مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
اثربخشی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
133 - 154
حوزههای تخصصی:
این پژوهش جهت شناسایی و اعتبارسنجی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی بهره وری کارکنان در یک سازمان نظامی انجام شد. روش تحقیق، آمیخته (کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و سپس کمّی با استفاده از نرم افزار SPSS) بود. جامعه آماری، شامل اساتید، فرماندهان، مدیران و دانشجویان سازمان بودند. در بخش کیفی، نمونه آماری بر پایه گزینش تدریجی، کفایت نظری و در دسترس بودن انتخاب شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباعِ نظری ادامه یافت. در بخش کمی، روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با در نظر گرفتن مقدار خطای 05/0 و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. در بخش کیفی برای تأمین روایی و پایایی از روش ارزیابی لینکلن و گوبا استفاده شد و در بخش کمّی، با محاسبه آلفای کرونباخ، عدد 955/0 به دست آمد. با تحلیل یافته های مرحله کیفی، مدل پارادایمی بهره وری کارکنان ترسیم گردید. برای اعتبارسنجی مدل از آزمون T تک نمونه ای(One - Sample T Test) استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد اصلی بهره وری " عوامل مدیریتی" و" عوامل فردی و شخصیتی" می باشد. رشد استعدادها، ایجاد ارزش افزوده، کسب مزیت رقابتی، ارتقای کیفیت زندگی کاری، افزایش رضایت عمومی، کاهش صدمات کاری، ارتقای فرهنگ سازمانی و توسعه پایدار به عنوان پیامدهای بهره وری کارکنان بیان شدند.
تاثیر مدیریت سایبرنتیک بر اثربخشی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
95 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت سایبرنتیک، رویکرد جدیدی در مدیریت سازمان ها است که وظیفه ی اصلی آن توجه به مسائل درون سازمانی است. از آنجایی که منابع انسانی در سازمان ها به عنوان سرمایه های واقعی و حیاتی سازمانی شناخته می شوند. پژوهش حاضر با هدف تأثیر مدیریت سایبرنتیک بر اثربخشی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفت.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی – پیمایشی است. جهت گردآوری داده ها از شیوه های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل 100 نفر ازکارکنان دانشگاه تربیت مدرس بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای استاندارد شده اثربخشی کارکنان و پرسشنامه استاندارد مدیریت سایبرنتیک که به صورت آنلاین طراحی و لینک آن در اختیار کارکنان قرار داده شد. برای روایی از روایی محتوا استفاده شد و برای بررسی پایایی روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که برابر با 74/0 گزارش شد. یافته ها: یافته ها نمایانگر آن است که با توجه به اینکه میانگین کسب شده برای مدیریت سایبرنتیک و همچنین اثربخشی کارکنان به ترتیب برابر با 25/4 و 45/4 است و این میانگین ها بالاتر از میانگین نظری (3) می باشد. بنابراین وضعیت مدیریت سایبرنتیک و وضعیت اثربخشی کارکنان در دانشگاه تربیت مدرس بالاتر از حد متوسط است و در سطح مطلوبی قرار دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با توجه به همبستگی های موجود بین متغیرها، بین مؤلفه های مدیریت سایبرنتیک (متغیر پیش بین) و اثربخشی کارکنان ( متغیر ملاک) همبستگی مثبت و معناداری حاکم است.
ارائه و اعتبارسنجی الگوی همسویی استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی با راهبردهای سازمان در جهت اثربخشی شرکت بیمه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل همسویی استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی با راهبردهای سازمان در جهت اثربخشی شرکت بیمه ایران و همچنین سنجش اعتبار آن بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و همچنین خبرگان اجرایی آشنا به اجرا، دستورالعمل ها و بخشنامه ها در حوزه جبران خدمت بود که به روش هدفمند 13 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی را کارشناسان و رؤسا و مدیران شاغل در بیمه ایران تشکیل دادند که 138 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و در نرم افزار MAXQDA تحلیل گردید. داده های بخش کمّی نیز توسط پرسشنامه ای تدوین شده بر مبنای خروجی های بخش کیفی پژوهش جمع آوری شد و با نرم افزار Smart PLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش مضامین نظام جذب، حفظ و نگهداشت کارکنان؛ برند بیمه ایران؛ قابلیت های اجرایی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک؛ آموزش، پژوهش و توسعه منابع انسانی؛ استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی؛ راهبردهای سازمان؛ محدودیت بیمه ایران با قوانین و مقررات کشوری؛ عدم کفایت میزان پرداختی های شرکت؛ اثربخشی شرکت بیمه ایران و توسعه برنامه استراتژیک شرکت را به عنوان مضامین اصلی الگوی همسویی استراتژی های جبران خدمات منابع انسانی با راهبردهای سازمان نشان داد.
