فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
211 - 234
حوزههای تخصصی:
این مقاله دو جنبه از اثرات مقررات زیست محیطی را بر صادرات کالای های زیست محیطی ایران بررسی می کند. نخست اثرات مقررات زیست محیطی مقاصد صادراتی و دوم اثرات مقررات زیست محیطی ایران. روش مطالعه استفاده از داده های پنلی از 1996 تا 2021 در چارچوب مدل جاذبه و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS) و حداکثر درست نمایی پواسن نما (PPML) می باشد. شاخص شدت انرژی به عنوان شاخص جایگزین برای متغیر مقررات زیست محیطی در مدل معرفی شد. نتایج نشان می دهد مقررات زیست محیطی ملایم تر شرکای تجاری تأثیر مثبتی بر صادرات کالاهای زیست محیطی ایران دارد. لیکن مقررات زیست محیطی ایران نقشی در افزایش صادرات و رقابت پذیری کالاهای زیست محیطی این کشور نداشته و فرضیه پورتر برای صادرات این دسته از کالاها صادق نیست. به این ترتیب توسعه صادرات کالاهای زیست محیطی ایران متاثر از اجرای قوانین و سیاست های سخت گیرانه زیست محیطی خود نمی باشد.
پیشنهاد می شود به منظور توسعه صادرات کالاهای زیست محیطی نسبت به تدوین نقشه راه و استفاده از ظرفیت همکاری های زیست محیطی با آن دسته از مقاصد صادراتی با مقررات زیست محیطی ملایم تر در دستور کار متولیان امور تجارت خارجی ایران قرار گیرد.
ارائه چارچوبی در راستای پایداری پیمان های صنعت و دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
171 - 205
حوزههای تخصصی:
پیمان می تواند یک شیوه کاملاً مؤثر برای دستیابی به فرصت های استراتژیک جدید باشد اما علی رغم این موضوع، درصد بالایی از پیمان های راهبردی با شکست مواجه شده و به نتیجه ختم نمی شوند. یکی از حوزه هایی که شرکای حاضر در آن دارای تضادها و چالش ها زیادی بوده و عمدتا ساختار حاکم دارای ثبات چندانی نیست پیمان های حاصل از صنعت و دانشگاه است که در پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر پایداری و ثبات پیمان های راهبردی در این حوزه بوده است . جامعه آماری پژوهش به دو بخش تقسیم شده است که بخش اول کلیه مقالات پذیرفته شده در پایگاه های معتبر بودند و در بخش دوم هم 18 عضو هیات علمی دانشگاه از دانشگاه های دولتی کشور که سابقه اجرای طرح های پژوهشی را داشته اند مبنای مصاحبه قرار گرفتتند. مبنای روش شناسی پژوهش هم در بخش اول مبتنی بر نظریه داده بنیاد چندگانه بوده و در بخش دوم هم از مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. در بخش نظری سه مضمون اصلی شناسایی شد که عبارت اند از : مدیریت منابع انسانی، ساختار و مالکیت و صنعت. در بخش دوم این عوامل در فضای متناسب با صنعت و دانشگاه در ایران بومی سازی شدند که نهایتاً تعداد 15 مضمون به عنوان مضامین اصلی در پایداری پیمان انتخاب شدند . در بخش نهایی پژوهش این عوامل مورد سطح بندی قرار گرفته شدند که سیستم حاکمیتی به عنوان مبانی اصلی پایداری پیمان انتخاب شد و در سطح اخر هم به ترتیب خروجی های ناملموس و اهداف متمایز و ناهمسو قرار دارند.
بررسی میزان گرایش و علل ترک خدمت کارکنان سازمان های شهرستان های استان تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از بررسی میزان گرایش وعلل ترک خدمت کارکنان سازمان های، شهرستانهای استان تهران انجام شد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران بودند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی بوده است از روش نمونه گیری دردسترس انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان اداری درسال 1387 که در حال حاضر شاغل در سازمان شهرستانهای استان تهران می باشند و تعداد آنها 1748 نفر می باشد . و همچنین کارکنانیکه طی 4سال گذشته سازمان را ترک کرده اندو تعداد آنها 393 نفر می باشند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی آلن و می یر (1990) بود. برای تحلیل داده ها، ابتدا ضمن توصیف داده ها و آزمون پیش فرضهای آماری از روش تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار spss به عمل آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که علل ترک سازمان(05/0< P) معنی دار بوده است. نمراتF برای 306/1، بوده است. در نتیجه می توان بیان نمود که برای مراحل اولیه استخدامی و قبل از ورود به سازمان، ویژگیهای این شغلها و همچنین محدودیتها و مزایائی که در آن وجو دارد به شکل صحیح و واقع بینانه برای داوطلبان تشریح شود بنحوی که داوطلبان بتوانند قبل از انتخاب این شغل تصویر دقیقی از آن در ذهن خود مجسم نموده وبتوانند ارزیابی دقیقی از واقعیتهای موجود در زمینه هائی نظیر حقوق و مزایا و امکانات رفاهی، نحوه ارتقاء و پیشرفت شغلی بعمل آورند و این تحقیق برای انتخابهای افراد در آینده موثر است.
