فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۶۱ تا ۸٬۰۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
365 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه الگویی برای تشخیص محدودیت مالی و رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به لحاظ محدودیت مالی است. به همین منظور با مطالعه ادبیات موضوعی و پژوهش های پیشین، 19 متغیر برای ارائه الگو شناسایی و انتخاب شدند، سپس با استفاده از ابزار رگرسیون چند متغیره با داده های تابلویی، نسبت به ارائه الگوی نهایی محدودیت مالی مبتنی بر جریان نقد عملیاتی اقدام شد. نمونه آماری این پژوهش شامل 171 شرکت برای دوره زمانی 1385 تا 1395 است. در نهایت، الگوی نهایی پژوهش با عنوان اختصاری (BNPO) و مشارکت نه متغیر شامل نرخ بازده دارایی ها، اندازه شرکت، ارزش شرکت، نسبت وجه نقد، نرخ رشد فروش، نسبت سرمایه در گردش، نسبت سود عملیاتی، نسبت فروش، نسبت هزینه بدهی ها با قدرت تبیین 46 درصد ارائه شد.
اثر سهامداران نهادی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و ارزش نگهداشت وجه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سهامداران نهادی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و ارزش نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور برای اندازه گیری محافظه کاری حسابداری از مدل C-Score خان و واتس و شاخص گیولی و هاین و برای اندازه گیری ارزش نگهداشت وجه نقد از بازده غیرعادی سهام و بازده مازاد استفاده شده است. در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش بر مبنای یک نمونه آماری متشکل از 106 شرکت طی دوره 9 ساله از سال 1388 لغایت 1396 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون نشان می دهد که محافظه کاری حسابداری باعث افزایش ارزش بازار وجه نقد می شود. همچنین، سهامداران نهادی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و ارزش بازار وجه نقد تأثیر منفی و معناداری دارد. یافته های این مطالعه نشان می دهد محافظه کاری باعث کاهش تضادهای نمایندگی شده و از واکنش منفی بازار نسبت به نگهداشت وجه نقد می کاهد. با این وجود، تأثیر سنگربندی سهامداران نهادی باعث کاهش تأثیر مثبت محافظه کاری بر ارزش وجوه نقد می شود که مؤید فرضیه منافع شخصی است.
اثر حضور دولت در ساختار سرمایه بر رابطه سرمایه فکری و تصمیمات تامین مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
167-187
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر مالکیت دولتی بر رابطه میان سرمایه فکری و تصمیمات تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. مطالعات تجربی عوامل دیگری را شناسایی نمودهاند که با تصمیمات تامین مالی مرتبط بوده و بر کارایی سرمایه فکری نیز تاثیرگذار هستند. لذا در این پژوهش، علاوه بر بررسی اثر سرمایه فکری و ابعاد آن بر تصمیمات تامین مالی، اثر تعدیل کننده مالکیت دولتی بر رابطه سرمایه فکری و تصمیمات تامین مالی نیز بررسی شده است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش دو فرضیه اصلی و دوازده فرضیه فرعی تدوین شد. نمونه تحقیق شامل 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1389 الی 1397 است. سرمایه فکری با استفاده از مدل پالیک و اهرم مالی با استفاده از دو شاخص اهرم دفتری و نسبت پوشش بهره اندازهگیری شده است. برای آزمون فرضیات و مدل مفهومی پژوهش نیز روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد استفاده قرارگرفته است. نتیجه پژوهش نشانگر اثر مثبت سرمایه فکری بر استفاده از بدهی در ساختار سرمایه است. همچنین نتایج نشان داد حضور مالکیت دولتی سبب افزایش شدت رابطه مثبت سرمایه فکری و استقراض میشود.
