فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
افراد در یک سازمان به وسیله نشر، اشتراک متقابل اندیشه ها، دانش و همچنین تجربه خود می توانند یافته های معمولشان را محک بزنند، در این راستا سازمان هایی که بتوانند به گونه ای مناسب و مؤثر دانش خود را مدیریت کنند، موفق خواهند بود. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد کارکنان در پتروشیمی متانول کاوه انجام شده است. این تحقیق یک تحقیق کاربردی است و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارکنان شرکت پتروشیمی متانول کاوه به تعداد 1200 نفر می باشند. حجم نمونه نیز با استناد به جدول مورگان، 291 نفر تعیین شده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک گزینش شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است که روایی صوری آن از طریق محاسبه CVR ، مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ محاسبه شده است و با توجه به اینکه بالاتر از 7/0 بود، مورد تأیید قرار گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزار ایموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل چهار فرضیه این تحقیق، حاکی از آن است که ایجاد دانش، تسهیم دانش و به کارگیری دانش از فرایندهای مدیریت دانش، تأثیر مثبت و معناداری بر سه بعد برنامه ریزی و سازمان دهی، خروجی شایستگی ها و توانایی تحلیل و حل مشکلات ، دارند. اما ضبط و ذخیره دانش، تنها بر خروجی های شایستگی کارکنان مؤثر است .
طراحی مدل رقابت پذیری برند فروشگاهی براساس محرک های محیطی در فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش طراحی مدل رقابت پذیری برند فروشگاهی برای فروشگاه های زنجیره ای از طریق ویژگی های برند فروشگاهی و پاسخ های مشتریان به محرک های محیطی فروشگاه های زنجیره ای است. روش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد کمی و با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به دنبال تدوین و طراحی الگوی محرک های محیطی فروشگاهی جهت دست یابی به الگوی رقابت پذیری در زمینه ایجاد برند فروشگاهی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد پرسشنامه در کنار مطالعات کتابخانه ای مد نظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان فروشگاه های زنجیره ای رفاه در شهر تهران بودند. تعداد 384 عدد پرسشنامه بین اعضای نمونه توزیع گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد محرک های محیطی بر روی اصالت برند و تجریه خرید تاثیر مثبت و معناداری دارند و اصالت برند می تواند بر روی تجربه خرید و دلبستگی به برند و تصویر برند فروشگاهی اثرگذار باشد. همچنین نتایج نشان داد دلبستگی به برند و تصویر برند فروشگاهی بر موقعیت رقابت پذیری فروشگاه های زنجیره ای تاثیر معناداری دارند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد جهت دست یابی به افزایش رقابت پذیری و ایجاد یک مزیت رقابتی منحصر به فرد، فروشگاه ها می توانند با مدیریت صحیح محرک های محیط بیرونی و درونی شرایط لازم را برای ایجاد رقابت پذیری برند فروشگاهی از طریق ابعاد اصالت برند، دلبستگی به برند، تصویر برند فروشگاهی و تجربه خرید فراهم نمایند.
بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر تبلیغات توصیه ای با در نظرگیری نقش میانجی وفاداری مشتری (مورد مطالعه: صنعت بانکداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه دانش مشتری نقش قابل توجهی در کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها ایفا می کند، با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط سازمان ها و همچنین انتظارات رو به رشد مشتریان، شناخت مشتریان یک اصل ضروری است. ازاین رو مدیریت دانش مشتری موضوع حائز اهمیتی بوده که مستلزم توجه خاص سازمان ها است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین ادراک مشتریان نسبت به اقدامات مؤسسات درزمینه فرایند مدیریت دانش مشتری از قبیل تبادل دوطرفه دانش با مشتریان و تبلیغات توصیه ای با توجه به نقش میانجی وفاداری مشتری هست. روش: به منظور سنجش ادراک مشتریان از فرایند مدیریت دانش مشتری از سه بعد دانش برای مشتری، دانش از مشتری و دانش درباره مشتری استفاده شده است. پس از مطالعه ادبیات مرتبط با موضوع پژوهش، پرسشنامه مناسب تهیه و در میان مشتریان شعب بانک های خصوصی در تهران توزیع گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار Smart-Pls و همچنین SPSS 22 استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیریت دانش مشتری با توجه به نقش میانجی وفاداری مشتری، دارای تأثیر مثبت و معناداری در تحریک تمایل مشتری به انجام تبلیغات توصیه ای درباره سازمان هست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه وفاداری مشتری رابطه بین مدیریت دانش مشتری و تبلیغات توصیه ای را میانجی گری می کند، مدیریت دانش مشتری ابزاری سودمند برای سازمان ها است که به وسیله آن می توانند از راه های مختلف از قبیل بهبود محصولات و خدمات، وفاداری مشتریان را افزایش دهند و از این طریق تمایل مشتریان به ارائه تبلیغات شفاهی در سطح جامعه را افزایش دهند.
