فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طی سال های گذشته تعامل شرکت ها با مشتریانشان به طور قابل توجهی تغییر کرده است به طوری که تداوم کسب و کار با مشتری تضمین بلند مدت ندارد. به همین دلیل برای موفقیت یک سازمان لازم است سازمان ها نیازهای مشتریان خود را به درستی درک کرده؛ خواسته های آنها را پیش بینی کنند و با مجهز شدن به این دانش، استراتژیها و برنامه های فروش و بازاریابی خود را بهبود بخشند. یکی از راه های شناخت مشتریان، از طریق خوشه بندی آنها و شناخت ویژگی های هر خوشه است. هدف پژوهش حاضر شناخت انواع مشتریان یک شرکت صنایع غذائی (شرکت کدبانو) و خوشه بندی آنها می باشد. با خوشه بندی مشتریان و برچسب گذاری آنها می توان استراتژی های تخفیف دهی متمایزی برای هر خوشه در نظر گرفت. در این پژوهش برای خوشه بندی مشتریان از دو معیار ارزش گذاری LRFM و RFM استفاده شده است و با استفاده از شاخص های ارزیابی دان و SSE به مقایسه خوشه های بدست آمده از هر مدل پرداخته شد. طبق یافته های پژوهش، با توجه به نتایج شاخص های ارزیابی دان و SSE، خوشه بندی حاصل از معیار ارزشیابی RFM مورد تائید قرار گرفت و تعداد خوشه بهینه هشت عدد تعیین شد. خوشه های به دست آمده برچسب گذاری و تجزیه وتحلیل شده و از طریق مصاحبه های انجام شده استراتژی مناسب تخفیف دهی برای هر خوشه استخراج شده است.
یکپارچگی اقتصادی کشورهای در حال توسعه؛ کاربرد مدل جاذبه با دادههای تلفیقی به روش GMM و همگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یک مدل جاذبه بر اساس اثبات جدید و با واردکردن نسبت صادرات و واردات، و با استفاده از تصریح ماتیاس (1997) برای یک طرح فرضی یکپارچگی اقتصادی برآورد شده است. مشخص گردید کشش بلندمدت صادرات بزرگتر از واردات است و در بلندمدت پس از یکپارچگی تراز تجاری مثبت خواهد شد. کشش های صادرات و واردات پس از وضع قید برابری، برابر 011/1 برآورد شد که نزدیکی آنها به یک را نشان می دهد. جملات نسبت صادرات و واردات آزمون اثر تشابه وارداتی و اثر آزادی صادرات کشورهای دیگر به اعضاء طرح یکپارچگی بر سطح تجارت دو جانبه را مثبت ارزیابی کرده است. کشش واردات نسبت به ذخایر ارزی و نرخ ارز واقعی کم است که نشان می دهد تنها رشد بهره وری به مثبت شدن تراز تجاری کمک می کند.
عوامل فردی مؤثر بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه
حوزههای تخصصی:
شناسایی فرصت می تواند به مثابه یک فرآیند باشد همچنین کشف فرصت ها در سطح گروهی انجام نمی شود. چیزی که مطالعه ی کارآفرینی را از دیگر مباحث اقتصادی و یا مدیریتی متفاوت می سازد، بررسی نقش فرد در تشخیص فرصت های کارآفرینی است. عوامل فردی مؤثر بر شناسایی فرصت را می توان به دو دسته تقسیم نمود که دسته اول عوامل تحت کنترل که شامل شبکه اجتماعی، تجربه، انگیزش، دانش و غیره و دسته دوم عوامل غیرقابل کنترل که شامل شخصیت، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و غیره می باشد. در این مقاله که به روش توصیفی تجمیع شده است سعی بر بسط مفاهیم مطرح شده است تا نگاهی متفاوت به موضوع داشته باشیم.
