فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و نمونه ی پژوهش شامل 157 نفر از کارکنان شرکت نورد و لوله اهواز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس اشتیاق شغلی (اسکاوفلی و همکاران، 2002)، مقیاس کنترل شغلی (جکسون و همکاران، 1993)، پرسشنامه ی رفتارهای کاری نوآورانه (کراس، 2004)، پرسشنامه ی سبک رهبری چند عاملی (باس، 1985)،و پرسشنامه ی دگرگون سازی شغلی (لاورنس، 2010) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمون های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی با دگرگون سازی شغلی رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، اشتیاق شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی از نقش عمده ای در تبیین واریانس دگرگون سازی شغلی برخوردار می باشند.
تعیین رابطه بین سبکهاى مدیریتى با وظایف مدیران دانشگاه علوم پزشکى کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
یکى از عوامل موثر در افزایش اثربخشى، کارایى و در نهایت بهره ورى، سبک رهبرى مدیران سازمان مى باشد. چون در سازمان ها هر موقعیتى سبک رهبرى خود را مى طلبد، آگاهى مدیران از الگوها و تئورى هاى رهبرى، انجام وظایف آنها را آسانتر نموده و باعث موفقیت سازمان ها در نیل به اهدافشان مى گردد. هدف اصلى از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین سبک هاى مدیریت مدیران رده هاى مختلف وظایف (برنامه ریزى، سازماندهى، کنترل) مدیران آموزشى و غیر آموزشى دانشگاه علوم پزشکى کرمان بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردى است که به صورت مقطعى (توصیفی- تحلیلى) انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه مدیران عالى و میانى دانشگاه تشکیل مى دهند. ابزار گردآورى اطلاعات شامل دو پرسشنامه بود. پرسشنامه ""الف"" سبک هاى رهبرى فیدلر ؛ و پرسشنامه ""ب"" عملکرد مدیران را مورد سنجش قرار مى داد. پس از سنجش روایى و پایایى، پرسشنامه ها بین مدیران دانشگاه توزیع شد. پردازش وتجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفى و استنباطى (فراوانى، میانگین و انحراف معیار، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون، آزمون HSD توکى و دانکن و ضریب همبستگى پیرسون و اسپیرمن) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها: حدود 49درصد مدیران از نظر برنامه ریزى و 48 درصد ایشان از نظر سازماندهى در سطح بالا و 40 درصد آنان از نظر کنترل در سطح متوسط بودند. سایر یافته ها نشان داد که بین سبک رهبرى مدیران ( وظیفه مدار - رابطه مدار) و برنامه ریزى، سازماندهى و کنترل آنها رابطه معنى دارى وجود دارد. همچنین بین میانگین کنترل مدیران در رده هاى مختلف سنى و بین میانگین سبک رهبرى مدیران در رده هاى مختلف سابقه خدمت تفاوت وجود داشت.
