فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۳
141 - 172
حوزههای تخصصی:
جهان فرهنگی قرآن شالوده ساز اصول و قواعد ساختاری و شناختاری است که با اتکا بر جهان بینی الهی تفسیر جامعی از زندگی سعادت مند بشری در یک سازه منطقی ارائه می دهد. در این سازه، شاخص تمایز برای معرفت در نگاهی کثرت گرایانه دیده می شود که تمام جنبه های اکتسابی و فطری شناخت انسان و نیز عقل عملی او به عنوان مبانی معرفت شناختی مورد توجه قرار می گیرد. در جهان فرهنگی قرآن، دستگاه معرفتی چونان گفتمان های معاصر صرفاً بر نگاه آلی و تکسویه تجربی سامان نیافته، بلکه بر داده های متافیزیک نیز تأکید دارد که ضمن وجود ضمانت صدق، میزان خطاناپذیری اش از جمله در داوری های فرهنگی واجتماعی اندک است. در این حوزه، متناظر با حوزه هستی شناختی، نگاهی جامع حاکم است که هم به شیوه های مبتنی بر مشهودات بیرونی توجه دارد و هم شهودات درونی را از دایره نظر دور نمی دارد. وحی در این گفتمان به عنوان منبع خطاناپذیر قلمداد می شود و منابع و ابزارهای دیگر شناخت این جهان فرهنگی از جمله ادراک عقلی، حواس، تاریخ و ادراک حضوری در کنار وحی در رتبه بعدی قرار دارند که به این هویت گفتمانی انتظام ویژه ای می دهند.
Thinking the Unthinkable: Hélène Cixous and the feminine marginality(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۲
181 - 195
حوزههای تخصصی:
HélèneCixous, the renowned contemporary philosopher and feminist, provides such a heretic account of femininity which transcends the feminist social or political movements. She believes that “the female” can create a new identity for itself, when keeps its distance from the masculine symbolic order. Of course, this has nothing to do with the absence of women in the cultural realm, rather the problem is that if the female aspects of human being are not to be eliminated, a new ontology is required to sustain it in a pointlessness situation, so that it can always resist the conventional perceptual patterns. In other words, the female can only make its identity and the nature of rationality dynamic, when it injects the strangeness in the masculine order. This means keeping a position on the margins of history, while also infusing the feminine energies into the symbolic body. In this research, we try to show that for Cixous, emergence of the new is dependent both on some kind of feminine otherness and the marginality. This can be realized by various dismantling tools such as women’s writing and polyphonic identities. Finally we make it clear that through the female otherness or being on the margins, the feminine can provide a way of thinking about those realities which have not been thought up so far in the symbolic rationality, or have always been rejected as the unthinkable.
هستی شناسی و معرفت شناسی عقل در نگره تفکیکی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
31 - 50
حوزههای تخصصی:
شناخت عقل و خرد از جمله مباحث بسیار اساسی در فلسفه، معرفت شناسی و روش شناسی است. هستی شناسی عقل که در فلسفه بررسی می شود، منزلت معرفت شناختی عقل را تعیین می کند و معرفت شناسی نیز بنیادهای روش شناختی علوم و معارف را پی می ریزد؛ از این رو هستی شناسی و معرفت شناسی عقل اهمیت درخور توجهی دارد. این مسئله در نگره تفکیکی نیز جایگاه برجسته ای یافته، در صدر مسائل آن قرار دارد. با توجه به نقشی که این رویکرد می تواند در حوزه معارف دینی ایفا و جهت گیری های خاصی را دنبال کند، لازم می نماید عقل شناسی آن در بوته سنجش قرار گیرد. مقاله حاضر در پی آن است این مسئله را رصد و نتایجش را روشن کند. روش تحقیق در این بحث اسنادی و تحلیلی است و ماحصل آن این است که نگره عقل شناختی تفکیکی تهی از هر گونه پشتوانه عقلی و نقلی است و درنهایت به ندانم گویی و بن بست معرفت می انجامد.
