditions, can play a substantial role in future corporate investment levels. The findings reveal that the indices of the CEO’s percep-tual biases in judgment and economic decision-making exert a significantly negative effect on financial reporting reliability and competitiveness.
بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش افزوده بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از مفیدترین معیارهای ارزیابی عملکرد و همچنین پیش بینی ارزش سهام شرکت معیار ارزش افزوده بازار می باشد. ارزش افزوده بازار حاصل ارزش فعلی طرح های گذشته و سودآوری اتی شرکت می باشد و نشان می دهد که شرکت چگونه به طور موفقیت آمیزی سرمایه اش را به کار گرفته و فرصت های سودآور آینده را پیش بینی و برای دستیابی به آن ها برنامه ریزی کرده است و از آنجایی که بهبود شفافیت مالی منجر به بهبود مسائل سرمایه گذاری می شود. از این رو هدف پژوهش بررسی این موضوع است که آیا کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش افزوده بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد؟ جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین بازه زمانی 1393 تا 1399 هست و با نمونه مشتمل بر 120 شرکت و رگرسیون خطی چند متغیره به بررسی این موضوع پرداخته شد که نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش افزوده بازار تأثیر معنادار و مستقیمی دارد یعنی به نوعی با افزایش کیفیت گزارشگری مالی، ارزش افزوده بازار شرکت ها نیز افزایش پیدا می کند.
ارزیابی نقش چرخه عمر شرکت در بهینه سازی مدل محافظه کاری بال و شیواکومار(2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۶۴-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی نقش چرخه عمر شرکت در بهینه سازی اندازه گیری محافظه کاری بر اساس مدل محافظه کاری شرطی بال و شیواکومار (2005) می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش تحلیلی_همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش، متشکل از کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1396 که شامل نمونه ای تصادفی متشکل از1980 مشاهده شرکت-سال که با استفاده از متغیرهای مدل دیکنسون (2011) به مراحل سه گانه چرخه عمر تقسیم شده است. جهت آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. ابتدا با وارد کردن متغیر چرخه عمر به مدل اندازه گیری محافظه کاری شرطی بال-شیواکومار، مدل تعدیل شده حاصل گردید و سپس ضریب تعیین مدل اصلی برآورد و با نتایج ضریب تعیین به دست آمده از مدل تعدیل شده مقایسه گردید و با استفاده ازآزمون *Z معنی داری تفاوت ضریب تعیین مدل تست شد. نتایج آزمون نشان می دهد که مقدار ضرایب تعیین در مدل تعدیل شده بال-شیواکومار، نسبت به مدل اصلی افزایش معناداری دارد. بنابراین وارد کردن چرخه عمر به مدل مورد نظر، باعث افزایش قدرت پیش بینی مدل شده است.
تأثیر افشای مدیریت ریسک سازمانی و افشای سرمایه فکری بر ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر افشای مدیریت ریسک سازمانی و افشای سرمایه فکری بر ارزش شرکت در شرکت-های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران می باشد. اطلاعات اخذ شده در رابطه با متغیرهای تحقیق وارد صفحه گسترده اکسل شده و سپس با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شدند. جامعة آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان 149 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دورة زمانی 1392 تا 1399 می باشد. نتایج فرضیه اول نشان داد که افشای مدیریت ریسک سازمانی بر ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج فرضیه دوم نشان داد که افشای سرمایه فکری بر ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد. بر مبنای نتایج عنوان شده و همچنین تحلیل و تببین بیشتر پژوهشگر می توان بیان نمود که افشای مدیریت ریسک می تواند بر ارزش شرکت تاثیر بگذارد زیرا اطلاعات ریسک، مانند ریسک عملیاتی و مالی که توسط بخش مالی شرکت ها افشا می شود، مورد نیاز سرمایه گذاران در بازار فعلی می باشد. همچنین به نظر پژوهشگر، افشای مدیریت ریسک نشان دهنده آمادگی شرکت برای رویارویی و مدیریت ریسک های موجود است. از سوی دیگر، به منظور تاثیرگذاری مناسب و کاملِ سرمایه فکری بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس ایران، شرکت های مورد بررسی باید از منابع فکری، سرمایه انسانی و ساختار سرمایه ای خود به خوبی و به شکل درست و بهینه به منظور بهبود عملکرد شرکت استفاده کنند و چنانچه این مهم روی دهد، خواهند توانست به صورت مطلوب، سرمایه گذاران را برای سرمایه گذاری و افزایش ارزش شرکت جذب کنند؛ سرمایه فکری متعلق به شرکت مطمئناً تعهد بالاتری را در رابطه با اعتماد سهامداران در مورد پایداری شرکت فراهم خواهد نمود.
