مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
بافت فرسوده
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فرصت ها و موانع مکانی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان عوامل تشویق کننده یا بازدارنده در مقابل وقوع جرایم عمل می کنند. براساس آمار رسمی، میزان جرایم ارتکابی منطقه 12، بیش از سایر مناطق شهر تهران است. منطقه 12 دارای 17/3 درصد کل جمعیت و 7/2 درصد کل مساحت شهر تهران است، اما 32/9 درصد جرایم شهر تهران در آن رخ داده است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 کلانشهر تهران بر اساس مؤلفه های نظریه مکان انحرافی (مشتمل بر فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت) است.
داده و روش : پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل محدوده قانونی منطقه 12 در سال 1395 است. حجم نمونه شامل 70 نفر از خبرگان، کارشناسان، مدیران، انجمن های مدیریت و مشارکت شهری شهروندی و منطقه شهرداری ۱۲ است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. همینطور جرایم به وقوع پیوسته در سال 1395، مبنای تحلیل های آماری قرار گرفته اند. از روش های آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و آماره T استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، تمرکز جرم در پهنه های ارگ پامنار، فردوسی-لاله زار، بهارستان سعدی، مختاری تختی، ژاله آبسردار قیام، کوثر، دروازه غار شوش و سیروس است. بیشترین درصد جرایم در بلوک های 60 -40، 80-60، 100-80 درصد بی دوام رخ داده است. به ترتیب بیشترین جرم در کاربری های تجاری (55 درصد کل جرایم)، مسکونی (07/21 درصد)، خدماتی (82/9 درصد)، صنعتی و کارگاهی (96/6 درصد)، حمل و نقل و انبارداری (46/4 درصد) و فضای سبز (78/1 درصد) اتفاق افتاده است. سیال بودن جمیعت شب (240 هزار نفر) و روز(2 میلیون نفر) موجب پدیده شب مردگی و جرایم شهری در این منطقه شده است.
نتیجه گیری : بر اساس آزمون t تک نمونه ای، مقدار معناداری مولفه های نظریه مکان انحرافی کمتر از 05/0 است، بنابراین بین آن ها و شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 رابطه معنادرای وجود دارد. عدم مطلوبیت مؤلفه های فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت (کمتر از 3)، به علت منفی بودن آماره های t، حدهای بالا و پایین و پایین بودن میانگین در منطقه ۱۲ تأیید شده است.
معماری احیاکننده در ارتقای کیفیت مسکن و بافت فرسوده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹
93 - 112
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده یکی از معضلات اصلی کلان شهرهای ایران است که بیشترین نمود آن در شهر تهران است. مطالعات صورت گرفته پیرامون زلزله احتمالی شهر تهران حاکی از آن است که این بلای طبیعی یک فاجعه انسانی بزرگ برای تهران خواهد بود. این موضوع از زمانی به بعد تصمیماتی عاجل را می طلبید که هرچه سریع تر این بافت نوسازی شود اما به نظر می رسد تعجیل در تصمیم سبب شد تا بسیاری از مسائل انسانی و کیفی در نظر گرفته نشود. درواقع به رویکردی کل نگر نیاز بود تا ضمن تسریع و تعجیل موارد و مؤلفه های متعددی را در نظر گیرد. معماری احیایی یا احیاکننده به عنوان یک رویکرد کل نگر که از معماری پایدار مشتق شده است می تواند در ساخت وساز در بافت فرسوده مورداستفاده قرار گیرد. معرفی و تبیین مفهوم معماری احیاکننده به عنوان یک رویکرد کل نگر است که بتوان بر مبنای آن به عنوان یک تئوری و چارچوب مفهومی در ارزیابی میزان مطلوبیت معماری و سازگاری آن با انسان و محیط در بافت فرسوده و بهسازی شده استفاده کرد. استفاده از روش دلفی و از طریق مصاحبه و همچنین بررسی اسناد و ادبیات تحقیق؛ 6 بعد، 34 شاخص مرتبط با پژوهش استخراج و در قالب شاخص اجماع (اهمیت، قطعیت و اولویت) شاخص هایی که می تواند بر روی عدم تحقق معماری احیاکننده در ارتقای کیفیت مسکن و بافت فرسوده تأثیرگذار باشد. شاخص های تدوین شده بر مبنای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (مقایسه زوجی) بر یکدیگر رتبه بندی شدند. در بخش نهایی تحقیق مبتنی بر تحلیل اکتشافی به کمک نرم افزار Micmac، در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش رویکرد معماری احیاکننده به عنوان یکی از بسترهای زمینه ساز پایداری، احیاء و ارتقاء کیفیت مسکن و بافت فرسوده قادر خواهد بود تا از طریق ابعاد اثرگذار خود به این مهم دست یابد و به ترتیب ابعاد اکولوژیک؛ عملکردی؛ طراحی و کالبدی؛ اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی؛ ذهنی و ادراکی، بیشترین اثر و اهمیت را دارا می باشند. مطابق نتایج اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم پیشران های کلیدی، 3 شاخص تغییر روند معماری و بهره گیری از اصول پایداری، ارتقای عملکرد محیط، سازمان دهی مناسب سلسله مراتب دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم و 3 پیشران انعطاف پذیری فعالیت ها و عملکردها، متعادل کردن نیازها و همزیستی رضایتمند و توسعه سرمایه گذاری دارای بیشترین اثرپذیری غیرمستقیم در فرآیند کاربست معماری احیاکننده در ارتقای کیفیت مسکن و بافت فرسوده در شهرهای ایران خواهند بود.
