مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بازخورد
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر انواع سنجش ها بر توسعه مهارت نوشتن در میان فراگیران ایرانی زبان خارجه انگلیسی انجام گردید. تعداد 60 فراگیر همگن سازی شده در سطح فوق متوسطه از دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین در چهار گروه (سه گروه آزمون و یک گروه کنترل) در تحقیق حاضر شرکت نمودند. فراگیران، پیش آزمون، تیمار و پس آزمون را سپری کرده و نتایج حاکی از آن بود که انواع سنجش های موردنظر شناخت فراگیران را نسبت به مدل نوشتاری، درستی، کلمه بندی، املا، دستور و موارد مشابه افزایش دادند و به شکل معنی داری در توسعه مهارت نوشتن آن ها تأثیرگذار بودند. یافته ها همچنین نشان داد که خودسنجشی از انواع دیگر سنجش، تأثیرگذاری بیشتری داشت و هم کلاسی سنجشی نیز همین برتری را نسبت به مدرس سنجشی داشت. نتایج تحقیق حاضر می تواند زمینه را جهت فراگیران در توسعه عملکرد در مهارت نوشتن به زبان انگلیسی در مدارس، دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی زبان ایران با توجه به روشهای سنجش محور فراهم سازد.
روش های تدریس کارآمد در آموزش مجازی
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی زندگی را در بسیاری از ابعاد آن دگرگون ساخته اند. از جمله این دگرگونیها تغییر در شیوه های سنتی آموزش است به گونه ای که نیاز به حضور فیزیکی در کلاس درس کاهش یافته است. اگر چه تا دیروز، آموزش تنها از وجود مربیان و معلمان بهره می گرفت و کتاب به منزله اصلیترین منبع اطلاعاتی در آموزش محسوب میشد در حال حاضر وجود ابزارها، روشها و محیطهای جدید آموزشی، شیوه های جدیدی را به وجود آورده است. از جمله این شیوه ها ((آموزش الکترونیکی)) است که به طور معمول در آن به نقش بنیادی آموزشگر بی توجهی می شود و تصور بر این است که معلم در این نظام به اندازه آموزش سنتی اهمیت ندارد. این در حالی است که کمیت و کیفیت یادگیری فراگیرندگان و استفاده اثربخش و کارآمد از تجهیزات و وسایل گوناگون، وابسته به میزان فعالیت آموزشگر و نگرشها و مهارتهای او است. این مقاله به روش اسنادی و به صورت تحلیلی- مقایسه ای به ارائه مجموعه ای از راهبردها و فنون کاربردی می پردازد که کاربست آنها در افزایش کارآیی و اثربخشی معلم و بهبود کیفیت یادگیری فراگیرندگان در آموزش الکترونیکی نقش مهمی برعهده دارد. مباحث مورد بررسی عبارت از: نظریه آموزش از دور هلمبرگ، راههای افزایش ارتباط دانشجو و اساتید، تشویق دانشجویان به همکاری، ترغیب دانشجویان به یادگیری فعال، ارائه بازخورد سریع، تاکید بر زمان کار، تفهیم انتظارات دوره آموزشی و احترام به استعدادها و سبکهای گوناگون یادگیری می باشد.
انواع بازخورد، انتقال معنا و انتقال ساختار در نگارش مشارکتی زبان انگلیسی در بستر تعاملات رایانه ای چند رسانه ای و متن-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
453 - 471
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی درگیر شدن زبان آموزان در سه فرآیند انتخاب بازخورد، انتقال معنا و انتقال ساختار در نگارش مشارکتی رایانه ای در بستر تعاملات چندرسانه ای و متن-محور پرداخته است. به این منظور در مرحله نخست، نگارش مشارکتی 30 تن از زبان آموزان ایرانی به روش تجزیه و تحلیل محاوره ای در انتخاب انواع بازخورد (شناختی ، فراشناختی ، احساسی ، بازقالب ریزی و استنتاجی) در دو بستر تعاملات رایانه ای بررسی شد. نتایج تحلیل مجذور کای بر فراوانی بازخوردهای رمز گزاری شده در داستان واره های زبانی (LRE) نشان داد که در بستر تعاملات چندرسانه ای و متن-محور، درگیر شدن زبان آموزان با انواع مختلف بازخورد به هنگام نگارش مشارکتی بطور معنا داری متفاوت است. در مرحله بعد، به منظور بررسی داستان واره هایی که در آنها زبان آموزان به میزان بیشتری درگیر انتقال معنا و انتقال ساختار بودند، تجزیه و تحلیل محاوره ای در دو بستر تعاملات رایانه ای انجام شد. سپس زنجیره های نشانگر، محرک، پاسخ و واکنش در داستان واره ها به هنگام انتقال معنا و انتقال ساختار توسط زبان آموزان شمارش شد. نتایج تحلیل مجذور کای بر واحدهای کد گزاری شده انتقال معنا و انتقال ساختار، نشان دهنده تفاوت معنادار در قابلیت دو بستر نگارش مشارکتی برای درگیرکردن زبان آموزان در انتقال معنا و انتقال ساختار بود. نتایج این تحقیق به جنبه های متفاوت دو بستر تعاملات چندرسانه ای و متن-محور در تسهیل روند یادگیری مهارت نگارش تاکید کردند که شامل طیف وسیعی از فرایندهای تولید نوشتار در زبان آموزان می باشد.
مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تبادلی، ارائه بازخورد مؤثر و شیوه رایج در درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
73 - 96
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تبادلی، ارائه بازخورد مؤثر و تأثیر به کارگیری ترکیبی این دو شیوه در بهبود و ارتقای عملکرد درک مطلب دانش آموزان پایه پنجم است که در قالب طرح آمیخته پیچیده با دو عامل بین آزمودنی «نوع آموزش و جنسیت» و یک عامل درون آزمودنی «آزمون» انجام شده است. جامعه پژوهش دربردارنده دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم شهر اراک بوده است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ایْ هشت مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس (درمجموع چهار کلاس دختران و چهار کلاس پسران) برای نمونه انتخاب شدند. عملکرد درک مطلب با استفاده از سؤال های قابل انتشار مطالعه پرلز 2016 اندازه گیری شد. روایی ابزار با نظر متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی، با محاسبه آلفای کرونباخ، 83/0 به دست آمد.پس از اجرای پیش آزمون، در دوازده جلسه، به معلمان کلاس های مشارکت کننده آموزش های لازم داده شد. آن ها به مدت ده هفته، بر اساس دستورالعمل هر شیوه، به آموزش دانش آموزان پرداختند و گروه کنترل به شیوه رایج مدارس آموزش دید. سپس همه دانش آموزان در پس آزمون و شش هفته بعد در آزمون پیگیری شرکت کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر سه شیوه آموزشی به کارگرفته شده تأثیر معناداری در بهبود عملکرد درک مطلب دانش آموزان داشته است (0001/0> P ). با توجه به معناداری اثر متقابل میان شیوه های آموزش و جنسیت (05/0> P )، جنسیت دانش آموزان در عملکرد درک مطلب آن ها تأثیر نداشته (179/0= P )، اما شیوه آموزش ترکیبی تأثیری شگرف در عملکرد دختران داشته است. نتایج آزمون پیگیری نشان داد که تداوم اثربخشی شیوه های به کار گرفته شده پذیرفتنی بوده است و تفاوت معناداری میان نمرات پس آزمون و پیگیری وجود نداشت.
تاثیر آموزش مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی بر یادگیری مشارکتی دانش آموزان در درس علوم و پایداری آن در طول زمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نتایج تحقیقات بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی که روند آموزش علوم تجربی را مطالعه می کند، نشان داده است که کشور ایران نتایجی پایین تر از میانگین داشته است. بنابراین ضرورت توجه ویژه به درس علوم تجربی مشهود است. در این راستا هدف این پژوهش، بررسی اثر آموزش درس علوم تجربی بر اساس رویکرد ساختن گرایی برمیزان یادگیری مشارکتی دانش آموزان و پایداری آن در طول زمان بود. روش ها: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 و حجم نمونه 60 نفر، که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مشارکتی استیفان و همکاران استفاده شد و آموزش مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی طی10 جلسه، هر جلسه60 دقیقه اجراء گردید و جهت تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون اندازه گیری مکرر و مقایسه زوجی) بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش، بیانگر آن است که میزان یادگیری مشارکتی دانش آموزانی که آموزش بر اساس رویکرد ساختن گرایی را دریافت کرده اند بطور معنی داری بالاتر از میزان یادگیری مشارکتی دانش آموزانی است که این آموزش را دریافت نکرده اند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که آموزش علوم تجربی پایه هفتم براساس رویکرد ساختن گرایی بر افزایش میزان یادگیری مشارکتی دانش آموزان موثر بوده است و در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج، می توان از آموزش با رویکرد ساختن گرایی برای افزایش یادگیری مشارکتی دانش آموزان در دوره اول متوسطه استفاده کرد و این روش با فعال ساختن دانش آموزان در فرایند آموزش می تواند به عنوان یکی از روش های اصلی جهت افزایش یادگیری مشارکتی به کار رود.
