فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۰۱ تا ۹٬۲۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
463 - 482
حوزههای تخصصی:
اقلام تعهدی بخش غیرنقدی سود را تشکیل می دهد. با خارج کردن اقلام تعهدی از سودآوری عملیاتی، به معیاری دست می یابیم که سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد است. حال با استفاده از این معیار، به پیش بینی بازدهی سهام می پردازیم. تحقیق حاضر در ادامه تحقیقات پیشین و در راستای مدل های قیمت گذاری دارایی ها انجام شده است. با بررسی نمونه ای از بورس اوراق بهادار تهران از سال 1385 تا 1394 که شامل 164 شرکت می شود، رابطه اقلام تعهدی، سودآوری عملیاتی و سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد با بازدهی سهام بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد، معیار بهتری برای توضیح بازدهی سهام است. همچنین با واردکردن این سه عامل به مدل قیمت گذاری سه عاملی فاما و فرنچ و بررسی توان توضیحی مدل از طریق آزمون های مختلف از جمله GRS، مشاهده شد که مدل ترکیبی سه عاملی فاما و فرنچ به علاوه عامل سودآوری عملیاتی بر مبنای نقد، بالاترین توان توضیحی را نسبت به سایر مدل های آزمون شده دارد.
تأثیر پیاده سازی برنامه ریزی منابع سازمانی بر کیفیت سود: بررسی اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و بلندمدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
87 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، به دنبال کشف تأثیر پیاده سازیبرنامه ریزی منابع سازمانی ERP)(بر کیفیت سود است. کیفیت سود، بر اساس قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از الگوی جونز اندازه گیری شد که به عنوان معیاری معکوس از کیفیت سود است. اقلام تعهدی اختیاری به اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت و بلندمدت، قابل تقیسم است. لذا این پژوهش، بررسی می کند که پیاده سازی سیستم های ERp بر کدام بخش از اقلام تعهدی اختیاریتأثیر می گذارد. روش: جهت آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است و تأثیر پیاده سازی سیستم های ERp بر کیفیت سود در سال های 1385 تا 1397در این شرکت ها بررسی گردید. الگوهای فرضیه این پژوهشبا استفادهازروشداده هایترکیبیوتحلیلرگرسیونچندمتغیرهآزمون شد. یافته ها: نتایجآزمون فرضیه اول نشان داد که پیاده سازی ERp رابطه منفی و معنا داری با اقلام تعهدی اختیاری دارد. آزمون فرضیه دوم نیز تأیید کرد که پیاده سازی ERp رابطه منفی و معنا داری با اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت وجود دارد. اما آزمون فرضیه سوم وجود رابطه معنا دار بین پیاده سازیERP و اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت را تأیید نکرد. آزمون فرضیه چهارم نشان داد میانگین اقلام تعهدی اختیاری دو سال بعد از پیاده سازیERP نسبت به دو سال قبل به صورت معنا داری کاهش یافته است. نتیجه گیری:نتایج آزمون ها به صورت کلی نشان داد پیاده سازیERP باعث افزایش کیفیت سود می شود و تأثیر آن بر حساب های سرمایه در گردش، دارایی ها و بدهی های جاری قابل مشاهده است. زیرا منعکس کننده اقلام تعهدی کوتاه مدت است.
اولویت بندی و تحلیل عوامل مؤثر بر کاهش هزینه ها در سازمان صدا و سیما با رویکرد بلوغ مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی و با محوریت یافتن عنصر دانش، تمامی سازمان ها نیاز دارند راه هایی برای استفاده از دانش در کاهش هزینه های خود پیدا کنند. از این حیث، استفاده از مدیریت دانش برای کاهش هزینه ها، حل مشکلات، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری در سازمان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان پرمخاطب ترین سازمان رسانه ای کشور، نیازمند مدیریت دانش است تا خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش در این سازمان، تسهیل شود و از این طریق هزینه های این سازمان کاهش یابد. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه بلوغ مدیریت دانش و کاهش هزینه ها در سازمان صدا و سیما می باشد. از این رو، ابتدا با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، کارشناسان رسانه و نیز صاحب نظران عرصه مدیریت دانش، مؤلفه های بلوغ مدیریت دانش که منجر به کاهش هزینه در سازمان صدا و سیما می شوند، شناسایی شدند. در گام بعد اولویت اثرگذاری هر یک از این عوامل با بهره گیری از تحلیل سلسه مراتبی با استفاده از نظرات 10 نفر از داوران در نرم افزار AHP تعیین شد. بر اساس نتایج به دست آمده حمایت مدیریت عالی، زیرساخت های سازمانی، توانمندسازی کارکنان، فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، تکنولوژی اطلاعات، تیم سازی، ارزیابی عملکرد و اهداف و زبان مشترک در رتبه های اول تا نهم جای گرفته اند. بر این اساس در پایان مقاله پیشنهادات مرتبط نیز جهت تسهیل کاربست مدیریت دانش به منظور کاهش هزینه های سازمان صدا و سیما ارائه شده اند.
