فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
495 - 518
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با توجه به افزایش استفاده از اینفلوئنسرها جهت معرفی و ترویج محصول و خدمت از سوی شرکت ها، بازاریابی اینفلوئنسر به صورت گسترده ای به عنوان نوعی ابزار تبلیغاتی مهم و اثربخش در کانون توجه قرار گرفته است؛ اما مسئله حائز اهمیت، انتخاب مناسب ترین اینفلوئنسر برای ارسال درست پیام های تبلیغاتی شرکت ها به مخاطب است. از همین جهت، شرکت ها به منظور انتخاب اینفلوئنسر مناسب در رسانه های اجتماعی جهت ارسال پیام های تبلیغاتی خود، باید به عواملی توجه کنند. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر انتخاب اینفلوئنسر در صنعت مواد غذایی در رسانه اجتماعی اینستاگرام است.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد ترکیبی اکتشافی طی دو مرحله اجرا شده است. در مرحله نخست، از طریق مطالعات کتابخانه ای و مبانی نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 7 نفر از خبرگان حوزه صنایع غذایی، عوامل اثرگذار بر انتخاب اینفلوئنسر شناسایی شد. سپس در مرحله دوم، شاخص های شناسایی شده با استفاده از پرسش نامه فوکام توسط خبرگان اولویت بندی و وزن دهی شد. در نهایت، به کمک نرم افزارهای اکسل و لینگو محاسبه ها صورت پذیرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش به شناسایی شاخص هایی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر انتخاب اینفلوئنسر در رسانه اجتماعی اینستاگرام انجامید که این شاخص ها در دو بُعد دسته بندی شدند. بُعد اول ویژگی های صفحه اینفلوئنسر و بُعد دوم ویژگی های فردی اینفلوئنسر است که شاخص های مربوط به هر یک از بُعدها، از طریق مبانی نظری و مصاحبه با خبرگان استخراج شد.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه وتحلیل نشان داد که در بُعد ویژگی های صفحه اینفلوئنسر، شاخص نرخ درگیر شدن مخاطبان با موضوع، مهم ترین و شاخص تناسب بین اینفلوئنسر و برند تجاری کم اهمیت ترین بُعد است. همچنین در بُعد ویژگی های فردی اینفلوئنسر، شاخص میزان شهرت اینفلوئنسر مهم ترین و شاخص تعداد دنبال کنندگان کم اهمیت ترین شناسایی شده است. شرکت های صنایع غذایی می توانند برای انتخاب مناسب ترین اینفلوئنسر به شاخص های اشاره شده در پژوهش حاضر توجه کنند.
شناسایی ریسک مشتریان در بیمه بدنه خودرو و محاسبه حق بیمه تحریف یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
585 - 602
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف : تعیین حق بیمه عادلانه و متناسب با میزان ریسک، نیازمند افشای کامل حقایق در خصوص ریسکی است که بیمه می شود. اکثر اوقات دسترسی به چنین اطلاعات کاملی دشوار است، در چنین شرایطی استفاده از اطلاعات گذشته از جمله خسارت های ادعا شده می تواند به عنوان معیار مناسب شناسایی میزان ریسک مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه به کمک خسارت های سنوات گذشته، مشتریان در دو طبقه بیمه گذاران کم ریسک و پرریسک قرار می گیرند، سپس به کمک تابع تحریف لگ لیندلی حق بیمه مناسبیمعرفی می شود که به آن حق بیمه تحریف یافته می گویند. روش شناسی : در این پژوهش برای انجام محاسبات علاوه بر شبیه سازی آماری از داده های واقعی خسارت استفاده می شود. ابتدا به کمک نرم افزار Rاز 4 توزیع بور، وایبول، گاما و پارتو هر کدام به تعداد 10.000 داده شبیه سازی و نتیجه قضایا بررسی می شود، سپس به کمک حدوداً 35.000 مشاهده مربوط به خسارت های ادعا شده به یک شرکت بیمه کلیه نتایج به صورت مطالعه موردی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد. یافته ها : با توجه به مدل سازی خسارت های ادعا شده، توزیع دم سنگین بور به عنوان توزیع نهایی پذیرفته می شود. به کمک براوردگر هیل و ارزش در معرض ریسک صدک90ام این توزیع، مقدار حد آستانه خسارت ها برابر 19.800.000ریال براورد می شود، از این رو، 10 درصد جامعه بیمه گذاران سالانه خسارتی بیشتر از 19.800.000 را به شرکت وارد می نمایند و موجب افزایش ضریب خسارت و حق بیمه پایه کلیه افراد می شوند. طبقه بندی افراد کم ریسک و پرریسک و استفاده از تابع تحریف لگ لیندلی باعث می شود تا علاوه بر رعایت اصول بهینگی (همگنی مثبت، عدم اجحاف، هم یکنوایی جمعی و سربار نامنفی)، حق بیمه محاسبه شده برای هر طبقه متناسب با ریسک باشد. نتیجه گیری: در صورت عدم تفکیک مشتریان کم ریسک و پرریسک مبلغ حق بیمه برای کلیه افراد جامعه یکسان و برابر 17.012.700ریال است، این مبلغ برای افراد کم ریسک و بدون خسارت مبلغ زیادی است، پس از طبقه بندی مشتریان و محاسبه مجدد حق بیمه برای افراد کم ریسک و پرریسک به ترتیب برابر 5.610.700 و 54.295.700 ریال محاسبه می شود. تفاوت زیاد میان حق بیمه دو طبقه نشان از تفاوت زیاد میزان ریسک و در نهایت ضرورت و اهمیت طبقه بندی جامعه بیمه گذاران را به دنبال دارد. در استفاده از این روش محدودیتی وجود ندارد و هنگامی که توزیع خسارت ها دم سنگین است استفاده از این روش می تواند مفید واقع شود.