ارائه مدل خط مشی گذاری شواهد محور در حوزه بانکداری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود رقبای نوظهور در عرصه دیجیتال و افزایش تقاضای مشتری، بانک ها را مجبور به یافتن منابع جدید و نوآورانه می کند. هدف از این تحقیق کیفی ارائه مدل خط مشی گذاری شواهد محور در حوزه بانکداری دیجیتال است. در این تحقیق از روش داده بنیاد چندگانه کرانهلم و گولد کوهل استفاده شده است. افراد مورد مطالعه این تحقی را خبرگان حوزه بانکداری دیجیتالی تشکیل می-دهد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری نظری انتخاب شدند. برای استخراج مؤلفه های اصلی مدل خط مشی گذاری شواهدمحور در حوزه بانکداری دیجیتال از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و با 30 نفر از متخصصان و تصمیم گیران حوزه بانکداری دیجتالی مصاحبه های عمیقی انجام شده است. در این تحقیق در مرحله کدگذاری استقرایی 5 مقوله (مقوله محوری، بسترهای حمایتی و بسترهای شکل گیری، شرایط علی، موانع و شرایط مداخله گر، نتایج و پیامدها) و 25 مفهوم استخراج شد. و سپس پالایش مفهومی، کدگذاری الگویی (ارائه مدل)، انطباق نظری مدل، اعتبارسنجی تجربی و ارزیابی انسجام نظری مدل و غنی سازی نظریه تشریح گردیدند. یافته های تحقیق نشان می دهند فرآیند بانکداری دیجیتالی در یک محیط ایستا فعالیت نمی کند و بایستی به صورت پویا و یا سازماندهی شده شکل داده شود. بنابراین مراکز فناوری اطلاعات بانک ها نیازمند آن هستند که مدل خط مشی گذاری شواهدمحور در حوزه بانکداری دیجیتال خودش را براساس ویژگی هایش تنظیم نماید و نظام بازخورد و ارزیابی برای آن تأسیس نماید و اقدامات لازم را متناسب با سطح تکنولوژی خود مورد استفاده قرار دهد.
تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی انسان انگاری برند در کسب وکارهای نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
61 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: انسان انگاری برند مفهومی است که قصد دارد از طریق رفتارهای دوستانه و شخصی تر، مصرف کننده را به یک کسب و کار نزدیک تر کند و عمدتاً این امر بخش های خدمات مشتری، فروش و بازاریابی یک شرکت را پوشش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی انسان انگاری برند در کسب وکارهای نوپا با کاربست روش شناسی کیو می باشد.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش در زمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را اساتید و مدیران کسب وکارهای نوپا تشکیل می دهند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل کفایت نظری 22 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به رویکرد پژوهش در بخش کیفی ابتدا با 22 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از دیدگاه ها و نظرات آن ها نمونه، گزینه کیو و در نهایت مجموعه کیو به دست آمد. لازم به ذکر است که روایی و پایایی داده ها به ترتیب با استفاده از شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و پایایی دو کدگذار تأیید شد. سپس در بخش کمی پژوهش با بهره گیری از Spss داده های به دست آمده از بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و در نهایت الگوهای ذهنی انسان انگاری برند در کسب وکارهای نوپا به دست آمد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که حمایت و پشتیبانی از برند، افزایش خرید مجدد، توسعه تصویر برند، بهبود شایستگی برند، ارائه تبلیغات موثر توسط مشتری، تعامل و ارتباط با مشتری و جهت دهی به رفتار و نگرش مشتریان هفت الگوی ذهنی اساتید و مدیران در راستای انسان انگاری برند در کسب و کارهای نوپا می باشند.