مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
بافت فرسوده
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
سنجش سرمایه اجتماعی ساکنان در جهت تحقق رویکرد بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر جغتای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ نواحی ﺑﺎزﻣﺎﻧﺪه از ﺗﻮﺳﻌﻪ شهر یکی از ﻣﻬﻢ ﺗﺮیﻦ ﻣﻌﻀﻼت ﭘیﺶ روی کﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺟﻬﺎن و ﺑﺎﻻﺧﺺ در کﺸﻮرﻫﺎی کمتر توسعه یافته و جهان سومی می باشد. سیاست باز آفرینی شهری از جدید ترین روش های مداخله در بافت های قدیمی می باشد و موضوع سرمایه اجتماعی نیز به عنوان یکی از ارکان و لازمه های فرایند باز آفرینی شهری مطرح می شود. هدف اصلی تحقیق سنجش شاخص های سرمایه اجتماعی جهت بررسی تحقق رویکرد باز آفرینی در بافت فرسوده شهر جغتای می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی_تحلیلی است .داده ها به دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده اند. تجزیه و تحلیل ها با آزمون تی تست تک نمونه و رگرسیون چند متغیره در محیط SPSS انجام شده، مقدار آلفای کرونباخ 71/0 به دست آمده که نشان از پایایی ابزار تحقیق است، شاخص های سرمایه اجتماعی، شامل مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، روابط اجتماعی و احساس تعلق مکانی که در مجموع با 26 گویه سنجیده شده و شاخص های بازآفرینی شهری در چهار بعد مؤلفه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و ظرفیت های انسانی با 20 گویه مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میانگین شاخص سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری ساکنان محله مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط می باشد. رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که شاخص تعلق مکانی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی در اولویت اول تا سوم، تأثیرات فزاینده ای را بر شاخص های بازآفرینی شهر جغتای خواهند داشت.
نقش پیشران های کلیدیِ مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده شهر بهبهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری بخشی از شهرهای امروزی هستند که با مشکلات عدیده ای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، محیطی و مدیریتی مواجه اند. افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات این بافت ها کرده است. در این چارچوب، متأخرین و پذیرفته ترین رویکرد مداخله در ساماندهی بافت های فرسوده، بازآفرینی معرفی شده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد، شهر بهبهان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی و داده ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 18 نفر از خبرگان و متخصصان شهری به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس 28 متغییر مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده شهر، شناسایی و با نرم افزار MICMAC مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که از میان 28 نیروی پیشران، توانمندسازی ساکنین، تخصیص اعتبارات مالی در قالب وام مسکن، ترویج و بسط تاب آوری شهری، مشارکت دادن مردم و گروه های ذینفع در تصمیمات، رعایت اصول و ضوابط شهرسازی، ایجاد ظرفیت جهت افزایش درآمد ساکنین بافت، توجه به بناهای باارزش قدیمی، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی جزو پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر آینده بازآفرینی بافت فرسوده شهر بهبهان هستند.
بازآفرینی شهری از محتوا تا اقدام؛ تحلیل تصمیمات مدیریت شهری مشهد در بافت فرسوده در باز زمانی 1378-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
20 - 41
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از تلاشهای مدیریت شهری در شهرهای با صبغه تاریخی، ارتقای وضعیت بافت فرسوده آنها است. باتوجه به اینکه درشهر مشهد 12.4%وسعت و 28% جمعیت درمحدوده بافت فرسوده اند ازاینرو مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تصویری کامل از فعالیت5دوره شورای اسلامی شهرمشهد درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده ارائه کند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روشهای کمی-کیفی است. درگام اول بامطالعه منابع داخلی و لاتین، ابعاد اصلی بازآفرینی بافت فرسوده مشخص شد. در ادامه با مراجعه به آرشیو مصوبات شورا(شامل4530مصوبه وبررسی یکایک آنها)، اقدام به شناسایی مصوبات مرتبط با بافت فرسوده، شامل58مصوبه(1.28%کل مصوبات و میانگین11.6مصوبه برای هردوره) و ذخیره سازی آنها در پایگاه اکسل گردید. بااستفاده از روشهای آمار توصیفی، دسته بندی از داده ها صورت گرفت. در ادامه بابهره گیری از روش «تحلیل محتوا»(درقالب کدگذاری باز،محوری و انتخابی)، رویکردهای حاکم بر برنامه ریزی هر دوره و نهایتاً کل دوره ها درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده شهرمشهد را روشن ساخت. نتایج در کدگذاری باز؛ شناسایی39موضوع کلیدی، درکدگذاری محوری؛9محورمهم و در کدگذاری انتخابی؛4مقوله مرکزی شامل:1)رویه های مرتبط بااجرا، مدیریت و نیروی انسانی2)زمینه های مالی و اقتصادی، 3)محوراصلی ارتقا و توانمندسازی و4)مدیریت زمین و کالبد بود. تفسیر اطلاعات، حاکی از تغییر در رویکردهای هر دوره شورا، در موضوعات گوناگون است. به عبارتی رویکرد منسجم و هماهنگ در تمامی ادوار در مواجهه با بافت فرسوده وجود ندارد. ازدیگرسو بااینکه سرفصلهای اقدامات مدیریت شهری(به استثنای محورمحیط زیست) در تطابق با بازافرینی پایدار است، اما ابعاد موردتاکید در هر بعد، تناسبی را با رویکردبازآفرینی پایدار نشان نمی دهد. در همین راستا پیشنهادهایی در قالب سه دوره کوتاه، میان و بلند مدت ارائه شده است.
