مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
توسعه حرفه ای
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۷
113 - 136
امروزه، در آموزش عالی کشور ما، بعد از یک دوره رشد کمّی موضوع ارتقای کیفیت آموزش به یک هدف و مطالبه عمومی به ویژه در آموزش مهندسی تبدیل شده است. در مسیر ارتقای کیفیت آموزش مهندسی عوامل مختلفی مؤثرند که یکی از مهم ترین آنها اعضای هیئت علمی است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی به منظور ارتقای کیفیت در آموزش مهندسی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و اکتشافی بود که به روش تحلیل تفسیری انجام شد. برای این منظور محتوای مقالات و اسناد مکتوب موجود در قلمرو توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی طی ده سال گذشته تحلیل شد. ابتدا پیشینه موضوع و الگوهای ارائه شده توسط محققان در پایگاه های علمی داخلی و خارجی شناسایی و پس از انتخاب مرتبط ترین منابع، در خصوص تحلیل آنها و استخراج مفاهیم مرتبط اقدام شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری و در دو مرحله کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. پس از تحلیل اسناد پژوهشی شناسایی شده و استخراج مفاهیم مرتبط (تعداد 120 مفهوم از 25 سند)، الگوی توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی طراحی شد. در مرحله بعد، به منظور اطمینان از اعتبار یافته ها، الگوی طراحی شده به پنج نفر از صاحبنظران حوزه آموزش عالی و آموزش مهندسی عرضه شد و همچنین با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته ای به منظور تکمیل الگو صورت گرفت. الگوی ارائه شده در این مقاله یک الگوی فرایندی و محتوایی است. بر مبنای این الگو، نقطه آغاز برنامه های توسعه هیئت علمی، مأموریت و اهداف دانشگاه است و برنامه های توسعه حرفه ای مبتنی بر نیازهای اعضای هیئت علمی طراحی می شود. همچنین راهبردهای مختلفی برای اجرای برنامه های توسعه حرفه ای ارائه شده است و برخورداری از سازوکار ارزشیابی و بازخورد از دیگر ویژگی های این الگوست که آن را از سایر الگوهای مشابه متمایز می سازد.
بررسی سیر تکوینی اسناد حِرف مهندسان و کاردان های فنی ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به هدف فرانمودن روند تدوین اسناد حِرف مهندسان و کاردان های فنی ساختمان با رویکرد کیفی و بیان توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و دربردارنده ی مراحل تجزیه و تحلیل شغلی، بیان دیدگاه ها و تصمیمات اتخاذ شده در حین تدوین اسناد توسط کارگروه تحلیل حرفه است. در انتخاب اعضای کارگروه از روش نمونه گیری زنجیره ایی استفاده شده و متشکل از خبرگان عرصه مهندسی ساختمان استان فارس و نماینده سازمان آموزش فنی و حرفه ای بوده است. با هم اندیشی اعضای کارگروه تحلیل حرفه با توجه به صلاحیت های درنظر گرفته شده در نظام مهندسی ساختمان کشور ، سه گرایش شغلی اصلی شامل محاسبه، اجرا و نظارت برای مهندسان ساختمان مشخص شد که با شناسایی کارها و رسیدن به توافق جمعی، مولفه های شایستگی هر شغل تعیین شد و مجموعا 60 استاندارد شایستگی و ارزشیابی در این بخش حاصل گردید و در خصوص حرفه کاردان های فنی ساختمان نیز با توجه به حدود صلاحت دارندگان پروانه اشتغال به کار کاردانی با تشخیص سه وظیفه شغلی شامل: اجرا، نظارت و کارهای عمومی ساختمان با شناسایی کارها و شایستگی های هر شغل، 60 استاندارد شایستگی و ارزشیابی تدوین گردید.برای مطالعه و اعتبار بخشی استانداردهای مستخرج، از نظر سایر نهادها و دانشگاه ها نیز استفاده شد. این استانداردها بعنوان سنگ بنای آموزش های مهارتی، ضمن ایجاد مسیر توسعه حرفه ایی موجب بهبود عملکرد شغلی و توانمند سازی مهندسان و کاردان های فنی ساختمان شده و با یک الگوی بومی زنجیره ی دانش، کسب مهارت و اشتغال را تکمیل می کند.
