مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
تصویر
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های زیبایی و گیرایی ادبیات عرفانی، تصویر است. در بلاغت تصویر برای بیان مفاهیم معقول و نامحسوس بیشتر از تصاویری بهره گرفته می شود که در خیال شکل می گیرد و از رهگذر صور بلاغی (تشبیه، استعاره، تمثیل و...) می توان به آن دست یافت. خیال یکی از مهم ترین ابزارها در شکل گیری صور برزخی میان عالم جسمانی و عالم روحانی است که به آن عالم مثال گفته می شود. ذهن خلّاق نجم رازی در زمینه صورتگری توانسته است صور خیال و الهام را با شیوایی کلام به نحوی درهم آمیزد که حالات باطنی و عرفانی را در قالب ترکیبات صور بلاغی نمایان سازد. در این مقاله، کوشش شده است تا به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی صور خیال در رساله عشق و عقل رازی پرداخته شود تا از این طریق جایگاه و اهمیت ابزارهای بلاغی که در تفهیم معانی معقول و نامحسوس در عالم محسوسات کارآمد است، برجسته شود. هدف نجم رازی از به کارگیری صور خیال، القای حقیقتی است که در پسِ این صور قرار گرفته تا مقصود خود را به مخاطب برساند. یافته های این پژوهش نشان می دهد نجم الدین رازی در این اثر، بیشتر از عنصر بلاغی تشبیه و اضافه تشبیهی بهره برده که اغلب از نوع تشبیهات معقول به محسوس است. این نوع تصاویر از تنوع چشمگیری برخوردارند و بیشترین بسامد صور بلاغی را به خود اختصاص داده اند. وی در عناصر سازنده خیال، بیشتر از طبیعت و اشیاء بهره برده تا بتواند تبیین بهتری از حقایق عالم داشته باشد؛ بنابراین هر تصویر بیانگر یک حقیقت در مراتب مختلف است.
تجمیع هرمنوتیک تلفیقی در قاب تصویر با تکیه بر شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
209 - 232
حوزههای تخصصی:
هر شاخه از هرمنوتیک همچون برشی از واقعیت است. هرمنوتیک تلفیقی ما را با بخش بزرگ تری از واقعیت مواجه می کند. ازآنجاکه تصویر نسبت به متن حجم بیشتری از اطلاعات را در خود جای می دهد، در هرمنوتیک تلفیقی با استفاده از ظرفیت های تصویر، می توان عناصر مربوط به تحلیل مؤلف، متن و مخاطب را در فضایی تعاملی با هم ادغام کرد و در قالب یک تصویر به نمایش گذاشت. در مقاله حاضر، براساس رویکرد هرمنوتیک تلفیقی، که ابتدا به بررسی عناصر متن و احوال مؤلف می پردازد و سپس با استفاده از تحلیل های روان شناختی به دنبال مصداق خارجی عناصر متن در زندگی و احوال مؤلف است، شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث بررسی شد. در این بررسی مشخص شد که تصاویر عمق برپایه تصاویر اثباتی از طریق قابلیت تجسم (تجسم آزادی در کبوتر) به کار گرفته شده است. تصویر عمق به معنای استفاده از وجوه ثانویه کلمات و تصویر اثباتی به مفهوم تلاش مؤلف برای بیان نظر خود و همراه کردن مخاطب است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، «کبوتر»، «خون»، «برج»، و «گمشده»، به منزله تصویر مرکزی در کانون قرار دارد که با استفاده از توصیف و نیز با بهره گیری از نمادپردازی، تصاویر شعری با استخدام معنای ثانویه کلمات خلق شده اند. این تصاویر، با توجه به وزن مضارع مسدس اخرب مکفوف، لحنی تغزلی دارد. همچنین، این شعر به لحاظ کارکرد، سیاسی و اجتماعی است و همچون یک بیانیه انتقادی، ناامیدی جامعه واپس زده در اثر کودتا را به تصویر کشیده است. این شعر از تصویر سینمایی بهره می گیرد؛ چراکه دارای روایت داستانی و غنای تصویری به جهت بهره گیری از معنای ثانویه کلمات است. درواقع، شاعر با استفاده از نمادپردازی و معنای ثانویه کلمات، سعی دارد مخاطب را با نیت خود، که موضع گیری درباب یک واقعه تاریخی، سیاسی، و اجتماعی است، همراه کند.
