ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۱۶۸۱.

رابطه موجبیت و مسئولیت اخلاقی در نظریه کنش سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موجبیت اراده آزاد سازگاری نظریه کنش ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۳۱۶
مسئله اصلی این مقاله، نحوه جمع میان موجبیت و مسئولیت اخلاقی است (مسئله کلاسیک اراده آزاد). این مسئله از آنجا ناشی می شود که ما با سه شهود به ظاهر ناسازگار مواجه ایم اوّل آنکه مسئولیت اخلاقی و پاسخگو بودن در مقابل رفتارهایی که انجام داده ایم، نیازمند آزادی است و کسی را نمی توان برای انجام کاری که هیچ گزینه بدیلی در قبال آن نداشته، بازخواست کرد؛ دوم آنکه دستکم در برخی از کارهایی که انجام می دهیم، آزادی رفتار داریم، و می توانستیم آنها را ترک کنیم یا به گونه ای دیگر انجام دهیم؛ سوم آنکه هر چیزی که اتفاق می افتد، و از جمله کنش های آزاد ما، علت یا دلیلی دارد که با وجود آن علت، اتفاق دیگری محقق نمی شود. برای پاسخ به این مسئله، ابتدا معانی اختیار و اراده را مرور می کنیم و پس از آن، آموزه موجبیت مبتنی بر اصل علیت و قوانین طبیعت تبیین خواهد شد، و برای تثبیت آن، ادله ای ارائه می شود. در گام بعدی، مسئله کلاسیک اراده آزاد را به دو مسئله می شکنیم و راه حل ابن سینا برای هریک را ارائه می کنیم. نهایتاً نمایی کلی از نظریه کنش سینوی مورد بازسازی قرار می گیرد. ادعای نویسندگان این است که راه حل سینوی به مسئله کلاسیک و نظریه کنش مبتنی بر آن، از مناسب ترین راه حل های این مسئله جدی است.
۱۶۸۲.

بررسی و نقد رابطه سیاست و اخلاق در هنر در پراگماتیسم پیامبرانه کرنل وست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراگماتیسم پیامبرانه کرنل وست سیاست اخلاق هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۲۷۰
در پراگماتیسم پیامبرانه کرنل وست، اخلاق و سیاست در هنر پیوندی عمیق دارند. او فیلسوفی است که بررسی و مبارزه با نژادپرستی در مرکز تفکراتش قرار دارد. در رویکرد وست اخلاق تبدیل پایه زیبایی شناسی و سیاست می شود. او تصویری از زندگی اخلاقی ارائه می دهد که در آن بر منحصربه فرد بودن ویژگی های انسان ها تأکید می شود. هدف او از پراگماتیسم پیامبرانه، ارائه پاسخ به مشکلات کوتاه مدت و تفسیرهای مداوم فرهنگی در دوران تاریخی مشخص است. وست نهیلیسم را شرّ و در تضاد با دموکراسی می داند. از نظر او بدون هنر نمی توان شرایط سخت مبارزه با نهیلیسم را تاب آورد. او معتقد است هنر با اصالت – هنر با دغدغه مشترک با ستمدیدگان و رنگین پوستان– دارای خاصیت ضد نهیلیستی است؛ که در عالی ترین سطح می توان آن را در هنر سیاه پوستان آمریکایی مشاهده کرد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی-انتقادی، پس از بررسی و تبیین نظریات وست، رابطه سیاست و اخلاق در هنر از نگاه وست مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
۱۶۸۳.