بررسی مقایسه ای وضعیت توسعه حرفه ای دانشجویان دکتری رشته های علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مشخص کردن وضعیت توسعه حرفه ای دانشجویان دکتری رشته های اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت آموزشی و مقایسه وضعیت توسعه حرفه ای دانشجویان این دو رشته انجام شده است. روش: این تحقیق از حیث هدف تحقیقی، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری شامل دانشجویان دکتری رشته های اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت آموزشی است که از بین آنها 117 نفر با استفاده از روش تصادفی نسبی، به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین نمرات دانشجویان دکتری رشته اطلاعات و دانش شناسی در مؤلفه های برقراری ارتباطات، رفتار اخلاقی، کار گروهی و رهبری گروه و مدیریت مسیر حرفه ای به طور معناداری بالاتر از میانگین به دست آمده از دانشجویان دکتری رشته مدیریت آموزشی است. در مؤلفه های انجام دادن و مدیریت تحقیق و پاسخگویی مدنی، از ابعاد دیگر توسعه حرفه ای، میانگین نمرات این دو گروه تفاوت معناداری با هم دارند و میانگین به دست آمده برای دانشجویان دکتری رشته اطلاعات و دانش شناسی در این دو مؤلفه، به میزان شایان ملاحظه ای پایین تر از میانگین به دست آمده از دانشجویان دکتری رشته مدیریت آموزشی است. میانگین به دست آمده از دو گروه، در مؤلفه های کارآفرینی و خلاقیت، کارآمدی فردی، تدریس و آموزش و تفسیر و انتقال دانش، تفاوت معناداری ندارد و دو گروه دارای وضعیت به تقریب مشابهی هستند.
نقش توسعه حرفه ای و اخلاق کار بر تعهد سازمانی و میل به ماندن کارکنان کتابداری شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش توسعه حرفه ای و اخلاق کار بر تعهد سازمانی و میل به ماندن کارکنان کتابداری شهر تبریز انجام شد. روش: این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از لحاظ روش، همبستگی از نوع مدل یابی علی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری 360 نفر از کارکنان کتابداری شهر تبریز بود که از میان آنان 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند که برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه-های استاندارد استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین توسعه حرفه ای با تعهد و میل به ماندن رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین اخلاق حرفه ای با تعهد و میل به ماندن رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. علاوه براین تحلیل ها نشان داد که اخلاق حرفه ای نقش میانجی در رابطه بین توسعه حرفه ای با تعهد و میل به ماندن ایفا می کند. اصالت اثر: با توجه به یافته ها توسعه حرفه ای به طور مستقیم باعث ارتقاء تعهد سازمانی و افزایش میل به ماندن کارکنان می شود. همچنین با تایید نقش اخلاق حرفه ای، توسعه حرفه ای دارای اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر تعهد سازمانی و میل به ماندن می باشد. این نتایج بر ضرورت بازشناسی نقش میانجی اخلاق حرفه ای در بررسی رابطه علی توسعه حرفه ای با پیامدهای آن تاکید می کند.