بررسی ارتباط ساختار بازار بر عملکرد صنعت بیمه در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط متقابل ویژگی های داخلی صنعت بیمه و عملکرد این صنعت در ایران در قالب نظریه های ساختارگرایان و شیکاگو مبنی بر تأثیر متقابل ساختار بر عملکرد است. برای این منظور اطلاعات 20 شرکت بیمه خصوصی و دولتی ایران طی سالهای 1388- 1369 با استفاده از سری زمانی و مدل خودرگرسیون برداری (VAR) مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج شاخص تمرکز هرفیندال- هیرشمن، میانگین سطح تمرکز از سال 1369 تا 1381 روندی صعودی و از سال 1382 روندی نزولی طی کرده است. همچنین نتایج مدل VAR نشان داد که که افزایش سطح رقابت پذیری در صنعت بیمه موجب بهبود سودآوری و کاهش تمرکز در صنعت می شود. با توجه به نتایج تحقیق، هر دو نظریه یاد شده در صنعت بیمه ایران تأیید شده است.
ارزیابی و تحلیل استراتژی های ورود محصولات غذایی به بازارهای خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، ورود به بازارهای خارجی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا کرده است. به دو دلیل اصلی تصمیم-گیری در خصوص انتخاب استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی کاری پیچیده و مشکل است. اول، به دلیل ماهیت پویا و پیچیده شیوه های ورود، و دوم، به علت تأثیرگذاری متغیرهای مختلف بر آن. از این رو ضروری است متغیرهای مهم استراتژیک در نوع و شیوه ورود به بازارهای بین المللی شناسایی شوند. این مقاله به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های ورود به بازار خارجی و میزان اثرگذاری آنها بر این انتخاب است. با بررسی ادبیات موضوع و ترکیب نتایج تحقیقات قبلی، انواع استراتژی های ورود به بازارهای خارجی در سه دسته کلی قرار گرفتند که عبارتند از: استراتژی های صادراتی، استراتژی های غیرصادراتی و استراتژی های بینابینی. در مرحله بعدی، عوامل مؤثر بر انتخاب این استراتژی ها شناسایی و براساس تئوری نقاط مرجع استراتژیک در دو عامل جمع بندی گردیدند. برای بررسی تأثیرگذاری این عوامل، 42 شرکت صادرکننده صنایع غذایی استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت و 150 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با بازاریابی بین المللی این شرکت ها به پرسشنامه تحقیق پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داه ها و آزمون فرضیه های مطرح شده در این تحقیق، با استفاده از نرم افزارهای SPSS،MINITAB و AMOSمورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که عدم قطعیت کشور مقصد، عدم قطعیت بازارمحصول، عدم قطعیت رقابتی، عدم قطعیت در رفتار شرکای احتمالی، تجربه بین المللی، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایه گذاری کل، شدت رقابت صنعت، ماهیت فعالیت و جذابیت مکان عوامل مؤثری در انتخاب استراتژی های ورود به بازارهای خارجی هستند. همچنین، سه متغیر جذابیت مکان، تفاوت زبانی و عدم قطعیت کشور مقصد تبیین کننده خوبی برای متغیر کانون توجه هستند و ده متغیر عدم قطعیت کشور مقصد، عدم قطعیت بازارمحصول، عدم قطعیت رقابتی، تجربه بین المللی، اندازه شرکت، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایه-گذاری کل، مرتبط بودن و ماهیت فعالیت تبیین کننده خوبی برای متغیر میزان کنترل هستند. مدیران می توانند از نتایج این تحقیق در انتخاب استراتژی های ورود به بازارهای خارجی استفاده کنند.