بررسی امکان ارتقاء اثربخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها با رویکرد الهیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات عملی دروس معارف اسلامی ارتقاء اثربخشی مسائل اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۶۹
یکی از مهم ترین اهداف تدریس معارف اسلامی در دانشگاه ها دستیابی دانشجویان به منظومه معرفتی منسجم و کارآمدی است که آنان را به بهبود رفتارهای فردی و اجتماعی رهنمون باشد و از این رهگذر آنان به افرادی دین مدار بدل گردند. لازمه دستیابی به چنین هدفی همخوانی میان مطالب ارائه شده در کلاس ها و نیازهای دانشجویان است. از سوی دیگر الهیات عملی نیز در پی تبیین نقش دین در صحنه زندگی روزمره آدمیان و هویدا ساختن آثار دین داری برای غلبه بر مشکلات فردی و اجتماعی است. بنابراین لازم است در پژوهشی به این سؤال کلیدی پاسخ داده شود که آیا می توان سرفصل های دروس معارف اسلامی را به منظور ارتقاء اثربخشی این دروس با رویکرد الهیات عملی تنظیم کرد؟ با توجه به لزوم همخوانی میان نیاز دانشجویان و سرفصل های ارائه شده برای ارتقاء اثربخشی دروس لازم است ابتدا نیازها و اولویت های دانشجویان در دروس معارف اسلامی بررسی شود. زیرا اگر این نیازها با رویکرد الهیات عملی مطابق باشد، می توان به استقبال دانشجویان و همچنین ارتقاء اثربخشی این دروس امیدوار بود. بدین منظور پژوهشی در دانشگاه صنعتی شریف صورت گرفت تا ضمن آن اولویت های دانشجویان مقطع کارشناسی این دانشگاه برای موضوعات مختلفی که امکان طرح در کلاس های دروس معارف اسلامی را دارند مشخص شود. نتایج حاکی از آن است که نزد دانشجویان از بین موضوعات پنجگانه مطرح شده در پرسش نامه (اعتقادی، اخلاقی، تفسیری، مسائل اجتماعی و خانوادگی) پرداختن به موضوعات مرتبط با مسائل اجتماعی مانند حقوق زن، لزوم حجاب در جوامع اسلامی، روابط دختر و پسر، بررسی مفهوم آزادی و همچنین مسئله صلح و خشونت در اسلام اولویت بیشتری نسبت به سایر موضوعات دارند. بین موضوعات چهارگانه دیگر نیز از منظر دانشجویان تفاوت معناداری وجود نداشت. بنابراین با توجه به اقبال دانشجویان به طرح مسائل اجتماعی، بازنگری در سرفصل های این دروس با رویکرد الهیات عملی می تواند موجب ارتقاء اثربخشی دروس معارف اسلامی و اقناع بهتر دانشجویان شود.
۱۶۸۴.

مسئله انگاری «استظهار هرمنوتیکی» و «عدم نیل به مراد مؤلف» در اصول فقه و فلسفه آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک فلسفی پیش ذهنیت شخصی استظهار هرمنوتیکی مراد مؤلف فلسفه اصول فقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۳۱۶
طرح مبانی مسائل نوپدید در هر علمی سبب پیشرفت و تطور منطقی و منظم در آن علم می گردد. یکی از مسائل جدیدی که در اصول فقه و فلسفه آن باید کاویده شود، مبانی مارتین هایدگر و شاگرد او هانس گئورگ گادامر در مورد فهم و خوانش از متن است که با عنوان «هرمنوتیک فلسفی» یاد می شود. «عدم نیل به مراد مؤلف» و «درست انگاری استظهارهای شخصی با پیش ذهنیت های جزئی و نه نوعی» به عنوان دو آموزه مهم آن، نفوذ عمیق و گسترده ای در این دو دانش دارد. بر این بنیاد، مسئله اصلی مقاله پیش رو تحلیل امکان طرح دو اصل هرمنوتیکی فوق به عنوان گزاره های مسائل اصول فقه و فلسفه آن می باشد. بر اساس برایند یافته های پژوهش، اصول مهم هرمنوتیک فلسفی هم در اصول فقه و هم در فلسفه آن باید ارزیابی و از مسائل آن تلقی گردد. در این راستا آموزه «امکان نیل به مراد متکلم و متکلم محوری» به عنوان یکی از مبانی تصدیقی اصول فقه در دانش فلسفه اصول باید گنجانده شود و «درست انگاری استظهارهای شخصی و نه نوعی» -که در ابواب متعددی از جمله اوامر، نواهی، عام و خاص، مطلق و مقید، قطع و ظن کاربرد دارد- باید به عنوان جزئی از مسائل اصول فقه، حجیت آن توسط اصولیان طرح و بررسی گردد.
۱۶۸۵.

هنرهای زیبا در اندیشه دکتر سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت گرایی هنرهای زیبا دوران متجدد دکتر سید حسین نصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۸۳
در مغرب زمین با ورود به دوران متجدد، تحولات عمده ای در زمینه اجتماعی، فرهنگی، هنری و... صورت گرفته است. تأثیرات این روند در عرصه هنر با پیدایش مفهوم «هنرهای زیبا» در قرن هجدهم، به عنوان یکی از مفاهیم عصر متجدد قابل مشاهده است. در پی تغییرات صورت گرفته در غرب، نظریه پردازان، دیدگاه نقادانه متمایزی در باب هنرهای زیبا بیان نموده اند. از جمله نظریه پردازانی که در این حوزه نظرات و دیدگاه نقادانه ای نسبت به دوران متجدد و به طور خاص هنرهای زیبا ارائه نمود، دکتر سیدحسین نصر است، که از موضعی سنت گرایانه به نقد و بررسی هنرهای زیبا همچون معماری، هنرهای تجسمی، شعر پرداخت و نظراتی در این حیطه بیان نموده است. در این مقاله دیدگاه دکتر نصر نسبت به مفهوم هنرهای زیبا، نحوه پیدایش این هنرها، ویژگی های فرهنگی و محتوایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. مطابق دیدگاه دکتر نصر، هنر این دوران از سویی منعکس کننده فرهنگ غرب و بحران های آن است و از سوی دیگر در ایجاد فضای فرهنگی جدید نقش بسزایی داشته و خود نیز به شی تزیینی مبدل شده، که این امر هنر را از روند سنتی خویش جدا ساخته است. روش تحقیق این نوشتار توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
۱۶۸۶.