بحران ویروس کرونا و سوء مدیریت مسئولیت اجتماعی شرکت: تحلیل واکنش کاربران شبکه های اجتماعی به اخبار منفی حول مسائل CSR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت کسب و کارهای بین المللی سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰ «ویژه نامه کرونا و کسب و کار»
33-52
حوزههای تخصصی:
بحران ویروس کرونا و اثرات زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن تأثیر شگرفی بر اکثر کسبوکارها گذاشته است. در این میان، سو مدیریت کسبوکارها در قبال مسئولیتهای اجتماعی خود نسبت به بحران پیشآمده و انتشار اخبار منفی در شبکههای اجتماعی میتواند تبعات سنگینی بر آنها وارد سازد. شبکههای اجتماعی به کاربران امکان میدهند تا تبلیغات دهانبهدهان الکترونیکی منفی راجع به شرکتها ایجاد کنند. برای شناسایی عوامل این رفتار، یک خبر ساختگی راجع به ویروس کرونا و شرکت هواپیمایی ماهان در میان کاربران اینستاگرام توزیع شد تا قصد مشارکت آنها توضیح داده شود. بر این اساس مجموعهای از متغیرهای توضیحی بررسی شد که شامل آگاهی اجتماعی، آگاهی محیطی، ارزش سودمندی و نگرش نسبت به کامنت و اشتراکگذاری در مورد اخبار منفی CSR میشوند. این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کاربر اینستاگرام دانشگاههای تبریز و تهران میشد. پرسشنامهها بهصورت الکترونیکی و به روش در دسترس توزیع و درمجموع 460 پرسشنامه گردآوری شد. تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS و PLS نشان داد آگاهی اجتماعی بر آگاهی محیطی اثر مثبت میگذارد. همچنین باوجود آنکه تاثیر مثبت آگاهی اجتماعی و محیطی بر ارزش سودمندی تائید شد، اما نتوانست تاثیر معناداری با نگرش به کامنت و اشتراکگذاری نشان دهند. درنهایت نگرش بر قصد رفتاری کاربران تأثیر قابلتوجهی داشت، اما اثر ارزش سودمندی بر قصد رفتاری تائید نشد. یافتههای این مطالعه میتواند به سازمانهای مختلفی که نسبت به مسائل محیطی و اجتماعی احساس مسئولیت میکنند، بهواسطه تجزیهوتحلیل رفتار مشتریانشان و پیشنهادهای کاربردی که ارائه میدهد، کمک شایانی کند.
Modeling the Factors Influencing Store Price Image in Iran by Interpretive Structural Modeling Method
حوزههای تخصصی:
Price is one of the most significant factors in competing in the retail market. This study aims to present the interpretive-structural modeling of elements affecting store price image, considering local and situational variables. Having analyzed KIOSERT analysis and been sure of accuracy in variables choice, the interpretive-structural modeling was used at the level of categories. The outcome of interpretive-structural modeling was a two-level model, in which the first one consisted of ‘services’, ‘enthralling factors’, ‘store factors’, and ‘social responsibility’, and in the second level, the variables consisted of ‘competitors’, ‘buyer factors’, ‘price and promotions’, and ‘sale policies’. In addition to the mentioned model, another finding of the study is depicting driving-dependency power, in which research variables are divided into four groups: autonomous, dependent, independent, and linkage. Accordingly, the ‘competitors’, ‘buyer factors,’ ‘price and promotions’, ‘sale policies’, ‘enthralling factors’, ‘store factors’, and ‘social responsibility’ belong to linkage variables and ‘service’ variable, by itself, belong to independent variables.
مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت برای ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
594 - 626
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت، به منظور توسعه قابلیت های بازاریابی، دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار است.