ویژگی های مؤسسه حسابرسی و مدیریت سود تعهدی و واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر کنکاشی پیرامون تأثیر ویژگی های مؤسسه حسابرسی بر مدیریت سود است. برای اندازه گیری مدیریت سود تعهدی و فعالیت های واقعی از مدل های دیچو و دیچف (2002) و رویچاوداری (2006) استفاده شد. ویژگی های حسابرس شامل عمر، توان رقابت، استقلال، تعداد شرکاء، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، رتبه در بورس و اوراق بهادار، چرخش، اندازه، تخصص و دوره تصدی هستند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 99 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند بین استقلال، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، چرخش و اندازه مؤسسه حسابرسی با مدیریت سود تعهدی رابطه معنادار برقرار است. عمر، توان رقابت و اندازه مؤسسه حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از جریان نقد عملیاتی غیرعادی دارند. عمر، استقلال، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، اندازه، تخصص و دوره تصدی مؤسسه حسابرسی از تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از هزینه های تولید غیرعادی برخوردار هستند. به علاوه، عمر، توان رقابت، رتبه در بورس و اوراق بهادار، اندازه، تخصص و دوره تصدی مؤسسه حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از هزینه های اختیاری غیرعادی دارند. اما، مدیریت سود تعهدی و فعالیت های واقعی تحت تأثیر تعداد شرکای مؤسسه حسابرسی نیست.
ارزیابی شرکت سهامی بیمه ایران با استفاده از نسبت های مالی و مدل سازی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
393 - 414
حوزههای تخصصی:
صنعت بیمه یکی از قوی ترین و مهم ترین نهادهای اقتصادی و پشتیبان سایر نهادهای اقتصادی و خانوارها تلقی می شود. صنعت بیمه با تحولاتی مواجه بوده که آن را به سوی رقابتی شدن پیش می برد. بنابراین، می توان گفت شرکت های بیمه فعال در صنعت بیمه ایران باید همواره به پایش عملکرد شعب و نمایندگی های خود بپردازند. از جمله مشکلات روش های ارزیابی سازمان ها، تأکید بر شاخصی اصلی، همچنین قضاوت های ذهنی است. لذا، در ارزیابی باید جامعیت آن در فراگیری تمام زوایای کاری لحاظ شود. همچنین، خطاهای ذهنی را باید تا حد امکان کاهش داد. در این پژوهش ارزیابی شعب شرکت سهامی بیمه ایران به وسیله تکنیک تحلیل پوششی داده ها انجام شده است. در به کارگیری مدل های کلاسیک تحلیل پوششی داده ها معمولاً مباحث خروجی های نامطلوب و ورودی های غیراختیاری نادیده گرفته می شود. در این پژوهش به خروجی های نامطلوب و ورودی های غیراختیاری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با درنظرگرفتن ورودی غیراختیاری در حالت بازده به مقیاس متغیر و ثابت به ترتیب 50 و 36 درصد از شعب کاراست.
ابعاد اثربخشی کمیته حسابرسی پس از قانون ساربینز-آکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
باتوجه به بحران های مالی اوایل قرن حاضر و به دنبال آن تاکید مجامع قانونی و حرفه ای و وضع مقررات در زمینه نقش ومسئولیت های کمیته حسابرسی بخصوص قانون ساربینز-آکسلی شاهد پژوهش های گسترده ای در ارتباط با اثربخشی کمیته حسابرسی به موازات آن بوده ایم. که سمت وسوی این پژوهش ها همسوئی با الزامات و مقررات وضع شده از جمله قانون SOX ومستند سازی انتظارات از کمیته حسابرسی بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی چارچوب اثربخشی کمیته حسابرسی و پژوهش های صورت گرفته پس از SOX با استفاده از پژوهش های پیشین وبه صورت کتابخانه ای می باشد. نتایج نشان دهنده اثرات مثبت کمیته حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی، کنترل ها وحسابرسی داخلی، فرآیند حسابرسی و واکنش مثبت بازار سرمایه می باشد. بااینحال نتایج در حوزه هایی مانند جبران خدمات اعضای کمیته وتخصص های غیرمالی اعضا، غیرقطعی و بعضا متناقض می باشد. که این بخش ها می توانند حوزه مناسبی برای انجام پژوهش بیشتر در آینده باشد. در مجموع می توان گفت که شواهد ونتایج حاصل از بررسی های صورت گرفته از اثربخشی مقررات وضع شده مرتبط با ویژگی های کمیته حسابرسی حمایت می کند.
