فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش یادگیری سازمانی در تمایل به تغییر معلمان با میانجی گری توسعه حرفه ای آنان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی استان کردستان در سال 1401-1400 که تعداد آنان برابر با 6803 نفربود، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 364 معلم انتخاب شد. روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های یادگیری سازمانی گارسیامورالس و همکاران (2006)؛ توسعه حرفه ای نوا (2008) و تمایل به تغییر دانهام و همکاران (۱۹۸۹) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها با روش های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شدند، جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد یادگیری سازمانی معلمان دارای اثر مستقیم مثبت (22/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (1856/0) و اثر کل مثبت (4056/0) و معنادار بر تمایل به تغییر معلمان در سطح 05/0 است. توسعه حرفه ای معلمان دارای اثر مستقیم مثبت (32/0) و معنادار بر تمایل به تغییر معلمان در سطح 05/0 است. همچنین متغیرهای یادگیری سازمانی معلمان و توسعه حرفه ای آنان قادر به تبیین 23 درصد واریانس تمایل به تغییر معلمان هستند، مقدار واریانس تبیین شده تمایل به تغییر معلمان با توجه به مقدار تی آن (72/8) در سطح 05/0 معنادار است.. نتایج پژوهش مبین آن بودکه یادگیری سازمانی معلمان به واسطه توسعه حرفه ای آنان بر تمایل به تغییر معلمان اثر دارد. نتیجه حاضر با تلفیق نتایج مطالعات ارائه شده در پژوهش حاضر در تبیین این رابطه غیرمستقیم هماهنگ است.
شناسایی عوامل مؤثر بر ماندگاری منابع انسانی دانشی (مورد مطالعه: مؤسسه آموزش عالی غیر انتفاعی امام جواد (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
120 - 95
حوزههای تخصصی:
دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دارای کارکنان دانشی هستند که حامل دانش بوده و این دانش به عنوان یک منبع قدرتمند این امکان را به آنان می دهد که جابه جا شوند بنابراین شناسایی عواملی که موجب ماندگاری منابع انسانی دانش محور در دانشگاهها شود، به عنوان هدف تحقیق حاضر تعریف شد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، جزء تحقیقات کاربردی، برمبنای ماهیت جزء تحقیقات توصیفی و برمبنای نوع استدلال، جزء تحقیقات کیفی است. جامعه آماری مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه امام جواد با مشخصه آشنایی و تسلط بر مباحث ماندگاری منابع انسانی به تعداد 21 نفر، به عنوان خبرگان بخش کیفی تحقیق تعریف شد جهت تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از روش متاسنتز و تحلیل محتوا و جهت اولویت بندی عوامل از روش فراوانی کدهای استخراج شده استفاده گردید. با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی ، 55 شاخص موثر بر ماندگاری منابع انسانی دانشی استخراج گردید. سپس طی مصاحبه با خبرگان ، 37 مولفه شناسایی شد که در مرحله کدگذاری محوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDAبرای هر دسته از کدهای مفهومی یک مؤلفه در نظر گرفته و در نهایت 11 مؤلفه شناسایی شد. در مرحله کدگذاری انتخابی، و براساس مؤلفه ها، تعداد 30 مقوله فرعی و11 مقوله اصلی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که باتوجه به جوان و تحصیل کرده بودن کارکنان دانشی، مهمترین شاخص هایی که موجب ماندگاری منابع انسانی دانشی در دانشگاه امام جواد (ع) می شوند عبارتند از: محیط کار صمیمانه، انعطاف پذیر بودن کار و محیط فعال و پویا به بیانی کیفیت زندگی کاری در تصمیم گیری