نتیجه گیری: کسب وکارهای نوپا به دلیل نوپا بودن و نداشتن موقعیت مناسب در محیط رقابتی در معرض آسیب های جدی می باشند. از این رو، پرداختن به مقوله انسان انگاری برند و دادن ویژگی های انسان مانند به برند یا محصول می تواند مشتری را تحت تأثیر قرار دهد و نه تنها احتمال خرید و وفادری به برند را در پی دارد؛ بلکه رشد و بقای کسب وکارهای نوپا را افزایش دهد.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند با در نظر گرفتن جامعه مصرف کننده با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلید مدیریت و توسعه برند، فهمیدن و شناخت این مسئله است که مشتریان به دنبال چه مزیت هایی هستند. در این بین توجه به مفهوم هویت جنسیتی برند و عوامل مؤثر در پیاده سازی آن (به عنوان راه حلی اساسی برای کسب رضایت مشتریان که امروزه متوقع تر از دیروز هستند و فقط به دنبال مزایای کارکردی نیستند، بلکه به دنبال مزایای ناملموسی نیز هستند) یک ضرورت است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند و نیز با در نظر گرفتن جامعه مصرف کننده انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی و کمّی، از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است که فلسفه پژوهشی قیاسی-استقرایی دارد. جامعه آماری پژوهش خبرگان (مدیران بازاریابی صنعت پوشاک) است که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه است که روایی و پایایی مصاحبه پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تأیید و روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش نیز با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شده است. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمّی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند به تفکیک جوامع مصرف و اولویت بندی آنهاست. در نتایج پژوهش تناسب ظاهر و سبک، روابط احساسی و عاطفی برند، جزئی نگری و دلبستگی به برند به عنوان مهم ترین عوامل موفقیت برند های زنانه و دریافت ارزش های مبتنی بر قدرت و پرستیژ، دریافت نهایت مطلوبیت، انگیزه های کاربردی و کلی نگری به عنوان مهم ترین عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند در برند های مردانه شناسایی شد.
ارائه الگویی از پیشرانهای برندسازی نوستالوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای امروز عرصه رقابت محصولات نیست، بلکه صحنه رویارویی برندهای تجاری است. برندها می توانند یک پیوند عاطفی سالم را با مشتریان ایجاد کنند؛ به طوری که محرک احساس های آنها باشند. در این راستا، برندهای نوستالوژیک با توجه به تحریک حس لذت بخش گذشته احساس های بیشتری را در مصرف کنندگان برمی انگیزند و می توانند برای سازمان ها مزیت رقابتی پایدار را ایجاد کنند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی از متغیرهای مؤثر بر برندسازی نوستالوژیک است که برای رسیدن به این هدف طی جست وجوهای انجام شده بین سال های 2000 تا 2023 تعداد 112 مقاله یافت شد و 29 مقاله برای تجزیه و تحلیل انتخاب و طی چندین بار باز بینی، سرانجام 23 متغیر شناسایی شد. در پژوهش حاضر برای کنترل کیفیت متغیرها با استفاده از تکنیک دلفی فازی و نظرهای 20 خبره غربالگری و 13 متغیر به عنوان مهم ترین متغیرها انتخاب و در 3 دسته عوامل (ویژگی های فردی، ویژگی های روانی و ویژگی های محصول) به صورت مدل مفهومی ارائه شد. سپس از تکنیک های دیمتل فازی برای تعیین شدت اثرگذاری و اثرپذیری و نیز از تحلیل شبکه فازی برای تعیین وزن و اهمیت عوامل و متغیرها استفاده شد. نتایج حاصل از دیمتل فازی نشان داد که متغیر «ویژگی های روانی» با مقدار 951/0 تأثیرگذارترین و «ویژگی های فردی» با مقدار 094/0- تأثیرپذیرترین عوامل است و بر اساس یافته های تحلیل شبکه فازی متغیر «ویژگی های فردی» با مقدار 439/0 بیشترین وزن و مهم ترین عامل و «ترجیح برند» با مقدار 159/0 مهم ترین متغیر است.