بررسی تأثیر بهزیستی بر خودپنداره و توسعه حرفه ای با میانجیگری جنسیت و تجربه تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
457 - 476
حوزههای تخصصی:
در کنار جنبه های شناختی یادگیری زبان، سایر عوامل می توانند شکست/موفقیت عمومی آموزش زبان را توضیح دهند. بدلیل کم توجهی به عوامل عاطفی در یادگیری زبان، بررسی این عوامل امری دشوار بنظر می رسد. محققان حوزه روانشناسی در مطالعات روانشناختی خود در مقایسه با احساسات مثبت بیشتر احساسات منفی مانند غم و عصبانیت را نظر گرفته اند و این عناصر را در ارتباط با زبان آموزان مورد بررسی قرار داده اند. از این رو، نقش عواطف مثبت به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است، به ویژه در مورد مدرسان زبان انگلیسی. پژوهش حاضر با میانجیگری جنسیت و تجربه تدریس سعی در بررسی تأثیر بهزیستی بر خودپنداره و توسعه حرفه ای دارد. بدین منظور 220 مدرس زبان انگلیسی مرد و زن مقطع مهارتی پیشرفته با حداقل 5 سال سابقه بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه بهزیستی PERMA توسعه یافته توسط باتلر و کرن (2016)، توسعه حرفه ای (PD) طراحی شده توسط افشار و قاسمی (2018) و پرسشنامه خودپنداره رابسون (SCQ) تهیه شده توسط رابسون (1989) بود. پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) و روایی (روایی محتوایی) پرسشنامه ها تضمین شد. داده های جمع آوری شده بر اساس تحلیل همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از SPSS 24.0 و Amos 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که هیچ رابطه ساختاری معناداری بین بهزیستی و توسعه حرفه ای با میانجیگری جنسیت و تجربه تدریس وجود ندارد. یافته های این پژوهش پیامدهای نظری و عملی مهمی برای معلمان، روانشناسان مدارس، مربیان معلمان، طراحان برنامه درسی و پژوهشگران دارد.
پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان بر اساس سبک رهبری دانش محور ادراک شده: نقش واسطه ای تسهیم دانش و کار تیمی (مورد مطالعه: معلمان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان بر اساس سبک رهبری دانش محور ادراک شده با نقش واسطه ای تسهیم دانش و کار تیمی بود.
روش پژوهش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 342 نفر بدست آمد. ابزار گرداوری داده ها چهار پرسشنامه رهبری دانش محور، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و کار تیمی بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای توسعه حرفه ای 93/0، کار تیمی 79/0، تسهیم دانش 73/0 و رهبری دانش محور 93/0 بدست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین متغیر رهبری دانش محور (34/23) بالاتر از حد متوسط (18)، میانگین متغیر توسعه حرفه ای (7/46) بالاتر از حد متوسط (36)، تسهیم دانش (82/36) بالاتر از حد متوسط 30 و کار تیمی معلمان (33/19) پایین تر از حد متوسط (30) است. اثرات کل رهبری دانش محور بر توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و کار تیمی، مثبت و معنادار و اثرات کل کار تیمی و تسهیم دانش بر توسعه حرفه ای، مثبت و معنادار بود. همچنین نقش میانجی تسهیم دانش و کار تیمی در تاثیر رهبری دانش محور بر توسعه حرفه ای، تایید شد.
نتیجه گیری: اگر معلمان ادراک مثبتی از وضعیت رهبری دانش محور داشته باشند، تسهیم دانش و کار تیمی بیشتری خواهند داشت. در واقع، ایجاد مدارسی که در آن، مدیران به ایجاد، خلق، کسب، کاربرد، تسهیم و توزیع دانش و اطلاعات جدید توجه دارند می توانند باعث توسعه حرفه ای معلمان، کارآمدی و اثربخشی سازمانی شوند.
نظام آموزشی کشور را تضمین کنند که سطح بالایی از اشتیاق و انگیزه را در شغل خود داشته باشند.
ارائه مدل کیفی توسعه حرفه ای دانشجو معلمان رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان تربیت بدنی در مدارس از اجزای مهم اجرای تربیت و آموزش در قالب فعالیت جسمانی هستند که برای رسیدن به اهداف آموزشی، لزوم انجام اقدامات موثر در راستای توسعه حرفه ای آن ها در دوران دانشجویی در دانشگاه فرهنگیان وجود دارد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل کیفی توسعه حرفه ای دانشجو معلمان رشته تربیت بدنی انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع تحقیق کیفی با ماهیت اکتشافی بنیادی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش اساتید هیئت علمی رشته تربیت بدنی دانشگاه های فرهنگیان کشور بودند. نمونه گیری در این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی انجام پذیرفت که در این ارتباط پس از انجام 11 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. داده های حاصل از مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل گردید که به ترتیب 77 مفهوم، 34 مقوله و 15 قضیه تعیین گردید. بر اساس نتایج به دست آمده عوامل علی (عوامل مرتبط با اساتید، عوامل مرتبط با امکانات و تسهیلات و عوامل مدیریتی)، عوامل زمینه ای (ویژگی های فردی دانشجویان، سطح کیفی دانشجویان از منظر دانش علمی و مهارت عملی) و عوامل مداخله گر (محدودیت های اقتصادی، عوامل نگرشی) شناسایی و در نهایت راهبردها و پیامدهای توسعه حرفه ای دانشجو معلمان رشته تربیت-بدنی ارائه گردید.