رویکردی نو در بازاریابی: بازاریابی پارتیزانی در برابر بازاریابی سنتی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۰
حوزههای تخصصی:
"امروزه در بازارهای گوناگون کسب و کار، تمرکز زیادی بر بهبود کارایی و اثربخشی تلاشهای بازاریابی وجوددارد. شرکتها در جستجوی روشهایی نوین برای انجام بهینه این وظایف خطیر در راستای کاهش هزینه ها و افزودن ارزش به محصولات و خدمات خویش هستند. حتی در بازارهایی که با فشارها و مسائل درآمد و هزینه در مراحل گوناگون چرخه عمر محصول نهایی مواجه نیستند، تحولات سریع مسائل تکنولوژیک، مسائل و اقدامات تجاری شرایط اقتصادی، جستجوی روشهای جدیدی را برای بیان مشکلات قدیمی می طلبند. ضمن آنکه با توجه به تحولات مذکور، امروزه دیگر رویکرد بازاریابی سنتی پاسخگوی شرایط متغیر کنونی در حوزه های تجاری گوناگون نیست و شناسایی رویکردهای جدیدی برای مواجهه با این تحولات لازم و ضروری است.
بسیاری از سازمانها و شرکتها با محدودیتهای بودجه ای بسیاری در عرصه تجارت مواجهند و باید قابلیت آن را بیابند تا با حداقل منابع و سرمایه گذاری، حداکثر سود لازم را جهت بقا و ثبات خویش در بلندمدت کسب کنند.
بازاریابی پارتیزانی، مفهومی است که اول بار توسط جی کنراد لوینسون در کتابی با عنوان ""بازاریابی پارتیزانی"" در سال 1982 تشریح شد؛ روشی نامنظم و غیرمعمول در انجام فعالیتهای ترفیعی بر مبنای یک بودجه بسیار کم. در واقع بازاریابی پارتیزانی نوعی بازاریابی نامنظم جهت کسب حداکثر نتایج با بکارگیری حداقل منابع است و درگیر ابتکارات، نوآوری، شکستن قوانین و جستجوی راهکارهای بدیل برای روشهای بازاریابی سنتی است.
در این مقاله سعی می شود تا مفاهیم، اصول، تکنیک ها و مراحل بازاریابی پارتیزانی مطرح شود و تحلیل قیاسی میان بازاریابی سنتی و پارتیزانی صورت گیرد.
امید است مرور اجمالی این مقاله بتواند سازمانها و شرکتها را در برگزیدن رویکردهای بازاریابی بهینه یاری کند و گامی در جهت افزایش سودآوری سازمانها با توجه به تحولات پرشتاب در عرصه های تجاری امروز باشد.
"
ویژگیهای فردی اثرگذار بر توسعهی کارآفرینی اجتماعی در موسسه های خیریهی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی» یکی از انواع کارآفرینی است که با رویکرد کارآفرینانه به رفع نیازهای اجتماعی که به آن توجه نشده، میپردازد. از آن جا که تلاش دولت مردان و اقدام های بشردوستانه و عملکرد نهادهای بخش اجتماعی به طور کامل پاسخ گوی انتظارها نیست، برای توسعهی الگوها و روش هایی نوین به توسعهی کارآفرینی اجتماعی نیاز داریم. در این پژوهش که از نوع تحقیق های توصیفی و از شاخهی هم بستگی است، ویژگیهای فردی اثرگذار بر توسعهی کارآفرینی اجتماعی در موسسه های خیریهی استان تهران، بررسی شده است و ابزار تحقیق پرسش نامه بوده و شامل 7 متغیر است. توسعهی کارآفرینی اجتماعی، متغیر وابسته و متغیرهای ویژگیهای روان شناختی کارآفرینانه، زمینه های جمعیت شناختی عمومی بین کارآفرینان، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری کارآفرینان اجتماعی، سرمایهی اجتماعی و مسؤولیت اجتماعی متغیر مستقل هستند. افراد فعال در سازمان های خیریهی استان تهران به عنوان جامعهی آماری در نظر گرفته شده و پس از تعیین حجم نمونهی آماری، پرسش نامه ها توزیع و جمع آوری شد. بر اساس نتایج، کارآفرین اجتماعی، از نظر ویژگیهای شخصیتی و رفتاری دارای ابعاد مشترکی با کارآفرین اقتصادی است اما، افزون بر این دارای ابعاد شخصیتی و رفتاری خاص خود بوده و دو ویژگی برخورداری از سرمایهی اجتماعی فردی و مسؤولیت پذیری اجتماعی، از شاخصه های مهم کارآفرین اجتماعی هستند و نقش به سزایی در توسعهی کارآفرینی اجتماعی توسط کارآفرینان اجتماعی دارند.