بررسی مدیریت کلان داده ها و تاثیر آن بر رضایت مشتریان و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
13 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه مدیریت کلان داده ها و تأثیر آن بر رضایت مشتری و عملکرد سازمانی در صنعت خرده فروشی ایران، انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی بوده و به صورت آمیخته انجام گرفته و از نوع توصیفی-اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا از مصاحبه باز با 50 نفر از مدیران، متخصصین و خبرگان ستادی حوزه خرده فروشی در تهران که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، داده های مرتبط با شناسایی مولفه ها و اولویت بندی اهمیت مولفه های استخراج و این داده ها با روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده ها با نمونه گیری در دسترس از 385 نمونه کارشناسان حوزه خرده فروشی، در پاییز 1401 جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل همبستگی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش شامل شناسایی 56 مفهوم و 27 مقوله در 7 بعد و اولویت بندی و استخراج راهبردهای دو راهی و تحلیل شبکه های اجتماعی و ابزارهای الگوی پایگاه داده ها و استخدام منابع انسانی ماهر برای مدیریت کلان داده ها است که منجر به قابلیت هایی مانند سفارشی سازی در خرده فروشی خواهد شد، که این قابلیت ها باعث افزایش رضایت مشتریان و بهبود فروش سازمان به عنوان مهم ترین مولفه های مورد بررسی در پژوهش خواهد شد. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است که راهبردها و ابزارهای مدیریت کلان داده ها، تاثیر مثبت و معناداری در ایجاد قابلیت های صنعت خرده فروشی مانند سفارشی سازی گسترده دارد و این قابلیت ها نیز، اثر معناداری بر رضایت مشتریان و افزایش فروش سازمان های صنعت خرده فروشی ایران دارند.
ترکیب بهینه نقاط تحویل، انتقال ریسک و انتقال هزینه ها در تجارت بین الملل با تاکید بر اینکوترمز 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی این مطلب است که چگونه می توان چالش های موجود بر سر راه استفاده از اینکوترمز را برطرف کرد و با عنایت به مدیریت زنجیره تأمین و روابط بین خریدار و فروشنده، راهکاری برای بهینه سازی استفاده از استانداردهای اینکوترمز طراحی کرد که بتواند ترکیب بهینه نقاط تحویل، انتقال ریسک و انتقال هزینه ها را ایجاد کند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش آمیخته، در پنج مرحله شامل تحقیق داده بنیاد، تکنیک دلفی، تحلیل اثر متقابل، هم پوشانی و تدوین سناریوهای سازگار طراحی شده و روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. در مرحله اول با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 20، تعداد 7 عامل مؤثر، 13 مؤلفه، 11 راهبرد و 2 پیامد شناسایی شد. در مرحله دوم طی چهار مرحله تکنیک مصاحبه دلفی با مشارکت خبرگان در حوزه بازرگانی بین الملل، 33 عامل مؤثر شناسایی شد. در مرحله سوم تعداد 5 عامل کلیدی و استراتژیک با استفاده از نرم افزار میک مک استخراج گردید. در مرحله چهارم عوامل وظایف خریدار و فروشنده در اصطلاحات اینکوترمز 2020، روابط خریدار و فروشنده، مدیریت زنجیره تأمین و بازرگانی بینالملل به عنوان پیشران انتخاب و سپس با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، تعداد 6 سناریوی سازگار استخراج شد. یافته های این پژوهش نشان داد در صورت بالا بودن سطح رابطه خریدار با فروشنده و با هدف تأمین اهداف مدیریت زنجیره تأمین شامل بهبود فرایندها، کمینه سازی هزینه ها و بیشینه سازی کارائی در رویکرد صادرات استفاده از اصطلاحات گروه D و در رویکرد واردات استفاده از اصطلاحات گروه E می تواند حالت بهینه باشد.