رویکردی نوین به بررسی عوامل موثر بر پذیرش بانکداری الکترونیک در ایران با تاکید بر نقش تبلیغات شفاهی مثبت
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به شناسایی عوامل موثر بر پذیرش بانکداری الکترونیک در ایران پرداخته ایم. با نگاهی جامع بر تحقیقات پیشین صورت گرفته در ایران و سایر کشورها، مدل مفهومی جدیدی ارائه نمودیم و از طریق آن به یک دیدگاه نوین دست یافتیم. با توجه به اهمیت تاثیر تبلیغات شفاهی مثبت بر رفتار مصرف کننده به ویژه در مورد خدمات، توجه خاصی بر این متغیر نمودیم. نتایج حاصل از این تحقیق بیان می کند که تبلیغات شفاهی مثبت بر پذیرش بانکداری الکترونیک و اعتماد به بانک، تاثیر مثبت و بر ریسک ادراک شده مربوط به استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک تاثیر منفی دارد. همچنین اعتماد به بانک بر شایستگی ادراک شده از خدمات بانکداری الکترونیک و نیز بر پذیرش بانکداری الکترونیک تاثیر مثبت دارد. شایستگی ادراک شده از خدمات بانکداری الکترونیک نیز بر تبلیغات شفاهی مثبت اثر مثبت دارد.
بررسی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر رفتار خرید مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی برای کسب وکارها، مفهوم مدیریت بازاریابی نیز بدون بهره مندی از ابزارهای فناورانه مفید نخواهد بود و مفهوم «بازاریابی دیجیتال» دریچه ای است که به روی کسب وکارها باز شده تا فروش خود را به شیوه ای مطابق با فناوری روز بهبود بخشند و برای پاسخ گویی به نیاز مصرف کننده بکوشند که به راستی مهم ترین دارایی هر کسب وکار است. رفتار مصرف کنندۀ امروزی بی شک تحت تأثیر ابزارها و کانال های مختلف بازاریابی دیجیتال قرار دارد. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر رفتار خرید مصرف کننده در بین مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا به انجام رسیده است و پس از طراحی یک مدل مفهومی جدید، پرسشنامه ها میان 492 نفر از مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا توزیع شد و با استفاده از تحلیل های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3.0 برازش کلی مدل و آزمون فرضیه ها صورت پذیرفت. گفتنی است که همۀ ابزارها و کانال های بازاریابی دیجیتال ازقبیل موتورهای جست وجو، محتوا، رسانه های اجتماعی، روابط عمومی آنلاین، بازاریابی وابسته، بازاریابی ازطریق پست الکترونیکی و بازاریابی ازطریق تلفن همراه به غیر از هدف گذاری مجدد بر رفتار خرید مصرف کننده در میان مشتریان دیجی کالا تأثیر مثبت و معناداری داشتند و البته روابط عمومی آنلاین، بازاریابی محتوا و بازاریابی ازطریق رسانه های اجتماعی مؤثرترین ابزارها و کانال های بازاریابی دیجیتال برای فروشگاه دیجی کالا شناسایی شدند که باید در این فروشگاه اقدامات مبتنی بر بازاریابی دیجیتال با مؤثرترین کانال ها و ابزارها بر رفتار خرید مصرف کننده به منظور مدیریت مطلوب مشتریان توسعه یابد.