حکمتِ صنعت؛ بررسی تأملات حکیم کشفی در فلسفه صنعت و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کشفی فلسفه صنعت فناوری کار حکمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۵۲
فلسفه صنعت یکی از ابعاد مهم در مباحث فلسفی و گره گاه های علوم اقتصادی با مباحث فلسفی است. حکیم کشفی نیز یکی از فیلسوفانی است که تأمل در آثار وی و صورت بندی امروزین آن، می تواند به تبیین یک فلسفه یا بهتر است بگوییم حکمت صنعت جدید بینجامد. تعریف وی از صنعت هرگونه خلاقیت را دربرمی گیرد و از همین روی، خدا را صنعتگر برتر و کل هستی را کارخانه او می داند. تصویر کلی کشفی از نقش کار و صنعت در جهان، مبتنی بر تمثیل مهمان خانه است. او جهان را به مثابه خانه و مهمان پذیری می بیند که مالک آن خداوند است. حتماً باید عده ای با کار خود به مهمانان فرصت دهند تا وارد ساحت عشقی الهی شوند. معنای کار و صنعت/ صنعتگر آرمانی از منظر کشفی، پرسش اصلی مقاله حاضر است که پاسخ به آن به تبیین وجوه الهیاتی صنعت و نظریه صنعت به مثابه خداشناسی می انجامد. در همین راستا، کار به جانشینی از خدا، انفاق به خود، و چشمداشت روزی از خدا، سه راهکار کشفی برای تحقق یک صنعت و صنعتگر توحیدی است. یافته های مقاله، گویای آن است که نگرش اخلاقی کشفی اشتراکات بسیاری با برخی دغدغه های فیلسوفان منتقد سرمایه داری دارد؛ اما از آنها فراتر رفته و به صنعت به مثابه نوعی خداشناسی عملی می نگرد. 
۱۶۸۷.

عقل در محدوده دین تنها از نگاه ابوحامد محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل ایمان دین محدودیت عقل غزالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۰۳
غزالی ضمن تأکید بر وجود ارتباط محکم بین عقل و دین بر این باور است که برخی از عقاید دینی نیازمند تأیید عقلی به معنای عقل نظری است، اما عقل را در درک عملی دین ناتوان دانسته است و دین را ارزشمندتر از عقل می داند. او معتقد است عقل مقدمه ای است برای ورود به ساحت دین. بنابراین او عقل را به کلی کنار نگذاشته و آن را مقدمه ای برای رسیدن به ساحت دین در نظر گرفته است و نقش آن را در دریافت حقایق دینی می پذیرد. این متکلم دست عقل را در رساندن انسان به سعادت حقیقی کوتاه می داند، و مقام عقل را در مقابل مقام ایمان تنزل می بخشد. در واقع او عقل را شارح دین می داند. با این وجود او بین عقل و دین پیوند عمیقی قائل است و عقل را بهترین پشتیبان برای دین به حساب می آورد. غزالی فقط با عقلی مخالف است که به توان خود و بدون مبنا قرار دادن روش های دیگر سعی می کند به باور برسد. از این رو در این مقاله به ارتباط عقل و دین پرداخته شده است. روش این تحقیق از نوع روش کیفی با استفاده از مطالعه هرمنوتیکی شخصیت و متون غزالی می باشد.
۱۶۸۸.