تصویر و تحول: نخستین نوگرایان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار تحلیل برخی از آثار نویسندگان نوگرا – از جمله آخوندزاده – بر اساس یک رویکرد تصویرشناختی است. پرسش اینجاست که چگونه و با چه سبک نوشتاری، نوگرایان ایرانی تمایز فرهنگی، اجتماعی و تاریخی ایران و غرب را به تصویر کشیده اند و موجب سوق دادن خواننده ایرانی به پذیرش غیریت و دگرگشتگی فرهنگی شده اند. به نظر می رسد که آخوندزاده و برخی از پیروان سبک نوشتاری او، شیفتگی خود به فرهنگ غرب را با درهم آمیختن ادبیات و نقد اجتماعی به خواننده منتقل کرده اند و در این راستا گونه های جدید ادبی را بکار گرفته اند که به خوبی با اهداف اجتماعی شان سازگار افتاده، به گونه ای که جامعه نقد بیشتر از آنکه جذب نوآوری ها و جنبه های ادبی آثار آنان شود، به محتوی و گفتمان آنان پرداخته است. در این مقاله، تلاش داریم تا با تکیه بر نظریات صاحب نظران در حوزه ادبیات تطبیقی و با الهام گرفتن از دیدگاههای متخصصین تصویرشناسی، سبک و ساختار موجود در کتاب مکتوبات آخوندزاده، و کتابچه سیاحی گوید، را مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم. بر این باوریم که تبیین کارکرد نقد و تصویر در آثار نخستین روشنفکران ایرانی پایان قرن نوزدهم میلادی و توضیح دلایل موفقیت آنها در انتقال تاثیرگذار پیام خود، علیرغم ضعف آَشکار گفتمان انتقادی و ایدولوژیک شان، می تواند نتیجه مطلوب این پژوهش باشد.
تحلیل تأثیر تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در تصویر سازی شاملوبا رویکرد تحلیلی بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
227 - 269
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو از چهره های نامبردار شعر نو محسوب می شود، قضاوت های متفاوتی درباره ی شعرش صورت گرفته است، برخی وی را بسیار متأثر از شاعران فرنگی دانسته اند. از آنجا که تصویرغالباً از ارکان مهم شعر است و با توجه به نظریه بینامتنیت که هر متنی را متأثر از متون پیشین یا معاصر خود می داند با بررسی تصاویر شعری می توان به میزان ارتباط یا عدم ارتباط شعر شاملو با میراث شعری کهن پی برد.برای این منظور تصویرهایی که در قالب تشبیه ، استعاره ، تشخیص ،کنایه و صفت هنری در شعر وی بیان شده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با نگاهی به نظریه بینامتنیت و رویکرد سنت گرایی ادبی انجام شده است. بررسیوتحلیل داده های تحقیق نشان داده برغم نظر مخالفین شاملو، تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در شعر وی به صورت صریح (عین تصویر در بافت نو) و ضمنی( قسمتی از تصویر ، تصویر با مفهومی تازه در بافت نو) بازتاب یافته است. در این میان بیشترین بازتاب مستقیم یا صریح به ترتیب در تصاویر شعری کنایه و تشبیه و بازتاب غیرمستقیم یا ضمنی در تصاویرشعری تشخیص ، استعاره و صفت هنری صورت گرفته است.
تبیین ارتباط سواد دیداری با گسترش دامنه ی واژگان در دانش آموزان اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
171 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تصویر بر پیشرفت نوآموزان در گسترش واژگان در مدارس غیرانتفاعی شهر کرمان در چارچوب نظریه رمزگذاری دوگانه پاویو (1986) است و با روش های آماری توصیفی تک متغیره، پیشرفت نوآموزان در گسترش واژگان مقایسه می شود. دو مدرسه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس شصت آزمودنی انتخابی پیش آزمون و پس آزمون واژگان می دهند. پس از انتخاب دو کتاب داستان و مطالعه برای سه گروه در شرایط مختلف و انجام آزمون، داده های به دست آمده نشان می دهد گسترش واژگان در گروه اول (دیدن تصویر و تأکید بر آن) نسبت به گروه دوم (دیدن تصویر در زمان روایت) و سوم (گروه کنترل (ندیدن تصویر)) در مدرسه «الف» 03/4 با سطح معناداری 002/0 و در مدرسه «ب» 52/2 با سطح معناداری 02/0 بالاتر بوده و دیدن تصویرو تأکید بر آن اثربخشی قابل توجهی در گسترش واژگان نوآموزان خواهد داشت.