بررسی و ارزیابی وضعیت زیست پذیری محلات بافت فرسوده شهر بهبهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
138 - 153
مقدمه: امروزه، با شهری شدن جمعیت جهان و جهانی شدن شهرها، شهرسازی و شهروندی به مهم ترین مسائل مؤثر بر ابعاد کمی و کیفی زندگی انسان تبدیل شده است و شهروندان استانداردهای بالاتری از محیط شهری که در آن زندگی می کنند را انتظار دارند. از این رو، توجه به تئوری های جدید شهرسازی که هر یک با هدف حل مشکلات شهری، بهبود کیفیت زندگی در شهرها، ارتقای کیفیت محیط شهر، مدیریت شهری هستند الزامی است و بیشتر به سوی مطلوب تر شدن توسعه شهری رهنمون می سازند. در بین تئوری های نوین شهرسازی مطرح شده، شهر زیست پذیر ضمن طرح مسئله ای آشکار، به عنوان راهنمایی برای داشتن محیطی مطلوب و پایدار شهری به حساب می آید [2]. یکی از جنبه های حائز اهمیت در شهرها که هم علت و هم معلول بسیاری از معضلات شهری است، بافت های فرسوده شهری است. ماهیت بافت فرسوده، هرگونه بی توجهی به آن را از جهات مختلف بی اعتبار می کند، زیرا از لحاظ فرهنگی، خاستگاه شهر امروزی و یادگاری از فرهنگ و تاریخ پیشین است و از لحاظ اجتماعی در صورت متروک شدن و کاربری های نامتناسب، بخشی از جامعه و ضامن زندگی انسان ها است و از لحاظ کالبدی با وجود همه فرسودگی هنوز ارزش معماری و شهرسازی بی نظیری دارد [4]. شایان توجه اینکه مطالعات آکادمیک طی پنج سال اخیر در زمینه زیست پذیری در کشور ما، بیشتر بر نواحی روستایی و شهرهای بزرگ متمرکز بوده است و نواحی بافت های فرسوده، کمتر مد نظر قرار گرفته اند. این در حالی است که امروزه چنین بافت هایی، ریشه بسیاری از فشارها و تضادها بر سر راه توسعه هستند؛ به طوری که سازگاری چندانی با شرایط اقتصادی اجتماعی عصر حاضر ندارند و نداشتن دسترسی مناسب به معیارهای زندگی امروزی، نبود سرزندگی و نیز زیست ناپذیری، از مشکلات اساسی و عمده آن ها است [11]. شهرستان بهبهان به مرکزیت شهر بهبهان، از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان است که در فاصله 205 کیلومتری شهرستان اهواز قرار گرفته است. این شهر به دلیل مواجه شدن با روند نوگرایی سریع، دچار ناکارآمدی و فرسودگی بافت های خود شده است و از آنجا که بافت های فرسوده شهر بهبهان در مرکز شهر قرار دارند، از مسائلی نظیر مشکلات کالبدی و فضایی، نارسایی های شبکه دسترسی و خدمات رسانی، سرانه کم کاربری ها و نبود خدمات و تأسیسات لازم و مناسب شهروندان رنج می برد. خانه های فرسوده این محلات پارکینگ ندارند و از طرفی هم امکان تردد خودرو در معابر کم عرض و کوچه های پلکانی این محلات وجود ندارد؛ در نتیجه پیدا کردن جای پارک در خیابان های این محلات به کاری دشوار و زمان بر تبدیل شده و معمولاً به دلیل دسترسی نامناسب برای خودروهای امدادی، زمینه ساز اتفاقات ناگوار برای ساکنان شده است. بنابراین زیست پذیر کردن این بافت های فرسوده شهری، ضرورت و اهمیت دوچندانی دارد و با این کار ویژگی های وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک ناحیه آشکار می شود و همچنین می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه شهری و طراحی سیاست های آینده برای این نواحی به کار رود. مواد و روش هاروش پژوهش حاضر با توجه به مسئله پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش به منظور فراهم ساختن مبانی تئوری و به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز در زمینه شناخت شاخص های زیست پذیری در بافت های فرسوده از روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را مدیران شهری و خبرگان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند. معیارهای انتخاب مدیران و خبرگان، تسلط نظری، تجربه عملی، تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش و دسترسی است. در این پژوهش از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و روایی صوری پرسش نامه نیز مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. در این مرحله با نظرخواهی از مدیران شهری و نخبگان دانشگاهی، 35 مورد از شاخص های مؤثر بر زیست پذیری بافت فرسوده شهر بهبهان شناسایی شد. سپس روابط درونی بین آن ها با استفاده از مدل تحلیل ساختاری تفسیری MICMAC بررسی شد و نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شد . در آخر، مشکلات موجود بافت فرسوده شهر بهبهان براساس مدل SAW رتبه بندی شد.یافته هااز میان 35 نیروی پیشران، 8 پیشران تأثیرگذار بر وضعیت آینده زیست پذیری بافت های فرسوده شهر بهبهان اثر کلیدی بیشتری دارند. تمایل ساکنان به سرمایه گذاری در بافت فرسوده، میزان رضایت ساکنان از امکانات و تسهیلات بافت فرسوده، فرصت درآمدزایی در بافت فرسوده، کیفیت مطلوب سیما و منظر شهر در محدوده بافت، میزان تمایل ساکنان به سکونت در بافت فرسوده، میزان دسترسی به خدمات عمومی و زیرساخت های شهری، تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بافت فرسوده و دسترسی عمومی به فضای سبز جزء پیشران های تأثیرگذار و کلیدی برای زیست پذیری این بافت ها دارند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی نقش تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری اندک را در محیط سیستم با هدف ارتقای کیفیت محیط زیست شهری ایفا می کنند و در نتیجه، مؤثرترین و کلیدی ترین پیشران ها محسوب می شوند.بررسی و رتبه بندی دلایل فرسودگی موجود بافت فرسوده شهر بهبهان (از حادترین مشکل به پایین) طبق مدل SAW مطابق جدول 8 به صورت زیر است:1- کمبود و ناکارآمدی خدمات شهری؛ 2- نبود تأسیسات زیربنایی مناسب؛ 3- نبود امکانات گذران اوقات فراغت؛ 4- عدم دسترسی های مناسب (وجود معابر ناکارآمد)؛ 5- مشکلات زیست محیطی؛ 6- کمبود سرانه مورد نیاز کاربری ها؛ 7- معضلات عملکردی؛ 8- ضعف همکاری نهادها و مدیریت نامناسب؛ 9- نبود امنیت اجتماعی.نتیجه گیریتحلیل این پیشران ها نشان می دهد تمایل ساکنان به سرمایه گذاری در بافت فرسوده، رضایت ساکنان از امکانات و تسهیلات بافت، فرصت درآمدزایی در بافت، کیفیت سیما و منظر شهر، تمایل ساکنان به سکونت در بافت فرسوده، دسترسی به خدمات عمومی و زیرساخت های شهری، تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بافت فرسوده، و دسترسی عمومی به فضای سبز، همگی بر آینده زیست پذیری بافت های فرسوده شهر بهبهان تأثیرگذار ند. بنابراین زیرشاخص کالبدی سهم بیشتری در تأثیرگذاری بر میزان زیست پذیری بافت فرسوده شهر بهبهان دارد.
