بیش از سه دهه است که استفاده ازاصول و فنون بازاریابی تجاری برای انتقال عقاید، نگرش ها و رفتارها به جامعه مورد توجه دست اندر کاران حوزه های مختلف علوم اجتماعی از جمله فعالان عرصه سلامت قرارگرفته است و از آن با عنوان ""بازاریابی اجتماعی"" نام برده می شود. بازاریابی اجتماعی فرآیندی است که با طراحی، اجرا و کنترل برنامه ها در جستجوی افزایش قابلیت پذیرش یک ایده یا عمل اجتماعی در یک گروه مخاطب خاص است. در این فرایند منظم و برنامه ریزی شده با محور قرار دادن مشتری و خواسته ها و نیازهای او و بکار بردن اصول و تکنیک های بازاریابی تجاری، گروه مخاطب برای انجام یک رفتار ویا توجه به یک ایده خاص ترغیب می شوند.
بازاریابی اجتماعی را در کنار آموزش و قانون سه راهکار عمده تغییررفتار به شمار می آورند. طراحی و اجرای برنامه های اثربخش ارتقای سلامت در محیط کار که به عنوان یکی از موقعیت های مهم آموزش سلامت رسمی (در کنار موقعیت های مدارس، مراکز ارائه خدمات سلامت و مکان های عمومی) می تواند در ارتقای سلامت جامعه نقش موثری ایفا نماید. در بازاریابی اجتماعی، پژوهش تکوینی شامل تحلیل مخاطب، تحلیل بازار و تحلیل کانال اساس تولید مواد و مداخلات آموزشی- اطلاع رسانی را تشکیل می دهد وبرنامه ریزی بر مبنای نتایج این پژوهش، می تواند به اصلاح رفتار مخاطبین منجر گردد. یکی از اجزای کلیدی در تحلیل مخاطب، دسته بندی آنها برای تعیین استراتژی خاص برای هر گروه است. در این مقاله به بیان نحوه این دسته بندی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی مدل بازاریابی اجتماعی، پرداخته شده است و انتظار می رود فعالان حوزه ارتقای سلامت محیط کار، با استفاده از این راهکار به میزان اثربخشی برنامه های خود بیفزایند
هدف این پژوهش ارایه ی الگوی مدیریت گردشگری شهر تهران است که برای انجام آن از روش تحقیق آمیخته در قالب طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) در دو مرحله استفاده شده است. در مرحله نخست از روش تحلیل محتوا و در مرحله دوم از معادلات ساختاری استفاده شده است. روایی پرسشنامه از نوع روایی محتوا و روایی صوری و بوده و نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا به ترتیب برابر با 69/0 و 79/0 براورد شده است. پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ 933/0 و به روش دونیمه کردن 806/0 به دست آمده است. نمونه ی آماری 400 نفر از مدیران، کارشناسان و اساتید حوزه ی گردشگری هستند که تعداد 387 پرسشنامه معتبر از آنها گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان می دهد در طراحی الگوی مدیریت گردشگری شهر تهران توجه به عوامل ساختاری، محیطی و محتوایی ضروت دارد و بر این اساس الگوی سه بعدی مدیریت گردشگری شهر تهران ارایه شده است.
هدف این مقاله مطالعه عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضای کار با تکیه بر وضعیت بازار کار استان خراسان طی دوره پنج ساله برنامه سوم توسعه می باشد که به منظور تعیین هدف فوق ابتدا عرضه نیروی کار و جمعیت استان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه قرار گرفته و سعی شده است برآوردی واقعی از میزان افزایش عرضه نیروی کار استان و نیز عرضه نیروی کار دانش آموختگان دانشگاهی در دوره مورد مطالعه انجام گیرد. سپس طرف تقاضای بازار مورد مطالعه قرار گرفته و تقاضای بالقوه نیروی کار از روشهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است.
بسیاری از شرکت ها برای پیشبرد اهداف خود نیازمند خرید خدمات حرفه ای (مثل خدمات مدیریتی، بازاریابی، حسابداری، حقوقی، و فناوری اطلاعات) از پیمانکاران ارائه دهنده این نوع از خدمات می باشند. قرارداد بین کارفرمایان و پیمانکاران خدمات حرفه ای باعث شکل گیری نوعی رابطه عاملیت می شود و لذا بکارگیری تئوری عاملیت برای تنظیم روابط بین آنها می تواند امکان پذیر باشد. اما از آنجاییکه موضوع مبادله در خرید خدمات حرفه ای دانش انتزاعی می باشد و عدم تقارن دانش بین کارفرما و پیمانکار وجود دارد، نمی توان تئوری عاملیت را به همان شکلی که رواج دارد، استفاده نمود. لذا مقاله حاضر سعی دارد از منظر نظری، تئوری عاملیت را توسعه دهد تا قابلیت بکارگیری در رابطه بین کارفرما و پیمانکار خدمات حرفه ای را داشته باشد. در این مقاله پیشنهاد می شود که در صورت امکان ترکیبی از قراردادهای مبتنی بر رفتار و مبتنی بر نتیجه برای خرید خدمات حرفه ای مورد استفاده قرار گیرد. همچنین در این مقاله دلایل دشواری یا غیر ممکن بودن کنترل مستقیم رفتار پیمانکار و اندازه گیری نتایج خدمات حرفه ای بیان می شود؛ و دو مکانیزم جایگزین (1) اعتماد و خود کنترلی و (2) کنترل غیر مستقیم (در قالب چهار گزاره نظری) برای کاهش فرصت طلبی و حل بخشی از مسائل عاملیت در رابطه بین کارفرما و پیمانکار خدمات حرفه ای ارائه می شود.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان انجام گرفته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر استراتژی توصیفی - پیمایشی و به روش آمیختة نوع اول (کیفی و کمی) انجام گرفت. جامعة آماری تحقیق شامل مدیران فعلی و سابق وزارت ورزش و خبرگان دانشگاهی بوده است. در بخش کیفی این تحقیق، نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد که با مصاحبه با 13 نفر از اعضای جامعه اشباع حاصل شد. در بخش کیفی پژوهش و به منظور شناسایی موانع ساختاری کارآفرینی سازمانی، تکنیک تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری های باز و محوری، و در بخش کمی تکنیک AHP اجرا شد. با تحلیل داده های کیفی شامل هفت مانع ساختاری کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان به ترتیب، موانع سیستم تحقیق و توسعه (با وزن 256 /0)، سیستم ارزیابی عملکرد (با وزن 172 /0)، سیستم پاداش (با وزن 152 /0)، تصمیم گیری (با وزن 132 /0)، راهبرد (با وزن 104 /0)، سیستم مالی (با وزن 095 /0) و ساختار سازمانی (با وزن 088 /0) می باشند. پیشنهاد می شود در برنامه های اجرایی مواردی مانند واگذاری اختیارات بیشتر به کارکنان، ترغیب افراد به بیان نظرهای نو و خلاقانه، ایجاد فضای رقابت توأم با حس اعتماد در سازمان مد نظر قرار گیرد.