فلسفه بقای سینما با رویکرد ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه سینما واقعیت ژان بودریار حاد واقعیت وانموده وانمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۳۶۵
ژان بودریار نظریه پرداز پست مدرن در عرصه جامعه شناسی رویکردی فلسفی را برای تشریح دنیای کنونی اتخاذ کرد. بودریار از وضعیت جهان امروز، تحت عنوان حاد واقعیت یاد می کند و معتقد است که امروزه وانموده ها واقعی تر از واقعیت، نمود دارند و هنر و سینما نیز به ابزارهای وانمایی بدل شده اند و آماج انتقادات وی قرار می گیرند. با توجه به انتقاد شدید بودریار، این سؤال پیش می آید که سینما چگونه می تواند در نگاه بودریار به بقای خود ادامه دهد؟! این تحقیق تلاشی است در راستای احیای سینما در منظرگاه بودریار، که در این راه از روش تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی_تحلیلی بهره می برد و با تأکید بر استدلالات خودِ بودریار راه حل هایی را در راستای بازپس گیری ماهیت ازدست رفته سینما ارائه می دهد که می تواند مورد استفاده سینماگران قرارگیرد. از جمله دست آوردهای این پژوهش آن که؛ از منظر بودریار، سینمای امروز، آنقدر در وانموده مستغرق گردیده که به وسیله ای برای وانمایی بدل شده است. بودریار آنقدر بدبین است که به نظر نمی رسد از نظر او -در جهان پست مدرن- راه گریزی از وانموده وجود داشته باشد. به تَبَعِ آن، سینما نیز راه گریزی از آن ندارد. با این تفاسیر، به نظر می رسد تنها راه برای خلاصی از وانمایی، رویارویی با آن، توسط ابزارهایی از جنسِ خودِ وانموده باشد. بنابراین، راهکارِ سینما برای فائق آمدن بر وانمایی؛ دوری از آن نیست -چراکه به باور بودریار اساساً گریزی از وانمایی نیست. راهکاری که نگارندگان ارائه می دهند، اتفاقاً بهره وری از خودِ وانمایی؛ اما در راستای برملانمودن وانموده است؛ که از آن تحت عنوان «وانمودنِ وانموده» یاد می کنند. درنتیجه، در طی این مقاله –با استناد به آراء خود بودریار- مشخص می شود که «وانمودنِ وانموده» می تواند از طریق افراط در وانمایی اتفاق افتد. از جمله رهیافت های عملیاتیِ آن نیز می تواند بکارگیری بیش از حد جلوه های ویژه کامپیوتری یا «وانمایی مضاعف»، البته در راستای برملا نمودنِ وانماییِ سینما باشد.
۱۶۸۹.

نسبت دستور زبان و منطق در نظر ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق دستور زبان مناظره متی و سیرافی الفاظ مثال اول و مشتق مارکوس ترنتیوس وارو پریسکیانوس دستور زبان جهان شمول وجوهیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۶۲
فارابی در مباحث زبان شناسانه رایج در محافل علمی جامعه اسلامی با لحاظ کردن مسائل فلسفی-زبان شناختی پیشین منظر جدیدی اتخاذ کرد و برای مسائل پدید آمده پاسخهایی فلسفی یافت. منازعه میان منطق و دستور زبان عربی پیشتر و در پی ترجمه آثار منطقی و فلسفی یونانیان در جامعه اسلامی درگرفته بود. فارابی در این نزاع موضع سومی برگزید که احتمالا آن را با تأمل در مباحث زبان شناسانه دوران باستان و قرون وسطای متقدم پیش از دوره اسلامی به ویژه وارو و پریسکیانوس اتخاذ کرده بود. او به وجود گونه ای علم اللسان مشترک میان همه امتها نظر داد که به دلیل این اشتراک، هم سنخ منطق و چه بسا جزئی از آن به شمار می رود. بدین ترتیب منطق و دستور زبان دارای جزء مشترکی شدند که برای همه زبان ها مشترک است. قوانین این گونه از علم اللسان که بیش از همه در قواعد صرف و اشتقاق نمایانده می شود دال بر روابط معانی و مقولاتی است که خود برگرفته از موجودات عالم هستی هستند و از همین رو می توانند دستور زبانی جهان شمول را رقم بزنند. بدین ترتیب می توان فارابی را در قول به وحدت وجوه هستی، وجوه معانی و وجوه دلالت و همچنین قول به دستور زبان جهان شمول مقدم بر وجوهیان دانست؛ مشربی زبان شناختی در قرون وسطای متأخر که بیش از همه در تاریخ اندیشه متأثر از پریسکیانوس هستند و تفکرشان تا دوران معاصر ادامه داشته است.
۱۶۹۰.

