فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
524 - 545
حوزههای تخصصی:
هدف: شرکت های رسانه ای خارجی، بخش اعظمی از بازار داخلی پیام رسان های اجتماعی در کشور را تصاحب کرده اند و حتی با وجود فیلترشدن تلگرام، به عنوان اصلی ترین بازیگر این حوزه، شرکت های داخلی هنوز نتوانسته اند حجم شایان توجهی از این بازار را به دست بیاورند. هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر ورود شرکت های رسانه ای داخلی به بازار پیام رسان های اجتماعی است.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون اجرا شده است. برای جمع آوری داده ها با 11 نفر از خبرگان حوزه های مختلف و مدیران پیام رسان های داخلی، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. شیوه نمونه گیری هدفمند بود و برای تعیین حجم نمونه، از قاعده اشباع نظری پیروی شد. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کیفی و تکنیک کدگذاری کیفی بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که «سختی انتقال و چسبندگی تکنولوژیک»، «کیفیت نامناسب پیام رسان های داخلی»، «سختی تأمین نیروی انسانی توانمند»، «مشکلات زیرساخت فنی»، «روش اشتباه فیلترینگ»، «نگاه سیاسی و رقابت مخرب داخلی»، «نداشتن مزیت نسبی و مدل توسعه ای مناسب»، «رقبای جهانی قدرتمند»، «نبود قانون مرجع حوزه پیام رسان ها» و در نهایت «مشکلات شهرت رسانه ای»، عوامل بسیار مهم ورود شرکت های رسانه ای ایرانی به بازار پیام رسان های اجتماعی هستند.
نتیجه گیری: در وضعیت موجود زیست بوم پیام رسان های داخلی، تقویت نگاه سیاسی سبب شده است تا نهادهای مختلف، به داشتن پیام رسان با متولی گری خود علاقه مند باشند که همین مسئله سبب ورود بیشتر رقبای جدید به زیست بوم شده است؛ اما این نهادها موفق نشده اند که مدل کسب وکار مناسبی با تکیه بر زنجیره ارزش پیام رسان ها طراحی کنند.
ارائه چارچوبی برای یکپارچه سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
572 - 608
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل یکپارچه سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری اجرا شده است تا فرصتی برای بهره بردن از نیروی انسانی دانش محور و مشتری محور با بیشترین اثربخشی در کسب وکار و ارزش آفرینی برای مشتری فراهم شود.
روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در کنار مطالعات کتابخانه ای مدنظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان مباحث مدیریتی، بانکی و دانشگاهی بودند. برای شناسایی خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 16 خبره مصاحبه به عمل آمد.
یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، کدهایی در قالب 50 مفهوم و 18 مقوله اصلی استخراج شدند. در نهایت با استناد به رهیافت نظام مند در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در 6 طبقه هسته ای شامل پدیده محوری، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، مقوله های شش طبقه یاد شده عبارت اند از: مقوله های علّی: واکنش سریع بانک به محیط خارجی، پیاده سازی استانداردهای بین المللی در حوزه مشتری مداری و مسئولیت اجتماعی بانک. مقوله های محوری: تعیین چارچوب مدیریتی، تأمین نیروی انسانی، تعیین استراتژی و ارزش آفرینی برای مشتری. مقوله های راهبردی: بازاریابی یکپارچه، توسعه فناوری و خدمات نوین بانکداری، اتحاد استراتژیک و مدل دلتا. مقوله های زمینه ای: تغییر رویکرد مدیریت ارشد بانک و آزادسازی و مقررات زدایی از سوی دولت. مقوله های مداخله گر: فرهنگ توانمندسازی بانک و رقابت پویا. مقوله های پیامدی: کسب مزیت رقابتی برای بانک، رضایتمندی مشتریان و تقویت خدمات بانکی در جامعه. مسلم است که برای موفقیت در یکپارچه سازی مدیریت دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
