فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
240-256
حوزههای تخصصی:
یادگیری زدایی سازمانی توجه محققان بسیاری را معطوف خود نموده است و این مهم به عنصر مهم نوآوری و فرآیندهای تغییرات پایدار فردی و سازمانی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیامدهای یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از روش فراترکیب است. در راستای این روش پس از فیلتر مقالات، در نهایت تعداد 40 تحقیق که بطور مستقیم به موضوع پیامدهای یادگیری زدایی سازمانی پرداخته بودند وارد مرحله تحلیل در نرم افزار مکس کیودا شدند. پس از مرحله تلفیق تعداد 28 رمز متمایز شناسایی، و از بین رمزهای شناسایی شده رمزهای؛ خروجی های نوآوری با 6 ارجاع، یادگیری مجدد و انعطاف-پذیری سازمانی با 4 ارجاع، و نوآوری رادیکال و عملکرد کلی با 3 ارجاع به ترتیب بالاترین تعداد ارجاعات را در متون پژوهشی داشتند. در سطوح انتزاع بالاتر رمزها در قالب 11 مفهوم و در نهایت در قالب 6 مقوله (توانمندی های نوآورانه، ارتقاء موضع رقابتی در زنجیره ارزش، کارآفرینی سازمانی، چابکی و تحول سازمانی، مدیریت دانش مشارکتی، و توانمندسازی منابع انسانی) قرار داده شدند.
تأثیر گروه خونی بر بطالت اجتماعی با نقش میانجی تیپ شخصیتی دیسک (موردمطالعه: کارکنان شرکت شاتل تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارهای گروهی هم برای افراد و هم برای سازمان مفید است و در صورت اجرای درست باعث پیشرفت سازمان می شود. اما گاهی اوقات بعضی مشکلات و موانع بهره وری گروه های کاری را کاهش می دهد. یکی از این موانع پدیده بطالت اجتماعی است که به معنای کاهش کارایی افراد در کارهای گروهی به نسبت کارهای فردی می باشد. شناخت عوامل تأثیرگذار بر بطالت اجتماعی در کاهش تأثیرات منفی این پدیده مؤثر است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گروه خونی بر بطالت اجتماعی با نقش میانجی تیپ شخصیتی دیسک می پردازد. جامعه آماری پژوهش 750 نفر از کارکنان شرکت شاتل هستند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 256 نفر تعیین شد. پژوهش از منظر هدف کاربردی، ازنظر ماهیت داده ها کمّی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. گردآوری داده ها به وسیله پرسش نامه انجام شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد گروه خونی تأثیر معنی داری بر بطالت اجتماعی دارد. تأثیر تیپ شخصیتی دیسک بر بطالت اجتماعی و همچنین تأثیر گروه خونی بر بطالت اجتماعی با نقش میانجی تیپ شخصیتی دیسک نیز تأیید شد ولی گروه خونی بر تیپ شخصیتی دیسک تأثیر معنی داری نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که گروه خونی افراد بر بطالت اجتماعی تأثیر معنی داری دارد و میزان بروز بطالت اجتماعی در میان افراد با گروه های خونی A بیشتر از سایر گروه های خونی است.
بررسی نقش تلنگر سازمانی، هوش هیجانی و انگیزش درونی در ایجاد رفتار زیست محیطی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
103 - 125
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست طبیعی می تواند محیط درون سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد، زیرا سازمان ها به منابع طبیعی وابسته هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تلنگر سازمانی، هوش هیجانی و انگیزش درونی کارکنان بر ایجاد رفتار زیست محیطی در سازمان انجام شده است. این مطالعه ازلحاظ هدف، کاربردی، از نوع توصیفی است و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در این مطالعه 212 نفر از کارکنان شهرداری شیراز هستند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. نتایج نشان می دهد که تلنگر سازمانی بر انگیزش درونی تأثیر منفی و معنی داری دارد اما هوش هیجانی تأثیر مثبت و معنی داری بر میزان انگیزش درونی کارکنان می گذارد. نتایج پژوهش اثر مثبت و معنی دار انگیزش درونی و رفتار زیست محیطی کارکنان را تأیید کرد. همچنین انگیزش درونی در سازمان، ارتباط میان تلنگر سازمانی و رفتار زیست محیطی کارکنان را میانجی گری نمی کند، ولی ارتباط میان هوش هیجانی و رفتار زیست محیطی کارکنان را میانجی گری می کند.