ضرورت اتخاذ رویکرد برنامه ریزی مشارکتی محله محور در احیای بافت های فرسوده شهری با استفاده از روش تحلیل عاملی (نمونه مورد مطالعه: محله سرتپوله؛ سنندج)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
89 - 109
حوزههای تخصصی:
مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی در سطح محله، به اهداف خود در راستای دست یابی به توسعه و مدیریت شهری نائل آیند. مشارکت شهروندان در سطح محلات یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب می شود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه محلات و مدیریت شهری، در این تحقیق هدف، اتخاذ رویکرد برنامه ریزی مشارکتی محله محور در احیای بافت های فرسوده شهری و شناخت مهمترین معیارهایی که بیشترین تأثیر را در مشارکت محله محور در احیای بافت های فرسوده دارند می باشد. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار موجود در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسش گری انتخاب شدند. نتایج حاصله از طریق نرم افزا SPSS از جمله آزمون های تحلیل مسیر و آزمون تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که شاخص های مربوط به ابعاد اجتماعی؛ اقتصادی و مدیریتی به ترتیب با میانگین وزنی (45/4، 739/3، 112/5) بیشترین تأثیر را بر بافت های فرسوده محله سرتپوله شهر سنندج داشته اند. همچنین ازطریق تحلیل مسیر عواملی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بهبود کیفیت بافت های فرسوده محدوده مورد نظر تأثیر دارند مشخص گردید.
بازآفرینی شهری با تأکید بر ذهنیت کارشناسان از آسیب های حاصل از بافت های فرسوده (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۵
129 - 145
حوزههای تخصصی:
شهرها عرصه بروز حیات جمعی هستند که پذیرای بیشترین استفاده کننده با سطوح مختلف فرهنگی می باشند. براین اساس فضای نامطلوب شهری می تواند بسترساز ناهنجاری های اجتماعی، در ابعاد مختلف زندگی گردد؛ همانطور که بعد از انقلاب صنعتی با تبدیل شدن مظروف شهرها به مقصد نهایی حجم عظیمی از مهاجران، شاهد پدیدار شدن بافت های فرسوده و ناکارآمد در شهرها بوده ایم. برهمین اساس ساماندهی این بافت ها به یکی از ضرورت ها و اولویت های مورد توجه مسئولان تبدیل شده است. در همین راستا تحقیق حاضر سعی داشته است بازآفرینی را به عنوان پذیرفته ترین رویکرد مداخله با تأکید بر ذهنیت کارشناسان در شهر زنجان مورد تحلیل قرار دهد. بدین منظور برای شناسایی و تعیین سطح آسیب های حاصل از بافت های فرسوده از مدل FMEA استفاده شده و برای تحلیل و استخراج الگوهای ذهنی کارشناسان جهت بازآفرینی از تحلیل عاملی کیو بهره برده شده است. لازم به توضیح است از آنجا که پژوهش حاضر خبره محوره بوده است نمونه انتخاب شده به روش هدفمند ( گلوله برفی) به میزان 10 نفر انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که 24 خطر در قالب 8 اثر بالقوه شناسایی شده اند که همه آن ها در سطح بارز تشخیص داده شده اند، به طوری که مقدار RPN همه آن ها بالای 300 گزارش شده است. بنابراین بایستی عنوان داشت که آسیب های حاصل از بافت های فرسوده در سطح جدی قرار داشته و نیاز به اقدامات فوری بوده است. در همین ارتباط ذهنیت کارشناسان در زمینه مداخله در بافت ها فرسوده ذهنیت کارشناسان در زمینه بازآفرینی با تأکید بر آسیب ها، بیانگر سه الگوی ذهنی بوده که میزان آسیب های حاصل از بافت های فرسوده را تا حد قابل قبول کاهش داده است.