تحلیل اختیار باینری از جنبه اقتصادی و فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ماهیت اقتصادی ابزارهای مالی جدید به همراه بررسی جنبه های فقهی آن، نقش مهمی در معرفی و به کارگیری این ابزارها در بازارهای مالی اسلامی دارد. یکی از این ابزارها «اختیارات باینری» است که به دلیل جذابیت های بالا، بخش مهمی از مبادلات بازارهای مشتقه را به خود اختصاص داده است. هدف از مقاله حاضر تحلیل اختیار باینری از جنبه اقتصادی و فقهی است. این اختیار از انواع اختیارات اگزوتیک است که می تواند مانند سایر قراردادهای اختیار به منظور پوشش ریسک، آربیتراژ و سفته بازی مورداستفاده قرار گیرد. مقاله حاضر ضمن بررسی ماهیت اقتصادی این نوع از اختیارات، به این سؤال پاسخ می دهد که آیا این اختیارات به لحاظ فقهی نیز مشروع هستند؟ روش مورداستفاده در این مقاله، روش تحلیلی- اجتهادی مرسوم در تحلیل بازارهای مالی اسلامی است. این مقاله ضمن بررسی انواع اختیار باینری و ارائه استراتژی های مختلف معاملات آنها، ماهیت اختیارات و خصوصاً اختیار باینری را از طریق عقود مختلف موردبررسی قرار داده است. نتایج دلالت بر آن دارد که برخی از مدل های این اختیار در قالب عقودی همچون صلح ابتدایی، بیع حق و شرط ابتدایی قابل تصحیح است، برخی دیگر از مدل های آن صرفاً در قالب عقد بیمه و برخی دیگر مصداق قمار هستند. بر این اساس تنها برخی از انواع این قرارداد قابل استفاده در بازارهای مالی اسلامی است.
چسبندگی حق الزحمه حسابرسی و خطای حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین چسبندگی حق الزحمه حسابرسی و خطای حسابرسی است. برای این منظور نمونه ای مشتمل بر 274 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس، برای دوره زمانی 9 ساله 1399-1391 (1455 شرکت-سال) و به صورت پنل نامتوازن انتخاب شده اند. همچنین فرضیه های تدوین شده، با استفاده از رگرسیون چندمتغیره آزمون گردید. نتایج نشان داد که با افزایش چسبندگی در اصلاح رو به بالا و همچنین چسبندگی در اصلاح رو به پایین، خطای نوع دوم حسابرسی تغییر معناداری نخواهد داشت. با این وجود چسبندگی کمتر در اصلاح رو به بالا منجر به کاهش گزارش مشروط حسابرسی و افزایش کیفیت حسابرسی می شود. همچنین چسبندگی کمتر در اصلاح رو به پایین به صورت مثبتی با تجدید ارائه صورت های مالی در ارتباط است.. با این وجود چسبندگی کمتر در اصلاح رو به بالا منجر به کاهش گزارش مشروط حسابرسی و افزایش کیفیت حسابرسی می شود. همچنین چسبندگی کمتر در اصلاح رو به پایین به صورت مثبتی با تجدید ارائه صورت های مالی در ارتباط است.