بررسی اثربخشی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی در ایران براساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی به مثابه مهمترین زیرنظام های کلان علمی که در فرآیند توسعه یک کشور به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت جهت پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازند، نقش حیاتی و کلیدی را برعهده دارند براین اساس ضروری است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های این مؤسسات از شیوه های مطلوب، دقیق و نظام مند استفاده شود. مؤسسات و مراکز علوم اسلامی به عنوان ساختار نظام مند آموزش های اسلامی، «راهبرد اهتمام به پروردن استعدادهای فطری و به منصه فعلیت نشاندن قوای خدادادی متربّیان و ساخت شاکله معرفتی، معنویتی، مهارتی و هویتی آنان در چهارچوب شاخص اصلی نظام مطلوب آموزشی تربیتی» را همواره مطمح نظر قرار داده اند (رشاد، 1395، ص116).در میان مجموعه نظام های آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و ترویجی حوزه علوم اسلامی زمینه پژوهش به عنوان بخش پیشران و نظام ساز شمرده می شود. براین اساس تربیت مؤثّر و کارآمد محقّقان نیازمند طراحی و استفاده از مدل های تربیتی اثربخش می باشد. امروزه مراکز علوم اسلامی از مدل های مختلفی برای تربیت محقّقان استفاده می کنند.در نظام های تربیتی اثربخش باید به عوامل زمینه ای، دروندادی، فرآیندی و بروندادی برای پدیدآوری نتیجه و اثر توجّه نمود. وجود مدل های مؤثّر تربیت محقّق نقش مهم عاملیت را در اثربخشی پژوهش ها بارز می سازد.براساس بررسی های صورت گرفته تاکنون مطالعه جامع و دقیقی که به بررسی کلیه ابعاد مدل های تربیتی موجود پرداخته و به طور مستقیم با حوزه علوم اسلامی مرتبط باشد، انجام نشده است.این پژوهش با هدف شناسایی، تحلیل و سنجش اثربخشی مدل های تربیت محقّق و ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین مدل های موجود تربیت محقّق علوم اسلامی در سطح مؤسسات علوم اسلامی کشور کدام و دارای چه اجزاء، مؤلفه ها، نقاط قوت و ضعف می باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و نوع داده ها جزء تحقیقات کیفی بوده و مشتمل بر گردآوری و تحلیل داده های غیرعددی برای شناخت مفاهیم، دیدگاه ها و تجارب و تحلیل داده های بدون ساختار می باشد و از لحاظ شیوه اجرا و جمع آوری داده ها در گروه تحقیقات پدیدارشناسی قرار می گیرد. همچنین ازآنجایی که دستاوردها و نتایج پژوهش ارائه شده چهارچوبی برای عمل فراهم می آورد تا نظام های تربیت محقّق علوم اسلامی بر پایه آن اقدام نموده و بخش عمده ای از مشکلات اجرایی نظام تربیت محقّق را برطرف سازد، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای گردآوری داده های غیرعددی ابتدا در مرحله اکتشافی ازطریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز مصاحبه نیمه ساختاریافت، مدل های تربیت محقّق با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به شیوه اترید − استرلینگ (۲۰۰۱) «شامل مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر» شناسایی گردید. پس از مرحله اکتشافی در مرحله تحلیلی برای سنجش اثربخشی مدل های موجود از الگوی ارزشیابی سیپ (cipp) استفاده گردید و ابعاد چهارگانه الگو شامل؛ بعد زمینه، بعد درونداد، بعد فرایند و بعد برونداد یا فرآورده مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه پژوهش، صاحب نظران و محقّقان مؤسسات و مراکز علوم و معارف اسلامی بودند که مدل مؤسسه یا مرکز آنان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته بود. واحدهای آماری به شیوه نمونه گیری هدفمندِ در دسترس انتخاب شد. سپس تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مشارکت کنندگان که هریک از آنها نماینده یکی از مؤسسات و مدل های تربیت محقّق شناسایی شده بودند دعوت به مصاحبه شدند و ابعاد مدل تربیت محقّق از ایشان اخذ گردید. همچنین به منظور سنجش اعتبار متغیرهای پژوهش از اعتبار صوری و سازه استفاده شد.نتایج: براساس تحلیل مضمون صورت گرفته در اثربخشی بعد «زمینه»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 4 مشخصه اساسی و مشترک هستند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند با آگاهی، مدلی را در تربیت محقّق گزینش نمایند که ضمن توجّه به عوامل اثرگذار بر تربیت محقّق، رویکرد مناسب و مؤثّری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیرامونی و متناسب با ویژگی های شناختی و شخصیتی محقّقان داشته باشد.همچنین در اثربخشی بعد «درونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه 9 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده مطرح می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می نماید مدلی در تربیت محقّق انتخاب نمایند که دارای رویکرد توأم آموزشی و پژوهشی بوده و ضمن توجّه به روش شناسی علمی قادر باشد ارزش ها، نگرش ها، نیازها، نقشه علمی و . . . را با توجّه به توانمندی های منابع انسانی مؤسسه فراهم آورد.