تحلیلی بر کارآمدی و اثربخشی ابزارهای مالی -اقتصادی بهسازی و نوسازی شهری (مطالعه موردی: منطقه 20 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
57 - 68
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی پروژه های نوسازی و بهسازی بافت فرسوده به دلایلی چون مخاطرات جدی سرمایه گذاری و جذابیت بس ناچیز سرمایه گذاری، معمولا با روش های رایج امکان پذیر نیست و یا به کندی صورت می گیرد. با شناسایی و تدقیق روش ها و ابزارهای تامین مالی پروژه ها، این امکان را فراهم می شود که تصمیم گیرندگان در حیطه تامین مالی بتوانند با در دست داشتن ظرفیت های بازار مالی کشور، به چینش ترکیب بهینه ای از مشارکت کنندگان مختلف در تامین منابع مالی آن ها دست یابند. بدین منظور اولین موضوعی که طبق روال قابل بحث می باشد، چگونگی تامین منابع مالی است. در این پژوهش ابتدا مهمترین روشهای تامین مالی برای بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری و عمده معیارهای تاثیر گذار برای انتخاب روش تامین مالی مناسب، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی بدست آمده است. سپس از طریق پرسشنامه و بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی AHP وزن های نسبی معیارهای منتخب تاثیر گذار و وزن های نسبی روشهای منتخب تامین مالی نسبت به هر کدام از معیارها را سنجیده و در نهایت، رتبه بندی روش های تامین مالی بکار رفته در پژوهش حاضر، بدست آمد. بر اساس رتبه بندی انجام شده بر اساس تحلیل سلسله مراتبی ، مهم ترین معیارها از نظر کارشناسان مربوطه و سرمایه گذاران ، معیارهای نرخ بازده بیشتر، مشارکت بیشتر بخش خصوصی و سقف تامین وجوه بیشتر با وزنهای نسبی 0/278، 0/263 و 0/231 بوده است. از بین روش های تامین مالی عنوان شده، نتایج تحقیق دو روش اوراق مشارکت و سرمایه گذاری بخش خصوصی با وزن های نهایی به ترتیب 0/325 و0/237 توصیه شده و سه روش سهامدار پروژه، فروش متری و اخذ تسهیلات از بانک وزن های نهایی بعدی را کسب کرده اند .
تحلیلی بر بازآفرینی بافت های فرسوده کلان شهر اهواز با رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
39 - 58
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت شهری و عناصر درونی آن به سبب قدمت و یا فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکل گیری آن بافت به وجود می آید و بازآفرینی شهری آن ها در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و غیره به منظور ارتقای کیفیت زندگی در این بافت با رویکرد آینده پژوهی نیازمند دستیابی به یک توسعه پایدار و مطلوب در ابعاد مختلف وجودی می باشد. هدف از این پژوهش تأثیر بازآفرینی شهری در بافت های فرسوده با رویکرد آینده پژوهی می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن اکتشافی است. برای تجزیه وتحلیل نتایج پژوهش از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از نرم افزار میک مک عوامل کلیدی مشخص و سپس برای هر یک از آن ها چند عدم قطعیت در نظر گرفته شد. سپس سناریوهای مهم بازآفرینی شهری در بافت های فرسوده با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد تدوین گردید. نتایج نشان می دهد که متغیرهای حفظ هویت کالبدی و ارتقا و توسعه بهره وری اراضی شهری بیشترین تأثیرگذاری بر بافت های فرسوده دارند. با بررسی متغیرها بر اساس خروجی نرم افزار میک مک، بیانگر ناپایداری این مناطق می باشد. علاوه بر این درجه پرشدگی برابر با 96 درصد است و نشان از تأثیر زیاد متغیرها بر یکدیگر و پراکندگی آن ها می باشد. نتایج بر اساس سناریو ویزارد بیانگر آن است که بازآفرینی بافت های فرسوده در وضعیت بحران قرار دارد و احتمال ساماندهی بافت های فرسوده از منظر بازآفرینی شهری کم و نیازمند توجه جدی برنامه ریزان و مدیران شهری می باشد.
تحلیل رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط شهری، مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
129 - 143
حوزههای تخصصی:
مشارکت و دخیل کردن مردم در طرح ها و برنامه ریزی های شهری و رضایت مندی ساکنان در هر بافت، ضامن موفقیت طرح های شهری می باشد. رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط در رابطه با اجرای طرح های عمرانی مهم ترین دستاورد مشارکت شهروندان محسوب می شود. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان اسفراینی از اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده این شهر پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی می باشد. جامعه آماری ساکنان بافت فرسوده شهر اسفراین می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. یافته ها نشان می دهد که شاخص کیفیت اقتصادی کمترین نقش را با میانگین 2.12 در میزان رضایتمندی ایفا می کند. شاخص کیفیت اجتماعی با میانگین 3.32 بیشترین میانگین را داراست و میانگین شاخص کیفیت کالبدی و کیفیت زیست محیطی نیز با 85/2 و 78/2 کمتر از سطح متوسط ارزیابی می شود. درمجموع میانگین کل شاخص ها با مقدار 2.71 و خطای 0.001 نشان دهنده آن است که برای تقویت سطح رضایتمندی ساکنان باید همه شاخص های کیفیت محیطی تقویت شوند تا به میانگین بالاتری برسند. همچنین ازنظر مشارکت ساکنین در بهبود کیفیت محیطی بیشترین میانگین مربوط به مشارکت فیزیکی و کمترین میانگین مربوط به مشارکت مالی بوده است. همچنین نتایج نشان داده که ضریب همبستگی میان متغیر رضایتمندی از اجرا با متغیرهای مشارکت مالی (407/0 = r)، مشارکت ذهنی (318/0 = r) و مشارکت (325/0 = r) مثبت و معنادار بوده است. نتایج نشان داده است که با افزایش متغیرهای مشارکت مالی، مشارکت ذهنی و مشارکت، رضایتمندی از اجرا افزایش می یابد.