مفهوم پردازی نظام مند انضباط اداری با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انضباط اداری یکی از وظایف اصلی بخش مدیریت منابع انسانی در سازمان ها و نقش حیاتی در عملکرد و بهبود سازمان دارد؛ بنابراین هدف این پژوهش شناسایی مقوله های اصلی و فرعی و شاخص های کلیدی انضباط اداری از طریق رویکرد فراترکیب که یکی از پژوهش های کیفی و از روش های فرا مطالعه است. در این پژوهش تعداد 126 متون علمی به زبان فارسی و انگلیسی معتبر از وب سایت ها و پایگاه های اطلاعاتی علمی معتبر داخلی و خارجی در بین سال های 2003 تا 2022 میلادی و 1390 تا 1401 شمسی کشف و استخراج شد که در نهایت 32 عنوان پژوهشی با استفاده از روش مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، در نظر گرفته شدند و از طریق روش تحلیل اﺳﻨﺎدی شاخص های اصلی استخراج شدند. پس از مطالعه و استخراج کدهای کلیدی در نهایت این کدها تجمیع و خوشه بندی شدند و مقوله های اصلی و فرعی تنظیم شدند. یافته ها نشان داد که 11 مقوله اصلی، 26 مقوله فرعی و تعداد 126 شاخص یا کد اولیه استخراج شدند. به طوری که مقوله های اصلی انضباط اداری شامل: قوانین و مقررات، کنترل اداری، کنترل رفتاری، هماهنگی، اطاعت پذیری، مسئولیت پذیری، مشوق ها، تنبیهات، رویه های انضباطی، خود انضباطی و هدایت بودند. نتایج این پژوهش می تواند به مدیران و سازمان ها در توسعه و بهبود عملکرد به عنوان نیروی محرکه سازمان ها کمک شایان توجهی نماید و آنها را تبدیل به سازمان های پیشرو در حوزه خود نمایید.
بررسی ارتباط پیش آیندها و پس آیندهای شایستگی فرهنگی (مورد مطالعه: بیمارستان های دولتی شهر ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین وظایف پزشکان و پرستاران، ارائه مراقبت باکیفیت به بیماران از هر نوع قومیت و فرهنگ است به طوری که ارائه چنین مراقبتی، مستلزم برخورداری از شایستگی فرهنگی است. هدف اصلی پژوهش بررسی ارتباط پیش آیندها و پس آیندهای شایستگی فرهنگی در بیمارستان های دولتی شهر ارومیه می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توسعه ای -کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل پزشکان و پرستاران بیمارستان های دولتی شهر ارومیه است. جهت نمونه گیری از نرم افزار Sample Power 3 استفاده و حجم نمونه 300 نمونه برآورد گردید. پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی از طریق آزمون روایی همگرا مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها آزمون دو جمله ای استفاده شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد متغیرهای تنوع فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 706/0، تمایل فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 175/0، برخورد فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 046/0 و فروتنی فرهنگی با مقدار ضریب مسیر 379/0 دارای رابطه ای معنادار و مثبت با شایستگی فرهنگی می باشند، همچنین متغیرهای احساس احترام با مقدار ضریب مسیر 315/0، عملکرد شغلی با ضریب مسیر360/0 و توسعه ارزش های حرفه ای با ضریب مسیر 611/0 بر روی شایستگی فرهنگی تأثیر مثبتی دارند.
بحث و نتیجه گیری: به دلیل اهمیت شایستگی فرهنگی در حوزه سلامت و تأثیر آن در رشد و توسعه نظام سلامت، ارتقای سطح شایستگی فرهنگی آن ها در جهت برقراری ارتباط مؤثر با بیماران امری ضروری است.
تحلیل موقعیت مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آشکار سازی گفتمان های نظام مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. در این مطالعه کیفی با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 42 نفر از کارشناسان و مدیران شاغل در مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی دانشگاه و مشاهده مشارکتی، مفاهیم معنادار،گفتمان های انتقادی و متفاوت شناسایی شده و سپس با استفاده ازروش تحلیل موقعیت کلارک با ترسیم نقشه های وضعیتی ساختار نیافته، منظم، عرصه –جهان های اجتماعی و نقشه های موقعیت تحلیل شده است. بر اساس نتایج پژوهش، برساخت های گفتمانی متفاوتی در مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ایفای نقش می کنندکه در نتیجه،کارکردهای مدیریت منابع انسانی به شکلی متفاوت از آنچه در قوانین و ضوابط مربوطه دیده شده است، پیاده سازی و اجرا می شود. گفتمان مدیریت منابع انسانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تحت تاثیر قدرت بازیگران و عاملان رسمی و غیر رسمی، بینش و سلیقه مدیران، گرایش های سیاسی، قوانین و مقررات دولتی، مصوبات هیأت امنا، برساخت های انسانی مختلف، عوامل محیطی و فرهنگی قرار دارد. تدوام روند جاری، نقش آفرینان خاموش که اکثر آنها افراد شایسته هستند را به حاشیه رانده و روابط قدرت موجود را تقویت می کند.