در بررسی اثربخشی بعد «فرایند»، مدل های تربیت محقّق موردمطالعه دارای 6 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی برای تربیت گزینش نمایند که قادر باشد مشخصه های زمینه ای و دروندادی را در فرایند تربیت محقّق بکار گیرد و آنها را در رسیدن به اهداف سازمان دهد. این بُعد از مدل به مراکز تربیت محقّق امکان خواهد داد قابلیت ها و ظرفیت های پژوهشی اعم از قوانین، مقررات و منابع انگیزشی موجود در ارزشیابی و ارتقاء محقّقان را بسیج نماید.در بررسی اثربخشی بعد «برونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 3 مشخّصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی را انتخاب نمایند که ضمن استفاده از روش ها، استانداردها و ابزارهای ارزیابی و اثربخشی، خروجی و بازده برنامه تربیت محقّق را مورد ارزیابی قرار داده و با بهره گیری از ویژگی های نظام ارتقایی مؤسسه، روش ها و ابزارهای مورد استفاده در تربیت محقّق را مورد بازنگری و بهسازی قرار می دهد. بحث و نتیجه گیری: مطابق با ارزیابی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی می توان به مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «زمینه» شامل: اهمیّت برنامه درسی یکپارچه و رسمی حوزه، نظام انگیزشی متناسب با نظام و زی طلبگی، اهمیّت عوامل انگیزشی در محیط نزدیک و مرتبط با پدیدآوری تحقیق، حضور در صحنه های واقعی علم، توجّه توأمان به مسائل و نیازهای عینی و کاربردی، توجّه به عناصر مشترک روش تحقیق در علوم انسانی و اسلامی، روش مندی و تسلّط محتوایی بر موضوع، توانایی مسأله یابی و نیازسنجی پژوهشی می باشد. همچنین مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «درونداد» شامل: پدیدآوری روش شناسی پژوهشی اختصاصی هر مرحله پژوهش، باورمندی به توانایی تولید علم دینی، ارزشیابی محصول محور و خروجی محور، ایجاد فضای نقد تعاملی، تأکید بر نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی، پذیرش دانش پژوهان تحصیلات تکمیلی از فارغ التحصیلان با تأکید بر زنجیره ارزش، مواجهه و حل مسائل نظام اسلامی با رویکرد دینی و مسأله محوری، توجّه به زیرساخت و نظام های پشتیبانی پژوهش های علوم اسلامی، تأکید بر یکپارچگی سه بعد پژوهش، آموزش و ترویج در تربیت محقّق می باشد. مهمترین نقاط قوت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «فرآیند» شامل: مهارت روش پرونده سازی و نگارش مستقیم در جمع آوری اطّلاعات، بهره مندی از دانش زبان های خارجی در استفاده از منابع اصلی، توجّه به برانگیزاننده ها و نظام انگیزش درونی و دینی، انجام دیدارهای علمی با صاحب نظران و الگوهای موفق، توانمندسازی علمی و مهارتی محقّقان، ارزشیابی مهارت محور، مباحثه محور، گروه محور و نیز مدل محور، توانایی اتقان و رویکرد کیفی در نظریه پردازی است. و نهایتا مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «برونداد» شامل: مهارت محوری به جای حافظه محوری، ارزیابی ناظر به فرایند در مسائل علوم اسلامی، ارزشیابی مبتنی بر انگیزش درونی قرب الهی، ارتقای نیروهای مستعد تربیت شده حاضر و شاغل در سازمان ها و نهادها، افق گشایی و طرح نگاه های نو برای محقّقان علوم اسلامی می باشد.
نقش گروه های مرجع در اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر: تحلیل محتوای کیفی گزاره های قرآنی و حدیثی (مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
67 - 88
حوزههای تخصصی:
گروه های مرجع یکی از عوامل مهم اثرگذار در هدایت و کنترل نگرش ها، رفتارها و انتخاب های افراد، هستند. پس قادرند نقش مهمی در اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند. در این مقاله، با هدف بررسی این نقش مهم، به تحلیل محتوای کیفی و ترکیبی گزاره های قرآنی و حدیثی پرداخته شده است. یافته های تحقیق، که بر اساس تحلیل روش مند و معتبر این متون استوار است، دو نکته کلیدی را آشکار می سازد: 1) تحلیل عمیق و گسترده اثرگذاری گروه های مرجع در سطوح فردی، بین فردی و جمعی، و پیش بینی و طراحی راهکارهایی برای استفاده بهینه از ظرفیت های این گروه ها در جهت افزایش اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر؛ 2) عنایت به عوامل مؤثر در تأثیرگذاری این گروه ها. این مقاله، گامی ابتدایی برای شناسایی عوامل اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر و نوعی طرح مسئله ای پژوهشی برای جلب توجه محقّقان و نهادهای ذی ربط در جهت احیای این «ام الفرائض» فراموش شده و فراهم آوردن زمینه بهره گیری از برکات فوق العاده آن است.