ارائه سناریوهای بازآفرینی شهری در محله خواجه ربیع در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
92 - 107
مقدمه: در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی معضلاتی را به همراه آورده است که از پیامدهای آن، شدت یافتن ضریب آهنگ تغییرات فضایی - کالبدی و ناکارآمدی بافت های شهری می باشد. این روند افزایش جمعیت، افت منزلت های اجتماعی، نابسامانی در سازمان فضایی - کالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محله های شهری که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند؛ به همراه آورده است. در این میان محله خواجه ربیع در مشهد، یکی از محلاتی است که در دهه های اخیر با مسائلی مانند فقر، فرسایش فیزیکی و اجتماعی وکاهش سطح زندگی همراه بوده است دراین محله علاوه بر آنکه قشر کم درآمد وکم برخوردار ساکن بوده که توان مالی مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی خود را نداشته اند، وجود یکی از مهم ترین آرامستان های شهر نیز درآن احتمال متروک شدگی وتنزل کیفیت این بافت را در پی خواهد داشت، به همین دلیل اجرای یک برنامه جامع و پایدار برای بازآفرینی این محله به منظور بهبود کیفیت زندگی ساکنان ضروری می باشد. از این رو این پژوهش، با هدف ارئه سناریو های بازآفرینی شهری در محله خواجه ربیع در شهر مشهد تا افق 1412 وتدوین راهبردهای تحقق بازآفرینی شهری در محله خواجه ربیع انجام شده است. مواد و روش هاروش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر انجام مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است. بدین منظور، در بخش مبانی نظری، متغیرهای پژوهش جمع آوری و با روش تحلیل ساختاری (در این روش تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متغیرهای پژوهش باتوجه به طیف امتیازبندی 0 تا3 که 0 به منزله بدون تاثیر، یک به منزله تاثیر ضعیف، دو به منزله تاثیر متوسط، سه به منزله تاثیر زیاد و p به معنای اثرگذاری مستقیم و غیر مستقیم به صورت بالقوه هستند)رتبه بندی شدند. پس ازآن، جامعه آماری از گروه نخبگان به حجم نمونه 20 نفراز میان کارشناسان شهرسازی، شهرداری منطقه سه، اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا انتخاب گردیدند و با نظر سنجی های صورت گرفته در قالب پرسشنامه ماتریس اثرات متقاطع، متغیرهای تاثیر گذار در میک مک شناسایی و پیشران های کلیدی از بین متغیرهایی با اثرگذاری و عدم قطعیت بالا انتخاب شدند . در گام بعد، با مصاحبه های انجام شده با کارشناسان دفتر تسهیل گری 22 بهمن در مشهد به تعداد 10 نفر، حالت های احتمالی پیشران های کلیدی و وضع موجود شناسایی و با استفاده از روش تحلیل تاثیر متقابل در سناریو ویزارد، سناریوهای سازگار تعیین گشت. در نهایت با شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید که وضعیت موجود را نشان می دهند و سناریوهای حاصل شده، با استفاده از مدل swot به تعیین راهبردهای تحقق سناریو مطلوب و کنترل سناریو فاجعه پرداخته شد.یافته هایافته ها در میک مک نشان می دهد داده ها از 74% روایی مطلوب برخوردار می باشند و پراکنش متغیرها در نقشه اثر وابستگی مستقیم بیانگر وجود یک سیستم ناپایدار در حوزه بازآفرینی در محله خواجه ربیع بوده است. متغیرهایی که به عنوان پیشران های کلیدی در نرم افزار میک مک شناسایی شده و پیش بینی می شود می توانند در هدایت سیستم محله خواجه ربیع به سوی پایداری نقش داشته باشند، شامل: دسترسی به خدمات، امکانات و تسهیلات اجتماعی، تجهیزات و زیرساخت ها، نوع توسعه، شبکه معابر، سرمایه گذاری در فرایند نوسازی و بهسازی محله، نوع مدیریت، نوع برنامه ریزی، نوع مشارکت ساکنین، قوانین و مقررات بازافرینی محله و اجرای پروژه می باشد. یافته ها در سناریو ویزارد در خروجی دیاگرام شبکه سیستم بازافرینی شهری محله خواجه ربیع، بیانگر آن است که پیشران های سرمایه گذاری در فرایند نوسازی و بهسازی، نوع مشارکت ساکنین و قوانین و مقررات بازافرینی محله نسبت به سایر پیشران ها در این محله از اهمیت بیشتری بر خوردار بوده و قادرند به طور موثری سیستم را کنترل کنند. خروجی سناریوهای سازگار، سناریوها را در دو گروه مطلوب با 289 درصد سازگاری شامل: دسترسی تمام ساکنین به خدمات، امکانات و تسهیلات اجتماعی، توسعه کامل تجهیزات و زیرساخت های محله، توسعه میان افزا و رشد هوشمند در محله، ساماندهی شبکه معابر در تمامی ابعاد (ترافیکی، آسفالت و ...)، تخصیص بسته های تشویقی برای سرمایه گذاری در فرایند نوسازی و بهسازی برای همه ساکنین، حکمروایی خوب شهری در طرح بازآفرینی محله، تدوین برنامه جامع بازآفرینی محله، ظرفیت سازی و نهاد سازی در تمامی ابعاد، نظارت بر اجرای کامل قوانین و مقررات بازافرینی محله و به کار گیری مشاوران حرفه ای در تدوین و اجرای طرح بازافرینی محله و فاجعه با 356 درصد سازگاری شامل: عدم توجه دسترسی به خدمات، امکانات و تسهیلات اجتماعی، عدم توسعه تجهیزات و زیرساخت های محله، پراکنده رویی و رشد بدون برنامه، عدم وجود بسته های تشویقی، برنامه ریزی از بالا به پایین، عدم تدوین برنامه جامع بازافرینی، عدم ظرفیت سازی و نهادسازی، عدم نظارت بر اجرای قوانین و مقررات بازافرینی محله و عدم اجرای طرح بازافرینی دسته بندی کرده است. نتیجه گیرینتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای فرهنگی، فراغتی و ورزشی مانند احداث کتابخانه و پارک برای دسترسی تمامی ساکنین به خدمات، امکانات و تسهیلات اجتماعی، استفاده از زمین های بایر و سرمایه گذاری جهت ایجاد اماکن گردشگری و ایجاد مراکز تجاری و برندسازی در نزدیکی آرامگاه خواجه ربیع برای توسعه میان افزا و رشد هوشمند در محله، کفسازی باکیفیت پیاده روها با حمایت شهرداری برای ساماندهی شبکه معابر، حمایت بخش خصوصی و دولتی در ساخت وساز مساکن و اعطای وام به مردم و سرمایه گذاری جهت ایجاد مشاغل جدید در محله برای تخصیص بسته های تشویقی و نوسازی و بهسازی محله برای تمامی ساکنین، عدالت فضایی در رسیدگی به محله توسط شهرداری برای حکمروایی خوب شهری، جلب مشارکت سرمایه گذاران از طریق اعطای امتیازات تشویقی برای نوسازی محله جهت ظرفیت سازی و نهادسازی مهم ترین راهبردها جهت بازآفرینی محدوده خواجه ربیع خواهد بود.
تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده با رویکرد برنامه ریزی محله محور مورد کاوی: محله شمس آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد شتابان شهرنشینی، توسعه و گسترش شهرها، مراکز شهری و بافت های کهن دچار تغییرات کالبدی-فضایی و درنتیجه نارسایی های اجتماعی-اقتصادی فراوانی شده اند. رویکردهای زیادی تاکنون به منظور رویارویی با این بافت ها در نظر گرفته شده و در سیر تکاملی خود از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح شده اند. در این راستا، رویکرد بازآفرینی محله محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. . بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری، شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 44 پیشران اولیه در سه حوزه مختلف استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. با توجه به امتیاز بالای اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل، ده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوام ، متغیر های بخش اجتماعی با کسب بالاترین امتیاز، بیشترین تأثیر را در راستای بازآفرینی با رویکرد محله محوری در محدوده موردمطالعه داشته اند.
آسیب شناسی خسارات محیطی و مدیریت بحران پس از زلزله در بافت فرسوده با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی شهر قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود هکتارها بافت فرسود یکی از مشکلات بزرگی است که شهر قشم با آن مواجه است. این بافت های فرسود جزء مناطق بسیار پر خطری هستند که با وقوع زلزله دچار مشکلات زیادی می شوند. عدم استحکام لازم ساختمان ها، عرض کم معابر برای امدادرسانی پس از زلزله، نبود امکانات کافی برای مدیریت بحران، آسیب پذیری این مناطق را افزایش داده است. از کل مساحت شهر قشم حدود 40 درصد را بافت فرسوده شامل می شود که با وقوع زلزله می تواند شهر را با بحران جدی مواجه کند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر قشم در برابر وقوع زلزله یکی از اهداف مهم برای برنامه ریزی شهری و کالبدی می باشد. این پژوهش بافت فرسوده شهر قشم را از لحاظ مدیریت بحران زلزله بر اساس معیارهای نوع کاربری، تراکم جمعیت، تعداد طبقات، تراکم ساختمانی و عرض معابر درون شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان داد که حدود ۷۸ درصد از مساحت شهر قشم در برابر خطر وقوع زلزله آسیب پذیر است. همچنین عواملی چون تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی بیشترین میزان تاثیر در آسیب پذیری شهر قشم را دارند. چرا که بافت های فرسوده شهر بیشترین میزان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی را در نواحی مورد تحقیق دارند. علاوه بر ارزیابی آسیب پذیری شهری، فرایند مکانیابی سکونتگاه های دائمی و مراکز مدیریت بحران نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نواحی ایمن با آسیب پذیری بسیار کم برای سکونتگاه های دائمی، و مراکز مدیریت بحران نزدیک به نواحی پرخطر با آسیب پذیری بسیار زیاد انتخاب شدند. با توجه به حیاتی بودن مدیریت بحران و آسیب پذیری شهری در مقابل زلزله، این پژوهش می تواند برای رشد و توسعه و کاهش آسیب پذیری مناطق فرسوده در برابر وقوع زلزله مورد استفاده مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
ارزیابی طرح راهبردی بافت فرسوده شهر قزوین در چارچوب مدیریت یکپارچه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
92 - 104
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف تهیه می شوند؛ از جمله این طرح ها، طرح جامع (جهت راهبری توسعه شهر) و طرحهای موضوعی (جهت حل مسائل و مشکلات موردی) می باشند. یکپارچگی و هم افزایی طرح های توسعه شهری به عنوان یکی از الزامات تحقق مدیریت یکپارچه شهری قلمداد می شود. یکی از معضلات پیش روی مدیریت شهری عدم وجود یکپارچگی بین سطوح مختلف طرح های توسعه شهری می باشد. شهر قزوین نیز مانند سایر شهرهای کشور با این چالش در زمینه یکپارچگی مدیریت شهری مواجه است. یکی از طرح های موضوعی، که با هدف بازآفرینی بافت فرسوده برای شهر قزوین تهیه شده، طرح راهبردی بافت فرسوده می باشد. سوال اصلی این پژوهش، کشف یکپارچگی یا عدم یکپارچگی، طرح راهبردی بافت های فرسوده شهر قزوین با طرح جامع شهر قزوین است. که با هدف شناخت تفرق یا یکپارچگی بین دو طرح جامع و طرح راهبردی بافت فرسوده شهر قزوین به دنبال کشف و بررسی روابط بین این دو طرح می باشد. به همین منظوراین دو طرح به لحاظ شاخص های مدیریت یکپارچه شهری(مدیریتی، عملکردی، محتوایی) مورد ارزیابی قرار گرفته است. پس از بررسی و تطبیق این دو طرح، به روش تحلیل محتوا مشخص گردید که، 1-تفرق عملکردی ( به دلیل تعدد نهادها و سازمان ها در امر برنامه ریزی) 2-تفرق سیاسی (به دلیل وجود قلمروهای مدیریتی و حکومتی متعدد بدون چارچوب) 3- تفرق قلمرویی (به دلیل عدم انطباق محدوده محلات هدف بازآفرینی شهری) از جمله آسیب های یکپارچگی در آن دو طرح می باشد.
ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در بافت های فرسوده شهری (نمونه: محله صومعه بیجار شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه بی ضابطه شهرها و مشکلات ناشی از آن، سبب شده تا رویکردهای متنوعی برای توسعه درونی شهرها پیشنهاد شود؛ ازجمله این رویکردها می توان به توسعه میان افزای شهری اشاره کرد. بافت های فرسوده شهری بنابر ماهیت خود می توانند بستری مناسب برای این نوع توسعه باشند تا در کنار کاهش فضاهای مسئله دار شهری، از گسترش بی رویه شهری جلوگیری شده و توسعه درونی در شهرها محقق شود؛ اما پیش از هر گونه اقدامی باید ظرفیت این بافت ها برای این نوع توسعه سنجیده شود. براین اساس، هدف این پژوهش بررسی ظرفیت محله صومعه بیجار شهر رشت، که ازجمله محله های واقع در بافت فرسوده شهر رشت به شمار می رود، در راستای توسعه میان افزا است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. داده هاى مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و بازدید میدانى (برداشت کاربری ها) گردآورى شده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 347 خانوار تعیین شد. درنهایت، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ناپارامتریک علامت، مدل AHP و تحلیل خاکستری تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محدوده مورد مطالعه، به جز در بخش اقتصادی، در سایر بخش ها، ازجمله: اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی آمادگی لازم را برای اجرای توسعه درونی شهری با رویکرد توسعه میان افزا دارد؛ البته قابل ذکر است که این میزان در همه بلوک های محله مورد مطالعه یکسان نبوده و تفاوت هایی در بین آنها قابل مشاهده است. همچنین، محله صومعه بیجار برخلاف آنچه تصور می شود، آمادگی نسبتاً خوبی برای توسعه از نوع میان افزا دارد. هر چند که به نظر می رسد یکی از مهم ترین موضوع هایی که در این زمینه نیازمند توجه جدی است، اعتمادسازی مسئولان برای ساکنین محله برای اجرای بهینه طرح هایی مانند طرح های توسعه شهری است.
تحلیل فضایی-کالبدی بافت فرسوده بندر بوشهر، نمونه موردی: محله جفره بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
135 - 150
حوزههای تخصصی:
ممکن است موجب بروز مشکلات در آن و حرکت آن به سوی نقطه پایانی شود و همچنین واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهرهای با سابقه و تاریخی ایران، تحت تأثیر آن قرار گرفت ه ان د. گاه در برخورد با پدیده و گاه در قیاس با آن است که می توان به فرسایش، ضعف و کاهش کارایی آن پی برد. بافت های شهری در انواع گوناگون (تاریخی، فرسوده، حاشیه ای یا اسکان های غیررسمی) نیازمند اقدامات همه جانبه برای احیای توسعه و ساماندهی و به تجدید حیات شهری است که از دلائل آن می توان به فرسودگی و نارسایی کالبدی، کمبود خدمات و زیرساخت های شهری مناسب، شرایط نامطلوب زیست محیطی و انواع مسائل اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی اشاره کرد. نارسایی بافت فرسوده شامل عرض کم گذر، کمبود تأسیسات زیربنایی یا نبود آن ها، تعداد زیاد ساختمان های کم دوام، ارزش پایین ملک، ناامنی و معضلات اجتماعی- فرهنگی هست. نا مقاوم بودن مصالح ساختمانی و فقر ساکنان بخش هایی از بافت فرسوده شهر بوشهر موجب فرسودگی بیشتر کالبد بافت فرسوده این شهر می شود. هدف پژوهش، ارائه تسهیلات برای بهسازی و نوسازی و بازسازی بافت این محله است. برای بررسی مسائل مطرح شده، از روش پیمایشی، توصیفی- تحلیلی استفاده شده و به منظور شناخت ویژگی های این بافت و کاربست روش تحلیل عاملی، 100 پرسشنامه توزیع شده و شاخص ها در قالب پرسشنامه موردسنجش قرارگرفته است و برای تجزیه وتحلیل بهتر از نرم افزارهای ARC GIS، SPSS استفاده شده است. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS وارد می شود و ماتریس اولیه تشکیل می شود که از 40 شاخص مطرح شده در پرسشنامه تنها 11 عامل آن به عنوان عامل اصلی مطرح شده است که از میان 11 عامل، عامل اول با واریانس 26.970 از واریانس 68.932 مؤثرترین عامل محسوب می شود و عامل 11 به عنوان عامل کم اهمیت تر با 2.852 از واریانس کل محسوب می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تاکنون طرح نوسازی و بهسازی در بافت فرسوده شهر در برخی مناطق اجرایی شده است و در سایر مناطق به علت شرایط اقتصادی ساکنین و عدم بهره برداری صحیح از زمین های بایر طرح تاکنون اجرانشده است. تحلیل های نهایی در این پژوهش، ب ه راهکارها و پیشنهاد های رهگش ا برای اصلاح و بهبود بافت فرسوده ی شهری در محله جفره شهر بوشهر منجر شده که در متن مقاله به تفصیل آمده است.