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده رهبران وظیفه گرا و رابطه گرا در برنامه ریزى و تعیین اهداف سازمانى عملکرد خوبى داشتند. همچنین نتایج نشان داد با سبک رهبرى مناسب در سازمان مى توان با سازماندهى، وظایف را براى بهبود عملکرد سازمان هماهنگ نمود. این بدان معنا است که هر قدر سبک هدایت و رهبرى مدیران با موقعیت ها و نیازمندى هاى زیردستانشان هماهنگ باشد مدیران در دستیابى به اهداف و اجراى وظایفى از قبیل برنامه ریزى، سازماندهى و کنترل موفق تر خواهند بود. از طرفى با توجه به اینکه رهبرى رابطه اى است بر اساس کنترل و نفوذ، رهبران وظیفه گرا و رابطه گرا با کنترل بر کارکنان اطمینان داشتند که به اهداف خود خواهند رسید. "
بررسی رابطه بین میزان مشارکت کاری کارکنان و منابع پنج گانه قدرت مدیران در بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت یکی از مهم ترین ارکان حیات، رشد و بالندگی یا مرگ سازمان و از جمله بیمارستان است. قدرت نیز یکی از عمده ترین مفاهیمی است که ضمن معطوف ساختن تلاش های نظری و بنیادی، در تمامی سطوح مدیریت و منابع انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. مدیرانی که منابع قدرت را می شناسند و آن را به کار می برند، دارای مدیریت اثربخش تر و عملکرد بهترهستند. با استفاده از منابع قدرتی که در اختیار مدیر است می توان مشارکت کاری کارکنان را افزایش داد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین مشارکت کاری کارکنان و منابع قدرت مدیران ( قدرت پاداش، اجبار، قانونی، تخصص و مرجعیت) در بیمارستان های دولتی منتخب شهر اصفهان در سال 88 بوده است.روش بررسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی– همبستگی و کاربردی است. جمعیت مورد مطالعه نمونه ای با 140 نفر از کارکنان بیمارستان های الزهرا، کاشانی، امین، عیسی بن مریم و نور در سال 1388 بودند که هم افراد و هم بیمارستان ها به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از دو پرسش نامه اعمال قدرت و مشارکت کاری استفاده گردید و برای بررسی رابطه بین امتیاز منابع قدرت و نمره مشارکت کاری کارکنان، همچنین برای بررسی رابطه بین دو متغیر مذکور با سن و سابقه خدمت از آزمون های T و همبستگی Pearson استفاده شد.یافته ها: طبق نتایج، «قدرت تخصص» با میانگین 60.89 بیشترین تاثیر بر مشارکت کاری کارکنان به عنوان یک عامل کیفی را نشان داد. رتبه بعدی تاثیر بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب به قدرت قانونی، مرجعیت، اجبار و پاداش اختصاص داشت. مشارکت کاری کارکنان نیز با میانگین 62.99 دارای نمره ای بالاتر از حد متوسط بود. اما در فرضیات این تفاوت ها از نظر آزمون های فرض رابطه معنی داری را نشان نداد.نتیجه گیری: در این تحقیق تاثیر منابع قدرت بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب مربوط به منابع تخصص، قانون، مرجعیت، اجبار و پاداش به دست آمد. البته علی رغم تفاوت چشم گیر در نتایج توصیفی تحقیق، مشارکت کاری کارکنان با منابع قدرت مدیران اختلاف معنی داری نداشت.
بررسی رابطة الگوی تبادل رهبر-عضو و رفتار شهروندی سازمانی: نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی رابطة الگوی تبادل رهبر-عضو و رفتار شهروندی سازمانی و نیز نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی و تعهد سازمانی انجام گرفت. نمونة آماری پژوهش حاضر 250 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون است که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های تبادل رهبر-عضو، توانمندسازی روان شناختی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی است. داده ها از طریق روش مدل سازی معادلات ساختاری و بوت استرپ تحلیل شد. تحلیل های مدل سازی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را تدیید کرد. نتایج حاکی از اثر مثبت مستقیم الگوی تبادل رهبر-عضو بر رفتار شهروندی سازمانی و اثر مثبت غیرمستقیم این متغیر از طریق توانمندسازی روان شناختی و تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی است. با توجه به نتایج به دست آمده یکی از روش های ترغیب کارکنان برای درگیری در رفتارهای فرانقش و انجام رفتار شهروندی سازمانی تقویت کیفیت ارتباطات رهبران و سرپرستان سازمان با کارکنان است.