روش: در مرحله کیفی، مصاحبه های عمیق با 20 نفر و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مدیران ارشد، میانی و خبرگان و همچنین 4 گروه کانونی متشکل از 6 عضو، در یکی از بزرگ ترین صنایع فولادی کشور، برنامه ریزی و انجام شد. در مرحله کمّی نیز، 350 نفر، از بین مدیران و خبرگان شرکت های صنعت فولاد ایران و پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران برای نمونه انتخاب شد. روش اجرای پژوهش، از نوع آمیخته کیفی کمّی (اکتشافی تأییدی) است. به این منظور، ابتدا در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل مضمونی، داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، گروه های کانونی و همچنین مرور جامع ادبیات موضوع، مدل اولیه پژوهش مفهوم سازی شد. سپس در مرحله کمّی با استفاده از داده های گردآوری شده از طریق پرسش نامه و همچنین داده های مربوط به عملکرد شرکت های در دست بررسی از سامانه کدال سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، مدل مفهومی اولیه، در چارچوب معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی و با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شد و مدل مفهومی نهایی پژوهش با تحلیل تلفیقی یافته های مراحل کیفی و کمّی به دست آمد.
یافته ها: بنگاه های کسب وکار به منظور ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و سایر قابلیت های سازمانی مرتبط، به توسعه تمامیت داخلی بنگاه نیازمندند. تمامیت داخلی بنگاه های کسب وکار، به توسعه هوشمندی کسب وکار، یادگیری مستمر سازمانی و مدیریت دانش منجر می شود و توسعه موارد پیش گفته، توسعه قابلیت های بازاریابی، یکپارچگی زنجیره تأمین، ارتقای خصیصه های منابع بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار را به همراه می آورد. همچنین، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی، روابط بین قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر بنگاه را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، در ارتباط با ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباط آن با مزیت رقابتی پایدار و عملکرد بنگاه، سه مفهوم جدید تمامیت داخلی بنگاه، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی را وارد ادبیات راهبرد بازاریابی و مدیریت راهبردی کرده است. ضمن آنکه مفاهیم جدیدی را نیز به ادبیات قابلیت های بازاریابی افزوده است و پیکربندی جدیدی را در خصوص پیشایندهای توسعه قابلیت های پیش گفته، پیشنهاد می دهد.
ارزیابی ریسک و بررسی انطباق با قواعد کسب وکار در بیمه با کمک تکنیک فرایندکاوی مطالعه موردی: فرایند خسارت بیمه شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سازمان ها برای بهبود فعالیت های خود به رویکردهای فرایند محور روی آورده اند. شناخت و اصلاح فرایندها در سازمان ها به دلیل صرفه جویی در زمان و کاهش هزینه ضروری می باشد. مدیریت فرایند و مدیریت ریسک بنگاه و بررسی انطباق با قواعد از چالش های اصلی سازمان های فرایندمحور امروزی به خصوص شرکت های بیمه است. امروزه، بیمه موجب پیشرفت های شگرفی در جامعه ما شده است. در این بین تکنیک فرایندکاوی به شرکت های بیمه ای در شناسایی فرایند موجود و درک به موقع میزان عدم انطباق فرایندهای عملیاتی با قواعد سازمان کمک می کند. روش شناسی: این پژوهش هدف دارد با استفاده از تکنیک های فرایندکاوی از طریق متدولوژی ساختاریافته پیاده سازی پروژه های فرایندکاوی (PMPM)[1] به شناسایی فرایند موجود و درک به موقع میزان عدم انطباق با قواعد سازمان بپردازد. این مطالعه در یکی از شرکت های فعال بیمه کشور برای فرایندهای انتخابی آن مجموعه پیاده شده است. یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نگاره رویدادهای[2] ثبت شده در سیستم های اطلاعاتی سازمان، شمایی از فرایند به دست آمده است. سپس با استفاده از نرم افزار پرام فرایندهای سازمانی تجزیه وتحلیل شده، توالی فعالیت های مربوط به فرایند با در نظر گرفتن قواعد کسب وکار منتخب، مورد بررسی قرار گرفته اند و درنهایت پیشنهاداتی جهت اصلاح فرایندها ارائه شده است. نتیجه گیری: در این مطالعه موردی بینش های جدیدی که می تواند برای دیگر متخصصان در کاربرد فرایندکاوی در حوزه مالی مفید باشد ارائه شده است. این رویکرد می تواند در کنار رویکردهای لایه کنترل نظارت و بهبود عملکرد سیستم اطلاعاتی و کاهش ریسک عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد. چراکه می تواند با ارائه تحلیل فرایندی به موقع مبتنی بر قواعد بینشی مفید برای سازمان به همراه آورد.