شناسایی مولفه های توسعه حرفه ای دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های توسعه حرفه ای دبیران متوسطه به روش کیفی بوده است .روش شناسی: مشارکت کنندگان در این بخش شامل خبرگان ومتخصصان وافراد اگاه در زمینه توسعه وبالندگی حرفه ای دبیران استان فارس بوده وانتخاب افراد به روش نمونه گیری به صورت هدفمند وتکنیک ملاک محور ، با ملاک داشتن مدرک کارشناسی ارشد ودکتری وحداقل پانزده سال سابقه تدریس وپژوهش در اموزش وپرورش بوده که بعد از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها ، تحلیل مضمون گام به گام در شش گام انجام گرفته است گام اول اشنایی اولیه با متن مصاحبه گام دوم ایجاد کدهای اولیه گام سوم جستجو برای مضمون ها گام چهارم مرور مضمونها ،گام پنجم عنوان بندی مضامین وگام ششم تهیه گزارش مصاحبه ها وتهیه جدول مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیراست . یافته های: یافته های به دست آمده از مصاحبه های انجام شده در هشت مولفه بدین شرح است : مهارت های تغییر،مهارت های ارتباطی، بالندگی فردی، بالندگی پژوهشی، مهارت های ارزشیابی،بالندگی سازمانی،بالندگی آموزشی ،فناوری اطلاعات.نتیجه گیری : نتایج نشان داد، توسعه حرفه ای دبیران به بهبود بخشدن فعالیت ها و وظایف افراد، در ارتباط با شغل و حرفه تخصصی آنها که عمدتاً به منظور افزایش دانش، مهارت و تغییر نگرش های حرفه ای آنان است کمک می کند تا به وسیله آن افراد بتوانند به گونه ای موثر وظایفشان را به انجام برسانند و فرایند یاددهی و یادگیری را بهبود بخشند.
تأثیر خود کار آمدی شغلی بر توسعه حرفه ای و رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی نشاط کاری معلمان ابتدایی شهر آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خود کار آمدی شغلی بر توسعه حرفه ای و رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی نشاط کاری معلمان ابتدایی شهر آبادان و ارائه مدل معادلات ساختاری بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مرد (344) و زن (493 نفر) ابتدایی شهر آبادان با تعداد 837 نفر تشکیل دادند که با استفاده از روش تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 240 نفر از معلمان (137 زن و 103 مرد) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی شغلی معلمان اسچانن، موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه توسعه حرفه ای دراموند و یانگ (2010)، پرسشنامه رفتارهای کاری نوآورانه جانسن (2003) و پرسشنامه نشاط کاری کروف (2003) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه براساس روایی محتوایی با روش CVR و CVI مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 904/0، 873/0، 721/0 و 795/0 برآورد گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای23 SPSS و LISREL8.8 صورت گرفت. یافته های بدست آمده نشان داد که تأثیر غیر مستقیم خود کار آمدی شغلی بر توسعه حرفه ای از طریق نشاط کاری و تأثیر غیر مستقیم خود کار آمدی شغلی بر رفتار نوآورانه از طریق نشاط کاری بیشتر از تأثیر مستقیم آن بوده است.