رابطه بین سرمایه فکری و بهره وری در شرکت های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضرباهدفتعیینرابطه یمیان سرمایه فکری و بهره وری در شرکت های دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران،انجامشدهاست. در این پژوهش نمونه ای شامل 19 شرکت مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیروابسته بهروری می باشد و برای اندازه گیری این متغیر از نسبت ارزش افزوده ی ایجاد شده به ازای هر یک از کارکنان استفاده شده است. همچنین متغیرهای مستقل ارزش سرمایه فکری (در سطح کل) و کارایی سرمایه فکری در سطح اجزاء آن یعنی سرمایه بکارگرفتهشده (مالیوفیزیکی)، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری است که برای اندازه گیری متغیر ارزش سرمایه فکری از مدل ارزش نامشهودها و متغیر کارایی سرمایه فکری از مدل پالیک استفاده شده است. به منظورآزمونفرضیه هایاین پژوهش،ازآنالیز رگرسیون حداقل مربعات درسطحخطایپنجدرصداستفادهشد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین ارزش سرمایه فکری و بهره وری می باشد.
تأثیر مؤلفه های پیچیدگی اطلاعاتی، عملیاتی و راهبری شرکت بر قیمت گذاری نادرست سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
431 - 452
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل مهمی که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار با آن مواجهند، پیچیدگی شرکت هاست. پیچیدگی می تواند در فرایند استخراج و استفاده از اطلاعات مالی مورد نیاز استفاده کنندگان اخلال ایجاد کند و با افزایش ابهام در بازار، قیمت گذاری سهام را تحت تأثیر قرار دهد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر مؤلفه های پیچیدگی اطلاعاتی، عملیاتی و راهبری شرکت بر قیمت گذاری نادرست سهام است.روش: برای دستیابی به اهداف پژوهش، 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به عنوان نمونه، در دوره زمانی 1389 تا 1398 بررسی شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره آزمون شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های پیچیدگی اطلاعاتی شرکت شامل واگرایی، جریان نقد عملیاتی منفی، اقلام تعهدی، صورت های مالی تلفیقی، انحراف معیار جریان نقد عملیاتی و انحراف معیار تغییرات خالص دارایی های عملیاتی، بر قیمت گذاری نادرست سهام تأثیر مثبت و معناداری می گذارند. همچنین از بین مؤلفه های پیچیدگی عملیاتی، سه شاخص طول چرخه عملیات، نسبت فروش صادراتی و تنوع محصولات شرکت با قیمت گذاری نادرست سهام ارتباط مثبت و معناداری دارند؛ ولی ارتباط معناداری بین سطح تکنولوژی تولید با قیمت گذاری نادرست سهام در ایران مشاهده نشد. در نهایت، نتایج نشان داد که مؤلفه های پیچیدگی راهبری، شامل ارتباطات سیاسی، دوره تصدی مدیر عامل و تمرکز مالکیت با قیمت گذاری نادرست سهام ارتباط مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که پیچیدگی شرکت ها، قیمت گذاری نادرست سهام را تحت تأثیر قرار می دهد. این موضوع به افزایش ریسک گزینش نادرست سهام توسط سرمایه گذاران منجر می شود.
ارزیابی عملکرد مالی شرکت های بورسی با استفاده از متدهای مدل ساختاری تفسیری و مد انتخاب بهترین و بدترین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
101 - 120
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد شرکت ها برای همه ذینفعان یک شرکت از سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل، اعتبار دهندگان و سازمان های ناظر و مهمتر از همه اینها مدیران شرکت جهت تصمیم گیری بسیار حایز اهمیت است و مهمترین ارزیابی در شرکت ها ارزیابی عملکرد برای این تصمیم گیرندگان می باشد. پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد مالی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و برای این مدل از 50 نسبت مالی که خبرگان آن را پیشنهاد داده بهره گرفته شده است که از این میان 49 نسبت نهایی شد و نسبت ها در 6 دسته تلفیقی، اقتصادی، اهرمی، نقدینگی، سودآوری و فعالیت دسته بندی شدند و بر اساس نظر خبرگان این نسبت ها وزن دهی گشتند. و با معیارهای تصمیم گیری چند متغییره bwm و تکنیک آراس و با استفاده از نرم افزار ligo تجزیه و تحلیل ها صورت گرفت. نهایتا شرکت ها رتبه بندی شدند. که در بین 103 شرکت که اطلاعات آنها در طی 5 سال نسبت های آنها در دسترس بود بررسی ها به عمل آمد. نتایج نشان داد که به ترتیب شرکت های املاح معدنی ایران، گل گهر و فولاد خوزستان رتبه های 1 تا 3 را به خود اختصاص دادند.