تحلیل تاب آوری کالبدی- فضایی شهرهای ساحلی در برابر سیلاب (مطالعه ی موردی: بافت فرسوده شهر ساحلی دیّر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای تغییرات اقلیم به طور روزافزون و به شیوه های متعدد شهرها و روستاها را تهدید می کند. دراین بین شهرهای ساحلی با توجه به موقعیت خود در محل تلاقی خشکی و دریا و باوجود انواع سرمایه های عظیم انسانی و اقتصادی در آن ها، در برابر این نوع مخاطرات به ویژه سیلاب با تهدید بیشتری مواجه اند و وجود بافت های فرسوده نیز این آسیب پذیری را افزایش می دهد. هدف این پژوهش ارزیابی و تحلیل تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده ی شهر ساحلی (مطالعه موردی: شهر ساحلی دیّر)، در برابر سیلاب شهری با رویکردی تحلیلی – توصیفی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل تحلیلی AHP برای وزن دهی به معیارها و سنجش اهمیت آن ها، از SAW FUZZY جهت ارزیابی تاب آوری کالبدی نهایی و از نرم افزار GIS جهت ترسیم نقشه ها استفاده شده است. با توجه به نتایج و از بین معیارهای موردبررسی، معیارهای "ارتفاع از سطح دریا" و "فاصله از خط ساحلی و آبراه" به ترتیب با وزن های 0/271 و 0/227 بیشترین اهمیت دارند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، محدوده بافت فرسوده ی شهر ساحلی دیر از تاب آوری کالبدی متفاوتی برخوردار است. محدوده های موجود در محله های "بازار"، "خنیا" و "عرب ها" کمترین تاب آوری و محله باغ به دلیل فاصله از دریا، ارتفاع بیشتر از سطح دریا و نوساز بودن ساختمان ها تاب آوری کالبدی بیشتری دارد. درنهایت و بر اساس نتایج، به منظور بهبود تاب آوری کالبدی در محدوده بافت فرسوده شهر ساحلی دیر پیشنهاد های لازم نظیر جلوگیری از گسترش کالبدی شهر در مناطق کم ارتفاع و مجاور ساحل و نیز تسریع در نوسازی و بازسازی محدوده، ارائه شده است.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی بافت فرسوده شهر زنجان از منظر پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
159 - 188
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقوله دفاع در برابر بحران حمله نظامی، یکی از مهم ترین مسائل در شکل گیری شهرهای نخستین بود که به عنوان یکی از اصلی ترین دغدغه های نهادهای اداره جوامع در نظر گرفته می شده است با توجه به قرارگیری بسیاری از مراکز حیاتی، حساس در شهرها، تخریب آن ها اثرات بسیار سنگینی را بر سازمان فضایی شهر وارد آورده و منجر به برهم خوردن تعادل سیستم ها شهری می شود. از این رو ضرورت برنامه ریزی و اقدامات پیش گیرانه در شهرها در زمان صلح از جنبه های مختلف برنامه ریزی فضایی احساس می شود که این اقدامات با عنوان پدافند غیرعامل در کشور مطرح می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی اصول پدافند غیرعامل در برنامه ریزی فضایی بافت فرسوده شهر زنجان در مواجه با حمله نظامی است.روش: برای گردآوری از روش های مرور منابع و اسناد (مطالعات اسنادی) و پیمایش میدانی (مشاوره و مصاحبه) استفاده شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهش های کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، نیز در گروه پژوهش های توصیفی قرار دارد. با استفاده از روش «مطالعات اسنادی» و مراجعه به منابع و پایگاه های اینترنتی اجزای ساختار نهادی شناسایی شده است. در ادامه با استفاده از روش های «فن دلفی» و «تحلیل محتوا» مورد تحلیل قرارگرفته است. و سپس با استفاده از روش های«تحلیل عوامل راهبردی درونی و بیرونی» و «فن تحلیل میدان نیرو»، جنبه های مثبت و منفی عملکرد آن شناسایی و معرفی شده شده اند.یافته ها: یافته ها حاکی از عرصه های تصمیم گیری، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شناسایی شده در قالب سه عرصه فضاهای درونی، مجراهای ارتباطی و ساختار نهادی است که در قالب جدول ارائه شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که وجود ضعف، قوت، تهدید و فرصت در عوامل درونی، مجراهای ارتباطی و زیرساختی و ساختار نهادی بافت فرسوده، مانند تراکم جمعیت، دسترسی، فرسودگی بافت، عملکرد سازمان ها می تواند در برنامه ریزی راهبردی پدافند و در مدیریت بحران به عنوان فاکتورهای اساسی نقش ایفاء کند.
پایش آسیب پذیری بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان از منظر پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
123 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بافت های فرسوده شهری به دلیل قدمت، ریزدانگی، نوع دسترسی، جنس مصالح و موارد این چنینی بیش تر مستعد آسیب پذیری هستند خصوصاً زمانی که با بحران و تهدید روبه رو می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر پایش آسیب پذیری بافت فرسوده از منظر پدافند غیرعامل بوده در زمان تهدید و بحران است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، کاربردی-توصیفی است. در این پژوهش ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و نظرخواهی از کارشناسان به شناخت متغیرهای مؤثر پرداخته شده و در مرحله بعد با جمع آوری اطلاعات توصیفی و مکانی، متغیرها با اطلاعات ترکیب و سپس فازی سازی شده و با استفاده از روش ترکیب وزنی، لایه های مورداستفاده در سیستم اطلاعات جغرافیایی روی هم گذاری شده و نقشه ها استخراج شده است. مدل به کار رفته در این پژوهش مدل IHWP ترکیبی از روش منطق فازی و فرایند سلسله مراتبی است.یافته ها: عوامل مؤثر بر آسیب پذیری بافت فرسوده شهر زنجان عبارت اند از قدمت تراکم جمعیت، نرخ تکفل و بعد خانوار، وزن ترافیکی، کاربری های پشتیبان و فضای سبز، قدمت، مصالح ابنیه و درنهایت نفوذپذیری و دسترسی به بافت.نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که مهم ترین موارد اثرگذار در درجه اول بافت و مصالح و قدمت ابنیه است که 70 درصد مساحت را ابنیه آسیب پذیر در برمی گیرد. سپس نفوذپذیری با 70 درصد تراکم جمعیت، بعد خانوار و تکفل 65 درصد، وزن ترافیکی 58 درصد بافت را با آسیب پذیری بالا تحت تأثیر قرار داده و درنهایت فضای سبز شهری با 67 درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه در طبقه آسیب پذیری کم قرار داده است.