طراحی الگوی پیدایش مدیران تصادفی در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی پیدایش مدیران تصادفی در سازمان ها بود. این مطالعه از نظر هدف توسعه ای و ماهیتاً اکتشافی است که به روش کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش سازمان های دولتی شهر اصفهان بوده که 14 نفر از مدیران این سازمان ها به روش هدفمند و رعایت قاعده اشباع نظری به عنوان اعضای نمونه انتخاب و داده های موردنیاز در پژوهش نیز با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. پس از تحلیل مصاحبه ها، 82 مفهوم مورد شناسایی قرار گرفته که در قالب 6 مقوله عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شده است. نتایج حاکی است پیدایش مدیران تصادفی تحت تأثیر عوامل علی مانند عدم وجود شاخص های شفاف و مشخص عملکردی در ارتقا و انتصاب، جایگزینی روابط به جای ضوابط، حاکمیت تفکر الیگارشی در سازمان، ضعف یا فقدان نظام جانشین پروری در سازمان، ضعف سیستم ارزیابی عملکرد و مانند آن بوده و عوامل زمینه ای فردی و سازمانی و نیز عوامل مداخله گر نیز پیدایش این پدیده در سازمان ها را تحت تأثیر قرار می دهند. راهبردهای پیشگیری از پیدایش مدیران تصادفی نیز در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی مورد شناسایی قرار گرفته است. نتایج همچنین حاکی است پیدایش مدیران تصادفی پیامدهای منفی متنوعی در سطوح فردی، گروهی، سازمانی و فراسازمانی به دنبال خواهد داشت. یافته های پژوهش حاضر می تواند بینش مناسبی در ارتباط با چگونگی پیدایش پدیده مدیران تصادفی ایجاد کرده و زمینه جلوگیری از آن را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران نظام اداری فراهم آورد
تبیین روابط متقابل بین توانمندسازی روانی، هوش معنوی کارکنان وکاهش حوادث و سوانح شغلی (مطالعه موردی: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151-174
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین روابط متقابل بین توانمندسازی روانی، هوش معنوی کارکنان و کاهش حوادث و سوانح شغلی، است. تحقیق حاضر از فرآیندی سه مرحله ای تبعیت می کند. بدین منظور در مرحله اول، ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای اقدام به مرور و مطالعه ادبیات علمی موجود و قابل دسترس، جهت احصا عوامل اثرگذار بر ابعاد تحقیق شد. سپس، از روش دلفی فازی جهت نهایی کردن و بومی سازی عوامل تأثیرگذار بر ابعاد سه گانه، استفاده گردید. در پایان با کمک تکنیک DEMATEL - based ANP (DANP) ، روابط میان متغیرهای اصلی، فرعی و چگونگی تأثیر آنها بر هم (تاثیر متقابل) تعیین شد. جامعه آماری نهایی این تحقیق را 11 نفر از کارکنان خبره حوزه رفتار سازمانی و مدیران ارشد ایمنی، سوانح و کنترل شرکت ملی صنایع مس ایران، تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، از نمونه گیری قضاوتی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. نتایج تحقیق نشان داد که توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان، بصورت مستقیم و یک طرفه بر کاهش حوادث و سوانح شغلی اثر می گذارند و این بدان معنا می باشد که ارتقا و بهبود توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان موجب کاهش حوادث و سوانح شغلی خواهد شد. همچنین، مشخص گردید بین توانمندسازی روانی و هوش معنوی کارکنان، ارتباطی دوسویه برقرار است.