بررسی تأخیر گزارش حسابرسی در صنعت بیمه با تأکید بر شاخص های سلامت مالی و نوسان پذیری سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش به بررسی رابطه میان متغیرهای وضعیت سلامت مالی و نوسان پذیری سود با تأخیر گزارش حسابرسی در صنعت بیمه پرداخته است. برای این منظور، نمره z آلتمن و نسبت توانگری مالی به عنوان شاخص های سلامت مالی و انحراف معیار سود طی دوره پنج ساله و درصد تغییرات سالانه سود هر سهم به عنوان شاخص های نوسان پذیری سود، در نظر گرفته شده اند. روش شناسی : فرضیه های پژوهش با استفاده از داده های شرکت های بیمه پذیرفته شده در بورس و فرابورس (51 مشاهده شرکت- سال) طی دوره زمانی 1396 تا 1398 و به روش حداقل مربعات معمولی مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شاخص های سلامت مالی انتخاب شده تأثیر معناداری بر تأخیر گزارش حسابرسی ندارد و قدرت تبیین متغیرهای نمره z آلتمن و نسبت توانگری مالی، در رابطه با تأخیر گزارش حسابرسی، تفاوت معناداری از یکدیگر ندارند. اما شاخص های نوسان پذیری سود، هر دو بر تأخیر گزارش حسابرسی تأثیر مثبتی دارند؛ با این تفاوت که درصد تغییرات سود هر سهم از سطح خطای کمتری برخوردار است. نتیجه گیری: هرچند نوسانات سود می تواند با تأخیر گزارش حسابرسی همراه شود؛ اما میزان بزرگی این نوسانات مهم تر است. طبقه بندی موضوعی: G220، G320، M410، M420
اولویت بندی و سنجش مولفه های کیفیت محیط از منظر گردشگران در بخش آسارا محور کرج- چالوس با استفاده از تکنیک های MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
293 - 330
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین مولفه های کیفیت محیط گردشگری بخش آسارا از نگاه گردشگران می باشد و ضرورت شناسایی مهم ترین عوامل اثرگذار بر کیفیت محیط مدنظر است. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. پژوهش فوق با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور الکتر،مجموع ساده وزنی و مدل کپلند انجام شده و آسارا از لحاظ سنجش و اولویت بندی کیفیت محیط از دیدگاه گردشگران با تأکید بر شاخص های هفتگانه رتبه بندی و اولویت بندی گردید. نتایج تحلیل و اولویت بندی کیفیت محیط منطقه نشان داد از میان شاخص های هفتگانه موثر بر سنجش و اولویت بندی کیفیت محیط براساس اوزان به دست آمده، شاخص مرتبط با جاذبه های گردشگری بیشترین میزان تاثیرگذاری را در ایجاد و بهبود کیفیت محیط بخش آسارا از دیدگاه گردشگران دارد.
بررسی و تحلیل سطح مسئولیت پذیری کارآفرینان گردشگری روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یک رهیافت مناسب جهت تحریک کارآفرینی و احیای اقتصاد نواحی روستایی است. اما لازم است کارآفرینان مسئولیت هایی را نسبت به جامعه محلی و گردشگران ایفا کنند. هدف پژوهش حاضر تحلیل سطح مسئولیت پذیری کارآفرینان گردشگری در 6 روستای گردشگری شهرستان بینالود است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش روستاهای مقصد گردشگری شهرستان بینالود بود، که بیشترین حجم گردشگر و فعالیت های کارآفرینانه را داشتند. حجم نمونه صاحبان 196 کسب وکارهای کارآفرینانه در حوزه رستوران، چایخانه و استراحتگاه بودند. براساس نتایج، شاخص بشردوستانهْ بالاترین، و شاخص اقتصادیْ کمترین میزان میانگین رتبه ای ازدیدگاه پاسخگویان را به خود اختصاص دادند. نتایج بیشترین سطح مسئولیت پذیری اجتماعی کارآفرینان گردشگری را در ابرده و جاغرق و پایین ترین سطح را در زشک نشان می دهند؛ از نظرشاخص اخلاقی تفاوت معناداری بین روستاها وجود ندارد، ولی درسایر شاخص ها (قانونی، بشردوستانه، اقتصادی و زیست محیطی) سطح مسئولیت پذیری کارآفرینان گردشگری درروستاهای موردمطالعه، متفاوت است.
