انتخاب نام برای شرکت یا محصول شما از اهمیت والایی در روند ساخت یک نام تجاری برخوردار است. انتخاب نام ، مرحله حساسی است که نمی توان در آن شتابزده و عجولانه تصمیم گرفت. در ادامه 11 نکته برای انتخاب صحیح یک نام تجاری توصیه شده است .
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی انتقال مهارتهای مدیریتی به زیردستان به منظور جانشین پروری بود. پژوهشی به شیوه زمینه یابی (پیمایشی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران، معلمان (530N=) مدارس متوسطه شهرهای رودهن، بومهن و دماوند در سال تحصیلی 84-1383 تشکیل دادند. نمونه آماری تحقیق 927 مدیر و 196 معلم برآورد گردید و به روش نمونه گیری تصادفی نظام دار انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 22 سئوالی بود. داده گردآوری شده با شاخصهای فراوانی، درصد و آزمون کای اسکویر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو گروه مورد مطالعه روش خود الگو بودن مدیر را برای انتقال مهارتهای قدرشناسی، نوآوری و ابتکار، خودباوری، تفکر منطقی و آینده نگری به زیردستان موثرتر از سایر شیوه ها دانسته اند. همچنین هر دو گروه برای انتقال مهارت ریسک پذیری، روش تفویض اختیار و برای انتقال مهارت رعایت قوانین اداری آموزش ضمن عمل را موثرتر از سایر شیوه ها دانسته اند. بین نظرات مدیران و معلمان درخصوص نحوه انتقال برخی مهارتها، به زیردستان تفاوت معنادار وجود دارد.
با توجه به اهمیت کسب و کارهای کوچک و متوسط در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها و توجه ویژه برنامهریزان و سیاستگذاران توسعه به این مقولة مهم، ضرورت دارد تا نسبت به بهبود وضعیت این مؤسسات اقدام اساسی صورت پذیرد. صاحبنظران و محققین در مطالعات مختلف دریافتهاند که چاره علاج ناپذیر اثربخشتر نمودن کسب و کارهای کوچک و متوسط، اشاعه فرهنگ کارآفرینی در تمامی مراحل و فرآیند این سازمانهاست و لازمة فرهنگسازی نیز وجود مدیران با مهارتهای کارآفرینانه است. در این مقاله که برگرفته از پژوهشی سازمانی است، تلاش میگردد تا ضمن مروری بر ادبیات تحقیق در حوزه اثربخشی سازمانی کسب و کارهای کوچک و متوسط و مهارتهای کارآفرینی، روششناسی تحقیق بیان شده و در نهایت با توجه به فرضیات تحقیق، یافتههای پژوهشی که از واحدهای تولیدی گردآوری شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پیشنهادات حاصله برای بهبود اثربخشی در کسب و کارهای کوچک کشورمان با تأکید بر توسعه مهارتهای کارآفرینانه مدیران ارائه شده است.
هدف این پژوهش بررسی کارآفرین درون سازمانی در شرایط موجود و همچنین بررسی دیدگاه ها مدیران میانی در این زمینه، در سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان است. این مطالعه از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (0.89) تایید شده، استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در برگیرنده 114 نفر از مدیران میانی بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحت ویندوز انجام گرفته و از آ»ار تحلیلی نظیر ضریب همبستگی، مقایسه میانگین، تحلیل تشخیصی و ضریب رگرسیون چندگانه بهره گرفته شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای سازمان مورد مطالعه (نظام کنترل، تصمیم گیری، ارتباطات، خطر پذیری، تغییر، نوآوری، آموزش و تحقیق، تشکیل گروه، اهداف و پاداش سازمانی) هم درشرایط موجود و هم در ارتباط با دیدگاه مدیران همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج ضریب همبستگی همچنین بیان کننده همبستگی منفی بین میزان کارآفرینی درون سازمانی با سن و سابقه مدیریتی است. نتایج آزمون علامت نشان داد که در وضعیت موجود سازمان در ارتباط با کارآفرینی متغیرهای سازمانی مورد مطالعه غیر کارآفرینانه عمل می کند. آزمون آنالیز واریانس مشخص نمود که در شرایط موجود سازمان (کنترل، آموزش و تحقیق، مدیریت تغییر، اهداف وتصمیم گیری سازمانی) بیشترین تاثیررا بر کارآفرینی درون سازمانی خواهند داشت و نتایج آزمون تحلیل تشخیصی نیز مشخص کرد که در تشخیص مدیران کارآفرین از مدیران غیر کارآفرین متغیرهای نوآوری، پاداش، کنترل، تصمیم گیری و آموزش و تحقیق سازمانی بیشترین نقش را دارند.