چارچوب جامع تدوین استراتژی نیروگاه برق اصفهان با رویکرد بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز دگرگونیهایی بسیار زیاد همراه با گسترش رقابت در زمینه هایی متنوع، به ویژه در بازارها مشاهده می شود. هر سازمانی و با هر اندازه ای، با تغییرات و تحولات سریعی روبروست و باید فعالیت های خود را طوری برنامه ریزی و مدیریت کند که در محیط متلاطم و بازار به شدت رقابتی، موفقیت کسب کرده و تداوم حیات داشته باشد. نیروگاه های تولید برق با توجه به نقش حیاتی آنها و تغییر و تحول های شرایط محیطی و به وجود آمدن بازار برق برای پیشی افتادن از رقبای خود باید بهترین استراتژی را انتخاب نمایند. در این تحقیق برای تدوین استراتژی نیروگاه برق اصفهان با رویکرد بازاریابی از چارچوب جامع استفاده شد. در ابتدا بیانیه ماموریت و چشم انداز سازمان تعیین گردید و سپس در مرحله ورودی تحلیل وضعیت شرکت بر اساس ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی با تاکید بر بعد مالی و انسانی آورده شد. در مرحله مقایسه، ماتریس داخلی و خارجی و ماتریس SWOT تشکیل داده شد و با استفاده از ماتریس بررسی رقابت و مقایسه آن با پنج نیروگاه عمده کشور شامل (نیروگاه شهید منتظری اصفهان، نیروگاه بندرعباس، نیروگاه بیستون کرمانشاه، نیروگاه تبریز، نیروگاه بعثت تهران) موقعیت شرکت در بازار مشخص شد و در مرحله تصمیم گیری با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی گزینه های مختلف استراتژی شناسایی شدند، سپس به منظور انتخاب بهترین استراتژی، پرسش نامه هایی بین مدیران تصمیم گیرنده توزیع شد که پس از ارزیابی و مقایسه مورد قضاوت قرار گرفت و بهترین استراتژی برای نیروگاه برق اصفهان که عبارت از"" بهبود نقدینگی از طریق تطابق با معیارهای بازار برق و بهینه سازی و ارتقاء سطح تکنولوژی"" بود ، شناسایی گردید.
اخلاق بازرگانی (و کسب و کار) از منظر اقتصاد و اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کسب و کار و بازرگانی در اقتصاد اسلامی ، همانند بازرگانی در دیگر شعبات و قرائتهای اقتصاد متعارف از ملاحظات و ملازمات اخلاقی بخصوصی برخوردار می باشد . در این مقاله نشان داده می شود که التزام به اخلاق در امور کسب و کار از منظر اسلامی ، در راستای تقویت کارایی می باشد . این مقاله درصدد است به ابعاد اساسی اخلاق بازرگانی (و کسب و کار) در پارادایم اقتصاد اسلامی اشاره کند . بخش اول به مقدمه و ملاحظات عمومی موضوع می پردازد . بخش دوم به پیوند اخلاق و اقتصاد و شاخصه های اصلی اخلاق کسب و کار می پردازد ...