آگامبن و فوکو: حاکمیت یا قدرت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
195-215
حوزههای تخصصی:
فلسفه سیاسی آگامبن تاثیر عمیقی از اندیشه های سیاسی میشل فوکو پذیرفته است. آگامبن نیز همچون فوکو سیاست معاصر غربی را نوعی زیست سیاست می داند که زندگی (زیست) را ابژه خود قرار داده است. اما با وجود این نظر مشترک و تأکید آگامبن به اینکه در راستای تصحیح و تکمیل اندیشه های فوکو گام بر می دارد، به نظر می رسد که اختلافات عمیقی نیز میان ایشان وجود دارد. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه دو متفکر درباب قدرت و زیست سیاست چگونه است و چطور می توان پذیرفت که اندیشه سیاسی آگامبن در راستای تفکر سیاسی فوکو قابل تعریف است؟ لذا با بررسی دو مفهوم زیست قدرت و زیست سیاست در آثار این دو متفکر روشن خواهد ساخت که خاستگاه نظریه سیاسی آگامبن دقیقاً در دل تحلیل های فوکو نهفته است هرچند از نظر آگامبن، نمونه های عینی زیست قدرت در قرن بیستم، یعنی دولت های مدرن و مخصوصا نازیسم، نشان می دهند که زیست قدرت و حاکمیت چنانکه فوکو و دیگرانی پنداشته اند از هم جدا نبوده بلکه از ابتدا قرین هم بوده و این ویژگی در قرن بیستم به اوج خود می رسد. بدین روی تصحیح و تکمیل اندیشه های فوکو منطقاً آگامبن را وادار به بازگشت به خوانش حقوقی قدرت می کند اما این بار در بستر زیست سیاست.
How to define ‘Moral Realism’(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Moral realism is the doctrine that some propositions asserting that some action is ‘morally’ good (obligatory, bad, or wrong) are true. This paper examines three different definitions of what it is for an action to be ‘morally’ good (with corresponding definitions for ‘morally’ obligatory, bad, or wrong) which would make moral realism a clear and plausible view. The first defines ‘morally good as ‘overall important to do’; and the second defines it as ‘overall important to do for universalizable reasons’. The paper argues that neither of these definitions is adequate; and it develops the view of Cuneo and Shafer-Landau that we need a definition which is partly in terms of paradigm examples of morally good actions, which they call ‘moral fixed points’. Hence the third and final definition is that an action is morally good if it is ‘overall important to do because this follows from a fundamental universalizable principle, belonging to a system of such principles which includes almost all the moral fixed points; when a suggested fundamental principle is one which would be shown to be very probably true by the exercise of reflective equilibrium over many centuries’.
تصحیح علمی -انتقادی رساله «النیروزیّه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
233 - 253
حوزههای تخصصی:
چکیده مقاله: نیروزیّه نام رساله ای از ابن سینا در تفسیر قرآن است که در آن بر اساس اصول فلسفیِ خویش و نیز بر اساس حساب جمل، تلاش می کند تا حروف مقطّعه قرآنی را تفسیر کند. ابن سینا در ابتدای این رساله مقدمه ای ذکر می کند و در آنجا توضیح می دهد که این رساله را به رسم هدیه نوروزی به شخصی با لقب «الشیخ الأمیر» تألیف کرده است. نام مهدی ألیه نامی مبهم است و در نگاه اوّل با هیچکدام از اطرافیان و معاصران ابن سینا انطباق کامل ندارد. از این رو بررسی و پژوهش در هویّت مهدی إلیه از جمله جنبه های مهم این اثر است. از جمله ابعاد دیگر پژوهش در این اثر، تحقیق در روش ابن سینا در تفسیر حروف مقطّعه و ارتباط آن با سایر آثار ابن سینا است. تصحیح انتقادی این اثر بر مبنای چهار نسخه برگزیده انجام شده که قدیمی ترین آن ها نسخه ای متعلق به سال 702 هجری قمری است. دکتر لیلا کیا خواه