یافته های روش شناختی علوم انسانی مطلوب بر پایه معرفت شناسی اسلامی (با تأکید بر آرای علامه مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی روش شناسی علوم انسانی منبع شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۳۰
یکی از اساسی ترین محور در تولید علوم انسانی، روش شناسی آن است. بیشتر مسائل روش شناختی، به صورت مستقیم، ریشه در دانش های بالادستی نظیر معرفت شناسی دارد؛ بنا بر این، روش شناسی علوم انسانی، بیشتر از معرفت شناسی، تغذیه می کند. گرانیگاه معرفت شناسی علوم انسانی عبارت است از: ماهیت شناسی گزاره های علوم انسانی، منبع شناسی علوم انسانی و مسأله اعتبارسنجی آن. پاسخ این مسائل، وابسته به نوع پارادایم فکری، متفاوت است و هر کدام نیز نتایج روش شناختی خاصی دارند. روش شناسی علوم انسانی رایج، ریشه در رویکردها و گرایش های فکری به ویژه معرفت شناسی در غرب است؛ اما بر اساس دستگاه فکری اسلام، نتایج رو ش شناختی دیگری حاصل خواهد شد. مقاله حاضر می کوشد با روش تحلیل عقلی-فلسفی، ابتدا به صورت اجمالی، به نتایج روش شناختی علوم انسانی رایج بر شالوده معرفت شناسی در پارادایم های غالب، اشاره نماید و در ادامه، یافته های روش شناختی علوم انسانی اسلامی بر پایه معرفت شناسی اسلامی در منظومه فکری علامه مصباح یزدی، تبیین کند. تبیین سازکار تأثیر معرفت شناسی در روش شناسی علوم انسانی اسلامی، از یافته های این مقاله است.
۱۶۹۱.

دیدگاه فلاسفه اسلامی در مورد تولد خود به خودی موجودات زنده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تولد خود به خودی توالد طبیعیات قدیم ابن سینا طب خلق الساعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۸۶
در طب و طبیعیات قدیم این دیدگاه پذیرفته شده بود که موجودات زنده می توانند بدون زاد و ولد، مستقیما از طریق امتزاج عناصر چهارگانه و دریافت صورت از مبادی خود پدید بیایند. بر این اساس معتقد بودند که برخی از حیوانات می توانند از جمادات و یا از بدن انواع دیگری از موجودات زنده پدید بیایند که از نظر نوع با آنها متفاوت هستند. به عنوان مثال از گِل و لای، موش و از یونجه، عقرب و از گوشت فاسد شده، مگس پدید می آید. این نوع پدید آمدن جانداران را «تولد» نامیده اند که در مقابل «توالد» قرار دارد که ناشی از فعالیت قوه مولده موجودات زنده است. این دیدگاه که در آثار ارسطو نیز مطرح شده است، مورد پذیرش ابن سینا بوده و پس از وی نیز در میان فلاسفه اسلامی رواج داشته است. این دیدگاه کاربردهای مختلفی در فلسفه اسلامی داشته است که عبارتند از: 1. تخیلی نبودن داستان های سلامان و ابسال و حی بن یقظان؛ 2. تبیین نحوه پدید آمدن موالید ثلاث (جماد، نبات و حیوان) بر روی کره زمین؛ 3. دیدگاه مکمل بر نظریه دور و کور؛ 4. تبیین نحوه حفظ انواع؛ 5. مثالی از امور اتفاقی؛ 6. دلیلی بر وجود عقل مفارق؛ 7. شاهدی بر قابل تحقق بودن برخی از وقایع نادر دینی؛ 8. شاهدی بر امکان معاد. دیدگاه تولد خود به خودی موجودات نهایتا در زیست شناسی جدید در قرن نوزدهم توسط آزمایش های لویی پاستور ابطال گردید. در این مقاله با تجزیه و تحلیل مبانی و دلایل پذیرش این نظریه، کاربردهای آن در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
۱۶۹۲.

تحلیل انتقادی احکام اجزای قضایای شرطیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قضایای شرطیه اجزای قضایای شرطیه صدق و کذب ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۲۹
در قضایای شرطیه گفته می شود این قضایا از ترکیب دوم مفردات تشکیل می شوند. بدین ترتیب هر قضیه شرطیه دست کم مرکب از دو قضیه حملیه است که اجزای آنها محسوب می شوند. این اجزاء براساس نظر منطق-نگاران پس از ورود حروف شرط بر سرآنها، خاصیت قضیه بودن و خبریت را از دست داده و به همین جهت متصف به صد141ق و کذب نیز نمی شوند؛ زیرا این دو وصف از عوارض ذاتی خبر هستند. اما تامل در اجزای قضایای شرطیه نشان می دهد که این اجزاء در زمانی که جزء قضیه شرطیه تلقی می شوند، خصوصیت و حکم خبریت و اتصاف به صدق و کذب را همچنان دارا هستند و با همین معیار و چگونگی رابطه میان آنها، صدق و کذب قضایای شرطیه تحصیل و تعیین می شود. این نوشتار با رویکرد تحلیل گزاره ای، به این نتیجه می رسد که اجزای شرطیات به عنوان طرفین منفصله یا مقدم و تالی در متصله، از وصف صدق و کذب برخوردار هستند و به همین دلیل از خبریت خارج نمی شوند. در نتیجه در ضمن قضایای شرطیه نیز همچنان به عنوان قضیه ملاحظه می شوند.
۱۶۹۳.

بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی درباره «وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت سهروردی فلاسفه مشاء تسلسل اشتراک لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۴
موضوع و دایر مدار مسائل در فلسفه مشاء وجود است. می توان گفت نظام فلسفی مشاء اعم از خداشناسی، جهان شناسی و وجود شناسی مبتنی بر «وجود» است. سهروردی دیدگاه فلاسفه مشاء را درباره وجود در پرتو رابطه آن با ماهیت تحلیل می کند. به نظر وی وجود به عنوان مفهوم کلی صرفا در مرتبه ذهن تقرر دارد؛ اما فلاسفه مشاء با عینی دانستن آن، احکام مفاهیم ذهنی را با امور عینی خلط کرده اند. لذا سهروردی معتقد است فلاسفه مشاء در بحث از وجود دچار مغالطه ذهن و عین شده اند که مالاً به ناسازگاری درونی در نظام فلسفی مشاء می انجامد. وی با اظهار این مغالطه به اعتباری بودن وجود می رسد و مسائل فلسفه را از وجود شناسی به نورشناسی تغییر می دهد. در این مقاله با روش تحلیلی و انتقادی ابتدا فهم سهروردی را از وجود و رابطه آن با ماهیت مطرح و سپس با تکیه بر نظر فلاسفه مشاء، سوء فهم سهروردی را از نظر ایشان بیان می کنیم و در مرحله آخر نظر سهروردی به تفصیل مورد نقد قرار می گیرد. سهروردی در فهم نظر فلاسفه مشاء در باب وجود دچار مغالطاتی شده است که از جمله آنها می توان به مشکلات معرفت شناختی در تصور و فهم وجود، خلط عرض با عرضی، خلط ماهیت من حیث هی هی با ماهیت بشرط شی، خلط عقل با ذهن، خلط انواع تمایز بین وجود و ماهیت و خلط معقولات ثانی فلسفی با منطقی اشاره کرد.
۱۶۹۴.

نقش غایت انگاری ابن سینا در توضیح آگاهی با روش نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: غایت انگاری آگاهی نیگل ابن سینا ارسطو طبیعت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
دیدگاه طبیعت گرایانه در توضیح کامل عالم دچار مشکلاتی است. از جمله این مشکلات یافتن توضیح برای وجود آگاهی است که آن را در ارائه یک تصویر جامع از عالم ناکام گذاشته است. توماس نیگل معتقد است داشتن یک تصویر کامل از جهان، علاوه بر دیدگاه بیرونی که زنجیره علت های مادی را در تاریخ نشان می دهد، نیاز به دیدگاهی درونی است که توضیح مسائلی مانند شکل گیری آگاهی و حیات در ارگانیسم ها را نشان دهد. به این ترتیب نیگل معتقد است به منظور دست یابی به توضیح کامل می توان به وجود نوعی غایت انگاری ارسطویی در قوانین حاکم بر ماده قایل بود. در این مقاله ضمن توضیح غایت انگاری ارسطو و نظرات نیگل نشان داده می شود که دیدگاه ارسطو نیگل را به هدفش نمی رساند. در پایان نتیجه گیری می شود که با برگرفتن غایت انگاری ابن سیناست که می توان به هدف نیگل نزدیک تر شد و از مشکلات توضیحی پدیده آگاهی کاست.
۱۶۹۵.

جایگاه و نقش مفهوم اتمسفر در پدیدارشناسی نوین هرمان اشمیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتمسفر پدیدارشناسی نوین فضا احساس تن حال وهوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۳۶
در مقاله حاضر کوشش می شود مفهوم اتمسفر در نظام فلسفی هرمان اشمیتس، بنیان گذار پدیدارشناسی نوین، واکاوی شود تا از رهگذر این مفهوم راه برای فهم پدیدارشناسی نوین او بر ما گشوده گردد. مفهوم اتمسفر یکی از مفهوم های بنیادین برای فهم نظام فلسفه اشمیتس است، مفهومی که او آن را، با نگاه به چگونگیِ آشکارسازیِ پدیدارشناختی، برای عبور از دوگانه سوژه ابژه و نیز نشان دادن واقعیت های پنهان و مبانی تجربه زیسته واقعیت  به کار می بندد. این اصطلاح علاوه بر کاربردی که پیشتر در علومی هم چون فیزیک و هواشناسی و روان شناسی داشته است، به پدیداری انضمامی اشاره دارد؛ همچنین گواهی بر روشی است که اشمیتس پدیدارشناسی را درک و دوباره طرح ریزی می کند. هدف در این مقاله آن است که با بهره گیری از واکاوی ساختاری مفهوم اتمسفر، پیوند آن را با مفهوم تن به عنوان هسته نظری کار اشمیتس، و فضا و احساس به عنوان دیگر مفهوم های مهم و کلیدی در نظام فلسفه او نشان دهد و سرانجام مقایسه ای میان واکاوی اشمیتس و سایر پدیدارشناسان به ویژه هایدگر از مفهوم حال وهوا به عنوان مفهوم هم پیوند با اتمسفر در سنت پدیدارشناسی انجام دهد. نتیجه به دست آمده از تحلیل در این مقاله نمایان گر جایگاه ویژه مفهوم اتمسفر در نظام فلسفی اشمیتس و نقش مهم آن در پی ریزی روش پدیدارشناسی نوین اوست.
۱۶۹۶.