شناسایی و تدوین راهبردهای مداخله در توسعه بافت های فرسوده شهری «مورد مطالعه: بافت مرکزی شهر سنندج»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
70 - 86
حوزههای تخصصی:
تبعات حاصل از تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی ناشی از رشد شهر و زوال بافت های بارزش قدیمی بخش مرکزی، سیاست های شهری را به سمت نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری یا به عبارتی بهتر «رشد شهر از درون» سوق داد. هدف این مقاله شناسایی بافت های فرسوده شهری و تدوین راهبردهای مداخله در توسعه بافت فرسوده بخش مرکزی شهری سنندج است. روش تحقیق توصیفی – تحلیل است. در این پژوهش از نرم افزار GIS به منظور شناسایی فرسودگی بخش مرکزی شهر با توجه به سه شاخص (ریزدانگی، نفوذناپذیری و پایداری)، استفاده شده است. در ادامه برای تعیین راهبرد در سه معیار ویژگی های عملکردی، ارتباطی و زیست محیطی از مدل SWOT استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های GIS نشان می دهد که بافت فرسوده محدوده موردمطالعه به جز در قسمت های مرکزی بافت، آن هم به دلیل وجود کاربری های نوساز و تجمیع شده و هم جواری بافت های این بخش با مسیرهای اصلی ارتباطی شهر، در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. همچنین نتایج تحلیل مدل SWOT نشان داد که برای تقویت ویژگی عملکردی، ارتباطی و زیست محیطی بافت، به ترتیب استراتژی های محافظه کارانه، تهاجمی و محافظه کارانه به کار گرفته شود.
بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهسازی بافت های فرسوده شهری امروزه از جمله راهکارهایی هست که در راستای بهبود وضعیت زندگی و به ویژه مبحث ایمنی در این بافت ها مطرح شده است. براین اساس در پژوهش حاضر در پی بررسی بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی(نمونه موردی؛ محله بریانک منطقه 10 تهران)می باشیم. روش بررسی: روش تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان محله بریانک واقع در منطقه ده شهر تهران می باشند. اطلاعات مورد نیاز آن نیز از دو طریق کتابخانه ایی و میدانی با استفاده از کتابها، مقالات، پایان نامه ها، اسناد و مصاحبه و پرسشنامه و GIS جمع آوری خواهد شد. قلمرو پژوهش محله بریانک منطقه ده تهران می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و از طریق نمونه گیری تصادفی 384 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و پرسش نامه بین آنان توزیع شده است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار spss و آزمون ضرایب، همبستگی رگرسیون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری: بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله موجبات بهبود اسکلت بندی ساختمان ها، بهبود جنس مصالح آنها، اصلاح تعداد طبقات و درنتیجه افزایش دوام بناها و ایمنی در برابر بحران را در پی خواهد داشت. از این رو بهسازی و نوسازی بافت های مسئله دار محلات به ویژه در محله ی بریانک که بافت فرسوده بسیار زیادی دارد و موجب تنزل کیفیت زندگی برای ساکنانش شده، می تواند موجبات رونق کالبدی، اقتصادی و محیطی در این محله را فراهم نموده و افزایش کیفیت زندگی و رفاه را برای ساکنان آن به ارمغان بیاورد.
ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی بافت فرسوده در مقابل مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله (مطالعه موردی: محله جوادیه منطقه 16 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: د ر پی تغییرات سریع ش هرها بخش ی از بافت ه ای ش هری ب ه عل ت فرس ودگی نتوانس ته اند ب ا مح یط خ ود و خدمات دهی به ساکنین ارتباط برقرار می نماید. امروز آسیب پذیری بافت های فرسوده در برابر سوانح طبیع ی ب ه عنوان مسئله ای جهانی پیش روی مدیران شهری قرارگرفته است. با توجه ب ه ش رایط و موقعی ت باف ت فرس وده محله جوادیه واقع در منطقه 16 تهران و توجه نکردن و رسیدگی نامناسب شرایط تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی در وضعیت نابسامانی ق رار دارد. این پژوهش به ارزیابی میزان تاب آوری بافت فرسوده محله جوادیه در برابر حوادث طبیعی با تاکید بر زلزله می پردازد. روش بررسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی و به دوصورت اسنادی و پیمایشی می باشد. چگونگی و میزان تاب آوری محدوده ی بافت فرسوده ی جوادیه در برابر زلزله با هشت معیار شامل؛ نفوذپذیری محله، قدمت ساختمان، تعداد طبقات، تراکم ساختمان، تراکم جمعیت، دسترسی به فضای باز، کیفیت ابنیه و مساحت قطعات، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. هر یک از زیرمعیارها دارای میزان اهمیت متفاوتی نسبت به دیگری می باشد. با توجه به نظر متخصصان شهر، وزن هر کدام از زیرمعیارها تعیین گردید و میزان اهمیت هرکدام از زیرمعیارها در Arc Gis در مرحله یReclassify لحاظ گردید. در نهایت، برای تهیه ی پهنه های تاب آور شهر در برابر زلزله از روش تحلیل شبکه فازی برای وزن دهی معیارها استفاده شد. برای وزن دهی از نظرات 25 کارشناس و خبره (کارمند شهرداری منطقه 10 شهرداری تهران) در این زمینه استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل یافته ها، بیانگر آن است که میزان تاب آوری بافت فرسوده محله جوادیه در برابر زلزله، نامناسب است. بطوریکه با توجه به شاخص کیفیت ابنیه و اهمیت آن در برابر زلزله، بالاترین ضریب امتیاز را این شاخص به خود اختصاص داده و برابر با 256/0می باشد. در اولویت دوم، نفوذپذیری محله قراردارد که امتیاز این معیار در این پژوهش معادل 248/0 بوده و بالاخره کمترین امتیاز را مساحت قطعات (045/0) به خود اختصاص داده است. در جهت بهبود تاب آوری محله توسعه و به روزرسانی شبکه های زیرساختی محلات بافت و گسترش فضای سبز و باز در بافت فرسوده برای استفاده درزمان بحران پیشنهاد می گردد.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی نوسازی بافت فرسوده در محله ی اتابک (خوب بخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳
107 - 141
حوزههای تخصصی:
اطلاق فرسودگی به یک بافت، به معنی تأیید سوء کارکردهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و ... آن بافت در نظام شهری است که مانع بازتولید مشخصات محله در درازمدت می شود. بافت های فرسوده به عنوان فرصتی برای مداخله ی موثر برای بهبود زیست شهری همواره مورد توجه مدیریت شهری بوده و در این راستا طی دهه های گذشته اقدامات زیادی عمدتاً مبتنی بر مشخصات کالبدی این بافت ها در دستور کار نهادهای مسئول قرار گرفته است. به موازات آشکار شدن تبعات نامطلوب مداخلات صورت گرفته در بافت های فرسوده، رویکرد نوسازی کالبدی جای خود را به رویکرد مشارکتی و محله محور و متمرکز بر الگوی حفظ و اصلاح بافت اجتماعی سپرده است و نوسازی در محله ی اتابک واقع در منطقه 15 شهرداری تهران از جمله نخستین اقدامات متکی بر رویکرد اخیر در مدیریت بافت های فرسوده محسوب می شود. بررسی حاضر با روش ارزیابی تأثیر اجتماعی کوشیده است تا آثار و تبعات اجتماعی ناشی از اجرای این الگوی نوسازی را مورد بررسی قرار دهد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که در کنار برخی تأثیرات مثبت کالبدی، این طرح تأثیرات منفی چون تشدید فرسودگی پلاک های نوسازی نشده، افزایش فضاهای بی دفاع شهری و تشدید مشکل دسترسی ها و معابر به همراه داشته است. از حیث اقتصادی، پیامدهای مثبتی چون افزایش بهره ی مالکانه ی ساکنین شرکت کننده در طرح و ایجاد اشتغال و ارتقای عدالت اقتصادی و در عین حال تأثیرات منفی چون بدهکار شدن و کاهش درآمد تعدادی از ساکنین مشارکت کننده در طرح و از بین رفتن توازن عرضه و تقاضای مسکن استیجاری برجای گذاشته است. از حیث اجتماعی تغییر ترکیب اجتماعی محله، کاهش انسجام اجتماعی و حمایت اجتماعی، از هم گسیختن نظام همسایگی پیشین، بروز اختلافات بین ساکنین، تبدیل همسایگی های افقی به عمودی، افزایش آسیب های اجتماعی و احساس ناامنی و بی اعتمادی نهادی مهم ترین پیامدهای اجتماعی نامطلوب این طرح محسوب می شوند.
بررسی نقش سرمایه فرهنگی – اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۸
123 - 143
حوزههای تخصصی:
مشارکت در نوسازی بافت های فرسوده تحت تأثیر عوامل مختلفی است که سرمایه فرهنگی و اجتماعی مهمترین پیش نیاز آن است. پژوهش حاضر که با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی - اجتماعی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی انجام شده به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا علی رغم تأکید فراوان بر مشارکت در برنامه های نوسازی، این مشارکت در بافت مورد نظر ضعیف است؟ چارچوب نظری تحقیق عمدتاً مبتنی بر نظریات بوردیو، پاتنام و کلمن است. روش انجام پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. نمونه گیری به روش خوشه ای و حجم نمونه 426 نفر از ساکنین بافت می باشد. یافته ها نشان می دهد؛ سرمایه فرهنگی و به ویژه سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در پروژه های نوسازی تأثیر مثبت داشته است. شاخص تعهد اجتماعی، حس همیاری و انسجام اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کنش مشارکتی ساکنین داشته اند. علی رغم بالا بودن میزان سرمایه فرهنگی و اجتماعی در بین ساکنان و تأثیر مثبت این سرمایه ها بر کنش مشارکتی، میزان مشارکت ساکنان در پروژه های نوسازی بافت پیرامون حرم رضوی ضعیف می باشد که این امر بیشتر به مسأله اعتماد مرتبط است.