گونه شناسی فرهنگ های یادگیری محیط کار در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
188-198
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع فرهنگ های یادگیری محیط کار در سازمان های ایرانی می باشد. روش تحقیق گراندد تئوری از نوع کلاسیک است که توسط گلیزر مطرح شده است. برای جمع آوری داده ها، 98 نفر از کارکنان سازمان های تولیدی، خدماتی و بازرگانی در سه بخش دولتی، خصوصی، و خصولتی در طول یک دوره 4 ساله مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته یا عمیق بود، به طوری که چند سوال کلی از تمامی شرکت کنندگان در پژوهش پرسیده شد و سوالات بعدی بر اساس شرایط مصاحبه و داده های کسب شده مطرح می شدند. نمونه گیری در پژوهش حاضر به صورت هدفمند و با به کارگیری دو راهبرد نمونه گیری با حداکثر تنوع و نمونه گیری نظریه ای انجام شده است. نهایتاً داده های حاصل نیز به طور مستمر با استفاده از دو راهبرد بازبینی اعضاء و ممیزی همکاران اعتباربخشی شدند. تحلیل داده های این پژوهش بر اساس چارچوب گراندد تئوری کلاسیک (گلیزی) در دو گام کدگذاری جوهری و کدگذاری نظریه ای صورت پذیرفت. براساس تحلیل های صورت گرفته، انواع فرهنگ های یادگیری در سازمان های ایرانی به شرح ذیل می باشند: فرهنگ یادگیری بازدارنده، فرهنگ یادگیری جزم گرایانه، و فرهنگ یادگیری الزام آور. عوامل موثر در شکل گیری این فرهنگ ها را می توان رویکرد مدیران، نگرش های همکاران و انتظار نسبت به ارتقاء در محیط کار دانست.
طراحی مدل عوامل مؤثر بر نگه داشت سرمایه انسانی مبتنی بر برند کارفرما با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: شرکت بیمه البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
551 - 575
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه انسانی مهم ترین سرمایه هر سازمانی محسوب می شود و نگه داشتن کارکنان مستعد یکی از معضلات بزرگ مدیریت منابع انسانی در عصر رقابتی امروز است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نگه داشت سرمایه انسانی مبتنی بر برند کارفرما بود. این پژوهش پژوهشی کاربردی است که از لحاظ گردآوری داده جزء پژوهش های پیمایشی محسوب می شود. مؤلفه های تأثیرگذار بر نگه داشت سرمایه انسانی با مرور پیشینه تحقیق و بررسی مراجع مرتبط استخراج شد و با استفاده از روش دلفی متغیرهای تأثیرگذار توسط خبرگان پژوهش غربال و تأیید شدند. خبرگان پژوهش 10 نفر از کارشناسان و مدیران و استادان دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. پس از تأیید مؤلفه ها، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) برای طراحی مدل و از تحلیل میک مک برای تحلیل مدل استفاده شد که به نظر می رسد با این روش برای اولین بار تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل مختلف در نقش آفرینی برند کارفرما برای نگه داشت سرمایه انسانی تعیین شده است. با اجرای این روش 14 مؤلفه تأثیرگذار بر نگه داشت سرمایه انسانی در 5 طبقه دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان داد عواملی چون فرهنگ سازمانی، اعتماد سازمانی، ارزش های اصلی، و شرایط کاری انعطاف پذیر بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیرهای دیگر دارند و با تغییر آن ها کل سیستم دچار تغییر می شود.
الگوی معماری مسئولیت های اجتماعی مدیریت منابع انسانی براساس راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی معماری مسئولیت های اجتماعی مدیریت منابع انسانی براساس راهبردها بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) بود. در مرحله کیفی از تحلیل مضمون و ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شد. در مرحله کمی روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه به کار گرفته شد. جامعه آماری مرحله کیفی، در گام پیشینه پژوهی، همه پژوهش های موجود در پایگاه های اطلاعاتی در طول سال های 1980-2019 و در گام مصاحبه، خبرگان بود. جامعه آماری مرحله کمی پژوهش، مدیران منابع انسانی همه شرکت های دولتی وزارت نفت بود. با استفاده از نتایج بخش کیفی، مدل اولیه با 82 مضمون پایه، 22 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر ترسیم شد. یافته های بخش کمی نشان داد، راهبرد 5 شرکت اثرگذار، 8 شرکت تطبیقی، 3 شرکت دفاعی و درنهایت 2 شرکت واکنشی بود. مطابق یافته ها تعداد شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد تأییدشده در هرکدام از شرکت های اثرگذار، تطبیقی، دفاعی و واکنشی به ترتیب (73، 21، 4) (52، 19، 4) (33، 15، 4) و (28، 14، 4) بود. نتایج پژوهش نشان داد در شرکت های اثرگذار به مسئولیت های اجتماعی توجه بیشتری می شود.