اعتبارسنجی قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه(با بررسی فقهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی اعتبار قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه می باشد و مرور زمان یکی از مهم ترین و اساسی ترین نهادهای حقوق کیفری مح سوب م ی ش ود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقنن آن را به طورکلی نسخ و حذف نمود و سپس مرور زمان کیفری را با شرایطی محدود و مقید در امور کیفری در سال 1378 پذیرفت و نهایتاً با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1392 نهاد مرور زمان را در قواعد ماهوی تصویب نمود. روش شناسی: در این تحقیق با روش تحلیلی و توصیفی به این مسأله پرداخته شده است. یافته ها: این تحقیق به دلیل سکوت عمدی و اَماره و قراینی که در قوانین پیشین وجود دارد، در صدد اثبات حذف مرور زمان در قانون جدید می باشد و در این خصوص به نظر می رسد، اعتقاد به نسخ صریح این قاعده وجود دارد و در مشروعیت مرور زمان بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد: حکم عام مرور زمان در قانون بیمه به قوت خود باقی است و می بایستی جهت روشن شدن اعتبار این قاعده در خصوص بیمه های مسئولیت وسایل نقلیه، به قانون جدید مراجعه نمود. در این فرض، در صورتی که قانون خاص جدید حکم کلی قانون بیمه را نسخ (اعم از صریح یا ضمنی) نموده باشد از جهت تقدم قانون خاص لاحق بر قانون عام سابق، باید قائل به حذف این قاعده شد. از سوی دیگر، در صورت ابهام، اجمال یا سکوت محض قانونگذار در قانون جدید، استناد به قانون بیمه به عنوان قانون عام راهگشا خواهد بود. طبقه بندی موضوعی: K12, K41, G22
الگوی مفهومی دوسطحی-سه لایه ای با تأکید بر معیارهای ذهنی و جوهره عشق برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش میانجی عشق برند در توسعه وفاداری، تبلیغات توصیه ای با مشتریان، این مفهوم نوظهور در بازاریابی را نیازمند شناسایی و مفهوم پردازی ساخته است. هدف این پژوهش شناسایی ماهیت عشق برند با استفاده از رویکرد بررسی نظام مند منابع و پیشینه پژوهش از طریق شناسایی ابعاد عشق برند و جداسازی معیارهای جوهری و عرضی برمبنای تقسیم بندی سه گانه معیارهای ذهنی عاطفی، ارادی و شناختی است. در پایان با تجمیع تقسیم بندی های انجام شده، الگویی مفهومی در قالب دو سطح و سه لایه ارائه می شود که سطوح آن را معیارهای ماهیتی (جوهر و عرض) و لایه های آن را معیارهای ذهنی (عاطفی، ارادی و شناختی) تشکیل می دهد. مهم ترین نتایج، قرارگرفتن 8 مورد 28 ابعاد شناسایی شده در قالب جوهره عشق برند است که معیارهای شناختی 4 مورد و معیارهای ارادی و عاطفی به ترتیب 3 و 1 مورد را به خود اختصاص داده اند. نقش پررنگ عوامل شناختی و ارادی در پدیده عشق برند از دیگر نتایج مهم پژوهش است
مدل سازی ارزش یابی انتخاب برند در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
727 - 747
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل و شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب برند، از طریق ارزشیابی آن برند در صنعت بانکداری است.
روش: روش به کاررفته در پژوهش، روش آمیخته بود. روش های آمیخته، از دو بخش کیفی و کمّی تشکیل می شوند. در بخش کیفی از روش گرندد تئوری و در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که داده های این بخش، در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. اطلاعات بخش کمّی نیز، به کمک توزیع پرسش نامه محقق ساخته ای که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، جمع آوری شد. گفتنی است، تحلیل داده ها به کمک نرم افزار LISREL انجام گرفت.