بررسی تأثیر احساس ناهنجاری اجتماعی بر احساس شکست باتوجه به نقش سرخوردگی مصرف کننده دربرابر فعالیت های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار مصرف کنندگان، نیازمند انجام بررسی ها و مطالعاتی دراین زمینه است تا مشخص شود مصرف کنندگان در فرایند خرید محصول چه رفتاری ناشی از احساس سرخوردگی و ناهنجاری اجتماعی از خود بروز می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احساس ناهنجاری اجتماعی بر احساس شکست باتوجه به نقش سرخوردگی مصرف کننده دربرابر فعالیت های بازاریابی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی بود و از پرسشنامه برای گردآوری داده ها با حجم نمونۀ آماری 200 نفر با بهره گیری از شیوۀ نمونه گیری مرحله ای در بین مصرف کنندگان اصفهان انجام گرفت. تحلیل های آماری پژوهش حاضر با نرم افزارSPSS و AMOS انجام شده است. نتایج آزمون های آماری مبیّن تأثیر معنادار بین احساس ناهنجاری اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و احساس شکست به عنوان متغیر وابسته و سرخوردگی مصرف کنندگان دربرابر فعالیت های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی است. همچنین، سرخوردگی مصرف کنندگان دربرابر فعالیت های بازاریابی بین احساس ناهنجاری اجتماعی و ابعاد احساس شکست میانجی گری جزئی می کند. سرخوردگی مصرف کنندگان می تواند ناشی از تصویر ذهنی نادرست برگرفته از جامعه یا فعالیت های بازاریابی نامناسب باشد که به مرورِ زمان می تواند ویژگی های فردی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. نتایج نشان می دهد احساس ناهنجاری اجتماعی در سطح جامعه تأثیر معناداری بر سرخوردگی مصرف کنندگان دارد و همچنین، سرخوردگی مصرف کنندگان نیز بر رفتار پس از خریدشان و احساس شکست از انتخاب محصولی که باتوجه به فعالیت های بازاریابی داشته اند، تأثیر معناداری دارد.
طراحی مدل کسب و کار پایدار در بانک های توسعه ای با محوریت اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
156 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال طراحی یک مدل کسب وکار پایدار با محوریت اقتصاد مقاومتی است که سبب حمایت از کسب وکارهای نوآورانه، زیرساختی و غالباً پر ریسک در اقتصاد کشورهای درحال توسعه گردد. این مدل با ایجاد توازن در ابعاد مالی و غیرمالی، تکیه بر توانمندی های داخلی و استفاده از ظرفیت های بیرونی به دنبال تبدیل فشارها و محدودیت ها به فرصت می باشد. روش شناسی: جهت گیری این پژوهش کاربردی، فلسفه پژوهش تفسیری، رویکرد پژوهش استقرایی، هدف پژوهش اکتشافی، ماهیت آن آمیخته و استراتژی مورداستفاده در بخش کیفی تحلیل تم و در بخش کمی پیمایش بوده است. روش گرداوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان بانک های توسعه ای بوده که با 15 مصاحبه به اشباع نظری رسیده است. یافته ها: برای سطح بندی مقوله های استخراج شده از روش معادلات ساختاری تفسیری استفاده گردیده است. بر اساس نتایج، سطح اول شامل بازتعریف نقش های توسعه ای، پایش محیط و ایجاد و شناسایی ظرفیت های بالقوه، سطح دوم اعتبارسنجی توسعه ای، سطح سوم مردم محوری، ایجاد شبکه ارزش فراگیر، توسعه ارزش فردی و سازمانی، حداکثرسازی بهره وری خدمات، ارزیابی و نظارت شفاف، ریسک پذیری، بهبود چابکی و سطح چهارم ساختار مالی پایدار بوده است. نتیجه گیری: مدل کسب وکار پایدار با محوریت اقتصاد مقاومتی سبب اجرای اثربخش مأموریت بانک های توسعه ای می گردد.