تجزیه و تحلیل تحلیل چند سطحی تأثیر بازاریابی داخلی کارکنان بر کیفیت ارائه خدمات با میانجی گری تعهد سازمانی و رضایت شغلی در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
235-277
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر کیفیت ارائه خدماتِ پس از ارائه راهکارهایی در جهت ارتقای میزان خدمات ارائه شده در هتل هاست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است. پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ و شاخص CR و روایی آن با روش های روایی محتوا، روایی همگرا و واگرا تایید شده است. یافته های پژوهش حاضر نشانگر تایید تمامی فرضیه های پژوهش اند؛ خروجی نرم افزار تحلیل خطی سلسله مراتبی نشان دهنده روابط چندسطحی متغیرهای پژوهش بود. به علاوه، اثر متغیر میانجی با آزمون سوبل و شدت آن با ضریب وی.اِی.اف سنجیده شد. نتایج نشان داد که مدیران باید با استفاده از بازاریابی داخلی، که در سطح سازمانی است، موجب بهبود کیفیت ارائه خدمات توسط کارکنان شوند: با القای حس افتخار، اعتقاد و احترام به کارکنان، تعریف مأموریت مشخص، ارائه الگوی مناسب به آن ها در کنار ارتقای فرهنگ خطرپذیری، تأکید بر احساسات کارکنان و توجه به خواست و نیاز آن ها.
تعیین کننده های تجارت دوجانبه ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
215 - 246
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تجارت بین الملل و شناخت روابط تجاری در پیشرفت اقتصادی کشورها، بررسی موانع و مشوق ها از جمله نقش تکنولوژی در شکل دهی الگوهای تجارت حائز اهمیت است. با توجه به حجم بالای تجارت بین ایران و چین، ارزیابی الگوی تجاری بین این دو کشور حائز اهمیت است. در این پژوهش برای مطالعه الگوی تجاری ما بین ایران و چین و بررسی عوامل مؤثر بر آن به ویژه نقش شکاف تکنولوژیک ابتدا شاخص تجارت درون صنعت (IIT) با استفاده از معیار گروبل و لوید (GL) بر اساس کدهای دورقمی (HS) محاسبه شده و سپس الگوی رگرسیونی با بهره گیری از رهیافت جاذبه و روش حداقل مربعات پویا (DOLS) برای دوره زمانی 2017-1995 برآورد می شود. مطابق با نتایج تجربی متغیرهای شکاف تکنولوژی و نوسان نرخ ارز بر تجارت درون صنعتی ایران و چین اثر منفی داشته در حالی که برجام اثر مثبت و به لحاظ آماری معنادار داشته است. همچنین نتایج تجربی حاکی از آن است که تجارت ایران و چین از نوع تجارت درون صنعت نیست و بیشتر تجارت این دو کشور بر مبنای تجارت بین صنعتی است که وجود شکاف تکنولوژیک و موانع تجارت مانند تحریم های اقتصادی از جمله مهمترین دلایل این نقصان است.
الگوی چندسطحی برندسازی ملی: فراترکیب مطالعات موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار رقابتی جهان کنونی، یکی از مهمترین دارایی های هر کشوری برند ملی است که می تواند کشور را در جذب سرمایه گذاری، توسعه ی صادرات و همچنین جذب گردشگر کمک کند، از این رو دولت ها، تاجرین و کسب وکارها می بایست مراحلی را طی نمایند تا مطئمن شوند که برند ملی کشورشان به صورت راهبردی مناسب بوده، به خوبی مدیریت شده و مداوما مورد ارزیابی قرار می گیرد. این پژوهش با بررسی سیستماتیک مطالعات موردی حوزه برندسازی ملی به دنبال ارائه ی مدلی چندسطحی از عوامل تاثیرگذار، فرآیندی و خروجی های برندسازی ملی است. روش پژوهش فراترکیب براساس مدل هفت مرحله ای هون (۲۰۱۳) است که در طول آن با بررسی ادبیات حوزه "برندسازی ملی" ۹۸۷ مقاله اولیه در بازه زمانی سال های ۲۰۰۳-۲۰۱۹ یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد، در نهایت ۳۷ پژوهش مطالعه ی موردی با کسب تمامی معیارهای مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. پس از تحلیل محتوا و کدگذاری مطالعات موردی بررسی شده نتایج پژوهش در قالب یک مدل مفهومی نشان می-دهد که مطالعات حوزه برندسازی ملی در دوسطح مردم و دولت عوامل درگیر برندسازی ملی را مورد بررسی قرار داده اند که در این فرآیند برنامه ریزی و اجرای برندسازی ملی در سطح دولت رخ داده و مردم و دارایی های هرکشور براین فرآیند تاثیرگذارند و از طرفی دیگر فرآیند برندسازی ملی خروجی های ارزشمندی را برای تمامی سطوح به همراه دارد. مهمترین جنبه های نوآوری این پژوهش نگاه چندسطحی و سیستماتیک به برندسازی ملی و همچنین شناسایی عناصراصلی برندسازی ملی هرکشور است.