تعیین عوامل مدل تصمیم گیری انتخاب روش های آموزش و یادگیری در توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
239 - 262
حوزههای تخصصی:
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ها برای تصمیم گیری در سازمان ها، انگیزه اصلی نویسنده جهت پژوهش و بسط شده است. رویکرد پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش آمیخته می باشد. در بخش کیفی پژوهش برای مدل سازی نظری از روش پژوهش نظریه ای بهره گرفته شده است و در بخش کمی از روش پیمایش استفاده گردید. در بخش کیفی پس از انتخاب متخصصین از میان مدیران و کارشناسان آموزش به صورت هدفمند (از نوع گلوله برفی) تلاش شده با استفاده از روش نیمه ساختار یافته عوامل اصلی مدل تصمیم گیری تعیین شود. مشارکت کنندگان در این بخش 12 نفر از متخصصین بودند و نتایج پژوهش بخش کیفی با روش تحلیل مضمون استخراج گردید برای بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی، ابتدا روایی سوالات با روش CVR مورد تأیید متخصصین قرار گرفت و بعد از توزیع و گردآوری آن ها با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون T و شاخص های مرکزی مورد تحلیل قرار گرفت و بعد از آن عوامل موثر در تعیین روش های آموزش و توسعه منابع انسانی تعیین شد و برای وزن دهی به آن ها تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice استفاده شد. عوامل موثر بعد ازشناسایی با ضریب وزنی شامل سطح مخاطبین (0.161)، دامنه برنامه توسعه شایستگی (0.162)، سطح پوشش دهی شایستگی (0.139)، هدف توسعه شایستگی (0.044)، میزان هزینه تخصیص برای توسعه شایستگی (0.284)، مدت زمان مطلوب توسعه شایستگی (0.067)، امکان تجربه واقعی پدیده های شایستگی توسط فراگیر(0.076) و مدت زمان انتقال یادگیری مطلوب (0.064) می باشند.
سیر تحول و بنیان های فکری مفهومی پژوهش های حوزه تحلیلگری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 25
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیلگری منابع انسانی با هدف جایگزینی تصمیم گیری های مبتنی بر شهود و تجربه با تصمیم گیری های داده محور و در نتیجه، پیوند میان کارکردهای منابع انسانی با نتایج کسب وکار، از طریق تحلیل های کمّی مطرح شده است. از آنجا که این موضوع در دوران طفولیت منحنی بلوغ خود به سر می برد، هم در عرصه نظر و هم در میدان عمل، به واکاوی، تدقیق و کاربرد گسترده نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف افزودن به بدنه دانش این حوزه، درصدد مرور سیر تحول پژوهش های این حیطه و استخراج بنیان های فکری مفهومی آن هاست. روش: در راستای حصول هدف مقاله، پژوهش های مرتبط با موضوع تحلیلگری منابع انسانی از ابتدا تاکنون (سال های 1991 تا 2022) از پایگاه داده وب آوساینس استخراج و با استفاده از نرم افزار وی اواس ویوئر تحلیل شد. تحلیل های توصیفی، هم تألیفی، هم استنادی و هم آیندیِ واژگان روی داده ها انجام شد. به صورت خاص، از تحلیل هم استنادی برای احصای بنیان های فکری مفهومی موضوع بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر کمیت، بیشترین تعداد مقاله در این حوزه، در سال 2017 انتشار یافته است. بیشترین تعداد استناد نیز در سال 2022 بود. اولریچ و دیو، پُراستنادترین پژوهشگران؛ مدیریت منابع انسانی، پُراستنادترین مجله و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، پُراستنادترین دانشگاه در این زمینه بودند. تحلیل هم استنادی که بیانگر بنیان های فکری مفهومی در یک زمینه است، ادبیات موضوع تحلیلگری منابع انسانی را در قالب چهار خوشه به نمایش گذاشته است: خوشه نخست، «ماهیت و ضرورت تحلیلگری منابع انسانی» را نشان داد؛ خوشه دوم، بر بحث «پیوند میان تحلیلگری منابع انسانی با فناوری» متمرکز بود؛ خوشه سوم، در زمینه موضوع «تحلیلگری منابع انسانی و علم داده» شکل گرفت و در نهایت خوشه چهارم، «سویه تاریک تحلیلگری منابع انسانی» نامیده شد. نتیجه گیری: سابقه پژوهشی موضوع تحلیلگری منابع انسانی در سطح جهان، حدود دو دهه است؛ هرچند روند پژوهش های منتشر شده در این حوزه، بسیار سریع بوده است. پراکندگی ساختاری پژوهش های چهار خوشه احصا شده در این پژوهش، نشان می دهد که به اصطلاح، نوعی «نمای دید پرنده» در تحلیلگری منابع انسانی لازم است. به علاوه، مهم ترین ضعف پژوهش ها یا حتی پروژه های انجام شده در زمینه تحلیلگری منابع انسانی، محدود شدن کار به افرادی با تخصص منابع انسانی یا تخصص فنی است که همکاری میان این دو نوع تخصص، در قالب همکاری بین رشته ای را می طلبد.
