فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرمایه های انسانی (نخبگان و متخصصان) هر کشوری، ارزشمندترین ث روت مل ی آن، به شمار م ی آیند و و نه تنها منابع مالی و فناورانه تنها مزیت کشورها به حساب نمی آید، بلکه در اختیار داشتن افرادی مستعد و توانمند می تواند فقدان و یا نقص سایر منابع را جبران کند. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی نظامند جهت جذب و به کارگیری استعدادهای برتر در یک سازمان دفاعی بوده و بدین منظور از روش پژوهش کیفی استفاده شده است. این پژوهش، از نظر نوع هدف کاربردی، از نوع روش کیفی و دارای ماهیت اکتشافی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و انجام مصاحبه عمیق با تعداد 11 نفر از خبره های سازمانی و دانشگاهی، جمع آوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی و سازمانی در حوزه منابع انسانی بوده و به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی تا زم ان اش باع نظری بهره گیریشده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، رویکرد نظامند و روش تحلیل مضمون (شبکه مضامین) مورد استفاده قرار گرفته است. الگوی طراحی شده نشان می دهد که درون داد نظام جذب و به کارگیری استعدادهای برتر شامل رسالت و مأموریت، قوانین، منابع مادی، راهبردها و سیاست ها، تجزیه وتحلیل و طراحی مشاغل متناسب، ساختار و نگرش بوده و فرایند ها شامل شیوه شناسایی و جذب، شیوه های ارزیابی، معاینات، شیوه آموزش و نحوه به کارگیری است؛ و برون داد شامل پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی می باشد.
بررسی تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد زیست محیطی سازمان با توجه به نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد زیست محیطی سازمان با توجه به نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز بود. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری و تحلیل داده ها از نوع پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کارشناسان مدیریت منابع انسانی گروه خودرو سازی سایپا به تعداد 120 نفر تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه در رابطه با اقدامات مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی سبز و عملکرد زیست محیطی بود. بعد از تأیید روایی، پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ به ترتیب 960/0، 975/0 و 944/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معاد لات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی آل اس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز 582/0 درصد از تغییرات مربوط به متغیر عملکرد زیست محیطی و 619/0 درصد از تغییرات مربوط به متغیر فرهنگ سازمانی سبز را به طور مستقیم تبیین می کنند. همچنین فرهنگ سازمانی سبز نیز 657/0 درصد از تغییرات مربوط به متغیر عملکرد زیست محیطی را به طور مستقیم تبیین می کند.
نقش اسناد اعضای هیأت علمی به عنوان کارکنان با استعداد در فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
142 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی فرآیندی است که از طریق آن ادراک اعضای هیأت علمی از مستعد قلمداد شدن بر فرسودگی شغلی آن ها تأثیر می گذارد. داده های این مطالعه از 122 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی با استفاده از طرح پیمایش مقطعی جمع آوری شد. یافته ها نشان دهنده ی نقش میانجی تلاش کاری اعضای هیأت علمی و نقش تعدیل گر اسناددهی آنان در رابطه بین ادراک از مستعد قلمداد شدن و فرسودگی شغلی آن ها است. این مطالعه با بینش حاصل از نظریه «حفاظت از منابع» و نظریه «اسناد»، رابطه مستقیم بین ادراک از مستعد قلمداد شدن و احساس فرسودگی شغلی را نشان داد. همچنین مشخص ساخت چرا ادراک از مستعد قلمداد شدن منجر به پیامدهای رفتاری متفاوت می شود. ازاین رو، مدیریت دانشگاه ها باید توجه خود را به فرایندهای ارتباطی مربوط به شناسایی استعداد معطوف دارند؛ زیرا تفسیر اعضای هیأت علمی نسبت به انگیزه های اساسی این شناسایی بر احساس فرسودگی شغلی آنها تأثیر می گذارد، بر این اساس این پژوهش توصیه هایی را برای نحوه اثرگذاری برنامه های تخصیصی به اعضای هیأت علمی ارائه می دهد. این مطالعه به بررسی اسناد اعضای هیأت علمی در حوزه ی مدیریت استعداد پرداخته و نشان می دهد که نحوه تفسیر آنها نقش مهمی در شکل دهی رفتارشان ایفا می کند.