چالشهای اثربخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاهها (مطالعه کیفی-میدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی چالشهای اثربخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاهها و ارائه راهبردهایی برای بهبود این اثربخشی و نیز پیامدهای آن بود. روش: رویکرد پژوهش، کیفی و روش تحقیق، نظریه زمینه ای با مدل استراوس و کوربین بود. داده ها متشکّل از مشارکت 100 تن از اساتید خبره دروس معارف اسلامی، کارشناسان و خبرگان و متولیان حوزه آموزش در دانشگاههای کشور بود. این پژوهش در سطح ملّی انجام شده و اساتید دانشگاههای مختلف کشور را شامل می شد. مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته بوده و تا جایی امتداد پیدا کرد که اشباع نظری محقق شد. یافته ها: بر مبنای مدل استراوس و کوربین، ابتدا کدگذاری باز روی مصاحبه ها انجام شد و بعد از صورت بندی مفاهیم در این مرحله، کدگذاری محوری همراه با مقولات فرعی و اصلی در بخشهای شرایط علّی(شیوه نامناسب تدریس، کاربردی نبودن آموزش، نبود تغییرات مناسب آموزشی)، شرایط مداخله گر(ضعف کارامدی سیاستهای جذب و حمایت از اساتید حق التدریس و عضو هیئت علمی، زمان و فضای نامناسب آموزش دهی، نارضایتی از رفتار آموزش دهنده)، شرایط زمینه ساز (مشکلات اقتصادی، اعتمادپذیری پایین، تحول فرهنگی، یادگیری اجتماعی، فرهنگ رسانه ای، سیاستهای آموزش و پرورش)، راهبردها(همکاری و تعامل مجامع دانشگاهی، سیاستهای معطوف به یاددهندگی، سیاستهای ارزشیابی، شایسته سالاری، سیاستهای پژوهشی، فراگیری معرفت شناسی دانش معارف اسلامی) و پیامدها(موفقیت آموزشی، افزایش سرمایه فرهنگی، تقویت دینداری) انجام شد و در نهایت، مقوله هسته در این پژوهش، مقوله «تغییرات فرهنگی نسل جوان و الگویابی متعدد و متکثر و به روز نشدن سیستم آموزشی» به دست آمد. نتایج: تغییرات فرهنگی نسل جوان و الگویابی متعدد و متکثر از طریق عوامل محیطی، شبکه های اجتماعی مجازی، گروه های مرجع درون نسلی به همراه عدم به روزرسانی مداوم سیستم آموزشی در بسیاری از سطوح بر اثربخشی دروس معارف اسلامی، رخنه کرده و لذا سیاستگذاران و اساتید دروس معارف، با در نظر گرفتن عوامل فوق می توانند بر این چالشها فایق آیند. البته توصیه سیاستی این پژوهش مبتنی بر نیازسنجی مداوم و شناخت نگرشها و باورهای دانشجویان و تدوین سیاستها و محتواها مبتنی برکاربردی بودن، متناسب بودن، جذابیت و انعطاف پذیری در شیوه آموزش بود.
بررسی رابطه بین اعتقاد به مفهوم برکت و بهره وری نیروی انسانی (نمونه پژوهش: شرکت فولاد هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش "بررسی رابطه بین اعتقاد به مفهوم برکت و بهره وری نیروی انسانی" است که از نظر روش اجرای تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق را مدیران، روسا، سرپرستان و کارشناسان شاغل در شرکت فولاد هرمزگان تشکیل می دهند که با استفاده از رابطه کوکران، 201 نفر به عنوان نمونه آماری مورد نیاز انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده به صورت پیمایشی (میدانی) است و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، واریانس، جداول فراوانی، درصد فراوانی و نمودار میله ای) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف– اسمیرنوف، آزمون علامت یا نشانه تک نمونه ای، تحلیل واریانس فریدمن و آزمون میانگین) از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با فاصله اطمینان 95 درصد، از نظر کارکنان سازمان مورد بررسی، اعتقاد به عوامل مختلف اسباب و موانع برکت بر کارایی و اثربخشی کارکنان تاثیر معناداری دارند. به عبارتی، اعتقاد به مفهوم برکت بر بهره وری نیروی انسانی تاثیر معناداری دارد.
ارزیابی اثربخشی مدارس دوره ابتدایی از منظر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش برای ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بررسی میزان اثربخشی مدارس دوره ابتدایی از منظر مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و ارائه الگوی مطلوب در استان قزوین انجام شده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با توجه به هدف و ماهیت تحقیق از نوع روش آمیخته (کیفی، کمی) است، در بعد کیفی، از روش تحقیق تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی استفاده شده، و گویه های اثربخش از متن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، شناسایی و احصا شد .در بعد کمی از روش تشریحی و توصیفی پیمایشی استفاده شده، جامعه آماری شامل کلیه مدیران، راهبران آموزشی- تربیتی مدارس ابتدایی و کارشناسان حوزه معاونت آموزش ابتدایی اداره کل و مناطق 14 گانه استان قزوین بود. حجم نمونه در این پژوهش 300 نفر با روش طبقه ای نسبتی و بصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. ابزار پژوهش، 2 پرسشنامه محقق ساخته 99 سؤالی 5 عاملی لیکرت استفاده شده است. در بخش کمی از آلفای کرونباخ برای نرمال بودن داده ها و برای پایایی آزمون نیکویی برازش کلموگروف اسمیرنف و روایی مدل اندازه گیری از تحلیل عاملی تائیدی با آزمون t در نرم افزار SPSS از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری برای برآورد اعتبار الگوی ارائه استفاده شده است.یافته ها: در بخش کیفی نتایج نشان داد تمام مؤلفه های استخراج شده اثربخش می باشند. در بخش کمی نتایج بیانگر این است که برای تمامی مؤلفه ها آماره t با سطح معنی دار 0001/0 تفاوت معنی داری با سطح متوسط 3 دارد. از آنجا که، میانگین مؤلفه های راهبری و مدیریت تربیتی 39/4، برنامه درسی 36/4، تربیت معلم و تأمین منابع انسانی 57/4، تأمین و تخصیص منابع مالی 68/4، تأمین فضا، تجهیزات و فن آوری 56/4، مؤلفه پژوهش و ارزشیابی 56/4 بیشتر از سطح متوسط 3 می باشد. لذا بیانگر اثر بخشی بالای عوامل شناسایی شده مدارس دوره ابتدایی است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که تأمین فضا، تجهیزات و فن آوری، پژوهش و ارزشیابی، تربیت معلم و تأمین منابع انسانی، برنامه درسی، راهبری و مدیریت تربیتی، تأمین و تخصیص منابع مالی دارای بار عاملی مناسب برای پیش بینی الگوی دستیابی به مدارس ابتدایی اثربخش از منظر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشند.