ارائه مدل اندازه گیری مدیریت خطا و اثر آن بر گزارشگری مالی متقلبانه با تأکید بر نقش کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
53 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت خطا فرایندی است که با شناسایی بموقع خطاها، در پیشگیری از رویداد خطاها و برخورد با خطاها به عنوان کلید درک تولید کیفیت در حوزه حسابداری نقشی برجسته پیدا کرده است. مدیریت خطا برای کیفیت پیامدهای کار در محیط واحدهای تجاری به خصوص محیط های مالی حیاتی است زیرا، خطاها در تعارض مستقیم با کیفیت گزارشگری مالی هستند و استفاده کنندگان از گزارش های مالی را به نتیجه گیری های غلط می رسانند؛ لذا با توجه به جایگاه ویژه مدیریت خطا در حسابداری و به طور خاص در گزارشگری مالی، انتظار می رود با شناسایی، مدلسازی و آزمون مدیریت خطا بتوان شاهد اطلاعات باکیفیت تری در قالب گزارشگری مالی بود. روش: پژوهش حاضر پژوهشی آمیخته است بدین صورت که ابتدا از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان رشته، مدل پژوهش تدوین و در ادامه برای بررسی آثار پیامدهای شناسایی شده عدم مدیریت خطا بر گزارشگری مالی متقلبانه، نمونه 150 تایی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش حذف سیستماتیک انتخاب و در بازه زمانی سا ل های 1398 - 1391 مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای آزمون داده های کمی از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان می دهد از بین سه نوع خطای شناسایی شده که خطاهای رعایتی، عملیاتی و گزارشگری اند، مدیریت خطاهای عملیاتی اثر منفی و معناداری بر گزارشگری مالی متقلبانه داشته و کیفیت حسابرسی موجب تقویت ارتباط مذکور گردیده است. نتیجه گیری: مدیریت خطا در واحدهای تجاری به خصوص در بخش عملیاتی علاوه بر بالابردن کارایی و اثربخشی عملیات واحدهای تجاری، احتمال گزارشگری مالی متقلبانه را کاهش می دهد و موجب ارتقا سطح کیفیت گزارشگری مالی می گردد.
بررسی تأثیر برخی ویژگی های نظام راهبری شرکت بر تصمیم های ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
123 - 136
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر، موضوع ساختار سرمایه و عوامل مؤثر بر آن بیش از پیش مورد توجه محققان حوزه ادبیات مالی قرار گرفته است. به باور برخی محققان، نظام راهبری شرکت یکی از این عوامل مؤثر به شمار می رود. از این رو تحقیق حاضر به بررسی ارتباط میان برخی از ویژگی های هیئت مدیره به عنوان یکی از مکانیزم های نظام راهبری شرکت و ساختار سرمایه شرکت ها می پردازد. بدین منظور تعداد 90 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی سال های 1387 -1383به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب گردید. در این مطالعه اندازه هیئت مدیره، دوگانگی مسئولیت مدیر عامل و درصد مدیران غیر موظف هیئت مدیره به عنوان متغیر های مستقل و نسبت بدهی (معیار ساختار سرمایه) به عنوان متغیر وابسته در قالب مدل رگرسیونی چندگانه مبتنی بر داده های تابلویی مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که در شرکت هایی که وظایف ریاست هیئت مدیره و مدیر عامل از یکدیگر تفکیک شده و همچنین شرکت های با تعداد اعضای هیئت مدیره کمتر، تمایل بکارگیری بدهی افزایش می یابد. در حالیکه هیچ رابطه معناداری میان نسبت مدیران غیر موظف هیئت مدیره و ساختار سرمایه یافت نشد.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان (مطالعه موردی: ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی، به عنوان یکی از مبانی مزیت رقابتی در سازمان ها و ابعاد آن (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان است. جامعه آماری پژوهش 48 نفر از ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی استاندارد لوتانز و همکاران (2007) و جهت سنجش متغیر اخلاق حرفه ای از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر آیین رفتار حرفه ای جامعه حسابداران رسمی ایران و نتایج مطالعات زارفر (2016)، استفاده شده است. فرضیه ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن و اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان ادعا کرد تقویت سرمایه روانشناختی و ابعاد آن منجر به تقویت سطح اخلاق حرفه ای ذی حسابان می شود. در نتیجه، توجه به مولفه های سرمایه روانشناختی و لحاظ نمودن آن ها در برنامه ریزی و مدیریت ذی حسابان از سوی ادارات کل امور اقتصادی و دارایی استان ها و در رأس آن وزات امور اقتصادی و دارایی می تواند در بهبود اعمال نظارت مالی از سوی ذی حسابان اثرگذار باشد.