مناسبات کار و زندگی از منظر کارکنان توان یاب: نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد تحلیل موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم افزایش کمّی و غنای کیفی پژوهش های حوزه مناسبات کار و زندگی در سال های اخیر، کارکنان توان یابِ جسمی که در مواردی مشاغلی مشابه با کارکنان به لحاظ جسمی سالم را برعهده دارند، نادیده انگاشته شده اند. بنابراین، هدف مقاله حاضر، فهم سازه مناسبات کار و زندگی از منظر کارکنان توان یاب بود. این پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیری و رویکرد استقرایی است؛ بر اساس هدف بنیادی و از نظر نوع داده، کیفی محسوب می شود. مصاحبه های چندروایتیِ عمیق با 14 نفر از کارکنان توان یاب شاغل در سازمان های دولتی یا شرکت های خصوصی شهر تهران انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل موقعیتی کلارک به عنوان یکی از رویکردهای نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. روش نمونه گیری نظری بود و تعداد نمونه بر اساس کفایت نظری مقوله ها مشخص شد. برای تأیید قابلیت اطمینانِ تحلیل ها از سه روش همدستی، سه سویگی فضا و بازتاب پذیری استفاده شد. تحلیل ها داده ها در پنج گام و با ترسیم چهار نقشه موقعیتی ساخت نیافته، موقعیتی منظم، نقشه جهان ها و عرصه های اجتماعی و در نهایت نگاشت وضعیتی انجام شد. نتایج تحلیل ها نشان داد، مناسبات کار و زندگی از منظر کارکنان توان یاب شامل 25 مقوله در قالب شش مولفه کنش های فردی، کنش های جمعی، مولفه های ادراکی، ساخت های گفتمانی، مولفه های اجتماعی- فرهنگی و مولفه های ساختاری- سازمانی است. محدودیت های جسمانی، تشابه و هم زمانی تجارب جمعی، الگوپذیری و الگوسازی، القا کردن تصور آسیب پذیری، تحریف مفهوم معلولیت و ساختار غیرمنعطف سازمانی، نمونه هایی از مقوله های هریک از این مولفه ها بودند. در عین حال، این مقوله ها در پیوستاری از تضاد، تا غنی سازی مناسبات کار و زندگی جای گرفتند. با توجه به ارائه یک نظریه میان دامنه در این پژوهش، به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود مقوله های مکمل نظریه مذکور را واکاوی نمایند.
Moral licensing as a predictor of counterproductive work behavior in public administrations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
181 - 212
حوزههای تخصصی:
Voluntary deviation from self-control, commonly referred to as moral licensing, is a phenomenon in which an individual justifies his or her immoral and counterproductive behavior depending on various factors, especially past creditable behaviors and activities, without worrying about the loss of his or her reputation and esteem. Considering the undesirable consequences of this phenomenon for the individual, organization and society, this study attempts to find the reasons and factors that lead to the formation of moral licensing in addition to the individual's previous creditable behaviors and activities. The research philosophy was descriptive, the approach was qualitative, and the strategy was emergent-based grounded theory. The population under study consists of managers and employees of public administrations in northeastern Iran. 17 individuals were selected as purposive samples until theoretical saturation was reached. A semi-structured interview was used to collect data. Analysis of the interviews based on actual and theoretical coding shows that the causes of moral licensing are classified into six categories. Identifying these causes can provide solutions to prevent moral licensing in the organizations.