منابع انسانی راکد پیشران یا بازدارنده عملکرد سازمان: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
1 - 23
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجود منابع انسانی بیش از نیاز واقعی در سازمان، تأثیرهای متفاوت و گاه متناقضی بر عملکرد سازمان در پی دارد. به منظور شناخت بهتر این تأثیرها و مدیریت مؤثر این وضعیت، پژوهش حاضر، به مرور نتایج مطالعات انجام شده در خصوص تأثیر منابع انسانی راکد بر عملکرد سازمان پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کیفی، کاربردی، تفسیری و استقرایی است. منابع اطلاعاتی آن را مقاله های منتشر شده در خصوص منابع انسانی راکد در دو پایگاه داده اسکپوس (الزویر) و مؤسسه علوم اطلاعات شبکه علمی (تامسون روترز) تشکیل می دهد. انتخاب مقاله ها بر پایه استفاده از شاخص های مدنظر انجام شده است. روایی پژوهش با استفاده از چک لیست استاندارد CASP و پایایی آن نیز به کمک شاخص کاپای کوهن در نرم افزار اس پی اس اس ارزیابی و تأیید شده است. یافته ها: پس از ترکیب نتایج مطالعات مرور شده، چارچوبی برای شناخت بهتر چگونگی تأثیرگذاری منابع انسانی راکد، بر عملکرد سازمان ارائه شده است. این چارچوب، از دو بُعد مازاد مطلق یا نسبی و دانشی یا غیردانشی بودن منابع انسانی شکل گرفته است. بر این اساس، منابع انسانی راکد، به چهار گونه دسته بندی شده اند: مازادمحور، انباشت محور، دانش محور و ارزش محور. در این میان، تأثیر گونه های ارزش محور و دانش محور بر عملکرد سازمان، مثبت و تأثیر گونه های مازادمحور و تا حدی انباشت محور، منفی ارزیابی شده است. نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای تنظیم کارکردهای مدیریت منابع انسانی باشد و برای بهینه سازی منابع انسانی راکد در سازمان استفاده شود. مدیریت مؤثر منابع انسانی راکد، به گونه شناسی درست این وضعیت در سازمان نیاز دارد. با این حال، وجود شمار بیش از اندازه از هر گونه آن، برای عملکرد سازمان زیان بار است. کلیدواژه ها: منابع انسانی راکد، عملکرد سازمان، منابع انسانی دانشی و غیردانشی، مازاد مطلق و نسبی زمینه و هدف: وجود منابع انسانی بیش از نیاز واقعی در سازمان، تأثیرهای متفاوت و گاه متناقضی بر عملکرد سازمان در پی دارد. به منظور شناخت بهتر این تأثیرها و مدیریت مؤثر این وضعیت، پژوهش حاضر، به مرور نتایج مطالعات انجام شده در خصوص تأثیر منابع انسانی راکد بر عملکرد سازمان پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کیفی، کاربردی، تفسیری و استقرایی است. منابع اطلاعاتی آن را مقاله های منتشر شده در خصوص منابع انسانی راکد در دو پایگاه داده اسکپوس (الزویر) و مؤسسه علوم اطلاعات شبکه علمی (تامسون روترز) تشکیل می دهد. انتخاب مقاله ها بر پایه استفاده از شاخص های مدنظر انجام شده است. روایی پژوهش با استفاده از چک لیست استاندارد CASP و پایایی آن نیز به کمک شاخص کاپای کوهن در نرم افزار اس پی اس اس ارزیابی و تأیید شده است. یافته ها: پس از ترکیب نتایج مطالعات مرور شده، چارچوبی برای شناخت بهتر چگونگی تأثیرگذاری منابع انسانی راکد، بر عملکرد سازمان ارائه شده است. این چارچوب، از دو بُعد مازاد مطلق یا نسبی و دانشی یا غیردانشی بودن منابع انسانی شکل گرفته است. بر این اساس، منابع انسانی راکد، به چهار گونه دسته بندی شده اند: مازادمحور، انباشت محور، دانش محور و ارزش محور. در این میان، تأثیر گونه های ارزش محور و دانش محور بر عملکرد سازمان، مثبت و تأثیر گونه های مازادمحور و تا حدی انباشت محور، منفی ارزیابی شده است. نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای تنظیم کارکردهای مدیریت منابع انسانی باشد و برای بهینه سازی منابع انسانی راکد در سازمان استفاده شود. مدیریت مؤثر منابع انسانی راکد، به گونه شناسی درست این وضعیت در سازمان نیاز دارد. با این حال، وجود شمار بیش از اندازه از هر گونه آن، برای عملکرد سازمان زیان بار است. کلیدواژه ها: منابع انسانی راکد، عملکرد سازمان، منابع انسانی دانشی و غیردانشی، مازاد مطلق و نسبی
