فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study is to identify the potential of tourism in areas that According to weaknesses of usual methods, the Discriminant analysis approach was used for this purpose. A method for combining the independent variables, to create a new variable that can be obtained using different variations. In order to have criteria for comparison, six another tourism regional information, entered in the analysis and differences between study areas examined. The dependent variable of this study is the planar variable of regions, in both tourist attraction areas and areas with tourism potential have been diagnosed. This method shows combines two or more independent variables that best explain the difference between two or more groups. The results showed that 25 variables of 33 study variables have no significant effect in attracting tourists and rate of them in control areas and areas of study were identical. Also, the 53.414 for detection indicator (between 0 to 100) was estimated tourist areas and areas with potential for tourism that is obtained from 8 variables of the notification, Reputation, awareness of people from regional, tourism service availability, quality of access reads, the route map existence, access to water for washing and access to drinking water. As results, four of the five target area has the potential for tourism.
Marketing in the Digital Age and CSR: Marketing strategy in the digital age for BMW i7
حوزههای تخصصی:
This paper analyses the integration of luxury, sustainability, and innovation in BMW’s i7 electric car marketing strategy. It analyses CSR procedures critically, points out changes, and stresses how they affect brand identity. Brands must develop efficient digital marketing strategies to enthrall and educate their audience. The focus of BMW’s strategy for the BMW i7 is on targeted, immersive engagement online. With social media, online advertisements, and influencer marketing, BMW hopes to develop a unified story that appeals to consumers looking for luxury and sustainability. Online video is the main form of advertising, and it is strategically shared on social media sites like Twitter, LinkedIn, Instagram, and YouTube to ensure a wide audience reach. The brand will be able to create lasting connections with its audience by utilizing the ethos of the BMW i7 by fusing the history of BMW’s brand reputation with the modernity of the digital age.
طراحی و تبیین مدل پارادایمی ارزش ویژه برند صنعتی با روش نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: ماشین سازی اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
241 - 276
حوزههای تخصصی:
برند و ارزش ویژه آن به عنوان با ارزش ترین دارایی ناملموس هر شرکت به دلیل مزیت رقابتی که ایجاد می کند، نقش مهمی در موفقیت شرکت ها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل پارادایمی ارزش ویژه برند صنعتی در شرکت ماشین سازی اراک می باشد. رویکرد پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد، با انجام ۱۳مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورررت گرفته است. مشارکت پژوهش شامل خبرگان منتخب حاصل از نمونه گیری هدفمند برمبنای معیارهای خبرگی از زنجیره ارزش سازمانی مذکور، مشتریان و تأمین کنندگان بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تاحصول اشباع نظری و دستیابی به مدل پارادایمی با فاکتورهای علی، زمینه ای، مداخله گر و حصول راهبردهایی با هدف ایجاد ارزش ویژه برندصنعتی می باشد. نتایج کدگذاری نشان می دهد که عوامل علی تأثیرگذار بر ارزش ویژه برند صنعتی شامل: مدیریت استراتژیک برند، ارزش برند، معماری برند، کیفیت عملکردی احساسی، عوامل بازار، عوامل ساختاری، عوامل فناوری، محصول، عوامل زیرساختی، تأمین کنندگان ،مشتریان و عوامل زمینه ای شامل: عوامل ساختاری، فرآیندی، زیرساختی، نگرش و آموزش و همچنین عوامل مداخله گر شامل: اقتصاد سیاسی، تحریم ستیزی و نوسانات نرخ ارز و دستیابی به راهبردهایی شامل: راهبردی برنامه ای، ساختاری، فرآیندی، نگرشی، پلتفرم، استانداردسازی، صادرات، راهبردهای حوزه تأمین کنندگان و مشتریان و راهبردهای تحریم ستیزی می باشد. پیامدهای تحقیق شامل افزایش سهم بازار، ورود به بازارهای جهانی، افزایش فروش، توانایی تحریم ستیزی و سودآوری بیشتر می باشد.