تأثیر بعد پیچیدگی ساختار بر ابعاد مسئولیت اجتماعی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه صنعتی شریف)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی ازجمله مهم ترین عناصر فلسفه وجودی سازمان ها شناخته شده است. مسئولیت اجتماعی و رعایت آن از سوی سازمان ها می تواند از کارکردی مثبت بر عملکرد سازمان ها برخوردار باشد به نحوی که به طور معناداری تعهد سازمانی کارکنان را تحت تأثیر خود قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پیچیدگی سازمانی بر ابعاد مسئولیت اجتماعی در دانشگاه صنعتی شریف انجام شد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از نظر روش در زمره ی تحقیقات توصیفی - همبستگی بود که به صورت پیمایشی صورت گرفت. ابزار سنجش شامل پرسشنامه سنجش ابعاد ساختاری رابینز (1998) و پرسشنامه سنجش مسئولیت اجتماعی سازمان کارول (1991) بود. جامعه آماری پژوهش 1200 نفر از کارکنان (هیئت علمی و غیرهیئت علمی) دانشگاه شریف بود که با استفاده از فرمول کوکران 291 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون پارامتری رگرسیون خطی ساده و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد بین بعد سازمانی پیچیدگی سازمانی بر ابعاد اخلاقی، اقتصادی، مسئولیت اجتماعی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. همچنین پیچیدگی بر بعد حقوقی تأثیر منفی و معکوس و بر بعد مسئولیت داوطلبانه مسئولیت اجتماعی تأثیر منفی و معکوس دارند.
اعتباریابی مدل برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش از لحاظ ماهیت آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی)، هدف کاربردی، نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی_مقطعی بود. دربخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از مدل سازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزیی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، خبرگان و جامعه آماری در بخش کمی هم معلمین دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. حجم نمونه بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 19 نفر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی طبق فرمول کوکران 355 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد و انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است داده ها با روش های تحلیل کیفی محتوا و حداقل مربعات جزیی تحلیل شدند. نتایج بخش کیفی ارائه الگو با 7 مقوله اصلی هدف در سه سطح شناختی، نگرشی و مهارتی، محتوا، روش، ارزشیابی و برنامه درسی جمعا 46 مقوله فرعی بودند. داده های بخش کمی(برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل از اعتبار و برازش مناسب در دو بخش درونی و بیرونی برخوردار است.
خودشیفتگی مدیران و ارزش شرکت: نقش تعدیل کنندگی مسئولیت اجتماعی شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
94 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارتباط خودشیفتگی مدیران با ارزش شرکت با نقش تعدیل کنندگی عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع همبستگی است. در این راستا ۱۳۲ شرکت به عنوان شرکت های عضو نمونه انتخاب گردید که در طی سال های ۱۳۹۹-1389 در بورس اوراق بهادار تهران فعالیت داشته اند. برای بررسی خودشیفتگی مدیران از شاخص پاداش نقدی مدیران، برای اندازه گیری مسئولیت اجتماعی شرکت از چک لیست افشای مسئولیت اجتماعی شرکت در ایران و برای تعیین ارزش شرکت از کیوتوبین استفاده شده است. داده های پژوهش از صورت های مالی واقعی شرکت ها از طریق سایت کدال جمع آوری و با استفاده از نرم افزار اکسل گردآوری شد. روش آزمون فرضیه ها رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار ایویوز ۱۲ می باشد. یافته ها نشان داد که خودشیفتگی مدیران با ارزش شرکت ارتباط معناداری ندارد. عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت نقش تعدیل کننده ای بر ارتباط خودشیفتگی مدیران با ارزش شرکت ندارد. نتایج این پژوهش بر توسعه ادبیات مربوط خودشیفتگی مدیران و ارزش شرکت می افزاید.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران مدارس با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
156-174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی با رویکرد آینده پژوهی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی محسوب می شود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (18 نفر)؛ به بررسی نظر و دیدگاه مدیران ستادی آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران مدارس در آینده پرداخته شد. در ادامه برای تأیید عوامل شناسایی شده پرسشنامه ای محقق ساخته در بین 201 از مدیران و معاونین مدارس مقطع متوسطه استان خراسان جنوبی توزیع شد. اعتبار ابزار اندازه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی ترکیبی (87/0) با استفاده از نرم افزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤال های پژوهش، از نرم افزار MAXQDA10 و نرم افزار PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 39 کدباز، 6 کد سازمان دهنده و 3 کد انتخابی بود. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای مدارس با رویکرد آینده پژوهی را می توان در قالب سه سه بعد (فردی، سازمانی و محیطی) و 6 مؤلفه (مدیریتی، ارتباطی، رفتاری، روان شناختی، اعتقادی، عوامل محیطی و زمینه ای) و 39 شاخص طبقه بندی کرد که در این بین، بعد سازمانی (62/0) نقش مؤثرتری در تبیین توسعه حرفه ای مدیران مقطع متوسطه آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی دارد. بنابراین؛ بر مبنای یافته های حاصل از این پژوهش، به منظور برنامه ریزی برای بهبود فرایند توسعه حرفه ای مدیران در آینده، در گام اول؛ می بایست مؤلفه های سازمانی موردتوجه قرار گیرد.