بررسی نقش میانجی عدم تقارن اطلاعات و عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای در رابطه بین معاملات نویزی وکارایی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
105 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تأثیر عدم تقارن اطلاعات و عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای بر کارایی بازار و بررسی نقش میانجی این دو متغیر در رابطه بین معاملات نویزی و کارایی بورس اوراق بهادار تهران است. برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی از مدل «تعدیل شده احتمالات مبتنی بر اطلاعات» و برای عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای از مدل «احتمال ایجاد شوک در جریان معاملات متقارن» و «بازده بازار مبتنی بر عدم تعادل حجم معاملات» به عنوان شاخصی از کارایی بازار استفاده شده است. تعداد 146 شرکت براساس نمونه گیری سیستماتیک در بازه زمانی 1390تا 1396 بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده اثرگذاری معکوس و معنادار عدم تقارن اطلاعاتی و عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای بر بازده بازار بود؛ اما اثر عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای در مقایسه با عدم تقارن اطلاعاتی بر بازده بازار قوی تر بود. علاوه بر این، یافته ها حاکی از آن بود که معاملات نویزی بر عدم تقارن اطلاعات و عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای اثر مستقیم و معناداری دارد. این موضوع نشان دهنده ارتباط معاملات نویزی از طریق عدم تقارن اطلاعاتی و عدم نقدشوندگی مرتبط با معاملات خوشه ای با بازده بازار بوده و نقش میانجی این دو متغیر تأیید شده است.
محتوای اطلاعاتی نسبی و افزایشی سود در مقابل نرخ های بازیافت وجوه نقد برای ارزیابی عملکرد شرکت
حوزههای تخصصی:
محتوای اطلاعاتی سود، در حسابداری بارها مورد آزمون قرار گرفته است. محققین به دنبال معیارهایی بوده اند، که به عنوان رقیبی برای سود مورد استفاده قرار گیرد. یکی از رقبای جدی سود، جریان وجوه نقد می باشد. در این مطالعه، محتوای اطلاعاتی نسبی و افزایشی بازده دارایی ها، به عنوان نماینده معیارهای مبتنی بر سود و نرخ بازده داخلی برآوردی، به عنوان نماینده معیارهای مبتنی بر نرخ بازیافت وجوه نقد، با Q توبین و بازده سهام، که شاخص های عملکرد شرکت می باشد، مورد آزمون قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران است و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، محتوای اطلاعاتی نسبی معیار مبتنی بر سود در مقایسه با معیار مبتنی بر نرخ بازیافت وجوه نقد بیشتر است و محتوای اطلاعاتی افزایشی قابل آزمون نمی باشد.
اثر شناخت بر رابطه بازده و ریسک غیر سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
139 - 172
حوزههای تخصصی:
با توجه به استدلال مرتون (1987)، قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک اساسا در مورد سهامی مطرح شده است که شناخت بازار نسبت به آن محدود بوده و متعاقبا تعداد سرمایه گذاران آن نسبت به کل سرمایه گذاران بازار کم باشد. به طور دقیق تر، رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام منوط به محدود بودن شناخت نسبت به سهام می باشد. با این وجود در مطالعات تجربی قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک، ردپایی از بررسی اثر «شناخت» دیده نمی شود. به این ترتیب، غفلت از متغیر شناخت می تواند یکی از مولفه-های موثر در بروز رفتار معماگونه نوسان پذیری غیرسیستماتیک باشد. لذا در تحقیق حاضر سعی بر آن است اثر شناخت بر قیمت گذاری ریسک غیرسیستماتیک تبیین گردد. در این راستا، نخست اثر شناخت بر رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده بر مبنای دو رویکرد تحلیل پرتفوی با طبقه بندی دوگانه و رگرسیون فاما-مکبث بررسی گردیده است. سپس با بهره گیری از رویکرد هو_لو (2016) میزان اثر شناخت در توضیح رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 الی 1398 مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ضمن تایید قیمت گذاری مثبت ریسک غیرسیستماتیک، نشان می دهد شناخت می تواند بالغ بر 70درصد از رابطه ریسک غیرسیستماتیک و بازده را توضیح دهد.