بررسی ضرورت فهم عمیق تر بدنه دانشی مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه مطالعاتی مدیریت استراتژیک با سرعت رشدی چشمگیر، در طول حدود هفت دهه، به یک حوزه دانشی مستقل تبدیل شده است. این رشد سریع در کنار تمایل اجتماع علمی مدیریت استراتژیک به ارزیابی حوزه دانشی خود، توجه برخی از پژوهشگران را به مطالعه درباره حوزه دانشی مدیریت استراتژیک جلب کرده است. این پژوهش برای فهم عمیق تر بدنه دانشی مدیریت استراتژیک صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق کیفی و با استفاده از روش مرور نظام مند در پایگاه علمی اسکوپوس، پس از غربال گری، 83 مقاله مهم منتشر شده در مجلات انگلیسی زبان در بازه زمانی 1950 تا 2020 برای استخراج اطلاعات انتخاب شدند. نتایج بررسی ها به تفکیک در قالب حوزه های دانشی زیر بنا و همسایه در مدیریت استراتژیک، مکاتب و رویکرد ها، موضوع و طبقه بندی ها و همچنین دامنه واژگان آن قابل اشاره است که به تفصیل کامل در خود مقاله ارائه شده است.
تاثیر کاربرد دانش، سرمایه اجتماعی و کنشگری تجارت الکترونیک بر چابکی سازمانی در پاسخ به بحران کرونا (مورد مطالعه: شرکت های صادراتی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا سناریوی اقتصاد جهانی را از نظم خارج کرده است. مکانیسم قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی وضعیت سختی را برای تجارت جهانی فراهم کرده است. در واکنش به همه گیری بیماری کرونا کشورهای سراسر جهان، از جمله ایران محدودیت های موقتی را بر صادرات برخی کالاهای پزشکی و برخی از مواد غذایی اعمال کردند تا کمبود احتمالی منابع کلیدی را کاهش دهند. در این راستا مطالعه حاضر به بررسی پیوند بین سرمایه اجتماعی، خلق مشترک دانش، کنشگری تجارت الکترونیک، حافظه سازمانی و کاربرد دانش در دستیابی به چابکی سازمانی در دوران بحرانی کووید-19 می پردازد. بنابراین از نظر هدف پژوهشی کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری متشکل از مدیران شرکت های صادراتی استان گلستان بوده که میزان حجم نمونه با توجه به محاسبه گر حجم نمونه برای معادلات ساختاری از نرم افزار SAMPLE POWER، 156 نفر تعیین گردید. در نهایت پرسشنامه میان 180 نفر از مدیران شرکت های صادراتی استان گلستان بصورت تصادفی ساده توزیع شد و تعداد 160 پرسشنامه تکمیل شده برگشتی تحت پوشش تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی (PLS) قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آنست که سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در خلق مشترک دانش و کنشگری تجارت الکترونیک دارد. در مورد چابکی سازمانی نتایج نشان می دهد کنشگری تجارت الکترونیک و کاربرد دانش نقش مهمی در بوجود آمدن آن دارند در صورتی که خلق مشترک دانش نتوانسته است تأثیر مثبتی در دستیابی چابکی داشته باشد.
تحلیل سیگنال های EEG به کمک طیف های مرتبه بالا در کاربرد بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک چگونگی تصمیم گیری مصرف کنندگان، یکی از مباحث موردتوجه پژوهشگران، بازاریابان و مدیران صنعتی است. در این مقاله از سیگنال های مغزی (EEG) 25 شرکت کننده در زمان مشاهده 14 محصول مختلف استفاده شده است. ابتدا سیگنال های EEG پیش پردازش شده و سپس ویژگی هایی از طیف های مرتبه بالا (HOS) به صورت مجموع اندازه دوطیفی ها، مجموع مربع اندازه دوطیفی ها، مجموع اندازه دوهمدوسی ها و مجموع مربع اندازه دوهمدوسی ها در هریک از 10 محدوده صفحه دوفرکانسی و همچنین در کل محدوده فرکانسی و ویژگی های آزمون هاینیچ نظیر مقدار خی دو (CSV)، اﺣﺘﻤﺎل ﻫﺸﺪار ﮐﺎذب (Pfa) وLambda به منظور بررسی ارتباط حالت های دوست داشتن و دوست نداشتن محصول استخراج شده است. جمعاً 48 ویژگی برای هر کانال سیگنال EEG محاسبه شده که با احتساب 14 کانال برای هر نمونه 672 ویژگی به دست آمده است. ویژگی های برتر به کمک الگوریتم ژنتیک (GA) و روش نزدیک ترین همسایه در مدل رپر انتخاب شد و درنهایت با شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) طبقه بندی شد. در مرحله انتخاب ویژگی، 206 ویژگی حاصل شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی به کمک SVM با هسته گوسی توانسته به طور میانگین روی کلیه کاربران به صحت 73.24درصد برسد؛ بنابراین، مشاهده می شود روش پیشنهادی عملکرد مناسبی در تشخیص حالت های دوست داشتن و دوست نداشتن محصول دارد و در کاربرد بازاریابی عصبی مفید است.