دین و تصویر: تحلیل تصویری سه دهه تصاویر اذان در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
127 - 170
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسشهای حوزه دین و رسانه در عصر حاضر این است که آیا دین اسلام که مبتنی بر «کلام» و «کلمه» شکل گرفته است، می تواند با رسانه ای همچون تلویزیون که ماهیتی تصویری دارد، نسبتی برقرار سازد؟ در این مقاله تلاش شده است ضمن مروری بر ادبیات نظری این حوزه، تجربه تلویزیون ایران مورد ارزیابی قرار دهد. لذا از میان برنامه های دینی، اذان که تکیه آن صرفاً بر «کلام» قرار دارد، انتخاب شده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه تصاویری همراه اذان نمایش داده شده و این تصاویر حاوی چه معانی است؟ همچنین تصاویر همراه اذان در طول سه دهه ، چه تغییر اتی را طی کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، «نشانه شناسی» است که با ۵ آیتم «لباس، سن و جنسیت»، «ترکیبهای تصویری»، «حرکت»، «رنگ و نور» و «روایت» تصاویر اذان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش انتخاب نمونه به صورت تصادفی و انتخاب ۳ اذان از سه دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ بوده است. مجموعه یافته ها نشان می دهد که این تصاویر در طول سه دهه ارتقاء یافته و تلاش شده است از طریق حرکت بیشتر تصویر، استفاده از روایت، تنوع ترکیبهای تصویری، بکارگیری بهتر و متنوع تر رنگ و نور و نشانه های تصویری، بازنمایی بهتری از دین در قالب تصویر ارائه شود. لذا در طی سه دهه، تصاویر همراه اذان دچار تحولات متعددی شده و نشان دهنده این است که اذان با چه مجموعه متنوعی از تصاویر و در نتیجه معانی دینی گوناگونی می تواند همراه شود.
مطالعه تطبیقی متن و تصویر در نسخه چاپ سنگی امیر ارسلان نامدار از منظر هویت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
143 - 181
حوزههای تخصصی:
داستان امیرارسلان نامدار از داستان های عامیانه ادبیات ایران در دوره قاجار است که این مقاله تلاش می کند با تطبیق متن و تصویر، ساختارهای پنهان و آشکار فرهنگی و هویتی آن را واکاوی و ضمن بازیابی ریشه های فرهنگی مستتر در این داستان، نمودهای آن را در تصاویر نسخه چاپ سنگی سال 1317 ه . ق معرفی و مطالعه کند. داستان امیرارسلان از مشهورترین قصه های بلند رمانس وار است که در دوره گذار از قصه به رمان جای می گیرد. امیرارسلان در میانه دوره قاجار نوشته شده و برخی ویژگی-های داستان های سنتی و کهن ایران و برخی ویژگی های رمان و داستان جدید در آن قابل مشاهده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به علت وجود هویت های چندگانه در فرهنگ و جامعه دوره قاجار، لایه های هویتی متعدد در ادبیات و هنر این دوره قابل بازیابی است. از این رو، در داستان امیرارسلان نامدار، سه لایه وجود دارد: لایه هویتی فرنگی مآبی در اولین سطح قرار دارد و پس از آن لایه هویتی ایرانی-اسلامی در دومین سطح و لایه هویتی باستان گرایی در سطح زیرین یا ضعیف تر هویت های ادبی و بصری قرار گرفته است.
