مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
سیستان
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی خراسان سال ۶ زمستان ۱۴۰۰ و بهار ۱۳۹۱ شماره ۲ و ۳ (پیاپی ۲۲ و ۲۳)
145 - 160
شرق ایران در قرن نوزدهم از اهمیت استراتژیکی ویژه ای برخوردار بود و با توجه به سیاست های توسعه طلبانه استعماری روس و انگلیس در منطقه و تهدید منافع یکدیگر، اهمیت این منطقه دو چندان شد. روس ها برای دست اندازی به مناطق جنوبی و خروج از بن بست در مناطق شمالی و انگلیسی ها برای دفاع از هندوستان در صدد گسترش نفوذ خود در ایران برآمدند. ضعف دولت قاجار در مناسبات بین المللی و تا حدی خودمختاری خاندان های حکومتی شرق ایران این امکان را پدید آورد تا هریک از این دول دست به تشکیل کنسولگری و حتی ارسال نیروهای جاسوس به منطقه بزنند. این مقاله در صدد است تا چگونگی رقابت های این دو استعمارگر و انعکاس فعالیت های آن ها را در امور کنسولی منطقه شرق و جنوب شرق ایران مورد بررسی قرار دهد.
بررسی روند ساخت خط تلگراف مشهد - بیرجند - سیستان و مشکلات آن در سال های 1319-1323 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
خطوط تلگراف یکی از مهم ترین و سریع ترین وسایل ارتباط همگانی در دوره قاجار بود. با تأسیس تلگراف خانه در نقاط مختلف دور و نزدیک، اخبار و گزارش ها سریع تر مبادله شد و تصمیم گیری ها و واکنش ها سریع انجام گرفت. خط تلگراف در شرق ایران ابتدا در سال 1293ق. به مشهد رسید و سپس شاخه های فرعی آن به سرخس، سیستان و درگز کشیده شد و نقاط مرزی و دورافتاده را به مراکز قدرت متصل کرد. یکی از مهم ترین خطوط تلگراف شرق ایران خط مشهد- سیستان بود که در سال 1320ق. تأسیس شد. ایجاد خط تلگراف از مشهد به سیستان به خاطر دوری مسافت و شرایط اقلیمی، مشکلات زیادی داشت. تفاوت نگرش روس و انگلیس نسبت به ایجاد این خط ارتباطی، شکل همکاری حکام قاینات و سیستان از دیگر مسائل پیش رو در این طرح بزرگ بود. نحوه تأمین و آماده کردن تیر تلگراف در مسیر خط، تدارک وسایل حمل و نقل، تأمین کرایه حمل و نقل، تعیین محل تلگراف خانه و محل اقامت اعضای هیأت سیم کشی، عبور از مناطق کویری خراسان و قائنات، باتلاق اطراف دریاچه هامون و شیوه محافظت از سیم های تلگراف، از جمله مسائل و مشکلاتی بود که در هنگام سیم کشی پیش آمد که در این مقاله، مسائل فوق با تکیه بر اسناد مورد بررسی قرار می گیرد.
گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
119 - 135
حوزههای تخصصی:
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
بررسی و تحلیل تصویر سیستان در المسالک و الممالک اصطخری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
69 - 95
حوزههای تخصصی:
تصویرشناسی» که رویکردی در ادبیات تطبیقی است، با به کارگیری روشی میان رشته ای در پی شناخت فرهنگ، هویت و تصویر واقعی یک ملّت از نگاه دیگری است. یکی از متون مهمّ تاریخی قرن های سوم و چهارم مسالک و ممالک اصطخری، جغرافی دان و سفرنامه نویس آن دوران است. وی در اثرش به معرفی مناطق و اقوام مختلفی از ایران و کشورهای اسلامی پرداخته که یکی از آن ها سیستان است. ترجمه این کتاب در قرن ششم و هفتم به فارسی انجام شده که می توان آن را در قلمروی متون کهن نثر فارسی به شمار آورد. در این جستار در پی پاسخ به این پرسش ها هستیم که انواع تصاویر سیستان در المسالک و الممالک چگونه است و دیگر آن که اصطخری این تصاویر را چگونه قضاوت و روایت کرده و دلایل آن چیست؟ بر این اساس انواع تصاویر مرتبط به سیستان در اثر اصطخری بر پایه دانش تصویرشناسی و در هفت شاخصه فرهنگی، مذهبی، سیاسی، تاریخی، اقتصادی، معماری و جغرافیایی استخراج و طبقه بندی و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در مجموع 159 تصویر مرتبط در سیستان در اثر اصطخری قابل شمارش است که از این میان تصاویر جغرافیایی با 46 درصد و تاریخی با 16 درصد بیش ترین نوع تصاویر را به خود اختصاص داده است. غلبه 60 درصدی تصاویر مثبت نیز نشانگر نگاه مثبت اصطخری به این قوم بوده و عواملی هم چون هدف تألیف اثر، تأثیرپذیری از آثار پیشین، زیست بوم، گرایش های ملّی _ مذهبی و ساختار جامعه عصر او در ارائه این تصاویر تأثیرگذار بوده است.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