Muslim Friendly Services in Muslim and Non-Muslim Destinations: Benchmarking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The number of traveling Muslims has increased substantially, and demands for Islamic facilities and services that adhere to their religious practices are growing exponentially. This creates business opportunities for service providers in Muslim and non-Muslim countries alike. Propelled by the growth of this new market segment, service providers such as airlines and hotels have customized aspects of their businesses to accommodate these niche demands. However, some industry players willfully ignore this market, either for fear of losing non-Muslim customers or lacking the know-how to tap into this lucrative new market. This research benchmarked some service providers (hotels) worldwide and conducted a content analysis of their websites to identify the services they provided for Muslims. The evidence shows that some hotels worldwide provide limited services to satisfy Muslim needs. Most of these hotels did not provide information about their Islamic facilities on their website, including some hotels in Islamic countries. This can be related to the social pressure (non-Muslim tourist markets), which prevents service providers from advertising their services. Lack of knowledge and research on the factors that prevent service providers from serving Muslim tourists and little information about their challenges make this area unexplored. Future research should test the research model proposed by this study and identify the factors influencing the service provider’s intention to serve the Muslim market and the barriers. This paper can serve as a guideline for industry players to partake in this growing and lucrative market.
توسعۀ مدلی برای سنجش کیفیت خدمات مشتریان فین تک ها با استفاده از رویکرد مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنایع مختلف، به ویژه کسب وکارهای خدماتی، جذب و نگهداشت مشتریان نیازمند افزایش کیفیت خدمات مشتریان است و این موضوع درزمینۀ بازاریابی خدمات مبتنی بر دیجیتال مانند فین تک ها اهمیت دوچندان می یابد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد کیفیت خدمات مشتریان فین تک ها و توسعۀ یک مدل برای سنجش کیفیت خمات مشتریان با استفاده از رویکرد نظام مند است. روش این پژوهش، از نوع کیفی و با استفاده از رویکرد مرور نظام مند است. در این پژوهش 413 مقاله بررسی و درنهایت بعد از چند مرحله غربال گری 48 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب و ارزیابی شد. بررسی این مقالات به شناسایی 7 بُعد اصلی شامل کیفیت عملکردی، کیفیت کاربردی، کیفیت ظاهری، کیفیت ایمنی و حریم شخصی، کیفیت پشتیبانی، کیفیت سفارشی و شخصی سازی و درنهایت کیفیت اطلاعاتی و 35 بُعد فرعی برای سنجش کیفیت خدمات فین تک ها منجر شد. نتایج این پژوهش نشان داد بیشترین نوع کیفیتی که در منابع مختلف به آن اشاره شده بود، کیفیت ایمنی یا به صورت جزئی تر بُعد امنیت و حریم شخصی بود. همچنین، کیفیت پشتیبانی و خدمات مشتریان بیشترین تأثیر را در جلب رضایت و جذب مشتریان آتی خواهد داشت. علاوه براین، کیفیتی که می تواند در حوزۀ مالی، به خصوص فین تک ها مزیت رقابتی ایجاد کند، ایجاد تناسب بین نیازهای هر مشتری با خدمات ارائه شده یا شخصی سازی و سفارشی سازی است.
طراحی چارچوب سطح بندی معیارهای مدیریت عملکرد در صنعت هتل داری در زمان شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
195 - 244
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا، مدیریت هتل ها را با چالش های عملکردی زیادی روبرو کرده است. در این شرایط آشکار شد که بسیاری از هتل ها و مراکز اقامتی از سیستم های مدیریت عملکرد استفاده نمی کنند و در مقابل، سیستم های ارزیابی عملکردی دارند که معمولاً شامل ارزیابی و بررسی سالانه بوده که همسویی کمی بین عملکرد هتل و اهداف استراتژیک آن وجود دارد و فقط بر عملکرد گذشته هتل تمرکز می کند؛ بنابراین، ضرورت وجود شناسایی معیارهای مناسب برای مدیریت عملکرد نه ارزیابی آن، در هتل ها احساس می شود. بدین منظور در این مقاله معیارهایی جهت طراحی چارچوب سطح بندی مدیریت عملکرد در هتل ها با روش فراترکیب، شناسایی و با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری طبق نظر خبرگان سطح بندی شدند. در مقاله حاضر 14 معیار شناسایی شده است که به بهبود مدیریت عملکرد هتل های موردمطالعه در شرایط بحرانی شیوع کرونا کمک خواهند کرد و با اهداف مهم اداری، استراتژیک و ارتباطات، توسعه و نگهداری هتل ها، منطبق اند؛ بنابراین می توانند در چاره جویی برای حل چالش های مدیریت عملکرد، مفید باشند. در چارچوب ارائه شده معیارهای «سیاست های دولت و مهارت های رهبری» تأثیرگذارترین و «وفاداری مشتریان و کاهش هزینه های هتل» جزء تأثیرپذیرترین معیارها بوده اند.