بررسی انتقادی برخی گزینش ها و پیشنهادهای فروزانفر در متن مصحح کلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
59 - 84
بی شک غزلیات شمس، اثر گران سنگ مولانا، یکی از بی بدیل ترین آثار عرفانی جهان است که برخلاف مثنوی جایگاه پژوهشی خود را آن گونه که باید، درنیافته است. پس از طبع فروزانفر اصولاً پژوهش ها و آثاری که به لحاظ متنی روی این اثر صورت گرفت، از دل آن برگرفته شد. اگر هم تصحیحی انجام شد، به هیچ وجه هم بالای اثر مصحح فروزانفر نشد. اثری که گویا با بررسی نسخ بیشتر و تبارشناسی آن ها نیاز به پژوهش های گسترده تری دارد تا طبعی شایسته ی آن ارائه شود. تصحیح فروزانفر باوجود اینکه یکی از بی نظیرترین نمونه های تصحیح در ادب فارسی است و محصول کاری تقریباً جمعی است؛ اما خالی از ایراد نیست. ایرادهای این تصحیح جدای از بحث نسخه شناختی و چگونگی بهره وری از نسخ (روش تصحیح) در دو دسته می گنجد: دسته ی اول معطوف به گزینش های فروزانفر است. بی توجهی فروزانفر به برخی از زیرساخت های مضمون ساز مانند زیرساخت های روایی و تصویری باعث گزینش های غلط، در برخی از موارد شده است. ازقضا گزینش غلط معنای بیت را نیز فاسد و مهمل گردانیده است. توجه به نسخه بدل ها وجوهی را پیش رو می گذارد که با توجه به بررسی های جانبی اصالتی بیشتر نسبت به وجه موردگزینش فروزانفر دارد و معنا و فضای بیت را روشن می کند. در برخی موارد نیز فروزانفر مواردی را که مهمل و سقیم هست، با نشانه ی «ظ» که گویا حدس ایشان یا نسخی معرفی نشده است، پانوشت گردانیده که شایسته ی بررسی است. دسته ی دوم ایرادات که در نگاه اول ایرادات تصحیحی می نماید؛ درحالی که بیشتر مطبعی و حتی نگارشی است و چندان محل توجه این پژوهش نیست.
مشروعیت سنجی ادله حاصل از فناوری های نوین از رهگذر فقه امامیه و حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
193 - 206
حوزههای تخصصی:
مطابق متون فقهی و موازین قانونی (ماده 60 ق.م.ا) ادله کیفری شامل پنج قسم اقرار، شهادت، سوگند، قسامه و علم قاضی می گردد. ملاحظه می گردد در ادله کیفری جایگاه مشخصی برای ادله حاصل از فناوری های نوین منظور نشده است. این ادله می تواند انواعی از فناوری های دائماً در حال تکامل الکترونیکی مرتبط با فضای مجازی و سیستم های رایانه ای یا تنوعی از اصوات، تصاویر و فیلم های ضبط شده و در دسترس مقام های قضایی باشد که در قیاس با ادله سنتی مانند شهادت اثرگذاری بیشتری نیز در اقناع وجدانی قاضی داشته باشند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای درصدد پاسخگویی به این پرسش اساسی است که اولاً آیا ظرفیتی در منابع فقهی و متون قانون کیفری فعلی برای بهره گیری از ادله دائماً در حال پیشرفت و گسترش نشأت گرفته از فناوری های نوین وجود دارد یا خیر؟ و درصورت مثبت بودن پاسخ به این سؤال، چه محدودیت ها و چالش هایی تقنینی در مسیر استفاده از این گونه ادله نوین در مسیر کشف حقیقت متصور است؟ متأسفانه قانون گذار اسلامی طی دهه های اخیر علی رغم گسترش روزافزون استفاده از ادله نوین در نظام های حقوقی دیگر کشورها، از همگام سازی خود با پیشرفت های مرتبط با این عرصه مغفول مانده و این امر تشتت و اختلاف در رویه قضایی را در باب امکان یا عدم امکان بهره گیری از ادله نوین به ویژه با توجه به لازم الرعایه بودن اصل مشروعیت تحصیل دلیل در امور کیفری ایجاد نموده است. این در حالی است که علی رغم برخی ابهامات و نیاز برای انجام برخی اصلاحات قانونی، اما در ق.م.ا مصوب 1392 ظرفیت مناسبی برای استفاده از ادله حاصل از فناوری های نوین وجود دارد.