شناسایی کارکردهای شناختی تاثیرگذار بر عملکرد شناختی مدیران راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
50 - 70
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد شناختی، مجموعه ای از ظرفیت هاست که توانایی بازشناسی، پردازش و پاسخ به اطلاعات ورودی را به فرد می دهد. عملکرد شناختی، ساختارهای ذهنی و کارکردهای شناختی مدیران راهبردی در سازمان ها، در موفقیت سازمان ها و رسیدن به اهداف استراتژیک آنها عواملی بسیار تأثیرگذار هستند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردهای شناختی تأثیرگذار در عملکرد شناختی مدیران راهبردی و اولویت بندی آنها اجرا شده است. روش: روش این پژوهش، آمیخته متوالی کیفی کمی است که در آن، به صورت متوالی، از ترکیب روش های کمّی و کیفی استفاده شده است. ﺩﺭ ﺍیﻦ پژوهش، ابتدا با استفاده از روش های کیفی، کارکردهای شناختی تأثیرگذار بر عملکرد شناختی مدیران شناسایی شد، سپس در فاز کمّی، به کمک تحلیل های آماری و یکی از روش های معتبر تصمیم گیری چندمعیاره، کارکردهای شناسایی شده، اولویت بندی شدند. یافته ها: در بخش کیفی، پس از مرور ادبیات، 14 کارکرد شناختی تأثیرگذار بر عملکرد شناختی مدیران استخراج شد و مدل مفهومی پژوهش به دست آمد. در بخش کمّی با استفاده از پیاده سازی روش های آماری و روش تصمیم گیری چندمعیاره، کارکردهای شناختی اولویت بندی شدند و وزن هر یک از این کارکردها محاسبه شد. «کارکرد برنامه ریزی» و «انجام چند تکلیف هم زمان»، دو کارکرد بسیار با اهمیت، در بین کارکردهای شناختی اولویت دار بودند و بیشترین میانگین وزن نهایی را به دست آوردند. نتیجه گیری: خطاهای مدیران که از ضعف سطوح عملکرد آنها در هر یک از کارکردهای شناختی نشئت می گیرد، به مشکلات جبران ناپذیری می انجامد که به صورت ناخودآگاه، کارایی سازمان را کاهش می دهد. در این پژوهش با شناسایی و اولویت بندی کارکردهای شناختی تأثیرگذار بر عملکرد شناختی مدیران، راهبردهایی برای پیشگیری از ایجاد خطاهای شناختی و کاهش ضریب دقت و افزایش صحت تصمیم ها به دست آمد.
شناسایی شاخص های کلیدی تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
81 - 101
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به این سوال پاسخ می دهد که شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان انجام شد. روش این تحقیق توصیفی (پیمایشی) از نوع دلفی است. به این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی معیارهای مؤثر بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در اختیار 15 نفر از خبرگان قرار داده شد تا براساس قلمرو مکانی تحقیق امتیازدهی صورت گیرد. سپس با طراحی پرسشنامه دلفی باز و تایید روایی از سوی صاحبنظران و پایایی شش عامل اصلی (88/0 ) شناسایی گردید. در گام بعد براساس نتایج استخراج شده شش شاخص و 33 مولفه مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش DEMATEL و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عوامل مدیریتی (46/7) دارای تأثیرگذارترین معیار و عوامل محیطی (59/6) دارای تأثیرپذیرترین معیار است. همچنین نتایج نشان داد که عامل محیطی (240/. ) بیشترین اهمیت را دارد و عامل ساختاری (106/0) در رتبه آخر قرار دارد.