ارائه مدلی برای سرمایه گذاری در آموزش عالی کشور
حوزههای تخصصی:
بحران مالی جهانی در تمامی عرصه ها به طور ویژه عرصه های دانشگاهی نمود پیدا کرده است. بنابراین، تامین مالی و مدیریت منابع مالی مهمترین عامل بقاء دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می باشد. پیامدهای این رکود در عرصه های دانشگاهی به نحوی سنگین خواهد بود که، منجر به تغییرات قابل توجه در ابعاد ملی و فراملی خواهد شد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای سرمایه گذاری در آموزش عالی کشور می باشد. با توجه به مبانی نظری و پیشینه کشورهای دنیا در زمینه مدل های تامین مالی و سرمایه گذاری در آموزش عالی، از طریق بررسی جامع مدل های تامین مالی و سرمایه گذاری در آموزش عالی، در ابتدا سه سناریو برای سرمایه گذاری در آموزش عالی کشور بیان شده، که هر کدام از سناریو های مطرح شده نشانگر، مدل خاص سرمایه گذاری درآموزش عالی می باشد. در مرحله بعد، مکانیسم های تامین مالی در سه مدل سرمایه گذاری بیان گردیده است. در نهایت ضمن در نظر داشتن شرایط کشور، مناسب ترین مدل سرمایه گذاری و مکانیسم ها انتخاب و راهکارهای تحقق آن ارائه شده است. با توجه به ملاحظات فوق، روش پژوهش حاضر، تحلیل کیفی استقرایی می باشد
تاثیرانعطاف پذیری مالی و محدودیت در تامین مالی بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
85 - 102
حوزههای تخصصی:
سود گزارششده یک شرکت، منعکسکننده تخصیص کارآمد منابع در داخل شرکت و فعالیتهای عملیاتی شرکت میباشد.لذا مدیران انگیزه قوی دارند که سود را مدیریت کنند. این پژوهش به بررسی تاثیر انعطافپذیری مالی و محدودیت تامین مالی بر مدیریت سود میپردازد.پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روششناسی از نوع تحقیقات علی (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و با استفاده از روش حذف سیستماتیک 103 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش در دوره زمانی بین سالهای 1389تا 1394 انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد انعطافپذیری مالی بر مدیریت سود واقعی و مصنوعی تاثیر منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد محدودیت تامین مالی بر مدیریت سود مصنوعی تاثیر مثبت دارد اما بر مدیریت سود واقعی تاثیر معناداری نشان نداد.
تبیین اثر میانجی درک، تسلط پردازش و برداشت سرمایه گذاران از اعتبار افشا بر رابطه بین احساس زبانی، خوانایی، خبرگی و قضاوت و تصمیم گیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
87 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی متغیرهای میانجی مؤثر بر قضاوت سرمایه گذاران است. روش: در این پژوهش از روش آزمایشی و طرح عاملی 2×2×2 بین گروهی با دانشجویان حسابداری به عنوان آزمودنی استفاده شده است. سه متغیر مستقل پژوهش که دستکاری یا اندازه گیری شده اند عبارت اند از: احساس زبانی، خوانایی و خبرگی. هر یک از متغیرهای مستقل پژوهش، دو سطح دارند. احساس زبانی (مثبت یا خنثی)، خوانایی (ضعیف یا قوی) و خبرگی (کمتر یا بیشتر). متغیر وابسته پژوهش، پیش بینی سرمایه گذاران درباره عملکرد آتی شرکت است و متغیرهای میانجی آن، درک، تسلط پردازش و برداشت سرمایه گذاران از اعتبار افشا هستند. یافته ها: تجزیه و تحلیل مسیر نشان داد که احساس زبانی مثبت و خوانایی ضعیف اطلاعیه اعلان سود، از طریق دو متغیر میانجی درک و تسلط پردازش، سبب پیش بینی های بیشتر سرمایه گذاران کمتر خبره از سود آتی شرکت شده و از طریق متغیر میانجی برداشت سرمایه گذاران خبره تر از اعتبار اطلاعیه اعلان سود، بر قضاوت سرمایه گذاران خبره تر تأثیر می گذارند. نتیجه گیری: استفاده از احساس زبانی متناسب با عملکرد کمّی شرکت و همچنین، افزایش خوانایی افشاهای کیفی می تواند در بهبود درک و تقویت تسلط پردازش سرمایه گذاران کمتر خبره، نقش به سزایی ایفا کند. از طرفی، می تواند نوعی اخطار احتیاطی برای مدیران شرکت ها باشد و به آنها هشدار دهد که ممکن است برداشت سرمایه گذاران خبره تر از اعتبار افشاهای شرکت با دستکاری احساس زبانی و خوانایی افشاهای کیفی خدشه دار شود.
بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت با تأکید بر نقش تعدیلی مالکیت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
217 - 234
حوزههای تخصصی:
تنوع ساختار مالکیت و افزایش چشمگیر شرکت های دارای مالکیت خانوادگی در سال های اخیر، انجام پژوهش های متعدد در این خصوص را ضروری ساخته است، به همین دلیل، پژوهش حاضر به بررسی نقش ساختار مالکیت (خانوادگی یا غیر خانوادگی بودن شرکت) بر رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت ها می پردازد. نمونه آماری پژوهش شامل 32 شرکت خانوادگی و 144 شرکت غیرخانوادگی است که برای دوره زمانی 1393 تا 1397 از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها با بهره مندی از الگوی رگرسیون چندمتغیره و داده های ترکیبی انجام گرفته است. عملکرد شرکت ها بر اساس دو معیار بازده دارایی ها و ارزش افزوده بازار اندازه گیری می شود و منظور از ویژگی های کمیته حسابرسی نیز تخصص مالی اعضا و استقلال آن ها است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که مالکیت خانوادگی، رابطه بین استقلال و تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی را با بازده دارایی ها تعدیل می کند. در حالیکه مالکیت خانوادگی بر رابطه بین استقلال و تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی با ارزش افزوده بازار تأثیرگذار نیست.
رویکردهای پیشگیری از فساد اداری ضرروتی اساسی در استقرار یک دولت سالم و شفاف
حوزههای تخصصی:
فساد اداری بخشی از مجموعه مسایلی است که سازمان ها در دوره عمر خود به ناگزیر آن را تجربه می کنند . این مجموعه مسایل به معضلاتی اشاره دارد که به طور عمده ریشه های آن در خارج از سازمان قرار داشته ولی آثار آن سازمانها را متأثر می سازد . این معضلات به عنوان چالش هایی که همواره پیش روی مدیران هستند تلقی می شوند که به دلیل عدم کنترل سازمان بر علل پیدایی آنها ، طبیعتاً کنترل آن نیز بسیار دشوار است. فساد اداری به رفتاری اطلاق می شود که ضمن آن ، فرد به دلیل تحقق منافع شخصی و دستیابی به رفاه بیشتر و یا موقعیت بهتر ، خارج از چارچوب رسمی وظایف یک نقش دولتی عمل می کند فساد اداری از نظر نای رفتاری است که به دلیل جاه طلبی های شخصی ، معرف انحراف از شیوه عادی انجام وظیفه بوده و به صورت تخلف از قوانین و مقررات و انجام دادن اعمالی از قبیل ارتشا ، اختلاس و پارتی بازی و امثال آن تجلی می نماید . طبقه بندی های مختلفی برای پدیده ی فساد اداری وجود دارد ، برخی از صاحب نظران ، فساد را به دو دسته تصادفی و تعمدی، برخی به فساد فردی و گروهی، برخی به فساد کلان و خرد و جمعی دیگر به فساد سیاسی ، اداری ، انتخاباتی ، مالی و قانونی تقسیم می کنند. صاحبنظرانی نیز فساد را به سه گروه سیاه ، خاکستری و سفید تقسیم می کندمنظور از فساد اداری سیاه ، کارهایی است که از نظر توده ها و نخبگان سیاسی منفور بوده و عاملان آن باید و حتما تنبیه و مجازات شود . فساد اداری خاکستری ، مترادف کارهایی است که از نظر اکثر نخبگان سیاسی منفور است ؛ لیکن توده های مردم در مورد آن بی تفاوت هستند .