یافته ها: با توجه به کدهای احصاشده از مصاحبه ها، در نهایت، 260 کد نهایی به دست آمد که در قالب 90 مفهوم و 23 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در این میان، در مطالعه کمّی، از طریق تحلیل رفتار مشتریان (پدیده محوری)، فعالیت های نشان تجاری، عملکرد نشان تجاری، ارزش یابی مقایسه ای نشان تجاری و ارزش یابی مبانی رفتاری نشان تجاری، برای متغیر ارزش یابی نشان تجاری شناسایی شدند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های بخش کیفی (کدهای شناسایی شده)، ارتباط ابعاد با متغیرها و مدل معادلات ساختاری پژوهش به تأیید رسید و مشخص شد که متغیر شرایط علّی با ضریب اثر و ضریب معناداری قابل قبول، بر پدیده محوری اثرگذار است؛ پدیده محوری، شرایط زمینه ای و عوامل مداخله گر بر راهبردها تأثیرگذارند و راهبردها هم روی پیامدها اثر می گذارند. شاخص های برازش مدل ساختاری، همگی مقادیر مجاز و مقبولی داشتند.
بهبود جایگاه ذهنی برند با استفاده از توسعه شخصیت برند: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
47 - 82
حوزههای تخصصی:
با توجه به عصر رقابت و تلاطم های محیطی بالا، توسعه جایگاه یابی ذهنی برند در ذهن مشتریان ضروری است. هدف پژوهش پیش رو در گام اول، شناسایی ویژگی های شخصیتی بالقوه مطلوب برای برند بانک الف در نظر دانشجویان در جهت بهبود جایگاه ذهنی برند این بانک و در گام دوم امکان سنجی اضافه شدن این ویژگی ها به شخصیت برند، بر اساس ارتباط با عناصر جوهره برند بانک الف، بوده است. نوع پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر روش اکتشافی بوده، بر این اساس با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان شهر تهران با استفاده از روش تحلیل مضمون در فاز اول، شش ویژگی شخصیتی مطلوب بالقوه شامل: قابل اعتماد، مسئولیت پذیر، پرتحرک، اجتماعی، بخشنده، هدفمند شناسایی شدند. درنتیجه انجام فاز دوم پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه طراحی شده از بخش اول، دو ویژگی بالقوه «قابل اعتماد» و «اجتماعی» با بالاترین رابطه علی مثبت با عناصر جوهره برند به عنوان ویژگی هایی که بیش ترین امکان را برای اضافه شدن به هویت برند دارند انتخاب و ویژگی «بخشنده» با بالاترین رابطه علی منفی با عناصر جوهره برند به عنوان ویژگی که کمترین امکان را در این رابطه دارد، شناخته شدند.
The Cultural Marketing Elements: The Essentials for Increasing of Museum Visits
حوزههای تخصصی:
Museum is the archaeological approach to the date, time, culture, society and human status or a demonstration of the new global conditions. Without understanding the philosophy, the meaning and nature museum cannot realize its importance in view of civilization. Today, Museums benefit from lots of different Marketing tactics in attracting visitors. Marketing is something used by someone who wants to influence the decision and behavior of another in order to reach its organizations' economic and social goals. Art Marketing is an integrated management process, which regards mutually satisfying exchange relationship with the customers as a means to achieve the organizational objectives. One of the effective solutions is the using of the cultural marketing in order to develop a museum. The main objective of this study is the effect of the optimal use of cultural marketing in the rate of visits to museums. An analytical-descriptive methodology has been applied in this study. The questionnaire contains 35 items on a 5-point Likert scale. 300 questionnaires were distributed among visitors and museum officials in Tehran, Tabriz, Hamedan and Sanandaj were collected and analyzed. Cronbach’s alpha coefficient was used to ensure the reliability of the research tool. The questionnaire showed a very good reliability of 0.84 percent. The results show that the optimal utilization of cultural products, develop optimal pricing strategies, organizing people on the visit rate is effective. In addition, suitable use of advertising has increased the amount of historical tourism and visiting museums rate.