نیازسنجی برنامه های یادگیری و توسعه مهارت های نرم منابع انسانی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
204-231
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامه های یادگیری و توسعه مهارت های نرم منابع انسانی مطرح می باشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامه ها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامه های یادگیری و توسعه مهارت های نرم منابع انسانی در سازمان های دولتی پرداخته است. عدم توجه به تفاوت های ماهوی میان مهارت های نرم و سخت در مرحله نیازسنجی، سبب بروز مشکلات در مراحل بعدی فرآیند توسعه کارکنان خواهد گردید. بر این اساس ابتدا مولفه های مهارت های نرم منابع انسانی با استفاده از روش مرورنظام مند، شناسایی گردید؛ سپس جهت شناسایی سایر اجزاء نیازسنجی برنامه های یادگیری و توسعه مهارت های نرم، با 23 تن از خبرگان امر آموزش و توسعه منابع انسانی مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفته و تحلیل مضمون انجام شد. در ادامه نیز اعتبار یافته های حاصل از تحلیل مضمون با بهره گیری از روش دلفی و استفاده از آمار توصیفی محاسبه گردید و با دستیابی به اجماع حداکثری پانلیست های شرکت کننده در تحقیق تائید شد. در نهایت مهارت های نرم با 20 مولفه، در دو دسته مهارتهای نرم فردی و اجتماعی و اجزاء نیازسنجی با دو مضمون اصلی، چهار مضمون فرعی و هشت کد شناسایی گردید. عدم توجه درخور سازمان های دولتی به مهارت های نرم نشان دهنده نیاز این نوع سازمان ها به طراحی برنامه های یادگیری و توسعه مهارت های نرم منابع انسانی بوده و همچنین شایسته است تا در مرحله نیازسنجی، به مدون بودن مهارت های نرم در شرح مشاغل سازمان توجه نموده و دسته بندی لازم میان مشاغل مدیریتی و غیرمدیریتی به لحاظ نوع نیاز به مهارت های نرم مشخصگردد.
Measurement And Testing Of High Performance Organizational Culture Model In Iranian Petrochemical Industries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
185 - 214
حوزههای تخصصی:
The purpose of this article is to measurement and testing a high performance organizational culture model in Iran's petrochemical industries.This research is of quantitative type and in terms of purpose, exploratory and data collection method is survey and from the point of view of cross-sectional time. Data collection tool is a researcher-made questionnaire whose validity has been confirmed by industrial and academic elites. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha test (coefficient of 0.815). The statistical population of the study included 8050 employees of Petropars, Jam, Lavan and Fanavaran petrochemical companies working in Iranian Petrochemical Industries. The sample size was calculated by the Cochran's formula of 385 people. 420 questionnaires were distributed and 400 correct questionnaires were collected. The sampling method is stratified random. Data analysis was performed using structural equation modeling using Amos Software. The results of statistical analysis were confirmed by confirmatory factor analysis and in terms of significance by the method of structural equations up to the level of the main categories and after confirmation of formal and content from 400 experts and managers of petrochemical industries. In the next step with a quantitative approach, the current state of high performance organizational culture according to the pattern the extract was assayed. For this purpose, mean comparison, regression and repetition tests used. The results obtained from field survey indicated that the high-performance organizational culture model was approved and dimensions of Behavioral factors, Internal bedding factors, External bedding factors and Process factors were placed in the first to fourth priorities, respectively.