بررسی تطبیقی نقش حس دلبستگی به مکان در ارتقای تاب آوری اجتماعی (نمونه های مورد مطالعه: آقاجانی بیگ، متخصصین و حصار امام شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع و افراد به صورت فزاینده ای آسیب پذیرتر شده و ریسک ها نیز افزایش یافته اند. لذا تلاش برای بازگشت سریع به شرایط اولیه، تاب آوری را بیش ازپیش حائز اهمیت می کند. از طرفی سیر تحولات درگذر زمان نشان می دهد که در گذشته، بشر علیرغم مشکلات و محدودیت هایی که با آن موجه بوده است، با تعلق خاطر و دلبستگی به مکان، زمینه های مشارکت جمعی، مسئولیت پذیری و فداکاری برای مکان را فراهم می ساخته است. این پژوهش از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی و حس دلبستگی به مکان و ارزیابی میزان آن ها در سه محله (از بافت فرسوده، غیررسمی و بافت جدید) شهر همدان می پردازد. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، شاخص ها و عوامل مؤثر حس دلبستگی به مکان و تاب آوری اجتماعی ، استخراج شدند و با تدوین و توزیع پرسشنامه، به منظور بررسی رابطه حس دلبستگی به مکان و تاب آوری اجتماعی از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار AMOS16 و SPSS18 استفاده شد که نتیجه حاکی از این است که بین دو متغیر مذکور، رابطه علیّ و مستقیم وجود دارد؛ ضریب تأثیر آن در محله آقاجانی بیگ، 88/0؛ در حصار امام، 74/0 و در متخصصین برابر با 77/0 می باشد بدین ترتیب میزان تأثیر حس دلبستگی به مکان در تاب آوری اجتماعی محلات شهری متفاوت است که این ارتباط در محله آقاجانی بیگ، بیشتر از دو محله دیگر است.
تحلیل پایداری بافت فرسوده منطقه 10 کلان شهر تهران با مدل الکتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی یکی از مهم ترین عوامل در تمرکز جمعیت ، تغییرات شرایط محیطی و ساختار کلی شهر است که موجب ایجاد و گسترش بافت های فرسوده شهری شده است و پایداری شهر را با چالش مواجه کرده است. هدف از این پژوهش تحلیل بافت فرسوده منطقه 10 کلان شهر تهران و سنجش پایداری 3 ناحیه آن است. روش پژوهش تحلیلی – توصیفی و جمع آوری داده و اطلاعات آماری در 4 بعد کالبدی ، اجتماعی ، اقتصادی ، زیست محیطی با بهره گیری از مدل الکتر مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و بر اساس آن 3 ناحیه رتبه بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد که ناحیه 3 منطقه 10 تهران به دلیل نوساز بودن اکثر ساختمان ها و داشتن کمترین مقدار ریزدانگی بافت ها و خیابان های بن بست در پایدارترین وضعیت کالبدی قرار دارد. ازنظر وضعیت اجتماعی ناحیه 2 بر اساس داشتن متوسط جمعیت ، تعداد باسوادان و همچنین متوسط شاخص های زیست محیطی در پایدارترین وضعیت اجتماعی و زیست محیطی قرارگرفته است. مهاجرت پذیری در این منطقه بسیار زیاد بوده است و عدم تعادل در جمعیت و کاربری های خدماتی و فضای سبز موجب ناکارایی اقتصادی می گردد. در بعد اقتصادی هر سه ناحیه در یک رتبه قرار دارند. بنابراین هر یک از این عوامل جدا از هم نبوده و بر ایجاد فرسودگی بافت ها تأثیرگذارند و برای هدایت مناطق در راستای پایداری باید همه عوامل تأثیرگذار بر آن موردتوجه قرار گیرند.
رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری ساخت وساز شهر مشهد و بررسی مشکلات آنان به ویژه بافت فرسوده اطراف حرم مطهر (به کمک روش خاکستری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازسازی بافت پیرامونی حرم مطهر، در شهر مشهد، سال هاست که به علت حضور میلیونی زائران در این شهر، به یکی از موضوعات اصلی شهر مشهد، تبدیل شده است. یکی از مشکلات مهم در این زمینه، جذب سرمایه گذار برای اجرای پروژه های تعریف شده در این طرح است. این پژوهش به دنبال ارائه تحلیلی از رفتار سرمایه گذار در سطح اقتصاد خرد است و علل عدم تمایل سرمایه گذاران به مشارکت در این پروژه ها و مشکلات سرمایه گذاری در این بافت، بررسی می شود. انتخاب شاخص ترین مشکلات سرمایه گذاران در پروژه های اطراف حرم، با مصاحبه با کارشناسان طرح نوسازی، انجام شده و سپس طی پرسشنامه ای که از حدود 60 سرمایه گذار این منطقه تکمیل گردید، به واکاوی این علل پرداخته شد و سعی گردید تا اولویت سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری، مشخص شود. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روش «رتبه بندی خاکستری» استفاده گردید. نتایج نشان داد که سرمایه گذاران، انتخاب گزینه های ساخت وساز در پروژه های «مسکونی» و سپس «تجاری» را در سایر نقاط شهر مشهد، به پروژه های «تجاری-اقامتی اطراف حرم»، ترجیح داده اند؛ و ترتیب انتخاب آنان عبارت است از: (1) پروژه های مسکونی؛ (2) پروژه های تجاری؛ (3) پروژه های تجاری-اقامتی اطراف حرم و (4) پروژه های گردشگری و تفریحی. براساس فراوانی، مهم ترین مشکلات در پروژه های مسکونی؛ جابه جایی مدیران و کارکنان مسئول و عدم ثبات در پُست های واگذار شده به افراد در ادارات، در پروژه های تجاری؛ طولانی بودن فرایند قضایی و عدم تعامل کارآمد دستگاه های اجرایی، در پروژه های اطراف حرم؛ اخذ عوارض بالای شهرداری برای پروانه و عدم همکاری مالکین برای تملک و در پروژه های گردشگری؛ مشکلات مربوط به تغییر کاربری، می باشد.
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با تأکید بر مشارکت مردمی (مطالعه موردی: محله قیلر قروه)
بافت های فرسوده و قدیمی شهرهای کشور که در اغلب موارد هسته اولیه و اصلی آن شهرها را تشکیل می دهند، از یک طرف جزو میراث فرهنگی و تاریخی آن شهرها محسوب شده و حفظ، بهسازی کالبدی و توانمندسازی عملکردی آن ها اجتناب ناپذیر می باشد و از طرف دیگر اغلب این بافت ها با گذشت زمان و عدم توجه و نگهداری مناسب، دچار فرسودگی و اضمحلال کالبدی و عملکردی می گردند. شهر قروه نیز همانند این شهرها از بافت کهن برخوردار است. یکی از محله های این شهر محله قیلر است که منطبق بر بافت قدیم و هسته اولیه شکل گیری شهر قروه می باشد. این محله با مشکلاتی از قبیل نابسامان بودن عرض شبکه معابر، وجود شیب در پارهای از معابر، فرسودگی شدید بناهای مسکونی، همجواری با گورستان، دانه بندی قطعات کوچک و خیلی کوچک مواجه است. در این جهت، هدف از تحقیق حاضر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده محله قیلر بود که از روش توصیفی- تحلیلی استفاده گردید و نیز روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، اسنادی و میدانی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر نیز پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده، و مطالعات میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان ساکن محله قیلر تعیین شد که با استفاده روش نمونه گیری کوکران 150 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج نشان داد، مشارکت مردم و شهروندان در تسریع روند بهسازی بافت فرسوده محله قیلر تأثیرگذار است و سامان دهی معابر محله مورد مطالعه باعث ارتقاء کارکرد و نقش پذیری جدید آن می شود.
به کارگیری رویکرد ترکیبی به منظور بررسی توزیع کاربری های خدماتی در بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: محلات دوازده گانه بافت فرسوده شهر میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
توجه به نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری برای ارتقای بهره وری شهری، کاهش خسارات ناشی از وقوع احتمالی زلزله، تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت های ساکنین این بافت ها و استفاده از پتانسیل های شهری امر ضروری است. یکی از مراحل قبل از اقدام جهت نوسازی و بهسازی بافت ها شناسایی و اولویت بافت ها ازنظر دسترسی به خدمات و کاربری های شهری می باشد. به همین منظور در این پژوهش هدف بررسی توزیع کاربری های خدماتی در محلات دوازده گانه شهر میناب بوده است. روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی است و مبتنی بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. برای سطح بندی محلات ازنظر برخورداری از روش های ضریب مکانی (LQI) و آنتروپی و TOPSIS استفاده گردید. نتایج بررسی ضریب در بین محلات گویای این است که محلات شهید عباس پور و لب رودخانه دارای شرایط بهتری نسبت به دیگر محلات می باشند و محلات سجاد، شیخ آباد و باغ ملک ازنظر ضریب مکانی کاربری ها دارای شرایط بسیار نامطلوب بوده و ضریب مکانی اکثر کاربری ها در این محلات در سطح صفر قرار دارد. در ادامه با استفاده از روش تلفیقی آنتروپی-تاپسیس، محلات بافت فرسوده شهر میناب به لحاظ برخورداری در سه دسته برخوردار، نیمه برخوردار و محروم تقسیم بندی شدند که درنتیجه آن، محلات جوی باریکو، سجادیه، گرو صالحی و جنگجو اولویت اول و کوی شهرک نفت، لاری ها، لب رودخانه و شهید عباسپور اولویت دوم و محلات سجاد، شیخ آباد باغ ملک و پاکوه اولویت سوم برنامه های توسعه قرار می گیرند.