عوامل کلیدی موفقیت توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک واقعیت قطعی سازمانی آن است که امروزه سازمان ها بر خلاف گذشته در یک محیط پیچیده و پویا فعالیت می کنند. در چنین محیطی تغییرات سریع و شدیدی رخ می دهد و رقابت در این محیط پیچیده یک عنصر حیاتی است. یکی از مؤلفه های مهم برای ورود سازمان ها به عرصه های ملی و بین المللی و رقابت در این عرصه ها نیروی انسانی توانمند می باشد. این تحقیق بر اساس نظریه شناخت اجتماعی[1]، که سه دسته عوامل کلیدی فردی، گروهی و سازمانی را در موفقیت ادراک افراد از احساس توانمندی بیان کرده، شکل گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی این عوامل در توانمندسازی کارکنان در حوزه ستادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با استفاده از روش تحقیق توصیفی-همبستگی انجام شده است. بنابراین با تدوین پرسشنامه و انجام تجزیه و تحلیل های مختلف از جمله تکنیک حداقل مربعات جزئی[2]، توسط نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مشخص شد که بین عوامل سه گانه ذکر شده و توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. [1] Social cognitive theory [2] Partial Least Squares
مدیریت منابع انسانی و روابط کار در سازمانهای چند بخشی
منبع:
تدبیر ۱۳۷۹ شماره ۱۰۶
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل سیستمی فرآیند پرورش منابع انسانی در مسجد؛ مطالعه موردی علل پویایی و حیات مسجد صنعتگران مشهد
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با رویکردی متفاوت از آنچه پیش از این به مسجد نگریسته می شده است، نظام مدیریت عملکرد یک مسجد موفق در یکی از شهرهای مذهبی ایران بررسی می گردد. مسجد مورد مطالعه در این تحقیق، مسجد صنعتگران مشهد است که در آن افراد با تکیه بر فرآیندها و اهداف اسلامی پرورش می یابند. هدف این تحقیق بررسی فرضیه خود مبتنی بر علل توفیق مسجد در مورد خاص مسجد صنعتگران است؛ یعنی فرضیه این مقاله در ابتدا بیان می کند به منظور استقرار مسجد در یکی از جایگاه های اصلی خویش (که همان پرورش اعضای جامعه اسلامی است)، باید به دقت شئون مسجد بر طبق تدابیر الهی اجرا گردد و این مهم ترین و شاید تنها کلید موفقیت باشد. سپس بر این اساس یک مدل مفهومی (مدل سیستمی فرآیند احیای مسجد) ارائه می شود و در قسمت دوم مقاله، عملکرد و دستاورد های یک مسجد مطابق با فرضیه مطرح شده در مقاله مطالعه می شود.
پرورش مدیران آینده با رویکرد توسعه مداری
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۶
حوزههای تخصصی:
طراحی و تایید مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ترکیب متفاوت عوامل موثر بر بهره وری کارکنان در سازمان های مختلف، این پژوهش با هدف طراحی مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری طبق نظر مدیران و سپس تایید مدل طراحی شده براساس دیدگاه کارکنان در دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردیده است. روش تحقیق، زمینه یابی از نوع پیمایشی است. دو جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه در سال 1389می باشد. حجم نمونه آماری مدیران 86 نفر وکارکنان 181 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه تایید گردید. برای شناسایی عوامل موثربر بهره وری کارکنان از روش دلفی استفاده شد و تعداد 59 شاخص در زیرمجموعه7 بعد مشخص گردید. ابعاد شامل کیفیت نیروی کار، ارتباط مدیران و کارکنان، فرهنگ سازمانی، ویژگی های محیط کار، فناوری، عوامل فردی و عوامل انگیزشی است. سپس مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از فن مدل سازی ساختاری تفسیری طبق نظر مدیران طراحی شد. مدل مذکور بر اساس دیدگاه کارکنان با روش رگرسیون چند متغیری در نرم افزار لیزرل موردآزمون و تایید قرار گرفت. نتایج آزمون بر معنادار بودن ضرایب مسیر بین ابعاد و نهایتا تایید مدل دلالت دارد. این مدل دارای دو سطح می باشد. بعد محیط کار به عنوان سنگ زیربنای مدل، سطح زیرین مدل و دیگر ابعاد سطح بالایی مدل را تشکیل می دهند. بنابراین فرآیند بهره وری کارکنان دانشگاه می بایست با بعد محیط کار شروع شود تا زمینه برای بهره ور شدن سایر ابعاد در سطح بالاتر فراهم گردد.
