آگاهی از چگونگی استنباط گردشگران درباره کیفیت ادراک شده، ارزش ادراک شده و درگیری ذهنی، همچنین سطح رضایت مندی و در نتیجه تمایلات رفتاری نسبت به بازدید از مقصد گردشگری، برای بازاریابی و مدیریت موفق مقصد بسیار حیاتی است. هدف از این پژوهش کشف روابط بین این متغیرها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که در بازه زمانی بهار و تابستان سال 1391 به شهر نوشهر مسافرت داشته اند. تعداد 456 گردشگر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش فرضیه های پژوهش و با استفاده از نتایج تحلیل مسیر مشخص شد که ادراک گردشگران از کیفیت، ارزش و سطح درگیری ذهنی نسبت به مقصد گردشگری، رضایت مندی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ همچنین این امر بر سطح تمایل گردشگران به بازدید مجدد از آن مقصد به طور مثبتی تأثیر می گذارد. یافته های این پژوهش منجر به درک بهتری از مکانیسم های رفتاری می شود که مبنای قابل قبولی برای حفظ و افزایش بازدید گردشگران از یک مقصد گردشگری شهری به شمار می رود.
سنجش میزان آمادگی مشتریان در صنعت بیمه برای تغییر در رفتار خرید جاری آنها به منظور پذیرش فناوری های نوین و جایگزینی (یا تلفیق) آن با روش های سنتی دیگر اهمیت زیادی دارد؛ موفقیت سرمایه گذاری برای استقرار بیمه الکترونیک با میزان آمادگی مشتریان جهت پذیرش «خرید اینترنتی» و استفاده از آن، رابطه تنگاتنگی دارد. این پژوهش میزان آمادگی مشتریان جهت پذیرش بیمه الکترونیکی خودرو را ارزیابی و سطح آن را اندازه گیری کرده است. براساس نتایج این پژوهش از بین مؤلفه های آمادگی، «انگیزه مشتریان» در مقایسه با دو مؤلفه دیگر یعنی «توانایی» و «شفافیت نقش» اهمیت بیشتری در فرآیند پذیرش داشته است. همچنین نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که از بین تمام عوامل، دو عامل «سن» و «جنسیت» رابطه معناداری با مؤلفه های آمادگی مشتریان ندارند، اما دیگر عوامل همگی با مؤلفه های مذکور در ارتباط هستند.
نورومارکتینگ"" توجه بسیاری از صنایع و از جمله بانکداری و سینما را به خود معطوف کرد و نتیجه شد: نوروبانکینگ، و نوروسینما.
نوروسینما پیوند بین مطالعات عصب شناسی و سینما است که در ایران تاکنون مطالبی در این باره چاپ و منتشر نشده است. جهت اطلاع، میزان آثار منتشر شده در خارج از کشور نیز در این باره فوق العاده اندک است.
""نوروسینما"" سبب شد تا صاحبنظران برجسته به موضوعات ریز و جزئیتری نظیر پیوند عصب شناسی با سرگرمی (Entertainment) یا نورواینترتینمنت بپردازند که هنوز در مرحلهی مقدماتی است اما شور و اشتیاق فراوان تهیهکنندگان سرگرمی را کاملاً به خود اختصاص داده است.
"شرکتهای کوچک و متوسط، عمده ترین عامل رشد اقتصادی و پیشرفت تکنولوژیک در کشورها بوده اند. پژوهشها نشان داده است که نیاز شرکتها به انواع خدمات و همین طور موانع و مشکلات صادراتی که با آنها مواجه هستند بر اساس مرحله صادرات و نوع صنعت تغییر می کند.
در این پژوهش از دو روش مطالعه تطبیقی و پیمایشی استفاده شده است. در پژوهش تطبیقی شش کشور آسیایی ( ژاپن، چین، مالزی، تایلند، کره جنوبی و ترکیه انتخاب شده اند. در تحقیق پیمایشی کلیه ی شرکت های کوچک و متوسط تولید کننده شکلات جامعه آماری را تشکیل داده اند..."