سنخ شناسی رفتار مدیران در مواجهه با چالش های روانشناختی کارکنان در دوران فراگیری کووید 19 (رویکرد مبتنی بر روایت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
75 - 104
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال شناخت گونه های مختلف رفتار مدیران در مواجهه با چالش های روانشناختی کارکنان در دوران فراگیری کووید 19 است تا بتواند با ایجاد هماهنگی با سایر اجزا در رسیدن سازمان به اهدافش کمک نماید. به همین منظور با استفاده از روش روایت پژوهی از 21 نفر از مدیران مصاحبه به عمل آمد و 507 کد اولیه استخراج شد. سپس با استفاده از تحلیل تم، 74 مفهوم برای چالش های روانشناختی کارکنان و 130 مفهوم برای رفتار مدیران در مواجهه با این چالش ها کشف شد که در نهایت 18 مقوله نهایی برای چالش های روانشناختی کارکنان و 30 مقوله نهایی برای رفتار مدیران شناسایی گردید. در بخش سنخ شناسی (گونه شناسی)، مقوله های نهایی رفتار مدیران، در دو بعد اثرپذیری از رفتار مدیر (بالا/ پایین) و روحیه کارکنان (قوی/ ضعیف یا شکننده) طبقه بندی شدند و چهار گونه اصلی بر اساس این دو بعد به دست آمد. گونه های رفتار مدیران با عناوین رفتارهای توسعه دهنده، روحیه بخش، هدایت گر و تعدیل گر نام گذاری شدند. مدیران با انتخاب رفتارهای مناسب و توجه به روحیه و میزان اثرپذیری کارکنان در انتخاب این رفتارها، علاوه بر حفظ روحیه افراد، قدرت نفوذ بیشتری نیز بر کارکنان پیدا می کنند و می توانند کارکنان را در جهت کاهش چالش های روانشناختی و در نتیجه موفقیت سازمانی همراهی نمایند.
تدوین الگوی لنگرهای شغلی کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
121 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی جامع برای لنگرهای شغلی کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و روش پژوهش، ترکیبی از نوع داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش کارکنان در بخش کمی، کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور که تعداد آن ها 488 نفر است که براساس آن تعداد 153 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری و به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در روش کیفی نمونه گیری تا زمان رسیدن به نقطه اشباع در بخش خبرگان، به روش غیرتصادفی هدفمند بود. در بخش کیفی برای استخراج عوامل مؤثر بر لنگرهای شغلی کارکنان، از روش میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. در بخش کمی، پس از استخراج مولفه های لنگرهای شغلی کارکنان از طریق مصاحبه؛ پرسشنامه ای تنظیم و در بین کارکنان توزیع شد. داده های حاصل از در بخش کیفی از تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمی از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده گردید. نتایج نشان داد که عوامل علی مؤثر بر نوآوری کارکنان شامل عوامل سازمانی، فراسازمانی، فردی و ملی باید جستجو کرد. همچنین، از نظر خبرگان این تحقیق مقوله محوری را می توان معادل با نوآوری در ساختار سازمانی، آموزش، پژوهش، سرمایه انسانی، فناورانه و در تجهیزات دانست.
تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان، مورد مطالعه: کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان بود که به روش توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی انجام شد. جامعه آماری موردبررسی شامل 600 نفر کارکنان شاغل در اداره کل امور مالیاتی استان گلستان که در سال 1400 مشغول به خدمت بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از طریق جدول کرجسی-مورگان 234 نفر تعیین شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های رهبری اخلاقی از براون و تروینو (2006) با 10 گویه، آوای نوع دوستانه از زهیر و اردوغان (2011) با 5 گویه، اعتماد شناختی از یانگ و ماس هولدر (2010) با 5 گویه و بهزیستی روان شناختی آکسفورد (OHI) با 29 گویه بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب برابر با 935/0، 857/0، 860/0 و 966/0 به دست آمد. داده ها از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS25 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تأثیر مثبت و معنی دار بر آوای نوع دوستانه، اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان دارد و همچنین تأثیر مثبت و معنی دار اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی بر آوای نوع دوستانه کارکنان تأیید شد. اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین رهبری اخلاقی با آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان ایفا می کند.
واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری در بخش کشاورزی هوشمند ایران با به کارگیری روش SIMUS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری برای کسب وکارهایی است که قصد دارند جایگاه قابل قبولی در آینده کشاورزی ایران داشته باشند. مصاحبه عمیق با 12 خبره منتخب، روش دلفی و بررسی اسناد کتابخانه ای روش های جمع آوری و بررسی داده ها بودند. محدوده پژوهش کل بخش کشاورزی ایران و جامعه هدف، کلیه فعالین و ذی نفعان بخش کشاورزی ایران هستند. پس از استخراج روندهای کلان، استراتژی های توسعه نوآوری و نوآوری های اختصاصی بخش کشاورزی با به کارگیری ابزارهای تجزیه وتحلیل استراتژیک، ضمن استخراج مهم ترین عوامل محیطی (فرصت و تهدید) و مهم ترین عوامل داخلی (ضعف و قوت)، نسبت به موقعیت یابی استراتژیک کسب وکارهای ایرانی اقدام شد. با استفاده از روش سیموس به عنوان یک رویکرد پیشرفته در تصمیم گیری چندمعیاره،استراتژی ها و نوآوری های استخراج شده، رتبه بندی شدند. مهم ترین نقطه ضعف کسب وکارهای ایرانی نداشتن دانش و مهارت تخصصی و مدیریتی و مهم ترین نقطه قوت، برخورداری از نیروی های انسانی جوان و خلاق شناسایی شد. خرده مالکی گسترده و عدم بلوغ اکوسیستم نوآوری در بخش کشاورزی مهم ترین تهدیدها و غنی بودن اکوسیستم کشاورزی ایران و همچنین سرمایه انسانی جوان، خلاق و تحصیلکرده مهم ترین فرصت ها شناسایی شدند. همکاری های استراتژیک جهت توسعه نوآوری های کاربردی منطبق بر بلوغ اکوسیستم نوآوری کشاورزی به عنوان برترین استراتژی و تجاری سازی داخلی نوآوری های پیشرفته به عنوان ضعیف ترین استراتژی شناسایی شدند. نوآوری های مرتبط با کارایی بازار و کارایی مزرعه به عنوان مناسب ترین نوآوری ها و نوآوری های مرتبط با مزارع پیشرفته به عنوان نامناسب ترین نوآوری ها به منظور توسعه نوآوری در بخش کشاورزی ایران شناسایی شدند.
طراحی مدل خرد مدیریتی: تحلیل کیفی بر نظریه ضمنی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین مدل مدیر خردمند براساس نظریه ضمنی کارکنان است. در این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده گردیده است که ساختار و معنای ضمنی یک پدیده را با توجه به معنای ضمنی که افراد از آن در زندگی خود تجربه کرده اند آشکار می نماید. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بوده است که به صورت نمونه گیری ملاکی تا اشباع نظری (26 نفر) ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کیفی استفاده شد. پایایی پژوهش به وسیله پایایی بین ارزیاب و روایی تمام مراحل پژوهش با نظر خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل خرد مدیریتی دارای 7 بعد است که به ترتیب توجه و آگاهی از دیگران، سازمان دهی و برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری و انگیزش دارای بیشترین فراوانی بود. از نتایج می توان در انتخاب و توسعه بعد محور خرد، همچنین طراحی موقعیت شبیه سازی و کانون ارزیابی استفاده کرد.