نقش و تأثیر علل و عوامل فرامادی در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۶
35 - 66
حوزههای تخصصی:
علل و عوامل معنوی چه نقشی در دفع و رفع بلایای طبیعی دارند؟ آیا شرطی برای تأثیر این اسباب وجود دارد؟ اساساً چگونه این گونه اسباب در جهان طبیعت نقش آفرینی می کنند؟ پاسخ به پرسش های فوق از آن جهت اهمیت دارد که علاوه بر فواید نظری می تواند به کار برنامه ریزان بهداشتی و فرهنگی آید و از افراط و تفریط در این حوزه جلوگیری کند. در این باره تلاش شده است با مراجعه به متون دینی و بهره مندی از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی- تحلیلی در استنتاج دیدگاه، ضمن طرح سه دیدگاه انکارگرایی، نفی کارکرد حداکثری و نفی کارکرد حداقلی و گزینش دیدگاه اخیر، چهار نقش دوگانه عاملیت و مانعیت و مقدمی- ذی المقدمی ، مانا و جامع و اقتضایی- قطعی، اسباب معنوی مورد واکاوی قرار گیرد. البته این تأثیرگذاری بدون شرط نیست و معیت با اسباب مادی، معنوی و مصلحت را باید از شرایط آن تلقی کرد. نقش این اسباب زمانی مدلل خواهد شد که به ماهیت و چگونگی تأثیر این گونه اسباب اشاره شود. این مطلب در ضمن چهار نکته طول انگاری، حکومت اسباب معنوی و تأثیر از طریق استخدام علل طبیعی و در قالب منظومه سنت های الهی مورد امعان نظر قرار گرفته است.
متکلمان امامی عصر امام صادق(ع) و مسئله استطاعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع استطاعت به معنای توان انسان در ارتکاب فعل، برای بررسی رابطه اراده انسان با اراده مطلق خداوند مطرح شده است. این موضوع از دیرباز در میان مسلمانان مطرح بوده است. امامیه و متکلمانشان نیز از این مسائل دور نبوده اند. دراین باره طیفی از نظریاتِ آزادی اراده، جبر و راه میانه هم در میان کلیت مسلمانان و هم در حلقه های امامیه مطرح شده است، چندان که این موضوع را می توان کلیدی برای شناسایی مرزبندی های درونی متکلمان امامی دانست. در این مقاله با نگاهی به عقاید منسوب به اصحاب امام صادق(ع) در نوشته های متکلمان و فرقه نگاران و سنجیدن آن ها با روایاتی که خود امامیه نقل کرده اند، در پی شناخت صورت بندی هایی برمی آییم که متکلمان امامی دراین باره مطرح کرده اند. از این رهگذر می توان دریافت که آزادی مطلق اراده و نیز راه میانه (امر بین الامرین) و گرایش های اندکی شبیه به جبریه در میان امامیه قائلانی داشته است.
چیستی صراط و چرایی وحدت آن در خوانش فلسفی کلامی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وحدت صراط» خواه با رویکرد درون دینی و خواه با رویکرد برون دینی، از لوازم خالص بودن دین اسلام است. هر گونه تفسیر یا تلقی که به تعدد صراط منجر شود، منطقاً با خلوص دین و امکان تمایز حق و باطل در تعارض بوده و به خلف منتهی می شود. تحقیق حاضر، کاوشی است که با رویکرد اثباتی درباره "وحدت صراط" از منظر علامه طباطبایی انجام شده است. بعد از طرح مسئله، ابتدا تعریف صراط تکوینی، تشریعی و جزاء از دیدگاه علامه ارائه و سپس ادله علامه بر وحدت صراط تشریح می شود. نتیجه اینکه ایشان با دو دلیل فلسفی: 1. بسیط الحقیقه کل الوجود (خداشناسی)؛ 2. وحدت علل فاعلیه و غائیه؛ و سه دلیل کلامی: 1. تطابق تشریع و تکوین (جهان شناسی)؛ 2. وحدت حقیقت نوعی انسان (انسان شناسی)؛ 3. استلزام عقلی وحدت ربّ متعال با وحدت صراط؛ وحدت صراط در هر سه حوزه تکوین، تشریع و جزاء را اثبات نموده و به تبع، تعدد صراط را از منظر عقل و دین مردود شمرده است.