مدلسازی تاثیر انقلاب صنعتی چهارم بر زنجیره تامین خدمات بانکی با استفاده از رویکرد پویایی سیستم و تکنیک دیماتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انقلاب صنعتی چهارم، ظهور تکنولوژی های بزرگی نظیر هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء، منجر به تغییرات گسترده در مدلهای کسب و کار شده است که در این میان، بانکها، سهم بزرگتری را از این تحولات داشته اند. علی رغم تحقیقات انجام شده در زمینه تغییر مدل کسب و کار در انقلاب صنعتی چهارم، موضوع تحول در زنجیره تامین خدمات بانکی در انقلاب صنعتی چهارم تقریباً مغفول مانده است. از این رو در این مقاله تلاش شده است پس از بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه، به منظور شناخت متغیر های تاثیرگذار و درک روابط موجود، با به کارگیری تکنیک دیماتل فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود، که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی ، به شناخت بهتر نقش انقلاب صنعتی چهارم بر زنجیره تامین خدمات بانکی کمک نماید. نتایج نشان دهنده این است که اتصال بازیگران جدید به زنجیره تامین خدمات بانکی، همکاری بین سازمانها، اشتراک سیستماتیک اطلاعات مشتریان بین شرکا، سرمایه گذاری در بخش فناوری اطلاعات بانک و توسعه زیرساخت های بانکداری دیجیتال توسط بانک مرکزی، به ترتیب دارای بیشترین تاثیرگذاری و اعتماد از طریق سودمندی درک شده و پایداری زنجیره تامین دارای بیشترین تاثیر پذیری در مدل تاثیر انقلاب صنعتی چهارم بر توسعه بانکداری دیجیتال می باشد.
طراحی الگوی جذب و نگهداری مشتریان وفادار بر مبنای مسئولیت های اجتماعی در بخش صنایع پوشاک (مورد مطالعه فروشگاههای هاکوپیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزینه جذب یک مشتری جدید بیش از 5 الی 6 برابر یک مشتری قدیمی می باشد لذا کوشش های زیادی جهت حفظ و نگهداری مشتریان انجام می گردد. یکی از زمینه هایی جذب و نگهداری مشتریان وفادار ، اعمال مسئولیت های اجتماعی در قبال جامعه است. تحقیق حاضر پیرامون ؛ جذب ، نگهداری ، وفاداری مشتریان مبتنی بر اعمال مسئولیت اجتماعی در 4 حوزه ؛ خلق ارزش، شفافیت عملکرد ، نوع دوستی و حفظ محیط زیست می باشد. پژوهش با طرح 4 پرسش آغاز و در دنباله با تنظیم4 فرضیه اصلی و 16 فرضیه فرعی ، تاثیر اعمال مسئولیت های اجتماعی بر جذب ، نگهداری مشتریان وفادار مورد بررسی قرار داده است. نوع روش تحقیق ؛ کیفی ، توصیفی و پیمایشی و جامعه آماری 96 نفر از مشتریان فروشگاه های هاکوپیان می باشد که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده و اعتبار و اعتماد آن نیز از طریق پایائی و روائی روش های کیفی تضمین گردیده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک آزمون ناپارامتریک کندال تائو b و در نرم افزار SPSS انجام و کلیه فرضیه های اصلی و فرعی آن با سطح معنی داری 01/0 درصد و Sig < 0/05 تائید شده که بیانگر همبستگی متغیرهای تحقیق می باشد. نتایج حاصله موید آن است که اعمال مسئولیت های اجتماعی بر جذب ، نگهداری و وفاداری مشتریان تاثیر مسلمی دارد. در انتها ، بر اساس مبانی نظری و نتایج بدست آمده و همچنین تجربیات بدست آمده هاکوپیان ، الگوئی در 5 بخش جهت بهره برداری اصحاب کسب و کار ارائه گردیده است
بررسی رابطه هوش اجتماعی مدیران با عملکرد شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط شهر یزد با استفاده از روش BSC