بازاریابی و حواس: تأثیر محرک های حسی رایحه و رنگ بر تجربیات حسی مشتریان خرده فروشی های آنلاین مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی تأثیر محرک های حسی رایحه و رنگ بر تجربیات حسی مشتریان خرده فروشی های آنلاین مواد غذایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدفْ کاربردی است و روش پژوهش این مطالعه، شبه آزمایشی از نوع طرح بین آزمودنی هاست. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان خرده فروشی های آنلاین صنعت غذایی تشکیل می دهد که با بهره گیری از روش نمونه گیری غیرتصادفی دردَسترس و حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳84 نفر انتخاب شد و درنهایت، ۴۰۰ پرسشنامه سالم جمع شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. پژوهش حاضر در دو مطالعه صورت گرفت به این شکل که در هر مطالعه آزمودنی ها درقالب دو گروه تصاویر محصول موردنظر (آب میوه و فنجان قهوه) را مشاهده می کردند و به سؤالات پاسخ می دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معالات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شده است. نتایج دو مطالعه پژوهش حاکی از آن است که رنگ پس زمینه متجانس با محصول و تصویرسازی پویای رایحه محصول نسبت به تصویرسازی ایستا بر واکنش حسی (بینایی و بویایی)، احساسات و عواطف و تجربه حسی و عاطفی مصرف کنندگان از محصولات در فضای خرده فروشی آنلاین تأثیر می گذارد.
استراتژی به مثابه عادت سازی عملگرا: روش نوآورانه ساخت شکنی-وانموده زدایی عملگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، رویکردهای پست مدرن و عملگرا به نظریه های مدیریت استراتژیک، باعث شکل گیری نگاهی کاملاً متفاوت، عاری از انتزاع و عملگرا به مدیریت استراتژیک شده است. نظریه های متعدد و پیچیده انتزاعی مدیریت استراتژیک، نه تنها در عمل قابل کاربرد نمی باشند بلکه منجر به گمراه شدن تصمیم گیرندگان سازمانی می شوند. هر چند که تلاش های اخیر در زمینه آشکارسازی ماهیت عملی و واقعی استراتژی، منجر به ارائه نظریه های عملگرا و توجیه پذیرتر شده است اما سازمان ها از کمبود روشی گام به گام به عنوان راهنمای عملی استراتژیک سازی، رنج می برند. سازمان ها بیشتر از آنکه نیازمند نظریه باشند، نیازمند اقدام عملی در راستای پیاده سازی استراتژی های خود می باشند. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارائه نظریه ای عملگرا و تجربی برای استراتژیک سازی سازمان به کمک مطالعه طولی یک شرکت تولید و پخش مواد غذایی در طی 4.5 سال می باشد. این مقاله از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته رسمی، مصاحبه های غیررسمی قوم نگارانه، مشاهدات میدانی و مصاحبه های پساکیفی، در بازه زمانی 1396 تا 1400 هجری شمسی، به انجام رسیده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که به کمک روش گام به گام عادت سازی مبتنی بر مکانیزم محرک-پاسخ و تقویت عادت ها در راستای جهت گیری کلی سازمان می توان استراتژی ها را پیاده سازی نمود. این نظریه در تناقض با نگاه رایج کل نگر مدیریت استراتژیک است و به طور همزمان به سطح کلان و سطح خرد سازمان توجه دارد.