نقش بازده مبتنی بر سبک در پیش بینی بازده آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
199 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی توانایی بازده مبتنی بر سبک گذشته در پیش بینی بازده آتی در مقایسه با بازده گذشته هست. بدین منظور با تشکیل سبک ها بر اساس ارزش دفتری به بازار و اندازه شرکت، با کمک داده های 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه بین بازده مبتنی بر سبک 6 و 12 ماه گذشته به عنوان متغیر مستقل و بازده (6،3،1 و 12) ماه آتی به عنوان متغیر وابسته پس از کنترل اندازه شرکت، ارزش دفتری به بازار بر مبنای مدل رگرسیون دومرحله ای فاما و مکبث (1973) آزمون شد. نتایج نشان می دهد که بازده مبتنی بر سبک 6 ماه گذشته در مقایسه با بازده 6 ماه گذشته بهتر می تواند بازده (3،1 و 6) ماه آتی را پیش بینی نماید. همچنین بین بازده مبتنی بر سبک 6 و 12 ماه گذشته و بازده (6،3،1 و 12) ماه آتی رابطه معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر توانایی پیش بینی بازده آتی به کمک بازده مبتنی بر سبک 12 ماه گذشته بیشتر از بازده مبتنی بر سبک 6 ماه گذشته هست.
The main goal of this research was to investigate the capability of past style return in predicting future return in comparison with past return.To achieve this goal, based on the book-to-market value and the company size,150 companies data listed in Tehran Stock exchange in period from 1384 to 1393 were used in the study. In this relation style return and stock return were independent variable and (1,3,6,12) future month stock returns was dependent variable. After controlling size, book-to-market value by using two stage Fama and Mack Beth Regression (1973) the data were analyzed. The result of the study indicated that the past 6 month style return can predict future return (1,3and 6) better than past 6 month return. Furthermore there was a significant relationship between the past 6 and 12 month style return and future month return (1,3,6,and 12).On the other hand,the ability to predict the future return by 12 past month style return was better than 6 past month return.
تأثیر جهت گیری اخلاقی، تهدید استقلال شخصی و شدت اخلاقی بر فرایند تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر جهت گیری اخلاقی، تهدید استقلال شخصی و شدت اخلاقی بر فرآیند تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی، توصیفی و پیمایشی می باشد که یک طرح نیمه آزمایشی با دو سناریو است. جامعه آماری شامل حسابرسان ارشد و مدیران حسابرسی شرکت های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی و سازمان حسابرسی کشور هستند که تا پایان شش ماه اول سال 1398 مشغول به فعالیت بوده اند، و نمونه آماری نیز 131 تن از حسابرسان ارشد و مدیران حسابرسی می باشند که با روش در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که جهت گیری اخلاقی و تهدید استقلال شخصی بر فرآیندهای تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان تاثیر دارند، ولی شدت اخلاقی بر فرآیند تصمیم گیری اخلاقی تاثیر ندارد. در تبیین این یافته می توان گفت که حسابرسان با جهت گیری خاص اخلاقی آگاهی زیادی از محتوای اخلاقی حسابرسی دارند و بنابراین فرآیند تصمیم گیری اخلاقی خود را همواره تقویت می کنند. این نوع جهت گیری اخلاقی برای حسابرسان بسیار سودمند است، زیرا بر اساس قوانین حرفه ای خود عمل می کنند. همچنین نتایج حاکی از تاثیر معنی دار تهدید استقلال شخصی بر فرآیند تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان است. بنابراین، بالا بودن تهدید استقلال منافع شخصی منجر به افزایش حساسیت اخلاقی حسابرسان می شود که از فرآیندهای تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان است. علاوه بر آن، یافته های تحقیق حاکی از معنی دار نبودن تاثیر شدت اخلاقی بر فرآیند تصمیم گیری اخلاقی می باشد.