شناسایی پیشایندهای رهبری فروتنانه برای مدیران با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
187 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: در چارچوب سازمانی مدرن که با پیچیدگی زیاد و الزامات سازگاری مشخص می شود، تأکید بیشتر بر جنبه های پایین به بالای رهبری ضروری است؛ رهبرانی معتبرترند که اعتراف می کنند در دنیای پیچیده و ناشناخته، همه پاسخ ها را ندارند. همچنین با گسترش رفتارها و رویدادهای غیراخلاقی، اتخاذ رهبری فروتنانه از جانب مدیران، می تواند در مدیریت اثربخش سازمان ها و کاهش رفتارهای غیر اخلاقی نقش مهمی ایفا کند. با توجه به آنچه بیان شد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندهای رهبری فروتنانه برای مدیران اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی و استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو (۲۰۰۷) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی ای بوده است که طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ در حوزه پیشایندهای رهبری فروتنانه برای مدیران منتشر شده است. در این راستا، واژگان کلیدی مرتبط با هدف پژوهش جست وجو شد. طی فرایند جست وجو ۱۱۳ مقاله به دست آمد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، در نهایت ۱۴ مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بود، برای نمونه انتخاب شد. داده های به دست آمده از این مقاله ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) و به کمک نرم افزار مکس کیودا ۲۰۰۰ تجزیه وتحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا با مقدار 92/0 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش، یافته ها در اختیار 4 نفر از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل داده ها، ۷۴ کد باز شناسایی شد که در ۱۷ مفهوم و ۴ مقوله دسته بندی شدند. نظر به نتایج مطالعات دست اندرکاران حوزه علوم مدیریت، یکی از ابعاد کلیدی رهبری، خودمدیریتی است که از پیش بین های مهم خود مدیریتی در رهبری فروتنانه، هوش هیجانی، هوش اخلاقی، عاطفه مثبت، تعهد دینی، رفتار معنوی و ویژگی های شخصیتی رهبر شناخته شد. بُعد مهم دیگر رهبری، مدیریت افراد است؛ در این زمینه رهبران فروتن به طور مستقیم بر عملکرد سازمان تأثیر نمی گذارند، بلکه رفتارهایی را اتخاذ می کنند و شرایطی را برای پیروان و تیم ها ایجاد می کنند تا عملکرد خوبی داشته باشند و با تدابیری از جمله غنی سازی کانال های ارتباطی، ویژگی شخصیتی پیروان، پویایی گروه، امنیت روانی و توانمندسازی شناختی، این بُعد را مدیریت می کنند. بُعد کلیدی دیگر در پیش بین های رهبری فروتنانه، نحوه مدیریت سازمان است. نظر به اینکه فروتنی یک ویژگی بین فردی و رابطه محور است، سازمان ها باید اقدام هایی را برای تقویت تعاملات اجتماعی بین پیروان، از طریق راه های رسمی و غیررسمی انجام دهند که با توجه به مطالعات انجام شده، این مهم از طریق تشویق مشارکت، توانمندسازی ساختاری، فرهنگ سازمانی و ارزش های فرهنگی، امکان پذیر است. در نهایت نتایج مطالعات حاکی از آن بود که اثربخشی فروتنی مدیر، به حمایت سازمانی وابسته است؛ تئوری ها و تحقیقات موجود نشان می دهد که هم نقش رهبری مدیر سازمان و هم حمایت مدیریت ارشد، به طور هم زمان برای عملکرد بالای یک پروژه بسیار مهم هستند که با حمایت مدیریت ارشد و انتظارات رهبر از زیردستان، به عنوان پیشایندهای رهبری فروتنانه ایفای نقش می کند.
نتیجه گیری: با توجه بررسی های صورت پذیرفته و الگوی به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که رهبری فروتنانه، سه سبک رهبری خدمتگزارانه، رهبری تحول آفرین و رهبری اخلاقی را پوشش می دهد. بنابراین اتخاذ رهبری فروتنانه از جانب مدیران، می تواند به رشد و اثربخشی شخص مدیر، پیروان و سازمان منجر شود.