تأثیر تجدید ساختار بر ترمیم ساختار مالی با تأکید بر چرخه عمر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
147-170
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه توازن، شرکت ها دارای ساختار سرمایه هدف (یا بهینه) هستند که در آن، ارزش شرکت دارای حداکثر مقدار خود است و هر گونه انحراف از آن، موجب کاهش ارزش شرکت می شود. در این پژوهش با پیروی از مبانی نظری موجود، متغیرهای تبیین کننده ساختار سرمایه انتخاب شده و با استفاده از آن ها میزان انحراف ساختار سرمایه واقعی شرکت ها از ساختار هدف آن ها سنجیده شد؛ سپس تأثیر انحراف از ساختار سرمایه هدف بر ارزش شرکت موردبررسی قرار گرفت. بدین منظور از داده های 148 شرکت پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» در بازه زمانی سال های 1386-1396، رویکرد داده های ترکیبی و نیز رویکرد کنترل اثرات سال ها و صنایع استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با افزایش در انحراف ساختار سرمایه، ارزش شرکت کاهش می یابد. نتایج تحلیل های تکمیلی در شرکت هایی با ساختار سرمایه بیش اهرمی و کم اهرمی و نیز نتایج تحلیل های تکمیلی با استفاده از یک مجموعه جایگزین از متغیرهای تبیین کننده ساختار سرمایه به منظور سنجش میزان انحراف ساختار سرمایه، با یافته های اصلی پژوهش هم خوانی دارد. یافته های پژوهش با پیش بینی های مطرح در نظریه توازن سازگار است.
نقش کنترل های داخلی بر رابطه میان روابط سیاسی و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
سودها حاوی اطلاعات مهمی برای استفاده کنندگان داخلی و خارجی هستند و به وسیله مدیران مدیریت می شوند تا به سرمایه گذاران خارجی آگاهی دهند که عملکرد شرکت مطلوب است. هدف این پژوهش بررسی نقش کنترل های داخلی بر رابطه میان روابط سیاسی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1398 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد میان ارتباطات سیاسی و مدیریت سود رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و افزایش کنترل های داخلی باعث کاهش تأثیر روابط سیاسی بر مدیریت سود می شود.
بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر کیفیت حسابرسی داخلی و تصمیم گیری مدیران
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهمی که در سال های اخیر در پی رسوایی های گسترده مالی در سطح شرکت های بزرگ مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و به عنوان یکی از موضوعات مهم برای سرمایه گذاران مطرح شده، موضوع حاکمیت شرکتی است که به لزوم نظارت بر مدیریت شرکت و به تفکیک واحد اقتصادی از مالکیت آن و در نهایت حفظ حقوق سرمایه گذاران و ذینفعان می پردازد. نقش حاکمیت شرکتی در تصمیمات مدیریت از جمله مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس دارای اهمیت می باشد. حاکمیت شرکتی منجر به ایجاد فرصت مناسب برای مدیران می شود تا علاوه بر بهبود روند کسب سود در شرکت ها، سطح کیفیت حسابرسی داخلی را بهبود بخشد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر کیفیت حسابرسی داخلی و تصمیم گیری مدیران می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی سال های 1393 الی 1398 به تعداد 83 شرکت به عنوان حجم نمونه با انتخاب گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که حاکمیت شرکتی بر کیفیت حسابرسی داخلی و تصمیم گیری مدیران تاثیر معنادار و مثبتی دارد.
بررسی رابطه بین ویژگیهای شرکتی و ریسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل سه عاملی فاما و فرنچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
177-196
حوزههای تخصصی:
در ادبیات اقتصادی و سرمایه گذاری، ریﺴک سیستماتیک به عنوان پیامد ناشی از رفتار متغیرهای عمدتاً اقتصادی و سیاسی نقش موثری بر عملکرد بازارهای مالی دارد. علیرغم مطالعات صورت گرفته پیرامون نقش ریسک سیستماتیک بر بازارهای سهام، نظر تغییر عوامل بنیادی این نوع ریسک در دوره های زمانی مختلف (مارمولینرو و همکاران، 2017) و فقدان وجود الگویی کامل و کاربردی، نیاز به تحقیقات بیشتر از جنبه های مختلف در این زمینه را می طلبد. از اینرو در مطالعه حاضر ابتدا ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ محاسبه و در ادامه به بررسی تاثیر ساختار سرمایه ( نسبت بدهی)، میزان سرمایه گذاری بلندمدت و اندازه شرکت ( از بعد ارزش) بر ریسک سیستماتیک شرکتها طی دوره 95-1390 با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی (SYS-GMM) پرداخته است. بطور روشن، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا ساختار سرمایه، میزان سرمایه گذاری بلندمدت و اندازه ارزش بازار شرکت در اثرپذیری شرکت ها از ریسک سیستماتیک نقش اساسی دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار سرمایه و اندازه شرکت ها تاثیر مثبت و معناداری و سرمایهگذاری بلندمدت تاثیر منفی و معناداری بر ریسک سیستماتیک شرکت ها دارد. نتایج از حیث کاربردی می تواند برای شرکتهای سرمایه گذاری، سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه کشور بسیار با اهمیت می باشد.