بررسی رابطه بین افشای اطلاعات آینده نگر و نوسان پذیری بازده سهام
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین افشای اطلاعات آینده نگر و نوسان پذیری بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش شناخت، از نوع توصیفی است و در زمره پژوهش های شبه تجربی، همبستگی و پس رویدادی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت-های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری پژوهش شامل 114 شرکت طی سال های 1391 تا 1397 است که از طریق حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. اطلاعات لازم برای مبانی نظری و پیشینه پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای گردآوری داده های مورد نیاز جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از نرم افزار ره آورد نوین و همچنین اطلاعات موجود در وب سایت سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و داده های ترکیبی با استفاده از نسخه نهم نرم افزار ایویوز انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین افشای اطلاعات آینده نگر مالی و نوسان پذیری بازده سهام رابطه وجود دارد.
معاملات جفتی؛ مقایسه رویکردهای فاصله ای و کاپیولا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
104 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد استراتژی معاملات زوجی مبتنی بر رویکرد کاپیولای واین با کاپیولای تی استیودنت و رویکرد فاصله ای است که برای نخستین بار در بورس اوراق بهادار تهران انجام می شود. مزیت اصلی کاپیولا نسبت به سایر رویکردهای رایج معاملات زوجی نظیر فاصله ای، آن است که لزومی ندارد تابع توزیع بازده سهام، از توزیع گوسی پیروی کند.
روش: در رویکرد فاصله ای، برای هر سهم نمونه، سهام با رفتار قیمتی مشابه انتخاب شده و سهم ارزان تر، خریداری و سهام دیگر، فروخته شده است. در رویکرد کاپیولا، ابتدا سهام مشابه به کمک دو رویکرد متعارف و هندسی انتخاب و پس از آن، میان سهام مشابه تابع کاپیولا برازش می شود. در کاپیولای واین، خانواده های مختلف کاپیولا برازش شده و بر اساس معیار اطلاعات آکائیک، بهترین کاپیولا تعیین می شود. در ادامه، مجموعه سهامی که بیشترین ویژگی بازگشت به میانگین را دارد، انتخاب و به دوره معاملاتی منتقل می شود تا موقعیت های معاملاتی مناسب اخذ شود. در نهایت، سه استراتژی کاپیولای واین، کاپیولای تی استیودنت و رویکرد فاصله ای از منظر بازده، نسبت شارپ، ارزش در معرض خطر، بیشترین کاهش بازده مقایسه می شود. همچنین، عملکرد استراتژی معاملات زوجی با توجه به شرایط نزولی/ غیرنزولی بازار آزمون شده است.
یافته ها: رویکرد کاپیولا در هر دو استراتژی کاپیولای واین و تی استیودنت، بازده و نسبت شارپ بالاتری نسبت به رویکرد فاصله ای و شاخص بورس اوراق بهادار تهران ایجاد می کند؛ در حالی که رویکرد فاصله ای، عملکرد پایین تری نسبت به شاخص بورس دارد. بازده سالیانه استراتژی کاپیولای واین، کاپیولای تی استیودنت و رویکرد فاصله ای، به ترتیب برابر 194، 171 و 20 درصد و نسبت شارپ این سه استراتژی برابر با 79/0، 70/0 و 04/0- است. همچنین عملکرد استراتژی معاملات زوجی در شرایط غیرنزولی بازار بهتر از شرایط نزولی است.
نتیجه گیری: همان طور که انتظار می رفت، با توجه به مزایای متعدد رویکرد کاپیولا، هر دو استراتژی مبتنی بر رویکرد کاپیولا، در مقایسه با رویکرد فاصله ای، بازده و نسبت شارپ بالاتری ایجاد کرده اند. همچنین با توجه به انعطاف بیشتر کاپیولای واین در مدل سازی ساختار وابستگی دنباله ای، این کاپیولا توانست بازده و نسبت شارپ بالاتری نسبت به کاپیولای تی استیودنت ایجاد کند.