واکاوی و تحلیل باورهای اساطیری موجود در داستان ها و افسانه های سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
115 - 144
حوزههای تخصصی:
باورهای اساطیری، مجموعه دیدگاه هایی هستند که عمری به درازای تاریخ بشر دارند و سرچشمه بسیاری از آداب و سنّت هایی که انسان امروزی، تعاملات و روابط خود را با سایرین، براساس آن تنظیم نموده است. این باورهای اساطیری از لحاظ مردم شناختی بسیار اهمیّت دارند ودر بسیاری از عرصه های جامعه شناختی، هنری و ادبی متجلّی شده اند؛ لذا می توان به راحتی، نشانه های آن ها را در میان پدیده های مختلف انسانی یافت. اصلی ترین تجلّی گاه های باورهای اساطیری، افسانه ها و داستان های بومی و محلی است؛ عناصری که با توجه به ارتباط تنگاتنگی که با اسطوره ها دارند، نیازمند توجهی جدّی می باشند؛ مسئله ای که در این پژوهش نیز مورد توجه قرار گرفته و براساس آن نگارنده کوشیده است تا با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی و تحلیل باورهای اساطیری در داستان ها و افسانه های سیستانی بپردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که باورهایی همچون اعتقاد به ثنویّت و ستیز ناسازها، تقدّس و قداست خواب و رؤیا، فرّه ایزدی، باور به آرمان شهر و تقدّس استخوان مردگان، از جمله مهم ترین معتقدات اساطیری موجود در داستان ها و افسانه های سیستانی است که خود حاصل پیوند ناگسستنی مردمان سیستان با فرهنگ کهن ایران باستان و همچنین فرهنگ سکایی است.
مضامین عرفانی در شعر آیینی معاصر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
233 - 253
حوزههای تخصصی:
مضامین معنوی و عرفانی در شعر آیینی حضوری ارزنده دارد که کمتر مورد توجه قرارگرفته است در این مقاله، شعرمعاصر سیستان در حوزه آیینی دنبال می گردد و درون مایه های عرفانی در آن مورد بررسی قرارمی گیرد پیوند عرفان با این نوع از شعر در نمونه های حقیقت محمدیه، مدح پیشوایان دینی و در موضوعاتی چون سماع معنوی و نمادهای چون کوه قاف و معراج عرفانی تا نورالانوار دنبال می شود از این نمونه ها نتیجه گیری می شود که عناصر معنوی وعرفانی که در جوهره شعرآیینی وجوددارد اگر جستجو گردد به حضور جنبه های عرفانی در شعر دفاع مقدس وشعر انقلابی نیز می رسد.
بررسی مصاحبت، ارتباط روایی و علاقه مندی برخی نخبگان سیستانی با امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
125 - 148
حوزههای تخصصی:
مسلمانان با توجه به حدیث اجماعی ثقلین توجه خاصی به عترت(ع) دارند. در این میان سیستانیان که در برخورداری از برخی خصال انسانی چون خداباوری، جوانمردی و جانبداری از عترت(ع) شهره اند، علاقه و ارتباطات خوبی با امام رضا (ع) داشته اند. بررسی و تحلیل گزارش های مرتبط با آن امام(ع) نشان می دهند لااقل سه نفر سیستانی یا سیستانی تبار - ابوخالد سجستانی، محمد بن فرج رخجی و محول(مخول) سجستانی – در زمره اصحاب امام رضا(ع) بوده اند. علاقه مندی به امام رضا(ع) در دوره های بعد نیز در رفتار و گفتار برخی نخبگان سیستانی چون ابن ابی داوود سجستانی، ابن حبان بستی و سنایی غزنوی جلوه کرده است. ابن ابی داوود و ابن حبان بستی که در بستر مذهبی تسنن اندیشه و عمل کرده اند با امام رضا(ع) ارتباط روایی داشته اند. در این بین، ابن حبان اگر در جایی اظهاراتی قابل تأمل در باره آن امام(ع) داشته، در مواضع دیگر با ذکر تجربه مکررش از زیارت امام رضا(ع) و حاجت روایی خود پس از زیارت، جسارتش را جبران کرده است. عارف و شاعر مشهور، سنایی غزنوی نیز طی قصیده ای بلند ضمن بهره وری از آیات و روایات از جایگاه دینی عترت به ویژه امام رضا(ع) یاد کرده است.