استفاده از معیارهای ارگونومیک برای ارزیابی کیفیت آموزش الکترونیکی در دانشگاه کردستان
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 101
حوزههای تخصصی:
اصطلاح "کیفیت" مفهوم گسترده و پیچیده ای است. بهترین تعریف برای کیفیت آن است که کاملاً منطبق با صدای مشتریان و بر اساس ارزیابی تجربه آنان باشد. کیفیت استفاده یا کیفیت ارگونومیک در واقع تمرکز را از کیفیت محصولی خاص به صورت جداگانه، به محصولات خاص، کاربران آنها، وظایف و زمینه ای که در آن استفاده می شود تغییر می دهد. کیفیت ارگونومیک محصولات و سیستم های تعاملی، شامل همه جنبه های نرم افزاری است که بر عملکرد کاربر در انجام کار تأثیر می گذارد. مفهوم کیفیت استفاده به جای کیفیت محصول مترادف با مفهوم کیفیت ارگونومیک است. در شرایط کرونایی اخیر که اکثر آموزش های دانشگاهی به صورت مجازی ارائه می گردد استفاده ویژه از علم ارگونومی برای توسعه کیفیت آموزش ها بسیار ضروری است. در این مقاله، یک ارزیابی کلی از کیفیت ارگونومیک آموزشهای پشتیبانی شده با فن آوری های مجازی توسط اساتید و دانشجویان دانشگاه کردستان ارایه شده و همچنین نتیجه گیری و توصیه هایی برای بهینه سازی آن بیان شده است.مطالعه حاضر به روش توصیفی تحلیلی بین تعداد 135 نفر از دانشجویان و 75 نفر از اساتید دانشگاه کردستان به صورت نمونه گیری در دسترس از تمام دانشکده ها انجام شد. این افراد کارت های کیفیت ارگونومیکی را تکمیل و سپس این کارت ها جمع آوری، وارد SPSS و و به روش های توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه کیفیت ارگونومیکی در ابعاد اثربخشی، کارایی، رضایتمندی و مجموع این فاکتورها(کلی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که به طور کلی معیار رضایتمندی یک وابستگی خطی مثبت را با ارزیابی دانشجویان و اعضای هیئت علمی نشان داد. بر طبق نتایج آموزش های الکترونیکی ارائه شده در دانشگاه کردستان دارای اثربخشی کافی بوده اما از نظر کارایی و رضایتمندی سطوح پایینتری بدست آمد.
ارزیابی کارایی و اثربخشی سازمان با تلفیق دو نظام ارزیابی BSC و DEA
منبع:
طالعات راهبردی مالی و بانکی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
272 - 280
حوزههای تخصصی:
روش تلفیقی، عملکرد سازمان از دو زاویه مختلف ارزش آفرینی و بهره وری ارزیابی می شود. این روش ارتباط بین عملکرد مالی و عملکرد عملیاتی را بهبود می بخشد و به سازمان امکان می دهد تا با دقت بیشتری عملکرد خود را مدیریت کند و تصمیم گیری های بهتری برای بهبود عملکرد خود اتخاذ کند. درحالی که مطالعات انجام شده در تحلیل پوششی داده ها بیش تر به صورت محاسبه کارایی بدون لحاظ نمودن فرآیندهای داخلی سیستم ها می باشد. در مطالعه حاضر از رویکرد تحلیل پوششی داده ها برای محاسبه سیستم های چند فرآیندی مطرح شده و مدل تلفیقی DEA و BSC جهت محاسبه کارایی در راستای استراتژی های سازمان استفاده می گردد. در این مدل به سادگی می توان علت ناکارایی سیستم را در زیر فرآیندها تشخیص داده و برنامه های بهبود آینده را ارایه کرد.
ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی با تاکید بر راهبرد مدیریت آینده نگر بهداشت و سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف: اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی نوآور بنگاه های دانش بنیان دارویی گیاهی و اتخاذ راهبردهایی آینده نگرانه برای نیل به آن مهم می باشد. هدف، ارائه مدل سرمایه انسانی نوآور اثربخش این مؤسسات است. روش: رویکرد تحقیق تلفیقی است. نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از خبرگان بخش سلامت و مدیران واحد های دانش بنیان دارویی گیاهی کشور انجام شد. برای آزمون مدل 169 پرسشنامه از پژوهشگران واحد های دانش بنیان داروسازی گیاهی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها برای اکتشاف مدل از تئوری داده بنیاد و برای آزمون مدل، معادلات ساختاری است. یافته های پژوهش: مدل با شش بعد اصلی شرایط علی (حکمروایی بازار محور)، پدیده محوری (سرمایه انسانی نوآور)، عوامل زمینه ای (بوم فرهنگ درمان گیاهی)، عوامل مداخله ای (ضعف خط مشی گذاری- استانداردسازی و ارزش دهی به خلق نوآوری)، راهبردها (مدیریت آینده گر راهبردی بهداشت و سلامت)، پیامدها (دانش بازار آینده)، 17 مؤلفه و 126 شاخص تأیید گردید.شاخص های برازش مدل NFI=0/926،GOF=0/569 و0.071 =SRMRگردید که بیانگر برازش مدل تحقیق می باشد.نتیجه گیری: مدیران بنگاه ها با اتخاذ راهبرد هایی در زمینه افزایش و تشریک جریان های اطلاعات و دانش بین کارکنان متخصص، سرپرست های پروژه ها وسایر ذینفعان در زنجیره تأمین - داشتن سبک مدیریت یادگیرنده وآینده نگر در زمینه انتخاب، بکا رگیری، آموزش و نحوه سلوک با کارکنان متخصص متصدی امور تحقیق و توسعه در پروژه ها- اتخاذ سبک مدیریتی هوشمندانه در زمینه فرآیند های کسب و کار مانند بازارسنجی، مشتری گرایی، رقیب گرایی، بهبود شرایط کیفی تولید دارو ها و ایجاد فضای تعامل برد- برد با سایر بنگاه های دانش بنیان و صنایع دارویی گیاهی، می توانند با نیل به دانش بازار آینده، اثربخشی عملکرد سرمایه انسانی را شاهد باشند.