نقش میانجی یادگیری سازمانی در رابطه بین شیوه های مدیریت منابع انسانی و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، جزء پژوهش های توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوه های مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونه های پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضیه های پژوهش براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوه های مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیش بینی کننده سطح نوآوری سازمان می باشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه می نماید.
ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکت های ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهم ترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در شیوه مدیریت منابع انسانی، نقش مهمی در جذب و نگهداشت افراد مستعد و متخصص ایفا می کند. هدف این پژوهش کیفی، ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار بر اساس فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بوده است که در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایران انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، صاحب نظران و خبرگان دارای زمینه علمی و سابقه مرتبط با موضوع پژوهش در سه شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایریسا، همکاران سیستم و مهندسی نرم افزار رایورز بودند که این سه شرکت با استفاده از روش نمونه گیری موارد مطلوب، جهت مطالعه انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، اهداف، معیارهای ارزیابی و پیامدهای حاصل از مدیریت منابع انسانی پایدار در هر یک از کارکردهای مدیریت منابع انسانی (جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگهداشت، جبران خدمت و خروج کارکنان) شناسایی شدند. یافته های پژوهش حاضر حاکی از پتانسیل بالای مدیریت منابع انسانی پایدار در بهبود مزیت رقابتی، پایداری سازمانی و افزایش بهره وری و ایجاد موقعیت استراتژیک برای سازمان ها بوده است.
ارزیابی درونی گروه آموزشی شیمی دارویی دانشگاه علوم پزشکی تهران
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارت است از: تعیین کیفیت عوامل تشکیل دهنده گروه شیمی دارویی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها جهت بهینه سازی فعالیت ها در گروه مورد مطالعه در این ارزیابی عوامل نه گانه 1- رسالت ها و اهداف؛ 2- ساختار سازمانی و مدیریت؛ 3- هیات علمی؛ 4- دانشجویان؛ 5- فرآیند تدریس و یادگیری؛ 6- دوره های آموزشی و برنامه درسی؛ 7- دانش آموختگان؛ 8- امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی؛ و 9- پژوهش، توسط 61 ملاک و 172 نشانگر از نظر میزان مطلوب بودن مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت نمره دهی به سوالات پرسشنامه، از مقیاس پنج گزینه ای لیکرت 1 (1- 1.75= نامطلوب، تا 5-4.2= کاملا مطلوب) استفاده شد. در نهایت داده های حاصله با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و با استفاده از ابزار نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
طراحی و تبیین مدل تأثیر مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل تأثیر مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی با توجه به نقش ادراک کارکنان از عدالت سازمانی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارکنان شرکت مخابرات استان سیستان و بلوچستان هستند که از این جامعه نمونهای به حجم 186 کارمند به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. روش پژوهش مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. جهت تعیین پایایی از روش آلفای کرانباخ و جهت تعیین روایی از تکنیکهای تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از تکنیک تحلیلهای کواریانس و ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل 50/8 استفاده شد.نتایج بیانگر آن است که: مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی و عدالت سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار در سطح 01/0 دارد. همچنین مدیریت تنوع از طریق ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار در سطح 01/0 دارد و ادراک کارکنان از عدالت سازمانی نیز بر روی تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار در سطح 01/0 دارد. مدل ساختاری پژوهش دارای برازش و قابلیت کاربرد است.
اثر مدلهای آموزشی در یادگیری
حوزههای تخصصی:
آموزش و نقش آن در توسعه منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
میزان توانایی سازمانها و شرکتها و مؤسسات آموزش در شناسایی و حفظ نیروی کار واجد شرایط میباشد ، یکی از عوامل مورد توجه در اتخاذ این توانایی پرورش و توسعه سرمایه انسانی در این مؤسسات است ، سرمایه و توسعه نیروی انسانی به تواناییها و قابلیتهای سازنده و کارآمد افراد اشاره به این دارد تواناییها و قابلیتها شامل دانش ، مهارتها و تجربه میشود که دارای ارزش اقتصادی هستند . متغیرهای چندی در تعیین سرمایه انسانی یک کشور دخیلند و مهمترین عامل فرصتهای تحصیلی و آموزشی مهیا برای نیروی کاری در سازمانها است...