تبیین نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
برای موفقیت در بازاریابی خرده فروشی، مطالعه در زمینه خرید با همراه و انگیزه خرید به عنوان محرک های هیجان درک شده و تجربه درک شده مهم و ضروری است. چرا که شناختن بخش های جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی مشتریان اطلاعات مفیدی را برای شناخت نیازهای مشتریان و عادات خرید فراهم می کند، تا بتوان خط مشی های مناسب برای رفع بهتر نیازها و خواسته های مشتریان فراهم کرد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر اجرا همبستگی و با رویکرد علی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان زنِ مراکز خرید کوروش، ارگ و پالادیوم تشکیل می دهند که از 460 پرسشنامه توزیع شده 430 پرسشنامه سالم از میان مشتریان گردآوری شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی (غیراحتمالی) سهمیه ای برای دسترسی به اعضای جامعه استفاده شده است. از پرسشنامه نیز به منزله ابزار جمع آوری داده ، استفاده گردید که پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار «اس. پی. اس. اس.» و «ایموس» انجام شد. درنهایت، تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، همراه خرید بر هیجان (مثبت و منفی) و تجربه خرید مشتری تاثیر دارد و انگیزه خرید در ارتباط بین همراه خرید و هیجان (مثبت و منفی) دارای نقش تعدیل گری است. همچنین نتایج نشان داد هیجان مثبت بر تجربه خرید تأثیر مستقیم دارد اما هیجان منفی زنان بر تجربه خرید تأثیر معکوس دارد.
طراحی مدلی پویا مبتنی بر متن کاوی و روش های نرم جهت تعیین مهم ترین عوامل کلیدی مدل های کسب وکار الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل کسب و کار عامل مهمی در مزیت رقابتی شرکت ها می باشد و شرکت ها با تغییر محیط کسب و کار در اثر تغییرات فناوری و ارتباطات، نیاز دارند مدل کسب و کار خود را مجددا خلق کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی پویا مبتنی بر متن کاوی و روش های نرم جهت تعیین مهم ترین عوامل کلیدی مدل های کسب وکار الکترونیک صورت گرفته است. به منظور استخراج عوامل کلیدی، متون 779 مقاله ده سال اخیر از پایگاه های معتبر مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی خبرگان و انتخاب 17 عامل اصلی از میان عوامل استخراج شده، جهت تحلیل روابط علی بین عوامل کلیدی، از تکنیک دیمتل استفاده شده و ماتریس دیمتل توسط خبرگان تکمیل گردید و در نهایت با استفاده از نرم افزار ونسیم، مدل پویای پژوهش ترسیم شد. اثرگذارترین عامل علی، "اینترنت اشیا" و سپس "بلاک چین و پردازش ابری" است و اثرپذیرترین عامل معلولی "ارزش ارایه شده در کسب وکار" می باشد. همچنین اثرگذارترین عامل بر کلیه عوامل "ماهیت رسانه ها" و اثرپذیرترین عامل از مجموعه عوامل "نوع تکنولوژی مورد استفاده" معرفی شد.
تحلیل ساختار ارتباطی حامیان و سرمایه گذاران و بنگاههای اقتصادی خطر پذیر با شرکتهای دانش بنیان با رویکرد روابط مالی و منابع سرمایه ای
حوزههای تخصصی:
دانش و نوآوری های حاصل از آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است که درقالب بنگاه های دانش بنیان با مدیریت وهمت کارافرینان فناورجامعه نمود پیدا می کند، از طرفی ایجاد بنگاه های دانش بنیان علاوه بر وجود زیرساختهای مناسب ، نیازمند دانش و تجربه مدیریتی و منابع مالی است. که در این مسیر تامین مالی این فعالیت ها، به گونه ای که در زمان مناسب و به اندازه کافی و به شیوه درست در اختیار بنگاهها قرارداده شود از اهمیت زیادی برخوردار است ؛ تنظیم ساز و کار درست در نظام مالی برای تامین مالی نوآوری نیازمند چارچوب مناسب برای سیاست گذاری در این حوزه است بنابراین علاوه بر حل مسائل نظام مالی کشور نیازمند طراحی نظام مالی خاص فعالیت های نوآورانه در کشور هستیم ،در این پژوهش با تأکید بر نظریه تامین مالی مرحله ای و منابع سرمایه ای (با ذکرآمار مروری در ایران) و بررسی چارچوب مناسب تامین مالی نوآوری مبتنی بر این ادبیات ارائه شده است سپس با استفاده از روش مطالعه موردی مبتنی بر گزارش های سازمان ها و مرور و مطالعات و مراجعه به خبرگان نظام مالی ایران و همچنین مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده که به صورت فیش برداری ا ز مجموعه مجلات داخلی ایرانی وخارجی واقع در سایت های معتبرعلمی و نشریات مورد تأیید وزارت علوم برداشت واستفاده شده است و چارچوب مد نظر برای تحلیل تامین مالی توسعه نوآوری بنگاهها مورد بررسی قرار گرفته است نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد نظام مالی نوآوری در ایران به درستی شکل نگرفته است که این موضوع از یک طرف اشاره به عدم نهادسازی مناسب مانند سرمایه گذاری ریسک پذیر و نبود شرکتهای خدمات فناوری و از طرف دیگر فرآیندهای شکل گرفته داخلی نیز با مسائل جدی مثل عدم تمکن مالی شرکت های دانش بنیان در هر مرحله از چرخه حیات، نبود حوزه اعتبارسنجی،نبود بازارداخلی،عدم دسترسی به بازارهای جهانی محصولات دانش بنیان روبه رواست که الزامات طرحها و بنگاههای نوآورانه به درستی پاسخگو نیستند. به همین دلیل نیازمند بازنگری در سیاستها، نهادها و فرآیندهای تامین مالی طرحها و بنگاههای نوآورانه هستیم.
ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران می باشد؛ در یک پروژه شبیه سازی، استفاده نهایی از داده های ورودی برای ساختن مدل شبیه سازی می باشد. این فرآیند شامل جمع آوری داده های ورودی، آنالیز کردن داده های ورودی و استفاده از این داده های ورودی آنالیز شده در مدل شبیه سازی است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نماد (شرکت) از بین صنایع (وبصادر، وتجارت، اخابر، فخوز، فارس، بالبر، تپمپی، خساپا، خودرو، سشرق، سصوفی، شبهرن، شپنا، غپینو، فولاد، قثابت، کسرا، وبانک، ونفت، ونیکی) و اطلاعات مربوط به قیمت روزانه سهام و میزان شاخص روزانه از تاریخ 1 دی ماه 1387 الی 26 دی ماه 1400 به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوریاطلاعات و داده ها با استفاده از سایت فیپیران می باشد و میزان بتا (ریسک) سهام بصورت ماهیانه با استفاده از نرم افزار اکسل محاسبه و میزان فراوانی بازده و بتا (ریسک) محاسبه شده را با استفاده از نرم افزار Spss بدست آورده و با استفاده از نرم افزار Easy fit به تابع های توزیع پرداخته شد؛ نتایج نشان داد که در صورتیکه عامل ها مبتدی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار نرمال و ریسک 40% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد. درصورتیکه عامل ها حرفه ایی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار ریسک گریز و ریسک 80% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد.
Identifying Factors Affecting the Development of Intangible Cultural Heritage by Using Thematic Analysis Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Intangible cultural heritage, a cornerstone of sustainable tourism development, plays a pivotal role in differentiating destinations and attracting visitors. However, its effective preservation and promotion require a comprehensive understanding of the factors that influence its development. This study employs a qualitative research approach, specifically an exploratory design. The target population comprises experts in the field of tourism and cultural heritage, and snowball sampling was utilized to select participants. The study data were collected through semi-structured interviews and analyzed by using the thematic analysis method and MAXQDA software. The method of retesting the interviews has been used to confirm and increase the validity of the interviews’ results. The output obtained from the analysis of the interviews includes 270 open codes and 80 axial codes in the form of 18 sub-themes, which are as following: creative tourists, infrastructure, capitalistic view of heritage, linking heritage with tourism, women's relationship with intangible heritage, destination management, organization, combination of creativity and culture, empowering and augmenting women’s capability, education, motivation, women's role, supporting women, supporting creative tourism, capacity and competitiveness of the destination, characteristics of the destination, handicrafts and festivals. These themes have been embedded in the three main categories of creativity, creative tourism and development of intangible heritage. On the basis of that, a model for the development of intangible cultural heritage was proposed. The findings of this study showed that in many destinations, the development of creative tourism and the creativity of the residential community, especially women, can be one of the branches of tourism development and as an incentive for the development of intangible cultural heritage.