الگوی تدوین آیین رفتار حرفه ای مؤسسات رتبه بندی اعتباری در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
5 - 35
حوزههای تخصصی:
آیین رفتار حرفه ای به عنوان یکی از اسناد بالادستی حوزه سلامت رفتاری یک حرفه، نقش بسزایی را در انتظام بخشی به رفتار اعضای شاغل در آن حرفه و وظایف آنها در قبال ذی نفعان گوناگون علی الخصوص جامعه ایفا می نماید که بسته به میزان استقلال آن حرفه، تدوین این سند راهبردی ضرورت بیشتری خواهد داشت. از سوی دیگر یکی از نهادهای مهم در حال شکل گیری در بازار مالی کشور را می توان حرفه ی رتبه بندی اعتباری دانست که به دلیل نقش آن در جامعه و مسئولیت خطیر اعتبار بخشی به اوراق بهادار در بازار پول و سرمایه، تدوین آیین رفتار حرفه ای را می توان از ضروریات آن حرفه برشمرد. پژوهش حاضر اقدام به تدوین الگوی تدوین آیین رفتار حرفه ای مؤسسات رتبه بندی نموده و سپس الگوی استخراج شده را به منظور انطباق آن با شرایط محیطی کشور در معرض نظرخواهی از خبرگان در قالب روش پیمایش دلفی قرار داده و بر همین اساس الگوی نهایی آیین رفتار حرفه ای مؤسسات رتبه بندی اعتباری در کشور را در قالب دو بُعد و پنج مؤلفه و هفتاد و پنج شاخص ارائه نموده است، لازم به ذکر است روش پیمایش دلفی به منظور حذف سوگیری های کلامی به صورت فازی مورد استفاده قرار گرفته است. الگوی تدوین شده می تواند توسط نهاد ناظر بازار سرمایه به منظور تدوین آیین رفتار حرفه ای مصوب مؤسسات رتبه بندی اعتباری در کشور مورد استفاده قرار گرفته و با رعایت مفاد آن توسط اعضای مؤسسات رتبه بندی اعتباری شاغل در کشور، گام مهمی در خصوص ارتقای سلامت رفتاری و تضمین استقلال حرفه ای این مؤسسات در کشور برداشته شود.
اثر تعدیلگر تأمین مالی از محل افزای ش سرمایه و نوع مالکیت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
206 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثر تأمین مالی از محل افزایش سرمایه و نوع مالکیت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: نمونه آماری پژوهش، شامل 124 شرکت در بازه زمانی 1390 تا 1397 است. متغیر وابسته این پژوهش، کیفیت گزارشگری مالی است که برای اندازه گیری آن، از شاخص هایی نظیر کیفیت اقلام تعهدی، پیش بینی کنندگی سود و محافظه کاری استفاده شده است. همچنین، کیفیت اقلام تعهدی با استفاده از الگوی دیچاو و دیچو (2002) و محافظه کاری نیز بر اساس مدل گیولی و هین (2000) اندازه گیری شده است.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی (کیفیت اقلام تعهدی و پیش بینی کنندگی سود) شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن است که نوع مالکیت شرکت (دولتی یا غیر دولتی) این رابطه را تعدیل می کند. به علاوه، تأمین مالی از محل افزایش سرمایه، فقط رابطه تقسیم سود و محافظه کاری را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: شرکت هایی که سودهای بیشتری پرداخت می کنند، از کیفیت اقلام تعهدی بالاتری برخوردارند. به علاوه، با افزایش میزان سود سهام پرداختی، قدرت پیش بینی کنندگی سود افزایش می یابد. مطابق با یافته ها، ارتباط سود سهام و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های با مالکیت دولتی ضعیف تر است و سود سهام، در خصوص کیفیت بالای گزارشگری مالی محتوای اطلاعاتی ندارد. تأمین مالی از محل افزایش سرمایه نیز، فقط رابطه محافظه کاری و تقسیم سود را تضعیف می کند و بر رابطه تقسیم سود و دو معیار دیگر کیفیت گزارشگری تأثیری ندارد.