چارچوب جامع انتخاب ارائه دهندگان خدمات ابری (CSPs) با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
217 - 256
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت جدید دنیای فناوری اطلاعات، رایانش ابری، موردتوجه بسیاری از سازمان ها قرار گرفته است. به طوری که بسیاری از آن ها تمایل دارند تا کسب وکار خود را با استفاده از خدمات منعطف ابر، چابک کنند. در حال حاضر تعداد ارائه دهندگان خدمات ابری رو به فزونی است و هریک خدمات متنوعی را ارائه کرده و ادعا می کند که می تواند امکانات و تسهیلات زیادی در اختیار مشتریان قرار دهد. در همین راستا انتخاب مناسب ترین ارائه دهنده خدمات ابری بر مبنای معیارهای مطابق شرایط مصرف کننده خدمات، یکی از مهم ترین چالش ها به حساب خواهد آمد. این پژوهش با تکیه بر مطالعات پیشین و با رویکرد فراترکیب به جستجوی جامع و نظام مند پژوهش های گذشته پرداخته، چارچوب جامعی از عوامل مؤثر بر انتخاب ارائه دهندگان خدمات ابری شامل 4 مقوله اصلی و 10 زیرحوزه ارائه می کند. سپس با بهره گیری از نظرات خبرگان که به صورت هدفمند و روش گلوله برفی انتخاب شده اند و با استفاده از روش اعتبارسنجی لاوشی، چارچوب نهایی می شود. نوآوری این چارچوب جامعیت عوامل مؤثر بر انتخاب ارائه دهندگان خدمات ابری است که به مشتریان این خدمات در انتخاب مناسب ترین و بهترین ارائه دهنده کمک می کند.
نقش هنر در ترویج و آموزش کارآفرینی: تحلیل محتوای کیفی فیلم های سینمایی کودک و نوجوان ایرانی در چهار دهه اخیر (1400-1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
21 - 42
حوزههای تخصصی:
بی شک سینما می تواند در آموزش ویژگی های کارآفرینانه به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی، نقش کلیدی داشته باشد. به این منظور، تحلیل محتوای کیفی فیلم های سینمایی منتخب در ژانر کودک و نوجوان در سال های 1360 تا 1400 انجام گرفت. پژوهش پیش رو جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی (تفسیرگرایانه) به شمار می رود. پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم کیفی بوده و از روش پژوهش تحلیل محتوای جهت دار بهره گرفته است. از محتوای متن فیلم و گفت وگو های بازیگران به عنوان واحد ثبت مضامین استفاده شد و جملات معنادار مرتبط با موضوع شناسایی شدند. فیلم ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بر این اساس، یک فیلم از هر دهه و در مجموع چهار فیلم بررسی شد. به منظور کدگذاری مضامین، از پرسش نامه اندازه گیری ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه کردناییج و همکاران شامل ابعاد توفیق طلبی، کانون کنترل درونی، خطرپذیری، تحمل ابهام، سلاست، رؤیاپردازی، عمل گرایی و چالش طلبی به عنوان مقوله های اصلی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سهم مفاهیم مرتبط با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه در چهار فیلم سینمایی کودک و نوجوان منتخب نزدیک به 20% است و بین فیلم های منتخب در استفاده از مفاهیم کارآفرینانه تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ همچنین تفاوت معنی داری بین سهم هشت ویژگی شخصیتی کارآفرینانه در فیلم های منتخب وجود دارد. در این میان، ویژگی خطرپذیری با تعداد 174جمله، بیشترین سهم و ویژگی عمل گرایی با 58 جمله، کمترین سهم را در آموزش کارآفرینی فیلم های منتخب سینمایی کودک و نوجوان در چهار دهه اخیر داشته است. با توجه به افزایش گرایش کودکان و نوجوانان به محتوای نمایشی، فیلم های سینمایی می توانند منبع مهمی برای الگوپذیری از نقش ها و پذیرش ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه و در نتیجه ترویج و آموزش مهارت های کارآفرینانه باشند. بر اساس نتایج، نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینانه در سطح جامعه از طریق توسعه فیلم های سینمایی با رویکرد کارآفرینی به خصوص در ژانر کودک و نوجوان پیشنهاد می گردد.