بررسی تأثیر انواع تخفیفات قیمتی بر قصد خرید و وفاداری خریداران با نقش میانجی فریب ادراک شده (مطالعه موردی: خریداران کالاهای لذت گرایانه و فایده گرایانه در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریب ادراک شده از موضوعات موردتوجه در بازاریابی است. اگرچه پیشینه درخورِتوجهی در این حوزه به خصوص در زمینه تبلیغات موجود است، پیوند آن با قیمت گذاری مورد توجه نبوده است. به منظور پرکردن این خلأ پژوهشی، پژوهش حاضر با ارائه یک مدل مفهومی، اثر تخفیفات قیمتی بر فریب ادراک شده و سازه های متعاقب آن را بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش خریداران 18 سال به بالای کالاهای لذت گرایانه و فایده گرایانه در شهر تهران هستند که دستِ کم یک محصول را در 6 ماه گذشته، به صورت آنلاین یا آفلاین خریده اند. با استفاده از روش نمونه گیری دردَسترس، تعداد 608 نمونه ازطریق ابزار گردآوری پرسشنامه آنلاین، حاصل شد. این پژوهش به شکل 6 سناریو، از ترکیب 3 تخفیف قیمتی (عادی، کششی و قمارگونه) و 2 گونه محصول لذت گرایانه و فایده گرایانه (قهوه فوری و یخچال و فریزر) طراحی و اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS نشان می دهد که تخفیفات قیمتی بر فریب ادراک شده تأثیر دارند و این تأثیر در تخفیفات غیرقطعی (کششی و قمارگونه) بیشتر از تخفیفات عادی است. اگرچه اثر تعدیل کنندگی آگاهی از قیمت بر این رابطه تأیید نمی شود، اثر فریب ادراک شده بر نارضایتی و ریسک ادراک شده و نیز تأثیر این 3 متغیر میانجی بر 2 سازه وابسته نهایی قصد خرید و وفاداری، تأیید می شود.
تأثیر شخصیت برند بر ارزش ویژه برند با نقش میانجی اصالت برند در مصرف کنندگان محصولات ورزشی برند مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
241 - 287
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با رویکرد مدل سازی و با هدف تعیین تأثیر شخصیت برند بر ارزش ویژه برند با نقش میانجی اصالت برند در مصرف کنندگان محصولات ورزشی برند مجید انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مصرف کنندگان محصولات ورزشی برند مجید تشکیل دادند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران 384 نفر از مصرف کنندگان محصولات ورزشی برند مجید به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از فرم ویژگی های جمعیت شناختی، پرسشنامه اصالت برند توسط کادیروف (2010)، پرسشنامه ارزش ویژه برند کیم و هیون (2011)، و پرسشنامه شخصیت برند از گئونز و همکاران (2009) استفاده شد. به منظور آزمون فرضیات از آزمون رگرسیون و از مدل سازی معادلات ساختاری( SEM ) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ارتباط معنی داری بین «شخصیت برند» و «ارزش ویژه برند» و همچنین «اصالت برند» وجود دارد؛ و درنهایت، ارتباط معنی داری بین «اصالت برند» و «ارزش ویژه برند» در سطح 05/0= α مشاهده می شود. بر اساس نتایج ضریب مسیر می توان این گونه بیان کرد که شخصیت برند با ضریب مسیر(69/0 pc= ) بر ارزش ویژه برند و با ضریب مسیر(41/0 pc= ) بر اصالت برند دارای اثر مستقیم است. درنهایت، بر اساس روابط خطی غیرمستقیم، ضریب مسیر اثر غیرمستقیم شخصیت برند از طریق اصالت برند بر ارزش ویژه برند برابر با (20/0= PC ) است؛ بنابراین شخصیت برند از طریق متغیر میانجی اصالت برند بر ارزش ویژه برند اثر غیرمستقیم معناداری دارد.
The effect of media tourism and sports diplomacy on product brands
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research is The effect of media tourism and sports diplomacy on product brands. Methodology: This is a correlational study and the statistical population of this study is PhD students in sports in Iran. Based on Morgan's table, 150 Individuals were selected by random method. In order to achieve the research goals, a comprehensive list of sports indicators was prepared and adjusted and a researcher - made questionnaire was developed. The validity of the questionnaire was confirmed by 15 sports management professors and their reliability was in a preliminary study with 30 subjects and Cronbach's alpha was calculated to be 0.909 . Descriptive and inferential statistical methods such as exploratory factor analysis, and confirmatory factor analysis were used to analyze the data using SPSS and LISREL software. Results: The results showed that the main variables have eight general dimensions of sport tourism, sport diplomacy, sports investment, sporting-cultural, sports exports, sports people-sports, sports achievements and media sports, and has a total of 50 indicators. Conclusion: According to the results of the research and the identified indicators, the proposed model is a suitable theoretical model for sport indicators affecting the brand of the country.