طراحی الگوی جامع خرید پوشاک دارای برند لوکس در ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
15 - 54
حوزههای تخصصی:
صنعت لوکس، بخصوص در حوزه پوشاک، یکی از صنایع بسیار جذاب و سودآور جهانی است که علاوه بر ارزش اقتصادی، از طریق افزایش رقابت میان صاحبان برندهای لوکس، به توسعه بهترین محصولات در جهان کمک می کند. به همین جهت، هدف این مقاله طراحی الگوی خرید برند لوکس در صنعت پوشاک می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش که با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است، به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با تعدادی از نمایندگی های فروش و نیز مشتریان برندهای لوکس پوشاک در شهر تهران گردآوری شد. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی شده و تحلیل گردیدند. بر اساس نتایج، مقوله های شناسایی شده در قالب 6 دسته (شرایط علی: عوامل کارکردی محصول و برند، عوامل فردی مشتریان و عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر مشتریان، فعالیت های محوری: خرید برند لوکس پوشاک، بستر حاکم: محرکه ای محل خرید، عوامل موقعیتی مشتریان و عوامل مرتبط با صاحب برند، شرایط مداخله کر: عوامل بازدارنده خرید، راهبردها: مدیریت ارتباط با مشتریان، خدمات پس از فروش و پیامدهای حاصل از آن: ایجاد مشتریان وفادار، خرید مجدد مشتریان، خرید اقلام گران تر از همان برند، خرید دیگر اقلام عرضه شده در فروشگاه و تبلیغات دهان به دهان مثبت) سازمان دهی شده و الگوی نهایی پژوهش طراحی گردید.
تعهد افشای پیش قراردادی بیمه گذار در حقوق ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اساسی تحقیق این است که تعهد افشای بیمه گذار، مبنا و قلمرو آن را در مرحله پیش قراردادی در دو نظام حقوقی ایران و انگلیس مورد مطالعه قرار دهد. روش شناسی:روشی که در تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی و تحلیلی است که در بستر مطالعه تطبیقی بین حقوق ایران و حقوق انگلیس خصوصاً قانون جدید بیمه انگلیس مصوب 2015 انجام شده است. یافته ها:در بیمه به عنوان یک قرارداد با حداکثر حسن نیت تعهدات متقابلی بر عهده طرفین خصوصاً بیمه گذار پیش بینی شده است. یکی از مهمترین تعهدات پیش قراردادی بیمه گذار تعهد به دادن اطلاعات است؛ بیمه گذار نه تنها باید از اظهار خلاف واقع امتناع ورزد، بلکه لازم است اطلاعات لازم و اساسی را در اختیار بیمه گر قرار دهد تا وی بتواند به اتخاذ تصمیم آگاهانه در پذیرش اصل ریسک و تعیین شرایط آن نائل شود. با این که در تعهد بیمه گذار مبنی بر افشای اطلاعات در مرحله پیش قراردادی اختلاف نظری نیست، لیکن در مقام عمل به خصوص در حقوق ایران در خصوص گستره این تعهد، مبنا و آثار آن اختلافاتی وجود دارد که باعث شده است فواید ضرورت افشای اطلاعات تقلیل یابد. بنابراین پیشنهاد می شود قانون گذار به صراحت در خصوص مبنا و گستره تعهد افشای پیش قراردادی بیمه گذار وضع قاعده کند. نتیجه گیری:ارائه دقیق اطلاعات پیش از انعقاد قرارداد می تواند به پیش بینی پذیری خطرات بیمه ای و تعیین حق بیمه متناسب با آن از طرف بیمه گر کمک کند. لیکن این تعهد بی قید و شرط نیست و محدودیت هایی چون اعراض، عدم آگاهی و ... بر آن بار می شود و به لحاظ ضمانت اجرای حقوقی نیز نقض این تعهد می تواند حسب مورد به بطلان، فسخ و همچنین طرح دعوای مسئولیت مدنی منتهی شود. طبقه بندی موضوعی: K12, K15, K19
ارزش های گردشگری آموزش حلقه میانجی ارتباط فناوری اطلاعات بر جذب دانشجویان بین المللی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
235 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری اطلاعات بر جذب دانشجویان بین المللی با میانجی گری ارزش های توریسم آموزش در آموزش عالی بوده است. روش پژوهش همبستگی بود که در جامعه تحقیق اعضا هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با نمونه 171 نفری براساس تصادفی طبقه ای اجرا شده است. ابزار پژوهش سه پرسشنامه ارزش توریسم آموزش، فناوری اطلاعات و جذب دانشجویان بین المللی بوده است. روایی تأییدی و پایایی ترکیبی و کرانباخ هر سه ابزار مناسب گزارش شد. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار PLS2، مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج نشان داد، نفوذ فناوری اطلاعات بر ارزش های توریسم آموزش و جذب دانشجویان بین المللی به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر دارد. همچنین ارزش توریسم آموزش اثر مستقیم بر جذب دانشجویان بین المللی داشته است. دانشگاه ها می توانند با کاربست درست برنامه ریزی، پیاده سازی و نفوذ فناوری اطلاعات و توجه به اصول ارزشی توریسم آموزش، نقش سازنده ای در جذب دانشجویان بین المللی داشته باشند.