ارائه یک مدل کسب و کار مناسب جهت توسعه کسب و کارهای مبتنی بر استارتاپ های حوزه تجارت الکترونیک و بهبود سرمایه گذاری در آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل کسب و کار جدید به منظور کمک به کارآفرینان در توسعه کسب وکارهای نوین و استارتاپ های تجارت الکترونیک می باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر جهت گیری توسعه ای و به لحاظ ماهیت کمّی است. جامعه آماری خبرگان تحقیق 25 نفر صاحب نظر در حوزه کارآفرینی و تجارت الکترونیک می باشد. توسعه مدل براساس مدل پایه کسب و کار استروالدر و پیگنور (2010) و محدودیت های شناسایی شده در آن انجام شده است. در توسعه مدل ابعاد و مؤلفه های مربوط به هر بعد از طریق مرور مطالعات مبانی نظری گردآوری گردید. سپس بر اساس نظرات خبرگان به منظور محاسبه نسبت روایی محتوا، از میان ابعاد و مؤلفه های معرفی شده ابتدایی در نهایت 12 بعد و 83 مؤلفه تأیید و نهایی شد. ابعاد نهایی مدل کسب و کار پژوهش حاضر شامل اهداف کسب و کار، استراتژی، رقبای کلیدی، شرکای کلیدی، کانال ها، مشتریان، ارتباط با مشتریان، ارزش پیشنهادی، شایستگی های کلیدی، پلتفرم کلیدی، قیمت گذاری و جریان درآمدی، ساختار هزینه ای و ریسک می باشند. طبق نتایج محاسبات کمّی مهمترین ابعاد از دیدگاه خبرگان اهداف کسب و کار با امتیاز 87/0، استراتژی بازاریابی محتوایی با امتیاز 7/0 و تأمین کنندگان مشتریان هدف با امتیاز 61/0 هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد مدل کسب و کار ارائه شده در پژوهش حاضر علاوه بر بهبود مدل کسب و کار استروالدر و پیگنور موجب درک بهترکارآفرینان از عناصر مدل کسب و کار می شود و با ایجاد همگرایی و درک مشترک از مفاهیم کسب و کار میان کارآفرینان و سرمایه گذاران به بهبود مذاکرات سرمایه گذاری می کند. با استفاده از این مدل کسب و کار کارآفرینان علاوه بر جزئیات فنی بر ارزش پیشنهادی نیز تمرکز می کنند.
نقش کانال های همه کاره در افزایش رضایت و وفاداری مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
75 - 98
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری ها و کانال های آنلاین، مشتریان متمایل به استفاده همزمان از کانال های آفلاین و آنلاین در مسیر مشارکتشان با سازمانی مانند بانک هستند تا بتوانند سریع تر، از طریق چندین کانال و نقاط تماس به هدف نهایی خود دست یابند. با توجه به هماهنگی و هم افزایی بین این کانال ها و ارزش مثبت ایجاد شده، مفهوم کیفیت ادغام کانال همه کاره و ارزش درک شده کانال همه کاره مطرح می شود. فرضیات این پژوهش به بررسی تأثیر کیفیت ادغام و ارزش درک شده کانال همه کاره بر وفاداری مشتری باتوجه به نقش میانجی رضایت و مشارکت مشتری پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مشتریان 10 بانک خصوصی در شهر مشهد هستند که از بین آنها، بانک هایی با بیشترین تعداد شعب جهت جمع آوری نمونه برگزیده شدند که شامل بانک های ملت، صادرات، تجارت، رفاه، اقتصاد نوین، پاسارگاد، سینا، شهر، ایران زمین و آینده می باشند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده و این پرسشنامه به صورت الکترونیکی بین مشتریان این بانک ها توزیع گردید و در نهایت 386 پرسشنامه به صورت غیرتصادفی سهمیه ای جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است کیفیت ادغام و ارزش درک شده کانال همه کاره بر وفاداری مشتری تأثیر مثبت و معناداری داشته و تأثیر رضایت و مشارکت مشتری در رابطه بین کیفیت ادغام و ارزش درک شده کانال همه کاره بر وفاداری مشتری مثبت و معنادار است.
بررسی اثر لختی سازمانی بر آمادگی سازمانی، توانمندی همکاری، توانمندی جذب با نقش تعدیلگر دو سوتوانی فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: کسب و کارهای کوچک و متوسط نرم افزاری در صنعت فناوری اطلاعات در ایران)
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
33 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر لختی سازمانی بر ابعاد نوآوری باز با نقش تعدیلگر دو سوتوانی فناوری اطلاعات می باشد. جامعه هدف شرکت های نرم افزاری فعال در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان تهران می باشند. تعداد کسب وکارهای نرم افزاری فعال تعداد 164 شرکت می باشد و نمونه برابر با 115 شرکت است. به طورکلی 315 پرسشنامه بین افراد توزیع و 120 پرسش نامه گردآوری شد و مورد تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS قرار گرفت. در این پژوهش رابطه منفی بین لختی سازمانی و نوآوری باز تائید شد. همچنین این پژوهش نشان دهنده رابطه منفی لختی سازمانی بر ابعاد نوآوری باز می باشد. لختی سازمانی موجب کاهش نوآوری باز خواهد شد. بنابراین به سازمان ها توصیه می شود که دچار لختی سازمانی نشوند تا با کاهش لختی سازمانی، نوآوری باز افزایش یابد که نتیجه آن افزایش مولفه های نوآوری باز می باشد.