بررسی و تحلیل تصاویر کتاب های «عربی، زبان قرآن» متوسطه دوم بر اساس نظریه دستور خوانش تصاویر کرس و ون لیوون (2006)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
138 - 109
حوزههای تخصصی:
نظریه دستور خوانش تصاویر در حوزه نشانه شناسی اجتماعی قرار می گیرد.Kress & Van Leeuwen (2006)با الهام از فرا نقش های معنایی Holiday (1996) ساختار مشابهی را برای تحلیل تصاویر ابداع نموده و قائل به فرانقش های بازنمودی، تعاملی و ترکیبی در تصاویر شدند. در نوشتار حاضر با استفاده از این نظریه، به بررسی تصاویر اصلی کتاب های عربی متوسطه دوم پرداخته می شود. تصاویر از منظر فرانقش های بازنمودی و تعاملی به صورت مجزا و از منظر فرانقش ترکیبی به صورت پیوسته و رابطه ای مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر این است که در فرانقش بازنمودی، تصاویر مفهومی زیاد است؛ اما تصاویر روایتی بسیار کم است و رخداد و اعمالی به تصویر کشیده نمی شوند. بنابراین توازن بین الگوی روایتی و مفهومی برقرار نشد که از نقاط ضعف تصاویر کتاب های مورد پژوهش در این فرانقش است. بر اساس الگوهای فرانش تعاملی، بیشترتصاویر از لحاظ الگوی تماس، در حالت ارائه دهنده و نمایشی قرار دارند که با توجه به آموزش بودن کتاب ها منطقی به نظر می رسد؛ اما بین الگوهای فاصله و زاویه دید تناقض در معادل معنایی تصاویر ایجاد شده است. از منظر فرانقش ترکیبی، حدود نیمی از تصاویر دارای الگوی رایج ترکیب بندی نیستند که این امر موجب می شود فراگیران نتواند به صورت کامل به موضوع و هدف تصویر پی ببرند. همچنین در اکثر تصاویر تناسب میان متن و تصویر در حد ایده آل برقرار نشد که از نقاط ضعف دیگر تصاویر در این فرانقش می باشد. بنابراین بایسته است تغییراتی در الگوهای بصری و متنی تصاویر این کتاب ها صورت بگیرد تا موجب کارایی بیشتر تصاویر برای فراگیران شود.
استفاده از کاریکاتور در بهسازی فرآیند آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: چنانچه معلمان از روش های جذابی برای تدریس استفاده نمایند، می توان انتظار داشت که دانش آموزان پیشرفت تحصیلی بیشتری داشته باشند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی امکان استفاده از کاریکاتور در بهسازی فرآیند آموزش جغرافیا بوده است. روش ها: برای این منظور، یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگری 1 ماهه اجرا شد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی دهم هنرستان های ناحیه 3 شهر اصفهان در نظر گرفته شده و از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله، 3 هنرستان و از هر کدام، یک کلاس انتخاب گردید. سپس، یک دبیر در مورد مسائل جمعیتی ایران بحثی را طی 4 جلسه یک ساعته برای هر کدام از کلاس ها به یکی از روش های سخنرانی سنتی، سخنرانی با استفاده از تصاویر واقعی و سخنرانی با بهره گیری از تصاویر کاریکاتوری ارائه داد و آزمون های لازم صورت گرفت. نتایج به دست آمده با روش کوواریانس در نرم افزار (SPSS21) بررسی و تحلیل شد. یافته ها: در مرحله پس آزمون، روش تدریس با استفاده از تصاویر کاریکاتوری نسبت به دو روش دیگر کارایی بیشتری داشته؛ اما در مرحله پیگیری، هر دو روش تدریس سخنرانی با استفاده از تصاویر واقعی و تصاویر کاریکاتوری تاثیر مثبت خود را نشان داده و اثرگذارتر از روش تدریس سخنرانی سنتی تشخیص داده شدند.
مقایسه شاخصه های تصویر رمانتیسم در شعر نیما و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
209 - 228
حوزههای تخصصی:
مسأله اساسی این مقاله، مقایسه تصویر در شعر نیما و فروغ فرخزاد از منظر شاخصه های تصویر رمانتیک است. تصویر رمانتیک از نظر ماهیت معرفتی و زیبایی شناختی اساساً با تصویر کلاسیک، نمادگرا و سوررئالیستی متفاوت است. نویسنده در سه بخش کوشیده تا ماهیت تصویر رمانتیک را تبیین نماید: در بخش نخست ویژگی های خاص ایماژ رمانتیک را با بحث از چهار مشخصه: استحاله در طبیعت، سایه واری تصویر، پویایی، و فردیت در تصویر تبیین می کند. در ضمن در این پژوهش دو شاخه ی مجزا از رمانتیسم ایرانی مشاهده می شود: شاخه ی رمانتیسم انقلابی که نیما، طلایه دار آن است و رمانتیسم عاشقانه و ایده آل گرا که مختص فروغ و همفکران او است.