طراحی و تبیین مدل شایستگی مدیران شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
102 - 126
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری پایدار و تعالی سازمان های پیشرو امروزین، در گرو برخورداری از مدیرانی شایسته است. تلاش سازمان برای ارتقای شایستگی های مدیران خود، به الگویی بومی و متناسب با مأموریت و راهبردهای آن نیاز دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل شایستگی مدیران شهرداری تهران اجرا شده است. روش: اینپژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع داده ها، آمیخته متوالی (کیفی و کمّی) است. مشارکت کنندگان بخش کیفی آن را 15 نفر از خبرگان علمی و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی و خبرگان اجرایی شاغل در شهرداری تهران تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شده اند. داده های این مرحله، با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و به روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده است. جامعه آماری بخش کمّی نیز، مدیران شهرداری شهر تهران بوده اند که از میان آنها 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های این مرحله با کمک ابزار پرسش نامه گردآوری و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: 82 زیرمقوله استخراج شده از مصاحبه ها، در قالب 12 مقوله و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند که عبارت اند از: 1. ش ایستگی های فک ری (مهارت حل مسئله، تصمیم گیری، تفکر انتقادی و خلق و مفه وم س ازی)؛ 2. شایستگی های هوش اجتماعی و ارتباطی (تعامل برون سازمانی و تعامل درون سازمانی)؛ 3. شایستگی های فردی (دانش و آگاهی، ویژگی های شخصیتی و ارزش ها)؛ 4. شایستگی های اجرایی (نتیجه گرایی و توان اجرایی، مدیریت عملکرد کارکنان و هدایت و رهبری). یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی دو مرتبه ای نیز، معنادار بودن ارتباط میان شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد تشکیل دهنده مدل را تأیید کرده است. نتیجه گیری: یکی از اقدام های راهبردی مدیریت منابع انسانی، پرورش شایستگی های بایسته مدیران، برای ایفای مؤثر نقش ها و وظیفه های آنهاست که می تواند هم زمان زمینه ساز توسعه سرمایه های انسانی و ارتقای عملکرد شغلی و سازمانی شود. اهمیت این شایستگی ها و در اولویت قراردادن آنها، به ارتقای اثربخشی این برنامه های توسعه ای یاری می رساند.
مقایسه اثربخشی آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی و تحلیل ارتباط متقابل بر حل تعارض میان فردی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
119 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهارت های انسانی مهم مدیران، مهارت آنها در مدیریت تعارض های میان فردی برای ایجاد محیط کاری پویا و سازنده است. بدین منظور شناخت اثربخشی روش های مختلف در این زمینه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی کلامی و تحلیل ارتباط متقابل بر حل تعارض میان فردی مدیران اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری آن را مدیران مرد میانی شرکت پارس خودرو تشکیل می دهند که از میان آنها 66 نفر از آنها به روش تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش، پرسش نامه حل تعارض، پروتکل آموزش تحلیل ارتباط متقابل و پروتکل آموزش برنامه ریزی عصبی کلامی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، در نسخه 6 نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. یافته ها: به کارگیری هر دو روش آموزشی مورد بررسی در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل، بر افزایش نمره مدیریت تعارض مدیران تأثیری معنادار داشتند. با وجود این، اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بیشتر بود. نتیجه گیری: بهره برداری موثر از پدیده گریزناپذیر تعارض در محیط کار نیازمند توانایی مدیران در ایجاد و حفظ سطحی بهینه از تعارض های میان فردی و میان گروهی است. ارائه آموزش های برنامه ریزی عصبی - کلامی و تحلیل ارتباط متقابل به به مدیران میانی کمک می کند دانش و مهارت های انسانی و میان فردی خود را در این زمینه ارتقا دهند و بتوانند سازمان را از مزایای مدیریت تعارض سازنده بهره مند سازند.
شبیه سازی تعادل منابع و مصارف در صندوق های بازنشستگی بر اساس ریسک های جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
71 - 96
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صندوق های بازنشستگی از جمله نهادهای مهم و تأثیرگذار بر اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه شمرده می شوند. ارائه راه کارهای مناسب به منظور حفظ تعادل این صندوق ها، به شناخت دقیق شرایط و عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آن نیاز دارد. یکی از عواملی که بر تعادل منابع و مصارف صندوق ها تأثیر می گذارد، تغییر جمعیت کشور است. در این پژوهش، مدلی برای شبیه سازی تعادل منابع و مصارف در صندوق های بازنشستگی بر اساس ریسک های جمعیتی ارائه شده است. روش: در این مقاله، ابتدا عوامل مهم تأثیرگذار بر وضعیت صندوق بازنشستگی شناسایی شدند، سپس با استفاده از مدل سازی پویاشناسی سیستم، بحران فزونی مصارف بر منابع صندوق در قالب مدل علت ومعلولی ترسیم شد و در ادامه، به کمک نرم افزار ونیسم، مدل حالت جریان در افق زمانی 50ساله پیش بینی و طراحی شد. یافته ها: نتایج پژوهش از احتمال تأثیر مثبت افزایش 23درصدی زادوولد بر میزان نقدینگی سازمان حکایت می کند، این در حالی است که کاهش شدید میزان زادوولد و افزایش تورم در بلندمدت، بر میزان نقدینگی صندوق، بیشترین تأثیر منفی را می گذارد. مقدار نسبت پشتیبان و نقدینگی در خروجی مدل شبیه سازی، گویای بروز بحران شکاف منابع و مصارف صندوق، در دهه های آغازین سال ۱۴۰۰ است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از شبیه سازی سیستم منابع و مصارف صندوق بازنشستگی نشان می دهد که در صورت تداوم روند فعلی، در آینده نزدیک بحران بازنشستگی بروز می کند. از سوی دیگر، بر اساس بررسی سناریوهای مختلف مشخص شد که در کوتاه مدت، افزایش میزان کسورات و میزان جذابیت، بر پایداری صندوق تأثیر بیشتری دارد؛ اما در بلندمدت، به دلیل اثر معکوس افزایش میزان کسورات در پرداخت های حق بیمه، جذابیت صندوق ها کاهش می یابد و در عمل، متغیرهای جمعیتی بیشترین تأثیر را بر پایداری صندوق ها می گذارند.