تکاپوی روسیه برای نفوذ اقتصادی در سیستان و مرزهای غربی هند در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
67 - 82
حوزههای تخصصی:
از میانه دوره قاجاریه، حضور روسیه در شرق و جنوب شرقی ایران افزایش یافت و آن کشور نفوذ اقتصادی را به مثابه راهبردی مؤثر برای دستیابی به هند درپیش گرفت. چگونگی چالش هایی که این سیاست ایجاد کرد و اثرات افزایش نفوذ روسیه در سیستان، مسئله ای است که شناخت دلایل آن می تواند راهبردهای آن دولت در کشورهای همسایه را مشخص کند. هدف این مقاله، تمرکز بر کنش اقتصادی روسیه در سیستان است و نویسندگان با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و اسنادی به این پرسش پاسخ می دهند که چه عواملی موجب افزایش حضور اقتصادی روسیه در سرحدات غربی هند و سیستان شد. چنین به نظر می رسد که افزون بر اهمیت راهبردی سیستان در رقابت های سیاسی و نظامی بین قدرت های استعماری در اواخر دوره قاجاریه، سیستان توانمندی اقتصادی بالقوه ای داشت که توجه قدرت های فرامنطقه ای را به مرزهای غربی شبه قاره هند جلب کرد. این تحقیق نشان می دهد که سیستان، هم از لحاظ تولیدات کشاورزی و هم به دلیل گذرگاه تجاری، جذابیت های اقتصادی داشت؛ لیکن آنچه این منطقه را به میدان رقابت روسیه و انگلیس تبدیل کرد، شرایط ویژه جهانی ای بود که از آن با عنوان «دوره صلح مسلح» نام برده می شود.
تحلیلی بر سفال شیاردار خراسان جنوبی
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۲, July ۲۰۲۴
17 - 52
حوزههای تخصصی:
سفال فراوان ترین یافته ای است که در محوطه های باستانی به دست می آید. به همین دلیل بیشترین شناخت و آگاهی درباره برهمکنش های انسانی و تعاملات فرهنگی را نیز می توان از این داده فرهنگی به دست آورد، چرا که بسیاری از دوره بندی های تاریخی صورت گرفته، براساس مطالعه سفالینه های هر دوره انجام می شود. سفال های تولید شده در مناطق مختلف، تفاوت های اساسی با یکدیگر از نظر خمیره، نقش، نوع ساخت، حرارت و ... داشته و در دوره های مختلف نیز متنوع هستند، که بدون پیوند و یا تحت تأثیر مناطق پیرامونی بوده اند. جنوب خراسان و شرق ایران یکی از مناطقی است که با توجه به گستردگی مطالعات باستان شناختی در غرب ایران، کمتر بررسی شده است. در برخی از محوطه های جنوب خراسان، نوع خاصی از سفال که بیشتر به دوران تاریخی نسبت داده می شود و با نام سفال شیاردار سیستان شناخته می شود، رایج است. به نظر می رسد، گونه سفالی مورد مطالعه، تنها در محدوده سیستان (ایران و افغانستان) و بخش هایی از جنوب خراسان گسترش نیافته، بلکه دارای تنوع زیادی از لحاظ شکل و نوع اجرای شیار بر سفال است. سفال شیاردار در انواع مختلف و در یک بازه زمانی طولانی از پیش از تاریخ تا دوران اسلامی در منطقه رواج داشته است. هدف از این پژوهش، مطالعه، بررسی و معرفی انواع مختلف سفال شیاردار در پهنه فعلی خراسان جنوبی و سپس مطالعه پراکنش این گونه سفالی در مناطق پیرامونی و محدوده ایران فرهنگی است.
بازشناسی باستان شناختی ساختار معماری و تحلیل کارکردی قلعه چهل دختر کوه خواجه سیستان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
25 - 48
حوزههای تخصصی:
کوه خواجه به عنوان تنها برجستگی سنگی طبیعی در دشت سیستان، جایگاه ویژه ای در میان ساکنان منطقه داشته است چنانکه یکی از مهم ترین مجموعه های مربوط به دوران تاریخی شرق ایران در آن ساخته شده است. آثار تاریخی در این کوه تنوع بسیاری چه از نظر معماری و چه از نظر زمانی دارد که مهم ترین آنها قلعه کافرون، قلعه کک و قلعه چهل دختر است. در این میان، میزان مطالعات باستان شناسی درباره قلعه چهل دختر نسبت به بناهای دیگر اندک بوده و مطالعه کامل معماری و همچنین تحلیل کارکردی درباره آن کمتر صورت گرفته است. در این زمینه نگارندگان با هدف بررسی جامع معماری و شناخت و تحلیل کارکردی، مکان گزینی و ارتباط فضایی قلعه چهل دختر، در ابتدا با مطالعه دقیق و همه جانبه این قلعه از منظر معماری و مکان گزینی، ارتباط فضایی با دیگر آثار هم دوره، بازشناسی، برداشت نقشه و ترسیم ساختار معماری این قلعه را انجام داده و پس از آن با تحلیل های کارکردی بر مبنای شواهد موجود، در راستای پاسخ گویی به چیستی کارکرد و نقش این قلعه و بناهای پیرامونی آن در مجموعه کوه خواجه اقدام کرده اند. نتایج بیان گر آن است که قلعه چهل دختر برعکس برخی نظرات یک مکان مذهبی و یا یک قلعه شاه نشین تدافعی نیست بلکه یک پادگان راهبردی در جنوب کوه خواجه است که کارکرد اصلی نظارتی-امنیتی داشته است. ازاین رو این بنا را می توان تنها بنای دوران تاریخی کوه خواجه با کارکرد مطلق نظامی در نظر گرفت که سه وظیفه اصلی نقش نظارتی، نقش پادگانی و تجمع نیروی نظامی، و نقش حراست را می توان برای آن در نظر گرفت.
چرایی الزام به بازساخت اقتصادی در ناحیه روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی خشکسالی های نیم قرن اخیر و با از بین رفتن بخش کشاورزی، اقتصاد نواحی روستایی سیستان رو به افول نهاد. متولیان امر در زمینه توسعه روستایی، شروع به تهیه طرح ها و برنامه های مختلف جهت بهبود شرایط رفاه مردم مبتنی بر اقتصاد پایدار در نواحی روستایی سیستان نمودند اما شواهد، نشان از ناپایداری در اقتصاد و معیشت مردم دارد؛ بنابراین تجدید نظر در ساختار طرح ها به ویژه اقتصاد روستایی این ناحیه به عنوان بازساخت ضروری می باشد چرا که بازساخت اقتصادی، علاوه بر احیای منابع معیشتی گذشته، تقویت همزمان ظرفیت های محلی را برای ایجاد منابع اقتصادی جدید مد نظر قرار می دهد. تحقیق به لحاظ ماهیت، کاربردی و روش آن کیفی مبتنی بر روش فراتحلیل است. نتایج نشان می دهد شاخص ترین طرح های رفاهی در ناحیه سیستان، مربوط به چاه نیمه ها و توزیع آب آشامیدنی لوله کشی توانسته است موجب ماندگاری جمعیت شود اما کاربری اقتصادی این طرح نسبت به شرب آن در درجه دوم اهیمت بوده و تنها حمایت اقتصادی آن در قسمت های تجاری و صنعتی خرد، کشاورزی محدود و دامداری ها مشهود بوده است. ایجاد بازارچه میلک، طرح های اشتغالزایی دولتی و همچنین غیر دولتی (مشارکتی) در طرح های خدماتی علی رغم اهداف پیش بینی شده آن جهت بهبود اقتصاد ناحیه، نتوانسته ثبات و پایداری در اشتغال نواحی روستای را به استناد داده های سازمان آمار ایران به ارمغان بیاورد. همچنین از انواع دیگر این طرح ها می توان به راه اندازی منطقه آزاد تجاری- صعنتی اشاره نمود که همچنان نتایج فعالیت های آن پس از مصوب شدن در سال 1400 محسوس نبوده است. از نظر زیرساختی؛ احداث نیم لوله ها، طرح آبرسانی به 46 هزار هکتار، طرح آب ژرف و تامین آب از دریای عمان به جهت پایداری در سیستان به ویژه نواحی روستایی آن یا به