Tour Guides’ Creativity with an Emphasis on Cultural Intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tour guides are considered as one of the key players within the tourism supply chain, serving as direct interfaces with visitors and acting as cultural mediators between diverse cultures. They exert a significant influence on tourists' intentions for repeat visits. Nowadays, tourists are not merely seeking basic information from guides, as they can easily access such information online. Instead, they are in search of creative, authentic, interactive experiences with participatory learning, demanding the presence of creativity in tour guides. Consequently, guides need to demonstrate new forms of creativity in their performance. Creativity is a pivotal aspect for achieving professional success in the realm of tour guiding. The depth of their professional knowledge and their creative abilities significantly impact the quality of tours and the portrayal of destinations. As cultural intelligence is one of the critical dimensions of creativity, this research aims to explore the relationship between cultural intelligence and the creativity of tour guides. Using a library review method, it examines the role of cultural intelligence, its dimensions, and indicators. Ultimately, it presents a conceptual framework for fostering the creativity of tour guides, grounded in the principles of cultural intelligence.
تشخیص اجتماع در شبکه های اجتماعی با رویکرد یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
83 - 112
حوزههای تخصصی:
تشخیص اجتماع یک موضوع مهم در تحلیل شبکه های اجتماعی می باشد و برای درک ساختار شبکه های پیچیده ضروری است. در تشخیص اجتماع هدف، شناسایی گروه هایی است که گره های گروه به طور متراکم با هم در ارتباط هستند. در این تحقیق، ضمن ارائه معماری جامع و یکپارچه ای از روش های تشخیص اجتماع با یادگیری عمیق، از تکنیک های یادگیری عمیق برای کنترل داده های گراف با ابعاد بالا استفاده شده است. روش های کلاسیک تشخیص اجتماع برای شبکه های با ابعاد پایین مناسب هستند. از این رو، کاهش ابعاد شبکه های پیچیده موضوع مهمی در تشخیص اجتماع به شمار می آید. در این تحقیق، ابتدا ماتریس شباهت جدیدی از توپولوژی شبکه برای آشکار کردن اتصالات مستقیم و غیر مستقیم بین گره ها ایجاد می شود. سپس یک خودمرزگذار پشته براساس یادگیری بدون نظارت برای کاهش ابعاد طراحی شده است. پس ازآن الگوریتم های مختلف خوشه بندی تست و برای تشحیص اجتماعات به کار برده می شوند. ارزیابی مدل پیشنهادی تحقیق، با انجام آزمایش های متعدد بر روی معیار استاندارد و شش مجموعه داده واقعی کاراته، دلفین ها، فوتبال، کتاب های سیاسی،کرا و شهروند مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج ارزیابی روش پیشنهادی، در مجموعه داده فوتبال در مقایسه با دوازده الگوریتم مطرح به کار رفته در تحقیقات گذشته دقت بالاتری در شناسایی اجتماعات دارد و در سایر مجموعه داده ها در مقایسه با سیزده الگوریتم بهبود قابل توجهی را نشان می دهد.
بررسی مقایسه میزان مطالعه و موفقیت در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه میزان مطالعه و موفقیت در دانش آموزان صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی آموزش و مطالعه صحیح و میزان موفقیت و پیشرفت دانش آموزان را، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم مطالعه برای دانش آموزان را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. همچنین مفاهیم و کلیات مطالعه و موفقیت را بصورت نقد و بررسی به چالش کشیده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی در مورد روش مطالعه ی صحیح و بخصوص پیشرفت و موفقیت دانش آموزان ارائه شده است.
راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و تبیین راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، با رویکرد پژوهش کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران، سیاست گذاران، مشاوران و مدیران عامل فعال در زیست بوم استارتاپی ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس 10 نفر انتخاب شدند، همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوای مصاحبه، تحلیل شده است. براساس یافته های مطالعه 7 مقوله فرعی در مقوله اصلی راهبردها شناسایی شدند. این مقوله های فرعی شامل توسعه و ترویج گفتمان ارزش گذاری فناوری، تبدیل دانش موجود در حوزه فناوری به دانش مطلوب و قابل ارزش گذاری، رهبری و مدیریت ایده، سیستم جامع ارزیابی فناوری، فرهنگ سازی، رگولاتوری و تنظیم گری در بازار فناوری و بومی سازی ارزش گذاری فناوری بوده است. بنابراین این راهبردها، در عین توجه به مسائل محیطی و فرهنگی ایران، می توانند به توسعه و پیشرفت استارتاپ های ایرانی در فرآیند ارزش گذاری فناوری کمک کنند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کنند.
طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
389 - 480
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد.
روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد.
یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد.
نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
متن کاوی نظرات مشتریان برند تلفن همراه سامسونگ با رویکرد خریدهای الکترونیکی تخفیف دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
13 - 58
حوزههای تخصصی:
نظرات مشتریان فروشگاه های اینترنتی نشان می دهد که همواره نسبت به تخفیف های فروشگاهی تردید داشته اند و چگونگی رضایت آن ها ازنظر کمیت و کیفیت این تخفیف ها، در ابهام و سکوت پژوهش های پیشین، مغفول مانده است بنابراین، هدف این پژوهش سنجش و ارائه مدل رضایت مشتری از خریدهای الکترونیکی تخفیف دار با استفاده از متن کاوی نظرات مشتریان در فروشگاه اینترنتی دیجی کالا بوده است.روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر پارادایم، پست مدرن، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، آزمایشگاهی-شبیه سازی با رویکرد کیفی-کمی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و برای نظرات مشتریان، فیش برداری بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه نظرات حاضر در محصول گوشی موبایل A12 سامسونگ بوده است و نمونه آماری نیز به صورت تمام شماری، انتخاب گردید. روش تحلیل داده ها، با استفاده از متن کاوی و روش LDA پس از پیش پرداز داده ها و تخصیص دسته های موضوعی، صورت گرفت. یافته ها نشان داد که نرخ همگرایی LDA برای تعیین دسته های موضوعی، شش دسته بوده اند که شامل زمان تخفیف، مقدار تخفیف، کمپین تخفیف، ارتباط دهان به دهان تخفیف، ادراک از تخفیف و انواع تخفیف است که با استفاده از تکنیک های متن کاوی، اهمیت غالب هر یک از دسته ها برای هرکدام از 20 کلمه پرتکرار در نظرات، مشخص گردید، سپس کلمات مثبت و منفی محتمل برای هرکدام از دسته های موضوعی تعیین و ضریب مسیر و میزان اهمیت آن در مدل مربوطه ارائه شد. نتایج حاصله مبین این امر بود که مشتریان نسبت به تخفیف های فروشگاه های اینترنتی بیش از فروشگاه های سنتی حساسیت به خرج می دهند و با مقایسه با نتایج تحقیقات قبلی محرز گردید رضایت آن ها از تخفیف های اینترنتی شامل ابعاد پیچیده تری است که برای اداره صحیح از تخفیف، نیازمند ابهام زدایی و راستایی آزمایی تخفیف در قالب اطلاع رسانی و آگاهی بخشی کامل است. از نتایج این تحقیق، کلیه فروشگاه های اینترنتی که از استراتژی های قیمت گذاری تخفیفی استفاده می نمایند، می توانند بهره ببرند.