بررسی رابطه ویژگی های شغلی معلمان دبستانی استان البرز با برونداد های شغلی آنان بر اساس نظریه هاکمن و اولدهام
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۱۷-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که آموزش و پرورش یکی از سازمان های خدماتی پایه در روند توسعه علم و رشد و پیشرفت جامعه محسوب می گردد. بنابراین، پرداختن به مسائل این گونه سازمانها دارای اهمیت ویژه ای بوده و می تواند نتایج مهمی را به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دبستانی استان البرز بود که تعداد نمونه 200 n= نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام که در سال (1979) تهیه و تدوین شده است استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه توسط متخصصین مربوطه مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 73/0 = α و آزمون توصیف 49/0= α نیز تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیلی داده ها از آزمون های همبستگی پیرسان و رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین ویژگی های اصلی شغل با برونداد های شغلی معلمان ابتدایی رابطه معناداری وجود دارد.
اثرتصمیم گیری مشارکتی بر رفتار جستجوی بازخورد با نقش میانجی مالکیت روانشناختی (مطالعه موردی: کارشناسان وزارت ورزش و جوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر تصمیم گیری مشارکتی که از مورد توجه ترین موضوعات معاصر مدیریت بویژه مدیریت رفتار سازمانی است؛ بر رفتار جستجوی بازخورد کارشناسان وزارت ورزش و جوانان با نقش میانجی مالکیت روانشناختی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. 168 نفر از کارشناسان مذکور به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و پرسش نامه 19 سوالی تحقیق، در بین آنها توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها نرم افزار اس.پی.ای.ای نسخه 22 و برای الگوسازی روابط میان متغیرها، معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با کمک نرم افزار اسمارت پی. ال. اس نسخه ی 3 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اثر تصمیم گیری مشارکتی بر رفتار جستجوی بازخورد و مالکیت روانشناختی اثری مثبت و معنادار است. همچنین مالکیت روانشناختی اثری مثبت و معنادار بر رفتار جستجوی بازخورد داشت. با توجه به مقدار آماره بدست آمده از آزمون سوبل نقش میانجی متغیر مالکیت روانشناختی و اثر غیر مستقیم تصمیم گیری مشارکتی بر رفتارجستجوی بازخورد تأیید شد.
استانداردهای آموزشی طراحی بازخورد در محیط های یادگیری الکترونیک، بر اساس طبقه بندی بلوم- اندرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
155 - 174
حوزههای تخصصی:
فهم و کاربرد آموخته ها از عمومی ترین اهداف یادگیری محسوب می شوند که در محیط های یادگیری الکترونیکی، بازخورد مهم ترین شیوه اطمینان از دست یابی یادگیرنده به این اهداف است بااین وجود، هنوز دستورالعمل جامعی بر اساس علم آموزش وجود ندارد تا به چگونگی ایجاد بازخورد بر مبنای اهداف یادگیری الکترونیکی بپردازد. هدف پژوهش حاضر تدوین استانداردهای آموزشی و شاخص های بازخورد در سه لایه اول طبقه بندی بلوم – اندرسون (یادآوری، فهمیدن و کاربرد) برای محیط های یادگیری الکترونیکی است. رویکرد پژوهش کیفی و از استراتژی طرح پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. جامعه پژوهش کلیه متخصصین و مدرسین مراکز یادگیری الکترونیکی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران و سه مرکز یادگیری الکترونیکی ایلینویز، خان و هاروارد در آمریکا هستند که تعداد 12 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده گردید. تحلیل داده ها و تعیین مقوله ها و استانداردها با تکنیک کدگذاری کوربین و اشتراوس و با نرم افزار ماکس کیودا انجام گردید. نتایج حاصل از پژوهش به تدوین 4 استاندارد آموزشی و 21 شاخص ضروری برای طراحی یک بازخورد مؤثر و به موقع در حوزه یادگیری الکترونیکی انجامید. نتایج پژوهش می تواند به عنوان راهنمای عمل در طراحی محیط های یادگیری الکترونیکی مورداستفاده تکنولوژیست-های آموزشی قرار گیرد همچنین ارزیابان محیط های یادگیری الکترونیکی می توانند بر اساس نتایج به دست آمده به ارزیابی دوره های یادگیری الکترونیک در بعد بازخورد بپردازند.
