گسترش کسب و کارهای الکترونیکی در سایه اقتصاد دیجیتالی، انتخاب مدل کسب و کار الکترونیک را به یک ضرورت استراتژیک تبدیل کرده است. بنابراین آگاهی از مجموعه عوامل موثری که این انتخاب را تحت تاثیر قرار می دهند برای مدیران و محققان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر مجموعه عوامل محیطی و سازمانی موثر بر انتخاب مدل کسب و کار الکترونیکی را در ادبیات موضوع شناسایی نموده و سپس با پرسش از مدیران 395 شرکت و 10 نفر خبره از طریق پرسشنامه و براساس سه معیار: هماهنگی درونی، هماهنگی بیرونی و هم افزایی داده های لازم را جهت بررسی و رتبه بندی این عوامل جمع آوری کرده است. در رتبه بندی عوامل از تاپسیس فازی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کلیه عوامل شناسایی شده عوامل موثری در انتخاب مدل های کسب و کار الکترونیکی در کسب وکارهای کوچک و متوسط ایران بوده، همچنین عوامل یکپارچگی فرایندها و راهبردهای سازمانی به ترتیب مهمترین عوامل موثر در انتخاب مدل های کسب و کار الکترونیکدر کسب و کارهای الکترونیک کوچک و متوسط ایران هستند.
هدف از این پژوهش توسعه یک مدل تئوریک برای اثربخشی تبلیغات ایمیلی و نیز تشخیص تفاوت میان ایمیل هایی دارای مجوز ارسال و ایمیل های هرزنامه است. این پژوهش از طریق بررسی طیف گوناگونی از ایمیل ها به آزمون ارتباط تئوریکال بین ارزش های تبلیغات ایمیلی (کیفیت اطلاعات، سرگرمی، جایزه پولی) و مزاحمت درک شده و نگرش فرد در برابر این تبلیغات می پردازد. از طرفی در قسمت دوم مدل مفهومی پژوهش مطابق با توجه به تحقیقات آیزن این رابطه نسبت به تمایل فرد برای ارسال ایمیل و پاسخ مصرف کننده دنبال می شود. این مطالعه بر روی 286 نفر از اعضای نمونه پژوهش با دو سناریوی ارسال ایمیل با مجوز و ارسال ایمیل بدون مجوز صورت گرفته است. درروش تجزیه وتحلیل داده های از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل بهره گرفته شده و یافته های پژوهش نشان می دهد که ارزش های تبلیغات یعنی کیفیت اطلاعات و جایزه پولی بر مزاحمت درک شده و مزاحمت درک شده بر نگرش فرد در برابر این تبلیغات تأثیر معناداری دارد. همچنین نگرش نیز بر تمایل برای ارسال ایمیل تأثیر مستقیم و معناداری دارد. درنهایت این پژوهش با ارایه دیدگاه های نظری نو اهمیت ارزش تبلیغات ایمیلی را بیش ازپیش نمایان می سازد.