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تاثیر هوش اجتماعی مدیران بر عملکرد سازمان در شرکتهای تولیدی کوچک و بزرگ یزد با استفاده از روش کارت امتیازی متوازن پرداخته شده است. در این فصل از تحقیق، شرح کلیات تحقیق شامل بیان مسئله، ضرورت انجام تحقیق، فرضیه ها و اهداف تحقیق و همچنین روش شناسی تحقیق ارائه گردیده است.در طی دو دهه اخیر هوش اجتماعی یکی از مهمترین مباحث علوم اجتماعی و علوم انسانی از جمله در حوزه مدیریتی و سازمانی مورد توجه قرار گرفته است و همواره کاربردها و توانایی های آن در مقایسه با دیگر هوشها مورد بحث بوده است. ادوارد تورندایک، روانشناس دانشگاه کلمبیا و نخستین کسی که مفهوم هوش اجتماعی را طرح نمود، در مقاله ای که به سال 1920 در مجله ماهانه هارپر به چاپ رساند، چنین نوشت: هوش اجتماعی به طور مکرر در مهد کودک ها، زمین بازی، سربازخانه ها، کارخانجات و سالن های حراج خودنمایی می کند، اما در شرایط رسمی و استاندارد آزمایشگاهی نمی توان آن را یافت. تورندایک اشاره می کند که هوش اجتماعی برای موفقیت در بسیاری از عرصه ها، بویژه رهبری، اهمیت حیاتی دارد
تاکسونومی پاسخ های رفتاری مصرف کنندگان در دوران همه گیری کووید-19 با روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
89 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع همه گیری بیماری کووید-19یا کرونا ویروس در سال 2020، آثار چشمگیری بر اقتصاد و سلامت کشورها داشت. هدف این پژوهش بررسی سیستماتیک پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران شیوع همه گیری کووید-19و ارائه مدل با به کارگیری روش فرا ترکیب می باشد. روش: با استفاده از روش فراترکیب، ابعاد پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران همه گیری کووید 19 شناسایی شده است. برای تبیین روش شناسی فرا ترکیب رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، را 986 مقاله علمی منتشرشده در مجلات معتبر در بازه زمانی 2021 – 2019 تشکیل می دهد و درنهایت 25 مقاله مورد تحلیل و بررسی نهایی قرار گرفتند. یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل مقالات، کدها بر اساس تشابه و دفعات تکرار در سه مفهوم واکنشی، مقابله ای و سازگاری دسته بندی و 36 کد نیز استخراج شد و درنهایت، نتایج حاصل از تحلیل در قالب مدل مفهومی ارائه گردید. نتیجه: با ترکیب و ادغام پژوهش های صورت گرفته مدل جامع در ارتباط با پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران شیوع کووید-19ارائه شده است. عواملی از جمله، قرنطینه، رعایت فاصله گذاری اجتماعی و استفاده از فناوری ها و رسانه های اجتماعی، منجر به شکل گیری عادات جدید و ترک عادات قدیمی مصرف کنندگان خواهد شد.
نگاشت شبکه تداعی های برند گفتمان اصول گرایی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
362 - 383
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت در رقابت های سیاسی، به مدیریت صحیح تصویر ذهنی افراد از گفتمان سیاسی نیاز دارد. گفتمان های سیاسی با استفاده از مفهوم ها توصیف می شوند و مفهوم ها در ذهن افراد در قالب شبکه ای از تداعی های مثبت و منفی مرتب می شوند. هدف پژوهش حاضر، نگاشت شبکه تداعی برند گفتمان های سیاسی اصول گرایی و اصلاح طلبی است.
روش: پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی، روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس و حجم نمونه 400 نفر است. داده های پژوهش در دو مرحله مصاحبه برای استخراج تداعی های برند و جمع آوری نقشه های ذهنی به دست آمده است. سنجش روایی پژوهش با استفاده از روش بازسازی نقشه و سنجش پایایی پژوهش به کمک روش دونیمه سازی صورت گرفته است. برای ترسیم نقشه های اجتماعی از اسلوب روش نقشه مفهومی برند استفاده شده است.