وجود تکوینی و اعتباری دین از دیدگاه استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین تکوینی اعتباری مصالح مفاسد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۷
مسئله دین همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و درباره آن مطالب فراوانی مطرح شده است؛ از طرفی آموزه های دین غالباً به شکل الفاظ اعتباری در دسترس بشر قرار دارد. بر این اساس گذشتگان غالباً دین را به عنوان امری اعتباری معرفی کرده اند. در این میان استاد جوادی آملی متفطن این معنا شده اند که امر اعتباری صرف نمی تواند مانند دین منشأ آثار فراوان باشد. دین مسبوق و ملحوق به امور تکوینی فراوانی است. برخی از این پشتوانه های تکوینی عبارت اند از: انطباق با نظام تکوینی جهان و مراحل وجودی انسان؛ انطباق احکام دین با مصالح و مفاسد واقعی امور؛ آثار تکوینی التزام و عدم التزام به دین در روح انسان و در زندگی دنیوی و تجسم آن ها در زندگی اخروی. استاد پس از تفکیک دین از امور اعتباری محض، مطلب جدیدتری را ارائه می کنند و آن اینکه وجود اعتباری دین، نه تنها اعتبار محض نیست، بلکه خود، قسمی از اقسام وجود حقیقی است و تقسیم وجود به حقیقی و اعتباری یک تقسیم فلسفی از جنس تقسیمات وجود است. مقاله حاضر ضمن شرح نظرات استاد در این دو زمینه با بیان چند مطلب انتقادی، به این نتیجه می رسد که ابعاد و لوازم نظریه حقیقی دانستن وجود اعتباری دین چندان روشن نیست.
۱۶۹۷.

گشودگی به جهان و عالم داری انسان از منظر ملاصدرا و مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گشودگی به جهان عالم داری جهان انسان علم حضوری هایدگر صدرالمتالهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۲۲۰
مسئله انسان و تحلیل هویت وی از بنیان های تفکر ملّاصدرا و هایدگر است. نحوه تلقی آن ها از انسان در عین اختلاف، اشتراکاتی نیز دارد.نگاه مشترک آن ها به مسئله انسان و وجود قرابت خاصی میان آن ها پدید آورده است.هر دو برای انسان، وجود ویژه ای در میان موجودات قائل هستند. ملّاصدرا، علم حضوری نفس به خود را عین نفس و مستلزم علم حضوری به بدن می داند و بدن پل اتصال نفس با جهان پیرامون است، این علم حضوری عین گشودگی وجود آدمی به جهان است؛ چون نفس همواره به محیط اطراف التفات دارد. و با این التفات به طور مدام هستی خود را استمرار می بخشد. هایدگر هم معتقد است که انسان مدام در حال طرح افکنی است و این طرح افکنی، ناشی از گشودگی به جهان است یعنی هر لحظه دازاین، موجودات و خود را می یابد و بر اساس این یافت طرح می افکند. هایدگر، انسان را به اصیل و غیر اصیل تقسیم می کند. انسان غیر اصیل، تابع کسان و مشهورات است، ولی انسان اصیل وجود خود را محدود در زمان خاصی می داند لذا کار های خود را متناسب با موقعیت و اهداف و برای تحقق هویت حقیقی خود انجام می دهد. ملاصدرا نیز به فعلیت رسیدن استعداد های آدمی  را مرهون نحوه تعامل انسان با جهانی می داند که آدمی در آن زیست می کند و آدمی با فعالیت های خود می تواند جهان خود را گشوده تر کند و آن را ارتقاء دهد. ملّاصدرا و هایدگرهر دو به تعامل انسان با جهان  و توانایی عالم سازی انسان تاکید دارند و تعالی انسان را در نحوه فعالیت و نوع عالمی می دانند که انسان می سازد.
۱۶۹۸.

