فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
به نظر میرسد در پارادایمهای جدید، سازمانها به جای تاکید بر شیوههای سنتی و مکانیکی در جهت مفاهیمی همچون سازمان معنویت گرا، سازمان ایمان محور و یا سازمان اخلاق گرا متمایل شدهاند. تغییرات بنیادی در حال شکلگیری در محیط کار است و معنویت یکی از موضوعات اساسی در این زمینه خواهد بود. هدف از انجام این تحقیق دست یابی به مدلی جامع برای آموزش عالی ایران با رویکرد سازمان معنویتگرا است. در این مطالعه از روش تحقیق کیفی( دلفی ) وکسب نظر خبرگان مدیریت وسازمان برای دستیابی به ابعاد ومولفههای موثر بر ایجاد سازمان معنویتگرا استفاده شده است. یافتهها : این روش در چهار دور انجام شد.وحدود 96 مولفه شناسایی شدند که در ضمن فرایند دلفی پس از حذف مولفههای با میانگین پایین، 13 بعد اصلی و 47 مولفه شامل: عوامل سازمانی،عوامل فردی ،عوامل محیطی از طریق فضای معنوی سازمان در ایجاد سازمان معنویتگرا موثر بودند و فضای معنوی سازمان در ایجاد سازمان معنویتگرا نیز موثر بود. که در نهایت مدل مفهومی سازمان معنویتگرا طراحی گردیده است.
بررسی تجربی مدل بسط یافته هویت سازمانی باتوجه به ویژگی های شخصیتی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه بین عدالت سازمانی ادراک شده و وجدان کاری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوارسگان(اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انگیزی و مهارتهای اجتماعی با رضایت شغلی مورد تأیید قرار گرفت
بررسی عوامل مرتبط با حفظ و نگه داری کارکنان در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
کاوش و طراحی مدل اجرایی اثربخشی آموزش سازمانی: مطالعه ای مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیت های روش پژوهش نظریه زمینه ای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکت کنندگان دوره های آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد کارکنان بر مبنای عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفه ای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفه ای مشارکت می کنند. مشارکت آن ها در آموزش و یادگیری حرفه ای از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت می پذیرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالا دستی آموزش، شایسته سالاری و چگونگی اجرای قوانین بستری خاص برای راهبردهای آموزش کارکنان و مدیران فراهم می آورند. همچنین راهبردهای ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیت سازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزم های انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمان بندی آموزش، روش های بین فردی، آموزش بین المللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرش سنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرایط مداخله گر سازمانی مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازی کاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای اثربخشی آموزش در کنش و واکنش سازنده با عوامل زمینه ای و محیطی پیامدهای مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکل گیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
بررسی رابطه بین عوامل شخصیتی و سکوت کارکنان دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه از کارکنان انتظار می رود که با دانش، ایده ها، نظرات و پیشنهادات خود درجهت توسعه سازمان مشارکت داشته باشند، اما گاهی اوقات آنها ترجیح می دهند که سکوت پیشه کنند. نوع شخصیت فرد، در تصمیمگیری درباره اینکه درمورد مسائل سازمانی، حرف خود را بزند، میتواند نقش مهمی ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل شخصیتی در شکلگیری سکوت کارکنان صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت (حدود340 نفر) و حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان حدود 180 نفر برآورد شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه می باشد. دادههای جمع آوری شده با نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شده و نتایج نشان میدهد که ابعاد شخصیتی برونگرایی، گشودگی و وظیفه شناسی رابطه منفی و معناداری با سکوت دارند؛ در حالی که بین سازگاری و سکوت، رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد؛ ضمن آنکه بین بعد شخصیتی روان رنجوری با سکوت رابطه معناداری مشاهده نشد.
تفویض اختیار و توانمند سازی کارکنان
حوزههای تخصصی:
شایستگی های نوین سرمایه های انسانی در نظام آموزش سازمان های پیشرو
حوزههای تخصصی:
نقش اعتماد بین فردی و تسهیم دانش در سازمان (مطالعه موردی: ستاد شرکت ملی گاز ایران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد از راه ایجاد همکاری و همبستگی بین اعضای گروه، موجب توسعه و ارتقای روحیه گروهی می شود و به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بازده گروه و در نهایت بر عملکرد سازمان تأثیر می گذارد. تسهیم دانش در سازمان ها به یادگیری سریع تر فردی و سازمانی منجر شده، خلاقیت را افزایش داده و به بهبود عملکرد فردی و سازمانی منتهی می شود. بنابراین سازمان ها تسهیم دانش را تقویت و کارکنان خود را به این امر تشویق می کنند. اعتمادسازی در سازمان و شناخت ارتباط آن با تسهیم دانش به ویژه برای کسب مزیت رقابتی سازمان ها مهم است. تحقیق حاضر با هدف «شناسایی نقش اعتماد بین فردی با تسهیم دانش در ستاد مرکزی شرکت ملی گاز ایران» انجام شد. داده های مربوط به اعتماد و تسهیم دانش جمع آوری و با روش همبستگی تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق، همبستگی مثبت و معنی دار بین اعتماد بین فردی با تسهیم دانش و مؤلفه های آنها را تأیید کرد.