مرحله اجرا درآمده یا در حال اجرا می باشد. طرح نیم لوله بدون نتیجه رها شده و طرح آبرسانی به 46 هزار هکتار، بدون توجه به نوسان آب رودخانه هیرمند و عدم توجه به شرایط زیست محیطی آن، چالش های اساسی در این طرح را مطرح کرده است. طرح آب ژرف جدا از نقطه قوت آن در رفع بحران کم آبی، با سوالات زیادی در زمینه حجم و ذخیره ، کیفیت، هزینه های مراحل اکتشاف و استحصال روبرو می باشد و ادامه روند اجرای آن را با ابهام روبرو نموده است. در طرح تامین آب از دریای عمان که هم اکنون در حال اجرا می باشد می توان گفت، باعث افزایش امید در بین مردم ناحیه شده اما نمی توان صرفا با تامین آب آشامیدنی شرایط و فعالیت های اقتصادی را بهبود بخشید و مشکلات زیست محیطی (خشکی و طوفان های شن) را مرتفع نمود. علاوه بر این ها هزینه بالای انتقال و شیرین سازی، نوع مصرف آب (مصارف خانگی یا کشاورزی) را با چالش روبرو خواهد نمود. این نتایج حاکی از آن است که هنوز نظام برنامه ریزی ما بخشی و دارای رویکردی از بالا به پایین است. طرح ها به صورت مستقل و جدا از هم، اجرا و در نهایت با صرف هزینه های عظیم اقتصادی و اجتماعی به باد فراموشی سپرده می شوند. هر طرحی در سیستان معمولا راه حلی موقتی است چرا که پایه و اساس همه طرح ها، به نوعی نشان از نظام برنامه ریزی شتاب زده دارد و فاقد نظریه و رویکردی کامل و جامع می باشد. اسناد طرح ها هیچ اشاره ای به شبکه تولید، فعالیت های مکمل و ساخت زنجیره ارزش اقتصادی مبتنی بر برنامه آمایش سرزمین و نگاه جغرافیایی ندارد. علاوه بر آن، برنامه ریزی ها بدون توجه به رژیم آبی رودخانه و سیاست های کشور همسایه و صرفا با تکیه بر گذشته تاریخی به عنوان انبار غله صورت گرفته است. روند ادامه طرح ها هیچ الگوی پایداری در مسیر رشد و توسعه ناحیه را نشان نمی دهد؛ از این رو بازساخت اقتصادی میتنی بر واقعیت، محرک های توسعه درون زا و ایجاد زیر ساخت ها، لازم و ضروری می باشد.
از توصیف تا واقعیت: واکاوی فناوری و بازنمایی کالبدی نخستین آسباد سیستانی توصیف شده توسط شمس الدین دمشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
31 - 59
حوزههای تخصصی:
یکی از نخستین و مهم ترین اسناد در دسترس از سازه های مبتنی بر فناوری باد توسط شمس الدین دمشقی، جغرافیدان و مورخ قرون هفتم و هشتم هجری قمری در کتاب نخبه الدهر فی عجائب البر و البحر از یک آسباد در سرزمین سیستان ترسیم و توصیف شده است. تا به امروز شواهد یا بقایایی فیزیکی از سازه مورد بحث یافت نشده، اما سند برجای مانده از دمشقی که شامل تصویر و توصیف مختصری از آسباد موردبررسی است، مبدأ مناسبی برای رویدادنگاری این دسته از آسبادهاست که فراتر از روایت ها، خاطرات و افسانه ها، فرصت مناسبی برای پرکردن شکاف های تاریخ نگاری فراهم می آورد. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل معماری آسباد دمشقی و شناخت فناوری خاص آن پرداخته و تلاش دارد تا با استناد بر تنها تصویر و توصیف تاریخی در دسترس، که در منابع بسیاری نیز تکرار شده، به ارائه تصویری واضح از این سازه و نحوه عملکرد آن بپردازد. روش تحقیق این پژوهش از نوع تفسیری/کیفی و مبتنی بر روش استدلال منطقی است، که با هدف ارتقای دانش موجود درباره پیشینه آسبادها انجام گرفته است. اگرچه مطابق با یافته های پژوهش حاضر این آسباد از جهت شیوه معماری و چگونگی به کاربستن نیروی باد با دیگر آسبادهای شناخته شده در ایران تفاوت اساسی دارد، اما این تحقیق می تواند گامی نخستین در شناخت و معرفی اولین نمونه های آسباد در ایران و به ویژه منبعی قابل اتکا برای پژوهش های بعدی جهت شناخت بهتر پیشینه فناوری های مبتنی بر انرژی باد در کشورمان باشد.