واکاوی تأثیر تبلیغات مبتنی بر واکنش ارادی اوج گیری حسی (ASMR)، بر پرسونای برند با رویکرد نتنوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
13 - 42
حوزههای تخصصی:
به واسطه تحولات دیجیتال تغییرات زیادی در حوزه تبلیغات ایجاد شده است، تبلیغات مبتنی بر واکنش ارادی اوج گیری حسی ( ASMR ) گونه جدیدی از تبلیغات هستند که این فرصت را برای بازاریابان فراهم می کند تا با فراخوانی یک واکنش بدنی، محصولات خود را از منظر حسی به مشتریان نشان دهند و برند خود را در ذهن مشتری هک کنند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر واکاوی تبلیغات مبتنی بر واکنش ارادی اوج گیری حسی بر پرسونای برند با رویکرد نتنوگرافی می باشد. در پژوهش حاضر انواع داده های نتنوگرافی جمع آوری شده است. 628 کامنت به عنوان داده های آرشیوی به مدت دو ماه از طریق جست وجوی صفحه های مرتبط با ASMR در پلتفرم اینستاگرام و داده های استخراج شده از طریق تعامل با افراد در گروه های ASMR در اینستاگرام جمع آوری شد. سپس با تحلیل محتوای کلاسیک متن مصاحبه ها و کامنت ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که استفاده از ویدئوهای مبتنی بر ASMR در تبلیغات می تواند بر ابعاد پرسونای برند اثرگذار باشد.
شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیرات متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات که کرونا بر اقتصاد، اجتماع و حیات صنایع گذاشته و مشکلاتی که به ویژه برای صنعت گردشگری به همراه داشته است آینده نگاری و شناسایی روندها و فراروندهای موثر بر آینده صنعت گردشگری پساکرونا برای ادامه حیات این صنعت ضروری است. هدف این پژوهش شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسنادمعتبر ومصاحبه فهرستی ازفراروندها و روندهای کلیدی آینده گردشگری پساکرونا شناسایی شد، سپس با بهره گیری ازروش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری- تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی شدبا نظر 14 نفر از خبرگان پژوهش و اجماع نظرات آنها درباره تاثیر عوامل بر یکدیگر ماتریس تکمیل شد. با تحلیل داده های بدست آمده از ماتریس با استفاده از نرم-افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر کدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار مشخص و ارزیابی شده و تمامی روندها در قالب متغیرهای دووجهی، متغیرهای تنظیم کننده، متغیرهای تاثیرگذار، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل مشخص و دسته بندی شد و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناسایی و مشخص گردید که عبارتند از: جهان مجازی، افزایش توجه به بهبود سبک زندگی مردم در توسعه فناوری، ارزش های اقتصادی، کانال-های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی، اینترنت اشیا، رشد ادغام بازارها، استقرار فناوری جدید، نگرانی اپیدمی ها، نوآوری به عنوان رشد پایدار، تغییر باورها و ارزش ها و اعتقادات، تحول اجتماعی و اقتصادی، اهمیت زنجیره تامین، بازارهای در حال ظهور، دستیابی به فناوری پیشرفته، انعطاف پذیری، چابکی، هوش مصنوعی، تحول بخشی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده گردشگری پساکرونا محسوب میشوند.
تدوین و طراحی مدل بازاریابی رکود با استفاده از تکنیک داده بنیاد (مطالعه موردی گروه صنعتی پاکشو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دوره رکود، به عنوان دوره کسادی و بحران نیز یاد می شود. بازاریابی، وسیله شناسایی و برآورده ساختن نیازهای مشتریان به روشی سودمند است و نقشی حیاتی را در دوران رکود در حفظ مشتریان موجود و همچنین در جذب و به دست آوردن مشتریان جدید و حفظ سهام بازار ایفا می کند، هدف اصلی این پژوهش مفهوم پردازی و طراحی مدل بازاریابی رکود با رویکرد داده بنیاد مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. روش تحقیق مقاله حاضر، کیفی-اکتشافی و با رویکرد پارادیم داده بنیاد است. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته مطابق با مدل پارادایمی استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند و گلوله برفی بود که با نظرات 25 نفر از اعضای مدیران و مسئولان شرکت های گروه صنعتی پاکشو انجام گرفت.یافته های به دست آمده طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی به مدل طراحی شده بازاریابی رکود شامل عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدها، منجر شد که در نهایت 30 مقوله و 521 کد بدست آمد.درنهایت هرکدام از مقوله ها تفسیر گردید و پژوهش های مرتبط با نتایج تحقیق شناسایی و مورد تطبیق قرار گرفت. در صورت انتخاب استراتژی صحیح بازاریابی, دوران رکود بازار که در بسیاری از حالت ها یک دوره تهدیدآمیز محسوب می شود، بهترین دوران توسعه بازار و سودآوری نیز می تواند باشد و حتی افزایش سهم بازار می تواند بسیار چشم گیر باشد.