مدل سازی معادلات ساختاری در بررسی ارتباط بین اثربخشی با خلاقیت مدیران فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط اجتماعی و اقتصادی سازمان های عصر حاضر، لزوم دارا بودن مدیران خلاق و اثربخش را بیش از پیش نمایان ساخته است؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل سازی معادلات ساختاری در بررسی ارتباط بین اثربخشی با خلاقیت مدیران فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران تدوین گردیده است. روش تحقیق توصیفی بوده و به شکل میدانی صورت گرفته است.جامعه آماری پژوهش کلیه رؤسا، نواب رئیس و دبیران فدراسیونهای ورزشی کشور (100نفر) می باشد که به شکل کل شمار تعیین شد درنهایت 80 پرسشنامه دریافت گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اثربخشی حمیدی (81/0α =)و پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیپ(89/0α=)استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کلموگروف اسمیرنف، آزمون همبستگی پیرسون، t تک نمونه-ای و رگرسیون چندمتغیره در نرم افزار Spss و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Lisrel استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش بین اثربخشی و خلاقیت ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت(05/0>p ،262/0 =r)، همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که5/42% از واریانس خلاقیت مربوط به اثربخشی است(01/0>p ،425/0=R2) و اعمال صحیح مدیریت بیشترین اهمیت را در پیش بینی تغییرات-خلاقیت مدیران داراست (001/0>p،218/1=β ). همچنین نتایج مدل تحقیق نشان دهنده برازش لازم و اثرگذاری و پیش بینی اثربخشی مدیران بر خلاقیت آنان بود (079/0RMSEA=، 93/0GFI=، 12/9T=). با توجه به نتایج بدست آمده می توان لزوم توسعه و بسط شاخصه-های اثربخشی را با اهمیت دانست؛ بدیهی است تعامل و کارکرد بین اثربخشی و خلاقیت در نهایت منجر به بهبود شرایط فدراسیون ها در عرصه دستیابی به اهداف خود خواهد بود.
تأثیر محیط قانونی بر اثربخشی مدیریت راهبردی در وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر محیط قانونی بر اثربخشی مدیریت راهبردی در وزارت ورزش و جوانان بود. جامعه آماری تحقیق اعضای هیأت علمی دانشگاه ها با سابقه مدیریت در ورزش، مدیران وزارت ورزش و جوانان و کارشناسان خبره در واحدهای ستادی و تابعه و مدیران فدراسیون های ورزشی به تعداد 300 نفر بودند که همه آنها به صورت کل شمار برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه های استاندارد محیط قانونی نیک نژاد (1394) و اثربخشی مدیریت راهبردی نیک نژاد (1394) استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه به تأیید یازده تن از متخصصان رسید و پایایی آنها در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی به ترتیب 0/84 و 0/86 محاسبه شد. برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و معادلات ساختاری با کمک دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین محیط قانونی و تمامی ابعاد آن با اثربخشی مدیریت راهبردی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد محیط قانونی می تواند تأثیر مثبت، معنادار و قابل قبولی برابر با 0/557 بر اثربخشی مدیریت راهبردی داشته باشد. همچنین ضریب تعیین به دست آمده نشان می دهد که محیط قانونی 31 درصد از واریانس اثربخشی مدیریت راهبردی را تبیین می کند. بدون توجه به آیین نامه ها و دستورالعمل ها و قوانین و تدوین آنها براساس راهبردها، راهبردها اثربخشی لازم را نخواهند داشت.