The Nexus of Rural Ecotourism Entrepreneurship and Social Factors: Where Is the Missing Link of its Development?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This research has been conducted with the aim of investigating the effect of social factors on the development of rural ecotourism entrepreneurship in Dezful tourism villages. This research is a descriptive-correlation type that was conducted using a survey method. Residents of tourism villages of Dezful constitute the statistical population of this research, based on the Cochrane formula and the use of stratified random sampling, 381 households were selected as the research sample.The main tool of this research is a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were tested and confirmed. In order to analyze data and test research hypotheses, structural equation modeling with partial least squares approach and PLS Smart software have been used. The findings showed that networking in the village, social participation, education and information, social capital and tourism capacities explain a total of 62.5% of the changes related to the rural ecotourism entrepreneurship. From this research, it can be concluded that social factors are always effective in the growth or retardation of rural ecotourism entrepreneurship according to their collective and cultural potential, and along with economic, historical, cultural and political factors, they can help the development of rural ecotourism entrepreneurship
مدیریت هوشمندانه عوامل اجتماعی و زیست محیطی کسب و کارها در راستای تحقق سودآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه کسب و کارها، مدیریت ﺟﺮﯾﺎنهای ﻣﺎﻟﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آن دﺳﺘﺎورد ﻣﻬمی است که سبب اﯾﺠﺎد ﭘﺎﯾﺪاری ارزش وﮐﺎرآﻣﺪی ﺳﯿﺴﺘﻢ ها , روﯾﻪ ها در ﻃﻮل زﻧﺠﯿﺮه های کسب و کار خواهد شد. بنابراین توجه لازم به متغیرهای غیرقابل کنترل و قابل کنترلی که به ارزش آفرینی منجر شود امری اجتناب ناپذیر است. لذا هدف این پژوهش بررسی همزمان در راستای تاثیرگذاری عوامل اجتماعی و زیست محیطی بر ارزش آفرینی شرکت (تولید و بازیافت قطعات پلیمری) در طول زنجیره تامین می باشد که نقش کلیدی بررسی نسبت های مالی نیز در این خصوص مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از انواع کمی و کاربردی و مبتنی بر مدلسازی ریاضی است. مدلسازی پژوهش با استفاده از الگوریتم فراابتکاری ترکیبی ممتیک که حاصل ترکیب الگوریتمهای ژنتیک و شبیه سازی تبریدمی باشد انجام شده است. ﭘﺎراﻣﺘﺮهای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺪل ﺷﺎﻣﻞ ﻧﺴﺒﺖهای ﺟﺎری، آﻧﯽ، ﺑﺪهی ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳهام، ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ، ﻧﺴﺒﺖ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ و ﻧﺮخ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. بررسی و تحلیل نتایج حاکی از آن است که در نظر گرفتن اهداف و شاخص های مالی به بهبود سودآوری منجر می شود و با حذف شاخص های مالی از مدل، سودآوری کاهش یافته و این به معنای بهبود عملکرد زیست محیطی و اجتماعی زنجیره تأمین است. پس شرکتها می توانند از طریق ایفای مسئولیت های اجتماعی و رسالت حفظ محیط زیست و افشای عملکردشان به جامعه در این خصوص سودآوری خویش را بهبود بخشیده و سبب افزایش ارزشهای مالی و اقتصادی شوند.
تبیین نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
برای موفقیت در بازاریابی خرده فروشی، مطالعه در زمینه خرید با همراه و انگیزه خرید به عنوان محرک های هیجان درک شده و تجربه درک شده مهم و ضروری است. چرا که شناختن بخش های جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی مشتریان اطلاعات مفیدی را برای شناخت نیازهای مشتریان و عادات خرید فراهم می کند، تا بتوان خط مشی های مناسب برای رفع بهتر نیازها و خواسته های مشتریان فراهم کرد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر اجرا همبستگی و با رویکرد علی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان زنِ مراکز خرید کوروش، ارگ و پالادیوم تشکیل می دهند که از 460 پرسشنامه توزیع شده 430 پرسشنامه سالم از میان مشتریان گردآوری شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی (غیراحتمالی) سهمیه ای برای دسترسی به اعضای جامعه استفاده شده است. از پرسشنامه نیز به منزله ابزار جمع آوری داده ، استفاده گردید که پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار «اس. پی. اس. اس.» و «ایموس» انجام شد. درنهایت، تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، همراه خرید بر هیجان (مثبت و منفی) و تجربه خرید مشتری تاثیر دارد و انگیزه خرید در ارتباط بین همراه خرید و هیجان (مثبت و منفی) دارای نقش تعدیل گری است. همچنین نتایج نشان داد هیجان مثبت بر تجربه خرید تأثیر مستقیم دارد اما هیجان منفی زنان بر تجربه خرید تأثیر معکوس دارد.
مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان تمامی 31 اداره کل ورزش و جوانان استان های کشور تشکیل دادند (5882 نفر) و نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 361 نفر انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته مطابق با رویکرد کارت امتیازی متوازن استفاده شد (4 مولفه و 48 گویه). روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی تایید گشت و پایایی 86/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب آن داشت. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی، در منظر مالی با استفاده از 5 شاخص، در منظر مشتری با 12 شاخص، در منظر فرایندهای کسب و کار با 14 شاخص و در منظر رشد و یادگیری با 17 شاخص مورد تایید قرار گرفت. بنابراین نتیجه گرفته شد که توسعه سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی با افزایش کارایی و اثربخشی، بهره وری سازمانی را ارتقا داده و به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار در نظر گرفته می شود.