بررسی تأثیر دوگانه تعهد به ارزش های اسلامی و عناصر ارزیابی عملکرد بر اثربخشی فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و مدیریت سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد بخشی مهم از برنامه های مدیریت منابع انسانی است و برای مقاصد متعددی مورد استفاده قرار می گیرد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دوگانه تعهد به ارزش های اسلامی و عناصر فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان بر اثربخشی فرایند آن انجام شده است. ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻟﺤﺎظ روش، از ﻧﻮع ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ (پیمایشی) می باشد. جامعه پژوهش شامل تمامی کارکنان ادارات کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی زنجان و خرم آباد بود که از بین آنها 182 نفر به سؤالات پاسخ دادند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی (با استفاده از روایی محتوا) و پایایی آن (با استفاده از آلفای کرونباخ) مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد همبستگی معنی داری بین تمامی متغیرهای تحقیق وجود دارد. همچنین بیشترین ضریب همبستگی به ترتیب بین اثربخشی ارزیابی عملکرد و ارائه بازخورد مناسب (697/0)، تعهد به ارزش های اسلامی (694/0) و اهداف مشخص (683/0) وجود دارد. علاوه بر این، تعیین اهداف مشخص تأثیر معنی داری بر شاخص های مناسب ارزیابی عملکرد و اثربخشی ارزیابی عملکرد دارد. همچنین تأثیر شاخص های مناسب بر اجرای درست ارزیابی عملکرد و اثربخشی آن معنی دار می باشد. به علاوه، تأثیر ارائه بازخورد مناسب و تعهد به ارزش های اسلامی بر اثربخشی ارزیابی عملکرد معنی دار می باشد ولی تأثیر اجرای درست بر اثربخشی ارزیابی عملکرد مورد تأیید قرار نگرفت. تعهد به ارزش های اسلامی تأثیر معنی داری بر اجرای درست ارزیابی عملکرد دارد در حالیکه این متغیر نقش تعدیل گر را در رابطه بین اجرای درست ارزیابی عملکرد بر اثربخشی آن ایفا نمی کند.
نقش واسطه ای بازخورد خشم در رابطه بین ناگویی هیجان و مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
286-302
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، ارائه مدل مفهومی و آزمون آن برای مهارتهای ارتباطی بر اساس بازخورد خشم و ناگویی هیجانی بود. جامعه آماری در این مطالعه شامل دانش آموزان شهر همدان در سال تحصیلی 1398- 1397 بود. از این دانش آموزان تعداد 270 نفر از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس ناگویی هیجانی، مقیاس مهارتهای ارتباطی و مقیاس بازخورد خشم بود. روابط متغیرها با استفاده از مدل معادلات ساختاری بررسی شد. یافتهها نشان داد متغیر ناگویی هیجانی، با بازخورد خشم و مهارتهای ارتباطی رابطه مستقیم دارد و با مهارتهای ارتباطی از طریق بازخورد خشم ارتباط غیرمستقیم نیز دارد. بازخورد خشم نیز به طور مستقیم با مهارتهای ارتباطی رابطه دارد. به طور کلی میتوان گفت مهارتهای ارتباطی تحت تأثیر هیجانات در روابط قرار دارد بدین ترتیب با بازخورد خشم و ناگویی هیجانی همبستگی منفی دارد و این متغیرها با تأثیر گذاشتن بر تعاملات بین فردی می توانند در کاهش میزان مهارتهای ارتباطی افراد نقش داشته باشند.
بررسی رابطه بین خودآگاهی و سبک های مدیریتی (مطالعه موردی فرماندهان یک سازمان نظامی)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودآگاهی فرماندهان یکی از نیروهای نظامی و سبک های مدیریتی آنان انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، فرماندهان یکی از نیروهای نظامی با جامعه آماری 450 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 252 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای طراحی سوالات مرتبط با خودآگاهی از پرسشنامه استاندارد شامل 11 سوال و برای سوالات سبک های مدیریتی از پرسشنامه محقق ساخته شامل 35 سوال استفاده شد. آلفای کرونباخ به دست آمده برای پرسشنامه های فوق به ترتیب 89/0 و 91/0 بود که پایایی قابل قبولی را نشان می دهد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
نتایج: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که همبستگی معناداری بین خودآگاهی فرماندهان و سبک های مدیریتی (679/0) آنها وجود دارد. همچنین وجود رابطه معنا دار بین خودآگاهی فرماندهان و سبک های مدیریتی نهاد مدار، فردمدار و کارمدار به تائید آماری رسیده است. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندگانه، دو متغیر بازخورد (225/0) و خودگشودگی (588/0) از تغییرات سبک های مدیریتی را تبیین می نماید.
بحث: با توجه به نتایج پ ژوهش حاضر، خودآگاهی فرماندهان می تواند منجر به شناخت بهتر دیگران و در نتیجه ارتباط بهتر و کاهش تنیدگی شغلی و فشار روانی در کارکنان شود و با اعمال سبک های مدیریتی اثربخش عملکرد شغلی افراد و سازمان را ارتقاء بخشد.