طراحی مدل شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان های دانش بنیان، برای دستیابی به اهداف، بر شایستگی های خاصی تأکید می کنند؛ زیرا مدل شایستگی کارکنان برای سطوح مشاغل متفاوت است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان اجرا شده است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، 12 نفر از خبرگان سازمان های دانش بنیان مشارکت کردند که این افراد با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. داده های این بخش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با تحلیل مضمونتجزیه وتحلیل شدند. جامعه آماری بخش کمّی، 330 نفر از کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان بود که از میان آنها، 178 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این بخش، از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: مدل شایستگی های حرفه ای در قالب پنج مقوله اصلی، 20 مقوله فرعی و 78 زیرمقوله ساختاردهی شد که عبارت اند از: 1. دانش (روزآمدسازی دانش، دانش حرفه ای، آگاهی محیطی و مدیریت دانش)؛ 2. مهارت (مهارت اجتماعی، مدیریتی، حل مسئله، مذاکره و بازاریابی)؛ 3. توانایی (توانایی آموزشی، فکری، الگوسازی، مشاوره کسب وکار و توسعه محصول جدید)؛ 4. ویژگی (خودکارآمدی، التزام کاری، اخلاق کاری و روحیه پژوهندگی)؛ 5. نگرش (کارآفرینی و آینده نگری). شایان ذکر است که بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، ارتباط میان شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مدل شایستگی معنادار بود. نتیجه گیری: توسعه شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی، از اتلاف وقت، انرژی و منابع سازمان های دانش بنیان جلوگیری می کند و زمینه بازنگری عمیق در معیارهای گزینش و انتخاب کارکنان و تدوین برنامه های توسعه و بهسازی را فراهم می آورد.
بهینه سازی شایستگی های مدیران راهبردی در سازمان های دولتی از طریق الگوی فرا ابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
273 - 303
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهینه سازی شایستگی ها برای مدیران راهبردی سازمان های دولتی انجام شده است این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده به روش کمی بوده است.در این پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته جهت تعیین میزان توافق و اشتراک نظر پاسخ دهندگان نسبت به اولویت نشانگرهای پیشنهاد شده برای شایستگی مدیران راهبردی و تعیین روابط عناصر و اجزای مدل با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی بین 122 نفر از مدیران عالی و میانی سازمان های مورد مطالعه (استانداری تهران، سازمان اداری و استخدامی کشور، دیوان محاسبات کشور، سازمان بهزیستی کشور، بیمه سلامت) اجرا گردیده است . تحلیل داده ها با استفاده از روش فراابتکاری مبتنی بر الگوریتم ژنتیک و درخت تصمیم و کاربرد نرم افزارهای WEKA و RAPIDMINER انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر مبنای نتایج تکنیک شانون بالاترین اولویت به مولفه اخلاق مداری داده شد. با توجه به نتایج از 16 مولفه موثر در شایستگی مدیران راهبردی سازمان های دولتی، تعداد 11 عامل به عنوان ویژگی های بهینه انتخاب شده با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری استخراج شد که عبارتند از: شایستگی های دانشی، شایستگی های مهارتی، شایستگی های اولیه، شایستگی های روانشناختی، اخلاق مداری، شایستگی های عام، تعاملات و ارتباطات، مدیریت منابع، تفکر راهبردی، تحول گرایی و رهبری.همچنین نتایج نشان می دهد که در شناسایی و بررسی شایستگی های مدیران راهبردی در سازمان های دولتی لازم است موثرترین عوامل باید مورد بررسی قرار گیرند.