بررسی تطبیقی مفهوم حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
207 - 232
حوزههای تخصصی:
بحث از حقیقتِ مطلق که در واقع بحث از ذاتِ متعال است از مهم ترین مباحث ادیان و مکاتب عرفانی در طول تاریخ بوده است. ذاتِ حق، غیب الغیوب و فاقد هرگونه تجلی و ظهور، حتی تجلی غیبی است و حقیقتی مبرا از نام و نشان است. مبحث حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی ریشه در متون دینی و مقدس دارد. در متون مقدس هر دو اندیشمند، حق در مقامِ ذات، حقیقتی ورای جهان پدیداری و متمایز با خلق است و در تعالی و تقدس خود هیچ گونه ارتباط و نسبتی با هستی ندارد. به همین دلیل معرفت و شناخت و ایجاد هر نوع ارتباطی با او غیر ممکن است. حق در مرتبه ذات، خاصیت بیان ناپذیری دارد و مهم ترین شیوه در توصیف آن سکوت است. از این روی، در این پژوهش کوشیده ایم به بررسی مفهوم حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی بپردازیم.
تبیین علل عدم موفقیت خوانش انتقادی دامت از فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دامت در فلسفه خود متاثر از دو فیلسوف تحلیلی بزرگ است؛ او در روش از فرگه تبعیت می کند و قصد دارد منطق و نظریه معناداری را بنیانی برای متافیزیک قرار دهد، و در نظریه پردازی درباره معنا متاثر از ویتگنشتاین است و معنای واژگان را معادل با کاربرد آنها می داند. بر خلاف همه تاثیری که ویتگنشتاین بر دامت دارد، سایه شکاکیت قوی که در آراء ویتگنشتاین دوم وجود دارد و کریپکی به بهترین شکل به آن پرداخته است برای دامت خوش آیند نیست، زیرا گمان می کند در صورت درست بودن شکاکیت و قراردادگرایی افراطی ویتگنشتاین، محاورات و ارتباطات انسانی همیشه در لبه پرتگاه و در آستانه سقوط قرار دارد. او برای گریز از این امر، ایده دانش ضمنی برای دانش زبانی را به عنوان بنیادی محکم در نظریه خود قرار می دهد. در این مقاله نشان داده ایم که ایده دانش ضمنی سبب فاصله گرفتن نظریه معناداری دامت از آموزه های ویتگنشتاین و شکست پروژه او می شود. اگر نتوان نشان داد که زبان چگونه کار می کند، هرگز نمی-توان نظریه معناداری را بنیانی برای متافیزیک قرار داد.
نوآوری نگرش علامه خفری پیرامون کلام الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
105 - 125
حوزههای تخصصی:
کلام الهی یکی از مسائل مهم و جنجال برانگیز در دانش کلام و آغازگر شکل گیری این دانش بوده است. پیرامون این موضوع در بین مسلمانان دو دیدگاه کلی مطرح شده است: متکلمین امامیه و معتزله غالبا کلام الهی را لفظی، حادث و مخلوق می دانند. اشاعره آن را نفسی، قدیم و عین ذات او می داند.در نوشتار حاضر ضمن مروری مختصر بر دو نگرش فوق، به نگاه علامه خفری پرداخته شده است. وی کلام را مشترک لفظی و برای آن دو معنا را ارائه می کند. کلام الهی طبق یک معنا قدیم و بر اساس معنای دیگر حادث است. کلام به معنای «تکلم» قدیم و به معنای «ما به التکلم» حادث و لفظی است.به سه بیان می توان تکلّم حقیقی الهی را قدیم دانست: با استفاده از رابطه علم و کلام الهی، تکلّم حقیقی بر علم اجمالی ذاتی، منطبق و قدیم خواهد شد. مطابق توجیه دوم، تکلّم نوعی انتقال آگاهی و بالعکس علم هم نوعی تکلّم است، لذا این نظریه از اتّحاد علم و کلام و یکسانی اوصاف آنها دفاع می کند. توجیه سوم تکلم حقیقی را قدرت القای ذات واجب تفسیر میکند و با استفاده از این ارتباط و نظر به قدمت قدرت، تکلم را نیز قدیم می داند.