دیدگاه متخصصان علم اطلاعات درباره تحولات آتی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
199 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: نام های زیادی برای اشاره به رشته ای که آینده های جایگزین را بررسی می کند وجود دارد: آینده پژوهی، آینده نگری، سواد آینده، آینده اندیشی، پیش بینی، آینده گرایی، آینده شناسی و بسیاری موارد دیگر. آینده پژوهی که می توان آن را علم آینده نیز نامگذاری کرد، درصدد است تا منابع، الگوها و دلایل تغییر یا ثبات یک مسئله را به منظور توسعه آینده نگری و گسترش دامنه دوراندیشی بررسی کند و انتخاب ها و احتمالات مختلف را در نظر بگیرد. همچنین، آینده پژوهی به مقوله فرض آینده های ممکن، محتمل و ترجیحی و جهان بینی های زیربنایی آن ها می پردازد. می توان آن را شاخه ای از علوم اجتماعی و به موازات حوزه تاریخ دانست. آینده پژوهی مطالعه روشمند، بین رشته ای و کل نگر پیشرفت اجتماعی، فناوری و دیگر روندهای محیطی است. این پژوهش با هدف آینده پژوهی در کتابخانه های عمومی و نقش آن در توسعه و پیشرفت آن ها با تأکید بر کتابخانه های تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی است .
روش پژوهش: از زمره روش های آینده پژوهشی، برنامه ریزی سناریو، نقشه راه، چشم انداز، مدل سازی، شبیه سازی و دلفی است. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی و توصیفی با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه به شیوه دلفی است. برای جمع آوری داده ها ابتدا از پرسشنامه استفاده شد و سپس در خصوص برخی از مسائل و تکمیل نظرها از روش مصاحبه حضوری از 11 نفر بهره گرفته شد. پرسشنامه مورد نظر در سه دوره میان جامعه آماری پژوهش توزیع شد. در خصوص تعیین روایی ابزار پژوهش با بهره گیری از نظر تعدادی از صاحب نظران در حوزه علم اطلاعات مشکلات موجود در پرسشنامه شناسایی و مرتفع شد. شیوه نمونه گیری با تکیه بر ساختار روش دلفی به انجام رسید و تحلیل داده ها انجام گرفت. پایایی ابزار پژوهش با آزمون آلفای کرونباخ در حد 810/0 تعیین شد.
یافته ها: با استفاده از نتایج به دست آمده از یافته های مصاحبه شوندگان، تعدادی از مؤلفه ها که بر توسعه کتابخانه تأثیر گذار هستند استخراج شدند. از جمله اینترنت، دیجیتال سازی، به روز بودن سیستم کتابخانه ها، استفاده از کتابداران و متخصصان، اوضاع اقتصادی، خدمات مرجع مجازی، پیایندها و دسترسی آزاد، رسانه های گروهی و شبکه های اجتماعی و فناوری تلفن همراه. خبرگان معتقد بودند که کتابداران چه در حال و چه در آینده حضورشان پررنگ و مهم است و همچنین باید از کتابداران متخصص استفاده شود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با بررسی تحولات فناوری در کتابخانه ها مشخص می شود که در کتابخانه های آینده مواد و محمل های اطلاعاتی کتابخانه در مسیر کاهش حجم و وزن پیش خواهند رفت. از برآیند نظرات مصاحبه شوندگان و همچنین روند دگرگونی در نوع منابع کتابخانه ها می توان پیش بینی کرد که منابع کاغذی در کنار منابع الکترونیکی ماندگار خواهد بود و هر یک از منابع، استفاده کنندگان خاص خود را حفظ خواهند کرد. در این دوره بیشتر منابع چاپی یا منابع دیجیتالی در کنار هم خواهند بود و کتابخانه ها به صورت ترکیبی اداره خواهند شد. برای توسعه همه جانبه در کتابخانه های عمومی ضروری است تا به تمامی مؤلفه های نامبرده توجه شود.