مطالعه تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه تاچندی پیش سخن از مدیریت دانش، موضوع جالبی در کانون های تفکر بود، اکنون سخن از رهبری دانشی به میان آمده و توجه اندیشمندان فعال در قلمرو مدیریت را به خود جلب کرده است. مسائل مدیریتی، یکی از اساسی ترین مشکلات شرکت های نوپای دانش بنیان است و تلفیق و ارتباط بین مباحث دانش بنیان و رهبری برای این شرکت ها می تواند بسیار راهگشا باشد. با کمک رهبری دانشی به صورت تلفیق توانایی های مهندسی و قدرت رهبری، می توان به اهداف سازمانی در شرکت های دانش بنیان دست یافت. هدف این تحقیق، مطالعه تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی می باشد. این تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان ایران به عنوان مطلعان کلیدی در زمینه رهبری دانشی می باشند و نمونه آماری، توسط اشباع داده ها، تعداد 12 مصاحبه است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش 7 مرحله ای کلایزی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. نتایج، حاکی از استخراج 209 کد در ابتدا بود که پس از انجام تحلیل ها، 5 تم و 20 خوشه باتوجه به مفاهیم صورت بندی شده استخراج شد. باتوجه به تحلیل های صورت گرفته تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی شامل 5 محور می باشد که عبارتند از: 1. سیاست های آموزشی، 2. سیاست های حمایتی، 3. سیاست های مشارکتی/ ارتباطی، 4. سیاست های توسعه ای با محوریت دانش، 5. سیاست های توانمندسازی شرکت. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت ترکیب توانایی های مهندسی در شرکت های دانش بنیان و رهبری دانشی باعث اثربخشی عمیق و مثبت در حل مسائل و مشکلات و دستیابی به اهداف سازمانی به ویژه در شرکت های نوآور و دانش محور خواهد بود
Psychological Capital and Ethical Work Climate Effects on Employees’ Service Behavior: Evidence from Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
189 - 212
حوزههای تخصصی:
Research on the psychological drivers affecting employees’ work engagement is insignificant and scare. Psychological capital and ethical work climate are two important of those drivers that their impact on work engagement haven’t been investigated yet. The aim of this study is to investigate psychological capital and ethical work climate effect on employees’ service behavior by the mediating role of employees’ work engagement. The statistical population of this study includes 7000 employees of National Iranian Oil Product Distribution Company. 394 employees were the minimum sample which their data were collected from 397 employees by questionnaires. Confirmatory factor analysis and structural equation modeling were used to data analysis. Results showed that psychological capital and ethical work climate have direct and significant effect on employees’ work engagement. Also results showed their effects on service behavior. Finally, work engagement effect on employees’ service behavior was confirmed. Managers by improving employees’ work engagement can have significant effect on employees’ service performance and employees by providing high quality services can quarantine customers satisfaction, benefit for stakeholders and business survive. Managers and business owners especially in service sector can improve work engagement through creating and developing ethical climate in business and through emphasizing on workers psychological derivers by education.
شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار و توسعه حکمرانی الکترونیک در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب حکمرانی الکترونیک نقش مهمی در پیشرفت و توسعه جوامع مختلف داشته است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار و توسعه حکمرانی الکترونیک در سازمان های دولتی انجام شده است. بدین منظور پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای اولیه، عوامل و مؤلفه های شناسایی َشده از طریق روش دلفی و توسط پرسشنامه ای محقق ساخته به نظر خبرگان رسید و پس از اخذ نظرات اصلاحی کیفی و کمّی از سوی ایشان بر اساس روش های آماری مربوط تحلیل و درنهایت تناسب مدل، مؤلفه ها و ترکیب عوامل به اجماع آنان رسید. جامعه مورد مطالعه در این بخش شامل 28 نفر از خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آشنا با موضوع است که به صورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند. در ادامه، به منظور آزمون مدل پرسشنامه ای محقق ساخته در بین 360 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان های منتخب بخش دولتی در استان خراسان جنوبی که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، توزیع گردید و تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در این بخش نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی توسط نرم افزار Smart PLS 3 انجام شد. درنهایت، یافته های پژوهش نشان داد که سه دسته عوامل زمینه ای، محتوایی و ساختاری بر استقرار و توسعه حکمرانی الکترونیک در سازمان های دولتی مؤثر می باشند که از این میان، عوامل محتوایی با ضریب تأثیر 56/8، بیشترین اثرگذاری را بر استقرار و توسعه حکمرانی الکترونیک در سازمان های دولتی دارند.