نقش روانشناختی محیط کار و جامعه پذیری سازمانی در بهبود اخلاق حسابرسان از طریق کاهش رفتارهای انحرافی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حرفه حسابرسی، برای توسعهاخلاق حسابرسان، نیازمند اصلاح انحراف ها و ارتقای پیش نیازهای اخلاقی و رفتاری است تا بتواند اعتماد و اطمینان جامعه را کسب نموده، با درک حساسیت و نگرانی های ذی نفعان، آن ها را مطمئن سازند. جامعه حسابرسی برای تحقق این ایده، باید با حساسیت بیشتری در محیط کار، هرگونه انحراف ها و رفتارهای نامعقول را کاهش دهد و به حداقل برساند. هدف این پژوهش بررسی نقش روانشناختی محیط کار و جامعه پذیری در بهبود اخلاق حسابرسان از طریق کاهش رفتارهای انحرافی است. داده های پژوهش در جامعه آماری حسابرسان عضو جامعه حسابداری رسمی ایران با 367 پرسش نامه براساس روش در دسترس تکمیل گردید و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شد. نتایج نشان می دهد که روانشناختی محیط کار و جامعه پذیری سازمانی تأثیر بسزایی در بهبود اخلاق حسابرسان با کاهش رفتارهای انحرافی داشته و با تقویت این معیارها می توان رفتارهای انحرافی را کنترل و انگیزه شخصی و جو اخلاقی را در محیط کار حسابرسان بهبود بخشید.
خبر خوب، خبر بد، تغییرات اعضای هیات مدیره و مدیر عامل
حوزههای تخصصی:
از گذشته تا کنون مسئله اخبار صادر شده توسط سیستم حسابداری و تأثیر آن ها بر بازار و سرمایه-گذاران در پژوهش های بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته است و لیکن در معدود پژوهشی اثر این اخبار بر ارکان راهبری شرکت بررسی گردیده است. این که اخبار حسابداری بتواند در جابه جایی و یا ترکیب اعضای هیأت مدیره اثر داشته باشد می تواند به ابزاری جهت ابقای ارکان راهبری شرکت مبدل گردد. در این پژوهش ارتباط میان اخبار خوب و بد با تغییر مدیر عامل و نیز تغییر اعضای هیأت مدیره برای نمونه آماری متشکل از 236 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1387 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش که با مبنا قرار دادن فزونی بازده دارایی ها از نرخ سود سپرده یکساله بانکی به عنوان خبر خوب صورت پذیرفت، نشان می دهد که بین خبر خوب و یا بد صادر شده توسط سیستم حسابداری شرکت ها و تغییر مدیر عامل و همچنین تغییر اعضای هیأت مدیره رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین وجود ارتباط مثبت معنادار بین تغییر مدیر عامل و تغییر اعضای هیأت مدیره و وجود ارتباط منفی معنادار بین تغییر مدیر عامل و نوع گزارش حسابرس و در نهایت عدم وجود ارتباط معنادار بین تغییر سهامداران اصلی با تغییر مدیر عامل و همچنین تغییر اعضای هیأت مدیره از دیگر نتایج این پژوهش هستند.
بررسی ارتباط ویژگی های تیم ارشد مدیریت و مدیریت سود تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
ویژگی های هیئت مدیره به عنوان ابزاری کنترلی در شرکت، تعیین کننده قدرت هیئت مدیره است، بنابراین ویژگی های هیئت مدیره، عامل مهمی در توضیح توانایی اعضاء برای انجام وظایف و کمک به عملکرد شرکت میباشد. هیئت مدیره نقش مهمی در مدیریت سود دارد و میتواند باعث کاهش دستکاری و مدیریت سود شود. در این پژوهش به بررسی ارتباط ویژگی های هیات مدیره با مدیریت سود پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی قلمرو زمانی سالهای 1393 تا 1397 است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است و از روش اقتصادسنجی دادههای تابلویی برای برآورد مدلهای پژوهش استفاده میشود. نتایج نشان داد که سطح تحصیلات هیات مدیره با مدیریت سود بر مبنای تعهدی رابطه ندارد، اما تخصص مالی و سابقه کار بیشتر اعضای هیات مدیره می تواند باعث افزایش مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی گردد.