عوامل تعیین کننده آستانه تخفیف قیمت: رهیافت فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
44 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: قیمت کالا یکی از عوامل بسیار مهم در تصمیم گیری خریداران است و تخفیف قیمتی نیز از جمله عواملی به شمار می رود که بر انتخاب کالای مصرف کننده تأثیر می گذارد. آستانه تخفیف، حداقل ارزش هر تخفیف قیمتی است که باعث می شود مصرف کننده نیت خرید خود را تغییر دهد. به بیان دیگر، به درصد یا مقدار یا سطحی که مصرف کننده به تخفیف واکنش نشان می دهد، آستانه تخفیف می گویند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل اثرگذار بر آستانه تخفیف قیمت فروشگاهی است. روش: این پژوهش از طریق تحلیل فراترکیب اجرا شده است. بدین منظور، پس از تحلیل کسپ (CASP)، در نهایت، 24 پژوهش که به طور مستقیم به بررسی موضوع آستانه تخفیف پرداخته بودند، انتخاب و برای کدگذاری وارد نرم افزار مکس کیودا شدند. گفتنی است که تحلیل پژوهش ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفته است. یافته ها: در تحلیل پژوهش های انتخاب شده، از بین کدهایی که شناسایی شدند، کدهای مربوط به برند با 16 ارجاع، درصد تخفیف با 12 ارجاع، نوع کالا با 9 ارجاع، تکرار تخفیف با 5 ارجاع و قیمت مرجع با 4 ارجاع، به ترتیب از نظر تعداد ارجاع در ابیات پژوهشی، اهمیت بیشتری دارند. در این پژوهش، کدها در قالب 23 مفهوم یا تم و مفاهیم در قالب 13مقوله دسته بندی شدند. نتیجه گیری: در این پژوهش برای نخستین بار عوامل مؤثر بر آستانه تخفیف قیمت فروشگاهی به روش فراترکیب تحت بررسی قرار گرفت. بر اساس پژوهش های بررسی شده، برند کالا، درصد تخفیف، نوع کالا، تکرار تخفیف و قیمت مرجع، ابعادی بودند که در قیاس با عوامل دیگر، تأثیر (ارجاع) بیشتری داشتند. در پایان، هم راستا با نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی برای طرح ریزی راهبردهای تخفیف قیمتی فروشگاهی ارائه شده است.
مدل شبکه ای ریسک در بخش صادرات غیرنفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
702 - 726
حوزههای تخصصی:
هدف: صادرات غیرنفتی از موضوعاتی است که در چند دهه اخیر، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در ایران، بخش عمده درآمد صادراتی، از فروش نفت تأمین می شود و اتکای دولت به منابع درآمدی دیگر در کمترین سطح قرار دارد، از این رو، صادرات غیرنفتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خروجی این پژوهش، مدلی شبکه ای از ریسک هایی است که صادرکنندگان ایرانی در بخش صادرات غیرنفتی با آن مواجه هستند. این مدل یکپارچه از بررسی، تحلیل روابط و سطح بندی ریسک ها به دست آمده است و به تصمیم گیران حوزه صادرات کشور کمک می کند تا از ارتباطات بین ریسک های مؤثر بر بخش صادرات غیرنفتی، نگرشی کامل داشته باشند و در سیاست گذاری ها، اولویت ها را شناسایی کنند.
روش: مرحله نخست پرسش نامه توزیع شد و مؤلفه های تأثیرگذار، با توجه به نظرهای خبرگان و فعالان اقتصادی منتخب و با استفاده از آزمون آماری t، مشخص شدند. پرسش نامه دوم، بر اساس مؤلفه ها تدوین و دوباره توزیع شد که با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری آن را تحلیل کردیم.
یافته ها: خروجی پژوهش، مدل شبکه ای شش سطحی حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری است که کلیه ریسک ها سطح بندی و ارتباط بین آنها مشخص شده است. سطح شش که سطح آخر و تأثیرگذارترین عوامل را نشان می دهد، جنگ، قوانین دولتی و نرخ ارز را شامل می شود.