به سوی یادگیری حرفه ای هنرآموزان در هنرستانهای فنی و حرفه ای: طراحی مدلی بر اساس پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
7 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های یادگیری حرفه ای هنرآموزان هنرستانهای فنی و حرفه ای و ارائه الگوی مفهومی بر اساس رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش همه افرادی بودند که در زمینه یادگیری حرفه ای در نظام آموزشی و مدلهای آن سوابق پژوهشی، مطالعاتی و اجرایی داشتند. از میان آنها 17 نفر در چهار گروه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد که یادگیری حرفه ای هنرآموزان شامل 37 مؤلفه و 5 بُعد «ارتباط و تعاملات حرفه ای»، «مدیریت و تسهیم دانش»، «یادگیری فردی و گروهی»، «رهبری حمایتی و مشارکتی» و «خودیادگیرندگی» است که به عنوان الگوی مفهومی یادگیری حرفه ای و مبتنی بر محیط کار هنرآموزان برای توانمندسازی آنها ارائه شده است. همچنین نتایج اعتبارسنجی ابعاد و مؤلفه ها نشان دادند که بالاترین میزان توافق شرکت کنندگان در بعد رهبری حمایتی و مشارکتی 0/882 و پایین ترین میزان توافق در بعد مدیریت و تسهیم دانش 0/715 است. اعتبارسنجی مدل به صورت کلی با 0/813 حاکی از توافق بالای شرکت کنندگان است. در پایان پیشنهادهایی اجرایی و پژوهشی نیز ارائه شده است.
ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی: سنتزپژوهی بر اساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند(124 مقاله) که از سال 2011 تا 2023 میلادی در مورد توسعه حرفه ای معلمان آموزش زبان انگلیسی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد توسعه حرفه ای معلمان در 5 بُعد، 19 عامل و 73 مقوله شامل بُعد فردی(ویژگی-های اخلاقی، انگیزش و علاقه، خودراهبری، مهارت های ارتباطی، مهارت های یادگیری مادام العمر و مهارت های فراشناختی)؛ بُعد پداگوژیک(یادگیری مشارکتی، پروژه محوری، استفاده از رویکرد ترکیبی، کوچینگ و منتورینگ ) بُعد دانش محتوای تخصصی(دانش محتوایی - تربیتی، دانش محتوایی-موضوعی، دانش محتوایی-فناورانه) و بُعد عوامل برنامه ای(نیازسنجی، مدیریت دانش، فراهم سازی منابع چندگانه، ویژگی برنامه های توسعه حرفه ای) و بُعد ارزیابانه فرآیند (شامل شاخص هایی چون جامعیت در ارزیابی و ارائه بازخورد و تکالیف اصلاحی) طبقه بندی شدند.
شناسایی مولفه های پویایی تعلیم و تربیت از دیدگاه معلمان و مدیران
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
36 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی مؤلفه های پویای آموزش از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس با تمرکز بر انعطاف پذیری برنامه درسی، توسعه حرفه ای، رهبری و ادغام فناوری است. با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی، داده ها از طریق یک بررسی جامع ادبیات و مصاحبه های کیفی با مربیان جمع آوری شد. یافته ها بر نقش حیاتی انعطاف پذیری برنامه درسی در تطبیق روش ها و محتوای تدریس برای رفع نیازهای متنوع دانش آموزان تأکید می کند. توسعه حرفه ای مستمر به عنوان یک ضرورت برای ارتقای مهارت ها و دانش معلمان مطرح شد که آنها را قادر می سازد تا استراتژی ها و فناوری های نوآورانه آموزشی را به طور مؤثر پیاده سازی کنند. رهبری، به ویژه توسط مدیران مدارس، در پرورش یک فرهنگ حمایتی و نوآورانه در مدرسه محوری تشخیص داده شد. علاوه بر این، ادغام فناوری، فرآیندهای یادگیری و تدریس را با تعاملی تر و قابل دسترس تر کردن، بهبود می بخشد. نتایج این مطالعه با ادبیات موجود سازگار است و بر اهمیت سازگاری و نوآوری در آموزش تأکید می کند. با این حال، این مطالعه با ترکیب دیدگاه های معلمان و مدیران، دیدگاه جامع تری ارائه می دهد. توصیه هایی برای تحقیقات آینده شامل بررسی این مؤلفه ها در زمینه های مختلف آموزشی و توسعه استراتژی هایی برای اجرای مؤثر است. این مطالعه بینش های ارزشمندی را برای مربیان، سیاست گذاران و محققانی که هدفشان بهبود نتایج آموزشی از طریق محیط های آموزشی پویا و پاسخگو است، ارائه می کند
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران با رویکرد داده بنیاد: پژوهشی کیفی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
39 - 78
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمی گردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گردید. جامعه پژوهش، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند با 21 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازمانی، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخله گر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.