محیط تجارت الکترونیک که مبتنی بر اینترنت است ،این امکان رابه مشتریان می دهد تا برای جستجوی اطلاعات و خرید کالا و خدمات از طریق ارتباط مستقیم با فروشگاههای اینترنتی اقدام کنند. باید خاطر نشان کرد که خرید به صورت اینترنتی براساس تجربه واقعی از خرید کالا نیست، بلکه براساس ظواهری مانند تصویر، شکل، اطلاعات کیفی و تبلیغات از کالااستوار است. (lohse&spiller1998) از سوی دیگر خرید از طریق فروشگاههای اینترنتی همانند خرید از طریق کاتالوگ است زیرا در هر دو تحویل کالا از طریق پست است و مصرف کننده نمی تواند کالا را قبل از خرید لمس و یا احساس کند. پس قبول خرید اینترنتی و انجام آن تا حد زیادی به ارتباطات مصرف کننده و چگونگی تعامل افراد با کامپیوتر بستگی دارد. بعلاوه، ویژگیهایی نظیر ارائه اطلاعات، راهنمایی و هدایت و انجام سفارشها در یک وسیله خرید دو سویه و تعاملی به عنوان عامل مهمی در ایجاد اعتماد به تجارت الکترونیک نسبت به فروش سنتی در نظر گرفته شده است . در آثار ومقالات مربوط به تجارت الکترونیک، تحقیقات متعددی در مورد خرید اینترنتی و ارزیابی مصرف کننده وجوددارد که بعضی از بررسیها وجود یک اعتبار تجربی بین عوامل مؤثر بروی خرید ورفتار خرید اینترنتی را توجیه می کند. اما تحقیقات جدید ، سبک پردازش اطلاعات توسط مشتریان، الگوهای خرید، ترجیحات مشتریان ، و زمینه های مرتبط برای ایجاد جذابیت بیشتر،برای استفاده کنندگان از فروشگاههای اینترنتی را مورد توجه قرارداده اند .محققان بازاریابی معتقدندکه درورای هرعمل خرید یک فرایند مهم تصمیم گیری نهفته است که باید بررسی شود. مراحلی که خریدار طی می کند تا تصمیم بگیرد که چه نوع محصولاتی را خریداری کند را فرایند تصمیم گیری خرید گویند .در این زمینه مدل های زیادی وجود دارد که این مدل های تصمیم گیری ، رفتار خریدو شیوه های قابل درک توسط مصرف کنندگان را نشان می دهند .هدف این مدل ها نظم و ادغام اجزای گسترده دانش شناخته شده در مورد رفتار مصرف کننده است که به شرح مختصری از بعضی مدل ها خواهیم پرداخت .
تولید به صورت قراردادی یا پیمانی توسط تامین کنندگان برون مرزی با هزینههای پایین ، یک موضوع جذاب در عرصه اقتصاد جهانی است ؛ ولی متاسفانه این تصمیمات ، بدون توجه کافی به نیازمندیها ، تقاضای بازار و سیستم تحویل مناسب انجام میشود که معمولا نتایج نامطلوبی را به همراه دارد . با توجه به اینکه محصولات به شیوههای مختلف و در بازارهای متفاوت رقابت میکنند ، لذا سیستمهای تحویل میبایستی با در نظر گرفتن کلیه جوانب طراحی شوند . عرضه در مناطق اقتصادی از نظر هزینه ، امتیازات قابل توجهی دارد ولی مشکل برقراری تعادل بین سطوح بالای موجودی در مقابل توانایی پاسخگویی کمتر ، به صورت شدیدتری در این مناطق جلوهگر میشود...
درباره چگونگی واکنش به دنیای در حال تغییر، رویکرد های زیادی مطرح شده است. رویکرد های مذکور در صورتی بامعنا هستند که متضمن همترازی در سازمان، به عنوان یک اصل زیربنایی و بسیار مهم باشند. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف یک پژوهش تبیینی محسوب می شود، زیرا در آن یکی از دلایل بهبود عملکرد صادراتی مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، الگویی برای راهبرد صادرات تدوین شده است، از این رو، یک پژوهش توسعه ای محسوب می شود و روش پژوهش نیز از نوع پیمایش است. واحد تحلیل در پژوهش حاضر، سازمان است. ابزار جمع آوری داده ها برای عملکرد صادراتی، داده های ثانویه خارجی (گزارش های سازمان مدیریت صنعتی در ارتباط با صد شرکت برتر) بوده و برای تعیین درجه همترازی راهبردی نیز از نظریه نقاط مرجع راهبردی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که اولاً، بین متغیر های همترازی و عملکرد صادراتی، همبستگی مثبت و قوی وجود دارد، متغیر همترازی عمودی، به طور مستقیم بر عملکرد صادراتی تأثیر می گذارد و متغیر های همترازی افقی و گروه محصولات نیز تأثیر تعدیل کننده دارند. دوم اینکه، میزان تأثیر متغیر همترازی عمودی بر عملکرد صادراتی بیشتر است.