ساختاردهی به مسائل صادرات صنایع خلاق و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع خلاق و فرهنگی دارای ظرفیت بالایی جهت انتقال مفاهیم فرهنگی ملت ها هستند و این موجب می شود تا صادرات این محصولات در کنار سود اقتصادی از بعد تاثیرگذاری فرهنگی نیز حائز اهمیت باشد. به منظور رونق صادرات این حوزه می بایستی موانع موجود شناسایی گردیده و برطرف شود. هدف از این پژوهش استخراج موانع صادرات صنایع خلاق می باشد که برای دستیابی به آن از روش آمیخته استفاده گردیده است. در بخش کیفی با بکار بردن روش تحلیل مضمون بر روی ادبیات و مصاحبه با فعالین این حوزه ۱۶۸ مضمون پایه شناسایی شد که این مضامین در ۴۱ مضمون سازمان دهنده دسته بندی گردید و در مرحله بعدی در ۱۰ مضمون فراگیر جای گرفت. در بخش کمی با طراحی پرسشنامه و انتخاب ۱۰ خبره بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی، مضامین بدست آمده با روش دیمتل اولویت بندی شدند. نتیجه تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد که "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق" از بیشترین تاثیر گذاری در میان موانع برخوردار بوده و "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق"، "چالش های ساختاری و نهادی شرکت های فعال در حوزه صنایع خلاق"و "عدم توجه به عوامل نهادی در صنایع خلاق" ازجمله موانع علی در این حوزه می باشد.
ارائه مدل مناسب برای تبلیغات در بازاریابی دیجیتال در صنعت داروسازی در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
51 - 87
حوزههای تخصصی:
طی دوره فراگیری کووید 19، کسب و کارهای دارویی، تغییرات اساسی در فروش و سازماندهی معمول خود تجربه نمودند. این تغییرات کسب و کارهای فعال در صنعت داروسازی را مجبور به بازنگری در شیوه های رایج اطلاع رسانی و تبلیغات نموده و ضرورت به کارگیری تبلیغات دیجیتال در بازاریابی محصولات را پررنگ تر کرد. تغییر پارادایم پیش آمده، بسیاری از مدل های رایج در تبلیغات دیجیتال را ناکارآمد نموده و از طرفی دیگر ضرورت توسعه مدلی مبتنی بر مقتضیات داخلی و مناسب دوران پس از کرونا پیش آورد که محور فعالیت های پژوهشی در این مقاله قرار گرفته است. پژوهش با راهبرد نظریه داده بنیاد و بر اساس مرور ادبیات پژوهش همراه با تحلیل آراء خبرگان صنعت دارو و همین طور خبرگان تبلیغات دیجیتالی انجام یافته است. داده ها با استفاده از پروتکل مصاحبه گردآوری شده و روایی و پایایی برای آن در سطح مطلوبی بود. در پژوهش حاضر مشخص گردیده است که تحقق تبلیغات دیجیتال در دوران پس از کرونا نیازمند وجود پیش شرط هایی است که تبلیغات دیجیتال را پی ریزی می کنند. تبلیغات دیجیتال خود شامل سازه های فرعی است که عبارتند از: تولید محتوا، شخصی سازی پیام، ارائه پیام، رسانه های دیجیتال، ابزارهای تبلیغات فیزیکی، صحه گذاری گروه های مرجع، پرداخت ها، نوع پیام، مدیریت رسانه، رویدادسازی، راهبرد بخش بندی مخاطبان، مدیریت دانش بازاریابی دیجیتال، تحلیل رقابتی و مدیریت مخاطب هدف. این رویدادها تحت تأثیر عوامل زمینه ای و مداخله گر و با اتخاذ راهبردهای کنش، به بروز پیامدهای مورد انتظار منتج می گردند.