یافته ها: پس از جمع آوری تداعی ها، ترسیم نقشه های ذهنی انفرادی و ترسیم نقشه های ذهنی اجماعی به تفکیک گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی، مشخص شد که گفتمان اصول گرایی دارای 14 تداعی است و تداعی های احمدی نژاد، دلواپس، صداوسیما و قالیباف تداعی های مرتبه اول گفتمان اصول گرایی هستند. گفتمان اصلاح طلبی دارای 13 تداعی است که تداعی های فضای باز، خاتمی، رد صلاحیت، روحانی و برجام، تداعی های مرتبه اول گفتمان اصلاح طلبی هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که شبکه تداعی های گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی، در 4 حوزه دیدگاه اقتصادی، دیدگاه سیاسی، دیدگاه اجتماعی و تعریف شخصیتی به طور کامل متمایزند. در 2 حوزه دیدگاه فرهنگی و پایگاه رأی دهندگان، تداعی های مشخصی از گفتمان اصول گرایی شناسایی شد؛ ولی در همین 2 حوزه تداعی های مشخصی برای گفتمان اصلاح طلبی شناسایی نشد.
مقاله پژوهشی: شبیه سازی مدل تحقق پذیری سود در صنعت خرده فروشی با استفاده از رویکرد پویایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
31 - 64
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر تصمیم های راهبردی فروش و اتخاذ راهبردهای ناشی از آن می تواند فعالان صنعت خرده فروشی را در کسب مزیت رقابتی یاری نموده و سبب تعالی آنان گردد. از این رو در مطالعه حاضر به منظور تسهیل در گزینش راهبردهای مناسب فروش و پیش بینی پیامدهای ناشی از پیاده سازی آنان در این حوزه، به ارائه ی مدلی جامع با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستمی پرداخته شده است. در این راستا با استفاده از مدل ارائه شده، درجه ی اقناع تحقق پذیری سود در صنعت خرده فروشی متناسب با برنامه های راهبردی فروش فعالان این صنعت مورد بررسی قرار گرفته است. شبیه سازی با استفاده از نرم افزار Vensim DSS صورت پذیرفته و یافته های پژوهش حاضر موید آن است که متناسب با راهبردهای تدوین شده برای صنعت خرده فروشی، این صنعت در بهترین حالت قادر خواهد بود تا پایان سال 1401 تنها به درجه ی اقناع تحقق پذیری سود در سطح تقریبی 62 درصد دست یابد. بدین منظور 5 سناریو برای ارتقاء درجه ی تحقق پذیری سود در این صنعت ارائه گردیده است. نتایج حاصل از شبیه سازی موید این موضوع است که این سناریوها می توانند تا پایان دوره ی مورد بررسی درجه ی اقناع تحقق پذیری سود این صنعت را به صورت تقریبی از 5/67 درصد تا 5/80 درصد ارتقاء دهند.
طراحی مدل انتظارات مشتریان در راستای رشد و توسعه پلتفرم (مطالعه موردی: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت پلتفرم ها سبب شده است تا مدل کسب و کار پلتفرمی به یک مدل کسب و کار موفق در سطح جهانی تبدیل گردد. اما آنچه موجب ارزش آفرینی پلتفرم می گردد تسهیل تعاملات بوده، که در این راستا تحلیل و بررسی انتظارات خدمت دهندگان و خدمت گیرندگان به عنوان مشتری پلتفرم ها بسیار مهم می باشد. هدف پژوهش طراحی مدل انتظارات مشتریان (خدمت دهندگان و خدمت گیرندگان) در راستای رشد و توسعه پلتفرم با استفاده از الگوریتم های فرا ابتکاری و تحلیل عاملی می باشد. لذا این پژوهش از لحاظ هدف، یک تحقیق توسعه ای و کاربردی است و از لحاظ ماهیت و روش، یک تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده، رویکرد کلی تحقیق استقرایی می باشد. پژوهش دارای دو جامعه آماری شامل خبرگان، اساتید دانشگاهی و پژوهشگران این حوزه و همچنین خدمت گیرندگان و خدمت دهندگان ایرانی پلتفرم می باشد. که از دو روش نمونه گیری قضاوتی (تکنیک گلوله برفی) و تصادفی ساده استفاده شده است. در ابتدا برای یافتن انتظارات خدمت دهندگان و خدمت گیرندگان از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید، سپس با استفاده از الگوریتم های فرا ابتکاری به خوشه بندی خودکار پرداخته شد و نتایج بیانگر آن است که خدمت گیرندگان شامل دو خوشه خدمت گیرندگان پرتوقع و تعامل محور و خدمت گیرندگان بی تفاوت در همه ابعاد انتظارات بوده، همچنین خدمت دهندگان نیز شامل دو خوشه خدمت دهندگان پرتوقع و اعتمادمحور و خدمت دهندگان بی تفاوت در همه ابعاد انتظارات می باشند.