پدیدارشناسی تجربه کارکنان در لحظات مواجهه با حقیقت
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
206 - 189
حوزههای تخصصی:
در شرکتهای تولید نرم افزار، با توجه به نیاز بالا به متخصصان و انتظارات نسل های متفاوت از سازمان، مدیریت منابع انسانی به یک چالش تبدیل شده است. بعد از کرونا، مرزهای فیزیکی حذف شده و امکان کار در شرکت هایی از سراسر دنیا فراهم شد. در این محیط رقابتی، ایجاد تعلق خاطر در کارکنان، برای شرکت ها اهمیت بسیار یافت، زیرا کارکنان دارای تعلق خاطر بالاتر، کمتر به ترک سازمان می اندیشند. محققان به منظور بهبود تعلق خاطر کارکنان، توصیه به مدیریت تجربه کارکنان نموده اند. تجربه کارکنان، در لحظات مواجهه با حقیقت، شکل می یابد. برای مدیریت تجربه کارکنان، باید مفهوم تجربه کارکنان را شناخت. هدف از پژوهش جاری شناخت معنایی است که کارکنان در لحظات مواجهه با حقیقت به تجربه همکاری با سازمان می دهند. برای فهم تجربه زیسته کارکنان از همکاری با دو شرکت نرم افزاری داتین و همکاران سیستم از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. بیست و یک فرد مشارکت کننده در تحقیق، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و گروه کانونی جمع آوری و با رویه موستاکاس تحلیل گردید. برای اطمینان از پایایی و روایی تحقیق از درگیری طولانی مدت و مشاهده دیرپا در محل مطالعه، مثلث سازی، بررسی اعضا، باز آزمون و ارزیاب بیرونی استفاده شد. در مجموع، بیست عامل اثرگذار بر تجربه کارکنان در شش لحظه مواجهه با حقیقت شناسایی و ارائه شد. این عوامل، متاثر از واکنش سازمان در لحظات حقیقت است. برآورده شدن انتظارات کارکنان در این لحظات، تجربه همکاریشان را تحت تاثیر قرار داده و بعد از ترک سازمان نیز بر این رویکرد موثر است.
ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی مدیران سازمان های محلی (مورد مطالعه: شهرداری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی مدیران سازمان های محلی است. روش تحقیق، کیفی و بهره مند از راهبرد داده بنیاد طراحی شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران، متخصصان در فرآیند توسعه قابلیت های انسانی مدیران در شهرداری شهر تهران که که به روش نمونه گیری نظری 20 نفر از آن ها به صورت انتخاب هدف مند تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است که پس از جمع آوری اطلاعات بررسی و مقوله ها از طریق کدگذاری باز، انتخابی و نظری، تحلیل شد. در مرحله ی کدگذاری باز، 120 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش و ادغام کدهای مشابه، 77 کد مشخص شد که در نهایت در 12 مقوله اصلی و 21 مقوله فرعی، طبقه بندی و با مشخص شدن روابط بین مؤلفه ها، مدل هدف، طراحی شد. یافته های پژوهش، مبین آن است که پیاده سازی مدل توسعه قابلیت های انسانی مدیران سازمان های محلی، باعث توسعه قابلیت های منابع انسانی به عنوان یکی از کارکردهای منابع انسانی در کنار جذب و استخدام، آموزش و بهسازی، نگه داشت و بازنشستگی به عنوان معیار شناخت، رشد و توسعه توانمندی های منابع انسانی خواهد شد.