تحلیل نشانه شناختی تصاویر زنان در دیوارنگاره های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
36 - 51
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با توجه به اهمیت جایگاه اجتماعی زنان و نقش آفرین های آنها در عرصه های مختلف جامعه به تحلیل نشانه شناختی بازنمایی تصویر زن در دیوارنگاره های شهر تهران می پردازد. به لحاظ رهیافت روش شناختی، پژوهش حاضر در چارچوب رویکردهای کیفی قرار می گیرد و مشخصاً از روش نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیون برای تحلیل دیورانگاره ها سود جسته است. داده ها شامل 80 دیوار نگاره در سطح شهر تهران است که به شیوه هدفمند از بین دیوارنگاره های اصلی و مهم در میادین اصلی شهر تهران انتخاب شدند. بازه زمانی انتخاب نقاشی های دیواری، خرداد و تیر ماه سال 1402 است. نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA ورژن 2020، تم بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد تمرکز و تأکید دیوارنگاری های بررسی شده در بازنمایی مؤلفه های اجتماعی زنان بر روی هویت دینی (که با حالت های مختلفی مثل نماز خواندن یا دعا کردن نشان داده شده)، ملی و مهین دوستانه (که با تصاویر مختلفی مانند شهیدپروی یا دفاع از ارزش های ملی و مهینی نمود یافته) و هویتی عاطفی و مهر و عاطفه مادرانگی بوده است. جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان در دیوارنگاره ها بازنماگر زنی مستقل، در بسیاری مواقع شاغل، دارای جایگاه اجتماعی ارزشمند در کانون خانواده و واجد پرستیژ شغلی است. این دیوارنگاره ها با تأکید بر جایگاه های اجتماعی والا مانند مادر شهید بودن یا مقام ارزشمند مادری، دانشجویی، پژوهشگری و مشاغل تخصصی مثل پزشکی و مهندسی درصدد ارائه چهره ای موجه و مستقل از زنان است.
روایتگری عناصر فرمی سینمای بلاتار از دیرند برگسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دیرند برگسون بر این باور است که افزودن وجه کیفی به تلقی از زمان و زدودن امر کمی و در حقیقت فضا، از ساحت زمان است. این تلقی برگسون، دلوز را بر آن داشت تا در دو کتاب «سینما 1» و «سینما 2» با نگاهی تاریخی به سینما به عنوان تصویری از انسان عصر کنونی، روایتگری از دیرند برگسون را از سینمای کلاسیک تا سینمای مدرن نشان دهد. او نشان می دهد چگونه سینمای کلاسیک به طور غیرمستقیم و سینمای مدرن به طور مستقیم توانستند از پس این روایتگری برآیند. او در تشریح چگونگی این روایتگری، میان عناصر فرمی و محتوایی تمایزی نمی گذاشت. این پژوهش می کوشد تا این روایتگری را با تفکیک تمامی عناصر فرمی سینمایی از یکدیگر و با تأکید بر عناصر فرمی در سینمای بلاتار ارزیابی کند.هدف پژوهش: این مطالعه درپی رسیدن به امکان و چگونگی روایتگری از زمان به مثابه دیرند به واسطه عناصر فرمی سینمای بلاتار است.روش پژوهش: مطالعه پس از تبیین نظریه برگسون با تقریر دلوزی که با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، با دیدن تمامی آثار سینمایی بلاتار، عناصر فرمی سینمای او را با روشی پدیدارشناسانه و توصیفی- تحلیلی از یکدیگر تفکیک کرده و تأثیر هرکدام از این عناصر را به طور مستقل و فارغ از عناصر محتوایی در روایتگری از دیرند سنجیده است. نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد سینمای بلاتار به واسطه عناصر فرمی، توانایی روایت دیرند برگسون را دارد. این عناصر فرمی دو دسته اند: ساختاری که همان هنرسازه ها است و غیرساختاری. عناصر فرمی غیرساختاری همگی ارجاع به عناصر ساختاری دارند. عناصر فرمی غیرساختاری در سینمای بلاتار هنرسازه هایی را فعال می کنند که در وهله اول برای روایتگری از دیرند برگسون بسترسازی می کنند و در وهله دوم به سبب وجود هنرسازه ملال و عناصر فرمی غیرساختاری که به این هنرسازه ارجاع دارند، درک زمان به مثابه دیرند را برای مخاطب میسر می سازند.