تویوتا، نیسان، و هیوندا در تازه ترین کمپین بازاریابی حسی خود چه کرده اند تا بتوانند توجه بیشتری را به خود جلب کنند؟
پاسخ این پرسش را در این صفحات جستجو کنید. تویوتا فراتر از بازاریابی حسی، بازاریابی اجتماعی را نیز همزمان با بازاریابی حسی اجرا میکند. این اتومبیل ساز تعهد کرده تا هر روز یک اتومبیل به سازمانهای خیریه تحویل دهد و از مردم نیز خواسته تا بگویند کدام سازمان خیریه برتر است تا تویوتا به عهدش وفا کند!
نیسان در پی اتومبیلهای بدون دود است، اما برای 40 میلیون پمپ بنزینی که در آینده بلااستفاده خواهند ماند، برنامه دارد تا تبدیل به کیوسک تلفن، دستگاه پاپکورن ساز، و... شوند؛ همچنین سایتی مجازی راه اندازی کرده تا مردم به خلاقانه ترین روش، نظر خود را در این باره اعلام کنند و جایزه بگیرند.
مصرف کنندگان روابط احساسی متفاوتی با برندها دارند. ممکن است در حالی که عده ای عاشق برندی اند، عده ای به آن بی توجه باشند و عده ای حس تنفر به آن داشته باشند. تنفر از برند، یک مؤلفه قوی منفی عاطفی در نگاه به یک برند تعریف شده است. در ادبیات برندینگ به احساسات مثبت مصرف کنندگان درباره برند، بارها بحث شده است؛ اما پژوهشگران عموماً به احساسات منفی از برند به خصوص مفهوم تنفر از برند بسیار کم نگریسته اند. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل مفهوم تنفر از برند، عوامل و پیامدهای آن است. در این پژوهش پیمایشی، جامعه هدف شامل تمامی شهروندان شهر تهران و روش نمونه گیری، خوشه ای دومرحله ای بوده است. تعداد حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 385 نفر بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و روش تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL8.80 بوده است. مطابق نتایج پژوهش، تجربه منفی گذشته و ناسازگاری ایدئولوژیک باعث تنفر از برند می شوند؛ در حالی که فرض ناسازگاری نمادین (عامل اصلی تنفر از برند)، رد شده است. از طرفی تأیید شده است که تنفر از برند باعث اجتناب از برند، کاهش/توقف حمایت، تبلیغات دهان به دهان منفی، شکایت و انتقام از برند از سوی مصرف کننده خواهد شد.
چه کسی برای اولین بار اجازه داد که بخشی از بدنش محل تبلیغات لوگوی یک شرکت باشد؟ و چرا؟
نخستین بار خالکوبی برند بر روی بدن انسان با هدفی انسان دوستانه آغاز میشود. شخصی برای تأمین هزینه های سفر دوستش به منظور معالجه در کالیفرنیا، حاضر میشود تا رنج سوزنهای خالکوبی را به جان بخرد. اما بعدها شرکتهایی نظیر هارلی دیویدسون توانستند هواداران سینه چاکی بیابند که بدون دریافت وجهی خودشان خالکوبی بر روی بدن را با غرور و افتخار انجام میدهند.
متفکران بازاریابی این روزها تکرار میکنند که مشتریان وفادار توهمی بیش نیست. اما شرکتهایی نظیر هارلی دیویدسون، اپل، نایک، کوکاکولا، مشتریان وفاداری دارند که حاضرند با سوزنهای مخصوص، لوگوی این شرکتها را بر روی پوست بدنشان حک کنند؟
چنین مشتریان سینه چاکی چه ویژگیهای شخصیتی دارند؟ این شرکتها که چنین مشتریان خاصی دارند، از چه ویژگیهایی برخوردارند که تا این حد مشتریان خود را شیفتهی نام و نشان تجاری خود ساخته اند؟
پاسخگویی به این پرسشها را در این مقاله جستجو کنید. افزون بر آن، مطالعهی موردی هارلی دیویدسون را در گزاش ضمیمهی این مقاله بخوانید. در این گزارش، تاریخچهی آغاز تأسیس شرکت هارلی دیویدسون آمده است. همچنین با فراز و نشیب این شرکت آشنا خواهید شد که چگونه خود را از مرز ورشکستگی رها میسازد. آیا هوادارن سینه چاک هارلی دیویدسون در پابرجایی این شرکت نقش دارند؟