رابطه ارزش های فردی و سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت آلومینیم المهدی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ""شناسایی رابطه بین ارزش های فردی و سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان شرکت آلومینیم المهدی استان هرمزگان"" انجام شد. اعضای جامعه آماری در زمان اجرای تحقیق1000 نفر بود و با استفاده از نمونه گیری از جامعه محدود(فرمول کوکران) نمونه ای برابر با 165 نفر برای آن برآور شد. از پرسشنامه¬¬¬ شوارتز برای سنجش «ارزش های فردی»، از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش «ارزش های سازمانی» و از پرسشنامه بالفور و وکسلر نیز برای سنجش «تعهد سازمانی» کارکنان استفاده گردید. ضریب پایایی مربوط به پرسشنامه ها به ترتیب 90%، 81% و73% به دست آمد. مبتنی بر روش همبستگی، داده های تحقیق با نرم افزارSPSS تحلیل و فرضیه های تحقیق نیز با فنون آمار استنباطی آزمون شد. نتایج ضمن تأیید همه فرضیه های تحقیق، نشان داد که همبستگی نسبتاً قوی میان ""ارزش های فردی"" با ""تعهد پیوستگی"" وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری میان ارزشهای سازمانی با تعهد همانند سازی و تعهد مبادله ای مشاهده شد.
عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
حوزههای تخصصی:
مدل امتیازات متوازن الگویی برای سنجش عملکرد در بخش دولتی
حوزههای تخصصی:
مدل امتیازات متوازن مدل کیفی و جامع برای مدیریت عملکرد سازمانها است. این مدل با تمرکز بر استراتژیهای سازمان و ایجاد تعامل در حوزه های مهم سازمان امور مالی، مشتریان یا ارباب رجوع، فرایندهای داخل سازمانی و رشد و یادگیری سعی در مدیریت و ارزیابی سازمانهای پیچیده دارد. در این مقاله ضمن بیان مفهوم، شیوه کاربرد مدل امتیازات متوازن در سازمان و نقاط قوت و ضعف آن تشریح شده است. در پایان دلایل کارآمدی مدل مذکور در بخش دولتی بیان گردیده است.
تبیین رفتارهای شهروندی سازمانی مبتنی بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است با نگاهی علمی به ابعاد مغفول مانده یا کمرنگ در حوزه توسعه سازمانی و تحول نظام اداری، تمرکز خویش را بر رفتارهای کارکنان در سازمانها قرار دهد و با مرور تجربیات و دستاوردهای علمی در این حوزه بر نوع مشخصی از این رفتارها یعنی رفتارهای شهروندی در سازمانها تأکید کند. تلاش نویسندگان این است تا با مروری بر رویکردهای فلسفی و الگوهای شناخته شده در این حوزه با رویکردی انتقادی به دیدگاهها و الگوهای موجود با الهام از آموزههای اسلامی، الگویی از رفتارهای شهروندی سازمانی مبتنی بر رویکرد اسلامی عرضه کنند. ابتدا مفهوم رفتارهای شهروندی سازمانی تشریح شده و الگوها و ادبیات این حوزه مورد بحث قرار گرفته و سپس با ورود به فضای نظریهپردازی در حوزه مدیریت بومی، مبانی لازم برای مفهومسازی رفتارهای شهروندی از دیدگاه دینی فراهم شده است. در این راستا با اتخاذ رویکرد کیفی در پژوهش و با بهرهگیری از روش فراترکیب، متون مربوط شناسایی، و پس از ارزیابی، تعدادی از آنها برای استفاده در این پژوهش انتخاب شد. در گام بعد، متون انتخابی با هدف استخراج مصداقهای رفتارهای شهروندی مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام با طبقه بندی این مصداقها در قالب مفاهیم و مقولههای مختلف، رفتار شهروندی از دیدگاه اسلامی مفهوم سازی شد.