تحلیل زیست پذیری بافت های فرسوده مسکونی شهری با تأکید بر پیشگیری از جرم و تأمین امنیت (مورد مطالعه: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
85 - 102
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از الزامات اساسی کیفیت زیست شهروندان محسوب می شود. منطقه 12شهر تهران ، به عنوان یکی از مناطق ورودی اصلی شهر در جنوب تهران با پذیرش انواع قومیت ها و مهاجرین، وجود معتادین، متکدیان، کارتن خواب ها،کودکان کار و... ، بستری مناسب برای ایجاد فضاهای ناامن و افزایش میزان جرم در این منطقه گردیده است. هدف این تحقیق تحلیل زیست پذیری بافت های فرسوده مسکونی منطقه 12 شهر تهران با تأکید بر پیشگیری از جرم و تأمین امنیت بوده است. مطالعه حاضر از نوع «کاربردی» و به روش «کمی-پیمایشی» بوده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنان منطقه12شهر تهران بوده که حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه محقق ساخته بوده که به صورت در دسترس غیر تصادفی در بین حجم نمونه توزیع و جمع آوری گردیده، برای تعیین روایی پرسشنامه از سنجه KMO در قالب آزمون تحلیل عاملی استفاده که روایی آن به مقدار 83/0 و در سطح مطلوبی ارزیابی و برای تعیین پایایی پرسشنامه از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته های تحقیق بیانگر آن است که ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﻧﮕﻬﺪاری ﻓﻀﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ تأثیر را ﺑﺮ وﺿﻌﯿﺖ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺑﺎﻓﺖ ﻓﺮﺳﻮده منطقه 12 تهران داشته و ﺳﺎﯾﺮ شاخص ها ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ اﻣﻨﯿﺖ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، ﻗﻠﻤﺮوﮔﺮاﯾﯽ، ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﻀﺎ، ﻧﻈﺎرت ﻃﺒﯿﻌﯽ و ﺧﻂ دﯾﺪ، ﮐﻨﺘﺮل دﺳﺘﺮﺳﯽ وﺿﻌﯿﺖ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﺎﻓﺖ ﻓﺮﺳﻮده منطقه 12 شهر تهران را ﺗﺒﯿﯿﻦ می نمایند.
تحلیلی ساختاری از روندهای تولید و بازتولید بافت های فرسوده شهرستان اسلامشهر به منظور شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طرد شدن برخی از بافت های شهری از توسعه ها، موجب سامان یافتن روندهایی می شود که به مرورزمان این گونه بافت ها را دچار فرسودگی می کند. اسلامشهر به عنوان شهرستانی که در مقیاس شهر تهران قربانی نا عدالتی در توسعه های شهری بوده است، به تدریج میزبان لکه های نوظهور فرسوده شهری گردیده است. ازاین رو در سال های اخیر طرح های بازآفرینی شهری برای مقابله با گسترش این نوع بافت ها، در پیش گرفته شده، اما در طی این دوره بازآفرینی، روند فرسودگی بافت های این شهرستان هنوز متوقف نشده و با سرعت پیشین ادامه دارد؛روش بررسی: در پژوهش حاضر سعی گردید تا با تحلیل تفسیری ساختاریِ روندهای تولید و بازتولید بافت های فرسوده، پیشران های کلیدی تکامل سیستم در جهت بازآفرینی مشخص شود. بر این مبنا، با مطالعات کتابخانه ای و پویش محیطی، 24 متغیر به عنوان بازیگران اصلی این سیستم انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از روش دلفی، ماتریس تأثیرات متقابل توسط 25 نفر از خبرگان این حوزه تشکیل و وارد نرم افزار میک مک گردید.یافته ها و نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری حاصل از پژوهش، می توان بیان نمود که «قوانین و ضوابط» در کنار متغیر تأثیرگذارِ «تأمین مالی» توسط سه رکنِ دولت، مدیریت شهری و ساکنین، نیروی محرکه سیستم را تأمین کرده و متغیرهای «انگیزه بخش خصوصی برای سرمایه گذاری»، «تعلق خاطر اهالی» و نیز «مالکیت»، متغیرهای استراتژیک جهت تکامل سیستم می باشند که می توانند با تکامل سیستم به سمت وضعیت مطلوب و توقف روندهای بازتولید فرسودگی، بازآفرینی پایدار را در کنار امنیت اجتماعی مطلوب و ابقای ساکنین بومی برای این مناطق، ایجاد نمایند.