روایت پژوهی تجربه مدیران دولتی از پدیده «خستگی تصمیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد هر فرد به طور متوسط روزانه 35000 تصمیم می گیرد. اگرچه این عدد بسیار اغراق آمیز است، اما نمی توان انکار کرد که روزانه تصمیم های بی شماری می گیریم. خستگی تصمیم به این موضوع اشاره دارد که گرفتن تصمیم های مکرر توانایی فرد را برای اتخاذ تصمیم های کاملاً آگاهانه و منطقی بعدی مختل می کند. به حالت تهی شدن توان، به ویژه در نتیجه تصمیم گیری های پیاپی، پدیده خستگی تصمیم می گویند. تجربه زیسته پژوهشگران در کنار مدیران ارشد در سازمان های مختلف، خاستگاه شکل گیری این مطالعه است. از مجموعه راهبرد های رفتاری مدیران اینگونه بر می آید که فرد به عنوان یک تصمیم گیرنده کاملاً منطقی عمل می کند. اما شواهد خلاف آن را نشان می دهد. این موضوع نه تنها در مورد افراد معمولی بلکه برای برخی از حرفه ای های آموزش دیده نیز صدق می کند. مطالعه حاضر، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش پژوهش روایت پژوهی انجام شده است. داده های کیفی در این مطالعه به شکل روایت برگرفته از مصاحبه های عمیق با 11 مدیر ارشد در بخش دولتی است که با استفاده از تحلیل روایتی مضمون تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که زمینه سازهای بروز خستگی تصمیم ویژگی های شخصیتی، موضوعات بین فردی، آستانه سختی کار و عوامل کلان سازمانی و راهکارهای مدیریت آن شامل خنثی سازی، آموزش و انگیزش می باشد.
تحلیلی بر پدیده دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
119 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر با هدف تحلیلی بر پدیده دوسوگرایی شهروندی در مدیران صنایع فولاد انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات امیخته بود. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی تحقیق شامل در مدیران صنایع فولاد بودند. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه ساختارمند و پرسشنامه مخصوص دیمتل بود که با توجه به اهداف و روش تحقیق، طراحی گردیده بود. برای شناسایی الگوی روابط علی میان متغیرهای مورد مطالعه از روش دیمتل استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که تغیرهای تاثیرگذار بر دوسوگرایی شهروندی در در مدیران صنایع فولاد شامل جذب ائتلاف اجتماعی، دغدغه مندی، ساختار اجتماعی، داربست زنی اطلاعات، الزامات شغلی، ایجاد امید، رفتار همنوایانه و اعتماد آفرینی می باشد. نتایج جدول بالا مشخص گردید که عوامل ایجاد امید و رفتار همنوایانه به عنوان عوامل علی و سایر عوامل به عنوان عوامل معلولی مشخص گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد، عامل رفتار همنوایانه با وزن 237/0 مهمترین عامل در دوسوگرایی شهروندی در در مدیران صنایع فولاد مشخص گردید.
بررسی و پیش بینی میزان تولیدات علمی حوزه فناوری تصویربرداری کوانتومی ایران نسبت به جهان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، شناسایی ، پیش بینی و مقایسه تولیدات علمی پژوهشگران مراکز مختلف علمی –تحقیقاتی ایران و جهان در حوزه فناوری تصویر برداری کوانتومی است. در این پژوهش که مرجع گردآوری داده های پایگاه داده اسکوپوس متعلق به موسسه الزویر بوده است ، نخست با روش علم سنجی آخرین آمار و اطلاعات وضعیت موجود تولیدات علمی فناوری تصویر برداری کوانتومی از سال 2013 تا 2021 گردآوری گردید وسپس نسبت به تجزیه و تحلیل آمار تولیدات ایران نسبت به جهان اقدام شد. نتایج پایش در حوزه تصویر برداری کوانتومی نشان می دهد بیشترین سرمایه گذاری در ایران نسبت به جهان درحوزه پزشکی ،شیمی و بیو شمی بوده است که لزوم توجه به حوزه های دیگر را ایجاب می کند. نرخ رشد تعداد تولیدات علمی ایران در حوزه فناوری تصویر برداری کوانتومی در سال 2021 نسبت به سال 2013 دارای رشد 340 درصدی بوده است در حالی که رشد جهانی چیزی حدود 40 درصد بوده است و این نشان میدهد نرخ رشد تولیدات علمی ایران 300 درصد بیشتر از میزان رشد جهانی بوده است.سهم تولیدات علمی ایران نسبت به جهان در سال 2021 چیزی حدود 3/2 % است.بر اساس روند افزایشی نرخ رشد تولیدات علمی فناوری تصویربرداری کوانتومی ایران نسبت به جهان از نظر مقایسه آماری مجموع مطالعات ثبت شده و پیش بینی شده در سالهای 2021 و2030 پیش بینی می شود ایران در سال 2030 رتبه اول منطقه و رتبه پنجم آسیا و رتبه بیستم جهان را تصاحب خواهد نمود.