نوآفرینی در گردشگری از طریق مشارکت در مسئولیت های اجتماعی، بازاریابی رابطه ای و خلق ارزش پایدار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بحث و گفتگو درمورد نوآوری گردشگری می پردازد که توسط میزبانان اقامتگاه اشتراکی توسعه یافته و براساس نتایج حاصل از خلق ارزش مشترک میهمانان می باشد. در این فرآیند، بازاریابی رابطه ای جنبه اصلی مدل های کسب وکار همتا به مهتا می باشد که به عنوان شتاب دهنده نوآوری تجزیه و تحلیل می شود. نویسندگان 30 مصاحبه جامع با میزبانان پرتغالی اقامتگاه های Airbnb برای درک ادغام خلق ارزش مشترک مهمانان از طریق سازوکار های رابطه ای در نوآوری کسب و کارهایشان ، انجام دادند. این نتایج حاکی از آن است که در طول اقامت میهمانان یک بازاریابی رابطه ای نزدیک با آنها برقرار شده است. این واقعیت برای خلق مشترک تجربه گردشگری و برای افزایش نوآوری در خدمات اقامتگاه مهم می باشد. نتایج اصلی نوآوری تدریجی هستند و مربوط به تجهیزات و امکانات ارائه شده و مشارکت با سایر کسب و کارها می شوند. این فقط از طریق کاربری که محتوای بررسی های آنلاین را ایجاد کرده رخ نمی دهد، بلکه با رابطه بین فردی ثابت بین میزبان ها و مهمان ها نیز ایجاد می شود.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر توسعه صادرات محصولات کشاورزی (قفقاز جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
89 - 119
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر علیرغم نوسانات قیمت نفت در بازار، درآمدهای ارزی کشور را با تغییرات زیادی روبرو کرده و اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است و این امر لزوم تنوع بخشی به محصولات صادراتی و تجارت و تأکید بر اهمیت تجارت فرآورده های غیرنفتی را نشان می دهد. بنابراین، تمرکز بر تجارت بخش کشاورزی با توجه به اهدافی مانند خودکفایی و امنیت غذایی و امکان درآمدهای ارزی بالای بخش مذکور غیرقابل اجتناب است. هدف اجرای این پژوهش، شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه صادرات محصولات کشاورزی به منطقه قفقاز جنوبی است. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که از نظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، 18 نفر از کارشناسان و مدیران صادرکننده محصولات کشاورزی در استان های آذربایجان شرقی و اردبیل که سابقه صادرات به منطقه قفقاز جنوبی را داشتند، بود. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه و پرسشنامه بود که برای شناسایی مقوله ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و از پرسشنامه به منظور اعتباریابی الگو اس تفاده ش د. ب رای بررسی روایی بخش کیفی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگ ذار و در بخ ش کم ی از روایی اعتبار محتوا و باز آزمون بهره گرفته شد. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، رویکرد نظریه داده بنیاد بود که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرف ی پدیده مح وری و ارائ ه راهبردهای توسعه قابلیت های صادرات محصولات کشاورزی به منطقه قفقاز جنوبی و شناسایی پیامدهای آن است؛ بنابراین مدیران برای توسعه صادرات محصولات کشاورزی به عوامل محرک مانند قیمت محصولات، فاصله جغرافیایی، فرصت کسب سود در بازار هدف و ... توجه کرده و با اتخاذ راهبردهایی چون ارتقا قابلیت تولید، بهبود زیرساخت و نوآوری و خلاقیت در روش های انجام صادرات و با در نظر گرفتن عوامل فرهنگی، محیطی، سلیقه و ترجیحات مصرف کنندگان جهت دستیابی به نتایجی مانند سودآوری، رشد اقتصادی، ارزآوری و افزایش رقابت پذیری محصولات کمک کنند.
تأثیر پارادوکس سازماندهی بر مکانیسم های پایداری با نقش میانجی دوسوتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تأثیر پارادوکس سازماندهی بر مکانیسم های پایداری در سطح شرکت با تاکید بر نقش میانجی دوسوتوانی یادگیری است که می تواند رهیافتی در جهت توسعه به کارآفرینی باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری 400 نفر از مدیران شرکت انتقال گاز ایران را شامل می شود، که با استفاده از فرمول کوکران 196 نفر به عنوان نمونه به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود. روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) خوب برآورد شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMARTPLS، نشان دهنده آن است که پارادوکس سازماندهی بر دوسوتوانی یادگیری تأثیر قوی، مستقیم، و معنی دار دارد و دوسوتوانی یادگیری بر خلاقیت سازمانی، تاب آوری سازمانی و انرژی سازمانی به ترتیب تأثیر قوی، مستقیم، و معنی دار، تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار دارد در نهایت دوسوتوانی یادگیری می تواند نقش میانجی گری خود را ایفا کند. با وجود مدل طراحی شده می توان انتظار داشت که اداره مذکور به منظور توسعه کارآفرینی در سطح شرکت حتماً به نقش دوسوتوانی یادگیری متوسل شود تا بتواند تاثیرات پارادوکس سازماندهی بر مکانیسم های پایداری (خلاقیت، تاب آوری و انرژی) را بهتر نشان دهد.