تبیین الگوی مطلوب عوامل زمینه ای افزایش انگیزه خدمت در بخش عمومی: محرکی بر بهبود محیط کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت شاخص های محیط کسب و کار به عنوان یک موضوع بین المللی و زیربنایی در رشد و توسعه اقتصادی، تحت تأثیر عملکرد دستگاه های اجرایی بخش عمومی و آن هم در گرو کیفیت و کمیت و از آن مهم تر انگیزه خدمتی کارکنان این دستگاه ها می باشد، لذا هدف از این پژوهش تبیین الگوی مطلوب برای عوامل بستری یا زمینه ای مؤثر در افزایش PSM جهت بهبود محیط کسب و کار می باشد. در این پژوهش بنیادی از روش کیفی و رویکرد داده بنیاد استفاده شده است. شیوه و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان بوده و کارکنان بخش عمومی آذربایجان شرقی جامعه آماری آن را تشکیل می دهد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و تعیین کفایت آن با رویکرد نمونه گیری نظری، انتخاب شدند و تا چهلمین مصاحبه (حد اشباع) مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از سه مرحله همپوش کدگذاری باز (در قالب 181 کٌد)، کدگذاری محوری (8 مفهوم یا زیرطبقه) و کدگذاری انتخابی یا گزینشی (4 طبقه یا مقوله) تحلیل گشتند. براساس الگوی تبیین شده حاصل از این پژوهش، بسترهای قانونی (با مقوله های: تعدد و شفافیت قوانین وضع و قابلیت اجرای قوانین)، تکانه های اقتصادی (با مقوله های: وضعیت شاخص های اقتصادی سیاست های اقتصادی حاکم)، مدنیت (با مقوله های: وضعیت فرهنگی جامعه وضعیت اجتماعی جامعه)، معادلات سیاسی (با مقوله های: قدرت سیاسی و جناحی گری جو سیاسی)، به عنوان عوامل بستری یا زمینه ای مؤثر در افزایش PSM برای ارتقای شاخص های بهبود محیط کسب و کار تبیین گشتند.
طراحی الگوی توسعه رهبری استراتژیک در رسانه های خبری ایران با رویکرد ارتقاء عملکرد وظیفه ای و امنیتی
منبع:
شاخص کارآفرینی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
69-97
حوزههای تخصصی:
پیشران های تغییر و تحولات پرشتاب و رو به گسترش ناشی از آن ها، تمام ابعاد و ارکان سازمان ها اعم از عملکرد وظیفه ای و امنیتی، به ویژه در سازمان های رسانه ای را تحت تأثیر قرار داده و به کارگیری رویکرد رهبری استراتژیک رسانه را ضروری ساخته است؛ زیرا رهبری استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آینده نگر، جامع نگر، اقتصادی و فرهنگی راه حل بسیاری از مسائل سازمان های امروزی است. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه رهبری استراتژیک در رسانه های خبری ایران با رویکرد ارتقاء عملکرد وظیفه ای و امنیتی انجام گرفت؛ که از حیث هدف توسعه ای کاربردی و از منظر شیوه اجرا توصیفی پیمایشی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان 7 رسانه خبری کشور به تعداد 200 نفر و حجم نمونه به منظور محدود بودن جامعه، بر اساس جدول مورگان 132 نفر در نظر گرفته شد. علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، برای گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی و جهت سنجش روایی ابزار از روش ضریب لاوشه استفاده و بدین ترتیب روایی محتوایی تأیید شد؛ پایایی پرسشنامه نیز با آلفا کرونباخ 88 درصد، قابل پذیرش واقع شد. نتایج تحقیق نشان داد که 3 عامل اصلی: 1) توسعه یا ارتقاء مدیریت فرهنگی 2) مدیریت استراتژیک و 3) سیاست های دولتی در خصوص زیرساخت ها و فناوری در سازمان های رسانه ای کشور؛ الگوی توسعه رهبری استراتژیک رسانه های خبری را تشکیل می دهند. سازمان های رسانه ای با استفاده از این الگو می توانند ابتدا محیط پیرامون را درک و با پیشران های تغییر آشنا شوند، در ارزش ها و تعیین خط مشی ها به منظور پاسخ گویی به شرایط محیطی تغییر ایجاد کنند، ظرفیت و انسجام درونی سیستم جهت کسب حمایت داخلی به منظور تحقق خط مشی ها و اولویت های سیستم فراهم نمایند و سپس شبکه های اطلاعاتی ارتباطی درون و بُرون سازمانی با محیط را ایجاد کرده و خط مشی ها و فرصت های استراتژیک جهت حرکت همگام شدن با تغییرات را تدوین نمایند.