متافیزیک علّیت و تأملی درباب دوگانه انگاری جوهری تعامل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
65 - 85
حوزههای تخصصی:
علّیت ازجمله مهم ترین و مبنایی ترین مفاهیمی است که در طول تاریخ فلسفه بدان پرداخته شده است. شاید سرشناس ترین فیلسوفی که نام او با مفهوم علّیت گره خورده است، هیوم باشد. تجربه گرایی هیوم او را ملزم می کرد تا به مفاهیم موجهاتی بدگمان باشد و ازاین رو، در پی آن باشد تا این مفاهیم را از هستی شناسی خود حذف کند. تلاش او بی ثمر نماند. با چالشی که او پیش روی تصور کلاسیک از علّیت گذاشت، تصور رابطه علّی به مثابه رابطه ای ضروری به حاشیه رفت و اکنون عموم فیلسوفان تحلیلی معاصر این طرز تلقی هیومی از جهان را پذیرفتند؛ طرز تلقی ای که به موزاییک هیومی شهرت دارد. باوجوداین، اقلیتی از فیلسوفان هستند که همچنان از تصور کلاسیک یا ارسطویی از علّیت دفاع می کنند. در این پژوهش سعی شده است در ابتدا به کمک آرای جان هیل و چارلز مارتین، مبانی دیدگاه هیومی معرفی شوند و سپس، با توسل به آرای ایشان، دیدگاه ارسطویی بدیل توضیح داده شود. در قدم بعد، علاوه بر نشان دادن مبنای دیدگاه هیل و مارتین در نگاه ارسطویی آنها به علّیت، دلیلی را برای رجحان دیدگاه ارسطویی نسبت به دیدگاه هیومی ارائه می دهد. در پایان نیز نشان خواهد داد که اگر نگاه ارسطویی به علّیت را بپذیریم و در فلسفه ذهن، دیدگاه دوگانه انگاری جوهری تعامل گرا را برگزینیم، بهترین گزینه پیش روی ما دیدگاه دوگانه انگاری جوهری غیردکارتی جاناتان لو است.
رهیافت شرطی در منطق سینوی با رویکرد کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
459-477
حوزههای تخصصی:
تأمّل در منطق ارسطو و تحلیل مبانی متافیزیکی آن، ارتباط تنگاتنگ میان منطق و متافیزیک در اندیشه او را نشان می دهد. امّا با دقّت در تمایزات این منطق با منطق ابن سینا، شاهد کم رنگ شدن ارتباط متافیزیک و منطق نزد ابن سینا و به تبع آن پر رنگ تر شدن گرایش صوری در این منطق می شویم. پرداختن به تمایزاتی که نشان دهنده گرایش صوریِ منطق ابن سینا نسبت به منطق ارسطو است، نیازمند نوشتار دیگری است و ما در این مقاله تنها به بیان علل کلامی و معرفت شناختی این گرایش نزد ابن سینا می پردازیم. او در کتاب اشارات و تنبیهات، منطق را علم بررسی اشکال تفکّر معرفی می کند و تفکّر شرطی را نیز قسمی از تفکّر دانسته و در مورد آن به تفصیل بحث می کند. این توجه به تفکّر شرطی، ناشی از دغدغه ها و مسائلی است که ابن سینا با آن ها درگیر بوده و برای تبیین آن ها از منطق بهره جسته است. ابن سینا در شرایطی از مکان و زمان زندگی می کرد که اندیشه کلامی، تفکّر غالب زمانه وی بود و ازآنجاکه در مباحث کلامی از واقعیت های جهان و مصادیق باورهای دینی و روابط آن ها بحث می شود نه از مفاهیم و امور ذاتی و اندراج آن ها، لذا ابن سینا به منطق شرطی که روابط میان امور واقع را تبیین می کند التفات بیشتری داشت و چون منطق ارسطو را با توجه به مبانی خاص فلسفی آن در تبیین این قسم از تفکّر ناتوان می یافت، سعی درکمرنگ کردن رابطه منطق و متافیزیک و درنتیجه صوری تر کردن منطق ارسطویی نمود.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی گروهی کودک محور و بازی درمانی گروهی والدین بر اصلاح سازش نایافتگی اجتماعی و احساس تنهایی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مقایسه اثربخشی بازی درمانی گروهی کودک محور و بازی درمانی گروهی والدین بر پیشرفت سازش نایافتگی اجتماعی و احساس تنهایی کودکان پیش دبستانی بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. برای نمونه با روش در دسترس 30 نفر والد15نفر در گروه آزمایش 15 نفر در گروه کنترل و 30 کودک پیش دبستانی 15نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش تحت اجرای 8 جلسه بازی درمانی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ها ی احساس تنهایی کودک آشر و ویلر و سازگاری اجتماعی سینها و سینگ بود. نتایج نشان داد تأثیر بازی درمانی بر کودکان و والدین به ترتیب در پیشرفت سازش نایافتگی اجتماعی(05/0p )و احساس تنهایی کودکان (05/0P>)از نظر آماری تفاوت قابل ملاحظه ای نداشتند.بنابراین بازی درمانی گروهی کودک محور و بازی درمانی گروهی والدین بر پیشرفت سازش نایافتگی اجتماعی و احساس تنهایی کودکان پیش دبستانی اثربخش بوده اما بین این دو گروه تفاوت معناداری نیست.