آسیب شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های فعالیتی که در شهرداری های کشور به خصوص کلانشهرها به آن توجه می شود تملک املاکی هستند که به منظور تحقق طرح تفصیلی، طرح جامع شهری و طرح بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به شهرداری ها واگذار می شود. بنابراین سالانه شهرداری ها در راستای عمران و آبادانی شهر اقدام به احداث یا اصلاح راه ها و ساخت اماکن تفریحی و فرهنگی می نماید. هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری شهر ساری است. مطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای و مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می باشد. شیوه گردآوری داده های مورد نیاز تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسنادی و شیوه پیمایشِ میدانی (با ابزار پرسشنامه) با حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهر ساری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از تحلیل های آماری کای – دو در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داده است مهم ترین آسیب های دورن سازمانی شهرداری در تملک املاک واقع در بافت های فرسوده شهر ساری به ترتیب شامل ضعف اطلاع رسانی قوانین و سازوکارهای قانونی، فقدان رویه اجرایی هماهنگ، عدم به روزرسانی مستمر تعرفه قیمت املاک، عدم اجرای به موقع و برنامه ای طرح ها و عدم انجام مطالعات حقوقی- قانونی در تهیه طرح ها می باشد. از این رو شهرداری ساری باید بیش از برونگرایی بین بخشی (بین سازمانی) و فرابخشی (فراسازمانی)، به ارتقای قوت ها و کاهش ضعف ها و ایجاد انسجام ساختاری و عملکردی و یکپارچگی درون سازمانی خود در تملک املاک واقع در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر ساری بپردازد
بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله نعمت آباد، منطقه 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش فضا و ژئوماتیک (برنامه ریزی و آمایش فضا سابق) دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۴)
68 - 94
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای کشور با معضل بافت فرسوده مواجه هستند. حل این چالش نیازمند الگوی نوینی است که بتواند با همکاری بخش های مختلف از همه ی ظرفیت های جامعه استفاده کند. بنابراین، حکمروایی خوب شهری و بازآفرینی بافت های فرسوده هدف این پژوهش قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تأثیر حکمروایی خوب بر بازآفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد محله نعمت آباد را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی و کیفی (آمیخته) و به لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا، برای استخراج شاخص ها (تجزیه و تحلیل کیفی) از نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شد.13 بُعد و 40 شاخص برای بررسی اثرهای حکمروایی خوب بر بازآفرینی بافت های فرسوده شهری شناسایی شد. سپس، اطلاعات به دست آمده در محیط نرم افزار SPSS از طریق آزمون های T تک نمونه ای و کندال مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی نشان داد میانگین تمام شاخص های حکمروایی خوب شهری به جز شاخص تعلق خاطر به محل با ارزش (0300/3) پایین تر از سطح متوسط است، که نشان دهنده این امر است که محله نعمت آباد به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. همچنین نتایج آزمون کندال نشان داد بین شاخص های حکمروایی خوب شهری و بازآفرینی بافت فرسوده در محله نعمت آباد ارتباط معناداری وجود دارد. بیشترین اثرگذاری مثبت و مستقیم مربوط به شاخص های محیطی-اکولوژیک (270/0)، شاخص های فرهنگی – اجتماعی (227/0)، شاخص های کالبدی – فضایی (186/0) است و شاخص های اقتصادی با آماره کندال (047/0-) بدون اثرگذاری مشاهده گردید. بر این اساس، برنامه های دولتی بهتر است بر این مبنا جهت گیری شوند.
ارزیابی ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی بافت های فرسوده ﻏﯿﺮرﺳﻤﯽ در سکونتگاه های شهری (مورد مطالعه: شهر ﺗﺒﺮﯾﺰ- ﻣﺤﻠﻪ اﯾﭙﮑﭽﯿﻠﺮ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
78 - 102
حوزههای تخصصی:
رﺷﺪ ﺳﺮﯾﻊ ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ناﺗﻮانی در ﭘﺬﯾﺮش ﻣﻌﻘﻮل ﻣﺤﺪوده ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ، ﺟﺮﯾﺎن سکونت را ﺑﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﺮده و ﺑﺎﻋﺚ شکل گیری اسکان ﻏﯿﺮﻗﺎﻧﻮﻧﯽ می گردد. از اﯾﻦ رو اﺳﮑﺎن ﻏﯿﺮرﺳﻤﯽ مسئله ای ﮔﺬرا ﺑﺎ اﺑﻌﺎد ﻣﺤﺪود ﻧﺒﻮده و ﺗﻮاﻓﻘﯽ ﺑﺮ ﺑﻘﺎ، ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺑﺴﻂ آن وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺣﺎﮐﯽ از بی کفایتی سیاست های ﺗﻮﺳﻌﻪی ﺷﻬﺮی ﻣﺘﺪاول اﺳﺖ و رﻫﯿﺎﻓﺖﻫﺎ و اﻗﺪاﻣﺎت ﻧﻮﯾﻨﯽ را ﻣﯽﻃﻠﺒﺪ. بر این مبنا، الگوی توانمندسازی برآن است تا با مشارکت و اعتمادآفرینی و بکارگیری شیوه های ﻧﻮﺳﺎزی و ﺑﻬﺴﺎزی ﺷﻬﺮی، اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺑﻨﺎی ﺳﺎﻟﻢ اﻗﺘﺼﺎدی و ﺑﺮﻃﺮف ﮐﺮدن ﻓﻘﺮ ﻣﺎدی در سایه ﻫﻤﮑﺎری و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ذی نفعان، بهبودی لازم را در این سکونتگاهها حاصل نماید. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کابردی که اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، ساکنان محله ایپکچیلر در شهر تبریز بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران ۲۳۲ نفر برآورد گردید. برای تحلیل متغیرها و شاخص ها از واریانس یک طرفه آنوا، آزمون T تک نمونه ای، ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن و تحلیل رگرسیون استفاده شد. برای سنجش متغیرها در پرسشنامه، از طیف لیکرت پنج سطحی استفاده شده است. یافته ها ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺑﯿﻦ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی، ﻫﯿﭻﮐﺪام ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﺣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ 3 در ﻃﯿﻒ ﻟﯿﮑﺮت نشان نمی دهند. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﻣﺤﻠﻪ اﯾﭙﮑﭽﯿﻠﺮ در ﺷﺎﺧﺺ ﮐﺎﻟﺒﺪی و دﺳﺘﺮﺳﯽ(16/2)، اﻗﺘﺼﺎدی(63/2)، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻣﺸﺎرﮐﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ(95/2)، ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﯽ و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی(96/2) و ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻧﻬﺎدی و ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ(22/2) را ﺑﻪ دﺳﺖ آورد. نتیجه حاکی از آن است که سازوکار فعلی جهت برنامه ریزی این محله فرودست و غیررسمی در ابعاد فوق، برای بهبود فضای شهری جهت زندگی ساکنان ناموفق و ناکام نشان می دهد لذا برای افزایش مشارکت شهروندان و تحقق عملی راهبرد توانمندسازی لازم است که مسئولان شهری زمینه بالای مشارکت شهروندان را فراهم نمایند که در این حالت اجرای راهبرد ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎ و ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز در زﻣﯿﻨﻪ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﮐﺎﻟﺒﺪی در ﻣﺤﻠﻪ اﯾﭙﮑﭽﯿﻠﺮ می انجامد.