کارآفرینی آموزشی، فرهنگ کارآفرینی (چالش ها و راهکارها)
حوزههای تخصصی:
تحلیل وضعیت آموزش کارآفرینی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل وضعیت آموزش کارآفرینی درآموزش عالی ایران است. سوال های تحقیق با در نظرگرفتن الگوهای برنامهی درسی آموزش های کارآفرینی (هدف ها، محتوا، راهبردها و روش ها) تدوین و بررسی شده است. در این تحقیق از طرح پیمایشی استفاده شده و جامعهی آماری این پژوهش را کارآفرینان و مدیران کارآفرین، متخصصان برنامهی درسی و مدیریت آموزشی تشکیل میدهند. نمونهی آماری پژوهش بخشی از جمعیت کارآفرینان، مدیران کارآفرین، متخصصان برنامهی درسی و مدیریت آموزشی در سطح کشور هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند، 65 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز پژوهش با سه ابزار، اسناد و مدارک، پرسش نامه و فرمت مصاحبهی نیمه سازمانیافتهی اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. ضریب پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 95/0 به دست آمد. روایی صوری و محتوایی به وسیلهی متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی تایید شده و تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد t مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 5 درصد بزرگ تر است. بنابراین از نظر پاسخ گویان هدف ها، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، شیوه های مدیریت و نظارت و ارزشیابی آموزش کارآفرینی باید بیش از سطح متوسط در آموزش کارآفرینی مد نظر قرار گیرد.
شیوه های بازاریابی: بازاریابی مبتنی بر ایجاد هیاهو
حوزههای تخصصی:
تکنیک قدرتمند آوازه جویی که آزمایش خود را به طور موفقیت آمیز پس داده است، بازاریابی مبتنی بر ایجاد هیاهو (Marketing Buzz) است. بازاریابی مبتنی بر ایجاد هیاهو، تلاشی است برای توسعه ی فروش از طریق گفتگوی رو در رو و ایجاد هیاهو و هیجان. این تکنیک عبارت است از
عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی می تواند فرصت ها و امکاناتی را به ویژه برای اشتغال و درآمد روستایی ایجاد کندو زمینه توسعه کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی را فراهم سازد. در این راستا سوال اصلی این است که، گردشگری با چه ابزار و در چه شرایطی بر توسعه کارآفرینی روستایی اثر می گذارد؟ لذا هدف اصلی پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی در گردشگری روستاهای بخش مرکزی شهرستان انار می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای ومیدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 30 نفر از مدیران و مسئولین محلی و 90 نفر از ساکنین روستایی می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تحلیل یافته ها از تکنیک SWOT استفاده شد. نتایج نشان میدهد که عوامل مرتبط با نقاط قوت، توسعه کارآفرینی در گردشگری روستاهای موردمطالعه بالاترین رتبه را داشته اند. همچنین، زیرمعیارهای"" قرارگرفتن منطقه بر سر راه مواصلاتی کشور "" در میان نقاط قوت، "" فرهنگ ضعیف کارآفرینی در میان ساکنین منطقه"" و ""قصور و کوتاهی مسئولین دست اندرکار "" در میان نقاط ضعف، ""وجود راه های متنوع تری برای کسب درآمد"" در میان فرصت ها و "" تخریب آثارتاریخی "" و ""تغییر کاربری اراضی و چشم انداز روستا"" در میان تهدیدها حائز بیشترین اهمیت شناخته شدند. و باتوجه به نمره های حاصل از ماتریس عوامل داخلی و خارجی، راهبرد اصلی استخراجی ""حفظ و نگهداری"" می باشد.