بررسی تاثیر هویت برند بر ارزیابی برند و ایجاد وفاداری مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار امروز برندهایی موفق هستند که مدیران بتوانند وفاداری در مشتری را ایجاد کنند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر هویت برند بر ارزیابی برند و ایجاد وفاداری مشتریان (پوشاک ورزشی آدیداس) می پردازد. این پژوهش توصیفی- پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است و جامعه این پژوهش مجموعه مشتریان نمایندگی ها ی آدیداس در سطح شهر تهران می باشد . بدین منظور نمونه ای به حجم 384 نفر (با توجه به جامعه آماری نامحدود) از نمایندگی ها ی این برند در شهر تهران انتخاب شد و اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردید، پرسشنامه ای ک روایی سازه آن از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ مورد تصدیق قرار گرفت. سپس به منظور تجزیه تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها ، از مدل یابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای آماری اس پی اس اس نسخه 22 و نخسه72/8 لیزرل استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که هویت برند بر کیفیت محصول و ارزش درک شده و اعتماد به برند تاثیر مستقیم و معناداری دارد و کیفیت محصول و ارزش درک شده و اعتماد به برند تاثیر مستقیم و معناداری بر وفاداری به برند دارند و همچنین هویت برند تاثیر غیر مستقیم و معناداری بر وفاداری به برند دارد. هنگامی که مشتری با برندی خاص هویت یابی می کند، این امر بر قضاوت وی نسبت به برند مورد نظر اثر مثبت گذاشته و در نهایت، سبب وفاداری می گردد. پس می توان گفت که هویت برند از طریق کیفیت محصول، ارزش درک شده و اعتماد به برند موجب وفاداری مشتریان می شود.
واکاوی موانع و چالش های برندسازی شهری در ایران و ارائه راهکارهای مناسب (موردمطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
131 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی موانع و چالش های پیش روی برندسازی شهری در ایران و ارائه راهکارهای مناسب (موردمطالعه:شهر کرمانشاه) انجام شده است. گردآوری داده ها در این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شده است. نمونه موردنظر در این پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی شهری است که با منطق نمونه گیری نظری و تکنیک گلوله برفی ۱۸ نفر انتخاب گردید. فرایند جمع آوری داده با ظهور مفهومی سازه های جدید تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت؛ سپس داده ها کدگذاری و مفاهیم و مقوله ها دسته بندی شدند. یافته های این نوشتار حاکی از آن است که چالش برندسازی شهری در شهر کرمانشاه متأثر از عوامل متعددی است که در نوشتار پیش رو به سیزده مقوله و چهل وهفت مفهوم که بیش از سایر عوامل به صورت مستقل و یا درهم تنیده ایفای نقش می کنند، می پردازد. به اختصار نتایج این پژوهش نشان داد؛ فقدان تلاش برای برندسازی شهری در شهر کرمانشاه سبب شده است تا اغلب به جای تصاویر مثبت و مطلوب از سطح شهر کرمانشاه تصاویری متناقض و متضاد به مخاطبان مخابره شود.
رابطه بین ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی برخی ساز و کارهای اداره ی شرکت از جمله ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت، بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در ایران می باشد. به همین منظور نمونه ای از 157 شرکت بورسی را در نظر گرفتیم. از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، که فعالیت این شرکت ها از سال 90 تا 94 مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای به کار گرفته شده در این تحقیق شامل ساختار مالکیت شرکت است که متشکل از؛ مالکیت نهادی، مالکیت دولتی و مالکیت مدیریتی می باشد که تحت عنوان متغییر مستقل به کار گرفته می شود. متغییر دیگری که در این مطالعه به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار می گیرد اهرم مالی است. متغییرهای مربوطه با استفاده از نرم افزارهای Spss 26 وEviews 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در نتیجه انجام تحلیل ها نتایج نشان می دهد بین ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.