آسیب شناسی نظام ارزشیابی عملکرد نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
133 - 155
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزشیابی عملکرد کارکنان یکی از وظایف بسیار مهم مدیریت منابع انسانی در نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است؛ اما شواهدی بسیاری از ناکارآمدیِ نظامِ ارزشیابیِ عملکرد موجود حکایت می کند؛ نقصی که رفع آن نیازمند است به شناخت جامعِ آسیب ها و کاستی های نظام موجود. از این رو، شناسایی آسیب هایِ نظامِ ارزشیابیِ عملکردِ کارکنان نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی پژوهش مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر، از نظر نوع پژوهش، آمیخته و از نظر هدف، کاربردی محسوب می شود. در مرحله نخست، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و مسئولان حوزه مدیریت منابع انسانی و ارزشیابی عملکرد کارکنان، آسیب های نظام ارزشیابی عملکرد کارکنان شناسایی شد. در مرحله دوم، به کمک داده های حاصل از پرسش نامه و آزمون های آماری، اعتبار و برازش مدل بررسی شد. در بخش کیفی، پس از جمع آوری اطلاعات، از روش تحلیل تم برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. در بخش کمّی نیز، داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. پایایی پرسش نامه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد و تأیید شد.
یافته ها: 342 کد اولیه از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج شد که در قالب 23 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر، طبقه بندی شدند. نتایج آزمون های آماری مؤید آن است که مدل های اندازه گیری، ساختاری و کلی، به اندازه کافی مطلوب و رضایت بخش اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش، ضمن کاهش خلأ نظری موجود، شناخت جامعی از آسیب ها و کاستی های نظام ارزشیابی عملکرد نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ارائه می کند و این قابلیت را دارد که به عنوان مبنای اصلاح یا بازطراحی نظام ارزشیابی عملکرد به کار برده شود.
جنگ شناختی مدرن: از شناخت در رزم تا عرصه جنگ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
156 - 180
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیشرفت های انقلابی علوم و فناوری های شناختی، مطالعات ذهن/ مغز را وارد مرحله جدید «کنترل و شبیه سازی مغز» کرده است. روندهای توسعه علوم و فناوری های شناختی و سرمایه گذاری های کلانِ سازمان هایِ تحقیقاتیِ نظامیِ پیشرو دنیا در این حوزه، نشان دهنده ظهور عرصه جدیدی از جنگ با عنوان «عرصه جنگ شناختی» است. با توجه به نوظهور بودن عرصه جنگ شناختی، اختلاف نظرهای زیادی در مفهوم سازی آن وجود دارد. هدف این پژوهش، تحلیل منطقی و مفهومی جنگ شناختی و توصیف و ترسیم شبکه مفهومی آن است.
روش: روش های استفاده شده در این پژوهش عبارت اند از: تحلیل برساختی، تحلیل اکتشافی و تحلیل تحویلی متون مرتبط با هدف پژوهش.
یافته ها: در مفهوم سازی جنگ شناختی، شش مغالطه منطقی رایج وجود دارد: 1. تحدید جنگ شناختی به سطح روان شناختی؛ 2. تحدید جنگ شناختی به عملیات شناختی؛ 3. تحدید تأثیرشناختی به مداخله شناختی؛ 4. تحدید جنگ شناختی به آسیب شناختی؛ 5. تحدید جنگ شناختی به عملیات نظامی؛ 6. تحدید جنگ شناختی به شناخت در جنگ. هر یک از مغالطه های فوق، نشان دهنده یک عنصر ماهیتی از جنگ شناختی است که شبکه مفهومی آن را نمایان می سازد: علوم و فناوری های جنگ شناختی، جنگ شناختی مبتنی بر تئوری شناختی، اثربخشی جنگ شناختی، ابعاد جنگ شناختی، دامنه جنگ شناختی و عرصه جنگ شناختی.
