همان طور که پزشکی به پیراپزشکی نیاز دارد، مشاور نیز شناخت از بازار و معاینه ی کامل از شرکت نیازمند است. پس به سراغ مشاوره ی رایگان نروید. مشاوره ی رایگان همچون طبابت بدون معاینه است و مصرف داروهایی است که چه بسا به جای ایفای نقش دارویی به عنوان سم در بدنتان عمل کند. حرفه ای بیندیشیم، حرفه ای بپرسیم، حرفه ای بگوئیم، حرفه ای بنویسیم، حرفه ای عمل کنیم تا سازمانی حرفه ای متناسب با عصر رقابت داشته باشیم.
به سراغ مشاوره رایگان نرویم، مشاوره ی رایگان سم است، استفاده نکنید.
به نظر می رسد با تمام دشواریهای حاصل از فضای کلان کشور که به بنگاههای اقتصادی وارد می شود، ستاره اقبال علم و هنر بازاریابی با گسترش رقابت، درخشیدن بیشتری گرفته است و نشانه های آن را در سال 87 تا حدی شاهد هستیم که در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
الف) شکل گیری انجمن علمی بازاریابی ایران
ب) دومین هیأت مدیره انجمن تحقیقات بازار ایران
ج) تشکیل اولین دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازاریابی
د) استقبال کم نظیر از سایت تخصصی TMBA
ه) استقبال شایسته از دومین کنفرانس بین المللی مدیریت بازاریابی و دومین کنفرانس بین المللی برند شاهد هستیم که تعداد کنفرانسها و سمینارها نیز بخصوص با دعوت از سخنرانان خارجی با سرعت رو به افزایش است . شایسته است مواظب به کار بردن عبارت کنفرانس باشیم که چارچوب تعریف شده دارد و فقط با حضور دو یا سه سخنران ، جلسات یا سمینارها ، معنی کنفرانس بین المللی را به خود نمی تواند اختصاص دهد. و همچنین فراگیران نیز باید مواظب باشند که جذابیت سخنران خارجی اثر هاله ای بر محتوای سخنرانی نداشته باشد.
رشدیابی ثروت ملل و یا به مفهوم امروزین پیشرفت های ژرف اقتصادی و اجتماعی و گسترش رفاه عمومی (public welfare) ، باوجود این که از نظر «علل شناسی» و «معلول سنجی» طیف وسیعی از عوامل و مولفه ها را در درون خود جای می دهد، اما در مجموعه مرجع آن می توان یک مولفه را نسبت به بقیه متمایز و «خود ویژه» کرد و آن هم تئوری مزیت نسبی (comparative Advantage) است. برپایه نظریه مزیت نسبی، چنان چه کشوری یک کالا را نسبت به دیگر کالاها ارزا ن تر تولید کند، آن کشور در تولید کالای مورد نظر دارای مزیت نسبی است. همین رویکرد در امر تجارت نیز قابل تعمیم و گسترش است. به این مضمون که اگر صادرات کالا با هزینه های کم تر در مقایسه با سایر کشورها صورت پذیرد، نوعی مزیت برای کشور صادرکننده منظور می شود. حتی می توان این تئوری را از جنبه هزینه (cost) نیز مورد توجه قرار دارد، کاهش هزینه تولید در یک کشور در مقایسه با سایر کشورها می تواند در ارتباط با هزینه های تولید ،نوعی برتری و مزیت محسوب شود.
بنابراین، برای شناسایی مزیت نسبی در عرصه تولید باید عوامل تولید و کم و کیف ضرایب مزیت نسبی آن ها مشخص شود تا بتوان عامل مزیت نسبی را در فرآیند تولید کالا برآورد کرد. علاوه بر تغییرات و پیشرفت های تکنولوژیکی که نوعی پیچیدگی در تئوری مزیت نسبی ایجاد می کند، عرضه محصولات به بازارهای جهانی یعنی مرحله «صدور کالا» نیز می تواند بر روی «مزیت نسبی» تاثیرگذار باشد. در واقع، در بازارهای بین المللی عوامل تاثیر گذاری از قبیل تقاضای جهانی برای محصول، هزینه های ترانسپورت (حمل و نقل)، بازاریابی و تبلیغات تجاری، خدمات بیمه بین المللی و... می توانند محدودیت هایی برای «مزیت نسبی» در عرصه اقتصادی بین الملل و همچنین فعالیت های اقتصادی ایجاد کند.
هر حوزه علمی نوظهوری با موضوع مشروعیت علمی مواجه میباشد و کارآفرینی نیز بهعنوان یک حوزه علمی نوظهور از این قاعده مستثنی نیست و در وضعیت گذار از مرحله مشروعیت قرار دارد. در این نوشتار کارآفرینی بهعنوان یک حوزه علمی نوظهور براساس چهار ویژگی شامل: یک چارچوب علمی قوی، روششناسی ویژه، جریان پژوهشی، آموزشی و نشر و در نهایت دارا بودن مصادیق حرفهای و اجرایی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. یافتهها این مقاله نشان میدهند که کارآفرینی بهعنوان یک حوزه علمی نوظهور در وضعیت چالش مشروعیت علمی قرار دارد و برای گذر موفقیتآمیز از این مرحله بایستی توجه ویژهای به ابعاد الگوی مفهومی مادر، روششناسی پژوهشی و پژوهشهای اکتشاف محور و نظریهگرا داشته باشد.
بررسی اثر درآمدهای نفتی بر فرآیند مدیریت اقتصادی کشور موضوع این مقاله میباشد. هر چند اثر درآمدهای نفتی بر حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته است مباحثی تحت عنوان دولت رانتیر، اقتصاد رانت محور و مقوله رانتجویی در عصر کنونی مورد توجه جدی قرار گرفته است اما اثر این درآمدها بر فرآیند مدیریت، خصوصاً مدیریت، اقتصادی کشور تاکنون بطور مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است. به دلیل فقدان آمار و اطلاعات لازم و متناسب جهت تبیین اثر درآمدی نفتی بر فرآیند مدیریت، کوشش شده است با طراحی برخی شاخصها و متغیرها ویژگیهای فرآیند مدیریت مطلوب اقتصادی تعیین و سپس اثر درآمدهای نفتی بر این شاخصها ومیزان تحققها و عدم تحققهای آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. انتخاب اعضاء جامعه آماری مطلع و مسلط برای بررسی این اثرات و استفاده از روش پیمایشی جهت بررسی اثر درآمدهای نفتی بر فرآیند مدیریت اقتصادی کشور موجب شده است که براساس نتایج حاصل از پژوهش انجام گرفته، یکی از معضلات اساسی حوزة اقتصادی و مدیریت کشور مورد شناسایی جامع قرار گیرد. هرچند این مقاله درصدد کم اهمیت کردن سایر عوامل نمیباشد. ارائه پیشنهادات مبتنی بر نتایج تحقیق همانند 1. باز تعریف درآمدهای نفتی بهعنوان ثروت بین نسلی 2. نحوة تخصیص درآمدهای نفتی در بخشهای مختلف که موجب تقویت زیرساختها و افزایش ظرفیت اقتصادی کشور گردد 3. کاهش وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفت، کوششی جهت ارائه روشهای مقابله با این کارآمدی است.