نگاهی به مفهوم توسعه حرفه ای هیئت علمی و تجربه های موفق در برنامه ریزی و اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
با افزایش فشار اجتماعی برای تحول در کیفیت بروندادهای آموزش عالی، برنامه توسعه حرفه ای هیئت علمی جایگاه ویژه ای پیدا نمود. در این مقاله، با مرور یافته های پژوهشی در سطح ملی و بین المللی در باره توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی به مفهوم توسعه حرفه ای هیئت علمی، محورها و استانداردهای آن و همچنین به چگونگی برنامه ریزی و اجرای توسعه حرفه ای هیئت علمی در عمل پرداخته می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که برنامه های توسعه حرفه ای هیئت علمی، موجب ارتقای کیفیت زندگی فردی، سازمانی و حرفه ای عضو هیئت علمی می شود و چهار عامل را در بر می گیرد: 1) توسعه آموزشی با ایجاد فرصت هایی برای بهبود تدریس و یادگیری 2) توسعه پژوهشی از طریق ایجاد فرصت هایی برای کسب موفقیت های پژوهشی 3) توسعه فردی با تقویت مهارت های برنامه ریزی و تغییر، و 4) توسعه سازمانی با توانمند نمودن اعضا برای کسب مهارت های مورد نیاز سازمان.
ساخت و اعتباریابی مقیاس توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در آموزش، یادگیری و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
7 - 39
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در آموزش، یادگیری و پژوهش انجام گرفت. بدین منظور، بر اساس سند انجمن ملی آموزش و یادگیری آموزش عالی ایرلند (2016)، مقیاس 48 سؤالی در پنج بعد: «توسعه شخصی»، «دانش و مهارت حرفه ای»، «ارتباطات حرفه ای»، «هویت حرفه ای» و «ظرفیت های دیجیتالی» طراحی شد. پس از احراز روایی محتوایی به منظور اعتبار سنجی ابزار، نمونه ای 242 نفری از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. ساختار عاملی پرسشنامه با استفاده از تحلیل اکتشافی، بررسی شد و نتایج نشان داد که پنج عامل جمعاً 59 درصد از واریانس آزمون را تبیین می کنند. تمامی پرسش ها به جز 5 سؤال در ارتباط با عامل مربوط به خود دارای بار عاملی قابل قبول بوده و درنهایت 43 پرسش تائید شد. روایی سازه ابزار نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم بررسی و تأیید شد. همچنین نتایج ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که مقیاس طراحی شده و تمامی ابعاد آن از پایایی مطلوبی برخوردارند. با توجه به نتایج می توان گفت که مدل و ابزار اندازه گیری پیشنهادی ویژگی های لازم را برای سنجش توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در آموزش، یادگیری و پژوهش دارد.