باز آفرینی امید اجتماعی با بهره گیری از الگوی حکمرانی جامع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
18 - 40
حوزههای تخصصی:
امید اجتماعی کنشی هدفمند از طریق برنامه ریزی، مسئولیت پذیری، تلاشگری در جهت ایجاد تغییر برای دستیابی به آرزوی پیشرفت است و یکی از اصلی ترین فاکتورهای تحقق حقوق شهروندی است، جامعه وظیفه دارد امید را به مردم تزریق کند.هدف پژوهش حاضر ارتقاء امید اجتماعی با استفاده از الگوی حکمرانی جامع می باشد.در این زمینه پرسش اصلی این است که چگونه حکمرانی جامع می تواند ارزش های اصلی امید اجتماعی را بازآفرینی کند؟ بنابراین در نظراست به کمک تحلیل محتوای کیفی تحت تاثیر فرآیند مقوله بندی و تحلیلی قیاسی و نیز فن گزینشی برای تحلیل داده ها تلخیصی به این موضوع دست یافت که : آیا با الگوبرداری از حکمرانی جامع مسیر باز آفرینی امید اجتماعی هموار می گردد ؟ جامعه آماری نیز مقالاتی در بازه زمانی بین سالهای 1997 تا 2017 که در حوزه امید اجتماعی و حکمرانی جامع نگارش یافته اند می باشد. در این بین 20 مقاله که تعدادی به امید اجتماعی و تعدادی اندکی به دلیل نو و تازه بودن پارادایم حکمرانی جامع به آنان پرداخته بودند انتخاب گردید. نکته اساسی آن است که چهار مولفه اصلی به عنوان الگوی حکمرانی جامع شامل: مخالف به مثابه فرصت، خلاقیت و واکنش پذیری انطباقی، عملکرد سیستمی و منسجم، پویایی مستمر در بازآفرینی چهار مولفه اصلی امید اجتماعی شامل: همبستگی اجتماعی، تاب آوری اجتماعی، مسئولیت پذیری و تلاشگری، هدفمندی و برنامه ریزی نقش داشته اند.
نقش میانجی آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶)
124 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی با نقش میانجی آموزش ضمن خدمت از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی بود. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی علی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی به تعداد 53 نفر بود و تمامی آنان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه آموزش های ضمن خدمت شمس (1392)، آمادگی برای تغییر سازمانی چیوا و همکاران (2007) و چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید گردید و پایایی آنها به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 756/0 ، 843/0 و 909/0 تعیین گردید. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین چابکی سازمانی، آموزش ضمن خدمت و آمادگی برای تغییر سازمانی رابطه معناداری داشته است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده است که آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی، نقش میانجی دارد.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پیاده سازی نظام تحلیل سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به دنبال راه های مختلفی هستند تا از مزایای تحلیل سرمایه انسانی جهت بهینه سازی تصمیم گیری های خود استفاده کنند و اثرات آن تصمیمات را بر عملکرد سازمان مورد بررسی قرار دهند، اما علی رغم تمام این تلاش ها نزدیک به 80 درصد سازمان ها در این راه موفق نبوده اند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت تحلیل سرمایه انسانی در سازمان ها می باشد. دراین راستا، از روش کیفی (تحلیل مضمون) و کمی (دلفی) برای پاسخگویی به سؤال پژوهش استفاده شده است. پژوهشگران بعد از مرور ادبیات پژوهش و انجام مصاحبه با 20 نفر از متولیان تحلیل سرمایه انسانی، ازطریق تحلیل مضمون به 98 عامل رسیدند که درنهایت با انجام دو دور دلفی از خبرگان این حوزه،50 عامل را به عنوان عوامل کلیدی موفقیت تحلیل سرمایه انسانی شناسایی کرده اند. عوامل شناسایی شده در دو دسته کلی ظرفیت های فرایندی و ظرفیت های سازمانی تقسیم شده اند که ظرفیت فرایند جمع آوری داده، ظرفیت فرایند تحلیل داده و ظرفیت فرایند منابع انسانی ازجمله زیرمجموعه های ظرفیت های فرایندی شناسایی شده اند. در دسته ظرفیت سازمانی نیز عوامل شناسایی شده به ظرفیت نیروی انسانی، ظرفیت فناوری و ظرفیت سیاسی دسته بندی شده اند.