مدل ارتباطی فرهنگ سازمانی با رفتار سیاسی و عقلایی در تصمیم گیری و اثربخشی سازمانی کارکنان ستادی وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی، رفتار سیاسی و رویکرد عقلایی تصمیم گیرندگان بر اثربخشی سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. جامعه آماری تحقیق تمامی کارکنان رسمی وزارت ورزش و جوانان کشور به تعداد 430 نفر بود. نمونه آماری براساس جدول کرجسی و مورگان 203 نفر تعیین و روش نمونه گیری نیز روش تصادفی بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز (1998)، پرسشنامه طراحی شده توسط دین و شارفمن (1999) برای سنجش رویکرد رفتارهای سیاسی یا رویکرد عقلایی در فراگرد تصمیم گیری و پرسشنامه اثربخشی سازمانی حمیدی (1382) بود. روایی صوری پرسشنامه ها توسط استادان متخصص تأیید شد و در مورد پایایی میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی (88/0)، پرسشنامه تصمیم گیری سیاسی، عقلایی (81/0) و اثربخشی سازمانی (78/0) محاسبه شد. در ادامه، داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش پرسشنامه ای جمع آوری شد و در نهایت تحلیل داده ها به کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس و اکسل و اسمارت پی.ال.اس صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی در سازمان از اخذ تصمیم های عقلانی و نسبت به تصمیم های سیاسی بیشتر حمایت می کند، فرهنگ سازمانی ارتباط بهتری با تصمیم های عقلانی دارد. این در حالی است که نتایج نشان داد فرایند تصمیم گیری با رویکرد سیاسی، اثربخشی بیشتری نسبت به تصمیم های با رویکرد عقلانی در سازمان ایجاد می کند. زمانی که مسئولان و کارشناسان برای گرفتن تصمیمات مهم به دنبال ایجاد رابطه با دیگر مدیران و مقامات هستند و همراه با رویکرد سیاسی رایج تصمیم گیری می کنند، اثربخشی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر سیستم اطلاعات مدیریت (MIS) در بهره وری تربیت بدنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، اولویت بندی عوامل مؤثر بر سیستم اطلاعات مدیریت (MIS) در بهره وری تربیت بدنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان بود. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی و مبتنی بر هدف از نوع پژوهش های کاربردی است و با رویکرد پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه رؤسا و معاونت های دانشکده ها و مدیران گروه های تربیت بدنی، اساتید هیئت علمی و حق التدریس تربیت بدنی، سرپرستان، مدیران و کارشناسان بخش های مختلف ورزشی دانشکده ها، گروه ها و ادارات تربیت بدنی 29 واحد دانشگاهی از دانشگاه های آزاد اسلامی استان اصفهان به حجم 202 نفر بود که پرسشنامه های محقق ساخته دارای روایی و پایایی مناسب به همه اعضاء جامعه ارسال شد، 180 پرسشنامه به صورت کامل جهت تجزیه و تحلیل دریافت شد. پس از بررسی نتایج آزمون اسمیرنوف کلموگروف و تأیید فرض نرمال بودن توزیع داده ها، به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه و همچنین برای بررسی اولویت بندی مولفه ها از نظر شرکت کنندگان از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته های نشان داد که سیستم اطلاعات مدیریت بر مولفه های سرعت انجام کار، هزینه انجام کار، دقت در انجام کار و به طور کلی کارایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود وضعیت کنترل و نظارت، بهبود وضعیت برنامه ریزی، بهبود وضعیت تصمیم گیری و به طور کلی اثربخشی تربیت بدنی واحدهای دانشگاه آزاد دارد. همچنین مبتنی بر این یافته ها، سیستم اطلاعات مدیریت بر بهره وری تأثیر مثبت و معناداری دارد. یافته های حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت معناداری بین مولفه های بهره وری در حوزه تأثیرپذیری از استقرار نظام اطلاعات مدیریت وجود دارد؛ به این صورت که بیشترین میانگین رتبه ها به ترتیب متعلق به بهبود وضعیت کنترل و نظارت، بهبود وضعیت تصمیم گیری ، سرعت انجام کار، هزینه انجام کار، بهبود وضعیت برنامه ریزی و دقت در انجام کاربود. بنابر نتایج این پژوهش از آنجا که به کارگیری سیستم اطلاعات مدیریت در حوزه های تربیت بدنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان بر مولفه های بهره وری سازمانی موثر است، فلذا به مدیران و دست اندرکاران مربوطه پیشنهاد می شود در برنامه ریزی خود جهت استقرار سیستم اطلاعات مدیریت به ترتیب به عوامل بهبود وضعیت کنترل و نظارت، بهبود وضعیت تصمیم گیری، سرعت انجام کار، هزینه انجام کار، بهبود وضعیت برنامه ریزی و دقت در انجام کار توجه نمایند و اولویت ها ی اشاره شده را در نظر بگیرند.
مطالعه اثربخشی برند انسانی در ورزش استان اردبیل (مطالعه موردی: علی دایی و حسین رضازاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
158 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برند انسانی علی دایی و حسین رضازاده در ورزش استان اردبیل بود.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش تمامی مربیان، ورزشکاران، و داوران دارای بیمه ورزشی در استان اردبیل بودند که تعداد کل حجم نمونه (25000) نفر بودند و نمونه آماری بر اساس جدول نمونه گیری مورگان به صورت تصادفی، تعداد 375 نفر در نظر گرفته شد. از پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی برند ورزشی انسانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های کالموگروف اسمیرنوف، ویلکاکسون و فریدمن و نرم افزار آماری 22SPSS استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین ابعاد مختلف اثربخشی برند انسانی علی دایی، تفاوت معنی داری وجود دارد و ترتیب تاثیرگذاری هر یک از این ابعاد به ترتیب شامل اثربخشی ورزشی، اثربخشی فرهنگی، اثربخشی اجتماعی، اثربخشی سیاسی و اثربخشی اقتصادی بود. همچنین نتایج نشان داد که بین ابعاد مختلف اثربخشی برند انسانی حسین رضازاده، تفاوت معنی داری وجود دارد و ترتیب تاثیرگذاری هر یک از این ابعاد به ترتیب شامل اثربخشی ورزشی، اثربخشی فرهنگی، اثربخشی سیاسی، اثربخشی اقتصادی، و اثربخشی اجتماعی بود. به طورکلی در تمامی ابعاد اثربخشی برند انسانی علی دایی نسبت به حسین رضازاده به طور معنی داری بیشتر بود.نتیجه گیری: در کل یافته های پژوهش نشان داد که برند انسانی علی دایی و حسین رضازاده در ابعاد ورزشی و فرهنگی تاثیرگذاری بیشتری دارد و در این بین تاثیرگذاری برند علی دایی بیشتر بود.