نتیجه گیری: رنسانس علوم و فناوری های شناختی، برتری آینده را برتری شناختی می داند و آن را در گرو قدرت نمایی در عرصه جنگ شناختی ترسیم می کند؛ به همین دلیل، ضروری به نظر می رسد که با ایجاد پژوهشکده های علوم و فناوری های جنگ شناختی، مراکز دفاع شناختی، قرارگاه و فرماندهی رزم شناختی و تربیت افسران جنگ شناختی، زمینه هایی فراهم آورد تا بتوان به سیاست گذاری، خط مشی گذاری، برنامه ریزی و اقدام های عملی برای انجام عملیات های آفندی و پدافندی در عرصه جنگ شناختی پرداخت.
طراحی الگوی بلوغ مدیریت منابع انسانی سبز در مناطق درجه یک شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷)
60 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی بلوغ مدیریت منابع انسانی سبز در مناطق درجه یک شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران بود. این پژوهش از دیدگاه هدف، توسعه ای بوده و از نظر راهبرد و روش ، تحقیقی کیفی از نوع داده بنیاد است. در این بخش از طریق مصاحبه با 13نفر کارشناسان منابع انسانی و مدیران و کارشناسان صاحب نظر شرکت ملی پخش فراورده های نفتی انجام گرفت . داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته باز بوده و از مصاحبه 10 مفهوم جدیدی عاید نگردید که در جهت اطمینان از اشباع نظری 3 مصاحبه دیگر انجام گردید. در مرحله کد گذاری باز و محوری 21 مقوله و 128 مفهوم تشخیص و پیوند میان این مقوله ها مشخص شده است. در نتایج پژوهش ضمن شناخت شرایط علی٬ مداخله گر٬ زمینه ای ٬ پدیده محوری٬راهبردها و پیامد ها منجر به شکل گیری مدل پارادایمی گردیده است.
طراحی الگوی توانمندسازی کارکنان در شرف بازنشستگی (مورد مطالعه : صنعت برق ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹)
95 - 62
حوزههای تخصصی:
بازنشستگی در مرحله ای از چرخه زندگی اتفاق می افتد که ظرفیت سازگاری افراد با شرایط جدید زندگی، به دلیل کاهش در سرمایه ها و منابع شخصی محدود می شود. وقتی که در آستانه بازنشستگی فرد برای وی برنامه ریزی شود، او به راحتی با آن روبه رو می شود، در این راستا یکی از اقداماتی که می تواند توسط سازمان ها انجام شود توانمندسازی کارکنان در شرف بازنشستگی است. از این رو هدف اصلی این تحقیق، شناسایی سازوکارهای توانمندسازی کارکنان در شرف بازنشستگی و روابط میان آن ها و در نهایت ارائه الگوی توانمندسازی کارکنان در شرف بازنشستگی صنعت برق ایران میباشد. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی و با استراتژی داده بنیاد انجام گرفت. داده های تحقیق، پس از مصاحبه با 14 نفر از خبرگان صنعت برق که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، تحلیل گردید که در مجموع تعداد 357 کد، 70 مفهوم و 18 مقوله شناسایی شد. پس از کدگذاری باز، از میان تحلیل داده های کیفی، پاردایم کدگذاری محوری تدوین شد که براساس آن، خط ارتباطی میان مقوله های پژوهش شامل شرایط علی (مهیاسازی فرد و سازمان برای مواجهه با دوران بازنشستگی)، مقوله محوری (اجرای برنامه های توانمندسازی کارکنان در شرف بازنشستگی)، بستر (عوامل پیش برنده توانمندسازی کارکنان در آستانه بازنشستگی)، شرایط مداخله گر (عوامل بازدارنده توانمندسازی کارکنان در آستانه بازنشستگی)، راهبردهای توانمندسازی افراد در آستانه بازنشستگی و پیامدها مشخص گردید. در ادامه با پی ریزی کدگذاری انتخابی، اجزای مدل پژوهش بررسی و شرح داده شد.