مدیریت استعداد: مدیریت استعداد: ارتباط کلیدی عملکرد با یادگیری (تجربه های طلایی)
حوزههای تخصصی:
"شرکت Plateau ازجمله شرکتهایی است که به سازمانها در شبیه سازی و توسعه مدیریت استعدادها کمک می کند و آنها را توانمند سازد . Plateau در ارائه محصولات و خدمات لازم برای برنامه های جانشین پروری، جبران خدمت، مسیر شغلی و مدیریت یادگیری، سازمانها را مورد حمایت قرار می دهد . این شرکت یازده سال پیش تاسیس شد و طی این سالها توانست درآمد و رشد چشمگیری داشته، برنده جوایز متعدد و مختلفی شود . شرکتهای موفقی نظیر GE ، NASA و Nestle از جمله مشتریان این شرکت به شمار می روند .
"
توانمند سازی کارکنان
منبع:
کنترولر ۱۳۸۴ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و چابکی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کمک سبک رهبری تحول آفرین، بهتر می توان استعداد های انسانی سازمان ها را بالا برد و از ظرفیت ها و انرژی فزاینده ی آنها در حرکت به سمت تحقق هدف ها و دورنمای سازمانی بهره گرفت. نیروی انسانی را نیز باید به عنوان مهم ترین سرمایه ی سازمان دانست که نقش کلیدی و مهمی در دست یابی سازمان به اهدافش دارد. برهمین اساس در این پژوهش سعی برآن شده است که رابطه ی رهبری تحول آفرین و چابکی کارکنان در دانشگاه یزد مورد بررسی قرار گیرد. جامعه ی آماری این پژوهش،کارکنان دانشگاه یزد (غیر از اعضای هیئت علمی) می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 115نفر انتخاب و پرسش نامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان داد که رابطه ای مثبت و معنادار بین رهبری تحول آفرین و چابکی نیروی انسانی وجود دارد. به عبارت دیگر، رهبری تحول آفرین می تواند چابکی نیروی انسانی را افزایش دهد. همچنین ابعاد رهبری تحول آفرین غیر از متغیرهای انگیزش الهام بخش و حمایت رشددهنده، رابطه ای مثبت و معنادار با چابکی نیروی انسانی دارند.
مدیریت بومی: چالشها و راهکارها
حوزههای تخصصی:
سالهاست که الگوهای مدیریت وارداتی غرب بی چون و چرا در کشورهای در حال توسعه به کار بسته میشود بی آنکه اثر بخشی مورد انتظار را داشته باشد . سؤالی که در این میان مطرح است آن است که چرا علیرغم سودمند بودن این الگوها در کشورهای مادر ، جهانشمولی و انتقال پذیری آنها به دیگر کشورها با تردید و ناکامی مواجه شده است . هدف این مقاله بررسی ابعاد مختلف این پرسش و دست یافتن به پاسخ مناسب به آن است . در این راستا محدودیتها و موانعی که خود را به عنوان مهمترین چالشهای انتقال و اقتباس از الگوهای مدیریت وارداتی مطرح میکنند با رویکردی محیطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ...
تبیین فرهنگ سازمانی مؤثر بر عملکرد ارتباطی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اذعان به اهمیت ارتباطات در سازمان به بررسی و تبیین فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در عملکرد ارتباطی سازمان می پردازد. ادبیات نظری این تحقیق به تشریح مؤلفه های فرهنگ شامل فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، توسعه گرا و گروهی و عملکرد ارتباطی سازمان با شاخص های ارتباطات برون سازمانی، ارتباطات درون سازمانی و ارتباطات بین فردی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران میانی نیروی هوایی ارتش ج.ا.ا است. در این پژوهش با توجه به محدودیت جامعه آماری کلیه افراد جامعه مورد تحقیق قرار گرفته و از روش سرشماری استفاده شده است. روش گردآوری داده ها پرسش نامه حضوری بوده و روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. برای تحلیل داده از آزمون های آمار استنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رتبه ای فریدمن استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری حاکی از تأیید دو فرضیه از سه فرضیه پژوهش است. همچنین اهمیت بالای فرهنگ گروهی در بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی از یافته های جانبی این تحقیق است. در پایان با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهادهایی ارائه شده است.
مروری انتقادی بر ارزیابی عملکرد و نحوه اعمال آن در سازمانها با تأملی بر برخی از سازمانهای ایران
حوزههای تخصصی:
هدف ارزیابی می تواند تشخیص کاستی ها و تعیین علمی نیازهای آموزشی و یا ارتقاء پاداش و افزایش حقوق و بالاتر از همه اجرای عدالت در سازمانها باشد . در این مقاله مجموعه این مفاهیم مورد بررسی قرار می گیرند . در ان تحقیق ارزیابی عملکرد از بعد نظری بررسی شده است . دلائل و ضرورت ارزشیابی عملکرد ، رابطه ارزشیابی عملکرد و کنترل ، اهداف و تاریخچه ارزشیابی عملکرد ، تفاوت ارزشیابی و مدیریت عملکرد و ابعاد سیستم مدیریت عملکرد مطالعه شده و سپس نحوه ارزشیابی عملکرد کارکنان در جمهوری اسلامی ایران بحث شده است .