سواپ نکول اعتباری؛ تدقیقی در تمیز ماهیت آن از بیمه اعتبار و امکان سنجی فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک اعتباری به مثابه احتمال نکول بدهکار در پرداخت دیون، منجر به دست یازیدن طلبکاران به ابزاری جهت پوشش آن گردیده است. سواپ نکول اعتباری به عنوان یکی از اوراق مشتقه در شمار کارآمدترین ابزارهای مدیریت ریسک است. چه اینکه علاوه بر مدیریت ریسک، امکانی جهت رواج بازارهای ثانویه و تعمیق بازار سرمایه فراهم می آورد. بیمه اعتبار نیز گونه دیگری از ابزار مدیریت ریسک اعتباری است که در بسیاری از موارد با سواپ نکول خلط می گردد. تشبیه سواپ نکول اعتباری به بیمه اعتباری نه تنها در نظام حقوقی و فقهی ما که در حقوق غرب نیز ریشه دارد. با توجه به پذیرش شرعی بیمه در فقه اسلام، از این تشبیه به منظور توجیه فقهی و شرعی قرارداد سواپ نکول اعتباری استفاده گردیده است. در این پژوهش با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانه ای، تلاش شده علاوه بر ترسیم مرزی میان این دو نهاد، ایرادات فقهی وارد شده بر سواپ نکول اعتباری نیز شرح گردیده و امکان پذیرش این عقد به عنوان یک عقد مستقل موردارزیابی واقع گردد. با این توضیح که تشخیص ماهیت سواپ نکول اعتباری، در سنجش صحت انعقاد چنین عقدی از منظر فقهی اثرگذار خواهد بود و این بحث از این حیث حائز اهمیت است که امکان پذیرش سواپ نکول از منظر شرع و مآلاً در بازار سرمایه ایران را نمایان می سازد.
بررسی ارتباط نوع مالکیت و عملکرد مالی با سیاست مالیاتی شرکت ها: شواهدی از شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین سیاست مالیاتی از سوی ارکان مدیریتی شرکت همواره از موضوعات چالش برانگیز و موردتوجه سهام داران و سیاست گذاران بوده است. با مرور ادبیات موضوع دو نوع کلی از سیاست مالیاتی که شرکت ها اتخاذ می نمایند قابل تشخیص و تمایز است. سیاست متهورانه مالیاتی در مقابل سیاست محافظه کارانه مالیاتی. بر اساس سیاست محافظه کارانه مالیاتی شرکت ها بدون تلاش برای کاهش مالیات پرداختی خود تمام جزئیات درآمدی خود را ابراز می نمایند درحالی که شرکت هایی که سیاست مالیاتی خود را متهورانه تدوین می کنند جهت جلوگیری از خروج نقدینگی در قالب مالیات تلاش می کنند. هدف از انجام این پژوهش بررسی این نکته است که آیا نوع مالکیت شرکت و نیز وضعیت عملکرد آن تأثیر معناداری بر تدوین سیاست مالیاتی از سوی شرکت ها دارد یا خیر. در این پژوهش با به کارگیری روش رگرسیون جهت آزمون فرضیه های پژوهش، به بررسی نمونه ای متشکل از 137 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طول دوره 1389 لغایت 1393 یعنی 685 سال-شرکت پرداخته شده است تا اثرات نوع مالکیت شرکت و نیز عملکرد مالی بر برنامه ریزی مالیاتی شرکت مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که با افزایش میزان مالکیت سرمایه گذاران نهادی و سرمایه گذاران دولتی در شرکت، سیاست مالیاتی متهورانه تر می شود. سایر نتایج نشان دهنده آن است که عملکرد مالی، تأثیر معنی داری بر سیاست مالیاتی شرکت ندارد.