مطالعه تطبیقی الگوهای نظام پیشنهادات و ارایه الگوی مناسب جهت برقراری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در هر سازمان، همواره می توان برای انجام امور به راه حل های بهتر و موثرتر از آنچه در حال حاضر معمول است، دست یافت. نقطه آغاز این دست یابی، تفکر صحیح و منطقی درباره اهداف و امکانات بالقوه و بالفعل و شناخت خلا های موجود و شرایط درونی و بیرونی حاکم بر عملکرد و تشکیلات و اثر گذاری بر این عوامل است. به طوری که از امکانات و شرایط برای انجام کار و تولید استفاده بهینه به عمل آید. شرایط لازم برای ایجاد تحرکی که به استقرار راه حل های بهتر و موثرتر منجر شود آن است که اندیشه های افراد دست اندرکار مورد اعتنا قرار گیرد و به طور نظام یافته، ارزیابی شود و شرایط کافی آن است که اندیشه های مفید به اجرا گذاشته شده و از افراد قدردانی شود. عواملی چون خانواده، حکومت، آموزش و پرورش و آموزش عالی در نهاینه کردن فرهنگ مشارکت نقش دارند. دانشگاه ها که نمایانگر قدرت خلاق برای یافتن الگوهای پایه ای خاصی هستند، می توانند زمینه ساز تفکر مشارکتی باشند، مشروط بر اینکه جلوه ای از نظام مشارکتی در درون نظام آموزشی عالی دیده شود. یکی از بهترین سیستم ها برای تحقق این امور، سیستم پیشنهادات است. در این تحقیق، محققان برای مطالعه تطبیقی الگوهای نظام پیشنهادات و ارایه الگوی مناسب دانشگاه آزاد اسلامی قزوین از روش بنچ مارک بهره جسته اند که در قالب چرخه بنچ مارک با 5 فرایند بررسی شده است. این تحقیق از نوع مطالعات تطبیقی است که با روش «بنچ مارک» انجام گرفته است. جهت بررسی سوالات تحقیق با استفاده از مطالعه تطبیقی الگوهای نظام پیشنهادات داخلی و خارجی، الگوی مناسب دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین ارایه گردیده است و در راستای تکمیل فرآیند و با گرایش تحقیقات توصیفی که به صورت میدانی به بررسی وضعیت فعلی و الزامات مدل تعریف شده پرداخته شده است. با توجه به این که جامعه آماری تحقیق عبارت است از مدیران کل و معاونین کل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین می توان ادعا کرد که نمونه آماری از ویژگی های کارشناسی برخوردارند. با توجه به آمارهای موجود جامعه آماری 30 تن می باشد و از طرفی با توجه به مطالعات تطبیقی، مستندات موجود در باب نظام پیشنهادها می باشد. در این تحقیق، از روش میدانی و استفاده از پایگاه های اطلاعاتی و اینترنتی استفاده شده است و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه، اسناد و مدارک، بانک های اطلاعاتی و شبکه های کامپیوتری بوده است. پس از جمع آوری داده ها و کدبندی آن ها و سپس ورود داده ها به نرم افزار آماری Statistica, SPSS, excel جهت تجزیه و تحلیل، برای آزمون فرضیات تحقیق از تحلیل توصیفی مثل معیارهای مرکز و پراکندگی، جدول فراوانی و آزمون های استنباطی استفاده شده و به نتیجه گیری پرداخته شده است.
بررسی همراستایی استراتژیک کسب وکار و فناوری اطلاعات از دیدگاه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و ارزیابی همراستایی استراتژیک کسب وکار و فناوری اطلاعات از دیدگاه مدیران سازمان انجام گرفته است. تحقیق حاضر با مدل سطح بلوغ همراستایی استراتژیک لوفتمن و عوامل ارتقای همراستایی گارتلن و شنکز همراستایی را ارزیابی کرده است. جامعة آماری تحقیق حاضر مدیران مؤسسة پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی (53 نفر) می باشند که به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. میانگین همراستایی استراتژیک نشان می دهد، مؤسسه در سطح دوم بلوغ همراستایی (مرحلة تعهد) قرار دارد. از میان ابعاد همراستایی استراتژیک، ابعاد ارتباطات، شایستگی و ارزش سازمانی، مدیریت و سطح اعمال اختیار، حیطة عمل و زیرساخت فناوری و مهارت ها در سطح دوم و بعد مشارکت در سطح سوم قرار گرفت. مدیران کسب وکار و مدیران فناوری اطلاعات، هر دو بلوغ همراستایی را در سطح دوم ارزیابی کردند.