بررسی چسبندگی حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
431 - 448
حوزههای تخصصی:
مشکلات نمایندگی در نتیجه تضاد منافع میان مدیران و سهامداران ایجاد می شود. در این میان، حسابرسی راهکاری کارآمد برای محدودکردن اختیارات مدیران در روابط قراردادی محسوب می شود. هدف این نوشتار، بررسی چسبندگی و تغییرات کوتاه مدت و بلندمدت حق الزحمه حسابرسی است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1387 تا 1391 استخراج شد. آزمون فرضیه های پژوهش به کمک مدل رگرسیونی داده های ترکیبی انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که چسبندگی حق الزحمه حسابرسی از روند مشخصی تبعیت نمی کند. به بیانی، در دوره های چندساله تغییر می کند و در دوره های کوتاه مدت (معمولاً یک ساله) تغییرات مشهودی در حق الزحمه صورت نمی گیرد. همچنین، نتایج حاکی از این است که مؤسسه های حسابرسی در سال های اولیه، حق الزحمه درخواستی خود را تغییر نمی دهند، ولی در سال های بعدی با توجه به شناختی که از صاحبکار به دست می آورند، اقدام به تعدیل حق الزحمه می کنند. در نهایت، نتایج نشان دهنده این است که تغییر حسابرس، سبب نزدیک تر شدن حق الزحمه های حسابرسی به مدل استاندارد می شود.
بررسی ارتباط بین اجزای انعطاف پذیری مالی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
319 - 336
حوزههای تخصصی:
آگاهی از چگونگی ارتباط بین اجزای انعطاف پذیر مالی داخلی شرکت ها به بهبود عملکرد مدیریت در برخورد با مشکلات و بحران های مالی ناگهانی و همچنین استفاده بهینه از فرصت های سرمایه گذاری پیش آمده منجر می شود. مدیریت انعطاف پذیری مالی داخلی، به طور مستقیم به چگونگی استفاده از وجه نقد، ظرفیت بدهی و اثر متقابل آنها در وضعیت مواجهه با بحران و شوک های برون سازمانی بستگی دارد. در این راستا، مقاله حاضر به بررسی رابطه اجزای انعطاف پذیری مالی داخلی در 69 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1382 تا 1391 می پردازد. بدین منظور، اطلاعات استخراج شده به کمک روش های آمار توصیفی و الگوی داده های تابلویی آزمایش و تجزیه وتحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، ظرفیت بدهی در پیش بینی میزان نگهداشت منابع نقدی تأثیری ندارد؛ اما میزان نگهداشت منابع نقدی را می توان یکی از عوامل مؤثر در تعیین ظرفیت بدهی شرکت ها معرفی کرد.
بررسی واکنش های حسابرسان داخلی به خطرهای تقلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
119 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف : طبق استانداردهای بین المللی اجرای حرفه ای حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی باید دانش کافی درباره ارزیابی خطر تقلب داشته، احتمال رخداد اشتباهات، تقلب ها یا موارد عدم رعایت بااهمیت را در اعمال مراقبت حرفه ای در نظر گرفته و احتمال وقوع تقلب و چگونگی مدیریت آن توسط سازمان را ارزیابی کنند. نظر به ضرورت مبارزه با تقلب و نقش حسابرسان داخلی در شرکت ها و با عنایت به نوپا بودن حسابرسی داخلی در ایران و نامشخص بودن واکنش آنان به خطرهای تقلب و عدم انجام پژوهش های داخلی مشابه در گذشته، این پژوهش، به بررسی واکنش های حسابرسان داخلی به خطرهای تقلب در ایران می پردازد. روش : جامعه آماری این پژوهش، 106 مدیر حسابرسی داخلی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران هستند که آرای آنان در سال 1400 از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافته ها : نتایج تجزیه وتحلیل آماری، نشان می دهد که از دیدگاه مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی در حوزه تقلب و واکنش به خطرهای تقلب، فاقد صلاحیت های حرفه ای لازم و کافی بوده، با فنون پیشگیری از تقلب و کشف تقلب آشنایی لازم را ندارند، خطرهای تقلب در شرکت ها را ارزیابی نکرده و از ابزارهای نوین برای واکنش به خطرهای تقلب استفاده نمی کنند. نتیجه گیری : طبق آرای مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی، به ریسک های تقلب، واکنش های مناسبی نشان نمی دهند.