تحلیل عوامل موثر بر افزایش سرمایه اجتماعی و رابطه آن با نوسازی بافت های فرسوده (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: امروزه یکی از چالش های پیش روی مدیریت شهری ، بافت فرسوده شهری است. استفاده از ظرفیت های مردم و سرمایه اجتماعی دستیابی به هدف نوسازی و سازماندهی این ساختارها برای مدیریت شهری را تسهیل می کند. هدف پژوهش: هدف تحقیق: هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با نوسازی بافتهای فرسوده است. روش شناسی: روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آماری است. اطلاعات اولیه با روش اسنادی و پیمایشی و پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS پردازش شده اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه جغرافیایی تحقیق حاضر منطقه 10 شهرداری تهران است که با 327115 نفر جمعیت، بخش قابل توجهی از بافت های فرسوده شهر تهران را در خود جای داده است. نتایج و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و نوسازی بر اساس آزمون همبستگی پیرسون از سطح ضعیف تا متوسط همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین ، مدل سازی مسیر PLS و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهند که به ترتیب مؤلفه های اعتماد نهادی، تعاملات اجتماعی و اعتماد بین فردی دارای تأثیر بیشتر و مشارکت مذهبی تأثیر کمتری در نوسازی بافت های فرسوده شهری دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی و نوسازی بافته ای فرسوده رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین نشان می دهد که مؤلفه های سرمایه اجتماعی تأثیرات متفاوتی بر نوسازی بافت های فرسوده دارند که می توان با برنامه ریزی برای ارتقاء این مؤلفه ها، ساماندهی و نوسازی بافت های فرسوده منطقه مطالعه را تسریع می کند.
ارزیابی مؤلفه های کیفیت سکونتی در بافت فرسوده شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
151 - 165
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط سکونتی یکی از موضوعات متداول در زمینه مباحث محیطی است که بر روابط بین افراد و محیط سکونتی شان در سطوح مختلف (مسکن و محله و شهر) متمرکز است. بنابراین در این مقاله، مؤلفه های کیفیت سکونتی در بافت فرسوده شهر جهرم ارزیابی شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش های مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی و ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. حجم نمونه برای پر کردن پرسشنامه توسط فرمول کوکران تعیین و به تعداد 321 نفر تعیین شده است. یافته های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها، وضعیت سکونتی در بافت فرسوده شهر جهرم در وضعیت نامناسب قرار دارد. همچنین، بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید شاخص دسترسی به خدمات و امکانات بیشترین تأثیر در کیفیت سکونتی بافت فرسوده شهر جهرم دارد. در این زمینه، نقش و اثر دسترسی به مراکز درمانی، خرید، تفریحی، ورزشی، مذهبی، آموزشی و غیره از سایر شاخص های دسترسی بیشتر بود که میزان بار عاملی آن برابر 75/0 است. بنابراین وضعیت کیفی سکونتی در بافت فرسوده شهر جهرم در سطحی نامناسب قرار داشته و شاخص های کیفیت سکونتی در این زمینه دارای نقش شگرفی هستند که با بهبود وضعیت این شاخص ها نظیر سطح دسترسی ها، کاهش آسیب های اجتماعی و افزایش امنیت اجتماعی و سایر موارد در جهت بهینه تر شدن کیفیت سکونتی در بافت فرسوده شهر جهرم اقدام کرد.
بررسی میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله)(مطالعه موردی شهر سمنان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
41 - 73
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی که جزیی از فرآیند زندگی بشر به شمار می رود و هر روزه بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار جوامع انسانی مطرح می باشند. از این رو در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین مولفه های تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تاکید بر زلزله در شهر سمنان می باشد. لذا این تحقیق به لحاظ روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و به لحاظ هدف کاربردی است . برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دو گروه شهروندان و کارشناسانان ساکن در شهر سمنان می باشد ، که برهمین اساس تعداد 22 نفر از کارشناسان و 376 نفر از شهروندان تعیین شده است. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی که با استفاده از ابزار پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از تکنیک مدیریت استراتژیک یا سوات SWOT اقدام به بررسی وضعیت و تبیین مولفه های تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی همچون زلزله شده که برحسب محاسبات بعمل آمده در روشهای کمی مدیریت استراتژیک با استفاده از وزن دهی 4 مولفه اصلی ( طبیعی ، کالبدی و زیر ساختی ، اجتماعی و فرهنگی و مدیریت شهری ) و همچنین بررسی عوامل داخلی و یا درونیIFE) )و عوامل خارجی و یا بیرونی EFE) ) علاوه بر ارائه راهبردهای عملیاتی به راهبرد تهاجمی در این شهر دست یافتیم .