تدوین برنامه توسعه حرفه ای مدیران و کارکنان شعب در حوزه بانکی و پولی (مورد بانک توسعه تعاون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارایه برنامه ای به منظور آموزش و توسعه مدیران و کارکنان شعب بانک با رویکرد حرفه ای گرایی می باشد. برای نیل به مقصود مذکور از رویکرد کیفی و روش گروه کانونی استفاده شد. به عبارتی در گام نخست ادبیات و پیشینه موضوع ""توسعه حرفه ای"" در پایگاه های اطلاعاتی، کتابخانه ها، اسناد بالادستی و گزارش های داخلی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و در گام بعدی با انجام برخی مصاحبه ها و برگزاری جلسات گروه کانونی میان اعضای گروه (خبرگان)، برنامه آموزش و توسعه حرفه ای تدوین شد. جامعه مورد مطالعه خبرگان (بانکی- دانشگاهی) آشنا با حوزه بهسازی منابع انسانی در صنعت بانکداری و نمونه 12 نفر از آنان بود. ابزار گردآوری اطلاعات فرم های مصاحبه و پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل، تحلیل محتوا بود.
یافته های پژوهش شامل شناسایی شایستگی های مشاغل موجود در شعب بانک یعنی، رئیس، معاون، رئیس دایره، متصدی و تحصیلدار شعب در چارچوب یک مدل با ابعاد 1) فردی و 2) سازمانی و حوزه های 1) شخصیتی، 2) نگرشی، 3) دانشی و 4) مهارتی بود. با معیار قرار دادن مدل دو بعدی و چهار حوزه ای، برای هر شغل متناسب با سطح مهارت مورد نیاز در سه نوع مهارت ادراکی، انسانی و فنی، پودمان های آموزشی تدوین شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است برای توسعه و بهسازی حرفه ای مدیران و کارکنان شعب در حوزه پولی و بانکی بایستی برنامه آموزشی مبتنی بر شایستگی ها با تأکید بر مهارت های مورد نیاز هر شغل تدوین کرد. برای مثال در پودمان آموزشی رئیس و معاون شعبه شایستگی های مدیریتی و مهارت های ادراکی و در پودمان آموزشی متصدیان شعب، شایستگی های شغلی و مهارت های فنی می بایست مدنظر قرار گیرد.
تعیین راهبردهای نوین بانکداری در میزان پذیرش کاربران سرویس بانکداری همراه در بانک های خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانکداری همرا ه امکانی است که در بسیاری از کشورها فراهم شده است این نوع پرداخت به دلیل راحتی استفاده ، دست یابی همگانی و سریع به گوشی های تلفن همراه و استفاده دائمی افراداز آنها مورد توجه می باشد. از طرفی امروزه برنامه ریزی راهبردی در بخش خصوصی توسعه یافته است. رویکردهای برنامه ریزی راهبردی که در بخش خصوصی تدوین شده اند می توانند به سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی و هم چنین جوامع و دیگر نهادها کمک نمایند. بانک های خصوصی نیز یکی از این سازمان های خصوصی می باشند. از طرفی دیگر نگرانیهای زیادی در مورد تأثیر بانکداری همراه و ارائه خدمات به صورت الکترونیکی بر پذیرش مشتریان وجود دارد. در تحقیق حاضر، پذیرش در قالب پارامترهایی از قبیل استفاده، دردسترس بودن، سرعت و امنیت تعریف می گردد که به خصوصیات فردی شامل جنس، سن، درآمد، سطح تحصیلات، استفاده از اینترنت، توجه به تبلیغات و بالاخره میزان خطر پذیری افراد وابسته است. هدف اصلی در این مقاله کشف روابط میان میزان پذیرش سرویس بانکداری همراه با تفاوت های فردی است که این نتایج سبب تعیین راهبردهای بانکداری در جهت جذب مشتری هایی با پتانسیل بیشتر میشود. داده های مورد نیاز مقاله با پرسش از کاربران سرویس بانکداری همراه بانک های خصوصی در ایران و تجربیات مدیران در سازمانهای مدیریت و برنامه ریزی کشور جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های هوشمندانه داده کاوی و درخت تصمیم استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که عامل ریسک پذیری مشتریان در پذیرش سرویس بانکداری همراه تأثیر معناداردارد