طراحی مدل پیشران های نشاط کارکنان سازمان ها با تکنیک فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
101 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های مؤثر بر نشاط سازمانی کارکنان بود که به روش فراترکیب و با رویکرد ساندلوسکی و باروسو انجام گرفت. جامعه آماری شامل همه مقالات و پایان نامه های علمی و پژوهشی در حوزه نشاط بود که با مرور سیستماتیک تعداد 36 نمونه انتخاب و اعتبار آن ها با برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) مشخص شد. یافته های پژوهش با تحلیل محتوا و استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 2018 در قالب مدل پیشران های نشاط کارکنان، مشتمل بر 46 شاخص و 10 مؤلفه (شغلی، مدیریت و رهبری، رفاهی، زمینه ای، فیزیولوژیکی، شخصیتی، اعتقادی، مهارتی، ارتباطات، رفتارهای شهروندی سازمانی) و 3 بعد (فردی، سازمانی، اجتماعی) به دست آمد. بر اساس نتایج حاصله مؤلفه زمینه ای با 58/10 درصد، مؤلفه شخصیتی با 73/6 درصد، و شاخص معنادار بودن کار با 85/3 درصد دارای بیشترین فراوانی بودند. برای سنجش اعتبار مطالعه از ضریب کاپای کوهن استفاده شد. امید است مدیران با به کارگیری نتایج پژوهش حاضر سهمی در ایجاد نشاط و سلامت روح و جسم کارکنان سازمان ها در جهت تحقق وظیفه مسئولیت اجتماعی خود داشته باشند.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی با رویکرد فراترکیب و دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
613 - 645
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد از نوع تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی از روش فراترکیب استفاده شد. به این منظور مطالعات انجام شده در زمینه پیشایندها و پسایندهای مدیریت اثر سازمانی در بانک های اطلاعاتی معتبر طی سال های 1990 تا 2021 جمع آوری و بررسی شد که از میان آن ها 67 منبع برای تجزیه وتحلیل نهایی استفاده شدند. در بخش کمّی به منظور غربال و تأیید یافته های بخش کیفی از روش دلفی فازی بهره برده شد. جامعه آماری در بخش کمّی شامل کارشناسان خبره و متخصص و مدیران باتجربه در شرکت کشت و صنعت روژین تاک بودند که 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بر اساس یافته های تحقیق پیشایندهای مدیریت اثر سازمانی در 3 مقوله اصلی فردی، سازمانی، و محیطی و پسایندها در 4 مقوله نتایج رفتاری، شغلی، عملکردی، و رشد و توسعه فردی شناسایی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند از سوی مدیران جهت بهره برداری از جوانب مثبت مدیریت اثر سازمانی و اجتناب از ابعاد منفی آن در سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
سنتزپژوهی آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی جامع آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن، سنتزپژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 2000 تا 2019 در حوزه آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران بود که با کلیدواژه های مشخص و در پایگاه های اطلاعاتی داخلی به جمع آوری آن ها پرداخته شد و جمعاً 114 مطالعه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. از میان این مطالعات پس از چندین مرحله غربالگری به ترتیب براساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، 29 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل کیفی پژوهش ها، جمع آوری شدند. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. با تجزیه و تحلیل داده ها در قالب 101 کد باز و 32 مقوله محوری و ترکیب آن ها در 11 بعد مشخص شد که نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران در ابعاد؛ ساختار اجتماعی- فرهنگی، زیر ساخت فناورانه، منابع و امکانات، سازمانی- مدیرتی، سیستمی، طراحی برنامه ارزیابی، اجرای ارزیابی، تحلیل عملکرد و بازخورد، نتایج ارزیابی، کاربرد ارزیابی و پیامدها دارای آسیب ها و مشکلاتی است. نتایج تحلیل داده ها منجر به شناسایی آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران در قالب یک الگوی جامع گردید. از این رو الگوی استخراج شده، چارچوب مناسبی را برای سازمان ها جهت آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی آن ها فراهم می کند.