نسبت روشنگری نزد کانت و فوکو و پویایی فقه شیعه در دوران غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۸
29 - 58
حوزههای تخصصی:
کانت به مسئله «روشنگری» توجه و آن را واکاوی می کند و در ضمن آن گونه ای «عقل ورزی» را مجاز می شمارد؛ به عبارتی جنبش روشنگری را ملائم و همنوا با نحوه ای از «عقل ورزی» قلمداد می نماید. سال ها بعد فوکو تفسیر خاصی از «روشنگری» نزد کانت ارائه می دهد و روشنگری را به مثابه استمرار یک «سنت انتقادی» و «هستی شناسی زمانِ حال» فراوری می نماید. از طرفی فقه شیعه به ویژه در دوران غیبت حائز دستگاه عقلانیت مختص به خود است که موجب پویایی این جریان فکری- دینی در مواجهه با «مسائل مستحدثه» و جدید گردیده است. در این مقاله برآنیم در ابتدا ویژگی های «عقل ورزی» در جنبش «روشنگری» نزد کانت و فوکو تبیین شود و پس از آن به مختصات فقه شیعه و نحوه «عقل ورزی» این جریان فکری- دینی در دوران غیبت خواهیم پرداخت و در ادامه «عقلانیت» موجود در سنّت «روشنگری» نزد کانت و فوکو با رویکرد عقل گرایانه ای که در سنّت فقه امامیّه موجود است، مقایسه می شود و نقاط اشتراک و افتراق این دو گونه عقل گرایی تبیین می گردد و در پایان به برخی وجوه برتری عقلانیت در دستگاه فکری- دینی فقه امامیه بر عقلانیتِ جنبش «روشنگری» نزد کانت و فوکو اشاره می شود.
رویکرد مسئله محور در مطالعه تاریخ فلسفه اسلامی با تطبیق بر بحث اصالت وجود(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر علمی را با نگاه درجه یک و درجه دو می توان موردمطالعه قرار داد؛ نگاه درجه دو به یک علم یعنی خود آن علم به عنوان موضوع مطالعه و بررسی قرار بگیرد. فلسفه به عنوان دانشی با سابقه تاریخی دوهزارساله، این ظرفیت را دارد که از جهات مختلف موردبررسی و مطالعه درجه دوم قرار بگیرد. مطالعه تاریخی فلسفه اسلامی، می تواند با رویکرد موضوع محور، فیلسوف محور، مکتب محور، زمان محور و مسئله محور باشد. رویکرد مسئله محور در مطالعه تاریخی فلسفه اسلامی، رویکردی است که هم در مقام فهم عمیق مسائل فلسفی کمک می کند و هم در مقام تعلیم مسائل فلسفی می تواند با ارائه بسترهای منتهی به طرح سؤال و فضاهای علمی فلاسفه پیشین، کارگشا باشد. مسئله اصالت وجود به عنوان مسئله ای فلسفی هرچند در زمان مرحوم ملاصدرا هویت علمی مستقل یافته است ولی براساس رویکرد مسئله محور به این نتیجه می رسیم که این مسئله فلسفی، به یک باره و براساس یک اتفاق، تبدیل به مسئله نشده است بلکه از زمینه های مختلف علمی در طول تاریخ فلسفه برخوردار بوده که توجه به این زمینه ها می تواند تصویر شفافی از نظریه حکمت متعالیه به دست ما بدهد.