روش شناسی ارزیابی و بهینه سازی طراحی محصولات از مسیر تجزیه و تحلیل مولفه های تعاملی (با تاکید بر سه مولفه افردنس، پیش خورد و بازخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
طراحی تعاملی به معنای برنامه ریزی و طراحی فرایند ارتباط دوسویه بین کاربر و محصول است و بر این اساس باید مولفه های تاثیرگذار در این ارتباط شناسایی و کنترل شوند. در چند دهه اخیر پژوهش های متعددی به منظور معرفی و تبیین نقش مولفه های مورد نظر انجام پذیرفته است، اما شیوه بررسی، تحلیل و کاربرد آن ها در فرایند طراحی محصولات، مبحثی ارزشمند در حوزه روش شناسی طراحی است که کم تر مورد توجه قرار گرفته است و در نتیجه، با چالش هایی روبه رو است. لذا، هدف این پژوهش، ارایه شیوه ارزیابی و بهینه سازی طراحی محصولات بر مبنای تجزیه و تحلیل افردنس ها، پیش خوردها و بازخوردهاست. بر این اساس، ابتدا، مفاهیم کاربردی مرتبط با افردنس، پیش خورد و بازخورد و انواع آن ها به اختصار معرفی شده و در ادامه، مدل گِیور در تفکیک اطلاعات معرف افردنس از امکان پذیری های عملکرد، و هم چنین، روش تجزیه و تحلیل کار ارایه شده است؛ تا بتواند به عنوان مبنای نظری و اجزای روش پیشنهادی مورد استفاده قرار گیرد. سپس، شیوه تجزیه و تحلیل مولفه های تعاملی محصولات با عنوان «روش تجزیه و تحلیل افردنس» در سه گام به همراه یک مثال کاربردی و جدول های تحلیلی تشریح شده است. این شیوه که حاصل مطالعات متعدد در حوزه طراحی تعاملی و هم چنین، تدریس و تجربه اجرایی نگارندگان در این حوزه است، می تواند در فرایند طراحی با اهداف ایده پردازی، ارزیابی و اصلاح و بهینه سازی طرح، نقش ارزشمندی ایفا نموده و مورد استفاده دانشجویان و طراحان قرار گیرد.
بررسی تجارب زیسته منتورها از پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
720 - 750
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد دستیابی به مضامین مشترک و درک عمیق از تجارب زیسته منتورها، در جهت تبیین ماهیت پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خوردو دیزل است.
روش: پژوهش حاضر بر رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک ون منن مبتنی است. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشارکت کنندگان پژوهش، ۱۵ نفر منتور که از خبرگان و ارائه دهندگان بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خودرو دیزل بوده اند، انتخاب شد. روش نمونه گیری هدفمند (مبتنی بر هدف) از نوع معیارمحور بود.
یافته ها: پس از انجام مصاحبه های تخصصی با گروه منتورها، به عنوان ارائه دهندگان بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، مفهوم ها و درون مایه های اصلی و فرعی مشخص شدند. مفهوم ها و درون مایه های اصلی و فرعی به دست آمده، با سؤال های اصلی پژوهش، یعنی «چیستی» و «چگونگی» تجارب زیسته منتورها از پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ انطباق داشت که به ۸ خوشه کلی دسته بندی شدند. این خوشه ها عبارت اند از: مقوله محوری، تسهیلگر، الزامات، تعدیلگر، بستر، محدودیت، استراتژی و پیامد. ۱۸ درون مایه اصلی هر یک از خوشه ها عبارت بود از: مقوله محوری: تسهیم دانش؛ تسهیلگر: شایستگی های منتور، شایستگی های منتی و حساسیت های بین فردی؛ الزامات: شایستگی های فردی منتور و شایستگی های فنی منتور؛ تعدیلگر: ویژگی های منتی و محتوای بازخورد؛ بستر: حمایت سازمانی و فرهنگ سازمانی؛ محدودیت: ویژگی های منتی، ویژگی های منتور و شیوه ارائه بازخورد؛ استراتژی: شیوه بازخورد فنی، شیوه بازخورد توسعه ای و شیوه بازخورد اجتماعی؛ پیامد: پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی. همچنین ۸۴ درون مایه فرعی مربوط به فهم تجارب زیسته منتورها از پدیده بازخورد اثربخش شناسایی شد.