اثرات سرریز شوک سیاست مالی قطب های اقتصادی جهان بر صادرات محصولات پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
119 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم برای کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران، صادرات محصولات پتروشیمی است، که بعد از تحریم های نفتی در کشور به آن توجه زیادی شده است. ترویج صادرات در کشورهای در حال توسعه به عنوان یک عنصر مهم برای توسعه صادرات و تلاش هر چه بیش تر کشورهای در حال توسعه برای مشارکت بیشتر در سیستم تجارت جهانی شناخته شده است. با توجه به اهمیت موضوع و از آن جایی که اقتصاد ایران همواره در بازارهای جهانی در مقابل شوک ها قرار دارد، در این مقاله به بررسی اثر سرریز شوک سیاست مالی قطب های اقتصادی جهان بر صادرات محصولات پتروشیمی ایران و شرکای تجاری آن با رهیافت خودرگرسیون برداری جهانی، به صورت داده های فصلی از 1995-2020 پرداخته شده است. نتایج نشان داد که اثر شوک مثبت مخارج کل دولت آمریکا ضمن افزایش تولید ناخالص داخلی و واردات این کشور، دارای اثرات سرریز به سایر کشورها از طریق کاهش واردات و افزایش صادرات برای شرکای تجاری آمریکا شده است. در رابطه با ایران هم اثرات سرریز شوک مثبت سیاست مالی قطب های اقتصادی جهان از طریق اثرگذاری بر شرکای تجاری ایران از جمله چین باعث افزایش صادرات محصولات پتروشیمی کشور شده است. هم چنین با توجه به نتایج حاصل از بوت استرپ ها، شوک مثبت مخارج کل واقعی اتحادیه اروپا و چین بر روی صادرات محصولات پتروشیمی هیچ تاثیری نگذاشته است.
نقش توسعه کارآفرینی گردشگری در تحقق ابعاد اقتصادی مقاومتی(مطالعه موردی: روستاهای دهستان گلین شهرستان گیلانغرب)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه گردشگری روستایی نقش مهمی در توسعه ی اجتماعی- اقتصادی روستاها دارد و می تواند در استقلال اقتصادی و اقتصاد مقاومتی نقش ایفا نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش توسعه کارافرینی گردشگری در تحقق ابعاد اقتصادی مقاومتی در روستاهای دهستان گلین شهرستان گیلانغرب می باشد. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل کلیه متخصصین، کارشناسان و اساتید دانشگاهی مرتبط با گردشگری و کارافرینی در سطح شهرستان گیلانغرب می باشد. تعداد نمونه برابر 125 نفر بر اساس کل سرشماری و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که به طور کلی توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر اقتصاد مقاومتی تاثیر مثبت و معنادار داشته است و توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر سایر ابعاد اقتصاد مقاومتی تاثیر داشته به گونه ای که توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مدیریت دانش، توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر کیفیت مداری، توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مناسب سازی، توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مهندسی فرهنگ تاثیر مثبت و معنادار داشته است. بر این اساس توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مدیریت دانش بیشترین تاثیر و توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی بر مهندسی فرهنگ کمترین تاثیر را داشته است نتیجه گیری و پیشنهادات: در مجموع کارآفرینی گردشگری در اقتصاد مقاومتی نقش دارد و می تواند اثرات قابل توجه ای در ابعاد گوناگون آن داشته باشد. نوآوری و اصالت: نوآوری پژوهش در این است که رابطه گردشگری و اقتصاد مقاومتی را از لحاظ موضوعی بررسی نموده که در تحقیقات گردشگری کمتر به این دیدگاه پرداخته شده است. همچنین از لحاظ روش شناسی نیز از مدلسازی استفاده شده است.
واقعیت مجازی در گردشگری: تصمیم به سفر بر اساس نظریه انگیزش بیرونی و درونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
207 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش سنجش تاثیر متغییرهای موثر بر تغییر نگرش در تصمیم به سفر با استفاده از واقعیت مجازی است. این پژوهش یک پژوهش کمی، و از نظر هدف، کاربردی است، و از حیث نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کاربران کانال گردشگری هستند که از طریق اینستاگرام به آنها دسترسی پیدا شد. بر طبق رابطه کوکران، حجم نمونه، ۲۷۰ نفر بدست آمد، که با توزیع پرسشنامه به صورت آنلاین در جامعه آماری، به پرسش ها پاسخ داده اند. نخست داده های گردآوری شده تحلیل و در مرحله بعدی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتب فازی متغیرها رتبه بندی گردید. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که معیارهای انعطاف-پذیری، مفید بودن، لذت درک شده ارتباط مثبت و معناداری با تغییر نگرش دارد.