برهان کیهان شناختی و چالش های تئوری مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
283 - 300
حوزههای تخصصی:
در اوایل قرن بیستم هم زمان با سیر تحولات جدید علم فیزیک، پارادایمی مطرح شد که از آن به عنوان فیزیک کوانتوم یاد می شود که یکی از اصول حاکم بر آن اصل عدم قطعیت است. اهمیت آن از این جهت است که برخی از تفاسیر آن منجر به انکار اصل فلسفی علیت خواهد شد و متعاقب آن براهین کیهان شناختی اثبات وجود خدا که همگی به نوعی بر اصل علیت استوار است از ناحیه علم تجربی به چالش کشیده می شود. در این نوشتار ضمن بررسی فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتوم، چالش هایی که از سوی تئوری مکانیک کوانتومی متوجه براهین کیهان شناختی می شود واکاوی خواهد شد. ادعای ما این است که می توان تعبیری از مکانیک کوانتومی ارائه کرد که با اصل علیت سازگار باشد. در نتیجه فیزیک کوانتوم و اصل عدم قطعیت چالشی برای براهین کبهان شناختی نخواهد بود. گرچه هنوز نقدهای فلسفی ای که به اصل علیت از دیدگاه های مختلف وارد شده است جای کاوش و تأمل دارد.
تبیین الگوی آموزش سواد رسانه ای برای دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی بر اساس اصول فبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین الگوی آموزش سواد رسانه ای برای دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی بر اساس اصول فبک است. رویکرد پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) و با استفاده از روش های تحلیل مفهومی، استنتاجی پیش رونده و توصیفی-پیمایشی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط قابل ملاحظه ای بین مؤلفه های فبک و شاخص های سطوح سواد رسانه ای (مصرف کارکردی، مصرف انتقادی، تولید-مصرف کارکردی و تولید-مصرف انتقادی) وجود دارد. از سوی دیگر اصول فبک شامل عقلانیت چون عامل سازمان دهنده، تعلیم و تربیت چون فرایند پژوهش، کلاس درس چون اجتماع پژوهشی و تفکر خودآگاهانه است که متناظر با آن ها ارتقای خود رهبری از طریق پرورش تفکر مراقبتی، انتقادی و خلاقانه، محتوای چالش انگیز با قابلیت پژوهشی، روش اجتماع پژوهشی مبتنی بر گفت وگو و شیوه ی خودارزیابی به عنوان عناصر ضروری الگوی سواد رسانه ای بر اساس فبک در دوره ی دوم ابتدایی استنتاج می گردد.
جریان شناسی «شبهه ابن کمّونه» و چگونگی انتساب آن به شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
129-144
حوزههای تخصصی:
در آثار حکما و متکلّمان شبهه ای را به ابن کّمونه نسبت داده اند که وی در آن شبهه «دلیل ردّ دو خدایی را کافی به مقصود ندانسته است»، و در شماری از آثار حکما و متکلّمان این شبهه آمده است. شبهه این کمّونه ناظر به برهان مشهور ترکیب است. او وجود دو واجب الوجود را به گونه ای پنداشته و فرض کرده است که مستلزم ترکیب آنها نباشد، در این صورت برهان ترکیب بی اثر می شود. از این رو، شماری از حکما و متکلّمان با ذکر شبهه درصدد بر آمده اند تا پاسخ این شبهه را بدهند و این معضل را حل کنند. در پاسخ برخی از آنان این مسئله عنوان شده است که ریشه این شبهه در آثار شیخ اشراق است. این مقاله بر آن است با بررسی تاریخی این شبهه چگونگی انتساب آن را به سهروردی پاسخ گوید و به این نکته توجه دهد که عبارتی که در کتاب المشارع و المطارحات سهروردی آمده با عبارت ابن کمّونه تفاوت دارد و نمی توان گفت ریشه این شبهه در آثار سهروردی است.