بررسی رابطه سرمایه روانشناختی، ترس از بیماری کرونا (کوید - 19) و همکاری کارکنان در اجرای اقدامات سازمان در زمان همه گیری بیماری کرونا (با ملاحظه اعتماد به مدیران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
128 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجا که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو افراد در معرض خطر و شکننده محسوب می شوند، خانواده و آموزش و پرورش باید از این کودکان پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. روش: پژوهش حاضر، از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. بدین صورت که از منابع کتابخانه ای نظیر: کتاب، مقاله، منابع خارجی و... و آموخته های محقق استفاده شده است. یافته ها: از نظر این پژوهش، یکی از عوامل نبود موفقیت در بین کودکان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و سایر مشکلات جدی در آنها می شود و لطمات جبران ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش وپرورش کشور وارد خواهد کرد. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش چنین برمی آید که اختلالات یادگیری و مدیریت بهینه آن، به عوامل درون فردی و برون فردی بستگی دارد که در راستای پژوهش حاضر، ضمن بررسی منابع اختلالات یادگیری، سؤالات پژوهش تحلیل شده و نتایج تحلیل بیانگر این بود که با آگاهی پیدا کردن نسبت به اختلالات یادگیری کودکان، می توان آن را تا حدی در دوران کودکی برطرف کرد و از حاد شدن آن در بزرگسالی جلوگیری نمود.
الگوی مدیریت منابع انسانی دانش محور در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
262 - 241
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی سازمان ها، مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی به عنوان مفاهیم مکمل و دیده می شوند. مدیریت منابع انسانی دانش محور یکی از الزامات اصلی و اساسی سازمان های دولتی است که در بسیاری از جوامع، پیاده سازی و بکارگیری شده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی دانش محور در سازمان های دولتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی، ترکیبی یا آمیخته است. رویکرد مورد استفاده در تحقیق، رویکرد مت والی تبیینی است که در آن، ابتدا داده ها و اطلاعات کمّی گردآوری و تحلیل می شوند، و سپس اطلاعات کیفی مورد بررسی قرار می گیرند. در فاز اول مطالعه، از روش تحلیل محتوای کمّی، و در فاز دوم به منظور طراحی الگوی مربوطه از روش کیفی نظریه داده بنیاد بهره برده شده است. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول از میان 214 تحقیق مرتبط، 28 تحقیق اصلی یا معیار شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتند. در فاز دوم، داده ها و اطلاعات از طریق نمونه گیری هدفمند، از 12 تن از خبرگان این حوزه با استفاده از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج شدند. گزاره های مستخرج با استفاده از رهیافت نظامند استراوس و کوربین کدگذاری شدند که در نهایت، 137 کد باز، 63 کد محوری و 20 کد انتخابی حاصل شدند. مطابق با الگوی حاصله می توان نتیجه گرفت که منابع انسانی دانش محور، وابسته به شیوه های مدیریت منابع انسانی است که مجموعه ای از شیوه های مورد استفاده سازمان برای مدیریت منابع انسانی از طریق تسهیل توسعه شایستگی ها و مدیریت دانش را در بر می گیرد و ضمن ایجاد سرمایه فکری دانش محور؛ سازمانی یادگیرنده و چا
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران با رویکرد داده بنیاد: پژوهشی کیفی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
39 - 78
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمی گردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گردید. جامعه پژوهش، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند با 21 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازمانی، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخله گر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.