بررسی توانمندی دانشگاه های دولتی برتر کشور در توسعه حرفه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی (مطالعه موردی: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
109 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی میزان توانمندی دانشگاه های دولتی برتر کشور در توسعه حرفه ای از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که به روش توصیفی-پیمای شی از نوع ارزیابی اجرا شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 236 نفر از آنها به عنوان نمونه، انتخاب و درنهایت داده های 218 نفر از آنها گردآوری و تحلیل شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندی توسعه حرفه ای محقق ساخته است که روایی و پایایی آن، محاسبه و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS23 و آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و تحلیل واریانس ترکیبی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، توانمندی دانشگاه شیراز در توسعه حرفه ای آنان پایین تر از حد متوسط است. تفاوت معنی داری میان ابعاد توسعه حرفه ای به طور کلی و نیز از دیدگاه دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
نقش سلامت سازمانی در توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی (مورد مطالعه: دانشکده منابع طبیعی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
161 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، مشخص کردن نقش سلامت سازمانی در توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران بود. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی اعضای هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران تشکیل دادند (72=N). گردآوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه سلامت سازمانی و توسعه حرفه ای صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب ۸۴/0 و ۹۷/0 به دست آمد. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی استفاده شد. نتایج نشان داد که به طور کلی وضعیت سلامت سازمانی دانشکده منابع طبیعی بالاتر از حد متوسط و وضعیت توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در حد متوسط است. همچنین یافته ها نشان داد که بین متغیر سلامت سازمانی و توسعه حرفه ای رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از بین مؤلفه های سلامت سازمانی، مؤلفه روحیه بیشترین نقش را در پیش بینی توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی دارد.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی با تأکید بر نقش گروه های آموزشی: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
167 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی با تأکید بر نقش گروه های آموزشی بود. روش پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی مقاله های مرتبط با توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی بود که از بین آنها 42 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شد؛ ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی چک لیست بود. در بخش کمی، جامعه آماری مدیران گروه های آموزشی و اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان (667=N) و نمونه با روش انتساب متناسب به حجم 244 نفر بود. در بخش کیفی، 14 مؤلفه مؤثر بر توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی شناسایی شد که اهمیت آنها از نظر اعضای گروه نمونه در بخش کمی مورد تأیید قرار گرفت. این مؤلفه ها در دو طبقه عوامل مدیریتی حمایتی و فرایندی دسته بندی شدند. رتبه بندی مؤلفه ها با آزمون فریدمن (آماره فریدمن = 58/115 و 05/0p ) نشان داد که مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم گیری، حمایت مدیریت و مهارت های پژوهشی بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند؛ با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد توجه به مؤلفه های شناسایی شده به عنوان پیش نیاز برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی به صورت یک مجموعه در هم تنیده، زمینه لازم برای توسعه آنان در گروه های آموزشی را فراهم آورد؛ که این سرآغازی برای تغییر و تحول نظام آموزش عالی خواهد بود.
تحلیل ساختاری ارتباط اخلاق حرفه ای و خودکارامدی شغلی با رضایت شغلی با نقش واسطه ای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای توسعه حرفه ای در رابطه اخلاق حرفه ای و خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 245 نفر به صورت تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه توسعه حرفه ای پورکریمی(1389)؛ اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی پورکریمی و همکاران(1398)؛ رضایت شغلی قموشی و پورکریمی(1401) و خودکارامدی شغلی بندورا(1977) استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه توسعه حرفه ای 94/0=α؛ اخلاق حرفه ای 95/0=α؛ رضایت شغلی 80/0=α و خودکارامدی شغلی 86/0=α به دست آمد. روایی ابزار با استفاده از روایی سازه(تحلیل عاملی تأییدی) تأیید شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری: مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از عدم معناداری تأثیر اخلاق حرفه ای بر رضایت شغلی(0.19=γ)، است. اخلاق حرفه ای بر توسعه حرفه ای (0.24=γ)؛ خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی(0.57=γ) و خودکارامدی شغلی بر توسعه حرفه ای(0.65=γ)، تأثیر مثبت و معناداری داشته است و توسعه حرفه ای بر رضایت شغلی(0.34- =β) تأثیر منفی داشته است. تأثیر غیر مستقیم و منفی اخلاق حرفه ای بر رضایت شغلی با میانجی گری توسعه حرفه ای(0.08-) معنادار نبوده؛ همچنین تأثیر غیر مستقیم و منفی خودکارامدی شغلی بر رضایت شغلی با میانجی گری توسعه حرفه ای(0.22-) معنادار بوده است.