نتیجه گیری: با توجه اهمیت برنامه های منتورینگ در توسعه سرمایه انسانی، بایسته است که مؤلفه های شناسایی شده در طی تجارب کسب شده از ارائه بازخورد اثربخش، برای بهبود عملکرد و دستیابی به نتایج مورد انتظار، در کانون توجه مدیران و افراد مسئول در حوزه مربوطه قرار گیرد. نتایج کسب شده، معیارهای مناسبی برای اثربخشی هرچه بیشتر بازخورد است و افراد را قادر می سازد تا وظایفی را که برعهده دارند با موفقیت به انجام برسانند. استفاده از مدل این پژوهش، می تواند فرایند طراحی و بسط بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ را در سطح کلان فرهنگ سازی کند و در سطح سازمان ها نیز با سهولت بیشتری عملیاتی شود. افزون بر این، موجب توسعه حوزه نظری در سطح بین المللی می شود؛ از این رو ارزش افزوده این مطالعه را می توان آگاهی و تسهیل فرایند بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در بستر سازمان ها با آگاهی و الگوبرداری از مفاهیم و درون مایه های مدل ارائه شده برای متخصصان ماهر و شایسته دانست. تشکیل کارگروه تخصصی، برای نظارت بر کارایی و اثربخشی بازخورد در روابط منتورینگ، بسیار اهمیت دارد. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش، برای کاوش عمیق تر و دستاوردهای تجربی غنی تر، لازم است تا به منظور دستیابی به رهنمودهایی برای سیاست گذاران حوزه آموزش، پژوهش هایی نیز در قلمرو جغرافیایی خاص انجام شود.
نقش بازخورد زبانشناختی و غیر مستقیم در جنبه های گفتمانی متون استدلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی بازخورد غیرمستقیم و زبانشناختی بر اشتباهات زبان آموزان در متون استدلالی انجام شده است. جنبه های گفتمان عبارتند از: پیوستگی، سازمان یافتگی، انسجام، اتحاد معنایی و فراگفتمان. شش کلاس آماده انتخاب شدند که دو کلاس بازخورد اصلاحی غیرمستقیم دریافت کردند، دوکلاس دیگر تحت پوشش اصلاح زبانشناختی قرار گرفتند و دو کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ بازخوردی دریافت نکردند. پیش آزمون و پس آزمون نوشتار استدلالی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین بازخورد های غیرمستقیم و زبانشناختی در مورد سازماندهی متنی وجود نداشت اما در تمام مقایسه های دیگر بازخورد غیرمستقیم مؤثرتر از بازخورد زبانشناختی بود و هر دو در مقایسه با گروه کنترل بهتر بودند. همچنین نتایج بیانگر این بود که در کل، معلمان نسبت به بازخورد اصلاحی غیرمستقیم در مقایسه با بازخورد زبانشناختی در پاسخگویی به مشکلات گفتمانی زبان آموزان بیشتر تمایل دارند. معلمان به جای ارائه اصلاحات و پیشنهادات، نظرات بیشتری برای شناسایی مشکلات ارائه کردند.
اثر تمرین تصمیمی بر تصمیم گیری خلاقانه و پیش بینی در تکلیف بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از پیچیده ترین فرایندها در زمینه ورزش حرفه ای، تصمیم گیری است از این حیث هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تصمیمی بر پیش بینی و تصمیم گیری خلاقانه در تکلیف بدمینتون بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش تمام دانشجویان دختر 20 تا 30 سال بود که از این بین به روش نمونه گیری در دسترس 40 دانشجوی دختر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین تصمیمی و کنترل تقسیم شدند. پرسشنامه تصمیم گیری خلاقانه، دوربین فیلم برداری، لپ تاپ و پروژکتور ابزارهای مورد استفاده در پژوهش بود. در پیش آزمون، هنگام مشاهده ضربه تاس بدمینتون از طریق فیلم ویدئویی که در لحظه برخورد توپ با راکت قطع شده بود، تصمیم گیری خلاقانه و پیش بینی با 20 کلیپ ویدئویی سنجیده شد. گروه تمرین 400 کوشش تمرین تصمیمی انجام دادند و گروه کنترل فقط به تشخیص جهت ضربه پرداختند. پس از 48 ساعت پس آزمون گرفته شد.یافته ها: نتایج نشان داد در پس آزمون، گروه تمرین خلاقیت بیشتری در تصمیم گیری نسبت به گروه کنترل داشتند (2/64=F) و مهارت پیش بینی جهت ضربه در گروه تمرین بهتر از گروه کنترل بود (4/17=F).نتیجه گیری: طبق نتایج تمرین تصمیمی سبب شد بازیکنان گروه تمرین با خلاقیت بیشتری جهت و محل فرود ضربه را تشخیص دهند و برای هر ضربه راهکارهای متعددی ارائه دهند. به نظر می رسد تمرین تصمیمی در تسهیل و ارائه راه حل های مختلف تأثیر بسزایی داشته است.