تاثیر سینما بر عکاسی در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
137 - 146
حوزههای تخصصی:
پس از ابداع عکاسی و به دنبال آن تولد سینما، هر دو این هنرها مسیر رشد و تحول را با فاصله ای کمتر از یک قرن، سایه به سایه یکدیگر طی کردند. عکاسی که از۱۸۳۷م تا ۱۸۹۶م یعنی زمان تولد سینما به تجربه های گوناگون دست زده بود هم در تکنیک و هم در مضمون، راهنمای سینمای نوظهور شد. سینمااین هنر جدید، گوی سبقت را در جذب مخاطب از دیگر هنرها ربود و آرام آرام به تاثیرگذارترین هنر زمان تبدیل شد. سینمای نو پا نه تنها وامدار عکاسی که وامدار ادبیات، نقاشی، تئاتر و موسیقی هم بود. اما ارتباط مستقیم عکاسی و سینما با تصویر ثبت شده، تعامل این دو را نسبت به دیگر هنر ها پررنگ تر کرد. از سوی دیگر جریان های فکری هم عصر با تولد سینما نیز مباحث نظری ویژه ای را رقم زد که نظریه های عکاسی و تئوری های فیلم را در پی داشت هدف این مطالعه نشان دادن تأثیر سینما بر عکاسی معاصر و یافتن پاسخ برای چرایی این تأثیرگذاری، با استفاده از مطالعات نظری صورت گرفته در این زمینه، به روش مطالعه توصیفی، تحلیلی منابع مکتوب و منابع تصویری با رویکرد به آراء اندیشمندانی مانند والتر بنیامین [1]خصوصاً در مقاله اثر هنری در عصر بازتولید تکنیکی، و نظریه لحظه قطعی هنری کارتیه برسون[2] و نظریه های جدیدتری مانند تصویر زمان ژیل دلوز[3]است. جریانات فکری که به نظر می رسد تأثیرپذیری سینما از هنرها را معکوس کرده و جهت تأثیر سینما بر دیگر هنرها را تغییر داده است. اکنون در ابتدای قرن بیست و یکم میلادی و به دنبال تحولات فکری انتهای قرن بیستم میلادی، این ردپای سینما است که بر عکاسی دیده می شود. در پی این تحولات، مطالعه عواملی مانند زمان، سکون، قاب، حرکت، تداوم و توالی نشان می دهد که شکلی نو از زبان بصری در سینما و عکاسی رقم خورده است.
ماندگاری نام تجاری محصولات الکترونیک در اذهان (مورد مطالعه: برندینگ تجاری هنرهای دستی لوکس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
922 - 936
حوزههای تخصصی:
ایجاد تصویر ذهنی مناسب از نام تجاری در ذهن مشتری، یکی از راه های تأثیرگذاری بر مشتری است. در این پژوهش به برنامه ریزی و بیان الگوی تصورات فکری و ذهنی از نام تجاری در چرخه عمر محصولات الکترونیکی براساس نظریه داده بنیاد، پرداخته شده است. از لحاظ هدف، این پژوهش کاربردی، از لحاظ داده ها، داده بنیاد و از نظر شیوه اجراء، کیفی می باشد. براساس نتایج به دست آمده برای طراحی و تبیین مدل تصویر ذهنی در منحنی عمر محصول، پنج قضیه براساس مدل پارادایمی، مورد نیاز است. 1-شرایط عللی شامل: رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری. 2-شرایط مرکزی؛ شامل: نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری؛ 3-شرایط زمینه ای؛ شامل: عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ 4- عوامل مداخله گر، شامل: چرخه عمر محصول، مشتری، اعتماد و رضایت؛ 5-شرایط راهبردی شامل: وفاداری، رقبا، تأکید بر تبلیغات، تکنولوژی و بازاریابی بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری، تأثیر دارند. همچنین برندیگ می تواند در ماندگاری و رونق هنرهای دستی لوس نقش مهمی داشته باشد.اهداف پژوهش:بررسی رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری.بررسی شرایط مرکزی شامل: نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری.سؤالات پژوهش:رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری چه نقشی دارند؟نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری چه تأثیری دارند؟
تحلیلی بر تصاویر خشن در مواجهه با لطافت مفاهیم در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۴بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۲۵
111 - 131
حوزههای تخصصی:
در دوران مدرن به هر رفتار و اقدام آگاهانه ای بر ضدّ حقوق، باورها، آزادی، اعتبار و آبروی افراد به هر وسیله ممکن که به اضطراب، رنج و هراس دیگران بینجامد، خشونت اطلاق می شود و همین نگاه، می تواند به ابزاری برای بازخوانی و تفسیر روابط افراد در گذشته بدل شود. از آنجا که تقسیم کلان خشونت به دو ساحت کلامی و غیرکلامی است، این پژوهش بر آن است تا با پیش رو قرار دادن تعاریف جدید، بر خوانش تازه ای از این گونه روابط در شعر حافظ متمرکز شود و با روش توصیفی- تحلیلی، نشانه ها و دلالت های خشونت کلامی و بالتبع آن خشونت تصویر که در ساختار تحلیل های بلاغی جای می گیرد، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. با توجه به این امر، نتایج این پژوهش دلالت می کند که تسلط گفتمان خشونت تصویر در شعر حافظ با فراوانی نشانه های خشونت مستقیم و غیرمستقیم، بر دو ساحت گفتمان عاشقانه و گفتمان دینی-عرفانی متمرکز خواهد بود که در حوزه هایی چون تصویر کنش ها و واکنش ها در مواجهه با معشوق، توصیف معشوق، نقد ایدئولوژی های حاکم بر زمانه، توصیف ضد قهرمان (رقیب) و مخالف و موقعیت طنز و هجو ادبی نسبت دارد. خشونت کلامی در مبحث عشق در قیاس با خشونت در انتقاد اجتماعی از بسامد بالاتری برخوردار است که به شاخص هایی چون سنّت ادبی خراسانی و عناصر سیاسی- تاریخی و غلبه عنصر تقابل و پارادوکس به عنوان وجه ممیزه حافظ نسبت به دیگران در حوزه تصویر آفرینی باز خواهد گشت.
طبقه بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه بر پایه نظریل تصویرشناسی ادبی محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر خوانش و دسته بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه برپایه دو دیدگاه ادبی و سینمایی است: دیدگاه محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز. وجه مشترک در هر دو نظرگاه مسئله وجود حرکت و زمان در تصویر است. جستار پیش رو با بهره گیری از یک نظریه ادبی و یک نظریه سینمایی مدرن به طبقه بندی دیگری از تصویرهای شاهنامه دست یافت. براین اساس انواع تصویر عبارتند از تصویرهای 1- بلاغت مبنا. 2- روایت مبنا. 3- زبان مبنا. 4- کنش مبنا. 5- گفت و گو مبنا. دسته بندی این تصویرها در دو گروه حرکت و زمان نتیجه نهایی جستار پیش روست. روش پژوهش بر بنیان مطالعات بینارشته ای و به شیوه تطبیقی تحلیلی است.
جامعه شناسی تصویر در «هزاره دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر در زبان باز می تابد و زبان پدیده ای اجتماعی است. به این اعتبار، تصویر همواره، ابزار بیان تجربه های اجتماعی گوینده است. اگر چه می توان تجربه ها را از رهگذر زبان ارتباطی انتقال داد، تصویر هم انتقال پیام را آسان و هم تأثیرگذاری آن را دو چندان می کند. شفیعی کدکنی، شاعری را از دهه چهل، یکی از دهه های پرتنش جامعه، آغاز کرد و به سرعت سردرگمی های اندیشه و بیان را پشت سرگذاشت و توانست در قلمرو شعر معاصر فارسی، جایگاهی رفیع بیابد، او نه تنها شاعر؛ بلکه محقق و شعر شناسی کم نظیر است. بنابراین هم در اعتلای فرم شعر، گام های موثری برداشت و هم به دلیل تجربه های زندگی، محتوای شعر را برای رهایی اندیشه مخاطب غنا بخشید. شفیعی در تحقیقات خویش بیش از هر چیز بر ساختار زبان شاعرانه، چه در شعر و چه در نثر، به ویژه نثر صوفیانه، تأمل کرده است. اما در همه حوزه هایی که به مثابه قلمرو تحقیق برگزیده، جانب جامعه شناسی آن را در نظر داشته است. زیرا به درستی بر این باور است که شعر برای خلوت و تنهایی نه؛ بلکه برای ائتلاف مردم و اعتلای فکری آنان سروده می شود. مقاله حاضر با بررسی برخی از تصاویر اجتماعی سروده های او در هزاره دوم آهوی کوهی بر آن است که جامعه گرایی او را در شعر باز نماید و گوشه هایی از عواطف انسانی و اجتماعی او را درباره جامعه دگرگون شده و راه گم کرده، نشان دهد. اطلاعات مربوط به مقاله با روش کتابخانه ای جمع آوری شده و داده های تحقیق با بهره گیری از روش کیفی تحلیل شده است