نتیجه گیری: بیشتر ریسک ها با ارتباطات و تأثیرات زیادی به هم گره خورده اند و در این میان، ریسک زائد یا کم همیتی مشاهده نمی شود. هر گونه کوتاهی در یک ریسک، باعث می شود نتیجه نهایی که همان افزایش صادرات غیرنفتی است، با نقصان مواجه شود.
ادراک مشتریان از منافع رابطه در مراحل مختلف چرخه عمر رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبالِ پاسخگویی به این پرسش است که آیا مشتریان در مراحل مختلف چرخه عمر رابطه خود با شرکت، ادراک یکسانی از مزایای رابطه ای ارائه شده شرکت ها دارند. مشتریان بانک کشاورزی در شهر تبریز برای جامعه آماری این پژوهش انتخاب شدند و تعداد 417 مشتری با تکمیل پرسشنامه، در پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. روایی ابزارهای اندازه گیری به سه روش روایی محتوا، روایی همگرا و روایی واگرا تأیید شد و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و میانگین واریانس تبیین شده، تصدیق شد. تحلیل آماری داده های به دست آمده به وسیله تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. به منظورِ اطمینان از کفایت داده ها برای انجام تحلیل عاملی، از شاخص کایزر میر الکین و آزمون بارتلت استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه ها به روشِ تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد انواع سه گانه منافع رابطه درک شده در سطوح مختلف رابطه مشتری، یکسان نیست و تفاوت آنها ازنظر آماری معنادار است. منافع ادراک شده از برنامه های مالی بازاریابی رابطه مند در مرحله توسعه رابطه بیشترین مقدار را دارد. منافع ادراک شده از برنامه های اجتماعی در مرحله بلوغ رابطه بیشترین مقدار را دارد و منافع ادراک شده از برنامه های ساختاری به طورِ یکسان در مرحله توسعه و بلوغ رابطه بیشترین مقدار را نشان می دهد.
مدل وفادار سازی مشتریان در سازمان های نوظهور مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی؛ مطالعه موردی: بانک های خصوصی نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به اهمیت ویژه مشتریان در سازمان های نوظهور، به ارائه مدل وفادارسازی مشتریان بر اساس 8 فاکتور مؤثر در وفادارسازی مشتریان شامل: اعتماد، کیفیت سرویس، هزینه جابجایی، شهرت، تعهد، ارزش ادراکی و رضایتمندی، در 8 بانک خصوصی نوظهور شهر تهران پرداخته است. ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش که رویکردی کمی دارد و راهبردی پیمایشی، پرسشنامه بوده که بین 340 نفر از اعضای جامعه آماری که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، توزیع گردید. تحلیل آماری به روش رگرسیون و سپس مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از مدل رگرسیون حاکی از بیشترین میزان اثرگذاری: وفاداری، اعتماد،کیفیت سرویس و روح همدلی بر ارزش ادراکی مشتریان وبیشترین میزان تأثیر: اعتماد،کیفیت سرویس، روح همدلی و تعهد، بر رضایتمندی مشتری بوده و ارزش ادراکی و رضایتمندی مشتری، رابطه مستقیمی با وفاداری مشتریان دارند. نتایج مستخرج از مدل شبکه عصبی مصنوعی گویای خطای کمتر آن نسبت به مدل رگرسیونی است.
اخلاق و مسئولیت اجتماعی در سازمان (مطالعه موردی: اداره راه آهن بندر عباس)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اخلاق و مسئولیت اجتماعی در سازمان پرداخته است.آنچه خروجی این تحقیق بود رابطه مند و مکمل بودن این دو متغییر نسبت به هم است.نگرش مسئولیت اجتماعی برای قوت سازمان در پرتو اخلاق است و اخلاق بدون مسئولیت در دامنه سیر قهقهرایی حرکت می کند. همه ی فزضییات مورد پذیرش واقع شدند.نوع تحقیق توصیفی و ماهیت آن کاربردی می باشد. این پژوهش در زمینه آمار توصیفی تحصیلات که شامل دیپلم ،فوق دیپلم،لیسانس،فوق لیسانی و دکترا و جنسیت مرد و زن و سن و سابقه کار را بین 250نفر به عنوان نمونه آماری از 1500نفر انتخاب نموده است.آمار استنباطی از طریق نرم افزار plsصورت پذیرفته است.پرسشنامه این پژوهش شامل 40سوال 5طیف لیگرت بوده است.