کاربرد و ملاحظات روش شناختی نگرش سنجی نبضی در پیمایش های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
6 - 40
حوزههای تخصصی:
با افزایش پیچیدگی های سازمانی بهترین شیوه های پیمایش و نظرسنجی به چالش کشیده شده و تحقیقات پیمایشی تکامل یافته است. شنیدن پیوسته به یک طرح پیمایش اشاره دارد که برای تهیه داده ها از پیمایش ها و طرح های متعدد با دفعات بیشتر نسبت به یک نقطه منفرد در یک دوره دوسالانه، سالانه یا کوتاه تر استفاده می کند. در پی جریان شنیدن مداوم در سازمان، نگاه متخصصان سنجش و اندازه گیری به سنجش های همیشگی یا سنجش های نبضی معطوف شده است. هدف این مطالعه شناخت وضعیت حال و آینده پیمایش های کارکنان در سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی ایران از دیدگاه متخصصان HR سازمان/شرکت بود. به همین منظور پیمایشی به مدت دو ماه در محدوده زمانی تیرماه تا شهریورماه سال 1401 انجام شد. جامعه آماری این مطالعه کلیه سازمان ها و شرکت های دولتی و خصوصی ایران بوده است که در سال 1401 فعالیت رسمی داشته اند. به منظور دستیابی به نمونه ای معرّف، از روش نمونه گیری طبقه ای هدفمند برای جمع آوری داده های موردنیاز از شرکت ها و سازمان هایی در صنایع با اندازه های مختلف استفاده شد. نتایج نشان می دهد که پیشرفت ها در تمام جنبه های چرخه سنجش های نبضی، از طراحی و استقرار گرفته تا گزارش دهی و تجزیه وتحلیل و ارائه داده های به موقع و مرتبط تر، سبب شده که سازمان ها از رویکرد پیمایش سنتی خود فاصله گرفته و همسو با رشد فناوری های نوین به سمت پیمایش های نبضی متمایل شوند. بااین حال، پیمایش های سازمان ها و شرکت های ایرانیِ موردمطالعه در مقایسه با سایر کشورهای جهان روند بسیار کندتری دارد.
شیوه ها و موانع ارائه بازخورد معلمان به دانش آموزان در برنامه ارزشیابی توصیفی (مطالعه موردی: مدرسه های ابتدایی استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شیوه ها و موانع ارائه بازخورد معلمان به دانش آموزان در برنامه ارزشیابی توصیفی بود. بدین منظور، 351 نفر از معلمان مقطع ابتدایی استان البرز در سال تحصیلی 93-92 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم (نسبتی) انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای بود که روایی محتوایی آن از سوی استادان باتجربه و بر اساس مدل های نظری تأیید شد. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ 80/0 برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان در برنامه ارزشیابی توصیفی از شیوه های ناکارآمدی در ارائه بازخورد به دانش آموزان استفاده می کنند. برخی از مهم ترین شیوه های نادرست شناسایی شده در ارائه بازخورد عبارت اند از: رتبه بندی کردن دانش آموزان و بیان رتبه های آنها در جمع کلاسی، ارائه بازخوردهای نامناسب از لحاظ ساختار و محتوا، ارائه بازخوردهای رتبه گرا به جای بازخوردهای فرایندگرا و ارائه نکردن بازخوردهای انگیزشی و راهبردی مناسب در مقاطع پایین. در ارائه چنین بازخوردهایی عوامل و موانعی تأثیرگذار بوده است که در این بین می توان به ناکارآمد بودن دوره های آموزشی برگزار شده، تراکم بالای دانش آموزان، پایین بودن سطح دانش معلمان در مورد بازخورد و در نهایت نگرش مثبت عمده معلمان نسبت به نظام ارزشیابی سنتی اشاره کرد. با توجه به چالش های موجود راهکارهایی برای بهبود ارائه شده است.
ارائه مدل بازخورد عملکرد سازنده به کارکنان دانشی (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخورد مدتهاست که به عنوان یکی از مؤثرترین راهبردهای آموزشی برای تقویت یادگیری، حمایت شده است. به عبارتی؛ بازخورد زیربنای بسیاری از پیشرفتهای مهم در حوزه آموزش است. در این راستا، ارائه مدل بازخورد عملکرد سازنده به اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی که مصداق بارز کارکنان دانشی اند، هدف اصلی پژوهش در نظر گرفته شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ مبانی فلسفی، در زمره پارادیم تفسیری قرار گرفت و دارای رویکرد استقرایی- قیاسی بود. راهبرد پژوهش، نظریه داده بنیاد چندگانه(نسخه گلدکل و کرونهلم)، و ابزار گردآوری، اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شد. ویژگی های مشارکت کنندگان پژوهش بر اساس روش نمونه گیری نظری، 30 نفر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری استقرایی(خلق مفاهیم مقوله ها)، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی(خلق نظریه) صورت گرفت. در نهایت برای ارزیابی کیفیت پژوهش، از شاخصهای ده گانه مقبولیت استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل بازخورد عملکرد سازنده اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، بازخورد تعاملی است و عواملی همانند شرایط علّی و موانع مرتبط با دانشجو، استاد و سیستم ارزشیابی دانشگاه در آن تأثیرگذارند و با استفاده از تسهیلگرها می تواند به نتایج و پیامدهای فردی و سازمانی منجر شود. نتیجه گیری: بهترین سبک ارائه بازخورد برای اعضای هیئت علمی که بتواند ضمن بهبود و ارتقای عملکردشان، پذیرش آنان را در دریافت بازخورد بالا برده و مقاومت آنها را کاهش دهد، مدل بازخورد تعاملی است. در انتهای مقاله ضمن اشاره به محدودیتهای پژوهش پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
تأثیر چت هوشمند در بهبود فرایند بازخورد و آموزش مهارت نگارش زبان انگلیسی در ایران: یک رویکرد نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از چت جی پی تی در آموزش، به ویژه در یادگیری زبان برای غیرانگلیسی زبانان، نشانه یک تحول بنیادین است. در این مطالعه تأثیر استفاده از چت جی پی تی به عنوان ابزار ارائه بازخورد در آموزش زبان انگلیسی، بررسی و بر کارایی آن در ارائه بازخورد بر روی تکالیف نوشتاری تأکید شده است. برای این منظور به صورت موردی و با مشارکت مدرسان و زبان آموزان، از مصاحبه های نیمه ساختارمند برای جمع آوری دیدگاه ها درباره بهره گیری از چت جی پی تی به عنوان دستیار بازخورد استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که چت جی پی تی بازخوردهایی سریع، دقیق و جامع ارائه می دهد که در بسیاری از موارد، به لحاظ کیفیت و سرعت از روش های سنتی بازخورد پیشی می گیرد. بااین حال، چالش هایی نیز شناسایی شد. ازجمله اتکای بیش از حد به این فناوری و نیاز به دسترسی پایدار به اینترنت، به ویژه در مناطقی با زیرساخت های ضعیف. یافته های مطالعه نشان می دهد که برای ادغام موفقیت آمیز چت جی پی تی در فرایند آموزش، باید چندین شرط اساسی رعایت شود: مدرسان باید بازخوردهای چت جی پی تی را بررسی و تأیید کنند؛ کاربران باید سؤال های خود را به طور واضح بیان کنند. همچنین باید به سمت دیجیتال سازی ارسال تکالیف حرکت کرد. با رعایت این شروط، چت جی پی تی می تواند فرایند بازخورد را به طرز چشمگیری بهبود بخشد و آن را تعاملی تر، جذاب تر و کارآمدتر کند. استفاده صحیح از چت جی پی تی افزون بر بهبود سریع مهارت های زبانی، تجربه آموزشی جذاب تر و پویاتری را برای زبان آموزان فراهم می کند.
بررسی تجارب زیسته منتی ها از پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 28
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی در روابط منتورینگ، انجام موفق فرایند منتورینگ است و بازخورد مؤثر به کارکنان، یکی از ابزارهای دستیابی به این هدف است. و در همین راستا پژوهش حاضر درصدد دستیابی به مضامین مشترک از تجارب زیسته منتی ها در جهت تبیین و درک ماهیت و بستر پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ است.روش: پژوهش حاضر بر رویکرد پدیدارشناسی تفسیری ون منن مبتنی است ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشارکت کنتدگان پژوهش، 16 نفر منتی بود که از بین خبرگان و دریافت کنندگان بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ، در شرکت ایران خودرو دیزل انتخاب شدند و روش نمونه گیری نیز هدفمند(مبتنی بر هدف)از نوع معیارمحور بود.یافته ها: نتایج پژوهش به هفت خوشه بندی کلی منتهی شد: مقوله محوری، استراتژی ، پیامد، تسهیلگر، تعدیلگر، بستر و محدودیت. همچنین 19 درون مایه اصلی به دست آمد که زیرمجموعه هر یک از خوشه های اصلی بود. این درون مایه ها عبارت اند از: مقوله محوری: یادگیری؛ استراتژی: شیوه های بازخورد فنی، توسعه ای و اجتماعی؛ پیامد: پیامدهای فردی، شغلی و سازمانی؛ تسهیلگر: شایستگی های فردی منتور، شایستگی های رفتاری منتور و شایستگی های تخصصی منتور؛ تعدیلگر: ویژگی های منتی، ویژگی های منتور و محتوای بازخورد. بستر: فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی.نتیجه گیری: استفاده از مدل این پژوهش، فرایند طراحی و توسعه بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ را در سطح کلان فرهنگ سازی می کند و در سطح سازمان ها نیز می تواند با سهولت بیشتری عملیاتی و اجرای شود. افزون براین، حوزه نظری موضوع را در سطح بین المللی توسعه می دهد؛ از این رو ارزش افزوده این مطالعه را می توان آگاهی و تسهیل فرایند بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در بستر سازمان ها با آگاهی و الگوبرداری از مفاهیم و درون مایه های مدل ارائه شده دانست.