بررسی رویکرد نیک تراکاکیس به ضدتئودیسه در قیاس با متاتئودیسه و نقد تئودیسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسئله شر ضدتئودیسه نیک تراکاکیس متاتئودیسه نقد تئودیسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۸۰
مسئله شر و تلاش برای تئودیسه پردازی پیرامون آن توانسته است جایگاه خود را به عنوان مشغله ذهنی فیلسوفان دین نهادینه سازد. اما از سوی دیگر برخی در این اندیشه اند که چگونه می توان به این چالش خاتمه داد. نیک تراکاکیس از جمله دسته اخیر است که با عبور از متاتئودیسه و نقد تئودیسه در نهایت راه حل مسئله شر را در ضدتئودیسه می داند. او با تکیه بر واقعیت عینی و عملی شرور و همچنین با تأکید بر ایرادات اخلاقی، روشی و متافیزیکی تئودیسه ها به تجدیدنظر در تصویر خداوند رسیده و دیدگاه خود را ضدتئودیسه نامیده است. در این دیدگاه، ابتنای تئودیسه ها بر خدای شخص وار سدی دائمی در برابر جمع میان شرور و خیرخواهی خداوند تلقی می شود. با این حال، این نگاه به تئودیسه با نقدهای مبنایی، روشی و هدفی مواجه شده است. در این پژوهش، ابتدا به تفاوت ضدتئودیسه با متاتئودیسه و نقد تئودیسه پرداخته شده و سپس به تعریف و تبیین ضدتئودیسه از منظر تراکاکیس توجه شده است. در پایان نیز اشکالاتی همچون انحصارگرایی در مبنای اخلاقی، ضعف شناختی در صفات مشترک، پیشداوری در مسئله، نادیده انگاری صورت مسئله، عدم ارائه تبیین جایگزین از شر و بازگشت به مسئله منطقی شر، در برابر ضدتئودیسه مطرح شده است.
۱۶۹۹.

منظرگرایی ابزارهای علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابزارهای علمی واقع گرایی منظرها ستبری تکثرگرایی میانجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۲۱
این مقاله با اندیشیدن به شان معرفت شناختی ابزارهای علمی به مناقشه ی واقع گرایی علمی می پردازد. ادعای اصلی مقاله این است که یک دیدگاه منظرگرایانه و در عین حال واقع گرایانه قادر است نقش ابزارها در علم را توضیح دهد. در این راستا، منظرگرایی ابزاری تعریف، و از آن در برابرِ این سه نقد دفاع می شود: 1- منظرگرایی به نسبی گرایی می انجامد، 2- این دیدگاه منظرگرایانه که ابزارها بخشی از واقعیت را بازنمایی می کنند پیش پاافتاده است، 3- این ادعای منظرگرایانه که ابزارها شفاف نیستند یا پیش پاافتاده یا غیرقابلقبول است. در پاسخ، بر اساس مفهوم «قوّت» از نسخه ای واقع گرایانه از منظرگرایی دفاع می کنم، و چنین استدلال می کنم که منظرگرایی دلالت هایی جالب توجه برای تکثرِ بازنمایی های علمی و همچنین برای آموزش علم به عموم دارد. به علاوه، توضیح می دهم که دیدگاه (پسا)پدیدارشناختی درباره ی «میانجی» می تواند این ادعا را که ابزارها شفاف نیستند روشن کند.
۱۷۰۰.

فلسفه شیمی و سیر تحول آن در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه شیمی فلسفه علم رابطه شیمی و فلسفه عمومی تاریخ شیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۲۲۷
بر اساس معیارهایی شیمی یکی از بزرگترین رشته های علمی در جهان است، علمی که به «تأثیر مستقیم مولکول ها بر زندگی انسان» مربوط می شود و در نتیجه سوالات اخلاقی، سیاسی، فلسفی و معرفتی را مطرح می کند. در این مقاله با هدف بررسی فرایند توسعه این علم از بعد فلسفی و تاریخی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و مقالات موجود، موضوعات و روندهای اصلی در تکامل دیدگاه فلسفی به این علم تشریح و رابطه بین فلسفه شیمی و فلسفه علم با تمرکز بر موضوعاتی در فلسفه شیمی که سبب تجدیدنظر یا توسعه های عمده در فلسفه علم شد مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد تا همین اواخر، عملاً شیمی توسط فیلسوفان حرفه ای علم به دلایل مختلفی از قبیل غفلت تاریخی از شیمی، تقلیل شیمی به فیزیک و عدم تمرکز بر روی ویژگی ها و ساختار شیمی نادیده گرفته شده بود و از اوایل دهه 1990، با سازماندهی اجتماعی شکل گرفته در آن و گسترش فعالیت های علمی به طور فزاینده ای از مرزهای رشته ای به سمت تحقیقات مسئله محور، وضعیت به شدت تغییر کرد به طوری که فلسفه شیمی در حال حاضر یکی از پررونق ترین رشته ها در فلسفه علم است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان